نیازستان
1.55K subscribers
790 photos
107 videos
132 files
236 links
به ایران:
قسم به موی تو و گیسوان بر بادت
غریق آتش نسیان نمی‌شود یادت..
(حوصله دارید هم‌راه شوید)

ارتباط با ادمین
@Mohsenbarani_niyaz
Download Telegram
#یادداشت_روز
#روزجهانی_معلم_و...
من سالهاست در کسوت معلمی زندگی میکنم و برخی عزیزان لطف داشتند و این دو سه روز تبریکاتی گفتند و اظهار محبت کردند.
نتوانستم یادداشت کوتاهی دراین باره ننویسم.
نخست اینکه هرگز خود را معلم ندانسته ام و بیشتر جستجوگری‌ بوده ام در طلب دانش و بینش ، همیشه شاگردی بوده ام که زنده بودن واقعی ام را در یادگیری های تازه و دریافت‌های نو تعریف کرده ام و در این میان گاه این دانشها یا آگاهی ها و دریافت‌ها را برای عزیزانم به اشتراک گذارده ام. و شاهدش تمام همراهاني هستند که سالهاست در مقام استاد و شاگرد مرا بیش و کم میشناسند.
بسیاری از ایشان این جمله را بارها از من شنیده اند که متهم ردیف اول در وضع پیش آمده برای ایران را #معلمان دانسته ام و خواهان اشد مجازات برای ایشانم و خود را البته نخستین داوطلب میدانم .
از نقش پدران و مادران ،از نقش صداوسیمای تباه و ... نمیگذرم اما همیشه گفته ام و البته دیده ام که نقش معلم در به مسیر انداختن متعلم چقدر بزرگ است . چه به راه رستگاری و چه در کژراهه ی سیاهکرداری..
برای ناتوانی معلمان در به حرکت انداختن شاگردان البته دلایل فراوان است و اصلی ترینش #فقر است.
فقر مادی که به گونه ای عمدی به طبقه ی فرهنگیان ( در تمام سطوح و اشکال) بصورت برنامه ریزی شده تحمیل میشود از همین مصایب است . غالب معلمان آ.پ ، معلمان دانشگاه، معلمان موسیقی ، معلمان همه ی رشته های فلسفی و هنری و.. در جامعه ای زندگی میکنند که به دست واسطه گرها و دلالها مدیریت میشود .
جنس فرهنگ و فکر و هنر اساسا از جنس تولید است و تولید در جامعه ای که مدیرانش دلال اند ،منفور است.
پخته خواری و زیست انگل وار هدف غایی دلال است و البته که باید سازوکار جامعه را طوری شکل بدهد که کسی به فکر تولید نباشد این است که در جامعه ی ما تمام تولیدکنندگان سیاه روز میشوند اما دلالها فرمانروا و کامروا..
طبعا زیرساخت تولیدات کشاورزی و صنعتی و .. تولید علم و اندیشه است ، کاری که باید بنایش در دبستانها و دانشگاهها گذاشته شود و میبینیم معلمی که هم از نظر مادی فقیر است و هم از نظر فکری ،کارش نهایتا میشود دلالی یک سری اطلاعات تباه، که نه به درد دنیا میخورد نه آخرت ، و البته که به درد دلالهای کنکور و غربیانی که نیازمند کارگران پر اطلاعات فنی و علمی هستند میخورد.
آنچه در مدارس و دانشگاه‌ها تحمیل میشود به بچه های ما مشتی یاوه گویی پریشان است که نه مهارت زندگی ایجاد میکند نه توانایی جسمانی و علمانی و حکمانی پدید میاورد . حتا حفظ و به خاطر سپردن بهترین نکات علمی و تربیتی و اخلاقی راه بجایی نمی‌برد و به پفی فرومی میرد اگر توام با ایجاد روحیه ی #نه_گفتن نباشد.
نقد و تحلیل در واقع ایجاد مهارت نه گفتن هاست به کاستی ها وگسترش دادن درستی ها
اگر جامعه ی ما در قامت شخص یا اجتماع دارد درجا میزند دقیقا بدین سبب است که معلمان نتوانسته اند نسلی مطالبه گر آنهم در مسیرهای علمانی_حکمانی پدید آورند.
و البته که گفتمان مسلط این عرصه ها وقتی مبتنی بر عبودیت است و چنین چیزهایی را نمیپسندد .
علت ستیز صدها ساله ی فقیهان با عارفان در همین ظریفه نهفته است . فقیه از چهارچوب حرف میزند عارف از راه. فقیه مدرسه از صلبیت و قطعیت میگوید و عارف از سیر و سلوک . یکی ماندن است دیگری رفتن ،یکی واسطه است و دلال ،دیگری مولد است و فعال.
فقیه از عابد میگوید و عبودیت ، عارف از عاشق میگوید و عشوقیت ..
و نگاه حاکم بر تمام جنبه های این مملکت دهه هاست نگاهی فقیهانه ی متکی بر ظاهر است.
هرچند بنظرم ترکیب ولی_فقیه میخواسته بعد ولایت باطنی و مفهوم حرکت و سلوک را بگنجاند در این سازه... اما نتیجه و آنچه که عیان است چه حاجت به بیان است؟
باری سخنم این بود. مدتها به ما میگفتند: به گرسنگان ماهی ندهید، ماهی گیری یاد بدهید. یکی دو دهه نشئه ی این سخن بودیم در حالیکه باز کلاه دیگری سرمان می‌گذاشتند بزرگتر از قبل ، این حرف استوار به یک پیش فرض از دوره ی شکار است پیش فرض اینکه ماهی هست و تو باید مهارت ماهیگری داشته باشی، در حالیکه هیچ ماهی ای وجود نداشت . باید به ما میگفتند نه ماهی بده نه ماهیگیری یاد بده تو باید راه پرورش ماهی را یادبگیری ...
کاری که البته الان نیز به کار نمی آید چون کسانی کامیاب می شوند این روزها که راه #ساختن_ماهی را کشف کرده اند..
#دکتر_محسن_یارمحمدی
#جستجوگر_تاریخ_و_فرهنگ_ایران
@niyazrestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Forwarded from نیازستان
#یادداشت_روز
#روزجهانی_معلم_و...
من سالهاست در کسوت معلمی زندگی میکنم و برخی عزیزان لطف داشتند و این دو سه روز تبریکاتی گفتند و اظهار محبت کردند.
نتوانستم یادداشت کوتاهی دراین باره ننویسم.
نخست اینکه هرگز خود را معلم ندانسته ام و بیشتر جستجوگری‌ بوده ام در طلب دانش و بینش ، همیشه شاگردی بوده ام که زنده بودن واقعی ام را در یادگیری های تازه و دریافت‌های نو تعریف کرده ام و در این میان گاه این دانشها یا آگاهی ها و دریافت‌ها را برای عزیزانم به اشتراک گذارده ام. و شاهدش تمام همراهاني هستند که سالهاست در مقام استاد و شاگرد مرا بیش و کم میشناسند.
بسیاری از ایشان این جمله را بارها از من شنیده اند که متهم ردیف اول در وضع پیش آمده برای ایران را #معلمان دانسته ام و خواهان اشد مجازات برای ایشانم و خود را البته نخستین داوطلب میدانم .
از نقش پدران و مادران ،از نقش صداوسیمای تباه و ... نمیگذرم اما همیشه گفته ام و البته دیده ام که نقش معلم در به مسیر انداختن متعلم چقدر بزرگ است . چه به راه رستگاری و چه در کژراهه ی سیاهکرداری..
برای ناتوانی معلمان در به حرکت انداختن شاگردان البته دلایل فراوان است و اصلی ترینش #فقر است.
فقر مادی که به گونه ای عمدی به طبقه ی فرهنگیان ( در تمام سطوح و اشکال) بصورت برنامه ریزی شده تحمیل میشود از همین مصایب است . غالب معلمان آ.پ ، معلمان دانشگاه، معلمان موسیقی ، معلمان همه ی رشته های فلسفی و هنری و.. در جامعه ای زندگی میکنند که به دست واسطه گرها و دلالها مدیریت میشود .
جنس فرهنگ و فکر و هنر اساسا از جنس تولید است و تولید در جامعه ای که مدیرانش دلال اند ،منفور است.
پخته خواری و زیست انگل وار هدف غایی دلال است و البته که باید سازوکار جامعه را طوری شکل بدهد که کسی به فکر تولید نباشد این است که در جامعه ی ما تمام تولیدکنندگان سیاه روز میشوند اما دلالها فرمانروا و کامروا..
طبعا زیرساخت تولیدات کشاورزی و صنعتی و .. تولید علم و اندیشه است ، کاری که باید بنایش در دبستانها و دانشگاهها گذاشته شود و میبینیم معلمی که هم از نظر مادی فقیر است و هم از نظر فکری ،کارش نهایتا میشود دلالی یک سری اطلاعات تباه، که نه به درد دنیا میخورد نه آخرت ، و البته که به درد دلالهای کنکور و غربیانی که نیازمند کارگران پر اطلاعات فنی و علمی هستند میخورد.
آنچه در مدارس و دانشگاه‌ها تحمیل میشود به بچه های ما مشتی یاوه گویی پریشان است که نه مهارت زندگی ایجاد میکند نه توانایی جسمانی و علمانی و حکمانی پدید میاورد . حتا حفظ و به خاطر سپردن بهترین نکات علمی و تربیتی و اخلاقی راه بجایی نمی‌برد و به پفی فرومی میرد اگر توام با ایجاد روحیه ی #نه_گفتن نباشد.
نقد و تحلیل در واقع ایجاد مهارت نه گفتن هاست به کاستی ها وگسترش دادن درستی ها
اگر جامعه ی ما در قامت شخص یا اجتماع دارد درجا میزند دقیقا بدین سبب است که معلمان نتوانسته اند نسلی مطالبه گر آنهم در مسیرهای علمانی_حکمانی پدید آورند.
و البته که گفتمان مسلط این عرصه ها وقتی مبتنی بر عبودیت است و چنین چیزهایی را نمیپسندد .
علت ستیز صدها ساله ی فقیهان با عارفان در همین ظریفه نهفته است . فقیه از چهارچوب حرف میزند عارف از راه. فقیه مدرسه از صلبیت و قطعیت میگوید و عارف از سیر و سلوک . یکی ماندن است دیگری رفتن ،یکی واسطه است و دلال ،دیگری مولد است و فعال.
فقیه از عابد میگوید و عبودیت ، عارف از عاشق میگوید و عشوقیت ..
و نگاه حاکم بر تمام جنبه های این مملکت دهه هاست نگاهی فقیهانه ی متکی بر ظاهر است.
هرچند بنظرم ترکیب ولی_فقیه میخواسته بعد ولایت باطنی و مفهوم حرکت و سلوک را بگنجاند در این سازه... اما نتیجه و آنچه که عیان است چه حاجت به بیان است؟
باری سخنم این بود. مدتها به ما میگفتند: به گرسنگان ماهی ندهید، ماهی گیری یاد بدهید. یکی دو دهه نشئه ی این سخن بودیم در حالیکه باز کلاه دیگری سرمان می‌گذاشتند بزرگتر از قبل ، این حرف استوار به یک پیش فرض از دوره ی شکار است پیش فرض اینکه ماهی هست و تو باید مهارت ماهیگری داشته باشی، در حالیکه هیچ ماهی ای وجود نداشت . باید به ما میگفتند نه ماهی بده نه ماهیگیری یاد بده تو باید راه پرورش ماهی را یادبگیری ...
کاری که البته الان نیز به کار نمی آید چون کسانی کامیاب می شوند این روزها که راه #ساختن_ماهی را کشف کرده اند..
#دکتر_محسن_یارمحمدی
#جستجوگر_تاریخ_و_فرهنگ_ایران
@niyazrestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹