برای تشخیص اینکه چیزی زیباست یا نه، تصور را نه به کمک فاهمه به عین برای شناخت، بلکه به کمک قوهی متخیله (شاید متحد با فاهمه) به ذهن و احساس لذت و الم آن نسبت میدهیم. بنابراین حکم ذوقی بههیچوجه نه یک حکمِ شناختی و در نتیجه منطقی بلکه [حکمی] زیباشناختی است که از آن چنین برمیآید که مبنای ایجابی آن فقط میتواند مبنایی ذهنی باشد. هر نسبت تصورات، حتی هر نسبت ادارکات حسی، ممکن است عینی باشد (که در این صورت دال بر [عنصر] واقعیِ یک تصور تجربی است) مگر نسبت [تصورات] با احساس لذت و الم که دال بر هیچ چیزی در عین نیست بلکه، در اثر آن، ذهن چگونگی متأثر شدنش از تصور را احساس میکند.
درک یک ساختمان قانونمند و غایتمند به کمک قوهی شناسایی شخص (از طریق تصوری روشن یا آشفته) بهکلی متفاوت است از آگاهی از این تصور همراه با حس رضایت. در اینجا تصور یکسره با ذهن و با احساساش از زندگی، تحت نام احساس لذت یا الم نسبت دارد که یک قوهی کاملاً مخصوص تمیز و داوری را بنیاد مینهد که هیچ چیزی به شناخت نمیافزاید.
از کتابِ نقد قوهی حکم
ایمانوئل کانت
ترجمهی عبدالکریم رشیدیان
برای تشخیص اینکه چیزی زیباست یا نه، تصور را نه به کمک فاهمه به عین برای شناخت، بلکه به کمک قوهی متخیله (شاید متحد با فاهمه) به ذهن و احساس لذت و الم آن نسبت میدهیم. بنابراین حکم ذوقی بههیچوجه نه یک حکمِ شناختی و در نتیجه منطقی بلکه [حکمی] زیباشناختی است که از آن چنین برمیآید که مبنای ایجابی آن فقط میتواند مبنایی ذهنی باشد. هر نسبت تصورات، حتی هر نسبت ادارکات حسی، ممکن است عینی باشد (که در این صورت دال بر [عنصر] واقعیِ یک تصور تجربی است) مگر نسبت [تصورات] با احساس لذت و الم که دال بر هیچ چیزی در عین نیست بلکه، در اثر آن، ذهن چگونگی متأثر شدنش از تصور را احساس میکند.
درک یک ساختمان قانونمند و غایتمند به کمک قوهی شناسایی شخص (از طریق تصوری روشن یا آشفته) بهکلی متفاوت است از آگاهی از این تصور همراه با حس رضایت. در اینجا تصور یکسره با ذهن و با احساساش از زندگی، تحت نام احساس لذت یا الم نسبت دارد که یک قوهی کاملاً مخصوص تمیز و داوری را بنیاد مینهد که هیچ چیزی به شناخت نمیافزاید.
از کتابِ نقد قوهی حکم
ایمانوئل کانت
ترجمهی عبدالکریم رشیدیان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▫️خوشبینی از منظر سایمون کریچلی
خوشبینترین فیلسوف تاریخ کیست؟
شاید شادترین فیلسوف در تاریخ فلسفه، دیوید هیوم باشد. و هیوم یک مثال هیجانانگیز است زیرا هیوم خداناباور است و به عنوان یک خداناباور هم میمیرد، آدام اسمیت با پزشکِ هیوم مکاتبه داشته، و واژهای که در این مکاتبات دائما حضور دارد شادی، حس طنز قوی هیوم، طنز هیوم و شادی هیوم است، و دو بار جیمز بازول او را ملاقات میکند، که زندگینامه نویس ساموئل جانسون بوده، زیرا بازول احساس اهانت میکند وقتی هیوم به عنوان یک خداناباور در حال مرگ بوده، و او باور نمیکرده که هیوم بتواند به عنوان یک شکاک بمیرد. و هیوم با حس طنزش او را میپذیرد، آنها صحبت میکنند، و هیوم بر دیدگاهاش باقی میماند، اما به بازول بیاحترامی نمیکند، و در جایی ثبت شده که بازول به هیوم میگوید که دست کم امکان این را نمیپذیری که روح جاودانه باشد؟ و هیوم در پاسخ میگوید اگر من قطعهای زغال را بر آتش بیندازم، ممکن است آتش نگیرد. و این نزدیکترین پاسخ است.
ترجمهٔ ایمان همتی
تهیه و تنظیم: نشر نی
▫️خوشبینی از منظر سایمون کریچلی
خوشبینترین فیلسوف تاریخ کیست؟
شاید شادترین فیلسوف در تاریخ فلسفه، دیوید هیوم باشد. و هیوم یک مثال هیجانانگیز است زیرا هیوم خداناباور است و به عنوان یک خداناباور هم میمیرد، آدام اسمیت با پزشکِ هیوم مکاتبه داشته، و واژهای که در این مکاتبات دائما حضور دارد شادی، حس طنز قوی هیوم، طنز هیوم و شادی هیوم است، و دو بار جیمز بازول او را ملاقات میکند، که زندگینامه نویس ساموئل جانسون بوده، زیرا بازول احساس اهانت میکند وقتی هیوم به عنوان یک خداناباور در حال مرگ بوده، و او باور نمیکرده که هیوم بتواند به عنوان یک شکاک بمیرد. و هیوم با حس طنزش او را میپذیرد، آنها صحبت میکنند، و هیوم بر دیدگاهاش باقی میماند، اما به بازول بیاحترامی نمیکند، و در جایی ثبت شده که بازول به هیوم میگوید که دست کم امکان این را نمیپذیری که روح جاودانه باشد؟ و هیوم در پاسخ میگوید اگر من قطعهای زغال را بر آتش بیندازم، ممکن است آتش نگیرد. و این نزدیکترین پاسخ است.
ترجمهٔ ایمان همتی
تهیه و تنظیم: نشر نی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▫️آرامش از منظر سایمون کریچلی
کدام فیلسوف بیشترین آرامش را به شما میدهد؟
احتمالاً اپیکور. اپیکور همچنان که خود آن را مینامد، یک درمان چهار بخشی دارد. از مرگ نترس. از خدا نترس. آنچه خوب است به سادگی به دست میآید. و آنچه دردناک است به آسانی میتوان تحملاش کرد. این اندیشه خیلی جالب است. پیشتر دربارهٔ این ایده که نباید از مرگ ترسید، صحبت کردم. نکتهٔ اپیکوری، پذیرش مرگ خود به صورتی شادمانه و بدون عطشی چندلایه برای زندگی پس از مرگ است. از خدا نترس، خب هیچ خدای بزرگ انتقامجوی خشمگینی برای ایپکوریها وجود ندارد. خدایان در جایی هستند اما آنقدرها مهم نیستند. آنچه خوب است به سادگی به دست میآید، و آنچه را دردناک است به سادگی میتوان تحمل کرد. هنگامی که بیشتر افراد دربارهٔ اپیکور و اپیکوریسم فکر میکنند، به کسی فکر میکنند که در پی لذت است. این کاملاً نادرست است. وقتی از اپیکور پرسیدند چه چیزی به او لذت میدهد، او گفت یک کیک بالی و یک لیوان آب. شاید گاهی با تکهای پنیر. و این بیش از اندازه هم هست. اپیکوری بودن به معنای حداقل کردن لذات فرد است.
ترجمهٔ ایمان همتی
تهیه و تنظیم: نشر نی
▫️آرامش از منظر سایمون کریچلی
کدام فیلسوف بیشترین آرامش را به شما میدهد؟
احتمالاً اپیکور. اپیکور همچنان که خود آن را مینامد، یک درمان چهار بخشی دارد. از مرگ نترس. از خدا نترس. آنچه خوب است به سادگی به دست میآید. و آنچه دردناک است به آسانی میتوان تحملاش کرد. این اندیشه خیلی جالب است. پیشتر دربارهٔ این ایده که نباید از مرگ ترسید، صحبت کردم. نکتهٔ اپیکوری، پذیرش مرگ خود به صورتی شادمانه و بدون عطشی چندلایه برای زندگی پس از مرگ است. از خدا نترس، خب هیچ خدای بزرگ انتقامجوی خشمگینی برای ایپکوریها وجود ندارد. خدایان در جایی هستند اما آنقدرها مهم نیستند. آنچه خوب است به سادگی به دست میآید، و آنچه را دردناک است به سادگی میتوان تحمل کرد. هنگامی که بیشتر افراد دربارهٔ اپیکور و اپیکوریسم فکر میکنند، به کسی فکر میکنند که در پی لذت است. این کاملاً نادرست است. وقتی از اپیکور پرسیدند چه چیزی به او لذت میدهد، او گفت یک کیک بالی و یک لیوان آب. شاید گاهی با تکهای پنیر. و این بیش از اندازه هم هست. اپیکوری بودن به معنای حداقل کردن لذات فرد است.
ترجمهٔ ایمان همتی
تهیه و تنظیم: نشر نی
منتشر شد
«اخلاق اسپینوزا؛ راهنمای خواننده»
نوشتهی جی تامس کوک
ترجمهی علی حسن زاده
کتاب اخلاق اسپینوزا یکی از شاهکارهای بلامنازع فلسفهی مدرن متقدم است. اسپینوزا، این بهدیدهی برخی بتشکن نستوه و بهدیدهی برخی بتگر سرمست، در کتاب نهچندان مطول اخلاق شرحی آیینستیز از خدا، نگرشی نوین در باب نسبت ذهن و جسم، نظریهای نظاممند دربارهی عواطف و قواعدی برای فضیلت و سعادت بشری به دست میدهد. جِی، تامس کوک در کتاب اخلاقِ اسپینوزا؛ راهنمای خواننده پسزمینهی تاریخی و فلسفی نگارش کتاب و مضامین مهم آن را توضیح میدهد. سپس با ارجاع مدام به متن فیلسوف میکوشد خواننده را به فهمی روشن از آن برساند و در نهایت دربارهی تأثیر این اثر فلسفی کلاسیک بر فیلسوفان دیگر سخن میگوید. کتاب راهنمای حاضر، دریچهی مناسب برای ورود به جهان جذاب اخلاق را به روی همهی دانشآموزان فلسفه و الهیات میگشاید.
▫️بخشی از کتاب
منتشر شد
«اخلاق اسپینوزا؛ راهنمای خواننده»
نوشتهی جی تامس کوک
ترجمهی علی حسن زاده
کتاب اخلاق اسپینوزا یکی از شاهکارهای بلامنازع فلسفهی مدرن متقدم است. اسپینوزا، این بهدیدهی برخی بتشکن نستوه و بهدیدهی برخی بتگر سرمست، در کتاب نهچندان مطول اخلاق شرحی آیینستیز از خدا، نگرشی نوین در باب نسبت ذهن و جسم، نظریهای نظاممند دربارهی عواطف و قواعدی برای فضیلت و سعادت بشری به دست میدهد. جِی، تامس کوک در کتاب اخلاقِ اسپینوزا؛ راهنمای خواننده پسزمینهی تاریخی و فلسفی نگارش کتاب و مضامین مهم آن را توضیح میدهد. سپس با ارجاع مدام به متن فیلسوف میکوشد خواننده را به فهمی روشن از آن برساند و در نهایت دربارهی تأثیر این اثر فلسفی کلاسیک بر فیلسوفان دیگر سخن میگوید. کتاب راهنمای حاضر، دریچهی مناسب برای ورود به جهان جذاب اخلاق را به روی همهی دانشآموزان فلسفه و الهیات میگشاید.
▫️بخشی از کتاب
انقلاب مشروطیت یکی از بزرگترین رویدادهای سیاسی در ایران سدهٔ بیستم بود. آن جنبش به زندگی حکومتی خودکامه پایان بخشید، شاه را که با نیروی نظامی بر مجلس تاخته و قانون اساسی را پایمال کرده بود، به زور اسلحه از تخت فرمانروایی برداشت و برجایش حاکم خردسالی را نشاند که بنا بود در چارچوب قانون و بطور محدود سلطنت کند. همپای تحولات سیاسی، مشروطی پیکرهٔ جامعه ایران را دگرگون کرد. در میانهٔ خیزاب انقلاب، انسانهایی که به گروههای حکومتگر وابستگی نداشتند و در نوشتههای رسمی زمانه چندان نام و نشانی از آنها نبود، به میدان پیکار سیاسی و اجتماعی میهن خود پا گذاشتند و بر روند رویدادها تأثیر نهادند. این گمنامان جامعه از میان چنین گروههایی میآمدند: قشرهای متوسط، پیشهوران و اعضای اصناف و شاگردان آنها، دکاندارها و کاسبان، کارگران، فرودستان شهری، زنان، روستاییان و داوطلبان مسلح ملی که به نام مجاهد شناخته میشدند. مجاهدان بخش ناچیزی از جمعیت کشور بودند، اما توانستند تحول بزرگی در نظام سیاسی پدید بیاورند. آنان مشروطیت بربادرفته را به جامعه بازگرداندند و از این راه سرنوشت کشور را رقم زدند.
از پیشگفتار مجاهدان مشروطه
سهراب یزدانی
از پیشگفتار مجاهدان مشروطه
سهراب یزدانی
منتشر شد
«ناپلئون سوم و امپراتوری دوم»
راجر پرایس
ترجمهی بابک محقق
از مجموعهی کارگاه تاریخ
ناپلئون سوم (۱۸۰۸-۱۸۷۳)، برادرزادهی ناپلئون بناپارت، پس از سالها تبعید و رهبری دو کودتای نافرجام، سرانجام در پی انقلاب ۱۸۴۸ به ریاستجمهوری فرانسه رسید و دو سال بعد خود را امپراتور خواند تا بدین ترتیب آغاز عصر امپراتوری دوم را اعلام کند. وی در دههی نخست حکومتش از سویی اسباب توسعهی صنعتی و شهری فرانسه را فراهم ساخت و طبقهی متوسط را از رفاه و ثروت بیشتری بهرهمند کرد، اما از سوی دیگر راه خودکامگی در پیش گرفت و ضمن حذف نیروهای مخالف، هواداران خود را بر مناصب مهمی گمارد. در دههی دوم و هنگامی که پایههای حکومتش را مستحکم دید، بر آن شد تا دست به اصلاحات لیبرالی بزند و آزادیهایی اعطا کند، اما این اقدامات دیرهنگام و توأم با احتیاط بود. سیاست اقتصادیاش نیز نتیجهی معکوس به بار آورد و طبقهی کارگر و متوسط را علیه او شوراند. در سیاست خارجی خواستار عظمت فرانسه بود و در این راه دست اتریش را از برخی نواحی ایتالیا کوتاه کرد، لیکن در نبرد با قوای پروس شکست خورد و در تبعید درگذشت.
▫️بخشی از کتاب
منتشر شد
«ناپلئون سوم و امپراتوری دوم»
راجر پرایس
ترجمهی بابک محقق
از مجموعهی کارگاه تاریخ
ناپلئون سوم (۱۸۰۸-۱۸۷۳)، برادرزادهی ناپلئون بناپارت، پس از سالها تبعید و رهبری دو کودتای نافرجام، سرانجام در پی انقلاب ۱۸۴۸ به ریاستجمهوری فرانسه رسید و دو سال بعد خود را امپراتور خواند تا بدین ترتیب آغاز عصر امپراتوری دوم را اعلام کند. وی در دههی نخست حکومتش از سویی اسباب توسعهی صنعتی و شهری فرانسه را فراهم ساخت و طبقهی متوسط را از رفاه و ثروت بیشتری بهرهمند کرد، اما از سوی دیگر راه خودکامگی در پیش گرفت و ضمن حذف نیروهای مخالف، هواداران خود را بر مناصب مهمی گمارد. در دههی دوم و هنگامی که پایههای حکومتش را مستحکم دید، بر آن شد تا دست به اصلاحات لیبرالی بزند و آزادیهایی اعطا کند، اما این اقدامات دیرهنگام و توأم با احتیاط بود. سیاست اقتصادیاش نیز نتیجهی معکوس به بار آورد و طبقهی کارگر و متوسط را علیه او شوراند. در سیاست خارجی خواستار عظمت فرانسه بود و در این راه دست اتریش را از برخی نواحی ایتالیا کوتاه کرد، لیکن در نبرد با قوای پروس شکست خورد و در تبعید درگذشت.
▫️بخشی از کتاب
چاپ دهم منتشر شد
«مفهوم قانون»
هربرت هارت
ترجمهی محمد راسخ
به جرئت مىتوان گفت کتاب مفهوم قانون مهمترین اثر، در زمینهی فلسفهی حقوق به زبان انگلیسى، در سدهی بیستم بوده است. این کتاب، چند سال پس از انتشار، فهم فلسفهی حقوق و شیوهی تدریس آن را در دنیاى انگلیسى و غیرانگلیسى زبان دگرگون ساخت. این تأثیر شگرف موجب شد که دربارهی کتاب و آموزههایش مطالب بسیارى، نهتنها در زمینهی نظریه حقوقى بلکه همچنین در حوزهی فلسفه اخلاق و فلسفه سیاسى، منتشر شوند. در نیم سدهی گذشته، نظریهی حقوقى پروفسور هارت به کانون توجه در فلسفهی حقوق تبدیل شده است. پس از انتشار این اثر، نظریات جدىاى که در مراکز مهم آموزشى و پژوهشى حقوق، در سطح جهان، مطرح شدهاند، صرفاً گامى در جهت بهبود یا نقد نظریه اثباتگرایى هارت بودهاند.
در این کتاب، پس از نقد نظریه فرمان، قانون بهمثابه اتحاد قواعد اولى و ثانوى معرفى میشود. اما این قواعد بافتى باز دارند و، از این رو، «تقنین قضایى» بهاى تنظیم قاعدهمند حیات اجتماعى توصیف مىشود.
چاپ دهم منتشر شد
«مفهوم قانون»
هربرت هارت
ترجمهی محمد راسخ
به جرئت مىتوان گفت کتاب مفهوم قانون مهمترین اثر، در زمینهی فلسفهی حقوق به زبان انگلیسى، در سدهی بیستم بوده است. این کتاب، چند سال پس از انتشار، فهم فلسفهی حقوق و شیوهی تدریس آن را در دنیاى انگلیسى و غیرانگلیسى زبان دگرگون ساخت. این تأثیر شگرف موجب شد که دربارهی کتاب و آموزههایش مطالب بسیارى، نهتنها در زمینهی نظریه حقوقى بلکه همچنین در حوزهی فلسفه اخلاق و فلسفه سیاسى، منتشر شوند. در نیم سدهی گذشته، نظریهی حقوقى پروفسور هارت به کانون توجه در فلسفهی حقوق تبدیل شده است. پس از انتشار این اثر، نظریات جدىاى که در مراکز مهم آموزشى و پژوهشى حقوق، در سطح جهان، مطرح شدهاند، صرفاً گامى در جهت بهبود یا نقد نظریه اثباتگرایى هارت بودهاند.
در این کتاب، پس از نقد نظریه فرمان، قانون بهمثابه اتحاد قواعد اولى و ثانوى معرفى میشود. اما این قواعد بافتى باز دارند و، از این رو، «تقنین قضایى» بهاى تنظیم قاعدهمند حیات اجتماعى توصیف مىشود.
چاپ دوم منتشر شد
«رسالهای دربارهی طبیعت انسان، کتاب دوم»
دیوید هیوم
ترجمهی انسیه گویا
دیوید هیوم، فیلسوف نامدار اسکاتلندی، اولین و مهمترین پژوهش فلسفی خود را به شناخت جنبههای مختلف طبیعت انسان اختصاص داده است. در این پژوهش او میکوشد فارغ از پیشداوریها، باورهای مرسوم و مبانی فراطبیعی، فقط بر مبنای مشاهدات تجربی، طبیعیترین و نهادیترین ویژگیهای انسان و امور گوناگون زندگی وی را بررسی کند. تأملات او در این راستا، در مجموعهای با عنوان رسالهای دربارهی طبیعت انسان گرد آمده است؛ مجموعهای متشکل از سه کتاب که اولی دربارهی فهم، دومی دربارهی احساسها و سومی دربارهی اخلاق است.
کتاب حاضر در واقع ترجمهی کتاب دوم از این رساله است که در آن هیوم به تحلیل احساسهای گوناگون انسان و تأثیر روابط بینانسانی بر آنها میپردازد. کتاب حاوی ایدهها و نکات روانشناختی ژرفی است که اگرچه در زمان حیاتِ هیوم و نیز مدتهای مدیدی پس از آن، مردم و حتی متفکران توجه چندانی به آنها نکردند، گذر زمان پرتو جدیدی بر آنها افکنده و آنها را به میزان بیشتری به حیطهی توجه کشانده است.
چاپ دوم منتشر شد
«رسالهای دربارهی طبیعت انسان، کتاب دوم»
دیوید هیوم
ترجمهی انسیه گویا
دیوید هیوم، فیلسوف نامدار اسکاتلندی، اولین و مهمترین پژوهش فلسفی خود را به شناخت جنبههای مختلف طبیعت انسان اختصاص داده است. در این پژوهش او میکوشد فارغ از پیشداوریها، باورهای مرسوم و مبانی فراطبیعی، فقط بر مبنای مشاهدات تجربی، طبیعیترین و نهادیترین ویژگیهای انسان و امور گوناگون زندگی وی را بررسی کند. تأملات او در این راستا، در مجموعهای با عنوان رسالهای دربارهی طبیعت انسان گرد آمده است؛ مجموعهای متشکل از سه کتاب که اولی دربارهی فهم، دومی دربارهی احساسها و سومی دربارهی اخلاق است.
کتاب حاضر در واقع ترجمهی کتاب دوم از این رساله است که در آن هیوم به تحلیل احساسهای گوناگون انسان و تأثیر روابط بینانسانی بر آنها میپردازد. کتاب حاوی ایدهها و نکات روانشناختی ژرفی است که اگرچه در زمان حیاتِ هیوم و نیز مدتهای مدیدی پس از آن، مردم و حتی متفکران توجه چندانی به آنها نکردند، گذر زمان پرتو جدیدی بر آنها افکنده و آنها را به میزان بیشتری به حیطهی توجه کشانده است.
در نقاشی آب از مجموعۀ چهار عنصر جوزپه آرچیمبولدو او با سرهم سوار کردن گیاهان اقیانوسی، ماهیها، لاکپشت، خرچنگ و دیگر آبزیان عجیب چهرهای ناهموار، نامتعارف و چند تکه خلق میکند که هرچند در نظر اول با تعبیر متداول از زیبایی فرق دارد کمی هم ما را متعجب میکند. زیرا خلق پرتره با سرهم کردن موجودات گوناگون چیزی نبوده که پیشتر اتفاق افتاده باشد.
در رمان خداحافظ آنا گاوالدا هم آساره، شخصیت اصلی داستان، با «سرهم کردن» دهها نقل قول، نقاشی و قطعۀ موسیقی، که به مثابه ماهیهایی است که از اقیانوس فریادهای هنرمندان دیگر صید کرده، چهرۀ ناهموار، نامتعارف، ناهمگون و ناقص زنی را میسازد که تصویر درونی خود اوست.
این رمان دربارۀ رابطۀ خیالی آساره با دهها نویسندۀ واقعی است و احضار روح آنها به اتاقی محقر و دلگیر. دربارۀ ارتباط عاطفی با شاهکارهای نقاشی، موسیقی و خویشاوند شدن با انسانهای دیگر از طریق خواندن. دربارۀ معجزۀ ادبیات در شکستن مرزها و محدودیتهاست، نامۀ بلند قدردانی و ستایش از دستاوردهای دیگران، دستاوردهایی که چهرۀ درونی و حقیقی ما را میسازند.
در این اثر از حسادت، خیانت، تنهایی، فقر، روسپیگری و تنفروشی، شرم و سرافکندگی، طردشدگی، حقارت، تبعید، ترس، دلشکستگی و گمگشتگی انسان تنهای مدرن در اقیانوس شبکههای مجازی سخن به میان میآید و از آنچه هنر، با تمام پیکرۀ ظریفش میتواند در مقابل اینها برای ما انجام دهد.
معرفی رمان «خداحافظ آناگاوالدا»
نوشتهی آیدا گلنسایی
برگرفته از وبسایت کافه کاتارسیس
بریدهای از کتاب:
باید راه بیفتید. همین حالا! پشت دریاها هیچ شهری نیست، آن شهر در قلب و درون خودتان است، درون آینهها.
خودتان را پس بگیرید از هیاهو، از شلوغیهایی که تنهاترتان کرده است. خودتان را پس بگیرید از سن، از زمان، از خاطرههای بد و کینهها، از تمام صورتها و حواسپرتیهایی که هیچگاه اجازه ندادهاند چهرهی درونیتان را خلق کنید. خانهی شما آنجاست. آنجا که فراتر از تمام واقعیتها، جنگها و تباهیها در خاک حاصلخیز یک موسیقی یا شعر شکوفه میدهید. انسان تنها همان یک لحظه است. خانه فقط همانجاست.
در رمان خداحافظ آنا گاوالدا هم آساره، شخصیت اصلی داستان، با «سرهم کردن» دهها نقل قول، نقاشی و قطعۀ موسیقی، که به مثابه ماهیهایی است که از اقیانوس فریادهای هنرمندان دیگر صید کرده، چهرۀ ناهموار، نامتعارف، ناهمگون و ناقص زنی را میسازد که تصویر درونی خود اوست.
این رمان دربارۀ رابطۀ خیالی آساره با دهها نویسندۀ واقعی است و احضار روح آنها به اتاقی محقر و دلگیر. دربارۀ ارتباط عاطفی با شاهکارهای نقاشی، موسیقی و خویشاوند شدن با انسانهای دیگر از طریق خواندن. دربارۀ معجزۀ ادبیات در شکستن مرزها و محدودیتهاست، نامۀ بلند قدردانی و ستایش از دستاوردهای دیگران، دستاوردهایی که چهرۀ درونی و حقیقی ما را میسازند.
در این اثر از حسادت، خیانت، تنهایی، فقر، روسپیگری و تنفروشی، شرم و سرافکندگی، طردشدگی، حقارت، تبعید، ترس، دلشکستگی و گمگشتگی انسان تنهای مدرن در اقیانوس شبکههای مجازی سخن به میان میآید و از آنچه هنر، با تمام پیکرۀ ظریفش میتواند در مقابل اینها برای ما انجام دهد.
معرفی رمان «خداحافظ آناگاوالدا»
نوشتهی آیدا گلنسایی
برگرفته از وبسایت کافه کاتارسیس
بریدهای از کتاب:
باید راه بیفتید. همین حالا! پشت دریاها هیچ شهری نیست، آن شهر در قلب و درون خودتان است، درون آینهها.
خودتان را پس بگیرید از هیاهو، از شلوغیهایی که تنهاترتان کرده است. خودتان را پس بگیرید از سن، از زمان، از خاطرههای بد و کینهها، از تمام صورتها و حواسپرتیهایی که هیچگاه اجازه ندادهاند چهرهی درونیتان را خلق کنید. خانهی شما آنجاست. آنجا که فراتر از تمام واقعیتها، جنگها و تباهیها در خاک حاصلخیز یک موسیقی یا شعر شکوفه میدهید. انسان تنها همان یک لحظه است. خانه فقط همانجاست.
منتشر شد
«تجسم اتوپیاهای واقعی»
اریک الین رایت
ترجمهی نیما شجاعی
تجسم اتوپیاهای واقعی بخش اصلی مشغلهی فکری عظیمتری است که میتوان آن را علم اجتماعی رهاییبخش نامید. علم اجتماعی رهاییبخش به دنبال تولید دانشی علمی است که به پروژهی جمعیِ مبارزه با صورتهای گوناگون سرکوب انسانی مرتبط باشد. در نظر گرفتن این پروژه ذیل نوعی علم اجتماعی، بهجای اینکه صرفاً نقد اجتماعی یا فلسفهی اجتماعی باشد، مستلزم تشخیص اهمیت دانش نظاممند علمی دربارهی چگونگی سازوکار جهان است. واژهی رهاییبخش بیانگر یک هدف اخلاقیِ محوری در تولید این دانش است ــ از میان بردن سرکوب و ایجاد شرایطی برای شکوفایی بشری. افزون بر این، واژهی اجتماعی به این باور اشاره دارد که رهاییِ بشر نیازمند دگرگونی جهان اجتماعی است، نه فقط دگرگونی زندگیِ درونی افراد.
ــ برگرفته از متن کتاب، ص ۳۹
▫️بخشی از کتاب
منتشر شد
«تجسم اتوپیاهای واقعی»
اریک الین رایت
ترجمهی نیما شجاعی
تجسم اتوپیاهای واقعی بخش اصلی مشغلهی فکری عظیمتری است که میتوان آن را علم اجتماعی رهاییبخش نامید. علم اجتماعی رهاییبخش به دنبال تولید دانشی علمی است که به پروژهی جمعیِ مبارزه با صورتهای گوناگون سرکوب انسانی مرتبط باشد. در نظر گرفتن این پروژه ذیل نوعی علم اجتماعی، بهجای اینکه صرفاً نقد اجتماعی یا فلسفهی اجتماعی باشد، مستلزم تشخیص اهمیت دانش نظاممند علمی دربارهی چگونگی سازوکار جهان است. واژهی رهاییبخش بیانگر یک هدف اخلاقیِ محوری در تولید این دانش است ــ از میان بردن سرکوب و ایجاد شرایطی برای شکوفایی بشری. افزون بر این، واژهی اجتماعی به این باور اشاره دارد که رهاییِ بشر نیازمند دگرگونی جهان اجتماعی است، نه فقط دگرگونی زندگیِ درونی افراد.
ــ برگرفته از متن کتاب، ص ۳۹
▫️بخشی از کتاب
تجسم اتوپیاهای واقعی.pdf
413.8 KB
بخشی از کتابِ «تجسم اتوپیاهای واقعی»
اریک الین رایت
ترجمهی نیما شجاعی
اریک الین رایت
ترجمهی نیما شجاعی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«اگر بردهداری اشتباه نیست، پس هیچ چیز اشتباه نیست.»
آبراهام لینکلن
▫️هنگامی که جنگجو خوابیده بود ماری به دور گردنش پیچید، همسرش به جای تهدید نشانهای دید، قدرت ترسناکی که شوهرش را به شکوه یا نابودی میکشاند. اما در حال حاضر، او تنها یک برده بود، یکی از میلیونها نفری که از سرزمینهای فتح شده توسط رُم اسیر شده بود تا در معادن کار کند، یا بر روی زمینی زراعت کند یا برای سرگرمی جمعیت بجنگد. او تراکیایی کوچنشینی بود از بلغارستان کنونی که در ارتش روم خدمت کرده بود، اما به دلیل فرار به زندان افتاده بود.
نامش اسپارتاکوس بود، اسپارتاکوس توسط باتیاتوس، یک لانیستا یا مربی گلادیاتورها به کاپوآ آورده شده بود. زندگی در لودوس یا مدرسهٔ گلادیاتورها دشوار بود. اعضای جدید مجبور بودند سوگند یاد کنند که سوزانده شوند، پایبند باشند، کتک بخورند و با شمشیر کشته شوند، و بدون هیچ سوالی از ارادهٔ اربابان خود اطاعت کنند، اما حتی نظامات سخت نیز نتوانست ارادهٔ اسپارتاکوس را در هم بشکند.
ویدئو از TED-Ed
ترجمهٔ محمدحسین رعیتی
تهیه و تنظیم: نشر نی
«اگر بردهداری اشتباه نیست، پس هیچ چیز اشتباه نیست.»
آبراهام لینکلن
▫️هنگامی که جنگجو خوابیده بود ماری به دور گردنش پیچید، همسرش به جای تهدید نشانهای دید، قدرت ترسناکی که شوهرش را به شکوه یا نابودی میکشاند. اما در حال حاضر، او تنها یک برده بود، یکی از میلیونها نفری که از سرزمینهای فتح شده توسط رُم اسیر شده بود تا در معادن کار کند، یا بر روی زمینی زراعت کند یا برای سرگرمی جمعیت بجنگد. او تراکیایی کوچنشینی بود از بلغارستان کنونی که در ارتش روم خدمت کرده بود، اما به دلیل فرار به زندان افتاده بود.
نامش اسپارتاکوس بود، اسپارتاکوس توسط باتیاتوس، یک لانیستا یا مربی گلادیاتورها به کاپوآ آورده شده بود. زندگی در لودوس یا مدرسهٔ گلادیاتورها دشوار بود. اعضای جدید مجبور بودند سوگند یاد کنند که سوزانده شوند، پایبند باشند، کتک بخورند و با شمشیر کشته شوند، و بدون هیچ سوالی از ارادهٔ اربابان خود اطاعت کنند، اما حتی نظامات سخت نیز نتوانست ارادهٔ اسپارتاکوس را در هم بشکند.
ویدئو از TED-Ed
ترجمهٔ محمدحسین رعیتی
تهیه و تنظیم: نشر نی
چاپ دوم منتشر شد
«درآمدی به فلسفه دین»
نویسنده
مایکل جی. ماری و مایکل سی. ری
ترجمهی سعید عابدی
کتاب درآمدی به فلسفهی دین تحقیق گستردهای است راجع به موضوعاتی که در صدر مباحث رایج در فلسفهی معاصر دین قرار دارند. در این کتاب مهمترین آرا و براهین فیلسوفان گذشته و حال بررسی و تحلیل میشوند. کتاب به همهی مباحث محوری مطرح در این حوزه میپردازد که از آن جمله است: انسجام درونی اوصاف خداوند، براهین الهیات توحیدی و نیز استدلالهای حامی بیخدایی، ایمان و عقل، دین و اخلاق، معجزات، اختیار بشر و مشیت الهی، علم و دین، و جاودانگی. بهعلاوه، در آن راجع به موضوعات بسیار مهم دیگری هم بحث میشود که آثار مشابه غالباً از آنها غفلت میورزند؛ ازجمله: برهان اختفا در اثبات بیخدایی، انسجام درونی آموزههای تثلیث و تجسد، و نسبت میان دین و علم و سیاست. دانشجویان دورههای کارشناسی و کارشناسی ارشد فلسفه و فلسفهی دین این اثر را مصاحب ارزشمندی برای خود خواهند یافت.
▫️بخشی از کتاب
چاپ دوم منتشر شد
«درآمدی به فلسفه دین»
نویسنده
مایکل جی. ماری و مایکل سی. ری
ترجمهی سعید عابدی
کتاب درآمدی به فلسفهی دین تحقیق گستردهای است راجع به موضوعاتی که در صدر مباحث رایج در فلسفهی معاصر دین قرار دارند. در این کتاب مهمترین آرا و براهین فیلسوفان گذشته و حال بررسی و تحلیل میشوند. کتاب به همهی مباحث محوری مطرح در این حوزه میپردازد که از آن جمله است: انسجام درونی اوصاف خداوند، براهین الهیات توحیدی و نیز استدلالهای حامی بیخدایی، ایمان و عقل، دین و اخلاق، معجزات، اختیار بشر و مشیت الهی، علم و دین، و جاودانگی. بهعلاوه، در آن راجع به موضوعات بسیار مهم دیگری هم بحث میشود که آثار مشابه غالباً از آنها غفلت میورزند؛ ازجمله: برهان اختفا در اثبات بیخدایی، انسجام درونی آموزههای تثلیث و تجسد، و نسبت میان دین و علم و سیاست. دانشجویان دورههای کارشناسی و کارشناسی ارشد فلسفه و فلسفهی دین این اثر را مصاحب ارزشمندی برای خود خواهند یافت.
▫️بخشی از کتاب
چاپ سوم منتشر شد
«از هایدگر تا گادامر در مسیر هرمنویتیک»
ژان گروندن
ترجمهی سیدمحمدرضا حسینی بهشتی و سیدمسعود حسینی
«هرمنویتیک در سدهی بیستم عمدتاً کارِ هایدگر و گادامر بوده است. اما این دو نه خود واردِ گفتوگو شدند و نه کسی آنها را بهدرستی به گفتوگو واداشت. وضعیتِ مجموعهی آثار، که در خصوصِ هایدگر بسیار پیشرفت کرده و در موردِ گادامر تقریباً به پایان رسیده است، این رویارویی را نهتنها ممکن بلکه حتی لازم میسازد: زیرا رابطهی پیچیده و چندلایهی گادامر با آموزگارش در اثرِ اصلیاش حقیقت و روش (۱۹۶۰) احتمالاً به دلیلِ ملاحظاتِ شخصی کمتر بسط پیدا کرد و در نتیجه بهدشواری قابلِ تعیین است. آیا این اثر ادامهی کارِ هایدگر با ابزارهایی دیگر بود یا طرحی در مقابلِ طرحِ هایدگر؟ ویراستِ اخیرِ مجموعه آثارِ گادامر که از سالِ ۲۰۰۰ در مجموعهای جیبی پیشِ روی ماست […] مجالی فراهم میکند که گویی برای نخستینبار حقیقت و روش را بهمنزلهی پاسخِ منسجمی به هایدگر تلقی کنیم که بر موضوعاتِ کاملاً جدیدی تأکید میورزد.»
ــ از متنِ کتاب
▫️بخشی از کتاب
چاپ سوم منتشر شد
«از هایدگر تا گادامر در مسیر هرمنویتیک»
ژان گروندن
ترجمهی سیدمحمدرضا حسینی بهشتی و سیدمسعود حسینی
«هرمنویتیک در سدهی بیستم عمدتاً کارِ هایدگر و گادامر بوده است. اما این دو نه خود واردِ گفتوگو شدند و نه کسی آنها را بهدرستی به گفتوگو واداشت. وضعیتِ مجموعهی آثار، که در خصوصِ هایدگر بسیار پیشرفت کرده و در موردِ گادامر تقریباً به پایان رسیده است، این رویارویی را نهتنها ممکن بلکه حتی لازم میسازد: زیرا رابطهی پیچیده و چندلایهی گادامر با آموزگارش در اثرِ اصلیاش حقیقت و روش (۱۹۶۰) احتمالاً به دلیلِ ملاحظاتِ شخصی کمتر بسط پیدا کرد و در نتیجه بهدشواری قابلِ تعیین است. آیا این اثر ادامهی کارِ هایدگر با ابزارهایی دیگر بود یا طرحی در مقابلِ طرحِ هایدگر؟ ویراستِ اخیرِ مجموعه آثارِ گادامر که از سالِ ۲۰۰۰ در مجموعهای جیبی پیشِ روی ماست […] مجالی فراهم میکند که گویی برای نخستینبار حقیقت و روش را بهمنزلهی پاسخِ منسجمی به هایدگر تلقی کنیم که بر موضوعاتِ کاملاً جدیدی تأکید میورزد.»
ــ از متنِ کتاب
▫️بخشی از کتاب
منتشر شد
«آخرین روزهای کانت به روایت ارنست تئودور آمادئوس هوفمان»
از مجموعهی جهان نمایش، شمارهی ۴۰
نوشتهی آلفونسو ساستره
ترجمهی مزدک صدر
بله، بله، دوستان من… فیلسوف یونانی بی… بی… بیدلیل اظهار تأسف نمیکرد که میگفت: چه افسوس بزرگی… آدم باید در همان لحظهای بمیرد… که… تازه میبیند چگونه… چگونه… چگونه باید زندگی کند… این مرا به یاد حکایتی میاندازد که اتفاقاً در برخی کتابهایم آن را گفتهام. آن مریضی که حالش خیلی خراب بود اما همهی عالم هر روز به او میگفتند به نظرشان حالش بهتر شده، سر آخر روزی به دوستاش گفت: بله، بله، دارم از زور خوب شدن میمیرم!
از صفحهی ۸۶-۸۷ کتاب
▫️جهان نمایش مجموعهای است از متنهایی که برای صحنهی نمایش یا دربارهی آن نوشته شدهاند. انواع نمایشنامه، چه برای اجرا و چه صرفاً برای خوانده شدن، از جمله نمایشنامههایی با اقتباس از آثار ادبی یا سینمایی، و نیز متنهای نظری در حوزهی درام و نقد آثار نمایشی، در این مجموعه جای میگیرند.
منتشر شد
«آخرین روزهای کانت به روایت ارنست تئودور آمادئوس هوفمان»
از مجموعهی جهان نمایش، شمارهی ۴۰
نوشتهی آلفونسو ساستره
ترجمهی مزدک صدر
بله، بله، دوستان من… فیلسوف یونانی بی… بی… بیدلیل اظهار تأسف نمیکرد که میگفت: چه افسوس بزرگی… آدم باید در همان لحظهای بمیرد… که… تازه میبیند چگونه… چگونه… چگونه باید زندگی کند… این مرا به یاد حکایتی میاندازد که اتفاقاً در برخی کتابهایم آن را گفتهام. آن مریضی که حالش خیلی خراب بود اما همهی عالم هر روز به او میگفتند به نظرشان حالش بهتر شده، سر آخر روزی به دوستاش گفت: بله، بله، دارم از زور خوب شدن میمیرم!
از صفحهی ۸۶-۸۷ کتاب
▫️جهان نمایش مجموعهای است از متنهایی که برای صحنهی نمایش یا دربارهی آن نوشته شدهاند. انواع نمایشنامه، چه برای اجرا و چه صرفاً برای خوانده شدن، از جمله نمایشنامههایی با اقتباس از آثار ادبی یا سینمایی، و نیز متنهای نظری در حوزهی درام و نقد آثار نمایشی، در این مجموعه جای میگیرند.
معرفی نمایشنامۀ «قابیل» اثرِ لرد بایرون، در مجلۀ هنری کافه کاتارسیس
✏️ آیدا گلنسایی
در ستایشِ بدبینی امیدوارانه
قابیل به گفتۀ خود لرد بایرون (در نامه به جان ماری در تاریخ دهم مارس ۱۸۲۲) تنها یک نمایشنامۀ منظوم است و بس، نه برهان و بحث فلسفی. در این نمایشنامه، قابیل و ابلیس همانطور سخن میگویند که از نخستین قاتل و نخستین کسی که در برابر مشیت الهی گردنکشی کرد انتظار میرود. این اثر بر پایۀ روایت عهد عتیق نوشته شده است و در آن به «نافرمانی» به مثابۀ پارۀ نامیرای روح آدمی نور تابانده شده است. شخصیتهای مختلف صادقانه درونشان را بر ما آشکار میکنند تا درک کنیم در سفر دشوار بودن و شدن چه باید کرد؟
ادامۀ مطلب: https://cafecatharsis.ir/34798
✏️ آیدا گلنسایی
در ستایشِ بدبینی امیدوارانه
قابیل به گفتۀ خود لرد بایرون (در نامه به جان ماری در تاریخ دهم مارس ۱۸۲۲) تنها یک نمایشنامۀ منظوم است و بس، نه برهان و بحث فلسفی. در این نمایشنامه، قابیل و ابلیس همانطور سخن میگویند که از نخستین قاتل و نخستین کسی که در برابر مشیت الهی گردنکشی کرد انتظار میرود. این اثر بر پایۀ روایت عهد عتیق نوشته شده است و در آن به «نافرمانی» به مثابۀ پارۀ نامیرای روح آدمی نور تابانده شده است. شخصیتهای مختلف صادقانه درونشان را بر ما آشکار میکنند تا درک کنیم در سفر دشوار بودن و شدن چه باید کرد؟
ادامۀ مطلب: https://cafecatharsis.ir/34798
صفحۀ هنری و ادبی کافهکاتارسیس
نمایشنامۀ «قابیل» اثرِ لرد بایرون: در ستایشِ بدبینی امیدوارانه
نمایشنامۀ «قابیل» اثرِ لرد بایرون: در ستایشِ بدبینی امیدوارانه آیدا گلنسایی: قابیل[1] به گفتۀ خود لرد بایرون (در نامه به جان ماری در تاریخ دهم مارس 1822) تنها یک نمایشنامۀ منظوم است و بس، نه برهان و بحث فلسفی. در این نمایشنامه، قابیل و ابلیس همانطور سخن…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▫️چگونه در کنار یکدیگر زندگی کنیم؟
تساهل از منظر جان لاک
در قرن هفدهم، بدعتگذاران و مخالفان کلیسا در معرض شکنجههای هولناک و مرگی فجیع بودند. جان لاک که خودش فردی مذهبی بود، استدلالی دربارهی تساهل بیشتر با تنوع مذاهب داشت. اول از همه، او به این نکته اشاره کرد که کسانی که دیگران را با تهدید به سیخ گداخته و اشکلک شست مجبور به استغفار میکنند، از روی خیرخواهی مسیحی چنین کاری نمیکنند؛ و نیز مدعیانی که هدفشان حقیقتاً نجاتِ روح انسان است، باید بر گناهکاران تمرکز کنند، نه بر کسانی که درباب تفسیر متون مقدس مباحثه میکنند. اما او استدلال قویتری هم داشت: استفاده از زور برای تغییر عقاید نابخردانه است چون با هیچ تهدیدی نمیتوان انسانها را وادار کرد به چیزی که فکر میکنند اشتباه است ایمان بیاورند. مردم احتمالاً میگویند به خدای شما ایمان آوردهاند تا خودشان را از شکنجه یا زندهسوزی نجات دهند. هرگز کسی نمیتواند عقیدهی واقعی آنها را تغییر دهد. انسان نمیتواند بهسادگی به چیزی معتقد شود. بنابراین اگر هدف تهدیدْ رسیدن به یک تغییر مذهبی واقعی باشد، کارساز نخواهد.
ویدئو از: BBC Radio
ترجمهی نگار خلیلی
▫️چگونه در کنار یکدیگر زندگی کنیم؟
تساهل از منظر جان لاک
در قرن هفدهم، بدعتگذاران و مخالفان کلیسا در معرض شکنجههای هولناک و مرگی فجیع بودند. جان لاک که خودش فردی مذهبی بود، استدلالی دربارهی تساهل بیشتر با تنوع مذاهب داشت. اول از همه، او به این نکته اشاره کرد که کسانی که دیگران را با تهدید به سیخ گداخته و اشکلک شست مجبور به استغفار میکنند، از روی خیرخواهی مسیحی چنین کاری نمیکنند؛ و نیز مدعیانی که هدفشان حقیقتاً نجاتِ روح انسان است، باید بر گناهکاران تمرکز کنند، نه بر کسانی که درباب تفسیر متون مقدس مباحثه میکنند. اما او استدلال قویتری هم داشت: استفاده از زور برای تغییر عقاید نابخردانه است چون با هیچ تهدیدی نمیتوان انسانها را وادار کرد به چیزی که فکر میکنند اشتباه است ایمان بیاورند. مردم احتمالاً میگویند به خدای شما ایمان آوردهاند تا خودشان را از شکنجه یا زندهسوزی نجات دهند. هرگز کسی نمیتواند عقیدهی واقعی آنها را تغییر دهد. انسان نمیتواند بهسادگی به چیزی معتقد شود. بنابراین اگر هدف تهدیدْ رسیدن به یک تغییر مذهبی واقعی باشد، کارساز نخواهد.
ویدئو از: BBC Radio
ترجمهی نگار خلیلی
منتشر شد
«تراژدی سترگ مادام بوواری»
از مجموعهی جهان نمایش، شمارهی ۵۲
رمان دشوار فلوبر که گروه پیپولیکوس از روی محبت آن را زیر و رو کرد؛ نمایشنامه
نوشتهی جان نیکلسن و خاویر مارزان
ترجمهی علی آرونی
نمیشه که اِما بوواری رو با یه ترفند تو طرح داستان نجات بدیم. سرنوشتش از قبل تعیین شده ــ میشه گفت درست مثل بقیهی قهرمانهای زن تو داستانهای قرن نوزدهمی که نویسندههای مرد اونها رو به سمت خودکشی سوق دادن. بعدش چی؟ لابد میخوای آنا کارنینا رو نجات بدی و نذاری خودشو بندازه زیر قطار، اون هم با چی؟ با… چه میدونم…
از صفحهی ۱۵۵ کتاب
▫️جهان نمایش مجموعهای است از متنهایی که برای صحنهی نمایش یا دربارهی آن نوشته شدهاند. انواع نمایشنامه، چه برای اجرا و چه صرفاً برای خوانده شدن، از جمله نمایشنامههایی با اقتباس از آثار ادبی یا سینمایی، و نیز متنهای نظری در حوزهی درام و نقد آثار نمایشی، در این مجموعه جای میگیرند.
منتشر شد
«تراژدی سترگ مادام بوواری»
از مجموعهی جهان نمایش، شمارهی ۵۲
رمان دشوار فلوبر که گروه پیپولیکوس از روی محبت آن را زیر و رو کرد؛ نمایشنامه
نوشتهی جان نیکلسن و خاویر مارزان
ترجمهی علی آرونی
نمیشه که اِما بوواری رو با یه ترفند تو طرح داستان نجات بدیم. سرنوشتش از قبل تعیین شده ــ میشه گفت درست مثل بقیهی قهرمانهای زن تو داستانهای قرن نوزدهمی که نویسندههای مرد اونها رو به سمت خودکشی سوق دادن. بعدش چی؟ لابد میخوای آنا کارنینا رو نجات بدی و نذاری خودشو بندازه زیر قطار، اون هم با چی؟ با… چه میدونم…
از صفحهی ۱۵۵ کتاب
▫️جهان نمایش مجموعهای است از متنهایی که برای صحنهی نمایش یا دربارهی آن نوشته شدهاند. انواع نمایشنامه، چه برای اجرا و چه صرفاً برای خوانده شدن، از جمله نمایشنامههایی با اقتباس از آثار ادبی یا سینمایی، و نیز متنهای نظری در حوزهی درام و نقد آثار نمایشی، در این مجموعه جای میگیرند.
پیرو اظهارات مترجم محترم آقای مهدی هاتف در صفحهی اینستاگرام خود که در انصاف نیوز هم بازنشر یافته است، نشر نی لازم میداند به اطلاع مخاطبان خود برساند
۱. میپذیریم که وقتی کتابی قابلانتشار و ویرایشپذیر تشخیص داده میشود و با مترجم/مؤلف آن قرارداد بسته میشود، هزینهی ویرایش چون سایر هزینههای تولید کتاب برعهده ناشر است. گنجاندن مادهای در قراردادهای نشر نی مبنی بر دریافت بخشی از هزینههای ویرایش از مؤلف/مترجم از اساس اشتباه بوده است. نشر نی از بابت این اشتباه متأسف است و از همهی مؤلفان و مترجمان محترم طرف قرارداد خود و نیز عامهی مخاطبان نشر نی عذرخواهی میکند.
۲. نشر نی به طور خاص از آقای مهدی هاتف و همکاران دیگری که چنین مشکلی برایشان پیش آمده عذرخواهی میکند و وظیفهی خود میداند به نحو مقتضی موضوع را حل و جبران مافات کند.
پیرو اظهارات مترجم محترم آقای مهدی هاتف در صفحهی اینستاگرام خود که در انصاف نیوز هم بازنشر یافته است، نشر نی لازم میداند به اطلاع مخاطبان خود برساند
۱. میپذیریم که وقتی کتابی قابلانتشار و ویرایشپذیر تشخیص داده میشود و با مترجم/مؤلف آن قرارداد بسته میشود، هزینهی ویرایش چون سایر هزینههای تولید کتاب برعهده ناشر است. گنجاندن مادهای در قراردادهای نشر نی مبنی بر دریافت بخشی از هزینههای ویرایش از مؤلف/مترجم از اساس اشتباه بوده است. نشر نی از بابت این اشتباه متأسف است و از همهی مؤلفان و مترجمان محترم طرف قرارداد خود و نیز عامهی مخاطبان نشر نی عذرخواهی میکند.
۲. نشر نی به طور خاص از آقای مهدی هاتف و همکاران دیگری که چنین مشکلی برایشان پیش آمده عذرخواهی میکند و وظیفهی خود میداند به نحو مقتضی موضوع را حل و جبران مافات کند.