منتشر شد
«آخرین روزهای کانت به روایت ارنست تئودور آمادئوس هوفمان»
از مجموعهی جهان نمایش، شمارهی ۴۰
نوشتهی آلفونسو ساستره
ترجمهی مزدک صدر
بله، بله، دوستان من… فیلسوف یونانی بی… بی… بیدلیل اظهار تأسف نمیکرد که میگفت: چه افسوس بزرگی… آدم باید در همان لحظهای بمیرد… که… تازه میبیند چگونه… چگونه… چگونه باید زندگی کند… این مرا به یاد حکایتی میاندازد که اتفاقاً در برخی کتابهایم آن را گفتهام. آن مریضی که حالش خیلی خراب بود اما همهی عالم هر روز به او میگفتند به نظرشان حالش بهتر شده، سر آخر روزی به دوستاش گفت: بله، بله، دارم از زور خوب شدن میمیرم!
از صفحهی ۸۶-۸۷ کتاب
▫️جهان نمایش مجموعهای است از متنهایی که برای صحنهی نمایش یا دربارهی آن نوشته شدهاند. انواع نمایشنامه، چه برای اجرا و چه صرفاً برای خوانده شدن، از جمله نمایشنامههایی با اقتباس از آثار ادبی یا سینمایی، و نیز متنهای نظری در حوزهی درام و نقد آثار نمایشی، در این مجموعه جای میگیرند.
منتشر شد
«آخرین روزهای کانت به روایت ارنست تئودور آمادئوس هوفمان»
از مجموعهی جهان نمایش، شمارهی ۴۰
نوشتهی آلفونسو ساستره
ترجمهی مزدک صدر
بله، بله، دوستان من… فیلسوف یونانی بی… بی… بیدلیل اظهار تأسف نمیکرد که میگفت: چه افسوس بزرگی… آدم باید در همان لحظهای بمیرد… که… تازه میبیند چگونه… چگونه… چگونه باید زندگی کند… این مرا به یاد حکایتی میاندازد که اتفاقاً در برخی کتابهایم آن را گفتهام. آن مریضی که حالش خیلی خراب بود اما همهی عالم هر روز به او میگفتند به نظرشان حالش بهتر شده، سر آخر روزی به دوستاش گفت: بله، بله، دارم از زور خوب شدن میمیرم!
از صفحهی ۸۶-۸۷ کتاب
▫️جهان نمایش مجموعهای است از متنهایی که برای صحنهی نمایش یا دربارهی آن نوشته شدهاند. انواع نمایشنامه، چه برای اجرا و چه صرفاً برای خوانده شدن، از جمله نمایشنامههایی با اقتباس از آثار ادبی یا سینمایی، و نیز متنهای نظری در حوزهی درام و نقد آثار نمایشی، در این مجموعه جای میگیرند.
معرفی نمایشنامۀ «قابیل» اثرِ لرد بایرون، در مجلۀ هنری کافه کاتارسیس
✏️ آیدا گلنسایی
در ستایشِ بدبینی امیدوارانه
قابیل به گفتۀ خود لرد بایرون (در نامه به جان ماری در تاریخ دهم مارس ۱۸۲۲) تنها یک نمایشنامۀ منظوم است و بس، نه برهان و بحث فلسفی. در این نمایشنامه، قابیل و ابلیس همانطور سخن میگویند که از نخستین قاتل و نخستین کسی که در برابر مشیت الهی گردنکشی کرد انتظار میرود. این اثر بر پایۀ روایت عهد عتیق نوشته شده است و در آن به «نافرمانی» به مثابۀ پارۀ نامیرای روح آدمی نور تابانده شده است. شخصیتهای مختلف صادقانه درونشان را بر ما آشکار میکنند تا درک کنیم در سفر دشوار بودن و شدن چه باید کرد؟
ادامۀ مطلب: https://cafecatharsis.ir/34798
✏️ آیدا گلنسایی
در ستایشِ بدبینی امیدوارانه
قابیل به گفتۀ خود لرد بایرون (در نامه به جان ماری در تاریخ دهم مارس ۱۸۲۲) تنها یک نمایشنامۀ منظوم است و بس، نه برهان و بحث فلسفی. در این نمایشنامه، قابیل و ابلیس همانطور سخن میگویند که از نخستین قاتل و نخستین کسی که در برابر مشیت الهی گردنکشی کرد انتظار میرود. این اثر بر پایۀ روایت عهد عتیق نوشته شده است و در آن به «نافرمانی» به مثابۀ پارۀ نامیرای روح آدمی نور تابانده شده است. شخصیتهای مختلف صادقانه درونشان را بر ما آشکار میکنند تا درک کنیم در سفر دشوار بودن و شدن چه باید کرد؟
ادامۀ مطلب: https://cafecatharsis.ir/34798
صفحۀ هنری و ادبی کافهکاتارسیس
نمایشنامۀ «قابیل» اثرِ لرد بایرون: در ستایشِ بدبینی امیدوارانه
نمایشنامۀ «قابیل» اثرِ لرد بایرون: در ستایشِ بدبینی امیدوارانه آیدا گلنسایی: قابیل[1] به گفتۀ خود لرد بایرون (در نامه به جان ماری در تاریخ دهم مارس 1822) تنها یک نمایشنامۀ منظوم است و بس، نه برهان و بحث فلسفی. در این نمایشنامه، قابیل و ابلیس همانطور سخن…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▫️چگونه در کنار یکدیگر زندگی کنیم؟
تساهل از منظر جان لاک
در قرن هفدهم، بدعتگذاران و مخالفان کلیسا در معرض شکنجههای هولناک و مرگی فجیع بودند. جان لاک که خودش فردی مذهبی بود، استدلالی دربارهی تساهل بیشتر با تنوع مذاهب داشت. اول از همه، او به این نکته اشاره کرد که کسانی که دیگران را با تهدید به سیخ گداخته و اشکلک شست مجبور به استغفار میکنند، از روی خیرخواهی مسیحی چنین کاری نمیکنند؛ و نیز مدعیانی که هدفشان حقیقتاً نجاتِ روح انسان است، باید بر گناهکاران تمرکز کنند، نه بر کسانی که درباب تفسیر متون مقدس مباحثه میکنند. اما او استدلال قویتری هم داشت: استفاده از زور برای تغییر عقاید نابخردانه است چون با هیچ تهدیدی نمیتوان انسانها را وادار کرد به چیزی که فکر میکنند اشتباه است ایمان بیاورند. مردم احتمالاً میگویند به خدای شما ایمان آوردهاند تا خودشان را از شکنجه یا زندهسوزی نجات دهند. هرگز کسی نمیتواند عقیدهی واقعی آنها را تغییر دهد. انسان نمیتواند بهسادگی به چیزی معتقد شود. بنابراین اگر هدف تهدیدْ رسیدن به یک تغییر مذهبی واقعی باشد، کارساز نخواهد.
ویدئو از: BBC Radio
ترجمهی نگار خلیلی
▫️چگونه در کنار یکدیگر زندگی کنیم؟
تساهل از منظر جان لاک
در قرن هفدهم، بدعتگذاران و مخالفان کلیسا در معرض شکنجههای هولناک و مرگی فجیع بودند. جان لاک که خودش فردی مذهبی بود، استدلالی دربارهی تساهل بیشتر با تنوع مذاهب داشت. اول از همه، او به این نکته اشاره کرد که کسانی که دیگران را با تهدید به سیخ گداخته و اشکلک شست مجبور به استغفار میکنند، از روی خیرخواهی مسیحی چنین کاری نمیکنند؛ و نیز مدعیانی که هدفشان حقیقتاً نجاتِ روح انسان است، باید بر گناهکاران تمرکز کنند، نه بر کسانی که درباب تفسیر متون مقدس مباحثه میکنند. اما او استدلال قویتری هم داشت: استفاده از زور برای تغییر عقاید نابخردانه است چون با هیچ تهدیدی نمیتوان انسانها را وادار کرد به چیزی که فکر میکنند اشتباه است ایمان بیاورند. مردم احتمالاً میگویند به خدای شما ایمان آوردهاند تا خودشان را از شکنجه یا زندهسوزی نجات دهند. هرگز کسی نمیتواند عقیدهی واقعی آنها را تغییر دهد. انسان نمیتواند بهسادگی به چیزی معتقد شود. بنابراین اگر هدف تهدیدْ رسیدن به یک تغییر مذهبی واقعی باشد، کارساز نخواهد.
ویدئو از: BBC Radio
ترجمهی نگار خلیلی
منتشر شد
«تراژدی سترگ مادام بوواری»
از مجموعهی جهان نمایش، شمارهی ۵۲
رمان دشوار فلوبر که گروه پیپولیکوس از روی محبت آن را زیر و رو کرد؛ نمایشنامه
نوشتهی جان نیکلسن و خاویر مارزان
ترجمهی علی آرونی
نمیشه که اِما بوواری رو با یه ترفند تو طرح داستان نجات بدیم. سرنوشتش از قبل تعیین شده ــ میشه گفت درست مثل بقیهی قهرمانهای زن تو داستانهای قرن نوزدهمی که نویسندههای مرد اونها رو به سمت خودکشی سوق دادن. بعدش چی؟ لابد میخوای آنا کارنینا رو نجات بدی و نذاری خودشو بندازه زیر قطار، اون هم با چی؟ با… چه میدونم…
از صفحهی ۱۵۵ کتاب
▫️جهان نمایش مجموعهای است از متنهایی که برای صحنهی نمایش یا دربارهی آن نوشته شدهاند. انواع نمایشنامه، چه برای اجرا و چه صرفاً برای خوانده شدن، از جمله نمایشنامههایی با اقتباس از آثار ادبی یا سینمایی، و نیز متنهای نظری در حوزهی درام و نقد آثار نمایشی، در این مجموعه جای میگیرند.
منتشر شد
«تراژدی سترگ مادام بوواری»
از مجموعهی جهان نمایش، شمارهی ۵۲
رمان دشوار فلوبر که گروه پیپولیکوس از روی محبت آن را زیر و رو کرد؛ نمایشنامه
نوشتهی جان نیکلسن و خاویر مارزان
ترجمهی علی آرونی
نمیشه که اِما بوواری رو با یه ترفند تو طرح داستان نجات بدیم. سرنوشتش از قبل تعیین شده ــ میشه گفت درست مثل بقیهی قهرمانهای زن تو داستانهای قرن نوزدهمی که نویسندههای مرد اونها رو به سمت خودکشی سوق دادن. بعدش چی؟ لابد میخوای آنا کارنینا رو نجات بدی و نذاری خودشو بندازه زیر قطار، اون هم با چی؟ با… چه میدونم…
از صفحهی ۱۵۵ کتاب
▫️جهان نمایش مجموعهای است از متنهایی که برای صحنهی نمایش یا دربارهی آن نوشته شدهاند. انواع نمایشنامه، چه برای اجرا و چه صرفاً برای خوانده شدن، از جمله نمایشنامههایی با اقتباس از آثار ادبی یا سینمایی، و نیز متنهای نظری در حوزهی درام و نقد آثار نمایشی، در این مجموعه جای میگیرند.
پیرو اظهارات مترجم محترم آقای مهدی هاتف در صفحهی اینستاگرام خود که در انصاف نیوز هم بازنشر یافته است، نشر نی لازم میداند به اطلاع مخاطبان خود برساند
۱. میپذیریم که وقتی کتابی قابلانتشار و ویرایشپذیر تشخیص داده میشود و با مترجم/مؤلف آن قرارداد بسته میشود، هزینهی ویرایش چون سایر هزینههای تولید کتاب برعهده ناشر است. گنجاندن مادهای در قراردادهای نشر نی مبنی بر دریافت بخشی از هزینههای ویرایش از مؤلف/مترجم از اساس اشتباه بوده است. نشر نی از بابت این اشتباه متأسف است و از همهی مؤلفان و مترجمان محترم طرف قرارداد خود و نیز عامهی مخاطبان نشر نی عذرخواهی میکند.
۲. نشر نی به طور خاص از آقای مهدی هاتف و همکاران دیگری که چنین مشکلی برایشان پیش آمده عذرخواهی میکند و وظیفهی خود میداند به نحو مقتضی موضوع را حل و جبران مافات کند.
پیرو اظهارات مترجم محترم آقای مهدی هاتف در صفحهی اینستاگرام خود که در انصاف نیوز هم بازنشر یافته است، نشر نی لازم میداند به اطلاع مخاطبان خود برساند
۱. میپذیریم که وقتی کتابی قابلانتشار و ویرایشپذیر تشخیص داده میشود و با مترجم/مؤلف آن قرارداد بسته میشود، هزینهی ویرایش چون سایر هزینههای تولید کتاب برعهده ناشر است. گنجاندن مادهای در قراردادهای نشر نی مبنی بر دریافت بخشی از هزینههای ویرایش از مؤلف/مترجم از اساس اشتباه بوده است. نشر نی از بابت این اشتباه متأسف است و از همهی مؤلفان و مترجمان محترم طرف قرارداد خود و نیز عامهی مخاطبان نشر نی عذرخواهی میکند.
۲. نشر نی به طور خاص از آقای مهدی هاتف و همکاران دیگری که چنین مشکلی برایشان پیش آمده عذرخواهی میکند و وظیفهی خود میداند به نحو مقتضی موضوع را حل و جبران مافات کند.
منتشر شد
«دیو جغرافی و دستهای دکتر زمل وایس»
از مجموعهی جهان نمایش؛ نمایشنامه (۵۱)
نوشتهی نغمه ثمینی
پیسی مینویسم دربارهی خدوجی که پشت شمشادها مشاعرشو از دست داده. خدوجی که نیست. تنهاست. تمومه. سرش درد داره. آخ که چقدر سرش درد داره. عوارض عمل لوبوتومی. برداشتن بخشی از پریفرونتال مغز. گم کردن زمان. گم شدن در زمان. و شاید دیوی هم باشه در این نمایش و یه مأمور شهربانی. من اون خدوج رو مینویسم که این خدوجی که هستم ساخته بشه. بشتابید، بشتابید امشب و همه شب، نمایش فکاهی سیاسی و انتقادی و اجتماعی و همهچیز تمام «دیو جغرافی».
ص ۶۶-۶۷ کتاب
جهان نمایش مجموعهای است از متنهایی که برای صحنهی نمایش یا دربارهی آن نوشته شدهاند. انواع نمایشنامه، چه برای اجرا و چه صرفاً برای خوانده شدن، از جمله نمایشنامههایی با اقتباس از آثار ادبی یا سینمایی، و نیز متنهای نظری در حوزهی درام و نقد آثار نمایشی، در این مجموعه جای میگیرند.
▫️بخشی از کتاب
منتشر شد
«دیو جغرافی و دستهای دکتر زمل وایس»
از مجموعهی جهان نمایش؛ نمایشنامه (۵۱)
نوشتهی نغمه ثمینی
پیسی مینویسم دربارهی خدوجی که پشت شمشادها مشاعرشو از دست داده. خدوجی که نیست. تنهاست. تمومه. سرش درد داره. آخ که چقدر سرش درد داره. عوارض عمل لوبوتومی. برداشتن بخشی از پریفرونتال مغز. گم کردن زمان. گم شدن در زمان. و شاید دیوی هم باشه در این نمایش و یه مأمور شهربانی. من اون خدوج رو مینویسم که این خدوجی که هستم ساخته بشه. بشتابید، بشتابید امشب و همه شب، نمایش فکاهی سیاسی و انتقادی و اجتماعی و همهچیز تمام «دیو جغرافی».
ص ۶۶-۶۷ کتاب
جهان نمایش مجموعهای است از متنهایی که برای صحنهی نمایش یا دربارهی آن نوشته شدهاند. انواع نمایشنامه، چه برای اجرا و چه صرفاً برای خوانده شدن، از جمله نمایشنامههایی با اقتباس از آثار ادبی یا سینمایی، و نیز متنهای نظری در حوزهی درام و نقد آثار نمایشی، در این مجموعه جای میگیرند.
▫️بخشی از کتاب
منتشر شد
«شبیه عشق»
از مجموعهی جهان نمایش؛ نمایشنامه (۴۷)
نوشتهی والنتین کراسناگوروف
ترجمهی ماندانا مجیدی
○ من نشستم و نشستم تا اینکه یه دفعه این فکر به سرم زد: شما الان میرین و من دیگه هیچوقتِ هیچوقت شما رو نمیبینم. تصور کردم که شما الان تنهایی بلند میشین و میرین به اتاق خالی و سوتوکور خودتون، و فهمیدم اگه شما برین من دیگه به هیچ شکل نمیتونم کمکتون کنم. یهو از جام بلند شدم و اومدم طرف شما بدون اینکه چیزی رو سنجیده باشم. فقط نزدیک شدم.
ص ۳۶
جهان نمایش مجموعهای است از متنهایی که برای صحنهی نمایش یا دربارهی آن نوشته شدهاند. انواع نمایشنامه، چه برای اجرا و چه صرفاً برای خوانده شدن، از جمله نمایشنامههایی با اقتباس از آثار ادبی یا سینمایی، و نیز متنهای نظری در حوزهی درام و نقد آثار نمایشی، در این مجموعه جای میگیرند.
▫️بخشی از کتاب
منتشر شد
«شبیه عشق»
از مجموعهی جهان نمایش؛ نمایشنامه (۴۷)
نوشتهی والنتین کراسناگوروف
ترجمهی ماندانا مجیدی
○ من نشستم و نشستم تا اینکه یه دفعه این فکر به سرم زد: شما الان میرین و من دیگه هیچوقتِ هیچوقت شما رو نمیبینم. تصور کردم که شما الان تنهایی بلند میشین و میرین به اتاق خالی و سوتوکور خودتون، و فهمیدم اگه شما برین من دیگه به هیچ شکل نمیتونم کمکتون کنم. یهو از جام بلند شدم و اومدم طرف شما بدون اینکه چیزی رو سنجیده باشم. فقط نزدیک شدم.
ص ۳۶
جهان نمایش مجموعهای است از متنهایی که برای صحنهی نمایش یا دربارهی آن نوشته شدهاند. انواع نمایشنامه، چه برای اجرا و چه صرفاً برای خوانده شدن، از جمله نمایشنامههایی با اقتباس از آثار ادبی یا سینمایی، و نیز متنهای نظری در حوزهی درام و نقد آثار نمایشی، در این مجموعه جای میگیرند.
▫️بخشی از کتاب
منتشر شد
«دون ژوان»
از مجموعهی جهان نمایش؛ نمایشنامه (۴۵)
ولفگانگ آمادئوس موتسارت و لورنتسو دا پونته
ترجمهی حسین قدسی
● بیا اینجا تا برایت بگویم. از لحظهای که از هم جدا شدیم ماجراهای جالبی اتفاق افتاده، اما اینها را بعداً برایت خواهم گفت. الان فقط یک چیز را برایت میگویم.
○ قطعاً دربارهی یک زن است.
● شک داشتی؟
ص ۸۱ کتاب
جهان نمایش مجموعهای است از متنهایی که برای صحنهی نمایش یا دربارهی آن نوشته شدهاند. انواع نمایشنامه، چه برای اجرا و چه صرفاً برای خوانده شدن، از جمله نمایشنامههایی با اقتباس از آثار ادبی یا سینمایی، و نیز متنهای نظری در حوزهی درام و نقد آثار نمایشی، در این مجموعه جای میگیرند.
▫️بخشی از کتاب
منتشر شد
«دون ژوان»
از مجموعهی جهان نمایش؛ نمایشنامه (۴۵)
ولفگانگ آمادئوس موتسارت و لورنتسو دا پونته
ترجمهی حسین قدسی
● بیا اینجا تا برایت بگویم. از لحظهای که از هم جدا شدیم ماجراهای جالبی اتفاق افتاده، اما اینها را بعداً برایت خواهم گفت. الان فقط یک چیز را برایت میگویم.
○ قطعاً دربارهی یک زن است.
● شک داشتی؟
ص ۸۱ کتاب
جهان نمایش مجموعهای است از متنهایی که برای صحنهی نمایش یا دربارهی آن نوشته شدهاند. انواع نمایشنامه، چه برای اجرا و چه صرفاً برای خوانده شدن، از جمله نمایشنامههایی با اقتباس از آثار ادبی یا سینمایی، و نیز متنهای نظری در حوزهی درام و نقد آثار نمایشی، در این مجموعه جای میگیرند.
▫️بخشی از کتاب
ولی چه خدایی یونگ را به هیجان میآورد؟ یکی از درونمایههای آثار یونگ این است که خدا مرده است. یونگ از این لحاظ پیرو نیچه است که مرگ خدا را اعلام کرد، و در نخستین نگاه اینطور به نظر میرسد که یونگ از بیخدایی نیچه حمایت میکند.
یونگ باور داشت خدا مرده است زیرا ما او را با زهد و پرهیزکاری افراطی کشتهایم. ما خدا را سطحی، تنگنظر و خوب ساختهایم. این مسئله جانمندی و دیرپایی خداوند را سرکوب و خاموش کرده است؛ زندگی الهی با اخلاقگرایی افراطی تحلیل رفته و فرسوده شده است. به عبارت دیگر، اشتیاق ساختن خدا بر اساس برترین آرمانهای اخلاقیمان دربارهی کمال، اثری سستیآور و ناتوانکننده بر تصویر الهی داشته است. میان تصویر ما از خداوند و واقعیت درکناشدنی خداوند فاصلهی زیادی افتاده و این مسئله به جدایی تصویر از واقعیت و تهی شدنش از معنا منجر شده است، تصویری که به دلیل ساختگیبودن و باورناپذیربودنش در شرف فروپاشی است.
ما صحبت از مرگ خدا را به میان آوردهایم چون تصویر ما ضعیف است و نمیتواند همهی عظمت ماهیت الهی را در خود جای دهد. یونگ و نیچه در این باره توافق کامل دارند. ما الوهیت را به «بشر»ی اخلاقی در بهشت که بر اورنگی طلایی بر فراز آسمانها نشسته فروکاستهایم. چنین الوهیتی مرده است و با این حال، خداوند نمیتواند بمیرد چون خداوند نامیرا است. شاید تصویر خداوند مرده، در حالی که زندگیاش در جای دیگری جریان دارد و در انتظار دوباره زادهشدن است. آثار یونگ این بحث را مطرح میکنند که زایش دوبارهی خدای مرده، از اعماق و از تالارهای زهدانگونه و تاریک زمین خواهد بود. از نگاه یونگ، خدای «آسماننشین» سقوط کرده و اندیشهی خداوند از اعماق، از سرزمین ذهن ناخودآگاه، دوباره سر بر خواهد آورد.
خداوند در رؤیای یونگ در دشتی مجاور گورستان کلیسای پدرش «دفن» شده است. خداوند در زیر زمین، سوگناک، بیحرکت و وحشتآفرین ــ ولی همچنان زنده ــ است. تصویر ترسناک تکچشمی که بیحرکت به بالا خیره شده، بر وحشت موجود در رؤیا میافزاید. این ارجاعی نمادین به چشم خدا است (زکریای نبی ۴: ۱۰)، تصویری کهننمونهای مرتبط با وحشت از نزدیک مورد مشاهده بودن از سوی ابدیت. ولی این خدا از چشمی که بر آن تنه است «میبیند». ما تصور کردهایم از نگاه و داوری خداوند گریختهایم ولی او همچنان با همان همهچیزدانی گذشتهْ ما را زیر نظر دارد.
از کتابِ «چگونه یونگ بخوانیم»
ویراستار مجموعه: سایمون کریچلی
دیوید تیسی
ترجمهی سپیده حبیب
یونگ باور داشت خدا مرده است زیرا ما او را با زهد و پرهیزکاری افراطی کشتهایم. ما خدا را سطحی، تنگنظر و خوب ساختهایم. این مسئله جانمندی و دیرپایی خداوند را سرکوب و خاموش کرده است؛ زندگی الهی با اخلاقگرایی افراطی تحلیل رفته و فرسوده شده است. به عبارت دیگر، اشتیاق ساختن خدا بر اساس برترین آرمانهای اخلاقیمان دربارهی کمال، اثری سستیآور و ناتوانکننده بر تصویر الهی داشته است. میان تصویر ما از خداوند و واقعیت درکناشدنی خداوند فاصلهی زیادی افتاده و این مسئله به جدایی تصویر از واقعیت و تهی شدنش از معنا منجر شده است، تصویری که به دلیل ساختگیبودن و باورناپذیربودنش در شرف فروپاشی است.
ما صحبت از مرگ خدا را به میان آوردهایم چون تصویر ما ضعیف است و نمیتواند همهی عظمت ماهیت الهی را در خود جای دهد. یونگ و نیچه در این باره توافق کامل دارند. ما الوهیت را به «بشر»ی اخلاقی در بهشت که بر اورنگی طلایی بر فراز آسمانها نشسته فروکاستهایم. چنین الوهیتی مرده است و با این حال، خداوند نمیتواند بمیرد چون خداوند نامیرا است. شاید تصویر خداوند مرده، در حالی که زندگیاش در جای دیگری جریان دارد و در انتظار دوباره زادهشدن است. آثار یونگ این بحث را مطرح میکنند که زایش دوبارهی خدای مرده، از اعماق و از تالارهای زهدانگونه و تاریک زمین خواهد بود. از نگاه یونگ، خدای «آسماننشین» سقوط کرده و اندیشهی خداوند از اعماق، از سرزمین ذهن ناخودآگاه، دوباره سر بر خواهد آورد.
خداوند در رؤیای یونگ در دشتی مجاور گورستان کلیسای پدرش «دفن» شده است. خداوند در زیر زمین، سوگناک، بیحرکت و وحشتآفرین ــ ولی همچنان زنده ــ است. تصویر ترسناک تکچشمی که بیحرکت به بالا خیره شده، بر وحشت موجود در رؤیا میافزاید. این ارجاعی نمادین به چشم خدا است (زکریای نبی ۴: ۱۰)، تصویری کهننمونهای مرتبط با وحشت از نزدیک مورد مشاهده بودن از سوی ابدیت. ولی این خدا از چشمی که بر آن تنه است «میبیند». ما تصور کردهایم از نگاه و داوری خداوند گریختهایم ولی او همچنان با همان همهچیزدانی گذشتهْ ما را زیر نظر دارد.
از کتابِ «چگونه یونگ بخوانیم»
ویراستار مجموعه: سایمون کریچلی
دیوید تیسی
ترجمهی سپیده حبیب
چاپ سوم منتشر شد
«تاریخ سیاست خارجی ایران»
از صفویه تا پایان پهلوی اول / ۸۷۹ تا ۱۳۲۰ شمسی
نوشتهی روحالله رمضانی
ترجمهی روحالله اسلامی و زینب پزشکیان
تاریخ سیاست خارجی ایران از زمان روی کار آمدن صفویان تا پایان سلطنت رضاشاه، به پژوهش و قلم روحالله رمضانی، در کتاب حاضر بررسی شده است. رمضانی در این اثر، علاوه بر توصیف نظاممند و تحلیل انتقادی تاریخ سیاست خارجی ایران، اسناد دست اول و منابع آرشیوی قابل توجهی را بررسی کرده و، از آن مهمتر، مبنایی نظری را با عنوان «مدل تعامل سهجانبهی پویا» طرح کرده است.
در این کتاب، تلاش نخبگان سیاسی برای ماندگاری کشور و پیگیری منافع ملی ایران از منظری آرمانگرایانه در شبکههای قدرت داخلی، منطقهای و بینالمللی بررسی شده است. رمضانی نخستین پژوهشگر دانشگاهی و صاحبسبک در موضوع سیاست خارجی کشورهای در حال توسعه با تمرکز بر ایران بود و آنچه در دست دارید اولین پژوهش علمی در باب سیاست خارجی ایران است.
▫️بخشی از کتاب
چاپ سوم منتشر شد
«تاریخ سیاست خارجی ایران»
از صفویه تا پایان پهلوی اول / ۸۷۹ تا ۱۳۲۰ شمسی
نوشتهی روحالله رمضانی
ترجمهی روحالله اسلامی و زینب پزشکیان
تاریخ سیاست خارجی ایران از زمان روی کار آمدن صفویان تا پایان سلطنت رضاشاه، به پژوهش و قلم روحالله رمضانی، در کتاب حاضر بررسی شده است. رمضانی در این اثر، علاوه بر توصیف نظاممند و تحلیل انتقادی تاریخ سیاست خارجی ایران، اسناد دست اول و منابع آرشیوی قابل توجهی را بررسی کرده و، از آن مهمتر، مبنایی نظری را با عنوان «مدل تعامل سهجانبهی پویا» طرح کرده است.
در این کتاب، تلاش نخبگان سیاسی برای ماندگاری کشور و پیگیری منافع ملی ایران از منظری آرمانگرایانه در شبکههای قدرت داخلی، منطقهای و بینالمللی بررسی شده است. رمضانی نخستین پژوهشگر دانشگاهی و صاحبسبک در موضوع سیاست خارجی کشورهای در حال توسعه با تمرکز بر ایران بود و آنچه در دست دارید اولین پژوهش علمی در باب سیاست خارجی ایران است.
▫️بخشی از کتاب
منتشر شد
«دور از آشوب جهان»
نمایشنامه؛ اقتباسی از رمان دور از آشوب جهان اثر تامس هاردی
از مجموعهی جهان نمایش؛ شمارهی ۴۹
نوشتهی مارک هیلی
ترجمهی حسین قدسی
● من ترجیح میدم سؤالهای قانونیمو از کشیش بپرسم، سؤالهای پزشکی رو از وکیل، سؤالهای تجاری رو از دکتر، و سؤالهای اخلاقی رو از مباشرم که تو باشی.
○ و سؤالهای عشقی رو از کی؟
● از خودم.
از صفحهی ۱۶۲ کتاب
جهان نمایش مجموعهای است از متنهایی که برای صحنهی نمایش یا دربارهی آن نوشته شدهاند. انواع نمایشنامه، چه برای اجرا و چه صرفاً برای خوانده شدن، از جمله نمایشنامههایی با اقتباس از آثار ادبی یا سینمایی، و نیز متنهای نظری در حوزهی درام و نقد آثار نمایشی، در این مجموعه جای میگیرند.
▫️بخشی از کتاب
منتشر شد
«دور از آشوب جهان»
نمایشنامه؛ اقتباسی از رمان دور از آشوب جهان اثر تامس هاردی
از مجموعهی جهان نمایش؛ شمارهی ۴۹
نوشتهی مارک هیلی
ترجمهی حسین قدسی
● من ترجیح میدم سؤالهای قانونیمو از کشیش بپرسم، سؤالهای پزشکی رو از وکیل، سؤالهای تجاری رو از دکتر، و سؤالهای اخلاقی رو از مباشرم که تو باشی.
○ و سؤالهای عشقی رو از کی؟
● از خودم.
از صفحهی ۱۶۲ کتاب
جهان نمایش مجموعهای است از متنهایی که برای صحنهی نمایش یا دربارهی آن نوشته شدهاند. انواع نمایشنامه، چه برای اجرا و چه صرفاً برای خوانده شدن، از جمله نمایشنامههایی با اقتباس از آثار ادبی یا سینمایی، و نیز متنهای نظری در حوزهی درام و نقد آثار نمایشی، در این مجموعه جای میگیرند.
▫️بخشی از کتاب
منتشر شد
«فرانکلین دی. روزولت»
نوشتهی ام جی هیل
ترجمهی فاطمه شاهی
فرانکلین روزولت (۱۸۸۲-۱۹۴۵) بهعنوان یگانه فردی که چهار دوره به مقام ریاستجمهوری امریکا رسید، با قدرت رهبری کمنظیر و تدابیر هوشمندانهی خود این کشور را از دو بحران عظیم قرن بیستم ــ رکود بزرگ و جنگ جهانی دوم ــ نجات داد و بدین منظور حوزهی اختیارات دولت فدرال را با اجرای سلسلهای از برنامههای اصلاحی، موسوم به «طرح نو»، به نحو بیسابقهای وسعت بخشید. روزولت در این راه با فراز و فرودهای بسیار مواجه شد و مانعتراشیهای بسیار دید، اما عقب ننشست و همراه با شماری از مشاوران خود پایههای امریکای مدرنی را مستحکم ساخت که نیمهی دوم قرن بیستم سخت تحت تأثیر نفوذ اقتصادی و سیاسی آن قرار گرفت. در این کتاب نویسنده علاوه بر شرح احوال روزولت، نمایی کلی از اوضاع تیرهوتار ایالات متحده در سالهای شکلگیری زندگی حرفهای او ترسیم میکند و سپس خط سیر تحولات سیاسی و اجتماعی امریکا را به موازات اقدامات متهورانهی وی در مقام رئیسجمهور (۱۹۳۳-۱۹۴۵) پی میگیرد.
▫️بخشی از کتاب
منتشر شد
«فرانکلین دی. روزولت»
نوشتهی ام جی هیل
ترجمهی فاطمه شاهی
فرانکلین روزولت (۱۸۸۲-۱۹۴۵) بهعنوان یگانه فردی که چهار دوره به مقام ریاستجمهوری امریکا رسید، با قدرت رهبری کمنظیر و تدابیر هوشمندانهی خود این کشور را از دو بحران عظیم قرن بیستم ــ رکود بزرگ و جنگ جهانی دوم ــ نجات داد و بدین منظور حوزهی اختیارات دولت فدرال را با اجرای سلسلهای از برنامههای اصلاحی، موسوم به «طرح نو»، به نحو بیسابقهای وسعت بخشید. روزولت در این راه با فراز و فرودهای بسیار مواجه شد و مانعتراشیهای بسیار دید، اما عقب ننشست و همراه با شماری از مشاوران خود پایههای امریکای مدرنی را مستحکم ساخت که نیمهی دوم قرن بیستم سخت تحت تأثیر نفوذ اقتصادی و سیاسی آن قرار گرفت. در این کتاب نویسنده علاوه بر شرح احوال روزولت، نمایی کلی از اوضاع تیرهوتار ایالات متحده در سالهای شکلگیری زندگی حرفهای او ترسیم میکند و سپس خط سیر تحولات سیاسی و اجتماعی امریکا را به موازات اقدامات متهورانهی وی در مقام رئیسجمهور (۱۹۳۳-۱۹۴۵) پی میگیرد.
▫️بخشی از کتاب
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▫️نوام چامسکی در برابر میشل فوکو: دیکتاتوری پرولتاریا
- اگر به این نتیجه برسم که به قدرت رسیدن پرولتاریا به یک دولت پلیسی تروریستی میانجامد، که در آن آزادی و کرامت و روابط سالم انسانی ویران میشود، در این صورت طرفدار این نیستم که پرولتاریا قدرت را به دست بگیرد، به باور من، در واقع تنها دلیل اینکه چنین چیزی را بخواهیم اینست که، به درست یا غلط تصور میکنیم برخی از ارزشهای بنیادی انسانی از راه این انتقال قدرت به دست میآیند.
- هنگامی که پرولتاریا قدرت را به دست میگیرد، کاملاً ممکن است که پرولتاریا نسبت به طبقهای اعمال قدرت کند که قدرتی خشن، دیکتاتوری و حتی خونین را از آن گرفته است. من متوجه نمیشوم چه نقدی میتوان به این امر وارد کرد. اما اگر از من بپرسید در چه صورتی پرولتاریا قدرتی خونین، استبدادی و ناعادلانه را بر خودش هم اعمال میکند، در این صورت خواهم گفت این امر تنها در صورتی رخ خواهد داد که پرولتاریا واقعاً به قدرت نرسیده باشد، بلکه طبقهای بیرون از پرولتاریا، یا گروهی از مردم درون پرولتاریا، یا مؤلفههای یک بوروکراسی یا خرده بورژوازی قدرت را به دست گرفته باشد.
ترجمه ایمان همتی
تهیه و تنظیم: نشر نی
- اگر به این نتیجه برسم که به قدرت رسیدن پرولتاریا به یک دولت پلیسی تروریستی میانجامد، که در آن آزادی و کرامت و روابط سالم انسانی ویران میشود، در این صورت طرفدار این نیستم که پرولتاریا قدرت را به دست بگیرد، به باور من، در واقع تنها دلیل اینکه چنین چیزی را بخواهیم اینست که، به درست یا غلط تصور میکنیم برخی از ارزشهای بنیادی انسانی از راه این انتقال قدرت به دست میآیند.
- هنگامی که پرولتاریا قدرت را به دست میگیرد، کاملاً ممکن است که پرولتاریا نسبت به طبقهای اعمال قدرت کند که قدرتی خشن، دیکتاتوری و حتی خونین را از آن گرفته است. من متوجه نمیشوم چه نقدی میتوان به این امر وارد کرد. اما اگر از من بپرسید در چه صورتی پرولتاریا قدرتی خونین، استبدادی و ناعادلانه را بر خودش هم اعمال میکند، در این صورت خواهم گفت این امر تنها در صورتی رخ خواهد داد که پرولتاریا واقعاً به قدرت نرسیده باشد، بلکه طبقهای بیرون از پرولتاریا، یا گروهی از مردم درون پرولتاریا، یا مؤلفههای یک بوروکراسی یا خرده بورژوازی قدرت را به دست گرفته باشد.
ترجمه ایمان همتی
تهیه و تنظیم: نشر نی
چاپ بیستونهم منتشر شد
«جامعهشناسی خودکامگی»
تحلیل جامعهشناختی ضحاک ماردوش
علی رضاقلی
… نظام سیاسی ایران از میان انواع نظامهای شناختهشده، نظام خودکامگی بوده است، یعنی نظامی که بهظاهر یک نفر، بدون ضابطه و قانون، خواستههای خود را تحمیل میکند… در نظام خودکامگی ترس جانمایهٔ رابطهٔ بین پادشاه و مردم است. فردوسی در داستان «ضحاک ماردوش» دو مار را که مغز انسانها خوراکشان است نماد این خودکامگی قرار میدهد و آرزوی استقرار نظامی استوار و شاهی دادگستر و مردمانی دلآگاه و عدالتپرور را در سر میپرورد. اما چه میشود که ریشههای خودکامگی همچنان در اعماق تاریخ ما میپاید و میماند. جامعهشناسی خودکامگی از خلال هزارتوهای تاریخِ دیرسال ایران و ایرانیان، به جستوجوی علل و عوارض دیرپایی و ماندگاری خودکامگی در نظام سیاسی و فکری میپردازد و با جستوجو در اخبار و احوال تاریخی و با توجه به نظریههای نوین جامعهشناسی سعی در یافتن و تبیین و تعریف آبشخور خودکامگی دارد.
▫️بخشی از کتاب
چاپ بیستونهم منتشر شد
«جامعهشناسی خودکامگی»
تحلیل جامعهشناختی ضحاک ماردوش
علی رضاقلی
… نظام سیاسی ایران از میان انواع نظامهای شناختهشده، نظام خودکامگی بوده است، یعنی نظامی که بهظاهر یک نفر، بدون ضابطه و قانون، خواستههای خود را تحمیل میکند… در نظام خودکامگی ترس جانمایهٔ رابطهٔ بین پادشاه و مردم است. فردوسی در داستان «ضحاک ماردوش» دو مار را که مغز انسانها خوراکشان است نماد این خودکامگی قرار میدهد و آرزوی استقرار نظامی استوار و شاهی دادگستر و مردمانی دلآگاه و عدالتپرور را در سر میپرورد. اما چه میشود که ریشههای خودکامگی همچنان در اعماق تاریخ ما میپاید و میماند. جامعهشناسی خودکامگی از خلال هزارتوهای تاریخِ دیرسال ایران و ایرانیان، به جستوجوی علل و عوارض دیرپایی و ماندگاری خودکامگی در نظام سیاسی و فکری میپردازد و با جستوجو در اخبار و احوال تاریخی و با توجه به نظریههای نوین جامعهشناسی سعی در یافتن و تبیین و تعریف آبشخور خودکامگی دارد.
▫️بخشی از کتاب
چاپ چهلوششم منتشر شد
«جامعهشناسی نخبهکشی»
قائم مقام/ امیرکبیر/ مصدق
علی رضاقلی
آیا تغییر و اصلاح در ساخت و بافت جوامع به دست نخبگان و از بالا انجام میشود یا بر اثر تحول در زمینه و بستر اجتماعی و از پایین؟ در دو سدهی اخیر برخی از نخبگان سیاسی ایران میخواستهاند در ساخت و بافت جامعهای که بر صدر آن قرار میگرفتهاند اصلاحاتی بکنند و تغییراتی دهند، گرچه اینان در وجدان تاریخی توفیقاتی بهدست آوردند و نامشان به نیکی بر صفحهی روزگار برجا ماند اما خود قربانی خواستها و بستر نامساعد اجتماعی شدند. نمونهی بارز آن میرزاتقیخان امیرکبیر است و پیش از او میرزا ابوالقاسم قائممقام و پس از او دکتر محمد مصدق. این سه تن نه در خواست و اراده تنها بودند و نه در نتیجهای که عایدشان شد. در این کتاب عوامل و عوارض درونی و بیرونی و روشهای بیرون راندهشدن اینان از گود بررسی و سعی شده است عوامل و موانع توسعهی سیاسی و اجتماعی ایران شناخته شود.
▫️بخشی از کتاب
چاپ چهلوششم منتشر شد
«جامعهشناسی نخبهکشی»
قائم مقام/ امیرکبیر/ مصدق
علی رضاقلی
آیا تغییر و اصلاح در ساخت و بافت جوامع به دست نخبگان و از بالا انجام میشود یا بر اثر تحول در زمینه و بستر اجتماعی و از پایین؟ در دو سدهی اخیر برخی از نخبگان سیاسی ایران میخواستهاند در ساخت و بافت جامعهای که بر صدر آن قرار میگرفتهاند اصلاحاتی بکنند و تغییراتی دهند، گرچه اینان در وجدان تاریخی توفیقاتی بهدست آوردند و نامشان به نیکی بر صفحهی روزگار برجا ماند اما خود قربانی خواستها و بستر نامساعد اجتماعی شدند. نمونهی بارز آن میرزاتقیخان امیرکبیر است و پیش از او میرزا ابوالقاسم قائممقام و پس از او دکتر محمد مصدق. این سه تن نه در خواست و اراده تنها بودند و نه در نتیجهای که عایدشان شد. در این کتاب عوامل و عوارض درونی و بیرونی و روشهای بیرون راندهشدن اینان از گود بررسی و سعی شده است عوامل و موانع توسعهی سیاسی و اجتماعی ایران شناخته شود.
▫️بخشی از کتاب
▫️یازده نقد به سرمایهداری
اکثر مردم سرمایهداری را، همچون بخشی از نظم طبیعیِ چیزها، مسلّم میانگارند. رفتارهای معینِ بنگاههای اقتصادی یا سیاستهای اقتصادی مشخصِ حکومت ممکن است موضوع نقد باشند، اما سرمایهداری خود ابداً چیزی نیست که فردی از آن انتقاد کند. بنابراین، یکی از وظایف اصلی جامعهشناسان همیشه این است که مردم را متقاعد کنند سرمایهداری به خودی خود منجر به گسترهای از پیامدهای نامطلوب میشود و اینکه در نتیجه انسان حداقل باید دربارهی این ایده تأمل کند که بدیلی برای سرمایهداری میتواند مطلوب و ممکن باشد.
انتقادات اصلی به سرمایهداری، در حکم نظامی اقتصادی، را میتوان حول یازده قضیه منظم کرد:
۱. مناسبات طبقاتی سرمایهداری صورتهای حذفشدنیِ درد و رنج انسانی را تداوم میبخشد.
۲. سرمایهداری بر سر راهِ همگانی کردن شرایط شکوفایی فراگیر انسان مانع ایجاد میکند.
۳. سرمایهداری ضعفهای حذفشدنی در آزادی و استقلال فردی را تداوم میبخشد.
۴. سرمایهداری اصول برابریخواهانهی لیبرالِ عدالت اجتماعی را زیر پا میگذارد.
۵. سرمایهداری از جنبههای تعیینکننده و مشخصی ناکارآمد است.
۶. سرمایهداری گرایش نظاممندی به مصرفگرایی دارد.
۷. سرمایهداری از لحاظ زیستمحیطی ویرانگر است.
۸. کالایی کردن سرمایهدارانه ارزشهای تثبیتشدهی فراگیر را تهدید میکند.
۹. سرمایهداری، در جهانی از دولت ـ ملتها، به میلیتاریسم و امپریالیسم دامن میزند.
۱۰. سرمایهداری اجتماع را از بین میبرد.
۱۱. سرمایهداری دموکراسی را محدود میکند.
از کتابِ «تجسم اتوپیاهای واقعی»
اریک الین رایت
ترجمهی نیما شجاعی
اکثر مردم سرمایهداری را، همچون بخشی از نظم طبیعیِ چیزها، مسلّم میانگارند. رفتارهای معینِ بنگاههای اقتصادی یا سیاستهای اقتصادی مشخصِ حکومت ممکن است موضوع نقد باشند، اما سرمایهداری خود ابداً چیزی نیست که فردی از آن انتقاد کند. بنابراین، یکی از وظایف اصلی جامعهشناسان همیشه این است که مردم را متقاعد کنند سرمایهداری به خودی خود منجر به گسترهای از پیامدهای نامطلوب میشود و اینکه در نتیجه انسان حداقل باید دربارهی این ایده تأمل کند که بدیلی برای سرمایهداری میتواند مطلوب و ممکن باشد.
انتقادات اصلی به سرمایهداری، در حکم نظامی اقتصادی، را میتوان حول یازده قضیه منظم کرد:
۱. مناسبات طبقاتی سرمایهداری صورتهای حذفشدنیِ درد و رنج انسانی را تداوم میبخشد.
۲. سرمایهداری بر سر راهِ همگانی کردن شرایط شکوفایی فراگیر انسان مانع ایجاد میکند.
۳. سرمایهداری ضعفهای حذفشدنی در آزادی و استقلال فردی را تداوم میبخشد.
۴. سرمایهداری اصول برابریخواهانهی لیبرالِ عدالت اجتماعی را زیر پا میگذارد.
۵. سرمایهداری از جنبههای تعیینکننده و مشخصی ناکارآمد است.
۶. سرمایهداری گرایش نظاممندی به مصرفگرایی دارد.
۷. سرمایهداری از لحاظ زیستمحیطی ویرانگر است.
۸. کالایی کردن سرمایهدارانه ارزشهای تثبیتشدهی فراگیر را تهدید میکند.
۹. سرمایهداری، در جهانی از دولت ـ ملتها، به میلیتاریسم و امپریالیسم دامن میزند.
۱۰. سرمایهداری اجتماع را از بین میبرد.
۱۱. سرمایهداری دموکراسی را محدود میکند.
از کتابِ «تجسم اتوپیاهای واقعی»
اریک الین رایت
ترجمهی نیما شجاعی
هفتادمین سال کودتای ۲۸ مرداد
کودتای ۲۸ مرداد سیاهترین سایهی خود را بر ایران انداخت و البته این سایه همیشه آشکار نبود. برخی بر این باورند که اگر مصدق سرنگون نمیشد، پلورالیسم سیاسی در ایران ریشه میگرفت و بهتدریج به دموکراسی کامل منتهی میشد. برخی دیگر بر این باورند که مصدق در هر صورت با شورشهای ایلاتی به تحریک خارجیها روبهرو میشد که در این صورت، یا حکومتش سرنگون میشد و یا مجبور بود به شیوههایی آمرانه متوسل شود که درنهایت لیبرالیسم قدیمی را قربانی شکلهایی سرسختانه از ناسیونالیسم نظامی میکرد ــ چیزی که کموبیش همراستای الگوی ناصر و دیگر رهبران جهان سوم بود. عدهای دیگر اما هنوز استدلال میکنند که شورشهای داخلی، راه را برای جنگی داخلی هموار میکرد و احتمال مداخلهی خارجی را در پی داشت و این امر به نوبهی خود، تجزیهای دیگر را برای ایران به همراه میآورد.
تمامی این «اگرها» در زمرهی تاریخ غیرواقعی قرار میگیرند و بهرغم اینکه جذاب هستند، بر گمانهزنی صِرف استوارند. اینگونه خیالپردازیهای بیپایان را میتوان بدون رسیدن به هیچگونه نتیجهگیری ادامه داد، اما ما میدانیم که میراث کودتا چهار پیامد قابل توجه داشت:
۱. ملیزدایی از صنعت نفت
۲. نابودی مخالفان سکولار
۳. مشروعیتزدایی مرگبار از نظام شاهنشاسی
۴. تشدید طرز فکر پارانوئید (توطئهانگاری) غالب در سیاست ایران.
از کتابِ کودتا
۲۸ مرداد، سازمان سیا و ریشههای روابط ایران و امریکا در عصر مدرن
نوشتهی یرواند آبراهامیان
ترجمهی محمدابراهیم فتاحی
کودتای ۲۸ مرداد سیاهترین سایهی خود را بر ایران انداخت و البته این سایه همیشه آشکار نبود. برخی بر این باورند که اگر مصدق سرنگون نمیشد، پلورالیسم سیاسی در ایران ریشه میگرفت و بهتدریج به دموکراسی کامل منتهی میشد. برخی دیگر بر این باورند که مصدق در هر صورت با شورشهای ایلاتی به تحریک خارجیها روبهرو میشد که در این صورت، یا حکومتش سرنگون میشد و یا مجبور بود به شیوههایی آمرانه متوسل شود که درنهایت لیبرالیسم قدیمی را قربانی شکلهایی سرسختانه از ناسیونالیسم نظامی میکرد ــ چیزی که کموبیش همراستای الگوی ناصر و دیگر رهبران جهان سوم بود. عدهای دیگر اما هنوز استدلال میکنند که شورشهای داخلی، راه را برای جنگی داخلی هموار میکرد و احتمال مداخلهی خارجی را در پی داشت و این امر به نوبهی خود، تجزیهای دیگر را برای ایران به همراه میآورد.
تمامی این «اگرها» در زمرهی تاریخ غیرواقعی قرار میگیرند و بهرغم اینکه جذاب هستند، بر گمانهزنی صِرف استوارند. اینگونه خیالپردازیهای بیپایان را میتوان بدون رسیدن به هیچگونه نتیجهگیری ادامه داد، اما ما میدانیم که میراث کودتا چهار پیامد قابل توجه داشت:
۱. ملیزدایی از صنعت نفت
۲. نابودی مخالفان سکولار
۳. مشروعیتزدایی مرگبار از نظام شاهنشاسی
۴. تشدید طرز فکر پارانوئید (توطئهانگاری) غالب در سیاست ایران.
از کتابِ کودتا
۲۸ مرداد، سازمان سیا و ریشههای روابط ایران و امریکا در عصر مدرن
نوشتهی یرواند آبراهامیان
ترجمهی محمدابراهیم فتاحی
Forwarded from الفبای فردا
جامعۀ ایران همیشه در حال رویارویی با دو روند همبستهساز و گسستهساز بوده است. در کنار روندهای گسستهسازی که کم هم نیستند یکی از عوامل همبستگیساز تشکیل و رشد اقدامات خیرخواهانه است. نشست پیش رو در مورد این عامل بحث میکند و به سؤالات زیر پاسخ میدهد:
(۱) نهادهای خیریه در کجا یا چگونه میتوانند روندهای همبستگیساز در جامعه را تقویت کنند؟ و کجا و چگونه میتوانند عاملی برای تقویت گسیختگی در جامعه شوند؟
(۲) نقش گفتوگو در شکلدهی روندهای همبستهساز و گسیختهساز چیست؟
(۳) جایگاه این نهادها در رویکردها و روندهای گفتوگویی چیست؟
در نشست هجدهم خیر و خرد دکتر هادی خانیکی در ادامۀ نشستهای دوازده و سیزده به این سه سؤال پاسخ میدهد. ایدۀ کلی این است که گفتوگو از عوامل ایجاد روندهای همبستگیساز است و خیریهها در صورت تحقق بعضی شرایط میتوانند به فراهم آوردن مقدمات گفتوگو و در نتیجه تقویت همبستگی اجتماعی کمک کنند.
زمان: یکشنبه ۲۹ مرداد ۱۴۰۲ – ساعت ۱۷
نشست حضوری: خیابان وزرا- کوچه بیستم- پلاک ۶ - طبقه دوم
مشاهده آنلاین در الفبای فردا: alefbayefarda.ir/kheyrokherad-18
@alefbayefarda
(۱) نهادهای خیریه در کجا یا چگونه میتوانند روندهای همبستگیساز در جامعه را تقویت کنند؟ و کجا و چگونه میتوانند عاملی برای تقویت گسیختگی در جامعه شوند؟
(۲) نقش گفتوگو در شکلدهی روندهای همبستهساز و گسیختهساز چیست؟
(۳) جایگاه این نهادها در رویکردها و روندهای گفتوگویی چیست؟
در نشست هجدهم خیر و خرد دکتر هادی خانیکی در ادامۀ نشستهای دوازده و سیزده به این سه سؤال پاسخ میدهد. ایدۀ کلی این است که گفتوگو از عوامل ایجاد روندهای همبستگیساز است و خیریهها در صورت تحقق بعضی شرایط میتوانند به فراهم آوردن مقدمات گفتوگو و در نتیجه تقویت همبستگی اجتماعی کمک کنند.
زمان: یکشنبه ۲۹ مرداد ۱۴۰۲ – ساعت ۱۷
نشست حضوری: خیابان وزرا- کوچه بیستم- پلاک ۶ - طبقه دوم
مشاهده آنلاین در الفبای فردا: alefbayefarda.ir/kheyrokherad-18
@alefbayefarda
چاپ سوم منتشر شد
«امریکا بر سر تقاطع»
فرانسیس فوکویاما
ترجمهی مجتبی امیری وحید
کتاب حاضر در واقع مبین مواضع سیاسی فوکویاما و برائتنامهی وی از جریان نومحافظهکاری است. وی از نظر سیاسی خود را محافظهکار میداند و بهرغم آنکه در بدو امر به همراه حلقهی متنفذ نومحافظهکاران دولت بوش را به گرداب جنگ عراق تشویق کردند، اما در اینجا ضمن انتقاد از رویکرد خارجی دولت بوش در صحنهی بینالملل، بهویژه در خاورمیانه، تصریح میکند که رفتار امپراتورمآبانهی بوش جایگاه ابرقدرتی امریکا در صحنهی جهانی را بهشدت متزلزل و اعتبار آن را خدشهدار کرده است.
وی همچنین معتقد است که لیبرال دموکراسی را نمیتوان با توسل به نیروی نظامی بر هیچ جامعهای تحمیل کرد. سرنوشت امریکا و همراهانش در عراق نمونهی بارزی است که نشان میدهد هرگونه توسل به زور برای تحمیل دموکراسی، محتوم به شکست است.
▫️بخشی از کتاب
چاپ سوم منتشر شد
«امریکا بر سر تقاطع»
فرانسیس فوکویاما
ترجمهی مجتبی امیری وحید
کتاب حاضر در واقع مبین مواضع سیاسی فوکویاما و برائتنامهی وی از جریان نومحافظهکاری است. وی از نظر سیاسی خود را محافظهکار میداند و بهرغم آنکه در بدو امر به همراه حلقهی متنفذ نومحافظهکاران دولت بوش را به گرداب جنگ عراق تشویق کردند، اما در اینجا ضمن انتقاد از رویکرد خارجی دولت بوش در صحنهی بینالملل، بهویژه در خاورمیانه، تصریح میکند که رفتار امپراتورمآبانهی بوش جایگاه ابرقدرتی امریکا در صحنهی جهانی را بهشدت متزلزل و اعتبار آن را خدشهدار کرده است.
وی همچنین معتقد است که لیبرال دموکراسی را نمیتوان با توسل به نیروی نظامی بر هیچ جامعهای تحمیل کرد. سرنوشت امریکا و همراهانش در عراق نمونهی بارزی است که نشان میدهد هرگونه توسل به زور برای تحمیل دموکراسی، محتوم به شکست است.
▫️بخشی از کتاب
اسپینوزا خاطرنشان میکند که چون عواطف ما اغلب نامعقول مینمایند، گویا برخی از نویسندگان گمان بردهاند که اساساً نمیتوان آنها را درک کرد. این نویسندگان اغلب بلاهت عاطفی انسان را استهزا میکنند یا بر افراطکاریهای ناشی از عواطف مینالند و «به فصیحترین و ماهرانهترین وجه ضعف نفس انسان را مینمایند». اما اسپینوزا علاقهای به اینگونه تقبیح توهینآمیز ندارد. برعکس، او دیدگاه خویش در باب این مسئله را در قطعهای معروف از رسالهی سیاسی خلاصه میکند:
سخت کوشیدهام اعمال انسان را استهزا نکنم، بر آن ننالم یا از آن اظهار تنفر نکنم بلکه آنها را درک کنم؛ و به این منظور انفعالاتی نظیر عشق، نفرت، خشم، حسد، تکبر، ترحم و آشفتگیهای دیگر نفس را نه به دیدهی رذیلتهای طبیعت انسان بلکه بهمنزلهی خواص آن نگریستهام؛ نسبت این خواص به نفس مانند نسبت گرما، سرما، طوفان، تندر و جز اینها به طبیعت جوّ است. این امور مشکلساز و اسباب زحمت اما ضروریاند و علتهای معینی دارند و ما بهواسطهی آن علل میکوشیم طبیعت آنها را درک کنیم.
از کتاب «راهنمای خواننده: اخلاق اسپینوزا»
جی تامس کوک
ترجمهی علی حسن زاده
اسپینوزا خاطرنشان میکند که چون عواطف ما اغلب نامعقول مینمایند، گویا برخی از نویسندگان گمان بردهاند که اساساً نمیتوان آنها را درک کرد. این نویسندگان اغلب بلاهت عاطفی انسان را استهزا میکنند یا بر افراطکاریهای ناشی از عواطف مینالند و «به فصیحترین و ماهرانهترین وجه ضعف نفس انسان را مینمایند». اما اسپینوزا علاقهای به اینگونه تقبیح توهینآمیز ندارد. برعکس، او دیدگاه خویش در باب این مسئله را در قطعهای معروف از رسالهی سیاسی خلاصه میکند:
سخت کوشیدهام اعمال انسان را استهزا نکنم، بر آن ننالم یا از آن اظهار تنفر نکنم بلکه آنها را درک کنم؛ و به این منظور انفعالاتی نظیر عشق، نفرت، خشم، حسد، تکبر، ترحم و آشفتگیهای دیگر نفس را نه به دیدهی رذیلتهای طبیعت انسان بلکه بهمنزلهی خواص آن نگریستهام؛ نسبت این خواص به نفس مانند نسبت گرما، سرما، طوفان، تندر و جز اینها به طبیعت جوّ است. این امور مشکلساز و اسباب زحمت اما ضروریاند و علتهای معینی دارند و ما بهواسطهی آن علل میکوشیم طبیعت آنها را درک کنیم.
از کتاب «راهنمای خواننده: اخلاق اسپینوزا»
جی تامس کوک
ترجمهی علی حسن زاده