کانال ندای شیعه
2.57K subscribers
4.49K photos
1.26K videos
200 files
3.83K links
🔸پاسخ به شبهات اعتقادی و بیان عقیده شیعه
🔹مدیریت: @xxmortezaxxx
🔹کانال: @Nedayeshiacom
🔹گروه: @nedayeshiaofficial
🔹تبلیغات: @nedayeshia_tab
🔹اینستاگرام: instagram.com/nedayeshiaofficial
🔹سایت : nedayeshia.com
Download Telegram
دیدگاه «شیخیّه» درباره امام زمان(عج)

پرسش: فرقه «شیخیّه» درباره کیفیّت وجود امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) چه دیدگاهی ارائه می دهند و این عقیده ایشان چه اشکالاتی دارد؟

#پاسخ اجمالی 🔰

«شیخیّه» معتقد است که امام زمان(عج) با بدنى هورقلیایى در عالم مثال در شهر جابلقا و جابرسا زندگى مى کند و هرگاه بخواهد به عالم دنیا تشریف بیاورد، صورتى از صورت هاى اهل این دنیا را مى پوشد تا کسى او را نشناسد. این نظریه منکر وجود امام زمان(عج) در روی زمین است و با ادله عقلی ضرورت وجود امام(ع) نمی سازد و ادعایشان فاقد دلیل است.

#پاسخ ⬇️
یکى از مهمترین اندیشه هاى شیخیه به ریاست شیخ احمد احسائى، اعتقاد به «بدن هورقلیایى» است که این بدن در شهر «جابُلقا» و «جابُرسا» قرار دارد. او به گمان خود با این نظریه، سه مسئله مهم و عمیق فلسفى را تحلیل نموده است؛ یعنى معراج جسمانى رسول خدا(صلى الله علیه و آله) و معاد جسمانى و حیات امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) را در طول بیش از ده قرن.
او معتقد است که امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) با بدنى غیر عنصرى و تنها هورقلیایى در شهر جابلقا و جابرسا زندگى مى کند. شیخ احمد احسائى، امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) را زنده و در عالم «هورقلیا» مى داند.(۱)
وى مى گوید: «هورقلیا ملک آخر[عالمی دیگر] است که داراى دو شهر جابرسا که در مغرب قرار دارد و جابلقا که در مشرق واقع است مى باشد. پس حضرت قائم(عجل الله تعالی فرجه) در دنیا در عالم مثال نیست؛ اما به گونه اى است که به صورت هیکل عنصرى مى باشد با مثالش و با روحش در ارواح است».(۲)
او همچنین مى گوید: «امام زمان(علیه السلام) در هنگام غیبت در عالم هورقلیا است و هر گاه بخواهد به «اقالیم سبعه» تشریف بیاورد، صورتى از صورت هاى اهل این اقالیم را مى پوشد و کسى او را نمى شناسد. جسم و زمان و مکان ایشان لطیف تر از عالم اجسام بوده و از عالم مثال است».(۳)
عقیده و نظر «شیخیه» به سرکردگى شیخ احمد احسائى، درباره کیفیت وجود امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) در عصر غیبت و کیفیت بدن او و مکان او از اشکالات بسیارى برخوردار است. اینک به برخى از آنها اشاره مى کنیم:
۱. تحلیل این بدن هورقلیایى و اعتقاد به حیات امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) با بدن «هورقلیایى» در واقع به معناى انکار امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) در روى زمین است؛ زیرا اگر مراد آن است که حضرت مهدى(عجل الله تعالی فرجه) در عالم مثال و برزخ چه برزخ اول یا برزخ دوم زندگى مى کند یا آن چنان که قبر را آنان از عالم هورقلیا مى دانند، پس آن حضرت حیات با بدن عنصرى ندارد و حیاتش مثل حیات مردگان در عالم برزخ است و این با احادیث متواتر «عدم خالی بودن زمین از حجت» سازگارى ندارد.
۲. این اعتقاد با ادله عقلى که بر ضرورت وجود امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) در این عالم حکم می کند، مناسبت ندارد.
۳. شیخ احمد احسائى، عالم هورقلیا را حد وسط بین دنیا و ملکوت معرفى مى کند؛ در حالى که عالم ملکوت همان عالم مثال است.
۴. این سخن که حضرت مهدى(عجل الله تعالی فرجه) با بدن هورقلیایى زندگى مى کند صرفاً یک ادعاى بدون دلیل است و هیچ دلیل عقلى و نقلى بر آن اقامه نشده است.
۵. در قرن سیزدهم، گزاف گویى و به کار بردن واژه هاى نامأنوس و الفاظ مهمل، بسیار رایج شد و حتى عوام مردم اینها را نشانه علم و دانش مى پنداشتند و بعید نیست که شیخ احمد احسائى و نیز سید کاظم رشتى به جهت خوشایند جاهلان و عوام به این واژه ها و کلمات روى آورده باشند.
نتیجه سخنان شیخ احمد، پیدایش مذاهب ضالّه بابیت و بهائیت بود و سرانجام بى دینى ای که توسط «کسروى» به نام «آیین پاک» بوجود آمد و این میدان عمل و نتایج اسفبار سخنان شیخیه، خود محک و ملاک خوبى بر ضعف و سستى این سخنان است.(۴)

////پی نوشت:
(۱). ارشاد العوام، کرمانی، محمد کریم بن ابراهیم، سعادت، کرمان، ۱۳۸۰ قمری، ج ۲، ص ۱۵۱.
(۲). جوامع الکلم، احسائی، احمد بن زین الدین، مطبعة الغدیر، بصره، ۱۴۳۰ قمری، (رساله دمشقیه، قسمت دوم).
(۳). جوامع الکلم، همان، (رساله رشتیه، قسمت سوم)، ص ۱۰۰.
(۴). گردآوری از: موعود شناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، قم، چاپ هفتم، ۱۳۹۰ ش، ص ۳۹۵.

#بهائیت/#بهائیت_شناسی/#بهائی/#شیخیّه/#شیخیه

@nedayeshiacom
منظور از «هورقلیائی»

پرسش: منظور از «هورقلیائی» چیست؟


#پاسخ_اجمالی 🔰

درباره اینکه «هورقلیایی» چیست؟ نظرات مختلفی بیان شده است؛ در پاورقى کتاب «برهان قاطع» آمده است: «هورقلیا» ظاهرا از کلمه عبرى «هبل» به معناى هواى گرم، تنفس و بخار و «قرنئیم» به معناى درخشش و شعاع است و کلمه مرکب به معناى تشعشع بخار است. مراد از عالم «هورقلیایى» همان «عالم مثال» است و چون عالم مثال بر دو قسم است: اول و آخر، گفته اند: این عالم داراى دو شهر است: جابلقا و جابرسا. عالم مثال، یا خیال منفصل، یا عالم برزخ بین عالم عقول و عالم ماده، چیزى است که عارفان و فیلسوفان اشراق به آن معتقدند؛ ولى فلاسفه مشاء آن را نپذیرفته اند.

#پاسخ ⬇️

درباره اینکه «هورقلیایی» چیست؟ نظرات مختلفی بیان شده است. در پاورقى کتاب «برهان قاطع» آمده است: «هورقلیا» ظاهرا از کلمه عبرى «هبل» به معناى هواى گرم، تنفس و بخار و «قرنئیم» به معناى درخشش و شعاع است و کلمه مرکب به معناى تشعشع بخار است.(۱)
شیخ احمد احسائى معتقد است که «هورقلیایى» لغتى سریانى و از زبان صابئین گرفته شده است.(۲) قطب الدین شیرازى مى گوید: «جابلقا و جابرسا نام دو شهر از شهرهاى عالم «عناصر مثل» و «هورقلیا» از جنس «افلاک مثل» است. پس هورقلیا بالاتر است».(۳)
با توجه به آنچه گذشت روشن مى شود که مراد از عالم «هورقلیایى» همان «عالم مثال» است و چون عالم مثال بر دو قسم است: اول و آخر، گفته اند: این عالم داراى دو شهر است: جابلقا و جابرسا. عالم مثال، یا خیال منفصل، یا عالم برزخ بین عالم عقول و عالم ماده، چیزى است که عارفان و فیلسوفان اشراق به آن معتقدند؛ ولى فلاسفه مشاء آن را نپذیرفته اند.
اشراقیان، عالم مثال را دو مرحله مى دانند:
۱. مثال در قوس نزول؛ که بین غیب مطلق و شهادت مطلق قرار دارد. این عالم را برزخ قبل از دنیا مى دانند که به وسیله قاعده امکان اشرف اثبات مى کنند. این مثال را «جابلقا» مى نامند.
۲. مثال در قوس صعود؛ که بین دنیا و آخرت قرار دارد و پس از افول و غروب نفس ناطقه از این بدن ظلمانى وارد عالم برزخ شده و از آنجا به قیامت کبری مى رود. این مثال را «جابرسا» مى نامند.
ولى شیخ احمد احسائى در جواب ملا محمد حسین انارى که از لفظ هورقلیا سؤال کرده بود این چنین مى گوید: «هورقلیا به معناى ملک دیگر است که حد وسط بین عالم دنیا و ملکوت بوده و در اقلیم هشتم قرار دارد و داراى افلاک و کواکبى مخصوص به خود است که به آنها جابرسا و جابلقا مى گویند».(۴)،(۵)


///پی نوشت :
(۱). برهان قاطع‏، محمد حسین بن الخلف تبریزی، بی جا، إیران، ۱۳۰۵ شمسی، ج ۴، ص ۲۳۹۱.
(۲). جوامع الکلم، احسائی، احمد بن زین الدین، مطبعة الغدیر، بصره، ۱۴۳۰ قمری، (قسمت سوم، رساله نه)، ص ۱.
(۳). شرح حکمة الاشراق، قطب الدین الشیرازى، محقق: عبد الله نورانى و مهدى محقق، انجمن آثار و مفاخر فرهنگى، تهران، ۱۳۸۳ شمسی، چاپ: اول، ص ۵۱۴، (فصل‏ ۶ أقسام ما یتلقى الکاملون من المغیبات).
(۴). جوامع الکلم، احسائی، احمد بن زین الدین، مطبعة الغدیر، بصره، ۱۴۳۰قمری، (رساله نه)، ص ۱.
(۵). گردآوری از: موعود شناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، قم، چاپ هفتم، ۱۳۹۰ ش، ص ۳۹۴.

#بهائیت/#بهائیت_شناسی/#بهائی

@nedayeshiacom
تفاوت اساسی کتب «عهد جدید» با «عهد قدیم»

پرسش: بین کتب «عهد جدید» و «عهد قدیم» چه اختلاف و تفاوت عمده ای وجود دارد؟


#پاسخ_اجمالی 🔰

بین کتب عهد عتیق و جدید یک تفاوت روشن وجود دارد؛ در کتب عهد عتیق سخن از رستاخیز بسیار کم است، تا آنجا که «مستر هاکس» آمریکایى تصریح مى کند که افکار قوم یهود در رابطه با عالم پس از مرگ نامعلوم و غیر واضح است. در قرآن نیز آیاتى وجود دارد که یهودیانِ معاصر پیامبر(ص) را مردمى حریص دانسته و گویا این خصلت به مرور ایام جزء خون آنها شده است در حالى که اناجیل به رستاخیز و عالم پس از مرگ می پردازد.

#پاسخ ⬇️

در بین عهد عتیق و جدید یک تفاوت روشن به چشم مى خورد و آن اینکه در کتب یهود، سخن از دنیا فراوان است و از رستاخیز بسیار کم! در حالى که در انجیل چنین نیست و سخن از رستاخیز و عالم پس از مرگ و پاداش و کیفر نسبتاً زیاد است تا آنجا که «مستر هاکس» آمریکایى نویسنده «قاموس کتاب مقدس» تصریح مى کند که افکار قوم یهود در پاره اى از مسائل مربوط به عالم پس از مرگ نامعلوم و غیر واضح است.
آنچه مى توان با توجه به وضع خاص روحى قوم یهود در اینجا حدس زد این است که: یهود - که در میان مردم دنیا به مادى بودن و خودخواهى و ثروت پرستى بى قید و شرط مشهورند، تا آنجا که گفته اند: خداى آنها نیز پول است - به هنگامى که دست تحریف به سوى کلمات و حالات پیامبران گشودند آنچه سخن از زندگى مادى بود به خوبى ثبت کردند؛ ولى آنچه سخن از رستاخیز و کیفر دنیاپرستان و ستمکاران و غاصبان بازگو مى کرد حذف نمودند. آنها تنها اخبار جهان را به سود خود تحریف نمى کنند؛ بلکه سخنان انبیا و کتب آسمانى را نیز هم! در قرآن مجید نیز آیاتى وجود دارد که نشان مى دهد یهودیانِ معاصر پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) نیز مردمى بودند فوق العاده حریص به زندگى مادى: «وَ لَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النّاسِ عَلى حَیاةٍ».(۱)
این روحیه اى است که امروز هم در آنها دیده مى شود و دیروز هم وجود داشته و گویا به مرور ایام جزء خون آنها شده است «و ریشه در به درى گذشته، و سرسختى و لجاجت امروز آنها را که سر از در به درى دیگرى بیرون خواهد آورد در همین باید جستجو کرد» مگر اینکه به راستى در برنامه زندگى خود تجدید نظر کنند و با مردم دنیا از در آشتى در آیند و براى غیر «ماده» نیز ارزشى قائل شوند.(۲)

///پی نوشت :
(۱). سوره بقره، آیه ۹۶.
(۲). گردآوری از کتاب: معاد و جهان پس از مرگ‏، مکارم شیرازى، ناصر، سرور، قم‏، ۱۳۷۶ شمسی، ‏چاپ: ششم، ص ۸۱.

#یهود/#مسیحیت/#ادیان/#انجیل/#عهد_جدید/#عهد_قدیم

@nedayeshiacom
پرسش: علت انشعابات زیاد و تشکیل فرقه های متعدد در بین اهل تصوف چیست؟

#پاسخ_اجمالی 🔰

عامل اصلی این است که آنها معیار روشنى براى شناخت رهبر و پیشرو خود ارائه نمى دهند. فى المثل یکى از معیارهاى مهم آنها «مکاشفه» است و خواب و رویا را نوعى مکاشفه مى دانند، لذا بسیارى از آنها براى شناخت قطب و مرشد خویش پناه به خواب و رؤیا مى برند و ناگفته پیدا است که نتیجه چنین معیار سنجشى چه خواهد بود.

#تصوف/#آشنایی_با_تصوف/#صوفی

@nedayeshiacom
پرسش: چه تفاوتهایی بین شیخیه کریمخانیه و شیخیه آذربایجان وجود دارد؟


#پاسخ_اجمالی 🔰

کرمانی ها، از شیوه ی اخباری گری پیروی می کنند و به تقلید از مراجع اعتقاد ندارند؛ اما شیخیه ی آذربایجان، به اجتهاد و تقلید معتقدند و از مراجع تقلید خودشان پیروی می کنند، حتی در عقاید هم آرای احسایی و رشتی را براساس تلقی خویش از احادیث تفسیر می کنند. شیخیه ی کرمان، اصول دین را چهار اصل توحید و نبوت و امامت و رکن رابع می‏دانند، اما شیخیه ی آذربایجان، به شدت، منکر اعتقاد به رکن رابع هستند و معاد و عدل را هم از اصول می دانند.

#بهائیت/#بهائیت_شناسی/#شیخیه

@nedayeshiacom
پرسش: واژه «تصوّف» مشتق از چیست و به چه معنا می باشد؟

#پاسخ_اجمالی 🔰

بعضى از لغویون «صوفى» را مشتق از «صوف» مى دانند به خاطر پشمینه پوش بودن آنها در آغاز پیدایش؛ و بعضى نیز آنها را به طایفه «بنى صوفه» نسبت داده اند که جماعتى از عرب بودند که در زندگى روشى زاهدانه داشتند؛ و بعضى نیز مى خواهند این کلمه را مشتق از «صفا» بدانند؛ برخی هم میل دارند آن را منسوب به اصحاب «صُفَّه» بدانند؛ لکن حق این است که این واژه از همان «صوف» به معنى «پشم» گرفته شده است.

#تصوف/#صوفی/#آشنایی_با_تصوف

@nedayeshiacom
پرسش: چرا در برخی از برهه ها شاهد دامن زدن و ترویج «تصوف» در سطح جامعه هستیم؟

#پاسخ_اجمالی 🔰

اشاعه و ترویج «تصوف» در برهه های مختلف دو دلیل دارد: نخست اینکه گروهى که با حکومت روحانیت مخالفند ولى مخالفت با اصل دین و مذهب را به صلاح نمی دانند و یا غیر ممکن مى بینند به صوفیگرى روى مى آورند که رنگ و لعابى از مذهب دارد و درست در نقطه مقابل روحانیت و مذهب است. دیگر اینکه برخی مذهبى مى خواهند که با همه چیز بسازد و نجات را فقط در صفاى دل بداند و بس! و در انجام تکالیف اسلامى سختگیر نباشد و راه را برى ارتکاب بسیارى از اعمال باز بگذارد.

#نقد_تصوف
#آشنایی_با_تصوف/#صوفی

@nedayeshiacom
تاریخچه «حجاب»
پرسش: از منظر مورخین، تاریخچه «حجاب» به چه زمانی برمی گردد؟


#پاسخ_اجمالی 🔰

از تاریخ استفاده می شود که «حجاب» در «ایران» باستان و قوم «یهود» وجود داشته و حتی از قانون حجاب در اسلام نیز سخت تر بوده است. «ویل دورانت» در این باره می نویسد: «اگر زنی به نقض قانون یهود می پرداخت و بدون روسری به میان مردم می رفت، و ...، مرد حق داشت بدون پرداخت مهریه او را طلاق دهد». او همچنین راجع به «ایران» باستان می نویسد: «زنان طبقات بالای جامعه جرأت نداشتند که جز در تخت روان روپوش دار از خانه بیرون بیایند و...». در حالی که اعراب جاهلی پس از ظهور اسلام حجاب را پذیرفتند.

#پاسخ

آنچه از تاریخ استفاده می شود این است که در «ایران» باستان و در میان قوم «یهود» و احتمالاً در «هند» حجاب وجود داشته و حتی از آنچه در قانون اسلام آمده سخت تر بوده است؛ ضمن اینکه اصولا در جاهلیتِ عرب حجاب وجود نداشته و به وسیله اسلام در عرب پدید آمده است.
«ویل دورانت» راجع به قوم «یهود» و قانون «تلمود» می نویسد: «اگر زنی به نقض قانون یهود می پرداخت چنان که مثلاً بدون آن که چیزی برسرداشت به میان مردم می رفت، و یا در شارع عام نخ می رشت، یا با هر سنخی از مردان درد دل می کرد، یا صدایش آن قدر بلند بود که چون در خانه اش تکلّم می نمود همسایگانش می توانستند سخنان او را بشنوند، در آن صورت مرد حق داشت بدون پرداخت مهریه او را طلاق دهد».(۱)
او همچنین راجع به زنان «ایرانیان» قدیم می نویسد: «زنان طبقات بالای اجتماع جرأت آن را نداشتند که جز در تخت روان روپوش دار از خانه بیرون بیایند و هرگز به آنان اجازه داده نمی شد که آشکارا با مردان معاشرت کنند. زنان شوهردار حق نداشتند هیچ مردی را ولو این که پدر یا برادرشان باشد، ببینند. در نقش هایی که از ایران باستان بر جای مانده صورت هیچ زنی دیده نمی شود و نامی از ایشان به نظر نمی رسد...».(۲)

آری، بعد از ظهور اسلام در میان اعراب جاهلی همگی این دستور را پذیرفته و پوشش اسلامی و حجاب را قبول نمودند. «زمخشری» در این باره نقل می کند که «عایشه» همواره زنان «انصار» را این چنین ستایش می کرد: «مرحبا به زنان انصار! همین که آیات سوره نور نازل شد یک نفر از آنان دیده نشد که مانند سابق بیرون بیاید. سر خود را با روسری های مشکی می پوشاندند، گویی کلاغ روی سرشان نشسته است».(۳)،(۴)

پی نوشت:
(۱). تاریخ تمدن، ویل دورانت، مترجم: کامیاب حسن، بهنود، تهران، ۱۳۹۱ شمسی چاپ اول ، ج ۴، ص ۴۶۱.
(۲). همان، ص ۴۳۴.
(۳). الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل و عیون الأقاویل فى وجوه التأویل، زمخشرى، محمود، دار الکتاب العربی، بیروت، ۱۴۰۷ قمری، چاپ سوم ، ج ‏۳، ص ۲۲۹.
(۴). اسلام شناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، قم، ۱۳۸۶ شمسی، چاپ سوم، ص ۵۱۷.

#مسیحیت/#یهود/#ادیان/#حجاب/#زن

@nedayeshiacom
پرسش: خاستگاه «تصوف» چیست و اصل و ریشه فرقه های مختلف صوفیه به کدام مذهب می رسد؟

#پاسخ_اجمالی 🔰

مى توان گفت تقریباً تمام مشایخ معروف تصوف مانند «بایزید بسطامی»، «جنید بغدادی»، «شیخ عطار» و ... همه از میان اهل سنت برخاسته اند، و حتى جالب اینکه مشایخ فرقه های صوفیه موجود در شیعه نیز غالباً به مشایخ اهل سنت منتهى مى شوند.

#نقد_تصوف
#آشنایی_با_تصوف/#صوفی

@nedayeshiacom
استناد به تورات و انجیل تحریف شده!
پرسش: چگونه با وجود تحریف در تورات و انجیل در موضوع «مهدویّت» و غیر آن، به این دو استشهاد و استناد می شود؟


#پاسخ_اجمالی 🔰

مراجعه به کتب تحریف شده تورات و انجیل و استناد و استشهاد به بشارات آنها از باب «تایید» است نه «اثبات»؛ و نقل بشارات از کتاب هاى مقدس دیگران برای نزدیک شدن بین ادیان و هدایت اهل ادیان به دین حق یعنى اسلام است.

#پاسخ

گاهى سؤال مى شود که شما قائل به وجود تحریف در تورات و انجیل و دیگر کتب آسمانى غیر از قرآن هستید؛ حال چگونه در قضیه مهدویت و سایر موضوعات به آن استدلال مى کنید؟ در پاسخ به چند نکته اشاره می کنیم:
۱. در موضوع مهدویت آیات و روایات فراوانى وجود دارد که براى اثبات آن احتیاج به منبعى دیگر غیر قرآن نیست.
۲. استناد و استشهاد به بشارات کتاب هاى آسمانى و غیر آسمانى دیگران از باب تأیید است نه اثبات.
۳. نقل بشارات از کتاب هاى مقدس دیگران به جهت تقارن بین ادیان و هدایت اهل ادیان به دین حق یعنى اسلام است.
۴. کسى ادعا نکرده که تمام آنچه که در کتاب هاى مقدس ادیان دیگر آمده تحریف شده است؛ بلکه آنچه مسلم است اینکه بخشى از آنها مورد تحریف قرار گرفته است.
۵. در اثبات عدم تحریف در مواردى که به آنها استشهاد مى شود همین بس که در مصادر اسلامى نیز به آن اشاره بلکه تصریح شده است.
۶. برخى از بشارات کتاب هاى مقدس ادیان دیگر با واقعیات تاریخى مطابقت داشته است، از قبیل اینکه مصلح جهانى همان امام دوازدهم از ذریه اسماعیل و از نسل بهترین زنان است که ولادت او در وضع شدید و اختناق سیاسى به وقوع خواهد پیوست و به همین جهت خداوند او را از ظالمان تا هنگام ظهور محفوظ خواهد داشت.(۱)

///پی نوشت :
(۱). گردآوری از: موعود شناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، قم، چاپ هفتم، ۱۳۹۰، ص ۱۲۰.

#ادیان/#یهود/#مسیحیت/#تورات/#انجیل

@nedayeshiacom