در نقاشی آب از مجموعۀ چهار عنصر جوزپه آرچیمبولدو او با سرهم سوار کردن گیاهان اقیانوسی، ماهیها، لاکپشت، خرچنگ و دیگر آبزیان عجیب چهرهای ناهموار، نامتعارف و چند تکه خلق میکند که هرچند در نظر اول با تعبیر متداول از زیبایی فرق دارد کمی هم ما را متعجب میکند. زیرا خلق پرتره با سرهم کردن موجودات گوناگون چیزی نبوده که پیشتر اتفاق افتاده باشد.
در رمان خداحافظ آنا گاوالدا هم آساره، شخصیت اصلی داستان، با «سرهم کردن» دهها نقل قول، نقاشی و قطعۀ موسیقی، که به مثابه ماهیهایی است که از اقیانوس فریادهای هنرمندان دیگر صید کرده، چهرۀ ناهموار، نامتعارف، ناهمگون و ناقص زنی را میسازد که تصویر درونی خود اوست.
این رمان دربارۀ رابطۀ خیالی آساره با دهها نویسندۀ واقعی است و احضار روح آنها به اتاقی محقر و دلگیر. دربارۀ ارتباط عاطفی با شاهکارهای نقاشی، موسیقی و خویشاوند شدن با انسانهای دیگر از طریق خواندن. دربارۀ معجزۀ ادبیات در شکستن مرزها و محدودیتهاست، نامۀ بلند قدردانی و ستایش از دستاوردهای دیگران، دستاوردهایی که چهرۀ درونی و حقیقی ما را میسازند.
در این اثر از حسادت، خیانت، تنهایی، فقر، روسپیگری و تنفروشی، شرم و سرافکندگی، طردشدگی، حقارت، تبعید، ترس، دلشکستگی و گمگشتگی انسان تنهای مدرن در اقیانوس شبکههای مجازی سخن به میان میآید و از آنچه هنر، با تمام پیکرۀ ظریفش میتواند در مقابل اینها برای ما انجام دهد.
معرفی رمان «خداحافظ آناگاوالدا»
نوشتهی آیدا گلنسایی
برگرفته از وبسایت کافه کاتارسیس
بریدهای از کتاب:
باید راه بیفتید. همین حالا! پشت دریاها هیچ شهری نیست، آن شهر در قلب و درون خودتان است، درون آینهها.
خودتان را پس بگیرید از هیاهو، از شلوغیهایی که تنهاترتان کرده است. خودتان را پس بگیرید از سن، از زمان، از خاطرههای بد و کینهها، از تمام صورتها و حواسپرتیهایی که هیچگاه اجازه ندادهاند چهرهی درونیتان را خلق کنید. خانهی شما آنجاست. آنجا که فراتر از تمام واقعیتها، جنگها و تباهیها در خاک حاصلخیز یک موسیقی یا شعر شکوفه میدهید. انسان تنها همان یک لحظه است. خانه فقط همانجاست.
در رمان خداحافظ آنا گاوالدا هم آساره، شخصیت اصلی داستان، با «سرهم کردن» دهها نقل قول، نقاشی و قطعۀ موسیقی، که به مثابه ماهیهایی است که از اقیانوس فریادهای هنرمندان دیگر صید کرده، چهرۀ ناهموار، نامتعارف، ناهمگون و ناقص زنی را میسازد که تصویر درونی خود اوست.
این رمان دربارۀ رابطۀ خیالی آساره با دهها نویسندۀ واقعی است و احضار روح آنها به اتاقی محقر و دلگیر. دربارۀ ارتباط عاطفی با شاهکارهای نقاشی، موسیقی و خویشاوند شدن با انسانهای دیگر از طریق خواندن. دربارۀ معجزۀ ادبیات در شکستن مرزها و محدودیتهاست، نامۀ بلند قدردانی و ستایش از دستاوردهای دیگران، دستاوردهایی که چهرۀ درونی و حقیقی ما را میسازند.
در این اثر از حسادت، خیانت، تنهایی، فقر، روسپیگری و تنفروشی، شرم و سرافکندگی، طردشدگی، حقارت، تبعید، ترس، دلشکستگی و گمگشتگی انسان تنهای مدرن در اقیانوس شبکههای مجازی سخن به میان میآید و از آنچه هنر، با تمام پیکرۀ ظریفش میتواند در مقابل اینها برای ما انجام دهد.
معرفی رمان «خداحافظ آناگاوالدا»
نوشتهی آیدا گلنسایی
برگرفته از وبسایت کافه کاتارسیس
بریدهای از کتاب:
باید راه بیفتید. همین حالا! پشت دریاها هیچ شهری نیست، آن شهر در قلب و درون خودتان است، درون آینهها.
خودتان را پس بگیرید از هیاهو، از شلوغیهایی که تنهاترتان کرده است. خودتان را پس بگیرید از سن، از زمان، از خاطرههای بد و کینهها، از تمام صورتها و حواسپرتیهایی که هیچگاه اجازه ندادهاند چهرهی درونیتان را خلق کنید. خانهی شما آنجاست. آنجا که فراتر از تمام واقعیتها، جنگها و تباهیها در خاک حاصلخیز یک موسیقی یا شعر شکوفه میدهید. انسان تنها همان یک لحظه است. خانه فقط همانجاست.
منتشر شد
«تجسم اتوپیاهای واقعی»
اریک الین رایت
ترجمهی نیما شجاعی
تجسم اتوپیاهای واقعی بخش اصلی مشغلهی فکری عظیمتری است که میتوان آن را علم اجتماعی رهاییبخش نامید. علم اجتماعی رهاییبخش به دنبال تولید دانشی علمی است که به پروژهی جمعیِ مبارزه با صورتهای گوناگون سرکوب انسانی مرتبط باشد. در نظر گرفتن این پروژه ذیل نوعی علم اجتماعی، بهجای اینکه صرفاً نقد اجتماعی یا فلسفهی اجتماعی باشد، مستلزم تشخیص اهمیت دانش نظاممند علمی دربارهی چگونگی سازوکار جهان است. واژهی رهاییبخش بیانگر یک هدف اخلاقیِ محوری در تولید این دانش است ــ از میان بردن سرکوب و ایجاد شرایطی برای شکوفایی بشری. افزون بر این، واژهی اجتماعی به این باور اشاره دارد که رهاییِ بشر نیازمند دگرگونی جهان اجتماعی است، نه فقط دگرگونی زندگیِ درونی افراد.
ــ برگرفته از متن کتاب، ص ۳۹
▫️بخشی از کتاب
منتشر شد
«تجسم اتوپیاهای واقعی»
اریک الین رایت
ترجمهی نیما شجاعی
تجسم اتوپیاهای واقعی بخش اصلی مشغلهی فکری عظیمتری است که میتوان آن را علم اجتماعی رهاییبخش نامید. علم اجتماعی رهاییبخش به دنبال تولید دانشی علمی است که به پروژهی جمعیِ مبارزه با صورتهای گوناگون سرکوب انسانی مرتبط باشد. در نظر گرفتن این پروژه ذیل نوعی علم اجتماعی، بهجای اینکه صرفاً نقد اجتماعی یا فلسفهی اجتماعی باشد، مستلزم تشخیص اهمیت دانش نظاممند علمی دربارهی چگونگی سازوکار جهان است. واژهی رهاییبخش بیانگر یک هدف اخلاقیِ محوری در تولید این دانش است ــ از میان بردن سرکوب و ایجاد شرایطی برای شکوفایی بشری. افزون بر این، واژهی اجتماعی به این باور اشاره دارد که رهاییِ بشر نیازمند دگرگونی جهان اجتماعی است، نه فقط دگرگونی زندگیِ درونی افراد.
ــ برگرفته از متن کتاب، ص ۳۹
▫️بخشی از کتاب
تجسم اتوپیاهای واقعی.pdf
413.8 KB
بخشی از کتابِ «تجسم اتوپیاهای واقعی»
اریک الین رایت
ترجمهی نیما شجاعی
اریک الین رایت
ترجمهی نیما شجاعی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«اگر بردهداری اشتباه نیست، پس هیچ چیز اشتباه نیست.»
آبراهام لینکلن
▫️هنگامی که جنگجو خوابیده بود ماری به دور گردنش پیچید، همسرش به جای تهدید نشانهای دید، قدرت ترسناکی که شوهرش را به شکوه یا نابودی میکشاند. اما در حال حاضر، او تنها یک برده بود، یکی از میلیونها نفری که از سرزمینهای فتح شده توسط رُم اسیر شده بود تا در معادن کار کند، یا بر روی زمینی زراعت کند یا برای سرگرمی جمعیت بجنگد. او تراکیایی کوچنشینی بود از بلغارستان کنونی که در ارتش روم خدمت کرده بود، اما به دلیل فرار به زندان افتاده بود.
نامش اسپارتاکوس بود، اسپارتاکوس توسط باتیاتوس، یک لانیستا یا مربی گلادیاتورها به کاپوآ آورده شده بود. زندگی در لودوس یا مدرسهٔ گلادیاتورها دشوار بود. اعضای جدید مجبور بودند سوگند یاد کنند که سوزانده شوند، پایبند باشند، کتک بخورند و با شمشیر کشته شوند، و بدون هیچ سوالی از ارادهٔ اربابان خود اطاعت کنند، اما حتی نظامات سخت نیز نتوانست ارادهٔ اسپارتاکوس را در هم بشکند.
ویدئو از TED-Ed
ترجمهٔ محمدحسین رعیتی
تهیه و تنظیم: نشر نی
«اگر بردهداری اشتباه نیست، پس هیچ چیز اشتباه نیست.»
آبراهام لینکلن
▫️هنگامی که جنگجو خوابیده بود ماری به دور گردنش پیچید، همسرش به جای تهدید نشانهای دید، قدرت ترسناکی که شوهرش را به شکوه یا نابودی میکشاند. اما در حال حاضر، او تنها یک برده بود، یکی از میلیونها نفری که از سرزمینهای فتح شده توسط رُم اسیر شده بود تا در معادن کار کند، یا بر روی زمینی زراعت کند یا برای سرگرمی جمعیت بجنگد. او تراکیایی کوچنشینی بود از بلغارستان کنونی که در ارتش روم خدمت کرده بود، اما به دلیل فرار به زندان افتاده بود.
نامش اسپارتاکوس بود، اسپارتاکوس توسط باتیاتوس، یک لانیستا یا مربی گلادیاتورها به کاپوآ آورده شده بود. زندگی در لودوس یا مدرسهٔ گلادیاتورها دشوار بود. اعضای جدید مجبور بودند سوگند یاد کنند که سوزانده شوند، پایبند باشند، کتک بخورند و با شمشیر کشته شوند، و بدون هیچ سوالی از ارادهٔ اربابان خود اطاعت کنند، اما حتی نظامات سخت نیز نتوانست ارادهٔ اسپارتاکوس را در هم بشکند.
ویدئو از TED-Ed
ترجمهٔ محمدحسین رعیتی
تهیه و تنظیم: نشر نی
چاپ دوم منتشر شد
«درآمدی به فلسفه دین»
نویسنده
مایکل جی. ماری و مایکل سی. ری
ترجمهی سعید عابدی
کتاب درآمدی به فلسفهی دین تحقیق گستردهای است راجع به موضوعاتی که در صدر مباحث رایج در فلسفهی معاصر دین قرار دارند. در این کتاب مهمترین آرا و براهین فیلسوفان گذشته و حال بررسی و تحلیل میشوند. کتاب به همهی مباحث محوری مطرح در این حوزه میپردازد که از آن جمله است: انسجام درونی اوصاف خداوند، براهین الهیات توحیدی و نیز استدلالهای حامی بیخدایی، ایمان و عقل، دین و اخلاق، معجزات، اختیار بشر و مشیت الهی، علم و دین، و جاودانگی. بهعلاوه، در آن راجع به موضوعات بسیار مهم دیگری هم بحث میشود که آثار مشابه غالباً از آنها غفلت میورزند؛ ازجمله: برهان اختفا در اثبات بیخدایی، انسجام درونی آموزههای تثلیث و تجسد، و نسبت میان دین و علم و سیاست. دانشجویان دورههای کارشناسی و کارشناسی ارشد فلسفه و فلسفهی دین این اثر را مصاحب ارزشمندی برای خود خواهند یافت.
▫️بخشی از کتاب
چاپ دوم منتشر شد
«درآمدی به فلسفه دین»
نویسنده
مایکل جی. ماری و مایکل سی. ری
ترجمهی سعید عابدی
کتاب درآمدی به فلسفهی دین تحقیق گستردهای است راجع به موضوعاتی که در صدر مباحث رایج در فلسفهی معاصر دین قرار دارند. در این کتاب مهمترین آرا و براهین فیلسوفان گذشته و حال بررسی و تحلیل میشوند. کتاب به همهی مباحث محوری مطرح در این حوزه میپردازد که از آن جمله است: انسجام درونی اوصاف خداوند، براهین الهیات توحیدی و نیز استدلالهای حامی بیخدایی، ایمان و عقل، دین و اخلاق، معجزات، اختیار بشر و مشیت الهی، علم و دین، و جاودانگی. بهعلاوه، در آن راجع به موضوعات بسیار مهم دیگری هم بحث میشود که آثار مشابه غالباً از آنها غفلت میورزند؛ ازجمله: برهان اختفا در اثبات بیخدایی، انسجام درونی آموزههای تثلیث و تجسد، و نسبت میان دین و علم و سیاست. دانشجویان دورههای کارشناسی و کارشناسی ارشد فلسفه و فلسفهی دین این اثر را مصاحب ارزشمندی برای خود خواهند یافت.
▫️بخشی از کتاب
چاپ سوم منتشر شد
«از هایدگر تا گادامر در مسیر هرمنویتیک»
ژان گروندن
ترجمهی سیدمحمدرضا حسینی بهشتی و سیدمسعود حسینی
«هرمنویتیک در سدهی بیستم عمدتاً کارِ هایدگر و گادامر بوده است. اما این دو نه خود واردِ گفتوگو شدند و نه کسی آنها را بهدرستی به گفتوگو واداشت. وضعیتِ مجموعهی آثار، که در خصوصِ هایدگر بسیار پیشرفت کرده و در موردِ گادامر تقریباً به پایان رسیده است، این رویارویی را نهتنها ممکن بلکه حتی لازم میسازد: زیرا رابطهی پیچیده و چندلایهی گادامر با آموزگارش در اثرِ اصلیاش حقیقت و روش (۱۹۶۰) احتمالاً به دلیلِ ملاحظاتِ شخصی کمتر بسط پیدا کرد و در نتیجه بهدشواری قابلِ تعیین است. آیا این اثر ادامهی کارِ هایدگر با ابزارهایی دیگر بود یا طرحی در مقابلِ طرحِ هایدگر؟ ویراستِ اخیرِ مجموعه آثارِ گادامر که از سالِ ۲۰۰۰ در مجموعهای جیبی پیشِ روی ماست […] مجالی فراهم میکند که گویی برای نخستینبار حقیقت و روش را بهمنزلهی پاسخِ منسجمی به هایدگر تلقی کنیم که بر موضوعاتِ کاملاً جدیدی تأکید میورزد.»
ــ از متنِ کتاب
▫️بخشی از کتاب
چاپ سوم منتشر شد
«از هایدگر تا گادامر در مسیر هرمنویتیک»
ژان گروندن
ترجمهی سیدمحمدرضا حسینی بهشتی و سیدمسعود حسینی
«هرمنویتیک در سدهی بیستم عمدتاً کارِ هایدگر و گادامر بوده است. اما این دو نه خود واردِ گفتوگو شدند و نه کسی آنها را بهدرستی به گفتوگو واداشت. وضعیتِ مجموعهی آثار، که در خصوصِ هایدگر بسیار پیشرفت کرده و در موردِ گادامر تقریباً به پایان رسیده است، این رویارویی را نهتنها ممکن بلکه حتی لازم میسازد: زیرا رابطهی پیچیده و چندلایهی گادامر با آموزگارش در اثرِ اصلیاش حقیقت و روش (۱۹۶۰) احتمالاً به دلیلِ ملاحظاتِ شخصی کمتر بسط پیدا کرد و در نتیجه بهدشواری قابلِ تعیین است. آیا این اثر ادامهی کارِ هایدگر با ابزارهایی دیگر بود یا طرحی در مقابلِ طرحِ هایدگر؟ ویراستِ اخیرِ مجموعه آثارِ گادامر که از سالِ ۲۰۰۰ در مجموعهای جیبی پیشِ روی ماست […] مجالی فراهم میکند که گویی برای نخستینبار حقیقت و روش را بهمنزلهی پاسخِ منسجمی به هایدگر تلقی کنیم که بر موضوعاتِ کاملاً جدیدی تأکید میورزد.»
ــ از متنِ کتاب
▫️بخشی از کتاب
منتشر شد
«آخرین روزهای کانت به روایت ارنست تئودور آمادئوس هوفمان»
از مجموعهی جهان نمایش، شمارهی ۴۰
نوشتهی آلفونسو ساستره
ترجمهی مزدک صدر
بله، بله، دوستان من… فیلسوف یونانی بی… بی… بیدلیل اظهار تأسف نمیکرد که میگفت: چه افسوس بزرگی… آدم باید در همان لحظهای بمیرد… که… تازه میبیند چگونه… چگونه… چگونه باید زندگی کند… این مرا به یاد حکایتی میاندازد که اتفاقاً در برخی کتابهایم آن را گفتهام. آن مریضی که حالش خیلی خراب بود اما همهی عالم هر روز به او میگفتند به نظرشان حالش بهتر شده، سر آخر روزی به دوستاش گفت: بله، بله، دارم از زور خوب شدن میمیرم!
از صفحهی ۸۶-۸۷ کتاب
▫️جهان نمایش مجموعهای است از متنهایی که برای صحنهی نمایش یا دربارهی آن نوشته شدهاند. انواع نمایشنامه، چه برای اجرا و چه صرفاً برای خوانده شدن، از جمله نمایشنامههایی با اقتباس از آثار ادبی یا سینمایی، و نیز متنهای نظری در حوزهی درام و نقد آثار نمایشی، در این مجموعه جای میگیرند.
منتشر شد
«آخرین روزهای کانت به روایت ارنست تئودور آمادئوس هوفمان»
از مجموعهی جهان نمایش، شمارهی ۴۰
نوشتهی آلفونسو ساستره
ترجمهی مزدک صدر
بله، بله، دوستان من… فیلسوف یونانی بی… بی… بیدلیل اظهار تأسف نمیکرد که میگفت: چه افسوس بزرگی… آدم باید در همان لحظهای بمیرد… که… تازه میبیند چگونه… چگونه… چگونه باید زندگی کند… این مرا به یاد حکایتی میاندازد که اتفاقاً در برخی کتابهایم آن را گفتهام. آن مریضی که حالش خیلی خراب بود اما همهی عالم هر روز به او میگفتند به نظرشان حالش بهتر شده، سر آخر روزی به دوستاش گفت: بله، بله، دارم از زور خوب شدن میمیرم!
از صفحهی ۸۶-۸۷ کتاب
▫️جهان نمایش مجموعهای است از متنهایی که برای صحنهی نمایش یا دربارهی آن نوشته شدهاند. انواع نمایشنامه، چه برای اجرا و چه صرفاً برای خوانده شدن، از جمله نمایشنامههایی با اقتباس از آثار ادبی یا سینمایی، و نیز متنهای نظری در حوزهی درام و نقد آثار نمایشی، در این مجموعه جای میگیرند.
معرفی نمایشنامۀ «قابیل» اثرِ لرد بایرون، در مجلۀ هنری کافه کاتارسیس
✏️ آیدا گلنسایی
در ستایشِ بدبینی امیدوارانه
قابیل به گفتۀ خود لرد بایرون (در نامه به جان ماری در تاریخ دهم مارس ۱۸۲۲) تنها یک نمایشنامۀ منظوم است و بس، نه برهان و بحث فلسفی. در این نمایشنامه، قابیل و ابلیس همانطور سخن میگویند که از نخستین قاتل و نخستین کسی که در برابر مشیت الهی گردنکشی کرد انتظار میرود. این اثر بر پایۀ روایت عهد عتیق نوشته شده است و در آن به «نافرمانی» به مثابۀ پارۀ نامیرای روح آدمی نور تابانده شده است. شخصیتهای مختلف صادقانه درونشان را بر ما آشکار میکنند تا درک کنیم در سفر دشوار بودن و شدن چه باید کرد؟
ادامۀ مطلب: https://cafecatharsis.ir/34798
✏️ آیدا گلنسایی
در ستایشِ بدبینی امیدوارانه
قابیل به گفتۀ خود لرد بایرون (در نامه به جان ماری در تاریخ دهم مارس ۱۸۲۲) تنها یک نمایشنامۀ منظوم است و بس، نه برهان و بحث فلسفی. در این نمایشنامه، قابیل و ابلیس همانطور سخن میگویند که از نخستین قاتل و نخستین کسی که در برابر مشیت الهی گردنکشی کرد انتظار میرود. این اثر بر پایۀ روایت عهد عتیق نوشته شده است و در آن به «نافرمانی» به مثابۀ پارۀ نامیرای روح آدمی نور تابانده شده است. شخصیتهای مختلف صادقانه درونشان را بر ما آشکار میکنند تا درک کنیم در سفر دشوار بودن و شدن چه باید کرد؟
ادامۀ مطلب: https://cafecatharsis.ir/34798
صفحۀ هنری و ادبی کافهکاتارسیس
نمایشنامۀ «قابیل» اثرِ لرد بایرون: در ستایشِ بدبینی امیدوارانه
نمایشنامۀ «قابیل» اثرِ لرد بایرون: در ستایشِ بدبینی امیدوارانه آیدا گلنسایی: قابیل[1] به گفتۀ خود لرد بایرون (در نامه به جان ماری در تاریخ دهم مارس 1822) تنها یک نمایشنامۀ منظوم است و بس، نه برهان و بحث فلسفی. در این نمایشنامه، قابیل و ابلیس همانطور سخن…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▫️چگونه در کنار یکدیگر زندگی کنیم؟
تساهل از منظر جان لاک
در قرن هفدهم، بدعتگذاران و مخالفان کلیسا در معرض شکنجههای هولناک و مرگی فجیع بودند. جان لاک که خودش فردی مذهبی بود، استدلالی دربارهی تساهل بیشتر با تنوع مذاهب داشت. اول از همه، او به این نکته اشاره کرد که کسانی که دیگران را با تهدید به سیخ گداخته و اشکلک شست مجبور به استغفار میکنند، از روی خیرخواهی مسیحی چنین کاری نمیکنند؛ و نیز مدعیانی که هدفشان حقیقتاً نجاتِ روح انسان است، باید بر گناهکاران تمرکز کنند، نه بر کسانی که درباب تفسیر متون مقدس مباحثه میکنند. اما او استدلال قویتری هم داشت: استفاده از زور برای تغییر عقاید نابخردانه است چون با هیچ تهدیدی نمیتوان انسانها را وادار کرد به چیزی که فکر میکنند اشتباه است ایمان بیاورند. مردم احتمالاً میگویند به خدای شما ایمان آوردهاند تا خودشان را از شکنجه یا زندهسوزی نجات دهند. هرگز کسی نمیتواند عقیدهی واقعی آنها را تغییر دهد. انسان نمیتواند بهسادگی به چیزی معتقد شود. بنابراین اگر هدف تهدیدْ رسیدن به یک تغییر مذهبی واقعی باشد، کارساز نخواهد.
ویدئو از: BBC Radio
ترجمهی نگار خلیلی
▫️چگونه در کنار یکدیگر زندگی کنیم؟
تساهل از منظر جان لاک
در قرن هفدهم، بدعتگذاران و مخالفان کلیسا در معرض شکنجههای هولناک و مرگی فجیع بودند. جان لاک که خودش فردی مذهبی بود، استدلالی دربارهی تساهل بیشتر با تنوع مذاهب داشت. اول از همه، او به این نکته اشاره کرد که کسانی که دیگران را با تهدید به سیخ گداخته و اشکلک شست مجبور به استغفار میکنند، از روی خیرخواهی مسیحی چنین کاری نمیکنند؛ و نیز مدعیانی که هدفشان حقیقتاً نجاتِ روح انسان است، باید بر گناهکاران تمرکز کنند، نه بر کسانی که درباب تفسیر متون مقدس مباحثه میکنند. اما او استدلال قویتری هم داشت: استفاده از زور برای تغییر عقاید نابخردانه است چون با هیچ تهدیدی نمیتوان انسانها را وادار کرد به چیزی که فکر میکنند اشتباه است ایمان بیاورند. مردم احتمالاً میگویند به خدای شما ایمان آوردهاند تا خودشان را از شکنجه یا زندهسوزی نجات دهند. هرگز کسی نمیتواند عقیدهی واقعی آنها را تغییر دهد. انسان نمیتواند بهسادگی به چیزی معتقد شود. بنابراین اگر هدف تهدیدْ رسیدن به یک تغییر مذهبی واقعی باشد، کارساز نخواهد.
ویدئو از: BBC Radio
ترجمهی نگار خلیلی
منتشر شد
«تراژدی سترگ مادام بوواری»
از مجموعهی جهان نمایش، شمارهی ۵۲
رمان دشوار فلوبر که گروه پیپولیکوس از روی محبت آن را زیر و رو کرد؛ نمایشنامه
نوشتهی جان نیکلسن و خاویر مارزان
ترجمهی علی آرونی
نمیشه که اِما بوواری رو با یه ترفند تو طرح داستان نجات بدیم. سرنوشتش از قبل تعیین شده ــ میشه گفت درست مثل بقیهی قهرمانهای زن تو داستانهای قرن نوزدهمی که نویسندههای مرد اونها رو به سمت خودکشی سوق دادن. بعدش چی؟ لابد میخوای آنا کارنینا رو نجات بدی و نذاری خودشو بندازه زیر قطار، اون هم با چی؟ با… چه میدونم…
از صفحهی ۱۵۵ کتاب
▫️جهان نمایش مجموعهای است از متنهایی که برای صحنهی نمایش یا دربارهی آن نوشته شدهاند. انواع نمایشنامه، چه برای اجرا و چه صرفاً برای خوانده شدن، از جمله نمایشنامههایی با اقتباس از آثار ادبی یا سینمایی، و نیز متنهای نظری در حوزهی درام و نقد آثار نمایشی، در این مجموعه جای میگیرند.
منتشر شد
«تراژدی سترگ مادام بوواری»
از مجموعهی جهان نمایش، شمارهی ۵۲
رمان دشوار فلوبر که گروه پیپولیکوس از روی محبت آن را زیر و رو کرد؛ نمایشنامه
نوشتهی جان نیکلسن و خاویر مارزان
ترجمهی علی آرونی
نمیشه که اِما بوواری رو با یه ترفند تو طرح داستان نجات بدیم. سرنوشتش از قبل تعیین شده ــ میشه گفت درست مثل بقیهی قهرمانهای زن تو داستانهای قرن نوزدهمی که نویسندههای مرد اونها رو به سمت خودکشی سوق دادن. بعدش چی؟ لابد میخوای آنا کارنینا رو نجات بدی و نذاری خودشو بندازه زیر قطار، اون هم با چی؟ با… چه میدونم…
از صفحهی ۱۵۵ کتاب
▫️جهان نمایش مجموعهای است از متنهایی که برای صحنهی نمایش یا دربارهی آن نوشته شدهاند. انواع نمایشنامه، چه برای اجرا و چه صرفاً برای خوانده شدن، از جمله نمایشنامههایی با اقتباس از آثار ادبی یا سینمایی، و نیز متنهای نظری در حوزهی درام و نقد آثار نمایشی، در این مجموعه جای میگیرند.
پیرو اظهارات مترجم محترم آقای مهدی هاتف در صفحهی اینستاگرام خود که در انصاف نیوز هم بازنشر یافته است، نشر نی لازم میداند به اطلاع مخاطبان خود برساند
۱. میپذیریم که وقتی کتابی قابلانتشار و ویرایشپذیر تشخیص داده میشود و با مترجم/مؤلف آن قرارداد بسته میشود، هزینهی ویرایش چون سایر هزینههای تولید کتاب برعهده ناشر است. گنجاندن مادهای در قراردادهای نشر نی مبنی بر دریافت بخشی از هزینههای ویرایش از مؤلف/مترجم از اساس اشتباه بوده است. نشر نی از بابت این اشتباه متأسف است و از همهی مؤلفان و مترجمان محترم طرف قرارداد خود و نیز عامهی مخاطبان نشر نی عذرخواهی میکند.
۲. نشر نی به طور خاص از آقای مهدی هاتف و همکاران دیگری که چنین مشکلی برایشان پیش آمده عذرخواهی میکند و وظیفهی خود میداند به نحو مقتضی موضوع را حل و جبران مافات کند.
پیرو اظهارات مترجم محترم آقای مهدی هاتف در صفحهی اینستاگرام خود که در انصاف نیوز هم بازنشر یافته است، نشر نی لازم میداند به اطلاع مخاطبان خود برساند
۱. میپذیریم که وقتی کتابی قابلانتشار و ویرایشپذیر تشخیص داده میشود و با مترجم/مؤلف آن قرارداد بسته میشود، هزینهی ویرایش چون سایر هزینههای تولید کتاب برعهده ناشر است. گنجاندن مادهای در قراردادهای نشر نی مبنی بر دریافت بخشی از هزینههای ویرایش از مؤلف/مترجم از اساس اشتباه بوده است. نشر نی از بابت این اشتباه متأسف است و از همهی مؤلفان و مترجمان محترم طرف قرارداد خود و نیز عامهی مخاطبان نشر نی عذرخواهی میکند.
۲. نشر نی به طور خاص از آقای مهدی هاتف و همکاران دیگری که چنین مشکلی برایشان پیش آمده عذرخواهی میکند و وظیفهی خود میداند به نحو مقتضی موضوع را حل و جبران مافات کند.
منتشر شد
«دیو جغرافی و دستهای دکتر زمل وایس»
از مجموعهی جهان نمایش؛ نمایشنامه (۵۱)
نوشتهی نغمه ثمینی
پیسی مینویسم دربارهی خدوجی که پشت شمشادها مشاعرشو از دست داده. خدوجی که نیست. تنهاست. تمومه. سرش درد داره. آخ که چقدر سرش درد داره. عوارض عمل لوبوتومی. برداشتن بخشی از پریفرونتال مغز. گم کردن زمان. گم شدن در زمان. و شاید دیوی هم باشه در این نمایش و یه مأمور شهربانی. من اون خدوج رو مینویسم که این خدوجی که هستم ساخته بشه. بشتابید، بشتابید امشب و همه شب، نمایش فکاهی سیاسی و انتقادی و اجتماعی و همهچیز تمام «دیو جغرافی».
ص ۶۶-۶۷ کتاب
جهان نمایش مجموعهای است از متنهایی که برای صحنهی نمایش یا دربارهی آن نوشته شدهاند. انواع نمایشنامه، چه برای اجرا و چه صرفاً برای خوانده شدن، از جمله نمایشنامههایی با اقتباس از آثار ادبی یا سینمایی، و نیز متنهای نظری در حوزهی درام و نقد آثار نمایشی، در این مجموعه جای میگیرند.
▫️بخشی از کتاب
منتشر شد
«دیو جغرافی و دستهای دکتر زمل وایس»
از مجموعهی جهان نمایش؛ نمایشنامه (۵۱)
نوشتهی نغمه ثمینی
پیسی مینویسم دربارهی خدوجی که پشت شمشادها مشاعرشو از دست داده. خدوجی که نیست. تنهاست. تمومه. سرش درد داره. آخ که چقدر سرش درد داره. عوارض عمل لوبوتومی. برداشتن بخشی از پریفرونتال مغز. گم کردن زمان. گم شدن در زمان. و شاید دیوی هم باشه در این نمایش و یه مأمور شهربانی. من اون خدوج رو مینویسم که این خدوجی که هستم ساخته بشه. بشتابید، بشتابید امشب و همه شب، نمایش فکاهی سیاسی و انتقادی و اجتماعی و همهچیز تمام «دیو جغرافی».
ص ۶۶-۶۷ کتاب
جهان نمایش مجموعهای است از متنهایی که برای صحنهی نمایش یا دربارهی آن نوشته شدهاند. انواع نمایشنامه، چه برای اجرا و چه صرفاً برای خوانده شدن، از جمله نمایشنامههایی با اقتباس از آثار ادبی یا سینمایی، و نیز متنهای نظری در حوزهی درام و نقد آثار نمایشی، در این مجموعه جای میگیرند.
▫️بخشی از کتاب
منتشر شد
«شبیه عشق»
از مجموعهی جهان نمایش؛ نمایشنامه (۴۷)
نوشتهی والنتین کراسناگوروف
ترجمهی ماندانا مجیدی
○ من نشستم و نشستم تا اینکه یه دفعه این فکر به سرم زد: شما الان میرین و من دیگه هیچوقتِ هیچوقت شما رو نمیبینم. تصور کردم که شما الان تنهایی بلند میشین و میرین به اتاق خالی و سوتوکور خودتون، و فهمیدم اگه شما برین من دیگه به هیچ شکل نمیتونم کمکتون کنم. یهو از جام بلند شدم و اومدم طرف شما بدون اینکه چیزی رو سنجیده باشم. فقط نزدیک شدم.
ص ۳۶
جهان نمایش مجموعهای است از متنهایی که برای صحنهی نمایش یا دربارهی آن نوشته شدهاند. انواع نمایشنامه، چه برای اجرا و چه صرفاً برای خوانده شدن، از جمله نمایشنامههایی با اقتباس از آثار ادبی یا سینمایی، و نیز متنهای نظری در حوزهی درام و نقد آثار نمایشی، در این مجموعه جای میگیرند.
▫️بخشی از کتاب
منتشر شد
«شبیه عشق»
از مجموعهی جهان نمایش؛ نمایشنامه (۴۷)
نوشتهی والنتین کراسناگوروف
ترجمهی ماندانا مجیدی
○ من نشستم و نشستم تا اینکه یه دفعه این فکر به سرم زد: شما الان میرین و من دیگه هیچوقتِ هیچوقت شما رو نمیبینم. تصور کردم که شما الان تنهایی بلند میشین و میرین به اتاق خالی و سوتوکور خودتون، و فهمیدم اگه شما برین من دیگه به هیچ شکل نمیتونم کمکتون کنم. یهو از جام بلند شدم و اومدم طرف شما بدون اینکه چیزی رو سنجیده باشم. فقط نزدیک شدم.
ص ۳۶
جهان نمایش مجموعهای است از متنهایی که برای صحنهی نمایش یا دربارهی آن نوشته شدهاند. انواع نمایشنامه، چه برای اجرا و چه صرفاً برای خوانده شدن، از جمله نمایشنامههایی با اقتباس از آثار ادبی یا سینمایی، و نیز متنهای نظری در حوزهی درام و نقد آثار نمایشی، در این مجموعه جای میگیرند.
▫️بخشی از کتاب
منتشر شد
«دون ژوان»
از مجموعهی جهان نمایش؛ نمایشنامه (۴۵)
ولفگانگ آمادئوس موتسارت و لورنتسو دا پونته
ترجمهی حسین قدسی
● بیا اینجا تا برایت بگویم. از لحظهای که از هم جدا شدیم ماجراهای جالبی اتفاق افتاده، اما اینها را بعداً برایت خواهم گفت. الان فقط یک چیز را برایت میگویم.
○ قطعاً دربارهی یک زن است.
● شک داشتی؟
ص ۸۱ کتاب
جهان نمایش مجموعهای است از متنهایی که برای صحنهی نمایش یا دربارهی آن نوشته شدهاند. انواع نمایشنامه، چه برای اجرا و چه صرفاً برای خوانده شدن، از جمله نمایشنامههایی با اقتباس از آثار ادبی یا سینمایی، و نیز متنهای نظری در حوزهی درام و نقد آثار نمایشی، در این مجموعه جای میگیرند.
▫️بخشی از کتاب
منتشر شد
«دون ژوان»
از مجموعهی جهان نمایش؛ نمایشنامه (۴۵)
ولفگانگ آمادئوس موتسارت و لورنتسو دا پونته
ترجمهی حسین قدسی
● بیا اینجا تا برایت بگویم. از لحظهای که از هم جدا شدیم ماجراهای جالبی اتفاق افتاده، اما اینها را بعداً برایت خواهم گفت. الان فقط یک چیز را برایت میگویم.
○ قطعاً دربارهی یک زن است.
● شک داشتی؟
ص ۸۱ کتاب
جهان نمایش مجموعهای است از متنهایی که برای صحنهی نمایش یا دربارهی آن نوشته شدهاند. انواع نمایشنامه، چه برای اجرا و چه صرفاً برای خوانده شدن، از جمله نمایشنامههایی با اقتباس از آثار ادبی یا سینمایی، و نیز متنهای نظری در حوزهی درام و نقد آثار نمایشی، در این مجموعه جای میگیرند.
▫️بخشی از کتاب
ولی چه خدایی یونگ را به هیجان میآورد؟ یکی از درونمایههای آثار یونگ این است که خدا مرده است. یونگ از این لحاظ پیرو نیچه است که مرگ خدا را اعلام کرد، و در نخستین نگاه اینطور به نظر میرسد که یونگ از بیخدایی نیچه حمایت میکند.
یونگ باور داشت خدا مرده است زیرا ما او را با زهد و پرهیزکاری افراطی کشتهایم. ما خدا را سطحی، تنگنظر و خوب ساختهایم. این مسئله جانمندی و دیرپایی خداوند را سرکوب و خاموش کرده است؛ زندگی الهی با اخلاقگرایی افراطی تحلیل رفته و فرسوده شده است. به عبارت دیگر، اشتیاق ساختن خدا بر اساس برترین آرمانهای اخلاقیمان دربارهی کمال، اثری سستیآور و ناتوانکننده بر تصویر الهی داشته است. میان تصویر ما از خداوند و واقعیت درکناشدنی خداوند فاصلهی زیادی افتاده و این مسئله به جدایی تصویر از واقعیت و تهی شدنش از معنا منجر شده است، تصویری که به دلیل ساختگیبودن و باورناپذیربودنش در شرف فروپاشی است.
ما صحبت از مرگ خدا را به میان آوردهایم چون تصویر ما ضعیف است و نمیتواند همهی عظمت ماهیت الهی را در خود جای دهد. یونگ و نیچه در این باره توافق کامل دارند. ما الوهیت را به «بشر»ی اخلاقی در بهشت که بر اورنگی طلایی بر فراز آسمانها نشسته فروکاستهایم. چنین الوهیتی مرده است و با این حال، خداوند نمیتواند بمیرد چون خداوند نامیرا است. شاید تصویر خداوند مرده، در حالی که زندگیاش در جای دیگری جریان دارد و در انتظار دوباره زادهشدن است. آثار یونگ این بحث را مطرح میکنند که زایش دوبارهی خدای مرده، از اعماق و از تالارهای زهدانگونه و تاریک زمین خواهد بود. از نگاه یونگ، خدای «آسماننشین» سقوط کرده و اندیشهی خداوند از اعماق، از سرزمین ذهن ناخودآگاه، دوباره سر بر خواهد آورد.
خداوند در رؤیای یونگ در دشتی مجاور گورستان کلیسای پدرش «دفن» شده است. خداوند در زیر زمین، سوگناک، بیحرکت و وحشتآفرین ــ ولی همچنان زنده ــ است. تصویر ترسناک تکچشمی که بیحرکت به بالا خیره شده، بر وحشت موجود در رؤیا میافزاید. این ارجاعی نمادین به چشم خدا است (زکریای نبی ۴: ۱۰)، تصویری کهننمونهای مرتبط با وحشت از نزدیک مورد مشاهده بودن از سوی ابدیت. ولی این خدا از چشمی که بر آن تنه است «میبیند». ما تصور کردهایم از نگاه و داوری خداوند گریختهایم ولی او همچنان با همان همهچیزدانی گذشتهْ ما را زیر نظر دارد.
از کتابِ «چگونه یونگ بخوانیم»
ویراستار مجموعه: سایمون کریچلی
دیوید تیسی
ترجمهی سپیده حبیب
یونگ باور داشت خدا مرده است زیرا ما او را با زهد و پرهیزکاری افراطی کشتهایم. ما خدا را سطحی، تنگنظر و خوب ساختهایم. این مسئله جانمندی و دیرپایی خداوند را سرکوب و خاموش کرده است؛ زندگی الهی با اخلاقگرایی افراطی تحلیل رفته و فرسوده شده است. به عبارت دیگر، اشتیاق ساختن خدا بر اساس برترین آرمانهای اخلاقیمان دربارهی کمال، اثری سستیآور و ناتوانکننده بر تصویر الهی داشته است. میان تصویر ما از خداوند و واقعیت درکناشدنی خداوند فاصلهی زیادی افتاده و این مسئله به جدایی تصویر از واقعیت و تهی شدنش از معنا منجر شده است، تصویری که به دلیل ساختگیبودن و باورناپذیربودنش در شرف فروپاشی است.
ما صحبت از مرگ خدا را به میان آوردهایم چون تصویر ما ضعیف است و نمیتواند همهی عظمت ماهیت الهی را در خود جای دهد. یونگ و نیچه در این باره توافق کامل دارند. ما الوهیت را به «بشر»ی اخلاقی در بهشت که بر اورنگی طلایی بر فراز آسمانها نشسته فروکاستهایم. چنین الوهیتی مرده است و با این حال، خداوند نمیتواند بمیرد چون خداوند نامیرا است. شاید تصویر خداوند مرده، در حالی که زندگیاش در جای دیگری جریان دارد و در انتظار دوباره زادهشدن است. آثار یونگ این بحث را مطرح میکنند که زایش دوبارهی خدای مرده، از اعماق و از تالارهای زهدانگونه و تاریک زمین خواهد بود. از نگاه یونگ، خدای «آسماننشین» سقوط کرده و اندیشهی خداوند از اعماق، از سرزمین ذهن ناخودآگاه، دوباره سر بر خواهد آورد.
خداوند در رؤیای یونگ در دشتی مجاور گورستان کلیسای پدرش «دفن» شده است. خداوند در زیر زمین، سوگناک، بیحرکت و وحشتآفرین ــ ولی همچنان زنده ــ است. تصویر ترسناک تکچشمی که بیحرکت به بالا خیره شده، بر وحشت موجود در رؤیا میافزاید. این ارجاعی نمادین به چشم خدا است (زکریای نبی ۴: ۱۰)، تصویری کهننمونهای مرتبط با وحشت از نزدیک مورد مشاهده بودن از سوی ابدیت. ولی این خدا از چشمی که بر آن تنه است «میبیند». ما تصور کردهایم از نگاه و داوری خداوند گریختهایم ولی او همچنان با همان همهچیزدانی گذشتهْ ما را زیر نظر دارد.
از کتابِ «چگونه یونگ بخوانیم»
ویراستار مجموعه: سایمون کریچلی
دیوید تیسی
ترجمهی سپیده حبیب
چاپ سوم منتشر شد
«تاریخ سیاست خارجی ایران»
از صفویه تا پایان پهلوی اول / ۸۷۹ تا ۱۳۲۰ شمسی
نوشتهی روحالله رمضانی
ترجمهی روحالله اسلامی و زینب پزشکیان
تاریخ سیاست خارجی ایران از زمان روی کار آمدن صفویان تا پایان سلطنت رضاشاه، به پژوهش و قلم روحالله رمضانی، در کتاب حاضر بررسی شده است. رمضانی در این اثر، علاوه بر توصیف نظاممند و تحلیل انتقادی تاریخ سیاست خارجی ایران، اسناد دست اول و منابع آرشیوی قابل توجهی را بررسی کرده و، از آن مهمتر، مبنایی نظری را با عنوان «مدل تعامل سهجانبهی پویا» طرح کرده است.
در این کتاب، تلاش نخبگان سیاسی برای ماندگاری کشور و پیگیری منافع ملی ایران از منظری آرمانگرایانه در شبکههای قدرت داخلی، منطقهای و بینالمللی بررسی شده است. رمضانی نخستین پژوهشگر دانشگاهی و صاحبسبک در موضوع سیاست خارجی کشورهای در حال توسعه با تمرکز بر ایران بود و آنچه در دست دارید اولین پژوهش علمی در باب سیاست خارجی ایران است.
▫️بخشی از کتاب
چاپ سوم منتشر شد
«تاریخ سیاست خارجی ایران»
از صفویه تا پایان پهلوی اول / ۸۷۹ تا ۱۳۲۰ شمسی
نوشتهی روحالله رمضانی
ترجمهی روحالله اسلامی و زینب پزشکیان
تاریخ سیاست خارجی ایران از زمان روی کار آمدن صفویان تا پایان سلطنت رضاشاه، به پژوهش و قلم روحالله رمضانی، در کتاب حاضر بررسی شده است. رمضانی در این اثر، علاوه بر توصیف نظاممند و تحلیل انتقادی تاریخ سیاست خارجی ایران، اسناد دست اول و منابع آرشیوی قابل توجهی را بررسی کرده و، از آن مهمتر، مبنایی نظری را با عنوان «مدل تعامل سهجانبهی پویا» طرح کرده است.
در این کتاب، تلاش نخبگان سیاسی برای ماندگاری کشور و پیگیری منافع ملی ایران از منظری آرمانگرایانه در شبکههای قدرت داخلی، منطقهای و بینالمللی بررسی شده است. رمضانی نخستین پژوهشگر دانشگاهی و صاحبسبک در موضوع سیاست خارجی کشورهای در حال توسعه با تمرکز بر ایران بود و آنچه در دست دارید اولین پژوهش علمی در باب سیاست خارجی ایران است.
▫️بخشی از کتاب
منتشر شد
«دور از آشوب جهان»
نمایشنامه؛ اقتباسی از رمان دور از آشوب جهان اثر تامس هاردی
از مجموعهی جهان نمایش؛ شمارهی ۴۹
نوشتهی مارک هیلی
ترجمهی حسین قدسی
● من ترجیح میدم سؤالهای قانونیمو از کشیش بپرسم، سؤالهای پزشکی رو از وکیل، سؤالهای تجاری رو از دکتر، و سؤالهای اخلاقی رو از مباشرم که تو باشی.
○ و سؤالهای عشقی رو از کی؟
● از خودم.
از صفحهی ۱۶۲ کتاب
جهان نمایش مجموعهای است از متنهایی که برای صحنهی نمایش یا دربارهی آن نوشته شدهاند. انواع نمایشنامه، چه برای اجرا و چه صرفاً برای خوانده شدن، از جمله نمایشنامههایی با اقتباس از آثار ادبی یا سینمایی، و نیز متنهای نظری در حوزهی درام و نقد آثار نمایشی، در این مجموعه جای میگیرند.
▫️بخشی از کتاب
منتشر شد
«دور از آشوب جهان»
نمایشنامه؛ اقتباسی از رمان دور از آشوب جهان اثر تامس هاردی
از مجموعهی جهان نمایش؛ شمارهی ۴۹
نوشتهی مارک هیلی
ترجمهی حسین قدسی
● من ترجیح میدم سؤالهای قانونیمو از کشیش بپرسم، سؤالهای پزشکی رو از وکیل، سؤالهای تجاری رو از دکتر، و سؤالهای اخلاقی رو از مباشرم که تو باشی.
○ و سؤالهای عشقی رو از کی؟
● از خودم.
از صفحهی ۱۶۲ کتاب
جهان نمایش مجموعهای است از متنهایی که برای صحنهی نمایش یا دربارهی آن نوشته شدهاند. انواع نمایشنامه، چه برای اجرا و چه صرفاً برای خوانده شدن، از جمله نمایشنامههایی با اقتباس از آثار ادبی یا سینمایی، و نیز متنهای نظری در حوزهی درام و نقد آثار نمایشی، در این مجموعه جای میگیرند.
▫️بخشی از کتاب
منتشر شد
«فرانکلین دی. روزولت»
نوشتهی ام جی هیل
ترجمهی فاطمه شاهی
فرانکلین روزولت (۱۸۸۲-۱۹۴۵) بهعنوان یگانه فردی که چهار دوره به مقام ریاستجمهوری امریکا رسید، با قدرت رهبری کمنظیر و تدابیر هوشمندانهی خود این کشور را از دو بحران عظیم قرن بیستم ــ رکود بزرگ و جنگ جهانی دوم ــ نجات داد و بدین منظور حوزهی اختیارات دولت فدرال را با اجرای سلسلهای از برنامههای اصلاحی، موسوم به «طرح نو»، به نحو بیسابقهای وسعت بخشید. روزولت در این راه با فراز و فرودهای بسیار مواجه شد و مانعتراشیهای بسیار دید، اما عقب ننشست و همراه با شماری از مشاوران خود پایههای امریکای مدرنی را مستحکم ساخت که نیمهی دوم قرن بیستم سخت تحت تأثیر نفوذ اقتصادی و سیاسی آن قرار گرفت. در این کتاب نویسنده علاوه بر شرح احوال روزولت، نمایی کلی از اوضاع تیرهوتار ایالات متحده در سالهای شکلگیری زندگی حرفهای او ترسیم میکند و سپس خط سیر تحولات سیاسی و اجتماعی امریکا را به موازات اقدامات متهورانهی وی در مقام رئیسجمهور (۱۹۳۳-۱۹۴۵) پی میگیرد.
▫️بخشی از کتاب
منتشر شد
«فرانکلین دی. روزولت»
نوشتهی ام جی هیل
ترجمهی فاطمه شاهی
فرانکلین روزولت (۱۸۸۲-۱۹۴۵) بهعنوان یگانه فردی که چهار دوره به مقام ریاستجمهوری امریکا رسید، با قدرت رهبری کمنظیر و تدابیر هوشمندانهی خود این کشور را از دو بحران عظیم قرن بیستم ــ رکود بزرگ و جنگ جهانی دوم ــ نجات داد و بدین منظور حوزهی اختیارات دولت فدرال را با اجرای سلسلهای از برنامههای اصلاحی، موسوم به «طرح نو»، به نحو بیسابقهای وسعت بخشید. روزولت در این راه با فراز و فرودهای بسیار مواجه شد و مانعتراشیهای بسیار دید، اما عقب ننشست و همراه با شماری از مشاوران خود پایههای امریکای مدرنی را مستحکم ساخت که نیمهی دوم قرن بیستم سخت تحت تأثیر نفوذ اقتصادی و سیاسی آن قرار گرفت. در این کتاب نویسنده علاوه بر شرح احوال روزولت، نمایی کلی از اوضاع تیرهوتار ایالات متحده در سالهای شکلگیری زندگی حرفهای او ترسیم میکند و سپس خط سیر تحولات سیاسی و اجتماعی امریکا را به موازات اقدامات متهورانهی وی در مقام رئیسجمهور (۱۹۳۳-۱۹۴۵) پی میگیرد.
▫️بخشی از کتاب
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▫️نوام چامسکی در برابر میشل فوکو: دیکتاتوری پرولتاریا
- اگر به این نتیجه برسم که به قدرت رسیدن پرولتاریا به یک دولت پلیسی تروریستی میانجامد، که در آن آزادی و کرامت و روابط سالم انسانی ویران میشود، در این صورت طرفدار این نیستم که پرولتاریا قدرت را به دست بگیرد، به باور من، در واقع تنها دلیل اینکه چنین چیزی را بخواهیم اینست که، به درست یا غلط تصور میکنیم برخی از ارزشهای بنیادی انسانی از راه این انتقال قدرت به دست میآیند.
- هنگامی که پرولتاریا قدرت را به دست میگیرد، کاملاً ممکن است که پرولتاریا نسبت به طبقهای اعمال قدرت کند که قدرتی خشن، دیکتاتوری و حتی خونین را از آن گرفته است. من متوجه نمیشوم چه نقدی میتوان به این امر وارد کرد. اما اگر از من بپرسید در چه صورتی پرولتاریا قدرتی خونین، استبدادی و ناعادلانه را بر خودش هم اعمال میکند، در این صورت خواهم گفت این امر تنها در صورتی رخ خواهد داد که پرولتاریا واقعاً به قدرت نرسیده باشد، بلکه طبقهای بیرون از پرولتاریا، یا گروهی از مردم درون پرولتاریا، یا مؤلفههای یک بوروکراسی یا خرده بورژوازی قدرت را به دست گرفته باشد.
ترجمه ایمان همتی
تهیه و تنظیم: نشر نی
- اگر به این نتیجه برسم که به قدرت رسیدن پرولتاریا به یک دولت پلیسی تروریستی میانجامد، که در آن آزادی و کرامت و روابط سالم انسانی ویران میشود، در این صورت طرفدار این نیستم که پرولتاریا قدرت را به دست بگیرد، به باور من، در واقع تنها دلیل اینکه چنین چیزی را بخواهیم اینست که، به درست یا غلط تصور میکنیم برخی از ارزشهای بنیادی انسانی از راه این انتقال قدرت به دست میآیند.
- هنگامی که پرولتاریا قدرت را به دست میگیرد، کاملاً ممکن است که پرولتاریا نسبت به طبقهای اعمال قدرت کند که قدرتی خشن، دیکتاتوری و حتی خونین را از آن گرفته است. من متوجه نمیشوم چه نقدی میتوان به این امر وارد کرد. اما اگر از من بپرسید در چه صورتی پرولتاریا قدرتی خونین، استبدادی و ناعادلانه را بر خودش هم اعمال میکند، در این صورت خواهم گفت این امر تنها در صورتی رخ خواهد داد که پرولتاریا واقعاً به قدرت نرسیده باشد، بلکه طبقهای بیرون از پرولتاریا، یا گروهی از مردم درون پرولتاریا، یا مؤلفههای یک بوروکراسی یا خرده بورژوازی قدرت را به دست گرفته باشد.
ترجمه ایمان همتی
تهیه و تنظیم: نشر نی
چاپ بیستونهم منتشر شد
«جامعهشناسی خودکامگی»
تحلیل جامعهشناختی ضحاک ماردوش
علی رضاقلی
… نظام سیاسی ایران از میان انواع نظامهای شناختهشده، نظام خودکامگی بوده است، یعنی نظامی که بهظاهر یک نفر، بدون ضابطه و قانون، خواستههای خود را تحمیل میکند… در نظام خودکامگی ترس جانمایهٔ رابطهٔ بین پادشاه و مردم است. فردوسی در داستان «ضحاک ماردوش» دو مار را که مغز انسانها خوراکشان است نماد این خودکامگی قرار میدهد و آرزوی استقرار نظامی استوار و شاهی دادگستر و مردمانی دلآگاه و عدالتپرور را در سر میپرورد. اما چه میشود که ریشههای خودکامگی همچنان در اعماق تاریخ ما میپاید و میماند. جامعهشناسی خودکامگی از خلال هزارتوهای تاریخِ دیرسال ایران و ایرانیان، به جستوجوی علل و عوارض دیرپایی و ماندگاری خودکامگی در نظام سیاسی و فکری میپردازد و با جستوجو در اخبار و احوال تاریخی و با توجه به نظریههای نوین جامعهشناسی سعی در یافتن و تبیین و تعریف آبشخور خودکامگی دارد.
▫️بخشی از کتاب
چاپ بیستونهم منتشر شد
«جامعهشناسی خودکامگی»
تحلیل جامعهشناختی ضحاک ماردوش
علی رضاقلی
… نظام سیاسی ایران از میان انواع نظامهای شناختهشده، نظام خودکامگی بوده است، یعنی نظامی که بهظاهر یک نفر، بدون ضابطه و قانون، خواستههای خود را تحمیل میکند… در نظام خودکامگی ترس جانمایهٔ رابطهٔ بین پادشاه و مردم است. فردوسی در داستان «ضحاک ماردوش» دو مار را که مغز انسانها خوراکشان است نماد این خودکامگی قرار میدهد و آرزوی استقرار نظامی استوار و شاهی دادگستر و مردمانی دلآگاه و عدالتپرور را در سر میپرورد. اما چه میشود که ریشههای خودکامگی همچنان در اعماق تاریخ ما میپاید و میماند. جامعهشناسی خودکامگی از خلال هزارتوهای تاریخِ دیرسال ایران و ایرانیان، به جستوجوی علل و عوارض دیرپایی و ماندگاری خودکامگی در نظام سیاسی و فکری میپردازد و با جستوجو در اخبار و احوال تاریخی و با توجه به نظریههای نوین جامعهشناسی سعی در یافتن و تبیین و تعریف آبشخور خودکامگی دارد.
▫️بخشی از کتاب
چاپ چهلوششم منتشر شد
«جامعهشناسی نخبهکشی»
قائم مقام/ امیرکبیر/ مصدق
علی رضاقلی
آیا تغییر و اصلاح در ساخت و بافت جوامع به دست نخبگان و از بالا انجام میشود یا بر اثر تحول در زمینه و بستر اجتماعی و از پایین؟ در دو سدهی اخیر برخی از نخبگان سیاسی ایران میخواستهاند در ساخت و بافت جامعهای که بر صدر آن قرار میگرفتهاند اصلاحاتی بکنند و تغییراتی دهند، گرچه اینان در وجدان تاریخی توفیقاتی بهدست آوردند و نامشان به نیکی بر صفحهی روزگار برجا ماند اما خود قربانی خواستها و بستر نامساعد اجتماعی شدند. نمونهی بارز آن میرزاتقیخان امیرکبیر است و پیش از او میرزا ابوالقاسم قائممقام و پس از او دکتر محمد مصدق. این سه تن نه در خواست و اراده تنها بودند و نه در نتیجهای که عایدشان شد. در این کتاب عوامل و عوارض درونی و بیرونی و روشهای بیرون راندهشدن اینان از گود بررسی و سعی شده است عوامل و موانع توسعهی سیاسی و اجتماعی ایران شناخته شود.
▫️بخشی از کتاب
چاپ چهلوششم منتشر شد
«جامعهشناسی نخبهکشی»
قائم مقام/ امیرکبیر/ مصدق
علی رضاقلی
آیا تغییر و اصلاح در ساخت و بافت جوامع به دست نخبگان و از بالا انجام میشود یا بر اثر تحول در زمینه و بستر اجتماعی و از پایین؟ در دو سدهی اخیر برخی از نخبگان سیاسی ایران میخواستهاند در ساخت و بافت جامعهای که بر صدر آن قرار میگرفتهاند اصلاحاتی بکنند و تغییراتی دهند، گرچه اینان در وجدان تاریخی توفیقاتی بهدست آوردند و نامشان به نیکی بر صفحهی روزگار برجا ماند اما خود قربانی خواستها و بستر نامساعد اجتماعی شدند. نمونهی بارز آن میرزاتقیخان امیرکبیر است و پیش از او میرزا ابوالقاسم قائممقام و پس از او دکتر محمد مصدق. این سه تن نه در خواست و اراده تنها بودند و نه در نتیجهای که عایدشان شد. در این کتاب عوامل و عوارض درونی و بیرونی و روشهای بیرون راندهشدن اینان از گود بررسی و سعی شده است عوامل و موانع توسعهی سیاسی و اجتماعی ایران شناخته شود.
▫️بخشی از کتاب