در این روزها وقتی از سوی گروهها، تشکلها و حلقات فرهنگی، مذهبی و مردمی عمل زشت سید عیسی حسینی مورد تکذیب و تقبیح قرار میگیرد، عناصر شبکه تبیان شروع میکنند به خاک پاشیدن به چشم مردم و داد و فریاد راه انداختن که های مردم! شما دارید قوم گرایی میکنید و قوم گرایی و تعصبات قومی عامل بدبختی ما و ضد ارزشهایی دینی است، اگر سید عیسی یک چیز بزرگی را خورده و حالا بویش در همه جا پیچیده شما به خاطر جدش نادیده بگیرید و چیزی نگویید، در این مورد، چند نکته را لازم میدانم ذکر کنم:
۱. بدون تردید جرم سید عیسی حسینی یک عمل شخصی است و ربطی به ایل و تبار و طایفه او ندارد و نباید به کل طایفه یا سادات محترم تسری داده شود، گرچه او تنها نیست و یک شبکه را دارد مدیریت میکند و شبکه تبیان در نشر سخنان سخیف او شریک است، اما این مسئله مربوط به سید عیسی است و شبکه او نه ایل و تبار و طایفه او.
۲. هیچ انسانی با وجدانی نمیتواند دروغها و افتراهای سید عیسی را توجیه کنند و یا نادیده بگیرند، این افتراء علیه یک شخص نیست، افتراء علیه یک ملت و تخریب حیثیت، اعتبار و افتخار یک ملت است، بنابراین، صحبتها و بیانیهها در تکذیب و تقبیح افترائات سید عیسی یک امر طبیعی، رایج و پذیرفته شده و در عین حال لازم است، چنانچه کسانی تکذیب و تقبیح سخنان سخیف سید عیسی را نادرست میدانند در انسانیت، ایمان و وجدان خودش باید شک کنند و این هیچ ربطی به وابستگیهای قومی و خونی او ندارد.
۳. هدف تیر تهمت سید عیسی حسینی مشخصا مردم غرب کابل است و غرب کابل یعنی هزارهها گرچه چهار خانه سید و غیر سید هم در کنار هزارهها هستند چنانکه در تمام مناطق هزارستان چنین است، طبعا واکنشها علیه دروغهای سید عیسی هم از طرف هزارههاست، چون حیثیت و اعتبار و آبروی آنان مورد هجمه واقع شده است، پس واکنشها از طرف هزارهها یک امر طبیعی است و این ربطی به سید بودن سید عیسی ندارد، هر کسی دیگری هم اگر چنین افترائاتی به مردم غرب کابل میبستند، عکس العمل هزارهها همین بود. اما تعجب این است که عدهای به جای قاتل مقتول را و به جای ظالم مظلوم را محکوم و مورد نکوهش قرار میدهند، تکذیب و تقبیح سید عیسی را قومگرایی میدانند و به چشم مردم خاک میپاشند و عمل زشت سید عیسی را توجیه میکنند. این کار، موجب تداعی مثل معروف در ذهن آدم میشود که گفت: قربان شوم خدا را - یک بام و دو هوا را, اگر کسی از هزارهها که نماد مظلومیت است، دفاع کند، قوم گرایی است اما کسانی که حتی پیشوند و پسوند نامشان نماد قوم و تبار و خون است، قوم گرایی نیست.
۴. مطلب دیگر این است که هزارهها در گفتمان سیاسی و اجتماعی در افغانستان از کدام واژه و اصطلاح استفاده کنند مناسبتر است، در گذشته وقتی از اقوام افغانستان نام برده میشد گفته میشد: پشتون، تاجیک، ازبیک و شیعیان افغانستان، در حالی که شیعه مذهب است و نه قوم، حکومتهای قبلی عمدا نام هزارهها را نمیبرد و کتمان میکرد و برای اینکه آنها را در برابر کل مردم افغانستان قرار داده و جزء نشان دهد و حساسیت مذهبی بقیه را علیه هزارهها تحریک و ظلم و اجحاف خود را علیه هزارهها توجیه کند، به جای واژه هزاره از کلمه شیعیان افغانستان استفاده میکرد، اما در این دو دهه اخیر هزارهها متوجه این شیطنت حکومتها شده و روی هویت قومی خودش هم تکیه نمودند و در گفتمان سیاسی اجتماعی واژه هزاره را مناسبتر و کم هزینهتر از واژه شیعیان تشخیص دادند به این دلیل که واژه شیعه هم هزارهها را در برابر کل مردم افغانستان و در اقلیت قرار میدهد و هم تعصبات مذهبی را شعلهور میسازد، اما واژه هزاره در کنار نام سایر اقوام هم هزارهها را از اقلیت خارج میکند و هم از تقابل با کل مردم افغانستان و برجسته سازی تعصبات مذهبی جلوگیری میکند. لذا در این اواخر اگر به جای شیعیان از واژه هزاره استفاده میشود، هدف این است و این بر اساس مصالح مردم است و نه قوم گرایی. مضاف بر این، همانگونه که قوم گرایی محکوم و مذموم است، فرقهگرایی و دامن زدن به تعصبات مذهبی هم مذموم است. چه دلیلی دارد که یکی را بر دیگری ترجیح دهیم.
#سید_عیسی_حسینی_مزاری
#جاسوس_مزدور_خائن
@nawandishanafg
۱. بدون تردید جرم سید عیسی حسینی یک عمل شخصی است و ربطی به ایل و تبار و طایفه او ندارد و نباید به کل طایفه یا سادات محترم تسری داده شود، گرچه او تنها نیست و یک شبکه را دارد مدیریت میکند و شبکه تبیان در نشر سخنان سخیف او شریک است، اما این مسئله مربوط به سید عیسی است و شبکه او نه ایل و تبار و طایفه او.
۲. هیچ انسانی با وجدانی نمیتواند دروغها و افتراهای سید عیسی را توجیه کنند و یا نادیده بگیرند، این افتراء علیه یک شخص نیست، افتراء علیه یک ملت و تخریب حیثیت، اعتبار و افتخار یک ملت است، بنابراین، صحبتها و بیانیهها در تکذیب و تقبیح افترائات سید عیسی یک امر طبیعی، رایج و پذیرفته شده و در عین حال لازم است، چنانچه کسانی تکذیب و تقبیح سخنان سخیف سید عیسی را نادرست میدانند در انسانیت، ایمان و وجدان خودش باید شک کنند و این هیچ ربطی به وابستگیهای قومی و خونی او ندارد.
۳. هدف تیر تهمت سید عیسی حسینی مشخصا مردم غرب کابل است و غرب کابل یعنی هزارهها گرچه چهار خانه سید و غیر سید هم در کنار هزارهها هستند چنانکه در تمام مناطق هزارستان چنین است، طبعا واکنشها علیه دروغهای سید عیسی هم از طرف هزارههاست، چون حیثیت و اعتبار و آبروی آنان مورد هجمه واقع شده است، پس واکنشها از طرف هزارهها یک امر طبیعی است و این ربطی به سید بودن سید عیسی ندارد، هر کسی دیگری هم اگر چنین افترائاتی به مردم غرب کابل میبستند، عکس العمل هزارهها همین بود. اما تعجب این است که عدهای به جای قاتل مقتول را و به جای ظالم مظلوم را محکوم و مورد نکوهش قرار میدهند، تکذیب و تقبیح سید عیسی را قومگرایی میدانند و به چشم مردم خاک میپاشند و عمل زشت سید عیسی را توجیه میکنند. این کار، موجب تداعی مثل معروف در ذهن آدم میشود که گفت: قربان شوم خدا را - یک بام و دو هوا را, اگر کسی از هزارهها که نماد مظلومیت است، دفاع کند، قوم گرایی است اما کسانی که حتی پیشوند و پسوند نامشان نماد قوم و تبار و خون است، قوم گرایی نیست.
۴. مطلب دیگر این است که هزارهها در گفتمان سیاسی و اجتماعی در افغانستان از کدام واژه و اصطلاح استفاده کنند مناسبتر است، در گذشته وقتی از اقوام افغانستان نام برده میشد گفته میشد: پشتون، تاجیک، ازبیک و شیعیان افغانستان، در حالی که شیعه مذهب است و نه قوم، حکومتهای قبلی عمدا نام هزارهها را نمیبرد و کتمان میکرد و برای اینکه آنها را در برابر کل مردم افغانستان قرار داده و جزء نشان دهد و حساسیت مذهبی بقیه را علیه هزارهها تحریک و ظلم و اجحاف خود را علیه هزارهها توجیه کند، به جای واژه هزاره از کلمه شیعیان افغانستان استفاده میکرد، اما در این دو دهه اخیر هزارهها متوجه این شیطنت حکومتها شده و روی هویت قومی خودش هم تکیه نمودند و در گفتمان سیاسی اجتماعی واژه هزاره را مناسبتر و کم هزینهتر از واژه شیعیان تشخیص دادند به این دلیل که واژه شیعه هم هزارهها را در برابر کل مردم افغانستان و در اقلیت قرار میدهد و هم تعصبات مذهبی را شعلهور میسازد، اما واژه هزاره در کنار نام سایر اقوام هم هزارهها را از اقلیت خارج میکند و هم از تقابل با کل مردم افغانستان و برجسته سازی تعصبات مذهبی جلوگیری میکند. لذا در این اواخر اگر به جای شیعیان از واژه هزاره استفاده میشود، هدف این است و این بر اساس مصالح مردم است و نه قوم گرایی. مضاف بر این، همانگونه که قوم گرایی محکوم و مذموم است، فرقهگرایی و دامن زدن به تعصبات مذهبی هم مذموم است. چه دلیلی دارد که یکی را بر دیگری ترجیح دهیم.
#سید_عیسی_حسینی_مزاری
#جاسوس_مزدور_خائن
@nawandishanafg