🎧🎤 #پادکست_نوگام
مهدی دادستان: این حق هر انسانی است که رویای بهتر شدن زندگیاش را داشته باشد. تا وقتی این میل، این آرزو در وجود ما زنده است، میتوانیم بگوییم زنده هستیم.
بیبیجان در این رمان نماد زن ایرانی است که علیه شرایط اجتماعی زنستیز طغیان میکند.
گفتگویی کردیم با مهدی دادستان، نویسنده رمان خانه کوچک کوچهباغ هشتآباد که میشنوید.
https://nogaam.com/podcasts/16/
@nogaambooks
مهدی دادستان: این حق هر انسانی است که رویای بهتر شدن زندگیاش را داشته باشد. تا وقتی این میل، این آرزو در وجود ما زنده است، میتوانیم بگوییم زنده هستیم.
بیبیجان در این رمان نماد زن ایرانی است که علیه شرایط اجتماعی زنستیز طغیان میکند.
گفتگویی کردیم با مهدی دادستان، نویسنده رمان خانه کوچک کوچهباغ هشتآباد که میشنوید.
https://nogaam.com/podcasts/16/
@nogaambooks
دوقدم مانده به بهار!
سال ۱۴۰۲ را با نوید یک کار تازه برای سال نو به پایان میرسانیم. فراخوان نوگام را بخوانید و برای دوستان هنرمند بفرستید
فراخوان «رمان مصور» نوگام
در نشر نوگام تصمیم داریم اولین پروژهی رمان مصور (Graphic Novel) خود را آغاز کنیم.
در همین راستا از نویسنده-تصویرگران ایرانی دعوت میکنیم در فراخوان رمان مصور «زن، زندگی، آزادی» نوگام شرکت کنند.
موضوع رمان مصور شما باید الهام گرفته از جنبش زن، زندگی، آزادی باشد اما قصد ما مستندنگاری وقایع نیست و طرح شما باید از خصوصیات یک رمان مصور برخوردار باشد و به عبارت دیگر پیرنگ، شخصیتپردازی و روایت داستانی داشته باشد.
شرکتکنندگان در مرحلهی اول با ارسال نمونهی کار و توصیف پروژهشان - همانطور که در بخش توضیحات میخوانید- در این فراخوان شرکت میکنند. هنرمند یا هنرمندان منتخب برای تکمیل کتاب خود حمایت مالی دریافت خواهند کرد و مهلت مشخصی برای تکمیل کتاب خواهند داشت. در این فرایند با ویراستاران و کارشناسان تصویرگر نوگام همکاری نزدیک خواهند داشت و بازخورد و حمایتهای تکمیلی دریافت خواهند کرد.
توضیحات کامل در وبلاگ نوگام:
https://nogaam.com/blog/1314/
سال ۱۴۰۲ را با نوید یک کار تازه برای سال نو به پایان میرسانیم. فراخوان نوگام را بخوانید و برای دوستان هنرمند بفرستید
فراخوان «رمان مصور» نوگام
در نشر نوگام تصمیم داریم اولین پروژهی رمان مصور (Graphic Novel) خود را آغاز کنیم.
در همین راستا از نویسنده-تصویرگران ایرانی دعوت میکنیم در فراخوان رمان مصور «زن، زندگی، آزادی» نوگام شرکت کنند.
موضوع رمان مصور شما باید الهام گرفته از جنبش زن، زندگی، آزادی باشد اما قصد ما مستندنگاری وقایع نیست و طرح شما باید از خصوصیات یک رمان مصور برخوردار باشد و به عبارت دیگر پیرنگ، شخصیتپردازی و روایت داستانی داشته باشد.
شرکتکنندگان در مرحلهی اول با ارسال نمونهی کار و توصیف پروژهشان - همانطور که در بخش توضیحات میخوانید- در این فراخوان شرکت میکنند. هنرمند یا هنرمندان منتخب برای تکمیل کتاب خود حمایت مالی دریافت خواهند کرد و مهلت مشخصی برای تکمیل کتاب خواهند داشت. در این فرایند با ویراستاران و کارشناسان تصویرگر نوگام همکاری نزدیک خواهند داشت و بازخورد و حمایتهای تکمیلی دریافت خواهند کرد.
توضیحات کامل در وبلاگ نوگام:
https://nogaam.com/blog/1314/
Forwarded from Aasoo - آسو
سانسور، اعتراف اجباری و فیلترینگ در کوبا 🔻
🔸 انقلاب کوبا که روز ۲۶ ژوئیه را به نیتش روز ملی نامیدهاند مهمترین انقلاب ضدامپریالیستیِ قرن بیستم در آمریکای لاتین است. انقلابی که در سال ۱۹۵۳ در پی شورش مخالفانِ سیاستهای همدلانهی حکومت باتیستا با رویکرد استعماریِ ایالات متحده آغاز شد و چند سال بعد به برقراریِ حکومت کمونیستیِ فیدل کاسترو انجامید. اما فیدل و همرزمانش پس از تکیه دادن به تخت حکمرانی، راویِ همان حکایت تکراریِ تاریخ شدند: «مبارزه برای مردم پیش از دستیابی به قدرت» و «مبارزه علیه مردم برای ریشه دواندن و باقی ماندن در قدرت»
🔸 کاسترو میخواست هرگونه تأثیرگذاریِ فرهنگیِ آمریکا بر کوبا را ناممکن سازد و برای دستیابی به این هدف تا جایی پیش رفت که حتی با برخی از عناصر فرهنگیِ ازـقبلـبومیشدهدر کوبا، مثل موسیقی جاز، هم مخالفت کرد. کاسترو موسیقی جاز را هنرِ منحط آمریکایی قلمداد میکرد و در پی محدودیت شدیدِ آن برآمد. و این در حالی بود که کوبا و دیگر کشورهای آمریکای لاتین پیشینهای مهم در موسیقی جاز داشتند.
🔶 سازمان «دیدهبان حقوق بشر» در گزارش سال ۲۰۱۶ خود به گوشههایی از سانسور و سرکوب آزادی بیان اشاره کرده است ــ برای مثال، دستگیری و حبس بدونمحاکمهی ال سکتو، هنرمند دیوارنویسِ کوبایی، به علت نوشتن نام فیدل و برادرش رائول روی بدن دو خوک، ممنوعیت مالکیت خصوصیِ رسانههای جمعی، جلوگیری از فعالیت خبرنگاران مستقل، عدم امکان فعالیت آزاد کنشگران و نهادهای حقوق بشری و ممانعت از دسترسیِ آزاد و ارزان به اینترنت که یکی از بارزترین مصادیق سانسور در دنیای مدرن به شمار میرود.
@NashrAasoo 💭
🔸 انقلاب کوبا که روز ۲۶ ژوئیه را به نیتش روز ملی نامیدهاند مهمترین انقلاب ضدامپریالیستیِ قرن بیستم در آمریکای لاتین است. انقلابی که در سال ۱۹۵۳ در پی شورش مخالفانِ سیاستهای همدلانهی حکومت باتیستا با رویکرد استعماریِ ایالات متحده آغاز شد و چند سال بعد به برقراریِ حکومت کمونیستیِ فیدل کاسترو انجامید. اما فیدل و همرزمانش پس از تکیه دادن به تخت حکمرانی، راویِ همان حکایت تکراریِ تاریخ شدند: «مبارزه برای مردم پیش از دستیابی به قدرت» و «مبارزه علیه مردم برای ریشه دواندن و باقی ماندن در قدرت»
🔸 کاسترو میخواست هرگونه تأثیرگذاریِ فرهنگیِ آمریکا بر کوبا را ناممکن سازد و برای دستیابی به این هدف تا جایی پیش رفت که حتی با برخی از عناصر فرهنگیِ ازـقبلـبومیشدهدر کوبا، مثل موسیقی جاز، هم مخالفت کرد. کاسترو موسیقی جاز را هنرِ منحط آمریکایی قلمداد میکرد و در پی محدودیت شدیدِ آن برآمد. و این در حالی بود که کوبا و دیگر کشورهای آمریکای لاتین پیشینهای مهم در موسیقی جاز داشتند.
🔶 سازمان «دیدهبان حقوق بشر» در گزارش سال ۲۰۱۶ خود به گوشههایی از سانسور و سرکوب آزادی بیان اشاره کرده است ــ برای مثال، دستگیری و حبس بدونمحاکمهی ال سکتو، هنرمند دیوارنویسِ کوبایی، به علت نوشتن نام فیدل و برادرش رائول روی بدن دو خوک، ممنوعیت مالکیت خصوصیِ رسانههای جمعی، جلوگیری از فعالیت خبرنگاران مستقل، عدم امکان فعالیت آزاد کنشگران و نهادهای حقوق بشری و ممانعت از دسترسیِ آزاد و ارزان به اینترنت که یکی از بارزترین مصادیق سانسور در دنیای مدرن به شمار میرود.
@NashrAasoo 💭
Telegraph
سانسور، اعتراف اجباری و فیلترینگ در کوبا
انقلاب کوبا که روز ۲۶ ژوئیه را به نیتش روز ملی نامیدهاند مهمترین انقلاب ضدامپریالیستیِ قرن بیستم در آمریکای لاتین است. انقلابی که در سال ۱۹۵۳ در پی شورش مخالفانِ سیاستهای همدلانهی حکومت باتیستا با رویکرد استعماریِ ایالات متحده آغاز شد و چند سال بعد به…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌷دوستان گرامی،
ما در تحریریه نوگام نوروز ۱۴۰۳ را به تکتک شما عزیزان تبریک میگوییم. از اینکه یکسال دیگر در کنار ما بودید، مفتخر و سپاسگزاریم.
امیدواریم بتوانیم در سال پیش رو گامی نو برداریم؛ برای فرهنگ، برای ایران، برای آزادی!
با آرزوی روزهای روشن
تحریریه نوگام
۲۹ اسفند ۱۴۰۲
@nogaambooks
ما در تحریریه نوگام نوروز ۱۴۰۳ را به تکتک شما عزیزان تبریک میگوییم. از اینکه یکسال دیگر در کنار ما بودید، مفتخر و سپاسگزاریم.
امیدواریم بتوانیم در سال پیش رو گامی نو برداریم؛ برای فرهنگ، برای ایران، برای آزادی!
با آرزوی روزهای روشن
تحریریه نوگام
۲۹ اسفند ۱۴۰۲
@nogaambooks
به رسم هر سال، از دوستان و همکاران نوگام درخواست کردیم تا مهمترین یا بهترین کتابی را که در سال گذشته خواندهاند، انتخاب کنند و معرفی کوتاهی برای مخاطبان نوگام بنویسند. دوستان هم محبت کردند و به دعوت ما پاسخ گفتند:
🔸از منازعهی فلسطین و اسرائیل تا فروپاشی اقلیمی در سهگانهی مارگارت اتوود؛ از زندگینامهی اولگا اوینسکایا و تاثیر مستقیمش در رمان مشهور دکتر ژیواگو تا شاهزاده و راهب پارسی دوره اشکانیان؛ از زن در ریگ روان تا کارکردهای ذهنی در جوامع عقبمانده؛ از تیمون آتنیِ شکسپیر تا خسرو خوبانِ دانشور و از استخوانهای توکارچوک تا دوراهیهای خانوادهی تیبو…
از تمامی دوستانی که به دعوت ما پاسخ گفتند سپاسگزاریم. معرفی کوتاه کتابهای امسال را در وبلاگ نوگام بخوانید: 👇🏼
https://nogaam.com/blog/1315/
@nogaambooks
🔸از منازعهی فلسطین و اسرائیل تا فروپاشی اقلیمی در سهگانهی مارگارت اتوود؛ از زندگینامهی اولگا اوینسکایا و تاثیر مستقیمش در رمان مشهور دکتر ژیواگو تا شاهزاده و راهب پارسی دوره اشکانیان؛ از زن در ریگ روان تا کارکردهای ذهنی در جوامع عقبمانده؛ از تیمون آتنیِ شکسپیر تا خسرو خوبانِ دانشور و از استخوانهای توکارچوک تا دوراهیهای خانوادهی تیبو…
از تمامی دوستانی که به دعوت ما پاسخ گفتند سپاسگزاریم. معرفی کوتاه کتابهای امسال را در وبلاگ نوگام بخوانید: 👇🏼
https://nogaam.com/blog/1315/
@nogaambooks
Forwarded from Naakojaa ناکجا
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
همراه با سرور کسماییِ عزیز در آخرین روز سال و معرفی دو تا از کتابهاشون… 🌻
در سال جدید کتابهای خوب بخوانیم 🌿
در سال جدید کتابهای خوب بخوانیم 🌿
Forwarded from کاغذ
فرامرز اصلانی، بیژن الهی و کتابدوستی و پوشاکبازی
فرامرز اصلانی، دانشجوی روزنامهنگاری دانشگاه لندن، یکی از دوستان بیژن الهی در لندن بود که بعدتر همخانهاش هم شد. او که هنوز در لندن ساکن است هنگامی که از بیژن الهی حرف میزند متأثر میشود. او میگوید «نام بیژن خاطرات دوران شیرینی از زندگیام را زنده میکن».
فرامرز اصلانی روز آشنایی با بیژن را با جزئیات به یاد دارد: «با دوست همخانه، همدل و زندهیادم، بیژن الهی روزی در چاپخانهای که در خیابان کنزینگتون لندن بود آشنا شدم. جایی که هرروز عصرها درش ایرانیها (که بیشترشان دانشجو بودند) گرد هم میآمدند. روزی جوانی را دیدم با موی بلند چینخورده که با یکی از دوستانش، بهمن شاکری، قهوه میخوردند. هر دو تازه به شهری آمده بودند که من دو سالی درش زیسته بودم. بهمن کتابی از ژان ژنه و بیژن جزوهای از آپولینر را داشت میخواند و این کنجکاوم میکرد. آنان نیز دفتر الیوت را پیش روی من میدیدند. آن زمان من سال اول دورهٔ روزنامهنگاری را در لندن آغاز کرده بودم و کتاب از دستم نمیافتاد. دیری نگذشت که هر سه دور یک میز نشستیم و گفتوگو آغاز کردیم. پس از زمانی کوتاه من و بیژن دریافتیم که هر دو در یک روز و در یک سال به دنیا آمدهایم. دوست دیگر در این انجمن علیمحمد حقشناس بود که در رشتهٔ زبانشناسی درس میخواند. انجمن ماهنامهای نیز بیرون میداد به نام پژوهش. پس از چندی من سردبیرش شدم و با همکاری بیژن و بهمن و حقشناس با دشواری بسیار نخستین شمارهاش را چاپخش کردیم. در همهٔ مدت چیزی که توجه مرا جلب میکرد این بود که بیژن سخت اهل کتاب بود. به گفتهٔ خودش آمده بود تا چندی زندگی در دیار شاعران و نویسندگانی را بیازماید که از آنان دستمایه گرفته بود. پل میرابو را از نزدیک ببیند و در کتابفروشیهای پاریس و لندن پرسه بزند. بهراستی من از او آموختم که کارم دگرگونه باشد، تا میتوانم با شعر و موسیقی جهان آشنا شوم».
با بازگشت اجباری بهمن شاکری به ایران بود که بیژن و فرامرز همخانه شدند؛ کارهای مشترکی را آغاز کردند و سبک زندگیشان زبانزد دانشجویان دیگر شد: «من و بیژن هر دو پوشاکباز بودیم. دوست داشتیم خوشپوش باشیم. از شکم میزدیم ولی از پوشاک نه. این پوشاکبازی تنها وجه اشتراکمان نبود.
پس از چندی بیژن بر آن شد که چهار شاعر یونانی انتشارات پنگوئن: کاوافی، سفریس، الیتیس، و گاتسوس را با همدیگر به فارسی ترجمه کنیم. انگلیسی را ترجمه میکردم و بیژن آنها را واسازی میکرد. چون میخواستم بدانم این شاعران با چه وزن و ترکیبی شعر مینویسند الفبای یونانی آموختم که در بیان کلام موسیقیشان و در یافتن قافیهها بیژن را گمراه نکرده باشم. این دانش من از زبان یونانی تنها تا مرز مقایسهی آخر بیتها بود و معنیشان را نمیدانستم.گمانم این ترجمهها در اندیشه و هنر آن زمان با سرپرستی شمیم بهار چاپ شدند. پس از چندی بیژن که دلش در پاریس گیر کرده بود بار سفر بست.»
از «گزارشی از زندگی شاعر شعر دیگر: بیژن الهی»، امید ایرانمهر، اندیشهی پویا، شمارهٔ ۳۳، فروردین ۱۳۹۵
#یاد
@kaaghaz
فرامرز اصلانی، دانشجوی روزنامهنگاری دانشگاه لندن، یکی از دوستان بیژن الهی در لندن بود که بعدتر همخانهاش هم شد. او که هنوز در لندن ساکن است هنگامی که از بیژن الهی حرف میزند متأثر میشود. او میگوید «نام بیژن خاطرات دوران شیرینی از زندگیام را زنده میکن».
فرامرز اصلانی روز آشنایی با بیژن را با جزئیات به یاد دارد: «با دوست همخانه، همدل و زندهیادم، بیژن الهی روزی در چاپخانهای که در خیابان کنزینگتون لندن بود آشنا شدم. جایی که هرروز عصرها درش ایرانیها (که بیشترشان دانشجو بودند) گرد هم میآمدند. روزی جوانی را دیدم با موی بلند چینخورده که با یکی از دوستانش، بهمن شاکری، قهوه میخوردند. هر دو تازه به شهری آمده بودند که من دو سالی درش زیسته بودم. بهمن کتابی از ژان ژنه و بیژن جزوهای از آپولینر را داشت میخواند و این کنجکاوم میکرد. آنان نیز دفتر الیوت را پیش روی من میدیدند. آن زمان من سال اول دورهٔ روزنامهنگاری را در لندن آغاز کرده بودم و کتاب از دستم نمیافتاد. دیری نگذشت که هر سه دور یک میز نشستیم و گفتوگو آغاز کردیم. پس از زمانی کوتاه من و بیژن دریافتیم که هر دو در یک روز و در یک سال به دنیا آمدهایم. دوست دیگر در این انجمن علیمحمد حقشناس بود که در رشتهٔ زبانشناسی درس میخواند. انجمن ماهنامهای نیز بیرون میداد به نام پژوهش. پس از چندی من سردبیرش شدم و با همکاری بیژن و بهمن و حقشناس با دشواری بسیار نخستین شمارهاش را چاپخش کردیم. در همهٔ مدت چیزی که توجه مرا جلب میکرد این بود که بیژن سخت اهل کتاب بود. به گفتهٔ خودش آمده بود تا چندی زندگی در دیار شاعران و نویسندگانی را بیازماید که از آنان دستمایه گرفته بود. پل میرابو را از نزدیک ببیند و در کتابفروشیهای پاریس و لندن پرسه بزند. بهراستی من از او آموختم که کارم دگرگونه باشد، تا میتوانم با شعر و موسیقی جهان آشنا شوم».
با بازگشت اجباری بهمن شاکری به ایران بود که بیژن و فرامرز همخانه شدند؛ کارهای مشترکی را آغاز کردند و سبک زندگیشان زبانزد دانشجویان دیگر شد: «من و بیژن هر دو پوشاکباز بودیم. دوست داشتیم خوشپوش باشیم. از شکم میزدیم ولی از پوشاک نه. این پوشاکبازی تنها وجه اشتراکمان نبود.
پس از چندی بیژن بر آن شد که چهار شاعر یونانی انتشارات پنگوئن: کاوافی، سفریس، الیتیس، و گاتسوس را با همدیگر به فارسی ترجمه کنیم. انگلیسی را ترجمه میکردم و بیژن آنها را واسازی میکرد. چون میخواستم بدانم این شاعران با چه وزن و ترکیبی شعر مینویسند الفبای یونانی آموختم که در بیان کلام موسیقیشان و در یافتن قافیهها بیژن را گمراه نکرده باشم. این دانش من از زبان یونانی تنها تا مرز مقایسهی آخر بیتها بود و معنیشان را نمیدانستم.گمانم این ترجمهها در اندیشه و هنر آن زمان با سرپرستی شمیم بهار چاپ شدند. پس از چندی بیژن که دلش در پاریس گیر کرده بود بار سفر بست.»
از «گزارشی از زندگی شاعر شعر دیگر: بیژن الهی»، امید ایرانمهر، اندیشهی پویا، شمارهٔ ۳۳، فروردین ۱۳۹۵
#یاد
@kaaghaz
Telegram
عکس و فایل کاغذ
فرامرز اصلانی، بیژن الهی و کتابدوستی و پوشاکبازی
Forwarded from Khabgard | خوابگرد
نظر سانسورشدهٔ میلان کوندرا دربارهٔ خمینی و سلمان رشدی
مصطفی خلجی: با وجود ترجمهٔ تقریباً همهٔ آثار میلان کوندرا به زبان فارسی، خوانندگان کتاب در ایران، بهدلیل مصیب سانسور، اطلاع چندانی از نظر کوندرا دربارهٔ رمان «آیات شیطانی» سلمان رشدی ندارند.
.
خمینی بهمن ۱۳۶۷ پس از اعتراضاتی که علیه انتشار «آیات شیطانی» در بریتانیا و پاکستان آغاز شده بود، حکم ارتداد سلمان رشدی را صادر کرد.
این حکم آتش اعتراضات را شعلهورتر کرد و منجر به یک سری اتفاقات مرگبار در ارتباط با این کتاب شد و رشدی نیز بر اثر تهدیدها زندگی مخفی خود را آغاز کرد.
میلان کوندرا که خودش از حکومتی خودکامه و فرهنگستیز فرار کرده و پدیدهٔ «رمان» برای او دغدغهای بنیادین بود، نمیتوانست در مورد تحولات مربوط به «آیات شیطانی» بیاعتنا باشد.
چهار سال پس از صدور حکم خمینی، میلان کوندرا کتابی با عنوان «وصایای تحریفشده» نوشت که با فاصلهٔ کوتاهی اولین ترجمهٔ آن به فارسی در ایران منتشر شد.
کوندرا در همان سطرهای آغازین کتاب به بررسی رمان «آیات شیطانی» پرداخته، اما در هیچ کدام از ترجمههای فارسی نظرات او دربارهٔ این رمان و اساساً حکمی که خمینی علیه رشدی صادر کرد، نیامد.
@KhabGrad
از طریق زودبین بخوانید👇
مصطفی خلجی: با وجود ترجمهٔ تقریباً همهٔ آثار میلان کوندرا به زبان فارسی، خوانندگان کتاب در ایران، بهدلیل مصیب سانسور، اطلاع چندانی از نظر کوندرا دربارهٔ رمان «آیات شیطانی» سلمان رشدی ندارند.
.
خمینی بهمن ۱۳۶۷ پس از اعتراضاتی که علیه انتشار «آیات شیطانی» در بریتانیا و پاکستان آغاز شده بود، حکم ارتداد سلمان رشدی را صادر کرد.
این حکم آتش اعتراضات را شعلهورتر کرد و منجر به یک سری اتفاقات مرگبار در ارتباط با این کتاب شد و رشدی نیز بر اثر تهدیدها زندگی مخفی خود را آغاز کرد.
میلان کوندرا که خودش از حکومتی خودکامه و فرهنگستیز فرار کرده و پدیدهٔ «رمان» برای او دغدغهای بنیادین بود، نمیتوانست در مورد تحولات مربوط به «آیات شیطانی» بیاعتنا باشد.
چهار سال پس از صدور حکم خمینی، میلان کوندرا کتابی با عنوان «وصایای تحریفشده» نوشت که با فاصلهٔ کوتاهی اولین ترجمهٔ آن به فارسی در ایران منتشر شد.
کوندرا در همان سطرهای آغازین کتاب به بررسی رمان «آیات شیطانی» پرداخته، اما در هیچ کدام از ترجمههای فارسی نظرات او دربارهٔ این رمان و اساساً حکمی که خمینی علیه رشدی صادر کرد، نیامد.
@KhabGrad
از طریق زودبین بخوانید👇
Telegraph
نظر سانسورشدهٔ میلان کوندرا دربارهٔ خمینی و سلمان رشدی
با وجود ترجمهٔ تقریباً همهٔ آثار میلان کوندرا به زبان فارسی، خوانندگان کتاب در ایران، بهدلیل مصیب سانسور، اطلاع چندانی از نظر کوندرا دربارهٔ رمان «آیات شیطانی» نوشتهٔ سلمان رشدی ندارند.
چهرهی آدمیت
👤 فریدون آدمیت بعد از تحصیلات ابتدایی به دارالفنون رفت. بعد از پایان تحصیلات متوسطه در وزارت پست و تلگراف استخدام شد و پس از این در سال ۱۳۲۱ در رشتهی علوم سیاسی از دانشکدهی حقوق دانشگاه تهران فارغالتحصیل شد. پایاننامهاش را درباره زندگی سیاسی میرزا تقیخان امیرکبیر نوشت که دو سال بعد با عنوان «امیرکبیر و ایران» با مقدمهی استادش محمود محمود به چاپ رسید. صادق هدایت که بسیار سختپسند بود و هیچ اثری را بدون گوشه و کنایه باقی نمیگذاشت این کتاب را ستود و خواندنش را به همه توصیه کرد.
◾️در سال ۱۳۳۰ آدمیت برای مأموریتی به لندن اعزام شد و در همین فرصت به تحصیل پرداخت و در سال ۱۳۳۸ با درجهی دکتری در رشتهی تاريخ و فلسفه به ايران بازگشت و تا زمان بازنشستگی به سمتهای عالی سياسی در دولت منصوب شد.
◾️آخرین سمتش معاونت وزارت امور خارجه بود. که به دلیل مخالفتش با جدایی بحرین از ایران، به خدمت رسمی خود پایان داد و خواستار بازنشستگی زود هنگام شد و پس از آن به طور شبانهروزی مشغول تحقيق و تاليف دربارهی تاريخ مشروطه ايران شد.
فریدون آدمیت اولین مورخ معاصر ایرانی بود که تاریخ را به شیوهی مدرن و تحلیلی نوشت. به صورتی که به جای تلنبار کردن مجموعهای از حوادث و رویدادها و نامها، به بستر اتفاقات و کشف و تحلیل علتهای آن توجه داشت. و به این ترتیب تاریخنویسی را از روایت صرف، به نوشتن دربارهی اندیشه و فکر ارتقا داد.
اولین توقیف کتابهای آدمیت، نه در دوران جمهوری اسلامی، که در زمان حکومت شاه اتفاق افتاد. در سال ۱۳۴۹ انتشار کتاب «اندیشههای میرزا فتحعلی آخوندزاده» متعصبین مسلمان را خشمگین کرد و ساواک تصمیم گرفت برای پیشگیری از جریحهدار شدن احساسات مردم کتاب را جمعآوری کند.
اما بعد از مدتی کتاب رفع توقیف شد. با این همه کتابی ارزشمند دربارهی متفکری کمنظیر، به چاپ دوم هم نمیرسد. آیا محدودیت خوانندگان تنها به دلیل سانسور و فشار نیروهای مذهبی بود؟
محمد قائد نویسنده و مترجم ایرانی معتقد است آدمیت نخبهگرا و خواصپسند مینوشت و به نقل قولی از سیما کوبان، ناشر چند کتاب از آدمیت اشاره میکند که: خواننده احساس میکند، نویسنده کسی جز خودش را آدم حساب نمیکند.
مطلب کامل را بخوانید:
#تقویم_نوگام
@nogaambooks
👤 فریدون آدمیت بعد از تحصیلات ابتدایی به دارالفنون رفت. بعد از پایان تحصیلات متوسطه در وزارت پست و تلگراف استخدام شد و پس از این در سال ۱۳۲۱ در رشتهی علوم سیاسی از دانشکدهی حقوق دانشگاه تهران فارغالتحصیل شد. پایاننامهاش را درباره زندگی سیاسی میرزا تقیخان امیرکبیر نوشت که دو سال بعد با عنوان «امیرکبیر و ایران» با مقدمهی استادش محمود محمود به چاپ رسید. صادق هدایت که بسیار سختپسند بود و هیچ اثری را بدون گوشه و کنایه باقی نمیگذاشت این کتاب را ستود و خواندنش را به همه توصیه کرد.
◾️در سال ۱۳۳۰ آدمیت برای مأموریتی به لندن اعزام شد و در همین فرصت به تحصیل پرداخت و در سال ۱۳۳۸ با درجهی دکتری در رشتهی تاريخ و فلسفه به ايران بازگشت و تا زمان بازنشستگی به سمتهای عالی سياسی در دولت منصوب شد.
◾️آخرین سمتش معاونت وزارت امور خارجه بود. که به دلیل مخالفتش با جدایی بحرین از ایران، به خدمت رسمی خود پایان داد و خواستار بازنشستگی زود هنگام شد و پس از آن به طور شبانهروزی مشغول تحقيق و تاليف دربارهی تاريخ مشروطه ايران شد.
فریدون آدمیت اولین مورخ معاصر ایرانی بود که تاریخ را به شیوهی مدرن و تحلیلی نوشت. به صورتی که به جای تلنبار کردن مجموعهای از حوادث و رویدادها و نامها، به بستر اتفاقات و کشف و تحلیل علتهای آن توجه داشت. و به این ترتیب تاریخنویسی را از روایت صرف، به نوشتن دربارهی اندیشه و فکر ارتقا داد.
اولین توقیف کتابهای آدمیت، نه در دوران جمهوری اسلامی، که در زمان حکومت شاه اتفاق افتاد. در سال ۱۳۴۹ انتشار کتاب «اندیشههای میرزا فتحعلی آخوندزاده» متعصبین مسلمان را خشمگین کرد و ساواک تصمیم گرفت برای پیشگیری از جریحهدار شدن احساسات مردم کتاب را جمعآوری کند.
اما بعد از مدتی کتاب رفع توقیف شد. با این همه کتابی ارزشمند دربارهی متفکری کمنظیر، به چاپ دوم هم نمیرسد. آیا محدودیت خوانندگان تنها به دلیل سانسور و فشار نیروهای مذهبی بود؟
محمد قائد نویسنده و مترجم ایرانی معتقد است آدمیت نخبهگرا و خواصپسند مینوشت و به نقل قولی از سیما کوبان، ناشر چند کتاب از آدمیت اشاره میکند که: خواننده احساس میکند، نویسنده کسی جز خودش را آدم حساب نمیکند.
مطلب کامل را بخوانید:
#تقویم_نوگام
@nogaambooks
Telegraph
چهرهی آدمیت
مخالفانش از طیف متنوعی بودند. برخی از نیروهای مذهبی به خاطر توجهاش به روشنفکران غیرمذهبی، بعضی از روشنفکران به دلیل نشان دادن نقش مثبت عدهای از روحانیان در نهضت مشروطه، گروهی از اقلیتهای مذهبی به خاطر مخالفتهای تندش با بهاییان و یهودیان و بعضی از چپها…
مایا انجلو میگوید، عذابی بالاتر از این نیست که داستانی ناگفته را در خود نگه داری.
داستانهای ناگفته را بنویس
به گوش دیگران برسان
به یاد بیاور
که فراموشی تسلیم است.
#نشرنوگام
@nogaambooks
داستانهای ناگفته را بنویس
به گوش دیگران برسان
به یاد بیاور
که فراموشی تسلیم است.
#نشرنوگام
@nogaambooks
مجموعه داستان «ایران جان ماست» در مرور کتاب بیبیسی فارسی
ادبیات فارسی در تبعید؛ نگاهی به ۱۰ اثری که در سال ۱۴۰۲ خارج از ایران منتشر شدند
https://www.bbc.com/persian/articles/cjkdl6yxg45o
@nogaambooks
ادبیات فارسی در تبعید؛ نگاهی به ۱۰ اثری که در سال ۱۴۰۲ خارج از ایران منتشر شدند
https://www.bbc.com/persian/articles/cjkdl6yxg45o
@nogaambooks