نشر نوگام
1.05K subscribers
821 photos
138 videos
12 files
861 links
ناشر کتاب‌های چاپی و الکترونیکی - لندن
@nogaambooks
کتاب‌های الکترونیکی ما را در ایران رایگان دانلود کنید: رمان، داستان کوتاه، نمایشنامه و آثار پژوهشی
Www.nogaam.com/books
اگر خارج از ایران هستید، نسخه چاپی کتاب‌ها را از روی وبسایت سفارش بدهید.
Download Telegram
📣 همزمان با بلومزدی ۲۰۲۴، روز بزرگداشت رمان یولسیز اثر جیمز جویس، چهارمین جلد یولسیز به فارسی، با ترجمه‌ی اکرم پدرام‌نیا منتشر شد!

نسخه چاپی را از وبسایت تهیه کنید.
https://nogaam.com/book/2447/
نسخه الکترونیک شش ماه دیگر منتشر خواهد شد.

#‌Bloomsday
#JamesJoyce
کتابخانه‌ی آثار ممنوعه در سوئد

داویت ایساک روزنامه‌نگار و نویسنده‌ی سوئدی-اریتره‌ای است که از سال ۲۰۰۱ در اریتره در زندان است و اطلاعات دقیقی درباره سلامتی و حتی زنده بودن او در دست نیست. او بیش از بیست سال است بدون هیچ محاکمه و تشکیل دادگاهی، تنها به دلیل انتشار مطالب انتقادی به رژیم اریتره، در زندان‌های مخوف این کشور اسیر است.
نهادهای حقوق بشری کارزارهای بسیاری برای آزادی او راه انداختند. چند روزنامه‌ی بزرگ سوئد سال ۲۰۰۹ یک روز همزمان صفحه اول خود را به درخواست آزادی این روزنامه‌نگار اختصاص دادند اما متاسفانه هیچکدام از این تلاش‌ها نتیجه نداده است.
ادامه...
روز جمعه ۲۱ ژوئن، مهمان ویژه‌ای در دانشگاه سواز در لندن داشتیم. همراه دکتر اکرم پدرام‌نیا، پژوهشگر و مترجم گرامی یولسیزِ جیمز جویس، جلد چهارم ترجمه‌ی فارسی این کتاب را رونمایی کردیم و از زبان ایشان درباره‌ی این اثر و پیچیدگی‌ها و ظرافت‌های ترجمه‌اش شنیدیم.

این برنامه در سه بخش ضبط شده و می‌توانید از طریق لینک‌های زیر ببینید:

ترجمه‌ی یولسیز به فارسی
«لذت یا مشقت، کدام؟»
https://youtu.be/X_oahdI7NXM

پرسش و پاسخ:
https://youtu.be/Cw4v8Wb_Elc

اجرای قطعه‌ای با مشارکت مهمانان:
https://youtu.be/jrsJhvMXcR4

با سپاس از مرکز مطالعات ایرانی و انجمن ایرانیان دانشگاه سواز و همچنین بنیاد فرهنگی ژاله اصفهانی که امکان برگزاری این برنامه را فراهم کردند.

@nogaambooks
📣 منتشر شد:

مجموعه داستانِ
نماز بر رستم
نوشته‌ی ا. پوریان

در این مجموعه داستان، با فضاسازی‌های درست و دقیق، گویا گذشته را به حال می‌آوریم. یکجا در یک زندگی صدساله‌ می‌جوریم، یک‌جا مینیاتوری چندصدساله را می‌کاویم یا در موزه تاریخ طبیعی نام‌ جانورانی را می‌بینیم که سال‌هاست منقرض شده‌اند... و جای دیگر از دل متون کهن رازهایی بیرون می‌آوریم. این نویسنده و باستان‌شناس، تاریخ را می‌کاود و با داستان‌های گاه مرموز خود ما را به دنیایی دیگر می‌کشاند.

بخشی از کتاب:
«وقتی دست‌دردست دیگران، همگان، می‌رقصی، می‌فهمی که اگر زندگی اوجی داشته باشد، آن همین رقص است. همین که بخواهی دائم پا بچرخانی و دست بر دست بکوبی و به دیگری نگاه کنی و او هم تو را بنگرد و به تو بخندد و بگوید که ما اینجاییم و اینجا بهترین جای دنیاست و تو باور کنی و بدانی اگر دروغ هم باشد بهتر است از تمام دیگر دروغ‌هایی که شنیده‌ای زیرا که دروغ‌گو به حرفش ایمان دارد و تا جایی که توان داشته باشد به موازات تو می‌چرخد. زندگی همین یک دم است.»

تهیه کتاب:
https://nogaam.com/book/2449/

@nogaambooks
Audio
🔊 #کتاب_صوتی

#سلام_لندن
◾️نویسنده: شیوا شکوری
◽️رمان
🎤 اجرا: کمال پرهام
#نشرنوگام
🔸فصل دوم - قسمت پنجم
#کتاب_گویا

*شما می‌توانید کتاب الکترونیک یا چاپی را نیز از وبسایت نوگام تهیه کنید.
https://nogaam.com/book/2172/
Audio
🔊 #کتاب_صوتی

#سلام_لندن
◾️نویسنده: شیوا شکوری
◽️رمان
🎤 اجرا: کمال پرهام
#نشرنوگام
🔸فصل سوم
#کتاب_گویا

*شما می‌توانید کتاب الکترونیک یا چاپی را نیز از وبسایت نوگام تهیه کنید.
https://nogaam.com/book/2172/
Forwarded from Aasoo - آسو
«آفاق، زن ۵۷ ساله‌ای که در سال ۱۳۵۷ درگذشت، یک دفترچه‌ی جلدقرمز ده صفحه‌ای را از خود به جا گذاشت که در آن خاطرات خودسانسور شده‌‌ی زندگی‌اش را نوشته بود ــ با این آغاز که «شرح خودم را می‌خواهم تمام بنویسم.» داستان‌های ناشنیده‌مانده‌ی همان ده صفحه بود که دخترش روحی شفیعی را بر آن داشت تا خاطراتِ زندگی‌اش را بنویسد و سرانجام در ۸۳ سالگی منتشر کند. خاطراتی از زندگیِ روزمره‌ی مردمانی معمولی از اوایل قرن چهاردهم خورشیدی تا بحبوحه‌ی جنگ ایران و عراق، که در کمتر کتاب تاریخی به آن‌ها توجه شده است.»

aasoo.org/fa/books/4848
@NashrAasoo 🔻
Audio
🔊 #کتاب_صوتی

#سلام_لندن
◾️نویسنده: شیوا شکوری
◽️رمان
🎤 اجرا: کمال پرهام
#نشرنوگام
🔸فصل چهارم
#کتاب_گویا

*شما می‌توانید کتاب الکترونیک یا چاپی را نیز از وبسایت نوگام تهیه کنید.
https://nogaam.com/book/2172/
Audio
🔊 #کتاب_صوتی

#سلام_لندن
◾️نویسنده: شیوا شکوری
◽️رمان
🎤 اجرا: کمال پرهام
#نشرنوگام
🔸فصل پنجم
#کتاب_گویا

*شما می‌توانید کتاب الکترونیک یا چاپی را نیز از وبسایت نوگام تهیه کنید.
https://nogaam.com/book/2172/
«زخمای بزرگو درست نبندی دوباره سر باز می‌کنن!»

به شهادت یک هرزه
امین انصاری
رمان
https://nogaam.com/book/2402/

@nogaambooks
Forwarded from Aasoo - آسو
رد فتوا و چاقو 🔻

✍️ مطالعه‌ی کتاب چاقو برای من، که یکی از بازماندگان قربانیان قتل‌های سیاسی هستم و پدر و مادرم ــ داریوش و پروانه فروهر ــ با حکمی از جنس همان فتوا و ضربه‌های چاقویی از جنس همان چاقو کشته شده‌اند، همراه با جست‌وجویی بوده است، ضرور، ملتهب و پر تعهد. جست‌وجویی برآمده از نیاز عاجل یک بازمانده برای دانستن حقیقتِ آن جنایت که بر عزیز جان‌باخته‌اش رفته است. قتل‌های سیاسیِ دگراندیشان ایرانی و نیز قتل سیاسیِ پدر و مادرم، هنوز و همچنان حقایق ناپیدای بسیار دارد و جست‌وجوی من حالا ۲۵ سال و ۷ ماه است که ادامه یافته. در طریق همین جست‌وجو بوده است که از ابتدای وقوع جنایت به هر کاربه‌دستی که گفته شد مسئول پیگیری یا مطّلع واقعه است مراجعه کردم. بی‌شمار بار سر دوانده شدم و باز مراجعه کردم، تا یک سال و ده ماه بعد، در آن دفتر کذاییِ دادستانی نظامی، در یک مهلت ده‌روزه و زیر چشم مأموران، آن پرونده‌ی مخوف و آش و لاش را، که قرار بود قتل‌ پدر و مادرم در آن پیگیری شود، خواندم و اینجا و آنجای آن را از روی دست‌خط قاتلان تندنویسی کردم. بعدها نیز بارها آن یادداشت‌های پرُشتاب و کج‌وکوله را بازخوانی کردم و لابه‌لای پرگویی‌هایِ‌ مجرمان، که راست و دروغ را به هم بافته‌‌اند، گیج و درمانده شدم. همچنین آن نوشته‌هایی را خواندم که به نام افشاگری از سوی «خودی‌های پشیمان» منتشر ‌می‌شد و معجونی بود از اطلاعات و ضداطلاعات. ثمره‌‌ی این‌همه، دانسته‌هایی شده است که در متن‌ها و گفت‌وگوهای پرشمار و گاه تکراری تبیین کرده‌ام، و نادانسته‌هایی که بارِ سنگین‌شان همچنان بر وجدانِ ما دادخواهان مانده است.

✍️ کتاب را که خریدم انگار شیء داغی در دست داشته باشم، از آن واهمه داشتم. چند روزی روی میز ماند بی‌آنکه بازش کنم. هر بار که به آن نگاه کردم تصویر آن بریدگیِ روی جلد که به جای حرف I در واژه‌ی KNIFE شسته دلم را لرزاند. بریدگی نه شبیه زخم بر تن، که تصویر بریدگیِ کاغذ است، صاف و مستقیم با سایه‌ی سیاهی که از لای برش باریک آن بیرون زده. تصویری استعاری که از آنجا که زخم را به عینه بازنمایی نمی‌کند، مجال تخیل و تداعی می‌دهد. بیننده را به یادآوری وامی‌دارد. این‌گونه تصویرهای سرد و خوددار که ادراکشان به تداعی‌های بیننده وابسته است، سال‌هاست که دست‌مایه‌ی من در تولید کار هنری شده‌اند و هزارتوی پر کلنجار آنها را می‌شناسم. تصویر روی جلد، سیاه و سفید است. من اما رنگ پوست منجمد به یادم می‌آید، رنگ تیره‌ی خونِ دلمه‌بسته، حفره‌های عمیقی که به بافت تیره و مرده‌ی امعاء و احشای منجمد باز شده‌اند.

✍️ وقتی در صفحه‌های بعد رشدی خویش را در شب پیش از واقعه به یاد می‌آورد، غوطه‌ور در خیال‌ورزی با قرص ماه و یادآوریِ روایت‌های شهری که به آن سفر کرده است، حس شیرینی از سرخوشی در جمله‌هایش موج می‌زند. می‌نویسد: آن مرد که او به یاد می‌آورد (خودش) از زندگی‌اش راضی و خوشحال است. آنچه را ما می‌دانیم، نمی‌داند. ما که حالا این متن را می‌خوانیم، می‌دانیم که جانِ او در خطر است. او اما نمی‌داند و این بر واهمه‌ی ما برای او می‌افزاید. می‌نویسد که این اسلوب ادبی «پیشگویی حماسی» نام دارد: «وقتی ما خوانندگان متن چیزی را می‌دانیم که شخصیت‌های روایت از دانستن آن محروم‌اند، انگار می‌خواهیم به آنها هشدار دهیم: فرار کن آنه فرانک، فردا آنها مخفیگاه تو را خواهند یافت.»

و این تبیین دقیق حسرتی‌ست که من بسیار خوب می‌شناسم؛ حسرتِ بازماندگان وقتی به ساعت‌های پیش از قتل عزیزانِ ازدست‌رفته‌شان فکر می‌کنند، وقتی در خیالْ زمان را به عقب می‌رانند و به تمنای ناممکنی هشدار می‌دهند: از خانه بیرون نرو، محمد مختاری! سوار آن ماشین نشو، پوینده جان! پدر جانم، درِ خانه را باز نکن! آنها برای کشتن آمده‌اند. مادر عزیزم، فرار کن! روی بالکن برو و رو به کوچه فریاد بزن ... کارون، بخواب!

@NashrAasoo 💭
.
ما اولین «کتاب دماوند» نیستیم. در سال ۱۳۶۰ سیما کوبان نشر و کتابفروشی‌ای با عنوان «دماوند» تاسیس کرد و سه چهار سالی هم فعالیت داشت. دفترش طبقه دوم ساختمانی در تقاطع خیابان‌های بزرگمهر و فریمان بود و کلی کتاب خوب از کسانی چون بهرام بیضایی، فریدون آدمیت، مهدی اخوان ثالث و مهدی سحابی و چند شماره از جُنگی با نام «کتاب چراغ» منتشر کرد. در سال ۱۳۶۴، نشر را توقیف و تعطیل و خانم کوبان را چند روز بازداشت کردند.

سیما کوبان پیش از انقلاب استاد دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران بود و با انقلاب فرهنگی از دانشگاه اخراج شد و تبدیل شد به اولین ناشر زن در ایران.

قسمت اخیر پادکست سمر نگاهی است به زندگی خانم کوبان و مشخصاً کاری که در نشر دماوند کرد. پیشنهاد می‌کنم گوش کنید.

نیلوفر بیضایی هم در سال ۱۳۹۱ و بعد از فوت سیما کوبان، یادداشتی درباره او نوشت. مادر خانم بیضایی همکار سیما کوبان در انتشارات دماوند بود.
.
📣 منتشر شد:

زمین سوخته
◾️مجید رحمانی
◽️مجموعه داستان
#نشرنوگام

«کاش رویا نبود، «شب‌پره‌ای» که به عشق نور فانوس زنده می‌ماند تا تاریخش را در روشنایی ببیند و قصه اعدام یک زن را به درستی بشنود. دلم می‌خواهد زندگی می‌کردیم و نمی‌دیدیم که برادر «سام» را برای اعدام می‌برند. چه ظالمانه لیلی‌مان را از مجنونمان‌ گرفتند. می‌فهمیدیم جنسیت برای لیلی و مجنون مهم نیست، حتا اگر ندانیم «سعید و مسعود»، کدامشان لیلی بوده‌اند یا مجنون؟»

🔻نشر نوگام در کنار نویسندگانی که می‌خواهند بدون سانسور بنویسند، می‌ایستد و با حمایت از آنها و انتشار آثارشان، آثار بدون سانسور را در اختیار خواننده فارسی‌زبان می‌گذارد.
شما هم می‌توانید در این مبارزه همراه شوید. اگر ایران هستید کتاب‌ها را رایگان دانلود کنید و بخوانید و درباره‌اش برایمان بنویسید. نوگام را به دیگران معرفی کنید.
🔻اگر خارج از ایران هستید با خرید نسخه چاپی یا الکترونیکی از نویسنده و ناشر حمایت کنید. ما به تمامی دست‌اندرکاران کتاب اعم از نویسنده، ویراستار و گرافیست حق‌الزحمه می‌پردازیم و قصد ما شکست حصار سانسور و حمایت از قلم است.

لینک کتاب: ⬇️
https://nogaam.com/book/2450/
.
«فکر می‌کردم عشق به دیگری به جنگ با خود پایان می‌دهد. اما نه! عشق به دیگری شروع جنگ است. جنگ با خود. دقیقا آنجاست که بیل را برمی‌داری و همه‌چیز را زیرورو می‌کنی. عشق مانند آینه است.»

مولوخ
ماری فرهادی
رمان
#نشرنوگام

تهیه کتاب از وبسایت nogaam.com

#بدون_سانسور #کتاب_ممنوعه #کتاب_رایگان #دانلودکتاب #کتاب_بخولنیم #کتابخوانی

@nogaambooks