امیری نگین لاریجان
1.32K subscribers
7.02K photos
904 videos
22 files
133 links
بزرگترین تجمع #امیری ها در تلگرام

در زیرنگاه ‌دماوند، برفراز آب ‌خروشان‌ هراز و ‌در بلندای البرز⛰️
طبیعت بکر، دیار امیران و مردمی با اصالت♥️
ارتباط با مدیر کانال👇🏻

@mohammadpouramiri

ارسال عکس، فیلم، خبر👇🏻

@arash_adoosi_amiri
Download Telegram
قطع درختان پارک نشاط #گزنک توسط افرادناشناس

🔶جنايتكاران به محيط زيست مدتهاست كه در بسياري از مناطق لاريجان مشغول قطع#نفس_طبيعت هستند

🔷لزوم #پيگيري_جدي_مسئولان


#تكميلي 👇👇👇

@neginelarijan
#کوه یعنی خاطرات خاکی❤️

کوه یعنی #نفس کشیدن توهوای مه الود صبح همراه با صداي خوش پرندگان ، یعنی خوابیدن زیر اسمون پر ستاره باصدای زوزه ی سگ وگرگ
🌺🌸
#کوه یعنی دورهمی های بی غل وغش یعنی خنده های از ته دل یعنی دلتنگی های سر غروب

کوه یعنی گردوبازی ونون تنوری والوچه ولواشک
🍒🍒
کوه که به سنگ وخاکش نیست اگه باشه هر کوهی میشه وطن ، اين #خاطرات هستن که به سنگ و خاک و باغ وابشارش معنی میدن و دلمون روپرمیدن سمتش وبهمون انگیزه میدن.
🍀🍀🍀
به نظر من ییلاقیا فقط رو اسم کوهشون تعصب ندارن ، اونا رو #دلبستگیهاو #خاطرات قشنگشون حتی خاطرات پدر ومادراشون تعصب دارن واقعا هیچ جا #اميري_کوه ❤️خود آدم نمیشه

@neginelarijan
به مناسبت سالروز زلزله 1336 لاریجان
👇👇👇👇👇

⚫️#لحظه_کوچ

این متن بازسازی یک واقعه ای از پدرم در زیر آوار که تا چند دقیقه به مرگ فاصله داشت.
#زلزله سال 1336
زیر تیرک خمیده و در #آوار ، یک صدای مهیب بود و دیگر هیچ ندیدم جز سیاهی شب و #دود و #خاک. چی به ذهنم اومد که هیچ صدایی آشنا به گوش نمی اومد .همه در نفس سرد قفل شدند. درها هم فرو ریختند. خاک بود که تو سوراخ های گوشم پر شد و دهانم را بسته بودم که در آن هم پر نشود. این زمان یک ساعت بود که بر من می گذشت. خواستم صدا بزنم ،ریزش خاک اجازه نمی داد، یک منفذی بود لحظه #صبح شدن را با سفیدی سفیدک بر سیاهی #شب حس کردم که به حیات دیگر نزدیک می شوم اما دیدم نه ، صدایی به گوشم می آید. اما من قادر به جواب نبودم خواستم خانواده ام را صدا بزنم...
که اونا جلوتر از من منو صدا زدند و رفتند...
چینه دیوار بود و حصار تنگ بر من و من در له شدن خود بی رمق. گیر چه اعجوبه ای بودم که هولناک بود و واقعا #نفس گیر . گلو دیگر پر خاک شد هق هقم به خس خس آخر نفس عمر تبدیل می شد صدایی متفاوت که ننجان را به من نزدیک کرد و از قبر آوار بیرونم کشیدند...
سوال پدرم همیشه این است که «#خانواده ما که #دامدار بودند و هر سحر که می شد ، بیدار می شدیم اما چرا اون سحر و در دمدمای صبح از خواب بیدار نشدیم؟»
و این سوال بی پاسخ ماند و به انتظار در دنیای پسین ، نشسته است.
«#مسافران گویا سفرشان را زودتر آغاز کردند.
و منو تنها گذاشتند.»
.. .پدرم تنها بازمانده ی یک خانواده ای با نه نفر هستند که آرامگاه این خانواده الان در تکیه #ترا واقع در #امیری است.
یادشان همیشه در ذهن و زبان پدرم هست.
روحشان شاد.


محمد عموزاده


@neginelarijan
💠 اميري از نگاه لارين😍☝️


❤️من اینجا #ریشه در خاکم
من اینجا عاشق این #خاک اگر آلوده یا پاکم....
من اینجا تا #نفس باقیست می مانم❤️...


📸مجيد اسدي مهر 🙏

@neginelarijan
🌿💚🌳💛🍃
ما برای #نفس کشیدن به تو نیاز داریم.
۱۵ اسفند
روز #درختکاری گرامی باد😍

@neginelarijan