فائزه آنقدر وقیح و دریده بود و چنان از واژه ها و جملاتی استفاده میکرد که من شرمم می آید آن را بیان کنم. بدلیل فشارهای روحی در نشست جز گریه کاری از من ساخته نبود. دیگر تحملم تمام شده بود. دست به اعتصاب غذای خشک زدم.
#اسارت در #مجاهدین
https://www.nejatngo.org/fa/posts/50606
#اسارت در #مجاهدین
https://www.nejatngo.org/fa/posts/50606
انجمن نجات
خاطرات داریوش قنواتی عضو رها یافته از فرقه رجوی - قسمت چهارم - انجمن نجات
در نشستی که برای من گذاشته بودند ژیلا دیهیم مدام میگفت سرت را بالا بگیر توی چشم جمع نگاه کن! آنها یکی یکی علیه من موضع میگرفتند و اهانت میکردند و از خواهر, اعضاء جداشده از فرقه رجوی, انجمن نجات مرکز خوزستان, خاطرات اعضا جدا شده سازمان مجاهدین خلق, داریوش…
گر #ابوغریب برای عراقیها و حتی جهانیان جای مخوفی بود، برای اعضای فرقه #رجوی، به مثابه دریچهای به جهان آزاد بود
#اسارت در #مجاهدین_خلق
https://www.nejatngo.org/fa/posts/50617
#اسارت در #مجاهدین_خلق
https://www.nejatngo.org/fa/posts/50617
انجمن نجات
چرا اعضای ناراضی مجاهدین خلق میپذیرفتند از اشرف به ابوغریب بروند؟ - انجمن نجات
در طول تاریخ معاصر زندان ابوغریب در عراق به عنوان یکی از بدنامترین زندانهای جهان مشهور بوده است. شکنجه، اعدامهای هفتگی، شرایط زیستی بسیار غیربهداشتی و, نقض حقوق بشر, انجمن نجات مرکز فارس, اصرار مجاهدین بر استراتژی خشونت, خشونت در فرقه رجوی, روش های فرقه…
چند وقت پیش به یاد خاطرات گذشته افتادم. زمانی که در کنار هم بودیم چه روزهای خوبی در کنار هم سپری کردیم. من مدام حسرت آن دوران را می خورم. چرا این فاصله بین ما افتاد؟!
#اسارت در #مجاهدین_خلق
https://www.nejatngo.org/fa/posts/51479
#اسارت در #مجاهدین_خلق
https://www.nejatngo.org/fa/posts/51479
انجمن نجات
نامه عبدالحسین یگانه به خواهرش طیبه یگانه در کمپ آلبانی مجاهدین خلق - انجمن نجات
می نویسم برای بهترین خواهری که مهربونی هایش را فراموش نمی کنم سلام طیبه امیدوارم حالت خوب باشد. چه کنم که نمی توانم خواهرم را فراموش کنم . خواهر داشتن, خانواده ها, انجمن نجات مرکز اراک, ارتباط با اسیران فرقه, طیبه یگانه
از آن تاریخ که در هاله ای از محدودیت و کنترلها در سال ۱۳۸۳ در مقر #اشرف عراق دیدمت و قول جدایی و بازگشت به وطن و کانون #خانواده را دادی، دلم با تو است و به یادت روزگار سختی را گذراندم.
#اسارت در #مجاهدین_خلق
https://www.nejatngo.org/fa/posts/52959
#اسارت در #مجاهدین_خلق
https://www.nejatngo.org/fa/posts/52959
انجمن نجات
نامه مرتضی پورحسن به برادرش اسماعیل اسیر در کمپ مجاهدین خلق در آلبانی - انجمن نجات
اسماعیل جان سلام خوبی برادر نازنینم مرتضی هستم برادرت. خیلی دلم برایت تنگ شده است و یاد تو بیقرارم کرده است. از آن تاریخ که در هاله ای از محدودیت و, خانواده ها, انجمن نجات مرکز گیلان, ارتباط با اسیران فرقه, اسماعيل پورحسن
برادر جانم بیش از این چشم ما را در انتظار مگذار. آخر آدمی چقدر می تواند چشم انتظاری بکشد و چشمش به راه بماند. خواهش می کنم، قربانت شوم برادر، چه می شود برگردی.
#اسارت در #مجاهدین_خلق
https://www.nejatngo.org/fa/posts/53022
#اسارت در #مجاهدین_خلق
https://www.nejatngo.org/fa/posts/53022
انجمن نجات
نامه خواهر چشم انتظار حمداله مستانه - انجمن نجات
خواهر چشم انتظار "حمداله مستانه" خطاب به برادر اسیر خود در فرقه رجوی نوشت: برادر عزیزم شب و روز، از تو حرف میزنیم، از دلمان خارج نمی شوی برادر، فدای تو, خانواده ها, انجمن نجات مرکز اردبیل, ارتباط با اسیران فرقه, حمداله مستانه
آن شب بعد از برگرداندن من به سلول انفرادی در زندان اسکان، حسابی تب کردم و چند روز کف سلول فقط ضجه می زدم. بقدری تبم بالا بود که مجبور شدند امدادگری به اسم تقی را بالای سرم آوردند و به من مسکن دادند،
#اسارت در #مجاهدین_خلق
https://www.nejatngo.org/fa/posts/53101
#اسارت در #مجاهدین_خلق
https://www.nejatngo.org/fa/posts/53101
انجمن نجات
اتاق بازجوئی من هم خیلی سرد بود - انجمن نجات
مردم زلزله زده آذربایجان، طی چند روز گذشته ، شب ها و روزهای بسیار سردی را تجربه کردند که لزوم کمک رسانی بیشتر و بهتر را می طلبد. ضمن اظهار همدردی با, نقض حقوق بشر, انجمن نجات مرکز آذربایجان شرقی, خاطرات اعضا جدا شده سازمان مجاهدین خلق, محمد رضا مبین, مسعود…
آیا تا به حال فکر کردی چرا اجازه یک تماس تلفنی به تو و بقیه اعضا نمی دهند؟ می خواهم نکته ای را به تو برادر خوبم گوشزد کنم. فکر کن که در این سالها به چه چیزی رسیدی ؟ آیا این همان زندگی بود که تو دنبالش بودی ؟
#اسارت در #مجاهدین_خلق
https://www.nejatngo.org/fa/posts/53150
#اسارت در #مجاهدین_خلق
https://www.nejatngo.org/fa/posts/53150
انجمن نجات
به رهایی تو از فرقه رجوی امید دارم - انجمن نجات
سلام، من حمید هستم. بهزاد جان خیلی دلم برایت تنگ شده است. من و بقیه اعضای خانواده همه چشم انتظار تو هستی. بهزاد جان امیدوارم حالت خوب باشد چون چندین بار, خانواده ها, انجمن نجات مرکز مازندران, ارتباط با اسیران فرقه, بهزاد فرخی
مادرم پیش از فوت بارها به اینجا آمد و یکبار ۱۰ روز تمام پشت در صلیب سرخ نشست. گریه و التماس کرد اما حتی در را به رویش باز نکردند. متاسفانه صلیب سرخ هیچ همکاری با خانوادهها نکرد.
#اسارت در #مجاهدین_خلق
nejatngo.org/fa/posts/54257
#اسارت در #مجاهدین_خلق
nejatngo.org/fa/posts/54257
درخواست کمک خانواده سرایی از نهادهای حقوق بشری برای ملاقات با مهدی سرایی
#اسارت در #مجاهدین_خلق
nejatngo.org/fa/posts/54476
#اسارت در #مجاهدین_خلق
nejatngo.org/fa/posts/54476
تجمع انجمن نجات مقابل سفارت ترکیه – خواهر محمد جواد نوروزی
#اسارت در #مجاهدین_خلق
nejatngo.org/fa/posts/55264
#اسارت در #مجاهدین_خلق
nejatngo.org/fa/posts/55264