#کتاب_بخوان_برای_زندگی_بهتر📚
#معرفی_کتاب
🔹 ماجرای این کتاب از زبان یک نویسنده و روشنفکر جوان روایت میشود. کسی که ۳۵ سال دارد و جستجوگر حقیقت است. در لابلای کتابهای بسیار زیادی که خوانده، به دنبال یافتن معنای زندگی است و اخیرا هم در مورد زندگی بودا تحقیق میکند. این جوان پیشنهاد دوستش را در مورد رفتن به قفقاز رد میکند و تصمیم میگیرد برای مدتی سبک زندگی خود را عوض کند. او به دنبال کسب تجربهای تازه به فکر استخراج زغالسنگ در جزیره کرت است.
این جوان – که اسم او را نمیدانیم – هنگامی که برای سفر به کرت به بندر میرود با الکسیس زوربا برخورد میکند....
📖کتاب: #زوربای_یونانی
✏️نویسنده: #نیکوس_کازانتزاکیس
#رمان
#رمان_خارجی
🛒معرفی وخرید از کارنیل👇
http://knil.in/NblNK
@nilbook
#معرفی_کتاب
🔹 ماجرای این کتاب از زبان یک نویسنده و روشنفکر جوان روایت میشود. کسی که ۳۵ سال دارد و جستجوگر حقیقت است. در لابلای کتابهای بسیار زیادی که خوانده، به دنبال یافتن معنای زندگی است و اخیرا هم در مورد زندگی بودا تحقیق میکند. این جوان پیشنهاد دوستش را در مورد رفتن به قفقاز رد میکند و تصمیم میگیرد برای مدتی سبک زندگی خود را عوض کند. او به دنبال کسب تجربهای تازه به فکر استخراج زغالسنگ در جزیره کرت است.
این جوان – که اسم او را نمیدانیم – هنگامی که برای سفر به کرت به بندر میرود با الکسیس زوربا برخورد میکند....
📖کتاب: #زوربای_یونانی
✏️نویسنده: #نیکوس_کازانتزاکیس
#رمان
#رمان_خارجی
🛒معرفی وخرید از کارنیل👇
http://knil.in/NblNK
@nilbook
#کتاب_بخوان_برای_زندگی_بهتر📚
#برشی_از_کتاب
🔹گاهی بهمناسبت قد دراز و کله پت و پهنی که دارم بهمسخره بهمن «پاروی نانوایی» هم میگویند. ولی هر کس میتواند بههر اسمی که دلش بخواهد مرا صدا بزند. اسم دیگرم «پاسو تمپو» یا «وقت گذران» است، چون زمانی بود که تخمه کدوی بوداده میفروختم. اسم دیگرم «شته» است، چون بههر جا که قدم بگذارم آنجا را بهآفت میکشم. اسامی و القاب دیگری هم دارم ولی شرح آنها باشد برای وقت دیگری...
📖کتاب: #زوربای_یونانی
✏️نویسنده:#نیکوس_کازانتزاکیس
#رمان
#رمان_خارجی
🛒معرفی و خرید از کارنیل
http://knil.in/NblNK
@nilbook
#برشی_از_کتاب
🔹گاهی بهمناسبت قد دراز و کله پت و پهنی که دارم بهمسخره بهمن «پاروی نانوایی» هم میگویند. ولی هر کس میتواند بههر اسمی که دلش بخواهد مرا صدا بزند. اسم دیگرم «پاسو تمپو» یا «وقت گذران» است، چون زمانی بود که تخمه کدوی بوداده میفروختم. اسم دیگرم «شته» است، چون بههر جا که قدم بگذارم آنجا را بهآفت میکشم. اسامی و القاب دیگری هم دارم ولی شرح آنها باشد برای وقت دیگری...
📖کتاب: #زوربای_یونانی
✏️نویسنده:#نیکوس_کازانتزاکیس
#رمان
#رمان_خارجی
🛒معرفی و خرید از کارنیل
http://knil.in/NblNK
@nilbook
#کتاب_بخوان_برای_زندگی_بهتر 📚
#برشی_از_کتاب
🔹من از وقتی که سنتور زدن آموختهام آدم دیگری شدهام. وقتی غمی بهدلم نشسته یا در زندگی عرصه بر من تنگ شده باشد سنتور میزنم و حس میکنم که سبکتر میشوم. وقتی به سنتور زدن مشغولم با من صحبت هم بکنند چیزی نمیشنوم و اگر هم بشنوم نمیتوانم حرف بزنم. البته دلم میخواهد ولی نمیتوانم. (زوربای یونانی – صفحه ۲۷)
📖کتاب: #زوربای_یونانی
✏️نویسنده: #نیکوس_کازانتزاکیس
#رمان
#رمان_خارجی
🛒خرید و دریافت از کارنیل👇
http://knil.in/NblNK
@nilbook
#برشی_از_کتاب
🔹من از وقتی که سنتور زدن آموختهام آدم دیگری شدهام. وقتی غمی بهدلم نشسته یا در زندگی عرصه بر من تنگ شده باشد سنتور میزنم و حس میکنم که سبکتر میشوم. وقتی به سنتور زدن مشغولم با من صحبت هم بکنند چیزی نمیشنوم و اگر هم بشنوم نمیتوانم حرف بزنم. البته دلم میخواهد ولی نمیتوانم. (زوربای یونانی – صفحه ۲۷)
📖کتاب: #زوربای_یونانی
✏️نویسنده: #نیکوس_کازانتزاکیس
#رمان
#رمان_خارجی
🛒خرید و دریافت از کارنیل👇
http://knil.in/NblNK
@nilbook
#کتاب_بخوان_برای_زندگی_بهتر 📚
#برشی_از_کتاب
🔹یک وقت هم کوزهگر بودم. من این کار را دیوانهوار دوست داشتم. هیچ میدانی که آدم یک مشت گل بردارد و از آن هرچه دلش بخواهد درست کند یعنی چه؟ فر رررر! چرخ را میگردانی و گل هم مثل دیوانهها با آن میچرخد، ضمن اینکه تو بالای سرش ایستادهای و میگویی: الان کوزه میسازم، الان بشقاب درست میکنم. الان چراغ میسازم، و خلاصه هر چه دلم بخواهد میسازم. به این میگویند مرد بودن، یعنی آزادی!
دریا را فراموش کرده بود، دیگر به لیمویی که در دست داشت گاز نمیزد و چشمانش بازِ روشن شده بود.
پرسیدم:
-آخر نگفتی انگشتت چه شده.
-هیچی! روی چرخ که کار میکردم مزاحمم میشد. در هر چیزی خودش را وسط میانداخت و نقشههای مرا برهم میزد. من هم یک روز تبر را برداشتم و… (زوربای یونانی – صفحه ۳۵)
📖کتاب: #زوربای_یونانی
✏️نویسنده: #نیکوس_کازانتزاکیس
#رمان
#رمان_خارجی
🛒خرید و دریافت از کارنیل👇
http://knil.in/NblNK
@nilbook
#برشی_از_کتاب
🔹یک وقت هم کوزهگر بودم. من این کار را دیوانهوار دوست داشتم. هیچ میدانی که آدم یک مشت گل بردارد و از آن هرچه دلش بخواهد درست کند یعنی چه؟ فر رررر! چرخ را میگردانی و گل هم مثل دیوانهها با آن میچرخد، ضمن اینکه تو بالای سرش ایستادهای و میگویی: الان کوزه میسازم، الان بشقاب درست میکنم. الان چراغ میسازم، و خلاصه هر چه دلم بخواهد میسازم. به این میگویند مرد بودن، یعنی آزادی!
دریا را فراموش کرده بود، دیگر به لیمویی که در دست داشت گاز نمیزد و چشمانش بازِ روشن شده بود.
پرسیدم:
-آخر نگفتی انگشتت چه شده.
-هیچی! روی چرخ که کار میکردم مزاحمم میشد. در هر چیزی خودش را وسط میانداخت و نقشههای مرا برهم میزد. من هم یک روز تبر را برداشتم و… (زوربای یونانی – صفحه ۳۵)
📖کتاب: #زوربای_یونانی
✏️نویسنده: #نیکوس_کازانتزاکیس
#رمان
#رمان_خارجی
🛒خرید و دریافت از کارنیل👇
http://knil.in/NblNK
@nilbook
#کتاب_بخوان_برای_زندگی_بهتر 📚
#برشی_از_کتاب
🔹وقتی بچه بودم بهیک پیرمرد ریزهمیزه میمانستم: یعنی آدم پخمه بیحالی بودم، زیاد حرف نمیزدم و صدای زمختی نظیر صدای پیرمردها داشتم. میگفتند که من به پدربزرگم شبیهم! ولی هر چه بزرگتر میشدم سربههواتر میشدم. در بیستسالگی شروع به دیوانهبازی کردم، ولی نه زیاد، از همان خلبازیها که هرکسی در آن سن و سال میکند. در چهلسالگی کمکم احساس جوانی کردم و آن وقت بهراه دیوانهبازیهای بزرگ افتادم. و حالا که شصت سالم است – بین خودمان باشد، ارباب، که شصت و پنج سال دارم – بلی، حالا که وارد شصتمین سال عمر خود شدهام راستش دنیا برایم خیلی کوچک شده است!
(زوربای یونانی – صفحه ۱۸۹)
📖کتاب:#زوربای_یونانی
✏️نویسنده: #نیکوس_کازانتزاکیس
#رمان
#رمان_خارجی
🛒خرید و دریافت از کارنیل
http://knil.in/NblNK
@nilbook
@nilbook
#برشی_از_کتاب
🔹وقتی بچه بودم بهیک پیرمرد ریزهمیزه میمانستم: یعنی آدم پخمه بیحالی بودم، زیاد حرف نمیزدم و صدای زمختی نظیر صدای پیرمردها داشتم. میگفتند که من به پدربزرگم شبیهم! ولی هر چه بزرگتر میشدم سربههواتر میشدم. در بیستسالگی شروع به دیوانهبازی کردم، ولی نه زیاد، از همان خلبازیها که هرکسی در آن سن و سال میکند. در چهلسالگی کمکم احساس جوانی کردم و آن وقت بهراه دیوانهبازیهای بزرگ افتادم. و حالا که شصت سالم است – بین خودمان باشد، ارباب، که شصت و پنج سال دارم – بلی، حالا که وارد شصتمین سال عمر خود شدهام راستش دنیا برایم خیلی کوچک شده است!
(زوربای یونانی – صفحه ۱۸۹)
📖کتاب:#زوربای_یونانی
✏️نویسنده: #نیکوس_کازانتزاکیس
#رمان
#رمان_خارجی
🛒خرید و دریافت از کارنیل
http://knil.in/NblNK
@nilbook
@nilbook
#کتاب_بخوان_برای_زندگی_بهتر 📚
#برشی_از_کتاب
🔹زوربا، مردی است که زندگی را ارج نهاده و از آن نهایت استفاده را برده است، خاطرهها دارد و در هر موقعیتی میتواند خاطرهای شیرین و شنیدنی نقل کند. اهل کار و تلاش است و به هر مسئله و مشکلی که برخورد کند، به راحتی از آن عبور میکند. در شرایط سخت و ناامیدکننده سنتورش را میآورد و مینوازد و میرقصد و شادی میکند، خودش را سبک میکند.
📖کتاب: #زوربای_یونانی
✏️نویسنده: #نیکوس_کازانتزاکیس
#رمان
#رمان_خارجی
🛒خرید و دریافت از کارنیل👇
http://knil.in/NblNK
@nilbook
#برشی_از_کتاب
🔹زوربا، مردی است که زندگی را ارج نهاده و از آن نهایت استفاده را برده است، خاطرهها دارد و در هر موقعیتی میتواند خاطرهای شیرین و شنیدنی نقل کند. اهل کار و تلاش است و به هر مسئله و مشکلی که برخورد کند، به راحتی از آن عبور میکند. در شرایط سخت و ناامیدکننده سنتورش را میآورد و مینوازد و میرقصد و شادی میکند، خودش را سبک میکند.
📖کتاب: #زوربای_یونانی
✏️نویسنده: #نیکوس_کازانتزاکیس
#رمان
#رمان_خارجی
🛒خرید و دریافت از کارنیل👇
http://knil.in/NblNK
@nilbook
#کتاب_بخوان_برای_زندگی_بهتر 📚
#برشی_از_کتاب
🔹آزادی همین است دیگر! هوسی داشتن، سکههای طلا انباشتن، و سپس ناگهان بر هوس خود چیزهشدن و گنج گردآورده خود را بباددادن. خویشتن را از قید هوسی آزاد کردن و بهبند هوسی شریفتر درآمدن. ولی آیا همین خود شکل دیگری از بردگی نیست؟ خویشتن را بهخاطر یک فکر، بهخاطر ملت خود، بهخاطر خدا فدا کردن؟ یا مگر هر چه مقام مولا بالاتر باشد طناب گردن برده درازتر خواهد بود؟ در آن صورت برده بهتر میتواند دست و پا بزند و در میدان وسیعتر جست و خیز کند بیآنکه متوجه بستهبودن بهطناب بشود، بمیرد. آیا آزادی بههمین میگویند؟
(زوربای یونانی – صفحه ۴۴)
📖کتاب: #زوربای_یونانی
✏️نویسنده: #نیکوس_کازانتزاکیس
#رمان
#رمان_خارجی
🛒خرید و دریافت از کارنیل👇
http://knil.in/NblNK
@nilbook
#برشی_از_کتاب
🔹آزادی همین است دیگر! هوسی داشتن، سکههای طلا انباشتن، و سپس ناگهان بر هوس خود چیزهشدن و گنج گردآورده خود را بباددادن. خویشتن را از قید هوسی آزاد کردن و بهبند هوسی شریفتر درآمدن. ولی آیا همین خود شکل دیگری از بردگی نیست؟ خویشتن را بهخاطر یک فکر، بهخاطر ملت خود، بهخاطر خدا فدا کردن؟ یا مگر هر چه مقام مولا بالاتر باشد طناب گردن برده درازتر خواهد بود؟ در آن صورت برده بهتر میتواند دست و پا بزند و در میدان وسیعتر جست و خیز کند بیآنکه متوجه بستهبودن بهطناب بشود، بمیرد. آیا آزادی بههمین میگویند؟
(زوربای یونانی – صفحه ۴۴)
📖کتاب: #زوربای_یونانی
✏️نویسنده: #نیکوس_کازانتزاکیس
#رمان
#رمان_خارجی
🛒خرید و دریافت از کارنیل👇
http://knil.in/NblNK
@nilbook
#کتاب_بخوان_برای_زندگی_بهتر 📚
#برشی_از_کتاب
🔹ما تا وقتی که در خوشبختی بسرمیبریم بزحمت آن را احساس میکنیم؛ و فقط وقتی خوشبختی گذشت و ما بهعقب مینگریم ناگهان – و گاه با تعجب – حس میکنیم که چقدر خوشبخت بودهایم. اما من بر آن ساحل کرتی در خوشبختی بسرمیبردم و خودم هم میدانستم که خوشبختم.
(زوربای یونانی – صفحه ۱۰۴)
📖کتاب: #زوربای_یونانی
✏️نویسنده: #نیکوس_کازانتزاکیس
#رمان
#رمان_خارجی
🛒خرید و دریافت از کارنیل👇
http://knil.in/NblNK
@nilbook
#برشی_از_کتاب
🔹ما تا وقتی که در خوشبختی بسرمیبریم بزحمت آن را احساس میکنیم؛ و فقط وقتی خوشبختی گذشت و ما بهعقب مینگریم ناگهان – و گاه با تعجب – حس میکنیم که چقدر خوشبخت بودهایم. اما من بر آن ساحل کرتی در خوشبختی بسرمیبردم و خودم هم میدانستم که خوشبختم.
(زوربای یونانی – صفحه ۱۰۴)
📖کتاب: #زوربای_یونانی
✏️نویسنده: #نیکوس_کازانتزاکیس
#رمان
#رمان_خارجی
🛒خرید و دریافت از کارنیل👇
http://knil.in/NblNK
@nilbook
#کتاب_بخوان_برای_زندگی_بهتر 📚
#برشی_از_کتاب
🔹ما تا پاسی از شب گذشته ساکت در کنار منقل نشستیم. من بار دیگر حس کردم که خوشبختی چه چیز سهلالوصول و کممایهای است و تنها با یک جام شراب، یک بلوط برشته، یک منقل کوچک و زمزمه دریا بدست میآید. برای اینکه بتوان احساس کرد که سعادت همین چیزهاست فقط کافی است یک دل ساده و قانع داشت.
(زوربای یونانی – صفحه ۱۲۳)
📖کتاب: #زوربای_یونانی
✏️نویسنده: #نیکوس_کازانتزاکیس
#رمان
#رمان_خارجی
🛒خرید و دریافت از کارنیل👇
http://knil.in/NblNK
@nilbook
#برشی_از_کتاب
🔹ما تا پاسی از شب گذشته ساکت در کنار منقل نشستیم. من بار دیگر حس کردم که خوشبختی چه چیز سهلالوصول و کممایهای است و تنها با یک جام شراب، یک بلوط برشته، یک منقل کوچک و زمزمه دریا بدست میآید. برای اینکه بتوان احساس کرد که سعادت همین چیزهاست فقط کافی است یک دل ساده و قانع داشت.
(زوربای یونانی – صفحه ۱۲۳)
📖کتاب: #زوربای_یونانی
✏️نویسنده: #نیکوس_کازانتزاکیس
#رمان
#رمان_خارجی
🛒خرید و دریافت از کارنیل👇
http://knil.in/NblNK
@nilbook
#کتاب_بخوان_برای_زندگی_بهتر 📚
#برشی_از_کتاب
🔹همه آدمها جنون خاص خود را دارند، و اما بزرگترین جنون بهعقیده من آن است که آدم جنون نداشته باشد.
(زوربای یونانی – صفحه ۲۱۶)
📖کتاب: #زوربای_یونانی
✏️نویسنده: #نیکوس_کازانتزاکیس
#رمان
#رمان_خارجی
🛒خرید و دریافت از کارنیل👇
http://knil.in/NblNK
@nilbook
#برشی_از_کتاب
🔹همه آدمها جنون خاص خود را دارند، و اما بزرگترین جنون بهعقیده من آن است که آدم جنون نداشته باشد.
(زوربای یونانی – صفحه ۲۱۶)
📖کتاب: #زوربای_یونانی
✏️نویسنده: #نیکوس_کازانتزاکیس
#رمان
#رمان_خارجی
🛒خرید و دریافت از کارنیل👇
http://knil.in/NblNK
@nilbook
#کتاب_بخوان_برای_زندگی_بهتر 📚
#برشی_از_کتاب
🔹من وقتی هوس چیزی بکنم میدانی چه میکنم؟ آنقدر از آن چیز میخورم تا دلم را بزند و دیگر هیچ گاه فکرش را نکنم، یا اگر هم فکرش را کردم حال استفراغ بهمن دست بدهد. وقتی بچه بودم مرده گیلاس بودم. زیاد هم پول نداشتم و نمیتوانستم یک دفعه مقدار زیادی بخرم، بهطوری که هر وقت گیلاس میخریدم و میخوردم باز هوسش را میکردم. روز و شب فکر و ذکری بهجز گیلاس نداشتم و براستی که از نداشتن آن در رنج بودم. تا اینکه یک روز عصبانی شدم یا خجالت کشیدم، درست نمیدانم. فقط حس کردم که در دست گیلاس اسیرم، و همین خود، مرا مضحکه مردم کردهبود. آن وقت چه کردم؟ یک شب پاشدم و پاورچین پاورچین رفتم جیبهای پدرم را گشتم، یک مجیدیه نقره پیدا کردم و آن را کش رفتم و صبح زود بهسراغ باغبانی رفتم. یک زنبیل گیلاس خریدم، در خندقی نشستم و شروع بهخوردن کردم. آنقدر خوردم و خوردم و هی خوردم تا شکمم باد کرد. لحظهای بعد معدهام درد گرفت و حالم بهمخورد. آره ارباب، هی استفراغ کردم و کردم، و از آن روز بهبعد دیگر هوس گیلاس در من کشتهشد؛ بهطوری که دیگر تاب دیدن عکس گیلاس را هم نداشتم. نجات پیدا کردهبودم. نگاهشان میکردم و میگفتم: «دیگر احتیاجی بهشما ندارم!» بعدها همین کار را با شراب و توتون هم کردم.
(زوربای یونانی – صفحه ۲۸۱)
📖کتاب: #زوربای_یونانی
✏️نویسنده: #نیکوس_کازانتزاکیس
#رمان
#رمان_خارجی
🛒خرید و دریافت از کارنیل👇
http://knil.in/NblNK
@nilbook
#برشی_از_کتاب
🔹من وقتی هوس چیزی بکنم میدانی چه میکنم؟ آنقدر از آن چیز میخورم تا دلم را بزند و دیگر هیچ گاه فکرش را نکنم، یا اگر هم فکرش را کردم حال استفراغ بهمن دست بدهد. وقتی بچه بودم مرده گیلاس بودم. زیاد هم پول نداشتم و نمیتوانستم یک دفعه مقدار زیادی بخرم، بهطوری که هر وقت گیلاس میخریدم و میخوردم باز هوسش را میکردم. روز و شب فکر و ذکری بهجز گیلاس نداشتم و براستی که از نداشتن آن در رنج بودم. تا اینکه یک روز عصبانی شدم یا خجالت کشیدم، درست نمیدانم. فقط حس کردم که در دست گیلاس اسیرم، و همین خود، مرا مضحکه مردم کردهبود. آن وقت چه کردم؟ یک شب پاشدم و پاورچین پاورچین رفتم جیبهای پدرم را گشتم، یک مجیدیه نقره پیدا کردم و آن را کش رفتم و صبح زود بهسراغ باغبانی رفتم. یک زنبیل گیلاس خریدم، در خندقی نشستم و شروع بهخوردن کردم. آنقدر خوردم و خوردم و هی خوردم تا شکمم باد کرد. لحظهای بعد معدهام درد گرفت و حالم بهمخورد. آره ارباب، هی استفراغ کردم و کردم، و از آن روز بهبعد دیگر هوس گیلاس در من کشتهشد؛ بهطوری که دیگر تاب دیدن عکس گیلاس را هم نداشتم. نجات پیدا کردهبودم. نگاهشان میکردم و میگفتم: «دیگر احتیاجی بهشما ندارم!» بعدها همین کار را با شراب و توتون هم کردم.
(زوربای یونانی – صفحه ۲۸۱)
📖کتاب: #زوربای_یونانی
✏️نویسنده: #نیکوس_کازانتزاکیس
#رمان
#رمان_خارجی
🛒خرید و دریافت از کارنیل👇
http://knil.in/NblNK
@nilbook
#کتاب_بخوان_برای_زندگی_بهتر 📚
#برشی_از_کتاب
🔹زمانی بود که میگفتم این ترک است و آن بلغاری و این یونانی. من کارهایی برای وطنم کردهام، ارباب، که اگر برایت بگویم موهای سرت سیخ خواهد شد: سر بریدهام، دزدی کردهام، آبادیها را آتش زدهام، به زنها تجاوز کردهام و خانوادهها را از بین بردهام. چرا؟ بهاین بهانه که آنها بلغاری یا ترک بودند. تف بر من! اغلب توی دلم به خودم فحش میدهم و میگویم: برو گم شو، کثافت! مردهشویت ببرد، مردکه احمق! لیکن حالا با خودم میگویم: این یک مرد خوبی است، آن یک آدم رذلی است. دیگر میخواهد بلغاری باشد یا یونانی، برای من فرق نمیکند. خوب است یا بد؟ این تنها چیزی است که من امروز درباره کسی میپرسم. و حتی در حال حاضر که دارم رو به پیری میروم، به نمکی که میخورم قسم، مثل اینکه دیگر کمکم این را هم نمیپرسم. آره، رفیق، آدمها خوب باشند یا بد، دل من بهحال همهشان میسوزد.
(زوربای یونانی – صفحه ۳۲۲)
📖کتاب: #زوربای_یونانی
✏️نویسنده: #نیکوس_کازانتزاکیس
#رمان
#رمان_خارجی
🛒خرید و دریافت از کارنیل👇
http://knil.in/NblNK
@nilbook
زوربای یونانی (ادبیات جهان40)
#برشی_از_کتاب
🔹زمانی بود که میگفتم این ترک است و آن بلغاری و این یونانی. من کارهایی برای وطنم کردهام، ارباب، که اگر برایت بگویم موهای سرت سیخ خواهد شد: سر بریدهام، دزدی کردهام، آبادیها را آتش زدهام، به زنها تجاوز کردهام و خانوادهها را از بین بردهام. چرا؟ بهاین بهانه که آنها بلغاری یا ترک بودند. تف بر من! اغلب توی دلم به خودم فحش میدهم و میگویم: برو گم شو، کثافت! مردهشویت ببرد، مردکه احمق! لیکن حالا با خودم میگویم: این یک مرد خوبی است، آن یک آدم رذلی است. دیگر میخواهد بلغاری باشد یا یونانی، برای من فرق نمیکند. خوب است یا بد؟ این تنها چیزی است که من امروز درباره کسی میپرسم. و حتی در حال حاضر که دارم رو به پیری میروم، به نمکی که میخورم قسم، مثل اینکه دیگر کمکم این را هم نمیپرسم. آره، رفیق، آدمها خوب باشند یا بد، دل من بهحال همهشان میسوزد.
(زوربای یونانی – صفحه ۳۲۲)
📖کتاب: #زوربای_یونانی
✏️نویسنده: #نیکوس_کازانتزاکیس
#رمان
#رمان_خارجی
🛒خرید و دریافت از کارنیل👇
http://knil.in/NblNK
@nilbook
زوربای یونانی (ادبیات جهان40)
📚#کتاب_بخوان_برای_زندگی_بهتر
🌟من از تو میخواهم بگویی که ما از کجا میآییم و به کجا میرویم. سالهاست که تو عمر خود را صرف این کتابها جادویی کرده و باید شیره دوسههزار کیلویی کاغذ را کشیده باشی. خوب، چه حاصلی از این کار خود بدست آوردهای؟
(زوربای یونانی – صفحه ۳۸۱)
📖کتاب:#زوربای_یونانی
✍️نویسنده:#نیکوس_کازانتزاکیس
#رمان
#رمان_خارجی
🛒خرید و دریافت از کارنیل👇
http://knil.in/SuX6H
@nilbook
🌟من از تو میخواهم بگویی که ما از کجا میآییم و به کجا میرویم. سالهاست که تو عمر خود را صرف این کتابها جادویی کرده و باید شیره دوسههزار کیلویی کاغذ را کشیده باشی. خوب، چه حاصلی از این کار خود بدست آوردهای؟
(زوربای یونانی – صفحه ۳۸۱)
📖کتاب:#زوربای_یونانی
✍️نویسنده:#نیکوس_کازانتزاکیس
#رمان
#رمان_خارجی
🛒خرید و دریافت از کارنیل👇
http://knil.in/SuX6H
@nilbook
#کتاب_بخوان_برای_زندگی_بهتر 📚
🌟عشق بسی نیرومندتر از مرگ است.
(زوربای یونانی – صفحه ۴۳۴)
📖کتاب:#زوربای_یونانی
✍️نویسنده:#نیکوس_کازانتزاکیس
#رمان
#رمان_خارجی
🛒خرید و دریافت از کارنیل👇
http://knil.in/NblNK
@nilbook
🌟عشق بسی نیرومندتر از مرگ است.
(زوربای یونانی – صفحه ۴۳۴)
📖کتاب:#زوربای_یونانی
✍️نویسنده:#نیکوس_کازانتزاکیس
#رمان
#رمان_خارجی
🛒خرید و دریافت از کارنیل👇
http://knil.in/NblNK
@nilbook
#کتاب_بخوان_برای_زندگی_بهتر 📚
🌟علت اینکه دنیا در حال حاضر به چنین وضع اسفناکی افتاده این است که همه کارشان را نیمه کاره انجام
می دهند، افکارشان را نیمه کاره بیان می کنند و گناهکار بودن یا پرهیزگار بودن شان هم نیمه کاره است.
ای بابا ! تا آخر برو و محکم بکوب، و نترس که موفق خواهی شد.
خداوند از نیمه شیطان، بسیار بیش از شیطان تمام عیار، نفرت دارد !
📖کتاب:#زوربای_یونانی
✍️نویسنده:#نیکوس_کازانتزاکیس
#رمان
#رمان_خارجی
🛒خرید و دریافت از کارنیل👇
http://knil.in/NblNK
@nilbook
🌟علت اینکه دنیا در حال حاضر به چنین وضع اسفناکی افتاده این است که همه کارشان را نیمه کاره انجام
می دهند، افکارشان را نیمه کاره بیان می کنند و گناهکار بودن یا پرهیزگار بودن شان هم نیمه کاره است.
ای بابا ! تا آخر برو و محکم بکوب، و نترس که موفق خواهی شد.
خداوند از نیمه شیطان، بسیار بیش از شیطان تمام عیار، نفرت دارد !
📖کتاب:#زوربای_یونانی
✍️نویسنده:#نیکوس_کازانتزاکیس
#رمان
#رمان_خارجی
🛒خرید و دریافت از کارنیل👇
http://knil.in/NblNK
@nilbook