مجموعه آثار کودک رولد دال همیشه از پرطرفدارترین کتابها بوده و ثروت بسیاری برای ناشر و بنیاد رولد دال به ارمغان آورده. به تازگی نتفلیکس حق اقتباس آثار او را خریده. در همین گیر و دار که خیلیها داشتند در توییتر علیه سانسور سینه میدریدند، فروش ویراست قدیمی کتاب به طرز شگفتانگیزی بالا رفت و یکی دو هفته بین پنج کتاب اول آمازون بود. این هیاهوی رسانهای نه تنها به فروش بیشتر نسخههای قدیمی کمک کرد بلکه موافقانِ اصلاحات را ترغیب کرد تا از روی حمایت و پافشاری بر عقیدهی خود یا حتی لجباری با مخالفان، ویراست جدید را بخرند.
آثار رولد دال به ۶۳ زبان دنیا ترجمه شده و تا به حال بیش از ۳۰۰ میلیون نسخه از آثار او در جهان فروخته شده است. نتفلیکس ۳۷۰ میلیون پوند برای حق انحصاری اقتباس آثار او به بنیاد رولد دال پرداخته است.
واکنش ناشر در نهایت چه بود؟
وقتی موج اولیه خوابید، ناشر اعلام کرد که ما برای رضایت خوانندگان عزیز، مجموعه آثار کلاسیک را همانطور که هست در کنار ویراست جدید که تغییرات دارند منتشر میکنیم تا خانوادهها خودشان برای کودکان تصمیم بگیرند. در نهایت، مخاطبان آثار او میتوانند انتخاب کنند که نسخهی سانسورشده را بخوانند یا نسخهی اصلی و چندی بعد هم میتوانند تصمیم بگیرند نسخهی اقتباسی از این آثار را ببینند یا نبینند اما هر تصمیمی که بگیرند، سود مادی آن نه به موافقان میرسد، نه مخالفان. برندهی این ماجرا از پیش مشخص است و این فرصت پیشآمده برای بحث و گفتوگو دربارهی آزادی بیان، برای طرف دیگر تبدیل به یک کارزار تبلیغاتی موفق شده است!
.
.
.
#هزارویک_قیچی
@nogaam
آثار رولد دال به ۶۳ زبان دنیا ترجمه شده و تا به حال بیش از ۳۰۰ میلیون نسخه از آثار او در جهان فروخته شده است. نتفلیکس ۳۷۰ میلیون پوند برای حق انحصاری اقتباس آثار او به بنیاد رولد دال پرداخته است.
واکنش ناشر در نهایت چه بود؟
وقتی موج اولیه خوابید، ناشر اعلام کرد که ما برای رضایت خوانندگان عزیز، مجموعه آثار کلاسیک را همانطور که هست در کنار ویراست جدید که تغییرات دارند منتشر میکنیم تا خانوادهها خودشان برای کودکان تصمیم بگیرند. در نهایت، مخاطبان آثار او میتوانند انتخاب کنند که نسخهی سانسورشده را بخوانند یا نسخهی اصلی و چندی بعد هم میتوانند تصمیم بگیرند نسخهی اقتباسی از این آثار را ببینند یا نبینند اما هر تصمیمی که بگیرند، سود مادی آن نه به موافقان میرسد، نه مخالفان. برندهی این ماجرا از پیش مشخص است و این فرصت پیشآمده برای بحث و گفتوگو دربارهی آزادی بیان، برای طرف دیگر تبدیل به یک کارزار تبلیغاتی موفق شده است!
.
.
.
#هزارویک_قیچی
@nogaam
Forwarded from قدم زدن روی آب
او قضیه را با سوالی ساده باز میکند: «آیا هر نظری، هرچند نامحبوب - هرچند احمقانه - شایستهی شنیدهشدن است؟ اگر این را به همین شکل، مقابل یک روشنفکر انگلیسی بگذاری، حس میکند باید پاسخ بدهد «بله». اما اگر به این سوال شکلی واقعی و ملموس بدهیم و بپرسیم «حمله به استالین چطور؟» آیا صلاحیت شنیده شدن دارد؟ پاسخشان اکثرا «خیر» خواهد بود.»
اورول از خطر دفاع از دموکراسی با استفاده از روشهای تمامیتخواهانه میگوید. از روزگاری که برای حفظ دموکراسی هر ایده و نظر مستقلی را نابود کنیم. اگر عادتمان بشود که فاشیستها را بدون محاکمهی عادلانه زندانی کنیم، احتمالا این فرایند فقط به فاشیستها ختم نخواهد شد و دوباره گریبان خودمان را خواهد گرفت.
خواندن این پیشگفتار به تمامی کسانی که به مبحث آزادی بیان علاقهمندند توصیه میشود.
کتاب البته موفقیتی بینظیر داشت و صدهاهزار نسخه از آن در بریتانیا و آمریکا فروخته شد. جرج اورول پس از انتشار «مزرعهی حیوانات»، به بهانهی رد شدن این کتاب، طی مذاکراتی قراردادش را با گلانسز- که او را ملزم میکرد کتابهای بعدیاش را هم با او منتشر کند- فسخ کرد. به این ترتیب رمان موفق بعدی او هم به نشر سکر اند واربرگ رسید. پس از انتشار کتاب مدتها حرف و حدیث بسیار پشت سر گلانسز بود و میگفتند لگد به بخت خودش زد و از آن اشتباهات تاریخی کرد چون شانس انتشار رمان «۱۹۸۴» را هم از دست داد. اما اظهارات مکتوب گلانسز موجود است که همچنان سر حرفش بوده و از تصمیمش دفاع کرده: «کتاب را با لذت خواندم و با تکتک کلمات موافق بودم اما انتشار حملهای وحشیانه به روسیه در زمانی که دوشادوش ما برای موجودیتمان میجنگید، قابل توجیه نبود… عقیده دارم کارم درست بوده است.»
هر چهار نشری که کتاب را رد کردهاند سعی داشتهاند با زبان بیزبانی به اورول بفهمانند که، بله درست میگویی و چقدر خوب میگویی، آفرین به این قلم و هنر اما «الان وقتش نیست» دوست عزیز!
رویکردی که احتمالا برای ما ایرانیان بسیار آشناست.
#هزارویک_قیچی
#جرج_اورول
#مزرعه_حیوانات
#آزادی_بیان
#سانسور
اورول از خطر دفاع از دموکراسی با استفاده از روشهای تمامیتخواهانه میگوید. از روزگاری که برای حفظ دموکراسی هر ایده و نظر مستقلی را نابود کنیم. اگر عادتمان بشود که فاشیستها را بدون محاکمهی عادلانه زندانی کنیم، احتمالا این فرایند فقط به فاشیستها ختم نخواهد شد و دوباره گریبان خودمان را خواهد گرفت.
خواندن این پیشگفتار به تمامی کسانی که به مبحث آزادی بیان علاقهمندند توصیه میشود.
کتاب البته موفقیتی بینظیر داشت و صدهاهزار نسخه از آن در بریتانیا و آمریکا فروخته شد. جرج اورول پس از انتشار «مزرعهی حیوانات»، به بهانهی رد شدن این کتاب، طی مذاکراتی قراردادش را با گلانسز- که او را ملزم میکرد کتابهای بعدیاش را هم با او منتشر کند- فسخ کرد. به این ترتیب رمان موفق بعدی او هم به نشر سکر اند واربرگ رسید. پس از انتشار کتاب مدتها حرف و حدیث بسیار پشت سر گلانسز بود و میگفتند لگد به بخت خودش زد و از آن اشتباهات تاریخی کرد چون شانس انتشار رمان «۱۹۸۴» را هم از دست داد. اما اظهارات مکتوب گلانسز موجود است که همچنان سر حرفش بوده و از تصمیمش دفاع کرده: «کتاب را با لذت خواندم و با تکتک کلمات موافق بودم اما انتشار حملهای وحشیانه به روسیه در زمانی که دوشادوش ما برای موجودیتمان میجنگید، قابل توجیه نبود… عقیده دارم کارم درست بوده است.»
هر چهار نشری که کتاب را رد کردهاند سعی داشتهاند با زبان بیزبانی به اورول بفهمانند که، بله درست میگویی و چقدر خوب میگویی، آفرین به این قلم و هنر اما «الان وقتش نیست» دوست عزیز!
رویکردی که احتمالا برای ما ایرانیان بسیار آشناست.
#هزارویک_قیچی
#جرج_اورول
#مزرعه_حیوانات
#آزادی_بیان
#سانسور