کانال ندای شیعه
2.56K subscribers
4.5K photos
1.26K videos
200 files
3.83K links
🔸پاسخ به شبهات اعتقادی و بیان عقیده شیعه
🔹مدیریت: @xxmortezaxxx
🔹کانال: @Nedayeshiacom
🔹گروه: @nedayeshiaofficial
🔹تبلیغات: @nedayeshia_tab
🔹اینستاگرام: instagram.com/nedayeshiaofficial
🔹سایت : nedayeshia.com
Download Telegram
رجعت به چه معناست؟و کی به وقوع می پیوندد؟


*واژه «رَجْعَت» در لغت از ریشه «رَجْع» به معنای بازگشت، بازگرداندن و اعاده به جای نخست است.

*اما در اصطلاح رجعت عبارت است از اینکه خداوند متعال گروهی از مردگان را با همان صورتی که در گذشته بودند، به دنیا بر می‌گرداند، و گروهی را عزیز و گروهی دیگر را ذلیل می‌کند و اهل حق را بر اهل باطل غلبه و نصرت داده و مظلومین را بر ظالمین و ستمگران غلبه می‌دهد، این واقعه هنگام ظهور مهدی آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رخ خواهد داد».

*ائمه تماما به زمین رجعت میکنند و بر زمین حکومت میکنند.


#مهدویت/#ظهور/#مدعیان_دروغین/#رجعت/#دجال

@nedayeshiacom
آماده سازی شیعیان برای دوران غیبت
چگونه شیعیان آمادگی لازم را برای دوران غیبت پیدا کردند؟



💠 امام هادی(ع) وامام عسکری(ع) نسبت به پیامبر(ص) و امامان قبل ازخود، به صورت محسوس تری مردم را با موضوع غیبت امام آشنا وافکار را برای پذیرش آن آماده می‏ کردند. امام هادی(ع)، اقدامات خود را نوعاً توسط نمایندگان انجام می‏ داد. امام عسکری(ع) با وجود تأکید بر تولد حضرت مهدی(ع) او را تنها به شیعیان خاصّ نشان می‏داد و از طرف دیگر تماس مستقیم شیعیان با خود را روز بروز محدودتر می کرد، به طوری که حتی در خود شهر سامرّاء به مراجعات ومسائل شیعیان از طریق نامه یا توسط نمایندگان خویش پاسخ می‏ داد.

⬅️ پاسخ: از آنجا که غائب شدن امام و رهبر هرجمعیتی، یک حادثه غیر طبیعی و نامأنوس است و باور کردن آن ونیز تحمل مشکلات ناشی از آن برای نوع مردم دشوار می ‏باشد، پیامبر اسلام و امامان پیشین به تدریج مردم را با این موضوع آشنا ساخته و افکار را برای پذیرش آن آماده می‏ کردند.
این تلاش در عصر امام هادی(ع) و امام عسکری(ع) که زمان غیبت نزدیک می ‏شد، به صورت محسوس تری به چشم می‏ خورد. چنانکه در زندگانی امام هادی(ع)، آن حضرت اقدامات خود را نوعاً توسط نمایندگان انجام می‏ داد و کمتر شخصاً با افراد تماس می‏ گرفت.
این معنا در زمان امام عسکری(ع) جلوه بیشتری یافت؛ زیرا امام از یک طرف، با وجود تأکید بر تولد حضرت مهدی(ع) او را تنها به شیعیان خاصّ و بسیار نزدیک نشان می‏داد و از طرف دیگر تماس مستقیم شیعیان با خود آن حضرت روز بروز محدودتر و کمتر می‏شد، به طوری که حتی در خود شهر سامرّاء به مراجعات و مسائل شیعیان از طریق نامه یا توسط نمایندگان خویش پاسخ می‏ داد و بدین ترتیب آنان را برای تحمل اوضاع و شرائط و تکالیف عصر غیبت و ارتباط غیر مستقیم با امام آمده می‏ ساخت.
گاهی برخی از شیعیان خاص، موفق به دیدار حضرت مهدی (ع) می‏ شدند، اینک در اینجا به عنوان نمونه یک مورد از این دیدارها را می ‏آوریم:
«احمد بن اسحاق»، یکی از یاران خاص و گرانقدر امام عسکری(ع)، می ‏گوید: به حضور امام عسکری(ع) رسیدم می ‏خواستم درباره امام بعد از او بپرسم، حضرت پیش از سؤال من فرمود:
ای «احمد بن اسحاق»! خداوند از زمانی که آدم را آفریده تا روز رستاخیز، هرگز زمین را از «حجت» خالی نگذاشته و نمی ‏گذارد. خداوند از برکت وجود «حجت» خود در زمین، بلا را از مردم جهان دفع می‏ کند و باران می ‏فرستد و برکات نهفته در دل زمین را آشکار می‏ سازد.
عرض کردم: پیشوا و امام بعد از شما کیست؟ حضرت به سرعت برخاست و به اطاق دیگر رفت و طولی نکشید که برگشت، در حالی که پسر بچه ‏ای را که حدود سه سال داشت و رخسارش همچون ماه شب چهارده می‏ درخشید به دوش گرفته بود.
فرمود: «احمد بن اسحاق»! اگر پیش خدا و امامان محترم نبودی، این پسرم را به تو نشان نمی ‏دادم، او همنام و هم کنیه رسول خداست، زمین را پر از عدل و داد می‏ کند چنانکه از ظلم و جور پر شده باشد. او در میان این امت(از نظر طول غیبت) همچون «خضر» و «ذوالقرنین» است، او غیبتی خواهد داشت که (در اثر طولانی بودن آن) بسیاری به شک خواهند افتاد و تنها کسانی که خداوند آنان را در اعتقاد به امامت او ثابت نگه داشته و توفیق دعا جهت تعجیل قیام و ظهور او می ‏بخشد، از گمراهی نجات می‏ یابند... (۱)، (۲)



پی نوشت :(۱). صدوق، کمال الدین، قم، مؤسسه النشر الاسلامی (التابعه) لجماعه المدرسین، ۱۴۰۵ ه . ق، ج ۲، ص ۳۸۴ (باب ۳۸).
(۲). گردآوری از کتاب: سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی، موسسه امام صادق(ع)، قم، ۱۳۹۰ه.ش، ص ۶۵۰.

#مهدویت/#ظهور/#رجعت/#دجال/#مدعیان_دروغین /#غیبت

@nedayeshiacom
فراگیر شدن ظلم و فساد در آخر الزمان

منظور از این که دراحادیث آمده ظهور پس از ظلم وفساد زمین صورت خواهد گرفت چیست؟

پاسخ اجمالی 🔰

✳️ گسترش ظلم وجور همان طور که در روایات آمده، از نشانه های ظهور امام زمان(عج) است. اما لزومی نداردکه به فکر توسعه فساد وظلم بیشتر بیفتیم، بلکه با توجّه به وجود مفاسد درمقیاس وسیع وبه حدّ کافی باید درساختن خود ودیگرشان ویک گروه نیرومند، شایسته، شجاع وآگاه که پرچمدار انقلاب باشد کوشش کنیم. ضمنا باید توجه داشت ظهور این نشانه به تنهایی شرط تحقّق یافتن آن انقلاب بزرگ نیست.

⬅️ پاسخ: نخستین نشانه ای که با مشاهده آن می توان نزدیک شدن هرانقلابی ـ از جمله این انقلاب بزرگ را ـ پیش بینی کرد گسترش ظلم وجور وفساد وتجاوز به حقوق دیگران و انواع مفاسد اجتماعی و انحرافات اخلاقی است که خود عامل توسعه فساد در جامعه است.
طبیعی است فشار که از حد گذشت انفجار رخ می دهد، زیرا انفجارهای اجتماعی همانند انفجارهای میکانیکی به دنبال فشارهای شدید و زاید از حدّ است.
گسترش دامنه های ظلم و فساد به وسیله ضحّاکان هر زمان بذرهای انقلاب را آبیاری می کند، و کاوه های آهنگر را در کنار کوره های آتش پرورش می دهد؛ کم کم بحران اوج می گیرد ولحظه انقلاب نزدیک می گردد.
در مورد نزدیک شدن انقلاب بزرگ جهانی وظهور مصلح بزرگ مهدی نیز مسأله همین گونه است.
منتهاهیچ لزومی ندارد که مانند افرادی منفی باف به فکر توسعه فساد و ظلم بیشتر بیفتیم، بلکه با توجّه به وجود مفاسد درمقیاس وسیع و به حدّ کافی باید در ساختن خود و دیگران و یک گروه نیرومند شایسته وشجاع و آگاه که پرچمدار انقلاب باشدکوشش کنیم.
به هرحال، این موضوع در بسیاری از روایات اسلامی تحت عنوان «کما ملئت ظلماً و جوراً»؛ (همانگونه که جهان از ظلم وجور پرشده باشد»آمده است.
عین این تعبیر دربسیاری از احادیث که در منابع شیعه و اهل سنّت آمده دیده می شود.
و از مجموع آنها استفاده می شود که از روشنترین نشانه های این انقلاب همین موضوع است.
به هرحال، ظهور این نشانه ها به تنهایی شرط تحقّق یافتن آن انقلاب بزرگ نیست؛ بلکه مقدّمه ای است برای بیدار ساختن اندیشه ها؛ شلاّق هائی است برای بیداری ارواح خفته وخواب آلود؛ وزمینه ای است برای فراهم شدن آمادگیهای اجتماعی و روانی.
جهانیان خواه ناخواه مجبور به تجزیه وتحلیل ریشه های این ناهنجاریها و همچنین نتایج و عواقب آنها خواهند شد و این یک خودآگاهی عمومی را پایه گذاری می کند و در پرتو آن یقین می کنند که ادامه وضع کنونی امکان پذیر نیست؛ بلکه انقلابی باید کرد.
انقلابی درتمام زمینه ها برای بنیانگذاری یک نظام عادلانه الهی و مردمی.
ذکراین نکته نیز کاملا ضروری است که لزومی نداردکه این مفاسد درتمام نقاط جهان آشکار گردد؛ و اگر محیطهای کوچکی پاک باشند این شرط حاصل نباشد؛ بلکه معیار، چهره نوعی مردم جهان است خواه در شرق باشد یا غرب؛ و به تعبیر دیگر، این حکم مانند بسیاری از احکام بر اساس روش غالب است.(۱)

پی نوشت:
(۱). گردآوری از کتاب: حکومت جهانی مهدی، آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی، انتشارات نسل جوان‏، قم، ۱۳۹۰ش، نوبت هشتم، ص ۱۶۰.

#مهدویت/#ظهور/#دجال/#رجعت

@nedayeshiacom
منظور از «فجر» در آیه ۱ سوره «فجر»

فجر در آیه ۱ سوره «فجر» به چه معنی است؟


💠 «فَجْر»، به معنی شکافتن وسیع است و از آنجا که نور صبح تاریکی شب را می شکافد، از آن تعبیر به «فجر» شده است. بعضی «فجر» را در این آیه، به معنی مطلق آن یعنی «سپیده صبح» گرفته وبعضی آن را به معنی «فجر آغاز محرّم» که آغاز سال جدید است وبعضی به «فجر روز عید قربان»، وبالاخره، بعضی به صبحگاهان ماه مبارک رمضان ویا «فجرصبح جمعه» تفسیرکرده اند. ولی، آیه مفهوم وسیعی دارد که همه اینها را شامل می شود، هر چندبعضی ازمصداق های آن از بعضی دیگر روشن تر و پراهمیت تر است.

⬅️ پاسخ: دراولین آیه ازسوره «فجر» خدای متعال به سپیده صبح سوگند می خورد، می فرماید«وَ الْفَجْرِ».
«فَجْر»، دراصل به معنی شکافتن وسیع است واز آنجا که نورصبح تاریکی شب را می شکافد، از آن تعبیربه «فجر» شده است و می دانیم «فجر» بردو گونه است«کاذب»و«صادق».
«فجرکاذب» همان سپیدی طولانی است که در آسمان ظاهر می شود، و آن را تشبیه به دم روباه می کنند که نقطه باریک آن در طرف افق است وقاعده مخروط آن، در وسط آسمان.
«فجرصادق» ازهمان ابتدا در افق گسترش پیدا می کند، صفاو نورانیت وشفافیت خاصی دارد، مانندیک نهرآب زلال افق مشرق را فرا می گیرد وبعد در تمام آسمان گسترده می شود.
«فجرصادق» اعلام پایان شب و آغاز روز است، در این موقع روزه داران باید امساک کنند و وقت نماز صبح وارد می شود.
بعضی «فجر» را در این آیه، به معنی مطلق آن یعنی «سپیده صبح» تفسیر کرده اند، که مسلماً یکی از نشانه های عظمت خداوند است، نقطه عطفی است در زندگی انسان ها وتمام موجودات زمینی و آغاز حاکمیت نور و پایان گرفتن ظلمت است، آغاز جنبش وحرکت موجودات زنده وپایان یافتن خواب وسکوت است، وبه خاطر این حیات، خداوند به آن سوگند یاد کرده.
بعضی آن را به معنی «فجر آغاز محرّم» که آغاز سال جدید است تفسیر کرده اند.
وبعضی، به «فجر روز عید قربان» که مراسم مهم حج در آن انجام می گیرد و متصل به شب های دهگانه است.
و بالاخره، بعضی به صبحگاهان ماه مبارک رمضان و یا «فجر صبح جمعه».
ولی، آیه مفهوم وسیعی دارد که همه اینها را شامل می شود، هر چند بعضی از مصداق های آن از بعضی دیگر روشن تر و پراهمیت تر است.
و بعضی، معنی آیه را از این هم گسترده تر دانسته، گفته اند: منظور از فجر، هر روشنائی است که در دل تاریکی می درخشد.
بنابراین، درخشیدن اسلام و نور پاک محمّدی(ص) در تاریکی عصر جاهلیت یکی از مصادیق فجر است و همچنین درخشیدن سپیده صبح قیام مهدی(ع) به هنگام فرو رفتن جهان در تاریکی و ظلمت ظلم و ستم، مصداق دیگری از آن محسوب می شود (همان گونه که در بعضی از روایات به آن اشاره شده است). (۱)
و قیام عاشورای حسینی در آن دشت خونین «کربلا»، شکافتن پرده های تاریک ظلم «بنی امیه» و نشان دادن چهره واقعی آن دیوصفتان مصداق دیگر بود.
و همچنین، تمام انقلاب های راستینی که بر ضد کفر، جهل، ظلم و ستم در تاریخ گذشته و امروز انجام می گیرد.
و حتی نخستین جرقه های بیداری که در دل های تاریک گنهکاران ظاهر می شود و آنها را به توبه دعوت می کند، «فجر» است.
ولی، البته این یک توسعه در مفهوم آیه است، در حالی که ظاهر آیه همان فجر به معنی طلوع سپیده صبح است. (۲)


پی نوشت:
(۱). این معنی در حدیثی از امام صادق علیه السلام نقل شده است( تفسیر«برهان»، جلد ۴، صفحه ۴۵۷، حدیث ۱).
(۲). گرد آوری از کتاب: تفسیر نمونه، آیت الله العظمی مکارم شیرازی، دارالکتب الإسلامیه، چاپ سی و سوم، ج ۲۶، ص ۴۵۸.

#مهدویت/#ظهور/#رجعت/#دجال/#آیه/#فجر

@nedayeshiacom
منظور از واژه قرآنی «عصر»

منظور از «عصر» در آیه ۱ سوره «عصر» چیست؟



💠در تفسیر این سوگند، مفسران احتمالات زیادی گفته اند، وممکن است همه در معنی آیه جمع باشد وسوگند به تمام این امور مهم یاد شود، ولی در میان آنها از همه مناسب تر، عصربه معنی زمان و تاریخ بشر است؛ چرا که  سوگندهای قرآن، همواره متناسب با مطلبی است که سوگند به خاطر آن یاد شده ومسلّم است که خسران انسان ها در زندگی، نتیجه گذشتن زمان عمر آنها است.

⬅️پاسخ: دراولین آیه از سوره «والعصر» می خوانیم (به عصر سوگند)؛ «وَ الْعَصْر».
واژه «عصر» در اصل، به معنی «فشردن» است وسپس به وقت عصراطلاق شده به خاطر این که برنامه ها وکارهای روزانه در آن پیچیده، وفشرده می شود.
آن گاه، این واژه به معنی مطلق «زمان» و دوران تاریخ بشر ویا بخشی از زمان، مانند عصر ظهور اسلام وقیام پیغمبر اکرم(ص) و امثال آن استعمال شده است، لذا درتفسیر این سوگند، مفسران احتمالات زیادی گفته اند:
1⃣ بعضی آن را اشاره به همان وقت «عصر» می دانند، به قرینه این که: در برخی دیگر از آیات قرآن به آغاز روز سوگند یاد شده است مانند«وَ الضُّحی»(۱) ـ یا ـ «وَ الصُّبْحِ إِذا أَسْفَر».(۲)
این سوگند به خاطر اهمیتی است که این موقع از روز دارد؛ چرا که زمان، زمان دگرگونی نظام زندگی و حیات انسان ها است، کارهای روزانه پایان می گیرد، پرندگان و حیوانات به لانه های خود بازمی گردند، خورشید سر در افق مشرق فرو می کشد و هوا تدریجاً رو به تاریکی می رود.
این دگرگونی، انسان را متوجه قدرت لا یزال الهی ـ که بر این نظام حاکم است ـ می سازد، و در حقیقت، نشانه ای از نشانه های توحید و آیتی از آیات پروردگار است، که شایسته سوگند می باشد.
2⃣ بعضی دیگر، آن را اشاره به سراسر زمان و تاریخ بشریت دانسته اند، که مملوّ از درس های عبرت و حوادث تکان دهنده و بیدارگر است، و روی همین جهت، آن چنان عظمتی دارد که شایسته سوگند الهی است.
3⃣ بعضی، روی قسمت خاصی از این زمان، مانند عصرِ قیامِ پیغمبر اکرم(ص) یا عصر قیام مهدی(ع) که دارای ویژگی و عظمت خاصی در تاریخ بشر بوده و هست، انگشت گذارده و سوگند را ناظر به آن می دانند. (۳)
4⃣ بعضی نیز به همان ریشه لغوی این واژه برگشته و سوگند را ناظر به انواع فشارها و مشکلاتی می دانند که در طول زندگی انسان ها رخ می دهد، آنها را از خواب غفلت بیدار می کند، به یاد خداوند بزرگ می اندازد، و روح استقامت را پرورش می دهد.
5⃣ بعضی دیگر، آن را اشاره به «انسان های کامل» می دانند، که عصاره عالم هستی و جهان آفرینشند.
6⃣ بالاخره، بعضی آن را ناظر به «نماز عصر» شمرده اند، به خاطر اهمیت ویژه ای که در میان نمازها دارد، زیرا آنها «صلاة وسطی» را که در قرآن روی آن تأکید خاصی به عمل آورده، نماز عصر می دانند.
با این که تفسیرهای فوق، با هم تضادی ندارد و ممکن است همه در معنی آیه جمع باشد و سوگند به تمام این امور مهم یاد شود، ولی در میان آنها از همه مناسب تر همان عصر به معنی زمان و تاریخ بشر است؛ چرا که بارها گفته ایم: سوگندهای قرآن، همواره متناسب با مطلبی است که سوگند به خاطر آن یاد شده و مسلّم است که خسران انسان ها در زندگی، نتیجه گذشتن زمان عمر آنها است، و یا عصر قیام پیغمبر خاتم(ص)، به خاطر این که: برنامه چهار ماده ای ذیل سوره، در چنین عصری نازل گردیده.
از آنچه گفته شد، عظمت آیات قرآن و گستردگی مفاهیم آن به خوبی روشن می شود، که یک کلمه از آن، تا چه حدّ پر معنی و شایسته تفسیرهای عمیق و گوناگونی است.(۴)

پی نوشت:
(۱). سوره ضحی، آیه ۱.
(۲). سوره مدثر، آیه ۳۴.
(۳). در حدیثی از امام صادق (ع)می خوانیم که در تفسیر آیه «وَالْعَصْر انَّ الانْسانَ لَفِی خُسْرٍ» فرمود: «الْعَصْرُ عَصْرُ خُرُوجِ الْقائِم»؛ (منظور از عصر، عصر قیام حضرت مهدی علیه السلام است). (نور الثقلین، ۲ جلد ۵، صفحه ۶۶۶، حدیث ۵).
(۴). گرد آوری از کتاب: تفسیر نمونه، آیت الله العظمی مکارم شیرازی، دارالکتب الإسلامیه، چاپ سی و ششم، ج ۲۷، ص ۳۱۷.

#مهدویت/#ظهور/#دجال/#رجعت/#آیه/#فجر/#عصر

@nedayeshiacom
▪️آیا دجال شخص معین است یا اینکه شخصی معین نیست؟!

🔸دجال در لغت به معنای آب طلا است.

🔘دربارة دجّال، چند احتمال وجود دارد:

1⃣احتمال نخست اینکه: دجّال، نام شخص معیّنی نیست و هر کسی که با ادعاهای پوچ و بی اساس و با حیله گری و نیرنگ، در صدد فریب مردم باشد، دجّال است. اینکه در روایات، از «دجّال»های فراوان سخن به میان آمده، این احتمال را تقویت می‌کند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است:

🔴لاتَقُومُ السَّاعَةُ حَتَّی یَخْرُجَ المَهْدِیُّ مِنْ وُلْدِی وَلایَخْرُجُ الْمَهدِیّ حَتَّی یَخْرُجَ سِتُّونَ کَذَّاباً کُلُّهُمْ یَقُولُ أَنَا نَبِیٌّ.

🔵 قیامت، برپا نمی شود تا وقتی که مهدی از فرزندانم، قیام کند. مهدی قیام نمی کند تا وقتی که شصت دروغ گو خروج کنند و هر کدام بگوید: من پیامبرم.

📚مفید، الارشاد، ج۲، ص۳۷۱

🔷حقیقت داستان دجّال، بیانگر این واقعیت است که در آستانة هر انقلابی، افراد فریبکار و منافقی که معتقد به نظام‌های پوشالی گذشته و حافظ ضد ارزش هایند، برای نگه داشتن فرهنگ و نظام جاهلی گذشته، همة تلاش خود را به کار می‌گیرند و با سوء استفاده از زمینه‌های فکری و اجتماعی و احساسات مردم، دست به تزویر و حیله گری می‌زنند. از آنجایی که انقلاب جهانی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از همة انقلاب‌های تاریخ بزرگ تر و گسترده تر است، خطر فریبکاران دجّال صفت نیز به مراتب بیشتر و گسترده تر است. در آستانة ظهور، آنان تلاش خواهند کرد که مردم را فریب داده، آنها را از نتیجة آن، دلسرد و ناامید سازند و از پیروزی حتمی آن جلوگیری کنند. البته می‌توان گفت: ممکن است یکی از آن دجّال‌ها که صفات زشت در او بیشتر از همه متبلور است یکی از نشانه‌ها باشد.

2⃣احتمال دوم آن است: که فردی معیّن و مشخص، به نام دجال با همان وویژگی‌هایی که برای وی بیان شده است خروج می‌کند و مردم را به انحراف می‌کشاند. برخی با استناد به روایاتی چند، او را زنده می‌دانند؛ برای مثال گفته می‌شود: او در زمان حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله زنده بوده و تا هنگام خروج، زنده خواهد ماند.

3⃣احتمال سوم این است که برخی می‌گویند: که مراد از دجال همان سفیانی است که درکتاب‌های اهل سنت، بیشتر با عنوان دجال و در کتاب‌های شیعی با عنوان سفیانی آمده است! البته این احتمال مردود است.

4⃣به نظر عده ای: دجّال، کنایه از کفرجهانی و سیطرة فرهنگ مادی بر جهان است. اینان براساس این احتمال، همه ویژگی‌هایی که برای دجّال بیان شده، با ویژگی‌های استکبار جهانی برابر است. «استکبار» به معنای واقعی، دجّال است که خود را قیّم ملت‌ها می‌داند و با تکیه به ثروت انبوه و قدرت عظیم، در همه جای زمین دخالت می‌کند و همه را به زیر سلطه خویش می‌آورد.

#مهدویت/#ظهور/#مدعیان_دروغین/#رجعت/#دجال

@nedayeshiacom
عبدالله المهدی و ادّعای مهدویت

پرسش: عبیدالله المهدی برای خلافت خود و فرزندش، چگونه از طرح مهدویت استفاده کرد؟


پاسخ اجمالی 🔰

عبیدالله المهدی برای رسیدن به خلافت به مهدویت تمسک کرد؛ هر چند با طرح مهدویت خود حتی اطرافیان خود مثل قرامطه و ابوعبدالله شیعی را نتوانست راضی کند. لذا در نامه ای به اسماعیلیان یمن خود را از نسل عبدالله افطح و فرزندش محمد را از نسل محمد بن اسماعیل معرفی کردتا شاید بتواند تنها پایگاه مستحکم اسماعیلی یعنی یمن را نیز از دست ندهد وخلیفه دوم فاطمی به جایگاه اصلی خود یعنی مهدویت برگردد. طرحی که بعدا توسط خلیفه چهارم فاطمی تصحیح شد.

⬅️ پاسخ: عبیدالله المهدی برای رسیدن به خلافت به مهدویت تمسک کرد؛ هر چند با طرح مهدویت خود حتی اطرافیان خود را نتوانست راضی کند. قرامطه و فیروز که رهبر داعیان اسماعیلی در سلمیّه شام بودندو ابوعبدالله شیعی از وی بریدند. در یمن نیز زمزمه های زیادی بوده است و احتمالا نامه عبیدالله المهدی به اسماعیلیان یمن در باب نسب خود در راستای از بین بردن این زمزمه ها است. جعفر بن منصور الیمن در کتاب «الکشف» از القائم بأمرالله به عنوان ناطق هفتم و امام مهدی یاد می کند.(۱) این نشان می دهد که احتمالا طرح مهدویت خود عبیدالله با شکست حتمی روبرو بوده است که طرح جدیدی به ذهن عبیدالله المهدی رسیده است. وی فرزندش محمد را با کنیه ابوالقاسم و لقب القائم بأمرالله به عنوان مهدی موعود و همان ناطق هفتم اسماعیلیه مطرح ساخته و شاید خود را از نسل عبدالله افطح و فرزندش محمد را از نسل محمد بن اسماعیل معرفی کرد تا شاید بتواند تنها پایگاه مستحکم اسماعیلی یعنی یمن را نیز از دست ندهد. بنابراین خلیفه دوم فاطمی به جایگاه اصلی خود یعنی مهدویت بازگشته و نامش هم نام پیامبر، کنیه اش کنیه پیامبر و لقبش قائم است تا همه شرایط مهدی شدن را دارا باشد. این طرح نیز بعداً به وسیله بزرگان اسماعیلیه و خلیفه چهارم فاطمی تصحیح گردید.(۲)



پی نوشت
(۱). کتاب الکشف، ص ۱۰۰ - ۱۰۱.

(۲). گردآوری از کتاب: درسنامه تاریخ و عقائد اسماعیلیه، مهدی فرمانیان، نشر ادیان، قم، ۱۳۸۶، ه.ش، ص ۷۴.

#مهدویت/#ظهور/#رجعت/#دجال/#مدعیان_دروغین

@nedayeshiacom
اگر مابه کمک هدایت‌های دین و اصول حاکم برحرکت می‌توانیم وظیفۀ خود را در همۀ شرایط و موقعیت‌ها به دست آوریم، طرح نشانه‌های ظهور باچه هدفی انجام گرفته است وپیشوایان معصوم علیهم السلام با بیان نشانه‌های ظهور به دنبال چه مقصدی بوده اند؟


به این پرسش اینچنین می‌توان پاسخ داد که نشانه‌های ظهور دست کم در دو موضع می‌توانند ثمربخش باشند

1⃣ موضع نخست جایی است که مردم به دلیل اهمال متصدیان امر تبلیغ دین، یا به دلیل غفلت خودشان از این بینات و معیارها بی اطلاع باشند.
2⃣ موضع دوم جایی است که به دلیل گرفتارشدن در دام شبهات و باجوسازی جبهۀ باطل وپیچیدگی شرایط، نتوانند براساس معیارها وضوابط به هدایت برسند. دراین جاست که علایم می‌توانند راه گشا باشند وبه کمک آنها می‌توان جهت درست حرکت را دریافت. برای توضیح بیشتر می‌توان از اقدامات مشابهی که پیامبر(ص) در دوران فتنه انجام داد یاد کرد.
چنان که می‌دانیم رسول گرامی اسلام(ص) بارها درباره امامت و جانشینی امیرالمؤمنین(ع) سخن گفت وبا بینات وهدایت‌های خود این مسئله را برای مردم توضیح داد وحقانیت امام علی(ع) ولزوم پیروی مردم از ایشان پس از رحلت خود را تا آن جا که میسور بود بازگو کرد. این هدایت‌ها و بینات آن قدر زیاد بودند که اگر کسی واقعاً به دنبال شناخت حق بود، بامراجعه به برخی از آنها می‌توانست بدان دست یابد. با این حال، آن حضرت در کنار این روشن گری‌ها و ارائۀ ضوابط، نشانه‌هایی نیز بیان فرمود. برای مثال، از عمار به عنوان نشانۀ جبهۀ حق یاد کرد وبا جملۀ معروف:
🔸 «تَقْتُلُ عَمَّاراً الْفِئَةُ الْبَاغِیَة»
📚عیون اخبارالرضا، ج۱، ص۶۸
به مسلمانان فهماندکه هرگاه در فضای فتنه از شناخت حق وباطل ناتوان شدند، بدانند گروهی که عمار را می‌کشد، جبهۀ باطل است. یادر جایی دیگر از سگان حوئب یادکرد و این که زنی که سگ های حوئب بر او پارس می‌کنند در مسیر حق گام بر نمی دارد.
📙رسائل المرتضی، ج۴، ص۶۴.
درجایی دیگر بر راست گویی ابوذر تأکید کرد تا هنگامی که ابوذر با زبان گویایش از انحراف عثمان می‌گوید، مردم فتنه زده بتوانند راه را از چاه بازشناسند وچنین فرمود:
🔻مَا أَظَلَّتِ الْخَضْرَاءُ وَ لَا أَقَلَّتِ الْغَبْرَاءُ عَلَی ذِی لَهْجَةٍ أَصْدَقَ مِنْ أَبِی ذَرٍّ.
🔺ترجمه:آسمان سبز سایه نیفکنده و کرۀ خاک بر روی خود حمل نکرده صاحب لهجه ای راست گوتر از ابوذر.
📕علل الشرایع، ج۱، ص۱۷۶
روشن است که وجود این نشانه‌ها به معنای بی نیازی از بینات و معیار‌ها نیست و بدین معنا نیست که پیامبر گرامی(ص) و سلم برای تشخیص حق از باطل روشن گری نفرموده است، بلکه به گواهی تاریخ، آن حضرت در طول دوران رسالت خود بارها معیارها را فرموده بود. با این حال، در کنار آنها به عنوان مکمل، نشانه‌هایی نیز قرار داد تا در وقت ضرورت برای کسانی که از اصول و معیارها بی اطلاعند، یا گرفتار شبهاتند و درفضای غبار آلودی که دشمن ایجاد کرده نمی توانند فهم درستی از معیارها داشته باشند، بتوانند مسیر حق را شناسایی کنند.

🔷نشانه‌های ظهور نیزدرکنار اصول و ضوابط دین، نقش متمم وکمکی دارند ومی‌توانند در هنگام جهل یا سیطرۀ شبهات مفید بوده و کارکرد سلبی و ایجابی داشته باشند

◾️در پرتو کارکرد سلبی آن می‌توان مدعیان دروغین را شناخت و دروغ کسانی که پیش از تحقق نشانه‌های حتمی ادعای مهدویت دارند را شناسایی کرد.
◽️در کارکرد ایجابی آن می‌توان به امید و تسریع در آمادگی و... رسید.

🔶اما باز هم باید تأکید کرد که این‌ها فقط نقش مکمل را دارند و نقش اصلی در هدایت به عهدۀ همان اصول و ضوابطی است که در دین وجود دارد؛ اصول و ضوابطی که مربوط به همۀ زمان‌ها و مکان‌ها و همۀ شرایط و از جمله دورۀ غیبتند.

#مهدویت/#ظهور/#مدعیان_دروغین/#دجال/#رجعت/#هدایت

@nedayeshiacom
▪️آیا دجال شخص معین است یا اینکه شخصی معین نیست؟!

🔸دجال در لغت به معنای آب طلا است.

🔘در بارة دجّال، چند احتمال وجود دارد:

1⃣احتمال نخست اینکه: دجّال، نام شخص معیّنی نیست و هر کسی که با ادعاهای پوچ و بی اساس و با حیله گری و نیرنگ، در صدد فریب مردم باشد، دجّال است. اینکه در روایات، از «دجّال»های فراوان سخن به میان آمده، این احتمال را تقویت می‌کند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است:

🔴لاتَقُومُ السَّاعَةُ حَتَّی یَخْرُجَ المَهْدِیُّ مِنْ وُلْدِی وَلایَخْرُجُ الْمَهدِیّ حَتَّی یَخْرُجَ سِتُّونَ کَذَّاباً کُلُّهُمْ یَقُولُ أَنَا نَبِیٌّ.

🔵 قیامت، برپا نمی شود تا وقتی که مهدی از فرزندانم، قیام کند. مهدی قیام نمی کند تا وقتی که شصت دروغ گو خروج کنند و هر کدام بگوید: من پیامبرم.

📚مفید، الارشاد، ج۲، ص۳۷۱

🔷حقیقت داستان دجّال، بیانگر این واقعیت است که در آستانة هر انقلابی، افراد فریبکار و منافقی که معتقد به نظام‌های پوشالی گذشته و حافظ ضد ارزش هایند، برای نگه داشتن فرهنگ و نظام جاهلی گذشته، همة تلاش خود را به کار می‌گیرند و با سوء استفاده از زمینه‌های فکری و اجتماعی و احساسات مردم، دست به تزویر و حیله گری می‌زنند. از آنجایی که انقلاب جهانی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از همة انقلاب‌های تاریخ بزرگ تر و گسترده تر است، خطر فریبکاران دجّال صفت نیز به مراتب بیشتر و گسترده تر است. در آستانة ظهور، آنان تلاش خواهند کرد که مردم را فریب داده، آنها را از نتیجة آن، دلسرد و ناامید سازند و از پیروزی حتمی آن جلوگیری کنند. البته می‌توان گفت: ممکن است یکی از آن دجّال‌ها که صفات زشت در او بیشتر از همه متبلور است یکی از نشانه‌ها باشد.

2⃣احتمال دوم آن است: که فردی معیّن و مشخص، به نام دجال با همان وویژگی‌هایی که برای وی بیان شده است خروج می‌کند و مردم را به انحراف می‌کشاند. برخی با استناد به روایاتی چند، او را زنده می‌دانند؛ برای مثال گفته می‌شود: او در زمان حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله زنده بوده و تا هنگام خروج، زنده خواهد ماند.

3⃣احتمال سوم این است که برخی می‌گویند: که مراد از دجال همان سفیانی است که درکتاب‌های اهل سنت، بیشتر با عنوان دجال و در کتاب‌های شیعی با عنوان سفیانی آمده است! البته این احتمال مردود است.

4⃣به نظر عده ای: دجّال، کنایه از کفرجهانی و سیطرة فرهنگ مادی بر جهان است. اینان براساس این احتمال، همه ویژگی‌هایی که برای دجّال بیان شده، با ویژگی‌های استکبار جهانی برابر است. «استکبار» به معنای واقعی، دجّال است که خود را قیّم ملت‌ها می‌داند و با تکیه به ثروت انبوه و قدرت عظیم، در همه جای زمین دخالت می‌کند و همه را به زیر سلطه خویش می‌آورد.

#مهدویت/#ظهور/#مدعیان_دروغین/#دجال

@nedayeshiacom
آیا دجال شخص معین است یا اینکه شخصی معین نیست؟!

دجال در لغت به معنای آب طلا است.
دربارة دجّال، چند احتمال وجود دارد🔰

1⃣احتمال نخست اینکه: دجّال، نام شخص معیّنی نیست و هر کسی که با ادعاهای پوچ و بی اساس و با حیله گری و نیرنگ، در صدد فریب مردم باشد، دجّال است. اینکه در روایات، از «دجّال»های فراوان سخن به میان آمده، این احتمال را تقویت می‌کند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است:

🔴لاتَقُومُ السَّاعَةُ حَتَّی یَخْرُجَ المَهْدِیُّ مِنْ وُلْدِی وَلایَخْرُجُ الْمَهدِیّ حَتَّی یَخْرُجَ سِتُّونَ کَذَّاباً کُلُّهُمْ یَقُولُ أَنَا نَبِیٌّ.

🔵 قیامت، برپا نمی شود تا وقتی که مهدی از فرزندانم، قیام کند. مهدی قیام نمی کند تا وقتی که شصت دروغ گو خروج کنند و هر کدام بگوید: من پیامبرم.

📚مفید، الارشاد، ج۲، ص۳۷۱

🔷حقیقت داستان دجّال، بیانگر این واقعیت است که در آستانة هر انقلابی، افراد فریبکار و منافقی که معتقد به نظام‌های پوشالی گذشته و حافظ ضد ارزش هایند، برای نگه داشتن فرهنگ و نظام جاهلی گذشته، همة تلاش خود را به کار می‌گیرند و با سوء استفاده از زمینه‌های فکری و اجتماعی و احساسات مردم، دست به تزویر و حیله گری می‌زنند. از آنجایی که انقلاب جهانی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از همة انقلاب‌های تاریخ بزرگ تر و گسترده تر است، خطر فریبکاران دجّال صفت نیز به مراتب بیشتر و گسترده تر است. در آستانة ظهور، آنان تلاش خواهند کرد که مردم را فریب داده، آنها را از نتیجة آن، دلسرد و ناامید سازند و از پیروزی حتمی آن جلوگیری کنند. البته می‌توان گفت: ممکن است یکی از آن دجّال‌ها که صفات زشت در او بیشتر از همه متبلور است یکی از نشانه‌ها باشد.

2⃣احتمال دوم آن است: که فردی معیّن و مشخص، به نام دجال با همان وویژگی‌هایی که برای وی بیان شده است خروج می‌کند و مردم را به انحراف می‌کشاند. برخی با استناد به روایاتی چند، او را زنده می‌دانند؛ برای مثال گفته می‌شود: او در زمان حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله زنده بوده و تا هنگام خروج، زنده خواهد ماند.

3⃣احتمال سوم این است که برخی می‌گویند: که مراد از دجال همان سفیانی است که درکتاب‌های اهل سنت، بیشتر با عنوان دجال و در کتاب‌های شیعی با عنوان سفیانی آمده است! البته این احتمال مردود است.

4⃣به نظر عده ای: دجّال، کنایه از کفرجهانی و سیطرة فرهنگ مادی بر جهان است. اینان براساس این احتمال، همه ویژگی‌هایی که برای دجّال بیان شده، با ویژگی‌های استکبار جهانی برابر است. «استکبار» به معنای واقعی، دجّال است که خود را قیّم ملت‌ها می‌داند و با تکیه به ثروت انبوه و قدرت عظیم، در همه جای زمین دخالت می‌کند و همه را به زیر سلطه خویش می‌آورد.

#مهدویت/#ظهور/#مدعیان_دروغین/#دجال

@nedayeshiacom