نواندیشان افغانستان
890 subscribers
6.14K photos
666 videos
431 files
2.29K links
لطفا پیج‌ ایسنتاگرامی ما را‌ هم دنبال کنید 👇👇

http://instagram.com/nawandishanafg
Download Telegram
#انجمن_ادبی_گوهرشاد برگزار می‌کند:

اولین جلسه از سلسله جلسات
#شاعر_ماه
با موضوع #مولانا
و با حضور استاد #محمد_کاظم_کاظمی


شنبه ۱۸ اسفند
ساعت ۱۶
حرم مطهر، دوربرگردان خیابان طبرسی، بنیاد پژوهش‌های اسلامی، اتاق ۲۳۶

#ویژه_بانوان
حضور برای کلیه بانوان علاقه‌مند بلامانع است🌹

@nawandishanafg
🔹 جدا شدن افغانستان از ایران در عصر قاجار، یک غلط مشهور تاریخی

🔸 محمدکاظم کاظمی

در ایران معروف است که در عصر قاجاریه و در جریان محاصرۀ هرات (۱۲۳۵ ش) افغانستان از ایران جدا شد. این خطایی بزرگ است و یکسره تکرار می‌شود. حقیقت این است که در آن زمان فقط شهر هرات از تسلط ایران خارج شد و آن هم همیشه در تصرف ایران نبود. در آن زمان‌ها افغانستان حکومت مستقلی داشت که همان حکومت درانی (۱۱۲۴ - ۱۲۱۸ ش) و سپس خاندان محمدزایی (۱۲۱۸ - ۱۳۵۷ ش) بود و این دولت‌ها جزء دولت ایران یا دست‌نشاندۀ آن نبودند.

جالب است که همین کسانی که می‌گویند در سال ۱۲۳۵ ش افغانستان از ایران جدا شد، قیام هوتکی‌ها و تصرف اصفهان به دست محمود هوتکی (۱۰۹۵ ش) را یک تهاجم خارجی می‌دانند. خوب اگر افغانستان تا آن زمان بخشی از ایران بوده، پس چرا هوتکی‌ها را یک سلسلۀ ایرانی همانند صفوی‌ها و زندی‌ها و افشاری‌ها و قاجاری‌ها نمی‌دانید؟ اگر این طور است، پس این تهاجم خارجی نیست.

بگذارید قضیه را با یک توصیف بسیار اجمالی از جغرافیای تاریخی افغانستان شرح دهم. البته همین‌جا این را بگویم که در این تردیدی نیست که ایران نام کهن همه این سرزمین‌ها بوده و آن ایران بزرگ تاریخی و فرهنگی، همه این قلمرو را در بر می‌گیرد. با این تلقی از «ایران فرهنگی قدیم» ما هم موافقیم و افغانستان و بسیاری از مناطق دیگر را نیز بخشی از آن ایران می‌شماریم. ولی به نظر ما فرقی است بین آن ایران بزرگ تاریخی و مرزهای سیاسی کنونی ایران. و تطبیق این دو بر هم درست نیست.
موضوع دیگری که باید یادآوری کنم این است که ما هم می‌پذیریم که نام کشور «افغانستان» سابقۀ درازی ندارد و در واقع نام یک قوم است که به جبر تاریخ بر این کشور گذاشته شده و بسیاری از مردم افغانستان با این نام‌گذاری موافق نیستند. بسیاری از ما، نام «خراسان» را برای این کشور شایسته‌تر می‌شماریم و حتی بعضی‌ها برآن‌اند که نام کشور ما هم باید ایران می‌بود، یا لااقل با نام ایران تاریخی پیوندی می‌داشت.

به هر حال تا تهاجم مغول و سپس تیمور که اصلاً کشورها به شکل کنونی وجود نداشتند. از بعد تیمور، در افغانستان تیموریان هرات تسلط یافتند و در ایران صفویان و در هندوستان گورکانیان. بعد از سقوط تیموریان، افغانستان کنونی حکومت مستقلی نداشت، بلکه بین سه دولت صفویان، شیبانیان ماوراءالنهر و گورکانیان هندوستان تقسیم شده بود. در این مدت فقط بخش غربی افغانستان در تصرف صفویان بود که آن هم از ظهور هوتکیان به بعد به تدریج از تصرف آنان خارج شد و فقط هرات و نوار غربی باقی ماند که آن هم بعداً به دست ابدالیان افتاد.

پس تنها در یک مقطع زمان، یعنی از اوایل دورۀ‌ صفوی تا قیام هوتکیان در زمان شاه حسین صفوی، بخش‌های غربی افغانستان در تصرف دولت ایران بود و بس. بخش‌های شرقی در تصرف گورکانیان هند بود و شمال در تصرف شیبانیان ماوراءالنهر. و همه آنچه به نام «وابستگی افغانستان به ایران» معروف است، همین دورۀ کوتاه و همین قلمرو محدود است.

با ظهور نادر افشار، هوتکیان از اصفهان رانده شدند و سپس همه افغانستان و هندوستان برای مدتی کوتاه به دست نادر افشار افتاد. ولی با کشته شدن او (۱۱۲۶ ش) یکی از سرداران او به نام احمدشاه ابدالی در قندهار اعلام حکومت کرد و از آن پس نه تنها همۀ افغانستان کنونی، بلکه بخش‌هایی از ماوراءالنهر و پاکستان و هندوستان و کشمیر و بخش هایی از خراسان ایران هم تحت تسلط حکومت ابدالی بود. و این حکومت ابدالی هیچ‌گاه تحت تسلط دولت قاجار نبود، بلکه حتی با هم درگیر بودند.

سال‌ها بعد از احمدشاه درانی، بر اثر اختلاف‌هایی که در بین نوادگان او و سرداران محمدزایی رخ داد، هرات چند بار بین حکومت ایران و افغانستان دست به دست شد و در آخرین نوبت، به دست دولت افغانستان افتاد (۱۲۳۵ ش) که همین واقعه را در ایران به نام «جدایی افغانستان از ایران» می‌شناسند و حالا می‌بینید که چقدر خطای بزرگی است.

به هر حال باز هم این را تکرار کنم که بحث من چالش‌های سیاسی نیست، بلکه به یک خطای تاریخی اعتراض دارم و از همه دوستان بصیر و آگاه ایرانی خود دعوت می‌کنم که مانع رواج این خطا شوند.

#افغانستان
#جدا_شدن_افغانستان_از_ایران
#خطای_تاریخی
#محمد_کاظم_کاظمی
#نواندیشان_افغانستان

@nawandishanafg
🔹 در کمین دانایی
🔻 محمدکاظم کاظمی

من در این سال‌ها هیچ قومی و مردم هیچ منطقه‌ای را در دانش‌اندوزی به اندازۀ قوم هزاره و مردم مناطق مرکزی جدی و پیگیر ندیدم. از همان سال‌های اول مهاجرت ما به ایران، می‌دیدیم که اغلب مردم از دیگر اقوام افغانستان، از جمله مردم هرات، در کار فعالیت‌های اقتصادی‌اند و مردم مناطق مرکزی با جدیت در تلاش یادگیری، هرچند یادگیری در آن زمان فقط در حوزه‌های علمیه میسر بود برای مهاجران ما.
و پس از تحولات جدید نیز چنین بوده است. شاید این انتخاب ناگزیر و سرنوشت محتوم مردمی بوده است که مناطق زندگی‌شان نه برای کشاورزی مساعد است، نه برای بازرگانی و نه برای سیاست‌ورزی. به راستی در مناطق مرکزی چه می‌توان کرد جز مجهزشدن به دانش؟ تا به این وسیله بشود ستم و محرومیت چندین قرنه را جبران کرد؟
و این دقیقاً چیزی است که می‌تواند مایۀ هراس باشد برای کسانی که چشمِ دیدن بهروزی و موفقیت این قوم و این مردم را ندارند. مانع کشاورزی می‌شود شد. می‌توان زمین مردم را از آنان گرفت، چنان که گرفتند. مانع بازرگانی می‌شود شد، می‌شود آنان را در مناطق کوهستانی مرکز کشور محصور ساخت، چنان که ساختند. مانع دستیابی به قدرت سیاسی می‌توان شد، با انحصارگری در قدرت و ایجاد مکانیسم‌های محدودکننده. ولی مانع دانش‌اندوزی چگونه می‌توان شد؟ تنها راه چاره همین حذف فیزیکی و ایجاد جوّ هراس است. پس بی‌سبب نیست که سال‌هاست مراکز آموزشی و نسل دانشجو و دانش‌آموز این مردم اولین هدف این عملیات‌ها بوده است، از انفجار در تظاهرات جنبش روشنایی بگیرید تا حملۀ اخیر به یک مرکز آموزشی. این همه نشانۀ این است که از آگاهی و دانایی روزافزونی که در این قوم و این مردم در حال وقوع است، می‌هراسند.
این عملیات‌های انتحاری در مراکز آموزشی غرب کابل دردناک، نگران‌کننده و تأسف‌بار است. ولی بر این گواهی می‌دهد که مردم هزاره و مناطق مرکزی راه درستی انتخاب کرده‌اند، که همان تمرکز بر آگاهی و دانایی است. و این مسیر هرچند سخت و پرحادثه و زمان‌بر است، در نهایت موفقیت‌آمیز است. البته این تنها تسلی‌ای است که در این وضعیت می‌توانیم به خود بدهیم، ولی تسلی‌ای است اطمینان‌بخش.


#مکتب_سید_الشهدا ع
#مکتب_عبدالرحیم_شهید
#کوثر_دانش
#انتحاری
#دانایی
#هزاره_ها
#محمد_کاظم_کاظمی

@nawandishanafg