نیازستان
1.55K subscribers
790 photos
107 videos
132 files
236 links
به ایران:
قسم به موی تو و گیسوان بر بادت
غریق آتش نسیان نمی‌شود یادت..
(حوصله دارید هم‌راه شوید)

ارتباط با ادمین
@Mohsenbarani_niyaz
Download Telegram
#کوتابلندآه..

ما،
این‌جا، بودیم
، من با تمامی پدرانم ،
- ممکن یا محال
سبز، خشک ، نیمه‌خشک
- با حلقه‌هایی جای پای هزاران سال-
تا این‌که بادی
از ناکجا وزید و
شما را آورد

بر شانه‌های ما پیچیدید
و چونان علف‌های هرز روییدیدو
تند قد کشیدید و...

حالا
ما، که معنای انتظار را می‌دانیم
سال‌هاست
چشم به‌راه‌ «باد مهرگانیم»...

#محسن_بارانی مهر ۱۴۰۲

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#کوتابلندآه..

در گریه‌های بی‌قرار من
- برای سکه‌ای به رنگ ماه -
مادربزرگ گفت:
- «رودکم،
عیبی ندارد؛
گم کردن، بهتر از پیداکردن است
گم که میکنی،
دیگری شاد می‌شود»

و این‌چنین
داستان من ،
تمام عمر،
شد
داستان گم شدن

حال، سال‌هاست
همسایه‌گان ما آزاد و شاد و خنده‌رو...

- آه،
مادر تبار من
به من بگو:
«چرا مادربزرگ همسایه‌های‌مان
به بچه‌های‌شان؟!...

        #محسن_یارمحمدی مهرماه ۱۴۰۲

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#کوتابلندآه..

- و هیچ چیز جهان
سر جایش نیست

-از همان روز که تو را دیدم-

- از کجا فهمیدم؟

- که اگر بود؛
همین حالا
در برکه‌ی شراب
موهای تو در دستم بود و
                                    من
رشته به رشته
آن‌ها را می‌بافتم
تا عریانی روحم را
در برابر این‌همه فرشته
پیراهنی بسازم
از جنس پرنیان
برای دیدار آفتاب...

#محسن_بارانی مهرماه۱۴۰۲

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#کوتابلندآه..

دیگر
هیچ خوابی
- تاکید می‌کنم؛ هیچ خوابی
ما را
نخواهد ترساند باری..
چرا که در بیداری
چیزهایی دیده‌ایم
که خواب
در برابرشان
فسونی بیش نیست
آری...
#محسن_بارانی

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#کوتابلندآه..

- این جامه‌ی عزا
چیست بر تن ما؟
- گلیم بخت سیاه است و
سرخ ِ آتش ِ آه
- هزار سال گذشت و سیاه پوشانیم
چنان‌که پنداری
به دفتر هستی
ز یادهای خدایان
گمیم ،
فراموشانیم...

#niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#کوتابلندآه..

شب از نیمه گذشته‌است
باید بخوابم اما
یادم نمی‌آید چه وقت بیدار شده‌ام..

اگر گذر روزها را
حجم دردها مشخص کند
به گمانم
آخرین بار که بیدار شدم
با صدای پای اسبان کوتاه قامت مغول بود..

#محسن_بارانی ۷ آبان ۱۴۰۲

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#کوتابلندآه..
- هجرت

در نفس‌هایی ناچارْ ناچار،
چمدان هزاران ساله‌اش را بست؛

- چه چیزهایی را با خود ببرد باید؟!
- وطنش را..

چمدان اما
جایی برای وطن نداشت
غربت ِ وطن
تمام خالی چمدان را پر کرده‌بود..

#محسن_بارانی

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#کوتابلندآه..

پیش از رفتن
آلزایمر را
به جانم بینداز و...
برو...

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#کوتابلندآه..

در همه جای جهان
آدمیان
مانند هم گریه می‌کنند
می‌خندند
شگفت زده ‌می‌شوند
چرا نباید همه‌ی انسان‌ها یکی باشند؟!

@‌‌niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#کوتابلندآه..

چشمانت ابر
نگاهت باران
دستهایت خیس سرد خیابان
من
       عابری بی‌چتر ، بی‌خانه
غرقِ درخت‌های پاییزیی عریان
و راه
        بی‌پایان
و تنت
غایب همیشه‌گی آن....

           #محسن_یارمحمدی آذر ۱۴۰۲

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹