نواندیشان افغانستان
هزاره ها همیشه با عبدالرحمن مواجه بودند! نویسنده نسیم جعفری به مناسبت سالروز قتل عام 10،000 نفر هزاره در مزار شريف توسط طالبان. متأسفانه يکي از ويژگي هاي بارز ما هزاره ها اين است که داراي حافظه کوتاه مدت بوده و تاريخ را به زودي فراموش کرده و از آن عبرت نمي…
روایت یک شاهد عینی از قتلعام هزارهها توسط ملامنان نیازی در دوره طالبان در مزار
به روایت رامین انوری:
وقتی طالبان شهر مزار را تصرف کردند و ملا نیازی، در کنار برخی دیگر از فرماندهان طالبان، فرمان قتل عام هزارهها را صادر کرد، خانهٔ ما در جوار ساختمان گمرک شهر مزار موقعیت داشت. در برابر خانهٔ ما، میدان نسبتا وسیعی بود که عصرها در آن فوتبال بازی میکردیم. دو تا پسربچهٔ ده، یازده سالهٔ هزاره که فکر میکنم برادر بودند، از صبح تا شام در جوار همین میدان سگرت میفروختند. گاهی که از کار فارغ میشدند، دمی با ما یکجا فوتبال بازی میکردند. پس از حاکمیت طالبان، هرچند بازی ما در این میدان به دلیل رعب و وحشت حاکم بر شهر متوقف شده بود، اما این دو برادر، از سر وظیفهشناسی، و یا هم از سر ناگزیری، کماکان کراچی سگرت خود را به میدان میآوردند و شاید نانِ بخور و نمیری به خانه میبردند. در یکی از نخستین روزهای حاکمیت طالبان بر مزار، افراد مسلح طالبان طی توقف کوتاهی در میدان جلو خانهٔ ما، هر دو برادر را - هر دو کودک را - در کمال خونسردی به گلوله بستند. بعد تمام خانههایی را که در کنار میدان بود، در زدند و هشدار دادند که اگر کسی اجساد را به خاک بسپارد، با عین سرنوشت روبرو خواهد شد. من آن زمان، دوازده یا سیزده سال داشتم و حوالی شام همان روز، از پشت پنجرهٔ خانهٔ ما، دو تا سایه را میدیدم که کنار کراچی سگرتفروشی بر زمین افتاده اند. مخلوطی از ترس و خشم، بدنم را کرخت کرده بود. یادم نیست که پس از چند روز، بالاخره چه کسی شهامت به خرج داد و این کودکان را به خاک سپرد.
طی چند روزی که قتل عام هزارهها در شهر مزار جریان داشت، موترهای طالبان کوچه به کوچه میگشتند و هر کسی را که هزاره به نظر میرسید، سوار میکردند و میبردند به زندان شهر. خانهٔ ما، فاصلهٔ کمی از زندان مرکزی شهر مزار داشت و شبانه روز، هر چند دقیقه بعد، صدای شلیکهای منفرد در فضا پخش میشد که معلوم بود در پشت دیوارهای زندان، هر گلوله یک انسان را نقش بر زمین میکند.
مجری چنین کشتار دستهجمعی انسانهای این سرزمین، و خط فکریِ او، این روزها در زیر سایهٔ حکومت و در زیر شعارهای دهنپرکن امریکا و جامعهٔ جهانی، اعزاز و تکریم میشود و از هیچیکی از مدافعان کذایی جمهوری، چه در ارگ و یا در کاخ سپیدار، و یا هم از متحدان منفعتطلبِ بینالمللیشان، صدایی برنمیخیزد. در این میان، آنچه کاملا از یاد رفته، مرگ هزاران انسان بیگناه این سرزمین است که در فجیعترین شکل ممکن، بی آنکه هیچ تقصیری داشته باشند، سلاخی شدند.
#افغانستان
#نسل_کشی
#هزاره_ها
#عبدالرحمان
#عبدالمنان_نیازی
#طالبان
#داعش
@nawandishanafg
به روایت رامین انوری:
وقتی طالبان شهر مزار را تصرف کردند و ملا نیازی، در کنار برخی دیگر از فرماندهان طالبان، فرمان قتل عام هزارهها را صادر کرد، خانهٔ ما در جوار ساختمان گمرک شهر مزار موقعیت داشت. در برابر خانهٔ ما، میدان نسبتا وسیعی بود که عصرها در آن فوتبال بازی میکردیم. دو تا پسربچهٔ ده، یازده سالهٔ هزاره که فکر میکنم برادر بودند، از صبح تا شام در جوار همین میدان سگرت میفروختند. گاهی که از کار فارغ میشدند، دمی با ما یکجا فوتبال بازی میکردند. پس از حاکمیت طالبان، هرچند بازی ما در این میدان به دلیل رعب و وحشت حاکم بر شهر متوقف شده بود، اما این دو برادر، از سر وظیفهشناسی، و یا هم از سر ناگزیری، کماکان کراچی سگرت خود را به میدان میآوردند و شاید نانِ بخور و نمیری به خانه میبردند. در یکی از نخستین روزهای حاکمیت طالبان بر مزار، افراد مسلح طالبان طی توقف کوتاهی در میدان جلو خانهٔ ما، هر دو برادر را - هر دو کودک را - در کمال خونسردی به گلوله بستند. بعد تمام خانههایی را که در کنار میدان بود، در زدند و هشدار دادند که اگر کسی اجساد را به خاک بسپارد، با عین سرنوشت روبرو خواهد شد. من آن زمان، دوازده یا سیزده سال داشتم و حوالی شام همان روز، از پشت پنجرهٔ خانهٔ ما، دو تا سایه را میدیدم که کنار کراچی سگرتفروشی بر زمین افتاده اند. مخلوطی از ترس و خشم، بدنم را کرخت کرده بود. یادم نیست که پس از چند روز، بالاخره چه کسی شهامت به خرج داد و این کودکان را به خاک سپرد.
طی چند روزی که قتل عام هزارهها در شهر مزار جریان داشت، موترهای طالبان کوچه به کوچه میگشتند و هر کسی را که هزاره به نظر میرسید، سوار میکردند و میبردند به زندان شهر. خانهٔ ما، فاصلهٔ کمی از زندان مرکزی شهر مزار داشت و شبانه روز، هر چند دقیقه بعد، صدای شلیکهای منفرد در فضا پخش میشد که معلوم بود در پشت دیوارهای زندان، هر گلوله یک انسان را نقش بر زمین میکند.
مجری چنین کشتار دستهجمعی انسانهای این سرزمین، و خط فکریِ او، این روزها در زیر سایهٔ حکومت و در زیر شعارهای دهنپرکن امریکا و جامعهٔ جهانی، اعزاز و تکریم میشود و از هیچیکی از مدافعان کذایی جمهوری، چه در ارگ و یا در کاخ سپیدار، و یا هم از متحدان منفعتطلبِ بینالمللیشان، صدایی برنمیخیزد. در این میان، آنچه کاملا از یاد رفته، مرگ هزاران انسان بیگناه این سرزمین است که در فجیعترین شکل ممکن، بی آنکه هیچ تقصیری داشته باشند، سلاخی شدند.
#افغانستان
#نسل_کشی
#هزاره_ها
#عبدالرحمان
#عبدالمنان_نیازی
#طالبان
#داعش
@nawandishanafg