نیازستان
1.57K subscribers
792 photos
107 videos
132 files
234 links
به ایران:
قسم به موی تو و گیسوان بر بادت
غریق آتش نسیان نمی‌شود یادت..
(حوصله دارید هم‌راه شوید)

ارتباط با ادمین
@Mohsenbarani_niyaz
Download Telegram
Forwarded from اتچ بات
#یاد_بعضی_نفرات

.الف.سایه

ششم اسفند ماه، سال روز میلاد مردی عاشق از تبار ارغوان و شقایق است.

#هوشنگ_ابتهاج نود سال پیش در چنین روزی دیده به جهان گشود. عاشق شد، از رشت به تهران آمد تا بسراید؛

پشت این کوه بلند
لب دریای کبود
دختری بود که من
سخت میخواستمش...

ویکی از بزرگترین عاشقانه سرایان سده ی چهارده هجری خورشیدی شود.

#سایه شعر ماندگار و خاطره ساز بسیار دارد.
غزلهای پرشور او که درسپهر شعر #حافظ و #مولانا سروده شده و ستاره ای شده اند در آسمان شعر ایران، کم نیستند.

#سیاه_مشق(۱و۲) #تاسیان و.... #حافظ_به_سعی_سایه از سروده ها و تصحیحات اوست.

#ابتهاج طی سالهای ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۷ سرپرست برنامه ی جاودان #گلها بود که پس از ۱۷شهریور ۵۷ همراه اساتید شجریان، علیزاده و... از رادیو استعفا کردند.

غزلی دلکش با صدای استاد تقدیم گوش و هوش عاشقتان میشود.

@niyazestanbarani
@isf031 کانال اصفهانی ها
آهنگ سرگشته (تو ای پری کجایی) - حسین قوامی
#سرگشته با نام تو ای پری کجایی؟ پرآوازه شد.
#همایون_خرم در همایون آهنگی بی بدیل ساخت #هوشنگ_ابتهاج کلامی دلنشین و خاطره ساز آفرید و #حسین_قوامی اجرایی ماندگار ارائه داد...( روان شان شادان باد)
هیچ یک از اجراهای پسین به مرزهای این اجرا نرسیده اند... اصل کار ۲۶ دقیقه است که اینجا بخشی از آن ارائه شده است...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#سخن_همیشه
#هوشنگ_ابتهاج

امروز نه آغاز و نه انجام جهان است
ای بس غم و شادی که پس پرده نهان است

گر مرد رهی غم مخور از دوری و دیری
دانی که رسیدن هنر گام زمان است

تو رهرو دیرینه ی سر منزل عشقی
بنگر که ز خون تو به هر گام نشان است

آبی که بر آسود زمینش بخورد زود
دریا شود آن رود که پیوسته روان است

باشد که یکی هم به نشانی بنشیند
بس تیر که در چله ی این کهنه کمان است

از روی تو دل کندنم آموخت زمانه
این دیده از آن روست که خونابه فشان است

دردا و دریغا که در این بازی خونین
بازیچه ی ایام دل آدمیان است

دل بر گذر قافله ی لاله و گل داشت
این دشت که پامال سواران خزان است

روزی که بجنبد نفس باد بهاری
بینی که گل و سبزه کران تا به کران است

ای کوه تو فریاد من امروز شنیدی
دردی ست درین سینه که همزاد جهان است

از داد و وداد آن همه گفتند و نکردند
یارب چه قدر فاصله ی دست و زبان است

خون می چکد از دیده در این کنج صبوری
این صبر که من می کنم افشردن جان است

از راه مرو سایه که آن گوهر مقصود
گنجی ست که اندر قدم راهروان است

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹