همه مشاغل مهم هستند، اما بعضی مشاغل مهمترند!
این عنوان را از کتاب خواندنی قلعه حیوانات اثر جورج اورول به امانت گرفته ام آنجا که مینویسد "همه انسانها برابرند اما بعضیها برابرترند"!
مشاغل کلیدی مشاغلی هستند که شکست و یا پیروزی سازمان را رقم میزنند. آنها تعیین کننده سرنوشت بازی هستند. میگویند حدود ۲۰ درصد از مشاغل سازمان را میتوان شغل کلیدی محسوب کرد. این ۲۰ درصد است که تکلیف ۸۰ درصد عملکرد سازمان را روشن میکند.
معیارهای زیر برای شناسائی مشاغل کلیدی و ارزیابی و ارزشگذاری آنها پیشنهاد میشود. شغل کلیدی شغلی است که:
با ماموریت اصلی سازمان ارتباط نزدیک دارد.
برای سازمان سود و درآمد تولید میکند.
در ارتباط مستقیم با مشتری و بازار و سهم بازار قرار دارد.
تامین نیروی انسانی شایسته برای آن، آسان و ارزان نیست.
انجام آن نیاز به سطوح بالائی از دانش و مهارت دارد.
در آن، تصمیمات پیچیده و مهم گرفته میشود.
روی سایر مشاغل سازمان اثرگذار است.
غیبت شاغل آن به سرعت احساس می شود.
با اطلاعات محرمانه و باارزش سر و کار دارد.
در زنجیره تولید ارزش قرار دارد و برای سازمان مزیت رقابتی ایجاد میکند.
به راحتی و ارزانی قابل پیمانسپاری نیست.
اشتباهات و ابتکارات در آن، آثار عمیق و بلندمدت بر سازمان دارد.
پیچیده است و متغیرهای زیاد و پرتعدادی بر آن موثر است.
حفظ و نگهداشت کارکنان شایسته آن، آسان نیست.
مشاغل سازمانمان را خوب بشناسیم و آنها را با معیارهای مناسب ارزیابی و مقایسه و طبقهبندی کنیم تا بتوانیم با آنها و شاغلین شان برخورد و رفتار مناسب و مقتضی داشته باشیم.
همچنین به خاطر داشته باشیم که این مشاغل را نباید فقط در سطوح بالای سلسله مراتب سازمان و در میان مشاغل مدیریتی جستجو و پیدا کنیم. برخی شغل های ظاهرا کماهمیت و غیرمدیریتی گاهی و در بعضی شرایط، تعیینکننده و به شدت اثرگذار
این عنوان را از کتاب خواندنی قلعه حیوانات اثر جورج اورول به امانت گرفته ام آنجا که مینویسد "همه انسانها برابرند اما بعضیها برابرترند"!
مشاغل کلیدی مشاغلی هستند که شکست و یا پیروزی سازمان را رقم میزنند. آنها تعیین کننده سرنوشت بازی هستند. میگویند حدود ۲۰ درصد از مشاغل سازمان را میتوان شغل کلیدی محسوب کرد. این ۲۰ درصد است که تکلیف ۸۰ درصد عملکرد سازمان را روشن میکند.
معیارهای زیر برای شناسائی مشاغل کلیدی و ارزیابی و ارزشگذاری آنها پیشنهاد میشود. شغل کلیدی شغلی است که:
با ماموریت اصلی سازمان ارتباط نزدیک دارد.
برای سازمان سود و درآمد تولید میکند.
در ارتباط مستقیم با مشتری و بازار و سهم بازار قرار دارد.
تامین نیروی انسانی شایسته برای آن، آسان و ارزان نیست.
انجام آن نیاز به سطوح بالائی از دانش و مهارت دارد.
در آن، تصمیمات پیچیده و مهم گرفته میشود.
روی سایر مشاغل سازمان اثرگذار است.
غیبت شاغل آن به سرعت احساس می شود.
با اطلاعات محرمانه و باارزش سر و کار دارد.
در زنجیره تولید ارزش قرار دارد و برای سازمان مزیت رقابتی ایجاد میکند.
به راحتی و ارزانی قابل پیمانسپاری نیست.
اشتباهات و ابتکارات در آن، آثار عمیق و بلندمدت بر سازمان دارد.
پیچیده است و متغیرهای زیاد و پرتعدادی بر آن موثر است.
حفظ و نگهداشت کارکنان شایسته آن، آسان نیست.
مشاغل سازمانمان را خوب بشناسیم و آنها را با معیارهای مناسب ارزیابی و مقایسه و طبقهبندی کنیم تا بتوانیم با آنها و شاغلین شان برخورد و رفتار مناسب و مقتضی داشته باشیم.
همچنین به خاطر داشته باشیم که این مشاغل را نباید فقط در سطوح بالای سلسله مراتب سازمان و در میان مشاغل مدیریتی جستجو و پیدا کنیم. برخی شغل های ظاهرا کماهمیت و غیرمدیریتی گاهی و در بعضی شرایط، تعیینکننده و به شدت اثرگذار
نحوه انتخاب نام تجاری (برند ) :
مجله اکونومیست سال 1988 را سال نام تجاری (Brand)نامید. در این سال فیلیپ موریس، کرفت (Kraft) را در آمریکا و نستله، رون تیری(Rown Tree) را در اروپا خریدند. فیلیپ موریس چهار برابر ارزش دارایی های شرکت کرفت بابت خرید آن پول پرداخت کرد و نستله بیش از پنج برابر بابت خرید رون تیری.
در سال 1988 تنها چهار نام تجاری به ارزش 50 میلیارد دلار فروخته شد. پرداخت چنین مبالغ کلانی بابت این نام ها، بیانگر ارزش یک نام تجاری به دلیل انتظار کسب سود و منفعت از آن در بلندمدت است. از آن پس مبادلات تجاری ادامه یافت و قدرت نام های تجاری روز به روز بیش تر شده، به طوری که اکنون با قیمت های بسیار قابل توجهی مبادله می شوند.
انتخاب یک نام تجاری نیاز به دقت فراوانی دارد. یک نام مناسب می تواند نقش مهمی در موفقیت یک کالا ایفا کند. بیش تر شرکت های بزرگ بازاریابی برای انتخاب نام تجاری یک کالا، از روش های ویژه ای استفاده می کنند. انتخاب بهترین نام تجاری برای کالا وظیفه دشواری است و برای انتخاب آن باید کالا و مزایای آن، بازار هدف و خط مشی های بازاریابی مربوط به کالا را دقیقاً مورد بررسی قرار داد.
چندین روش برای تعیین نام تجاری وجود دارد که با توجه به شرایط مختلف و منافع شرکت مورد استفاده قرار می گیرد. در این جا به چهار خط مشی اصلی که در انتخاب نام تجاری معمولاً مورد استفاده قرار می گیرد، اشاره می شود:
نام های تجاری منفرد:
از این سیاست، شرکت پروکتر اند گمبل به خوبی استفاده کرده، به طوری که محصولات مختلف خود را با نام های تجاری گوناگون نظیر تاید، کرست و... به بازار عرضه کرده است. در نتیجه هر محصول با نام تجاری خاص خود، با محصولات مشابه موجود در بازار به رقابت می پردازد.
یک نام گروهی برای همه کالاها:
نظیر شرکت آی.بی.ام (IBM)که برای تمامی محصولات تولیدی خود از نام تجاری آی.بی.ام استفاده می کند.
اسامی گروهی جداگانه برای کالاها:
به طور مثال، شرکت سیرز از این خط مشی تبعیت کرده است. به این معنا که این شرکت برای وسایل و ادوات نام کنمور، برای ابزارآلات نام کرافتزمن و برای تاسیسات خانگی نام هومارت را برگزیده است.
تلفیقی از نام تجاری شرکت و اسامی کالاهای منفرد:
شرکت کلاگ از این خط مشی استفاده کرده است و کورن فلیکس کلاگ، رایس کریسپیز کلاگ و رایزن بران کلاگ از ان جمله اند.
مجله اکونومیست سال 1988 را سال نام تجاری (Brand)نامید. در این سال فیلیپ موریس، کرفت (Kraft) را در آمریکا و نستله، رون تیری(Rown Tree) را در اروپا خریدند. فیلیپ موریس چهار برابر ارزش دارایی های شرکت کرفت بابت خرید آن پول پرداخت کرد و نستله بیش از پنج برابر بابت خرید رون تیری.
در سال 1988 تنها چهار نام تجاری به ارزش 50 میلیارد دلار فروخته شد. پرداخت چنین مبالغ کلانی بابت این نام ها، بیانگر ارزش یک نام تجاری به دلیل انتظار کسب سود و منفعت از آن در بلندمدت است. از آن پس مبادلات تجاری ادامه یافت و قدرت نام های تجاری روز به روز بیش تر شده، به طوری که اکنون با قیمت های بسیار قابل توجهی مبادله می شوند.
انتخاب یک نام تجاری نیاز به دقت فراوانی دارد. یک نام مناسب می تواند نقش مهمی در موفقیت یک کالا ایفا کند. بیش تر شرکت های بزرگ بازاریابی برای انتخاب نام تجاری یک کالا، از روش های ویژه ای استفاده می کنند. انتخاب بهترین نام تجاری برای کالا وظیفه دشواری است و برای انتخاب آن باید کالا و مزایای آن، بازار هدف و خط مشی های بازاریابی مربوط به کالا را دقیقاً مورد بررسی قرار داد.
چندین روش برای تعیین نام تجاری وجود دارد که با توجه به شرایط مختلف و منافع شرکت مورد استفاده قرار می گیرد. در این جا به چهار خط مشی اصلی که در انتخاب نام تجاری معمولاً مورد استفاده قرار می گیرد، اشاره می شود:
نام های تجاری منفرد:
از این سیاست، شرکت پروکتر اند گمبل به خوبی استفاده کرده، به طوری که محصولات مختلف خود را با نام های تجاری گوناگون نظیر تاید، کرست و... به بازار عرضه کرده است. در نتیجه هر محصول با نام تجاری خاص خود، با محصولات مشابه موجود در بازار به رقابت می پردازد.
یک نام گروهی برای همه کالاها:
نظیر شرکت آی.بی.ام (IBM)که برای تمامی محصولات تولیدی خود از نام تجاری آی.بی.ام استفاده می کند.
اسامی گروهی جداگانه برای کالاها:
به طور مثال، شرکت سیرز از این خط مشی تبعیت کرده است. به این معنا که این شرکت برای وسایل و ادوات نام کنمور، برای ابزارآلات نام کرافتزمن و برای تاسیسات خانگی نام هومارت را برگزیده است.
تلفیقی از نام تجاری شرکت و اسامی کالاهای منفرد:
شرکت کلاگ از این خط مشی استفاده کرده است و کورن فلیکس کلاگ، رایس کریسپیز کلاگ و رایزن بران کلاگ از ان جمله اند.
NIVAuniver | گروه متخصصان و خبرگان صنعتo pinned «نحوه انتخاب نام تجاری (برند ) : مجله اکونومیست سال 1988 را سال نام تجاری (Brand)نامید. در این سال فیلیپ موریس، کرفت (Kraft) را در آمریکا و نستله، رون تیری(Rown Tree) را در اروپا خریدند. فیلیپ موریس چهار برابر ارزش دارایی های شرکت کرفت بابت خرید آن پول…»
قابل توجه دانش آموزان و اولیا محترم : 💥
رو نمایی از بسته آموزشی " آفرین کارآفرین
روز یکشنبه مورخ دوم اردیبهشت ماه ۱۴۰۳
در سالن اجتماعات پژوهش سرای خوارزمی کرج ناحیه ۳ برگزار می شود .
همراه با اساتید برجسته حوزه های کارآفرینی
حضور تمامی دانش آموزان همراه با والدین در تمامی رده های سنی رایگان و آزاد است .
" امروزه دانش مهارت هایی زندگی سالم برای تمامی افراد یک ضرورت است "
#کارآفرینی
@kharazmiifs
رو نمایی از بسته آموزشی " آفرین کارآفرین
روز یکشنبه مورخ دوم اردیبهشت ماه ۱۴۰۳
در سالن اجتماعات پژوهش سرای خوارزمی کرج ناحیه ۳ برگزار می شود .
همراه با اساتید برجسته حوزه های کارآفرینی
حضور تمامی دانش آموزان همراه با والدین در تمامی رده های سنی رایگان و آزاد است .
" امروزه دانش مهارت هایی زندگی سالم برای تمامی افراد یک ضرورت است "
#کارآفرینی
@kharazmiifs
بازاریابی با استفاده از ماتریس بوستون
بسیاری از نخبگان بازاریابی در دنیا از ماتریس سهم محصول در بازار و رشد بازار که برای اولین بار توسط گروه مشاوران بوستون (Boston Consulting Group) در دهه ی ۱۹۷۰ میلادی ارائه شد استفاده می کنند. در این مقاله سعی داریم چگونگی عملکرد این ماتریس را شرح دهیم. به این ماتریس، ماتریس BCG نیز گفته می شود.
یک کسب و کار با استفاده از این ماتریس می تواند جایگاه محصول خود را با استفاده از دو شاخص سهم از بازار و سرعت رشد بازار تعیین کند. به شکل زیر توجه کنید:
واحدهای برنامه ریزی استراتژیک کسب و کارها سعی دارند جایگاه محصول خود را در ماتریس بالا بیابند. ماتریس بوستون کسب و کارها را در این ماتریس به چهار نوع تقسیم می کند:
۱) گاوهای شیرده
۲) سگ ها
۳) بچه های شرور یا علامت سئوال
۴۴) ستارگان
گاوهای شیرده (رشد کم / سهم زیاد)
در این شرایط کسب و کارها همانند گاوهای شیرده هستند. چنین محصولاتی باعث می شوند که درآمد از هزینه بیشتر شود به عبارت بهتر این نوع از کسب و کارها سود زیادی می کنند.
سگ ها (رشد کم / سهم کم)
زمانی که محصولات سهم و رشد کمی در بازار دارند، به اصطلاح می گویند کسب و کارها همانند سگ ها هستند. در این شرایط محصولات سود کمی دارند و یا ممکن است زیان ده باشند.
علامت سئوال (رشد زیاد / سهم کم)
هنگامی که کسب و کارها منابع و هزینه های زیادی برای تولید و … محصول انجام داده اند و در عوض، درآمد و بازدهی کمی دارند در ماتریس بوستون به آنها علامت سئوال می گویند. در ماتریس بوستون آنها دو انتخاب پیش رو دارند. می توانند به ستارگان تبدیل شوند و یا اینکه از بازار خارج شوند.
ستارگان (رشد زیاد / سهم زیاد)
در این شرایط کسب و کار همانند ستاره می درخشد. به این دلیل که با وجود رقابت شدید این کسب و کارها سود خوبی نصیبشان می شود. آنها اگر موقعیت خود را در بازار حفظ کنند می توانند به گاوهای شیرده تبدیل شوند.
توجه داشته باشید که استفاده از ماتریس بوستون کاری ساده نیست به این دلیل که عوامل بسیار زیاد دیگری بر محصولات و خدمات یک کسب وكارتاثير گذارند.
بسیاری از نخبگان بازاریابی در دنیا از ماتریس سهم محصول در بازار و رشد بازار که برای اولین بار توسط گروه مشاوران بوستون (Boston Consulting Group) در دهه ی ۱۹۷۰ میلادی ارائه شد استفاده می کنند. در این مقاله سعی داریم چگونگی عملکرد این ماتریس را شرح دهیم. به این ماتریس، ماتریس BCG نیز گفته می شود.
یک کسب و کار با استفاده از این ماتریس می تواند جایگاه محصول خود را با استفاده از دو شاخص سهم از بازار و سرعت رشد بازار تعیین کند. به شکل زیر توجه کنید:
واحدهای برنامه ریزی استراتژیک کسب و کارها سعی دارند جایگاه محصول خود را در ماتریس بالا بیابند. ماتریس بوستون کسب و کارها را در این ماتریس به چهار نوع تقسیم می کند:
۱) گاوهای شیرده
۲) سگ ها
۳) بچه های شرور یا علامت سئوال
۴۴) ستارگان
گاوهای شیرده (رشد کم / سهم زیاد)
در این شرایط کسب و کارها همانند گاوهای شیرده هستند. چنین محصولاتی باعث می شوند که درآمد از هزینه بیشتر شود به عبارت بهتر این نوع از کسب و کارها سود زیادی می کنند.
سگ ها (رشد کم / سهم کم)
زمانی که محصولات سهم و رشد کمی در بازار دارند، به اصطلاح می گویند کسب و کارها همانند سگ ها هستند. در این شرایط محصولات سود کمی دارند و یا ممکن است زیان ده باشند.
علامت سئوال (رشد زیاد / سهم کم)
هنگامی که کسب و کارها منابع و هزینه های زیادی برای تولید و … محصول انجام داده اند و در عوض، درآمد و بازدهی کمی دارند در ماتریس بوستون به آنها علامت سئوال می گویند. در ماتریس بوستون آنها دو انتخاب پیش رو دارند. می توانند به ستارگان تبدیل شوند و یا اینکه از بازار خارج شوند.
ستارگان (رشد زیاد / سهم زیاد)
در این شرایط کسب و کار همانند ستاره می درخشد. به این دلیل که با وجود رقابت شدید این کسب و کارها سود خوبی نصیبشان می شود. آنها اگر موقعیت خود را در بازار حفظ کنند می توانند به گاوهای شیرده تبدیل شوند.
توجه داشته باشید که استفاده از ماتریس بوستون کاری ساده نیست به این دلیل که عوامل بسیار زیاد دیگری بر محصولات و خدمات یک کسب وكارتاثير گذارند.
NIVAuniver | گروه متخصصان و خبرگان صنعتo pinned «بازاریابی با استفاده از ماتریس بوستون بسیاری از نخبگان بازاریابی در دنیا از ماتریس سهم محصول در بازار و رشد بازار که برای اولین بار توسط گروه مشاوران بوستون (Boston Consulting Group) در دهه ی ۱۹۷۰ میلادی ارائه شد استفاده می کنند. در این مقاله سعی داریم…»
🔴انتقاد از دخالت در امور اتاق ایران
🔹حسین سلاحورزی، عضو هیات نمایندگان اتاق ایران در نطق پیش از دستور در یازدهمین نشست دوره دهم هیات نمایندگان اتاق ایران به انتقاد از دخالتها در امور پارلمان بخش خصوصی پرداخت.
🔹«امکان تغییر سرنوشت انتخابات اتاقها با اراده بیرونی»، «اضافه کردن دبیرخانه شورای عالی نظارت به ارکان اتاق با منابع اتاق و تصمیمگیری این بخش برای هیات نمایندگان و هیات رئیسه»، «محدود کردن تشکلها برای حضور در هیات نمایندگان» از جمله اقداماتی است که به گفته سلاحورزی در راستای «تضعیف نهاد مدنی به نام اتاق ایران» از سوی دولت صورت گرفته است.
🔹او با بیان اینکه اعضای هیات نمایندگان اجازه تداوم دستاندازی به اتاق بخش خصوصی را ندهند، اظهار کرد: از هیات رئیسه منتخب خود حمایت کنیم و اجازه ندهیم شورای عالی نظارت برخلاف قانون هرگونه دستورالعمل را پیش از تصویب در جمع هیات نمایندگان، ابلاغ و اجرایی و برخلاف قانون، رکن جدیدی برای دخالت در امور اتاق شکل بگیرد.
🔹حسین سلاحورزی، عضو هیات نمایندگان اتاق ایران در نطق پیش از دستور در یازدهمین نشست دوره دهم هیات نمایندگان اتاق ایران به انتقاد از دخالتها در امور پارلمان بخش خصوصی پرداخت.
🔹«امکان تغییر سرنوشت انتخابات اتاقها با اراده بیرونی»، «اضافه کردن دبیرخانه شورای عالی نظارت به ارکان اتاق با منابع اتاق و تصمیمگیری این بخش برای هیات نمایندگان و هیات رئیسه»، «محدود کردن تشکلها برای حضور در هیات نمایندگان» از جمله اقداماتی است که به گفته سلاحورزی در راستای «تضعیف نهاد مدنی به نام اتاق ایران» از سوی دولت صورت گرفته است.
🔹او با بیان اینکه اعضای هیات نمایندگان اجازه تداوم دستاندازی به اتاق بخش خصوصی را ندهند، اظهار کرد: از هیات رئیسه منتخب خود حمایت کنیم و اجازه ندهیم شورای عالی نظارت برخلاف قانون هرگونه دستورالعمل را پیش از تصویب در جمع هیات نمایندگان، ابلاغ و اجرایی و برخلاف قانون، رکن جدیدی برای دخالت در امور اتاق شکل بگیرد.
🔴اقتصاد جهانی با یک دهه رشد پایین مواجه است
🔹مدیرعامل صندوق بینالمللی پول هشدار داد که اقتصاد جهانی باوجود اجتناب از یک رکود بسیار ترسناک، با یک دهه «رشد خفیف» و «نارضایتی مردمی» مواجه است.
🔹کریستالینا جورجیوا، گفت: واقعیت نگرانکننده این است که فعالیت جهانی در مقایسه با معیارهای تاریخی ضعیف است و چشمانداز رشد از زمان بحران مالی جهانی کند شده است.
🔹 به گفته او تورم بهطور کامل شکست نخورده، بافرهای مالی بیاثر شدهاند و بدهیها افزایشیافته است، که در بسیاری از کشورها چالش بزرگی برای امور مالی عمومی ایجاد میکند و تنشهای ژئوپلیتیکی هم خطر چندپارگی اقتصاد جهانی را افزایش میدهد.
جورجیوا در سخنرانی خود در شورای آتلانتیک تأکید کرد: بدون اجرای اقداماتی برای افزایش بهرهوری و کاهش بار بدهی، جهان با یک دهه رشد اقتصادی کند و ناامیدکننده روبرو خواهد شد که او آن را «دهه بیست گرم» نامید.
🔹مدیرعامل صندوق بینالمللی پول هشدار داد که اقتصاد جهانی باوجود اجتناب از یک رکود بسیار ترسناک، با یک دهه «رشد خفیف» و «نارضایتی مردمی» مواجه است.
🔹کریستالینا جورجیوا، گفت: واقعیت نگرانکننده این است که فعالیت جهانی در مقایسه با معیارهای تاریخی ضعیف است و چشمانداز رشد از زمان بحران مالی جهانی کند شده است.
🔹 به گفته او تورم بهطور کامل شکست نخورده، بافرهای مالی بیاثر شدهاند و بدهیها افزایشیافته است، که در بسیاری از کشورها چالش بزرگی برای امور مالی عمومی ایجاد میکند و تنشهای ژئوپلیتیکی هم خطر چندپارگی اقتصاد جهانی را افزایش میدهد.
جورجیوا در سخنرانی خود در شورای آتلانتیک تأکید کرد: بدون اجرای اقداماتی برای افزایش بهرهوری و کاهش بار بدهی، جهان با یک دهه رشد اقتصادی کند و ناامیدکننده روبرو خواهد شد که او آن را «دهه بیست گرم» نامید.
NIVAuniver | گروه متخصصان و خبرگان صنعتo pinned «🔴اقتصاد جهانی با یک دهه رشد پایین مواجه است 🔹مدیرعامل صندوق بینالمللی پول هشدار داد که اقتصاد جهانی باوجود اجتناب از یک رکود بسیار ترسناک، با یک دهه «رشد خفیف» و «نارضایتی مردمی» مواجه است. 🔹کریستالینا جورجیوا، گفت: واقعیت نگرانکننده این است که فعالیت…»
🔴مهمترین موانع مشارکت مردم در اقتصاد از نگاه بخش خصوصی
🔹رئیس اتاق ایران در یازدهمین نشست هیات نمایندگان دوره دهم اتاق ایران درباره شرایط عملی شدن وجه دوم شعار سال یعنی مشارکت مردم، گفت: از نگاه اتاق ایران، مردمی سازی به معنای آن است که آحاد جامعه در کل فرآیند اقتصادی، بهصورت مستقیم یا به شکل حقوقی امکان مشارکت داشته باشند.
🔹به گفته صمد حسنزاده، «وجود انحصارها و تبعیض علیه بخش خصوصی مانند دادن پروژههای بزرگ به نهادهای عمومی با ترک تشریفات مناقصه»، «از بین رفتن انگیزه مردم برای سرمایهگذاری در بورس به دلیل مداخله دولت در سازوکار بازار بهویژه قیمتگذاری و عدم ثبات در تصمیمگیریها درباره نرخ خوراک و سوخت صنایع»، « وجود مشکلاتی در تضمین قراردادهای دولت با بخش خصوصی مانند ابطال برخی قراردادهای واگذاری بنگاههای دولتی به بخش خصوصی و عدم جبران خسارتهای مادی و معنوی» از مهمترین موانع مشارکت مردم در اقتصاد در حال حاضر است.
🔹رئیس اتاق ایران در یازدهمین نشست هیات نمایندگان دوره دهم اتاق ایران درباره شرایط عملی شدن وجه دوم شعار سال یعنی مشارکت مردم، گفت: از نگاه اتاق ایران، مردمی سازی به معنای آن است که آحاد جامعه در کل فرآیند اقتصادی، بهصورت مستقیم یا به شکل حقوقی امکان مشارکت داشته باشند.
🔹به گفته صمد حسنزاده، «وجود انحصارها و تبعیض علیه بخش خصوصی مانند دادن پروژههای بزرگ به نهادهای عمومی با ترک تشریفات مناقصه»، «از بین رفتن انگیزه مردم برای سرمایهگذاری در بورس به دلیل مداخله دولت در سازوکار بازار بهویژه قیمتگذاری و عدم ثبات در تصمیمگیریها درباره نرخ خوراک و سوخت صنایع»، « وجود مشکلاتی در تضمین قراردادهای دولت با بخش خصوصی مانند ابطال برخی قراردادهای واگذاری بنگاههای دولتی به بخش خصوصی و عدم جبران خسارتهای مادی و معنوی» از مهمترین موانع مشارکت مردم در اقتصاد در حال حاضر است.
NIVAuniver | گروه متخصصان و خبرگان صنعتo pinned «🔴مهمترین موانع مشارکت مردم در اقتصاد از نگاه بخش خصوصی 🔹رئیس اتاق ایران در یازدهمین نشست هیات نمایندگان دوره دهم اتاق ایران درباره شرایط عملی شدن وجه دوم شعار سال یعنی مشارکت مردم، گفت: از نگاه اتاق ایران، مردمی سازی به معنای آن است که آحاد جامعه در کل فرآیند…»
آفرین کارآفرین متولد شد برای سرمایه گذاری برروی آینده فرزندان باید در کنار مدرسه و آموزش های دروس مهارتهای دهگانه که به توسعه آنها کمک میکند نیز بیاموزند تا در جامعه و زندگی شخصی و شغلی موفق شوند در این مسیر در کنار شما هستیم
شماره های :
www.nivauniver.com
@nivauniver
09122683105
09123608123
02632555385
شماره های :
www.nivauniver.com
@nivauniver
09122683105
09123608123
02632555385
کارآفرینان موفقی که کسب و کار خود را پس از ۳۵ سالگی شروع کردهاند.
فهرست ۱۷ مؤسس معروفی که در ادامهی مطلب به شما معرفی میکنیم، گویای یک نکتهی مهم است: برای شروع کسبوکار هرگز دیر نیست.
لیو شوانژی، لنوو را در ۳۹ سالگی تأسیس کرد.
گوردون مور، اینتل را در ۳۹ سالگی تأسیس کرد.
آمانسیو اورتگا، زارا را در ۳۹ سالگی تأسیس کرد.
چر وانگ، اچتیسی را در ۳۹ سالگی تأسیس کرد.
مین کائو، گارمین را در ۳۸ سالگی تأسیس کرد.
وین هیوز، پابلیک استوریج را در ۳۸ سالگی تأسیس کرد.
ماسارو ایبوکا، سونی را در ۳۸ سالگی تأسیس کرد.
هوگو فردیناند باس، هوگو باس را در ۳۷ سالگی تأسیس کرد.
میلتون هرشی، هرشیز را در ۳۷ سالگی تأسیس کرد.
دوریس فیشر، گپ را در ۳۶ سالگی تأسیس کرد.
رولند میسی، میسیز را در ۳۶ سالگی تأسیس کرد.
رید هافمن، لینکدین را در ۳۶ سالگی تأسیس کرد.
نامیهی اودایرا، هیتاچی را در ۳۶ سالگی تأسیس کرد.
مارک بنیوف، سیلز فورس را در ۳۵ سالگی تأسیس کرد.
ویلیام بوئینگ، بوئینگ را در ۳۵ سالگی تأسیس کرد.
ویلیام پروکتر، پروکتر اند گمبل را در ۳۵ سالگي تاسيس كرد
@nivauniver
فهرست ۱۷ مؤسس معروفی که در ادامهی مطلب به شما معرفی میکنیم، گویای یک نکتهی مهم است: برای شروع کسبوکار هرگز دیر نیست.
لیو شوانژی، لنوو را در ۳۹ سالگی تأسیس کرد.
گوردون مور، اینتل را در ۳۹ سالگی تأسیس کرد.
آمانسیو اورتگا، زارا را در ۳۹ سالگی تأسیس کرد.
چر وانگ، اچتیسی را در ۳۹ سالگی تأسیس کرد.
مین کائو، گارمین را در ۳۸ سالگی تأسیس کرد.
وین هیوز، پابلیک استوریج را در ۳۸ سالگی تأسیس کرد.
ماسارو ایبوکا، سونی را در ۳۸ سالگی تأسیس کرد.
هوگو فردیناند باس، هوگو باس را در ۳۷ سالگی تأسیس کرد.
میلتون هرشی، هرشیز را در ۳۷ سالگی تأسیس کرد.
دوریس فیشر، گپ را در ۳۶ سالگی تأسیس کرد.
رولند میسی، میسیز را در ۳۶ سالگی تأسیس کرد.
رید هافمن، لینکدین را در ۳۶ سالگی تأسیس کرد.
نامیهی اودایرا، هیتاچی را در ۳۶ سالگی تأسیس کرد.
مارک بنیوف، سیلز فورس را در ۳۵ سالگی تأسیس کرد.
ویلیام بوئینگ، بوئینگ را در ۳۵ سالگی تأسیس کرد.
ویلیام پروکتر، پروکتر اند گمبل را در ۳۵ سالگي تاسيس كرد
@nivauniver
چگونه امنیت شغلی خود را تضمین کنیم؟
راز امنیت شغلی این است که این نکته را به یاد داشته باشیم که ما امنیت شغلیمان را خودمان ایجاد میکنیم. این روزها هیچ کارفرمایی نمیتواند امنیت شغلی شما را تا پایان عمرتان تضمین کند. به همین منظور، باید این مهارتها را کسب کنید:
نباید به خودتان به عنوان مجموعهای از مدارک تحصیلی و آموزشی یا سالها تجربه نگاه کنید. درست مثل هر متخصصی (وکیل، لولهکش یا نماینده بیمه)، شما نیز باید بدانید که در حل چه مشکلاتی مهارت دارید و این مشکلات را به خوبی بشناسید. باید بدانید حل یک مشکل چقدر برای مشتریانتان هزینه دارد، چگونه ایجاد شده و چطور رفع میشود.
باید همواره در جریان تحولات بازار باشید تا ببینید مشکلی که در حل آن مهارت دارید، چگونه در گذر زمان دستخوش تغییر میشود. اگر خودتان را محدود به دیوارهای دفتر کارتان کنید، از تحولات بازار استعدادها بیخبر خواهید ماند.
باید ارزش خودتان را بدانید. اینکه بگویید «آخرین حقوقی که گرفتم، ۷۰ هزار دلار بود» کافی نیست. این اطلاعات به درد کسی که میخواهد شما را استخدام کند نمیخورد. ممکن است بگوید: «چه عالی، اما حقوق پیشنهادی ما ۶۰ هزار دلار است.» آیا میتوانید به آنها توضیح دهید که وجود شما در سازمان، چگونه باعث افزایش درآمد یا کاهش هزینههایشان میشود؟ آیا میتوانید برای حقوق پیشنهادیتان یک دلیل قانعکننده بیاورید؟
حتی اگر شاغل هستید و از شغلتان راضی هستید، باید بازار استعدادها را زیر نظر داشته باشید و ببینید آیا به خدمات شما نیاز هست یا نه. هوشیار باشید و آگهیهای استخدام را همیشه مرور کنید، حتی وقتی مشغول کار هستید.
باید مهارتهایتان را بهروزرسانی کنید. ممکن است برای سازمانی کار کنید که از زمانه عقب باشد یا با تکنولوژیهای روز بیگانه باشد. شاید این سیستم جوابگوی نیازهای آنها باشد، اما برای شما اینطور نیست. برای آنکه قابل عرضه به بازار باشید، باید مهارتهایتان را به روز کنید.
ارتباطاتتان را حفظ کنید و گسترش بدهید. بسیاری از مردم وقتی شغل دارند، به ارتباطات اهمیت نمیدهند و فقط وقتی به دنبال برقراری ارتباط هستند که شغل خود را از دست داده باشند. این یک اشتباه بزرگ است. اگر تا به حال ارتباطاتتان محدود بوده، سعی کنید هر هفته یک دیدار رو در رو با یک دوست جدید یا قدیمی داشته باشید یا در یک رویداد شرکت کنید. عادت کنید با افراد جدید صحبت کنید.
مهارتی را فرا بگیرید که کمتر کسی آن را بلد است. صرف نظر از اینکه چه کارهایی را به خوبی انجام میدهید، باید در یک زمینه خاص تخصص داشته باشید تا ارزش واقعی خود را نشان دهید.
از آنجا که مشکل را میشناسید و ارزش خودتان را میدانید، میتوانید همزمان که به دنبال کار میگردید یا حتی وقتی شاغلید، به صورت پارهوقت یا تماموقت مشاوره ارائه دهید. این روزها همه ما، چه بدانیم چه ندانیم، مشاوریم. خودتان را مثل یک کالا برندسازی کنید. هیچ چیزی به اندازه برندسازی نمیتواند عرضهپذیری شما را افزایش دهد.
همزمان که به مهارتهایتان افزوده میشود، بهعنوان یک شخص حرفهای شناخته خواهید شد. کسانی که شما را میشناسند پروژههایشان را به شما خواهند سپرد. میتوانید شغلهای قراردادی یا تماموقت پیدا کنید. به مرور میان گروه بزرگی از افراد که حتی آنها را نمیشناسید، وجهه و اعتبار پیدا میکنید. ارتباطات به شما کمک میکند که همیشه شغل داشته باشید. به لطف انجام پروژهها آنقدر پول دارید که اگر چند ماه بیکار شدید، نگران مخارجتان نباشید.
نهایتا به نقطهای خواهید رسید که به راحتی و بدون استرس، یک ماه به خودتان مرخصی بدهید. البته اگر به دنبال شرکتی باشید که تا زمان بازنشستگی برایشان کار کنید، هرگز به این نقطه نخواهید رسید. به دنبال امنیت در یک شغل یا سازمان نباشید. امنیت را خودتان ایجاد کنید تا کسی نتواند آن را از شما بگيرد
@nivauniver
راز امنیت شغلی این است که این نکته را به یاد داشته باشیم که ما امنیت شغلیمان را خودمان ایجاد میکنیم. این روزها هیچ کارفرمایی نمیتواند امنیت شغلی شما را تا پایان عمرتان تضمین کند. به همین منظور، باید این مهارتها را کسب کنید:
نباید به خودتان به عنوان مجموعهای از مدارک تحصیلی و آموزشی یا سالها تجربه نگاه کنید. درست مثل هر متخصصی (وکیل، لولهکش یا نماینده بیمه)، شما نیز باید بدانید که در حل چه مشکلاتی مهارت دارید و این مشکلات را به خوبی بشناسید. باید بدانید حل یک مشکل چقدر برای مشتریانتان هزینه دارد، چگونه ایجاد شده و چطور رفع میشود.
باید همواره در جریان تحولات بازار باشید تا ببینید مشکلی که در حل آن مهارت دارید، چگونه در گذر زمان دستخوش تغییر میشود. اگر خودتان را محدود به دیوارهای دفتر کارتان کنید، از تحولات بازار استعدادها بیخبر خواهید ماند.
باید ارزش خودتان را بدانید. اینکه بگویید «آخرین حقوقی که گرفتم، ۷۰ هزار دلار بود» کافی نیست. این اطلاعات به درد کسی که میخواهد شما را استخدام کند نمیخورد. ممکن است بگوید: «چه عالی، اما حقوق پیشنهادی ما ۶۰ هزار دلار است.» آیا میتوانید به آنها توضیح دهید که وجود شما در سازمان، چگونه باعث افزایش درآمد یا کاهش هزینههایشان میشود؟ آیا میتوانید برای حقوق پیشنهادیتان یک دلیل قانعکننده بیاورید؟
حتی اگر شاغل هستید و از شغلتان راضی هستید، باید بازار استعدادها را زیر نظر داشته باشید و ببینید آیا به خدمات شما نیاز هست یا نه. هوشیار باشید و آگهیهای استخدام را همیشه مرور کنید، حتی وقتی مشغول کار هستید.
باید مهارتهایتان را بهروزرسانی کنید. ممکن است برای سازمانی کار کنید که از زمانه عقب باشد یا با تکنولوژیهای روز بیگانه باشد. شاید این سیستم جوابگوی نیازهای آنها باشد، اما برای شما اینطور نیست. برای آنکه قابل عرضه به بازار باشید، باید مهارتهایتان را به روز کنید.
ارتباطاتتان را حفظ کنید و گسترش بدهید. بسیاری از مردم وقتی شغل دارند، به ارتباطات اهمیت نمیدهند و فقط وقتی به دنبال برقراری ارتباط هستند که شغل خود را از دست داده باشند. این یک اشتباه بزرگ است. اگر تا به حال ارتباطاتتان محدود بوده، سعی کنید هر هفته یک دیدار رو در رو با یک دوست جدید یا قدیمی داشته باشید یا در یک رویداد شرکت کنید. عادت کنید با افراد جدید صحبت کنید.
مهارتی را فرا بگیرید که کمتر کسی آن را بلد است. صرف نظر از اینکه چه کارهایی را به خوبی انجام میدهید، باید در یک زمینه خاص تخصص داشته باشید تا ارزش واقعی خود را نشان دهید.
از آنجا که مشکل را میشناسید و ارزش خودتان را میدانید، میتوانید همزمان که به دنبال کار میگردید یا حتی وقتی شاغلید، به صورت پارهوقت یا تماموقت مشاوره ارائه دهید. این روزها همه ما، چه بدانیم چه ندانیم، مشاوریم. خودتان را مثل یک کالا برندسازی کنید. هیچ چیزی به اندازه برندسازی نمیتواند عرضهپذیری شما را افزایش دهد.
همزمان که به مهارتهایتان افزوده میشود، بهعنوان یک شخص حرفهای شناخته خواهید شد. کسانی که شما را میشناسند پروژههایشان را به شما خواهند سپرد. میتوانید شغلهای قراردادی یا تماموقت پیدا کنید. به مرور میان گروه بزرگی از افراد که حتی آنها را نمیشناسید، وجهه و اعتبار پیدا میکنید. ارتباطات به شما کمک میکند که همیشه شغل داشته باشید. به لطف انجام پروژهها آنقدر پول دارید که اگر چند ماه بیکار شدید، نگران مخارجتان نباشید.
نهایتا به نقطهای خواهید رسید که به راحتی و بدون استرس، یک ماه به خودتان مرخصی بدهید. البته اگر به دنبال شرکتی باشید که تا زمان بازنشستگی برایشان کار کنید، هرگز به این نقطه نخواهید رسید. به دنبال امنیت در یک شغل یا سازمان نباشید. امنیت را خودتان ایجاد کنید تا کسی نتواند آن را از شما بگيرد
@nivauniver
🆙 ۸ کاری که افراد موفق وقتشان را برای آنها تلف نمیکنند.
افراد موفق در شبکههای اجتماعی بیشازحد وقت نمیگذرانند.
افراد موفق بدون نقشه، روز خود را آغاز نمیکنند.
افراد موفق از انجام فعالیتهایی که به آن باور ندارند، پرهیز میکنند.
افراد موفق برای اموری که در کنترل آنها نیست، نگران نمیشوند.
افراد موفق با افراد منفی معاشرت نمیکنند.
افراد موفق به اشتباهات گذشته فکر نمیکنند.
افراد موفق تمرکز خود را روی کارهای دیگران نمیگذارند.
افراد موفق خود را در اولویت قرار میدهند.
افراد موفق در شبکههای اجتماعی بیشازحد وقت نمیگذرانند.
افراد موفق بدون نقشه، روز خود را آغاز نمیکنند.
افراد موفق از انجام فعالیتهایی که به آن باور ندارند، پرهیز میکنند.
افراد موفق برای اموری که در کنترل آنها نیست، نگران نمیشوند.
افراد موفق با افراد منفی معاشرت نمیکنند.
افراد موفق به اشتباهات گذشته فکر نمیکنند.
افراد موفق تمرکز خود را روی کارهای دیگران نمیگذارند.
افراد موفق خود را در اولویت قرار میدهند.
NIVAuniver | گروه متخصصان و خبرگان صنعتo pinned «🆙 ۸ کاری که افراد موفق وقتشان را برای آنها تلف نمیکنند. افراد موفق در شبکههای اجتماعی بیشازحد وقت نمیگذرانند. افراد موفق بدون نقشه، روز خود را آغاز نمیکنند. افراد موفق از انجام فعالیتهایی که به آن باور ندارند، پرهیز میکنند. افراد موفق برای اموری…»
🔴 چند نکته مهم زبان بدن برای موفقیت در کسب و کار
1️⃣ از روش های تماس چشمی و گوش سپاری فعالانه استفاده کنید:
با داشتن تماس چشمی مداوم با دیگران در زمانی که صحبت می کنند، تکان دادن سر به صورت گاه گاه و استفاده از دیگر نشانه های توجه مشتاقانه شما به عنوان یک فرد حرفه-ای به همکاران دیگرتان احترام می گذارید
2️⃣ کف دستانتان را به سمت پایین نگه دارید
این کار باعث می شود همگی در مورد شما یک نظر مشترک داشته باشند. زمانی که افراد کف هر دو دستشان را بر روی میز، جایگاه ویژه و یا پیشخوان قرار می دهند احساس قدرت و رهبری را نمایش می دهند.
3️⃣ به صورت هماهنگ عمل کنید
تقلید کردن یا منعکس کردن زبان بدن دیگران نشان می دهد که شما از نظر فلسفی با آنان هماهنگ هستید.
4️⃣ جایگاه وسیعی داشته باشید
اگر در زمان صحبت با دیگران یا در برابر آنها جایگاه وسیعی داشته باشید باعث می شود دیافراگم شما منبسط شود و صدای شما را به طور موثری منعکس می کند.
5️⃣ زبان بدنتان را باز نگه دارید و محدودیت های ممکن را حذف کنید
افراد از طرف صحبتشان سرنخ های احساسی دریافت می کنند. بنابراین، اگر خمیده باشید، دست به سینه بایستید یا به هر طریقی در برابر دیگران بسته به نظر برسید شنونده به همان صورت به شما پاسخ می دهد. زبان بدنتان باید آرام باشد و دستانتان در دوطرف آویزان باشند تا نشان دهد در برابر کسانی که با آنها در حال تعاملید باز هستید.
6️⃣خالصانه لبخند بزنید
7️⃣ حرکاتتان را کاهش دهید:
حرف زدن با حرکات بیش از اندازه دست وصورت نیز باعث می شود طرف مقابل از نکات مهم پرت شود.
8️⃣ با دیگران محکم دست دهید.
📲instagram.com/nivauniver
📲 https://t.me/nivauniver
📲http://www.nivauniver.com
📲https://chat.whatsapp.com/CrzKzDv9l6IKoGIp5l6MgV
1️⃣ از روش های تماس چشمی و گوش سپاری فعالانه استفاده کنید:
با داشتن تماس چشمی مداوم با دیگران در زمانی که صحبت می کنند، تکان دادن سر به صورت گاه گاه و استفاده از دیگر نشانه های توجه مشتاقانه شما به عنوان یک فرد حرفه-ای به همکاران دیگرتان احترام می گذارید
2️⃣ کف دستانتان را به سمت پایین نگه دارید
این کار باعث می شود همگی در مورد شما یک نظر مشترک داشته باشند. زمانی که افراد کف هر دو دستشان را بر روی میز، جایگاه ویژه و یا پیشخوان قرار می دهند احساس قدرت و رهبری را نمایش می دهند.
3️⃣ به صورت هماهنگ عمل کنید
تقلید کردن یا منعکس کردن زبان بدن دیگران نشان می دهد که شما از نظر فلسفی با آنان هماهنگ هستید.
4️⃣ جایگاه وسیعی داشته باشید
اگر در زمان صحبت با دیگران یا در برابر آنها جایگاه وسیعی داشته باشید باعث می شود دیافراگم شما منبسط شود و صدای شما را به طور موثری منعکس می کند.
5️⃣ زبان بدنتان را باز نگه دارید و محدودیت های ممکن را حذف کنید
افراد از طرف صحبتشان سرنخ های احساسی دریافت می کنند. بنابراین، اگر خمیده باشید، دست به سینه بایستید یا به هر طریقی در برابر دیگران بسته به نظر برسید شنونده به همان صورت به شما پاسخ می دهد. زبان بدنتان باید آرام باشد و دستانتان در دوطرف آویزان باشند تا نشان دهد در برابر کسانی که با آنها در حال تعاملید باز هستید.
6️⃣خالصانه لبخند بزنید
7️⃣ حرکاتتان را کاهش دهید:
حرف زدن با حرکات بیش از اندازه دست وصورت نیز باعث می شود طرف مقابل از نکات مهم پرت شود.
8️⃣ با دیگران محکم دست دهید.
📲instagram.com/nivauniver
📲 https://t.me/nivauniver
📲http://www.nivauniver.com
📲https://chat.whatsapp.com/CrzKzDv9l6IKoGIp5l6MgV