Forwarded from نشر افکار
Forwarded from نشر افکار
Forwarded from نشر افکار
عاشقی بود که صبحگاه دیر به مسافرخانه آمده بود
احمدرضا احمدی
نشر افکار
چاپ اول: 1387
چاپ سوم: 1393
142 صفحه
@nashrafkar
احمدرضا احمدی
نشر افکار
چاپ اول: 1387
چاپ سوم: 1393
142 صفحه
@nashrafkar
«پیمانکاران اعتراض» منتشر شد / کسب و کار سودآور کنشگری مدنی!
به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «پیمانکاران اعتراض: چگونه سرمایهداری از کنشگری مدنی کسبوکاری سودآور میسازد» هفتمین مجلد از مجموعه «اقتصاد سیاسی» نشر افکار، با شمارگان ۵۰۰ نسخه، ۲۵۵ صفحه و بهای ۷۵۰۰۰ تومان منتشر شده است.
اینکتاب با نام Protest Inc: The Corporatization of Activism به قلم پیتر دووِرن (Peter Dauvergne) و جانِویو لابرن (Genevieve LeBaron) سال ۲۰۱۴ در نشر پالیتی منتشر شده بود. مترجم فارسی این اثر نیکزاد زنگنه است.
دوورن و لابرن این کتاب را در آغاز دوره افول جنبش «اِشغال والاستریت» نوشتهاند. آقای دوورن استاد روابط بینالملل در دانشگاه بریتیش کلمبیای کانادا است و آثار متعددی درباره جنبشهای زیستمحیطی دارد. خانم لابرن هم به تازگی کتاب دیگری درباره چرایی و چهبایدی افول دولتهای چپگرا منتشر کرده است.
متن کامل گزارش در مهر:
https://www.mehrnews.com/news/5216057
به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «پیمانکاران اعتراض: چگونه سرمایهداری از کنشگری مدنی کسبوکاری سودآور میسازد» هفتمین مجلد از مجموعه «اقتصاد سیاسی» نشر افکار، با شمارگان ۵۰۰ نسخه، ۲۵۵ صفحه و بهای ۷۵۰۰۰ تومان منتشر شده است.
اینکتاب با نام Protest Inc: The Corporatization of Activism به قلم پیتر دووِرن (Peter Dauvergne) و جانِویو لابرن (Genevieve LeBaron) سال ۲۰۱۴ در نشر پالیتی منتشر شده بود. مترجم فارسی این اثر نیکزاد زنگنه است.
دوورن و لابرن این کتاب را در آغاز دوره افول جنبش «اِشغال والاستریت» نوشتهاند. آقای دوورن استاد روابط بینالملل در دانشگاه بریتیش کلمبیای کانادا است و آثار متعددی درباره جنبشهای زیستمحیطی دارد. خانم لابرن هم به تازگی کتاب دیگری درباره چرایی و چهبایدی افول دولتهای چپگرا منتشر کرده است.
متن کامل گزارش در مهر:
https://www.mehrnews.com/news/5216057
خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان | Mehr News Agency
توسط نشر افکار؛ «پیمانکاران اعتراض»منتشر شد/ کسب و کار سودآور کنشگری مدنی!
کتاب «پیمانکاران اعتراض» با عنوان فرعی «چگونه سرمایهداری از کنشگری مدنی کسبوکاری سودآور میسازد» نوشته پیتر دووِرن و جانِویو لابرن توسط نشر افکار منتشر شد.
ویرایش جدید منتشر شد:
یار پنهان: انیما و انیموس
(چگونه زن و مرد درونمان بر روابط ما تأثير ميگذارند)
نویسنده: جان ا. سنفورد
مترجم: فیروزه نیوندی
نشر افکار
چاپ اول: 1385
چاپ دوازدهم (اول ویرایش جدید): 1400
180 صفحه
50000 تومان
@NashrAfkar
یار پنهان: انیما و انیموس
(چگونه زن و مرد درونمان بر روابط ما تأثير ميگذارند)
نویسنده: جان ا. سنفورد
مترجم: فیروزه نیوندی
نشر افکار
چاپ اول: 1385
چاپ دوازدهم (اول ویرایش جدید): 1400
180 صفحه
50000 تومان
@NashrAfkar
تجدیدچاپ شد:
بازیگری: شش درس نخست
(مجموعهی دربارهی تئاتر – 6)
نویسنده: ریچارد بولسلاوسکی
مترجم: حسن ملکی
چاپ هفتم (سوم افکار جدید): 1400
125 صفحه
40000 تومان
@NashrAfkar
بازیگری: شش درس نخست
(مجموعهی دربارهی تئاتر – 6)
نویسنده: ریچارد بولسلاوسکی
مترجم: حسن ملکی
چاپ هفتم (سوم افکار جدید): 1400
125 صفحه
40000 تومان
@NashrAfkar
کتاب الکترونیک «نظارت استصوابی»
کتاب نظارت استصوابی اثری از روابط عمومی دفتر تحکیم وحدت است که در نشر افکار به چاپ رسیده است. این اثر پژوهشی در قلمرو حقوق اساسی است و به بررسی فقهی ـ حقوقی «نظارت شورای نگهبان» بر انتخابات می پردازد.
مولفان کتاب، بعد از طرح کلیات و تشریح مفاهیم، به بررسی پیشینه حقوقی نظارت استصوابی و استطلاعی، فقه و نظارت استصوابی و استطلاعی میپردازند و آن را بیان و سپس نقد میکنند. در ادامه دیدگاه فقها و ادله نظارت استصوابی از جمله دلایل فقهی و دلایل حقوقی بیان شده است. فصلهای بعدی کتاب نیز به سوالات و دیدگاههای گوناگونی اختصاص دارد که درباره تفسیر نظارت بر انتخابات، ماهیت و معیار شورای نگهبان، قلمرو نظارت شورای نگهبان در دو مبحث مرجع و نهاد ناظر و تشخیص صلاحیت و بالاخره انتخابات مجلس خبرگان رهبری، مطرح شدهاند.
خرید نسخه الکترونیک و دانلود کتاب #نظارت_استصوابی از #طاقچه
https://taaghche.com/book/97458
کتاب نظارت استصوابی اثری از روابط عمومی دفتر تحکیم وحدت است که در نشر افکار به چاپ رسیده است. این اثر پژوهشی در قلمرو حقوق اساسی است و به بررسی فقهی ـ حقوقی «نظارت شورای نگهبان» بر انتخابات می پردازد.
مولفان کتاب، بعد از طرح کلیات و تشریح مفاهیم، به بررسی پیشینه حقوقی نظارت استصوابی و استطلاعی، فقه و نظارت استصوابی و استطلاعی میپردازند و آن را بیان و سپس نقد میکنند. در ادامه دیدگاه فقها و ادله نظارت استصوابی از جمله دلایل فقهی و دلایل حقوقی بیان شده است. فصلهای بعدی کتاب نیز به سوالات و دیدگاههای گوناگونی اختصاص دارد که درباره تفسیر نظارت بر انتخابات، ماهیت و معیار شورای نگهبان، قلمرو نظارت شورای نگهبان در دو مبحث مرجع و نهاد ناظر و تشخیص صلاحیت و بالاخره انتخابات مجلس خبرگان رهبری، مطرح شدهاند.
خرید نسخه الکترونیک و دانلود کتاب #نظارت_استصوابی از #طاقچه
https://taaghche.com/book/97458
طاقچه
دانلود و خرید کتاب نظارت استصوابی | نشر افکار | طاقچه
خرید اینترنتی کتاب و دانلود نظارت استصوابیundefined از نشر افکار | خرید با تخفیف از فروشگاه آنلاین طاقچه
کتابهایتان رسید...
جز روزهای ابتدایی که به گفت و شنود تهدیدها گذشت و شرح آن باشد برای وقت دیگر، دو هفتهی اخیر را به تقریب همراه افسر نگهبان برای تحویل کتابها از بند خارج شدم تا در یکی از دفاتر حفاظت زندان بستههای پستی را تحویل بگیرم، یا در سر تیپ بستههایی که به در زندان تحویل داده شده بود را دریافت کنم.
فرصتی مغتنم برای من و ده_دوازده زندانی دیگر بود برای دیدن تپههای اطراف زندان و دادن استراحتی به چشمها با نگاه کردن به نقطهای دور که در بند یافت نمیشود. فقط همین نبود وقتی یک نیسان مملو از کتاب را خالی میکردیم و همزمان باران تندی گرفت و سرعتمان را چند برابر کردیم تا کتابها خیس نشوند، کتابهای ما زندانیان که با چنگ و دندان و جر و بحث یک روزه زندان نیسان را به داخل راه داده بود، حالمان حسابی خوب شد.
وقتی چند گاری کتاب را در کریدور میکشیدیم، شعفمان در مشتهایمان بود و با لبخندی که به هم میزدیم خوشحالیمان را نشان میدادیم.
وقتی که یک به یک بستههای پستی را باز میکردیم و هر کس میگفت این از سمت شهر ما فرستاده شده و آن از شهر دیگری؛ ما بر خلاف معمول یکبار شنیده شده بودیم.
وقتی هر بند انتظار صد کتابش را میکشید تا کتابخانهش را در بند تاسیس کند و چند نفری سراغ کتابهایی را میگرفتند و میگفتیم؛ "ملت عشق و خیام هم آمده برایتان میفرستیم، یا جز از کل هست برایتان کنار میگذاریم."
قوت قلب میگرفتیم.
وقتی پشت روزنامهای که تنها یک نسخهش در تیپ بود و در میان بندها رد و بدل میشد، دربارهی زندان نوشته شده بود. و همه میخواندند و برای یکدیگر تعریف میکردند که "اینجا را ببین از ما حرف زدهاند" یعنی که هنوز هستیم.
وقتی که دختر همبندیمان گفته بود میخواهم به این آدرس کتاب بفرستم و آدرس را خوانده بود و همبندیمان گفته بود: "اینکه بند خودِ ماست بابا."؛
شما حال بسیاری را در میان این دیوارهای فراموش شده خوب کردید. امیدواریم حالتان حسابی خوب باشد؛ در مورد زندان نمینویسم چون اولویتم رسیدن کتابهاست، نه جا به جایی زودهنگامم.
تنها مینویسم کتابهایتان رسید؛ هم شما که برایمان کتابهارا پست کرده بودید و هم شما که به در زندان آمده بودید و با تحملِ کارشکنیها کتابهارا تحویل دادید، و هم شما انتشاراتی عزیز که وقتی به رانندهتان که ساعتها پشت در مانده بود چند آبمیوه و کیک دادیم آنهارا نگرفت و گفت؛ "اینجا دست آدمها بسته است، اینهارا به زندانیان بیملاقاتی بدهید. هزار کتاب را تخلیه کرد و رفت."
در ادبیات زندان "داداشی بیرونی" فارغ از جنسیت، نماد دوستی است که در بیرون از زندان است و هوای زندانی را دارد و من با ادبیات زندان مینویسم؛ داداشیمونید، بیرونی.
از جانب خودم و همهی زندانیان زندان تهران بزرگ از شما ممنونیم؛ تا کنون یازده هزار جلد کتاب تحویل گرفتهایم و اکنون با بستههای صدتایی به بندها میفرستیم.
با آرزوی خوبیها برایتان
محمد شریفیمقدم
خرداد ۱۴۰۰
زندان تهران بزرگ
https://www.instagram.com/p/CPVoiweBEgT/
جز روزهای ابتدایی که به گفت و شنود تهدیدها گذشت و شرح آن باشد برای وقت دیگر، دو هفتهی اخیر را به تقریب همراه افسر نگهبان برای تحویل کتابها از بند خارج شدم تا در یکی از دفاتر حفاظت زندان بستههای پستی را تحویل بگیرم، یا در سر تیپ بستههایی که به در زندان تحویل داده شده بود را دریافت کنم.
فرصتی مغتنم برای من و ده_دوازده زندانی دیگر بود برای دیدن تپههای اطراف زندان و دادن استراحتی به چشمها با نگاه کردن به نقطهای دور که در بند یافت نمیشود. فقط همین نبود وقتی یک نیسان مملو از کتاب را خالی میکردیم و همزمان باران تندی گرفت و سرعتمان را چند برابر کردیم تا کتابها خیس نشوند، کتابهای ما زندانیان که با چنگ و دندان و جر و بحث یک روزه زندان نیسان را به داخل راه داده بود، حالمان حسابی خوب شد.
وقتی چند گاری کتاب را در کریدور میکشیدیم، شعفمان در مشتهایمان بود و با لبخندی که به هم میزدیم خوشحالیمان را نشان میدادیم.
وقتی که یک به یک بستههای پستی را باز میکردیم و هر کس میگفت این از سمت شهر ما فرستاده شده و آن از شهر دیگری؛ ما بر خلاف معمول یکبار شنیده شده بودیم.
وقتی هر بند انتظار صد کتابش را میکشید تا کتابخانهش را در بند تاسیس کند و چند نفری سراغ کتابهایی را میگرفتند و میگفتیم؛ "ملت عشق و خیام هم آمده برایتان میفرستیم، یا جز از کل هست برایتان کنار میگذاریم."
قوت قلب میگرفتیم.
وقتی پشت روزنامهای که تنها یک نسخهش در تیپ بود و در میان بندها رد و بدل میشد، دربارهی زندان نوشته شده بود. و همه میخواندند و برای یکدیگر تعریف میکردند که "اینجا را ببین از ما حرف زدهاند" یعنی که هنوز هستیم.
وقتی که دختر همبندیمان گفته بود میخواهم به این آدرس کتاب بفرستم و آدرس را خوانده بود و همبندیمان گفته بود: "اینکه بند خودِ ماست بابا."؛
شما حال بسیاری را در میان این دیوارهای فراموش شده خوب کردید. امیدواریم حالتان حسابی خوب باشد؛ در مورد زندان نمینویسم چون اولویتم رسیدن کتابهاست، نه جا به جایی زودهنگامم.
تنها مینویسم کتابهایتان رسید؛ هم شما که برایمان کتابهارا پست کرده بودید و هم شما که به در زندان آمده بودید و با تحملِ کارشکنیها کتابهارا تحویل دادید، و هم شما انتشاراتی عزیز که وقتی به رانندهتان که ساعتها پشت در مانده بود چند آبمیوه و کیک دادیم آنهارا نگرفت و گفت؛ "اینجا دست آدمها بسته است، اینهارا به زندانیان بیملاقاتی بدهید. هزار کتاب را تخلیه کرد و رفت."
در ادبیات زندان "داداشی بیرونی" فارغ از جنسیت، نماد دوستی است که در بیرون از زندان است و هوای زندانی را دارد و من با ادبیات زندان مینویسم؛ داداشیمونید، بیرونی.
از جانب خودم و همهی زندانیان زندان تهران بزرگ از شما ممنونیم؛ تا کنون یازده هزار جلد کتاب تحویل گرفتهایم و اکنون با بستههای صدتایی به بندها میفرستیم.
با آرزوی خوبیها برایتان
محمد شریفیمقدم
خرداد ۱۴۰۰
زندان تهران بزرگ
https://www.instagram.com/p/CPVoiweBEgT/
بسیاری از کنشگرانی که درون سازمانهای مدافعهگری بزرگ فعالیت میکنند، اکنون با زبان خوشایندِ بازار سخن میگویند. آنها خواهان نسخهی ملایمتری از سرمایهداری هستند؛ خواستار تجارت منصفانه، گواهینامهها و بومبازارها. بازار شایعه و همهمه دربارهی کمکهای ستارگان راک و سخاوتمندی میلیاردرها داغ است. راهحل مشکلات جهانی به کارزارهای خرید اخلاقی ختم میشود: زدن نشان تجاری بر حرکتهای اجتماعی و فروشِ احساس «کار خوب انجام دادن» به «طبقهی کاپوچینو.» ... بزرگترین سازمانهای مدافعهگری جهان سرمایهگذاری، اموال و گردش سود میلیاردی خود را از دفاتر مرکزی این سازمانها در لندن، نیویورک، آمستردام و واشنگتن مدیریت میکنند. محل هزینهکرد این پولها ممکن است برخی از مردم را دچار تردید کند. آیا کسی هست که نخواهد وضعیت سلامت و توسعهیافتگی فقیرترین مردم دنیا بهبود یابد؟ آیا کسی هست که نخواهد از محیط زیست جهانی یا حقوق بشر حمایت کند؟ مشارکت در اقتصادِ «ایجاد تغییر» بسیار پرهزینه است؛ با این حال درآمد و دارایی سازمانهای کنشگری کماکان در حال افزایش.
پیمانکاران اعتراض
پیتر دوورن و جانویو لابرن
ترجمه نیکزاد زنگنه
@NashreAfkar
پیمانکاران اعتراض
پیتر دوورن و جانویو لابرن
ترجمه نیکزاد زنگنه
@NashreAfkar
27 می، 150مین سالگرد پایان سرکوب خونین «کمون پاریس» (1871) بود. روایت تونی کلیف از آغاز کمون پاریس در «مبارزات طبقاتی و آزادیخواهی زنان» خواندنی است:
در 18 مارس، یعنی اولین روز کمون، زنان نقش مهمی در خنثی کردن یورش قشونی که تیئِر برای ضبط توپهای گارد ملی فرستاده بود، ایفا کردند. ژنرال لِکوم در مونتمارت دستور آتش داد. زنی سربازان را خطاب قرار داد: «آیا به روی ما آتش میگشایید؟ به روی برادرانتان؟ همسران ما؟ بچههایمان؟»
ژنرال دورِل دوپالادین رویداد را اینگونه روایت میکند: «زنان و کودکان آمدند و با قشون یکی شدند. ما به شدت اشتباه کردیم که اجازه دادیم اینها به سربازهایمان نزدیک شوند، زیرا با قشون درآمیختند و زنان و بچهها به سربازها میگفتند: «شما به روی مردم آتش نخواهید گشود.» اینگونه بود که سربازان گردان هشتادوهشتم و یک هنگ خط مقدم دیگر -تا جایی که من دیدم- خود را در محاصره یافتند و توان آن را نداشتند که در برابر ابراز احساسات عمومی که نثارشان میشد، مقاومت کنند. مردم فریاد میزدند: «زنده باد خط مقدم!»
تاریخ سیاسی زنان
(مبارزات طبقاتی و آزادیخواهی زنان)
تونی کلیف
ترجمه نیکزاد زنگنه
@NashrAfkar
در 18 مارس، یعنی اولین روز کمون، زنان نقش مهمی در خنثی کردن یورش قشونی که تیئِر برای ضبط توپهای گارد ملی فرستاده بود، ایفا کردند. ژنرال لِکوم در مونتمارت دستور آتش داد. زنی سربازان را خطاب قرار داد: «آیا به روی ما آتش میگشایید؟ به روی برادرانتان؟ همسران ما؟ بچههایمان؟»
ژنرال دورِل دوپالادین رویداد را اینگونه روایت میکند: «زنان و کودکان آمدند و با قشون یکی شدند. ما به شدت اشتباه کردیم که اجازه دادیم اینها به سربازهایمان نزدیک شوند، زیرا با قشون درآمیختند و زنان و بچهها به سربازها میگفتند: «شما به روی مردم آتش نخواهید گشود.» اینگونه بود که سربازان گردان هشتادوهشتم و یک هنگ خط مقدم دیگر -تا جایی که من دیدم- خود را در محاصره یافتند و توان آن را نداشتند که در برابر ابراز احساسات عمومی که نثارشان میشد، مقاومت کنند. مردم فریاد میزدند: «زنده باد خط مقدم!»
تاریخ سیاسی زنان
(مبارزات طبقاتی و آزادیخواهی زنان)
تونی کلیف
ترجمه نیکزاد زنگنه
@NashrAfkar
امروز، 30 می / 9 خرداد، زادروز میخائیل باکونین (Mikhail Bakunin) انقلابی و آنارشیست روس (1876-1814) است که تاریخ مبارزات سیاسی او با رقابت با مارکس و پیروانش در بینالملل اول گره خورده است.
خلاصهای از زندگی و افکار باکونین به پیوست کتاب «آنارشیسم: درآمدی کوتاه» با ترجمه محمودرضا عبداللهی آمده است.
@NashrAfkar
خلاصهای از زندگی و افکار باکونین به پیوست کتاب «آنارشیسم: درآمدی کوتاه» با ترجمه محمودرضا عبداللهی آمده است.
@NashrAfkar
«ولف در والاستریت» منتشر میشود
اقتصاد سیاسی جهان به روایت ارنست ولف
«ولف در وال استریت: ارنست ولف سیستم مالی جهان را تفسیر میکند» با ترجمهی مرجانه فشاهی منتشر خواهد شد.
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) عنوان اصلی Wolff of Wall Street بازی کلمات با نام آلمانی نویسنده و عنوان انگلیسی فیلم «گرگ والاستریت» ساختهی مارتین اسکورسیزی بر اساس زندگی جردن بلفورت است و عنوان فرعی به آلمانی Ernst Wolff erklärt das globale Finanzsystem به پژوهشهای ارنست ولف در این زمینه اشاره دارد.
ارنست ولف (Ernst Wolff)، روزنامهنگار و پژوهشگر اقتصادی، متولد 1950 در جنوبشرقی آسیاست، پس از گذراندن دوران کودکی در آلمان برای تحصیل در رشتههای تاریخ و فلسفه به آمریکا رفت. او در مشاغل گوناگون از جمله روزنامهنگاری، ترجمه و نویسندگی مشغول به کار بوده است. در حال حاضر، روابط متقابل حاکم در میان اقتصاد و سیاست که چهار دهه او را به خود مشغول داشته است، برایش اولویت ویژه دارد.
علاوه بر کتاب «سونامی پولی» که در سال 2017 از ولف منتشر شده، «قدرت جهانی» چاپ 2014 با عنوان Weltmacht Iwf: Chronik Eines Raubzugs در انتشارات تکتوم آلمان منتشر شده بود که آن را نیز خانم فشاهی با عنوان «وام برای ویرانی» (گزارشهای منطقهای از اجرای برنامههای مالی صندوق بینالمللی پول) ترجمه کرده است.
آثار ارنست ولف با ترجمهی مرجانه فشاهی در تابستان 1400 در مجموعهی «اقتصاد سیاسی» نشر افکار منتشر خواهند شد.
متن کامل گزارش در ایبنا:
http://www.ibna.ir/fa/book/306993
اقتصاد سیاسی جهان به روایت ارنست ولف
«ولف در وال استریت: ارنست ولف سیستم مالی جهان را تفسیر میکند» با ترجمهی مرجانه فشاهی منتشر خواهد شد.
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) عنوان اصلی Wolff of Wall Street بازی کلمات با نام آلمانی نویسنده و عنوان انگلیسی فیلم «گرگ والاستریت» ساختهی مارتین اسکورسیزی بر اساس زندگی جردن بلفورت است و عنوان فرعی به آلمانی Ernst Wolff erklärt das globale Finanzsystem به پژوهشهای ارنست ولف در این زمینه اشاره دارد.
ارنست ولف (Ernst Wolff)، روزنامهنگار و پژوهشگر اقتصادی، متولد 1950 در جنوبشرقی آسیاست، پس از گذراندن دوران کودکی در آلمان برای تحصیل در رشتههای تاریخ و فلسفه به آمریکا رفت. او در مشاغل گوناگون از جمله روزنامهنگاری، ترجمه و نویسندگی مشغول به کار بوده است. در حال حاضر، روابط متقابل حاکم در میان اقتصاد و سیاست که چهار دهه او را به خود مشغول داشته است، برایش اولویت ویژه دارد.
علاوه بر کتاب «سونامی پولی» که در سال 2017 از ولف منتشر شده، «قدرت جهانی» چاپ 2014 با عنوان Weltmacht Iwf: Chronik Eines Raubzugs در انتشارات تکتوم آلمان منتشر شده بود که آن را نیز خانم فشاهی با عنوان «وام برای ویرانی» (گزارشهای منطقهای از اجرای برنامههای مالی صندوق بینالمللی پول) ترجمه کرده است.
آثار ارنست ولف با ترجمهی مرجانه فشاهی در تابستان 1400 در مجموعهی «اقتصاد سیاسی» نشر افکار منتشر خواهند شد.
متن کامل گزارش در ایبنا:
http://www.ibna.ir/fa/book/306993
IBNA
اقتصاد سیاسی جهان به روایت ارنست ولف/ ولف در والاستریت
«ولف در وال استریت: ارنست ولف سیستم مالی جهان را تفسیر میکند» با ترجمهی مرجانه فشاهی منتشر خواهد شد.
تذکراتی در نقد تاریخنگاری رسمی
آقای روحانی، در کتاب «تاریخ نهضت امام خمینی و روحانیت» و دیگر تألیفات خود، سابقة نهضتهای دینی و مبارزات ضدستمشاهی را از دوران مبارزات آیتالله خمینی (که پس از درگذشت آیتاللهالعظمی بروجردی وارد مرحلة تازهای از اعتراضات علنی شدند) آغاز کردهاند، حال آنکه در دوران پیش از آن هم روحانیون و نیروهای مذهبی مبارزات گستردهای داشتند. همچنان که مبارزات احزاب و اقشار اجتماعی دیگر، بهویژه قشر کارگر و سازماندهندگان آنان، و نیز سیاستمداران و مبارزان مستقل از زمان مشروطه آغاز شده و دخالتهای استعماری روس، انگلیس و نهایتاً آمریکا؛ استبداد صغیر محمدعلیشاهی، استبداد مطلقة رضاشاهی و سرکوبهای محمدرضاشاهی؛ و ... نتوانستند زنجیرة این مبارزات را از هم بگسلند، تا آنجا که وحدت صفوف اقشار مختلف ملت در زمستان 1357، بهاری تازه در تاریخ این کشور ساخت.
اما تاریخنگاری منصفانه مستلزم ذکر این واقعیت است که از کودتای 28 مرداد 32 به بعد، در مقابله با استبداد شاه تنها نیروی مترقی و مبارز علیه استبداد و خودکامگی، طرفداران حزب تودة ایران بودند که قتل عام شدند. بهدنبال آن، سلطة امپریالیسم آمریکا و انگلیس بر منابع نفت ملی شده برابر قرارداد تحمیلی کنسرسیوم در ایران مستحکم شد. ارتش مقتدر زیر نظر و اختیارات مطلق شاه قرار گرفت و استبداد نظامی به اوج رسید و در تمام این مدت که خطر استبداد نظامی مطلق بر ایران مسلم بود، از حوزة علمیة قم صدایی علیه آن بلند نشد. این ساواک ستمگر لجامگسیخته که به نام «سازمان امنیت و اطلاعات» بر کشور مسلط شد، دنبالة همان استعمار و امپریالیسم بود که در بازگشت شاه به ایران به وجود آمد. شاه تا زمان دولت امینی مورد احترام و حداقل تفاهم با مراجع تقلید قم و حوزههای مدرسی قم بود و به اعلام خطرهای سازمانهای مترقی و بهویژه حزب تودة ایران بیاعتنایی میکرد.
البته جای هیچگونه اتهام و گلهای راجع به مواضع پیش از آغاز اعتراضات روحانیت نیست، اما وقتی کتاب قطوری در دو جلد به نام «بررسی و تحلیل نهضت امام خمینی» نوشتة آقای روحانی منتشر میشود که فقط تا سال 1360 به تیراژ بیستهزار جلد، پانزده بار در دوهزار صفحه و با قیمت ارزان منتشر میشود که اکثر مدعیات آن مغشوش است، به عمق و گستردگی تأثیر مخرب و زنگارههای آن بر عقل و اندیشة جوانان ایران میتوان پی برد و متأسف شد. آدمی متاسف میشود از اینکه نویسندة کتاب مذکور نه خود و نه همقطارانش از آن مقالات مستدل حزب تودة ایران بیخبر بودهاند. جا دارد که نویسندهای چون حمید روحانی به کتاب «اسناد و دیدگاهها»ی حیدر مهرگان از ص 437 تا 472 به فوریت مراجعه کند و اگر واقعاً متعهد به حقیقت است، در آنهمه تهمت و افترای ناصواب تجدیدنظر نماید؛ که فضیلت نویسنده و قلم به دست و مورخ، در چنین عملی است. و الّا چه بسیار نویسندگانی که دورة بیست جلدی تاریخ ایران به نام کمبریج نوشتهاند که مملو از خطا و اشتباه است.
بهار و خزان تهران
از نخستوزیری علی امینی تا انحلال جبههی ملی دوم
(مجموعهی گوشههایی از تاریخ معاصر ایران - 7)
نویسنده: رسول مهربان
چاپ اول: بهار 1400
صص 359-355
https://t.me/nashrafkar/1563
آقای روحانی، در کتاب «تاریخ نهضت امام خمینی و روحانیت» و دیگر تألیفات خود، سابقة نهضتهای دینی و مبارزات ضدستمشاهی را از دوران مبارزات آیتالله خمینی (که پس از درگذشت آیتاللهالعظمی بروجردی وارد مرحلة تازهای از اعتراضات علنی شدند) آغاز کردهاند، حال آنکه در دوران پیش از آن هم روحانیون و نیروهای مذهبی مبارزات گستردهای داشتند. همچنان که مبارزات احزاب و اقشار اجتماعی دیگر، بهویژه قشر کارگر و سازماندهندگان آنان، و نیز سیاستمداران و مبارزان مستقل از زمان مشروطه آغاز شده و دخالتهای استعماری روس، انگلیس و نهایتاً آمریکا؛ استبداد صغیر محمدعلیشاهی، استبداد مطلقة رضاشاهی و سرکوبهای محمدرضاشاهی؛ و ... نتوانستند زنجیرة این مبارزات را از هم بگسلند، تا آنجا که وحدت صفوف اقشار مختلف ملت در زمستان 1357، بهاری تازه در تاریخ این کشور ساخت.
اما تاریخنگاری منصفانه مستلزم ذکر این واقعیت است که از کودتای 28 مرداد 32 به بعد، در مقابله با استبداد شاه تنها نیروی مترقی و مبارز علیه استبداد و خودکامگی، طرفداران حزب تودة ایران بودند که قتل عام شدند. بهدنبال آن، سلطة امپریالیسم آمریکا و انگلیس بر منابع نفت ملی شده برابر قرارداد تحمیلی کنسرسیوم در ایران مستحکم شد. ارتش مقتدر زیر نظر و اختیارات مطلق شاه قرار گرفت و استبداد نظامی به اوج رسید و در تمام این مدت که خطر استبداد نظامی مطلق بر ایران مسلم بود، از حوزة علمیة قم صدایی علیه آن بلند نشد. این ساواک ستمگر لجامگسیخته که به نام «سازمان امنیت و اطلاعات» بر کشور مسلط شد، دنبالة همان استعمار و امپریالیسم بود که در بازگشت شاه به ایران به وجود آمد. شاه تا زمان دولت امینی مورد احترام و حداقل تفاهم با مراجع تقلید قم و حوزههای مدرسی قم بود و به اعلام خطرهای سازمانهای مترقی و بهویژه حزب تودة ایران بیاعتنایی میکرد.
البته جای هیچگونه اتهام و گلهای راجع به مواضع پیش از آغاز اعتراضات روحانیت نیست، اما وقتی کتاب قطوری در دو جلد به نام «بررسی و تحلیل نهضت امام خمینی» نوشتة آقای روحانی منتشر میشود که فقط تا سال 1360 به تیراژ بیستهزار جلد، پانزده بار در دوهزار صفحه و با قیمت ارزان منتشر میشود که اکثر مدعیات آن مغشوش است، به عمق و گستردگی تأثیر مخرب و زنگارههای آن بر عقل و اندیشة جوانان ایران میتوان پی برد و متأسف شد. آدمی متاسف میشود از اینکه نویسندة کتاب مذکور نه خود و نه همقطارانش از آن مقالات مستدل حزب تودة ایران بیخبر بودهاند. جا دارد که نویسندهای چون حمید روحانی به کتاب «اسناد و دیدگاهها»ی حیدر مهرگان از ص 437 تا 472 به فوریت مراجعه کند و اگر واقعاً متعهد به حقیقت است، در آنهمه تهمت و افترای ناصواب تجدیدنظر نماید؛ که فضیلت نویسنده و قلم به دست و مورخ، در چنین عملی است. و الّا چه بسیار نویسندگانی که دورة بیست جلدی تاریخ ایران به نام کمبریج نوشتهاند که مملو از خطا و اشتباه است.
بهار و خزان تهران
از نخستوزیری علی امینی تا انحلال جبههی ملی دوم
(مجموعهی گوشههایی از تاریخ معاصر ایران - 7)
نویسنده: رسول مهربان
چاپ اول: بهار 1400
صص 359-355
https://t.me/nashrafkar/1563
Telegram
نشر افکار
منتشر شد:
بهار و خزان تهران
از نخستوزیری علی امینی تا انحلال جبههی ملی دوم
(مجموعهی گوشههایی از تاریخ معاصر ایران - 7)
نویسنده: رسول مهربان
نشر افکار
چاپ اول: بهار 1400
440 صفحه
105000 تومان
@NashrAfkar
بهار و خزان تهران
از نخستوزیری علی امینی تا انحلال جبههی ملی دوم
(مجموعهی گوشههایی از تاریخ معاصر ایران - 7)
نویسنده: رسول مهربان
نشر افکار
چاپ اول: بهار 1400
440 صفحه
105000 تومان
@NashrAfkar
از نطق 13 خرداد تا قیام 15 خرداد 1342
نطق تاریخی آیتالله خمینی در عصر عاشورا که مسائل اصلی کشور را دفاع از حریم اسلام، انتقاد از شاه و مخالفت با اسرائیل دانست و شاه را با عباراتی چون «من به شما نصیحت میکنم ای آقای شاه، ای جناب شاه، من به تو نصیحت میکنم، دست از این اعمال و رویه بردار» خطاب قرار داد، هزاران شنونده در سرتاسر شهر قم داشت. چرا که از قبل تمام محلات و مساجد قم را به بلندگو متصل کرده بودند و تمام شهر مملو از جمعیت بود. آیتالله خمینی به زبان ساده و در عین حال مظلومانه در روز و ساعاتی حساس که عواطف مذهبی در اوج غلیان بود، شاه را که به نیروی نظامیاش غرّه بود، به مانند آدمی ذلیل و دستنشاندة اسرائیل کوبید و له کرد. شاهی که پس از کودتای 28 مرداد در اذهان مردم جا باز کرده بود و سخنرانیهای مغرورانهاش در «کنگرة آزادزنان و آزادمردان» و ستایش عدهای روزنامهنویس قلم به مزد، شخصیت و ابرمردی از او ساخته بودند که قهرمان محو فئودالیسم در ایران است و ناجی ایران پس از رضاشاه کبیر است، چنان ذلیل شد که دنیا در حیرت ماند.
روزنامههای تهران جرأت نکردند نطق آیتالله را چاپ کنند و فقط رادیو پیک ایران تمام سخنرانی آیتالله را چند شب پیاپی پخش کرد. مشروح این نطق در آن ایام با حروف ریز بهوسیلة شبکة مخفی حزب تودة ایران پخش شد*، در حالی که حتی خبرگزاریها از انتشار آن منع شده بودند. رادیوی بیبیسی هم شرح مختصری تحت عنوان اعتراض علمای قم به شاه و دولت علم را در اخبار شبِ بعد از سخنرانی، منتشر کرد.
نطق آیتالله خمینی، بت بزرگ شاهنشاهی را خرد کرد. اقتدار رژیم شاه و ترس و وحشتی که از سازمان مخوف امنیت و جنایتهای وحشیانة سپهبد نصیری و سپهبد بختیار در دلها ایجاد کرده بود، بهشدت ضربه دید. این که، کسی در حضور عامة مردم به اعلیحضرت همایونی بگوید «شاه بدبخت و بیچاره» در تصور عامة مردم نمیآمد. حتی در سالن خانة اللهیار صالح که شخصیتهای معروف سیاسی مانند دکتر صدیقی، دکتر سنجابی و دکتر بختیار در موقع بحث نام شاه را حداقل با جملة «اعلیحضرت» و یا «اعلیحضرت همایونی» به کار میبردند و کلمة «شاه» آن هم «شاه بدبخت و بیچاره» در جلسات جبهة ملی اصلاً شنیده نشده بود. اصولاً یکی از اختلافات عمدة نهضت آزادی و بیژن جزنی با جبهة ملی، همین قضیه بود که چرا دولتهای امینی، اقبال و شریفامامی مورد حمله و انتقاد قرار میگیرند و از مسبب اصلی استبداد و چپاول دولتی مسلط بر ایران که شاه باشد، مطلبی مطرح نمیشود؟!
* سخنرانی 13 خرداد 1342 را صابر محمدزاده، کارگر تراشکاری و از فعالان حزب تودة ایران، با اختفا روی درختی نزدیک مدرسة فیضیه ضبط کرد که نوار آن به دست رادیو پیک رسید و پخش شد. نک: خاطرات نورالدین کیانوری، انتشارات اطلاعات، تهران، 1371. ص 428. (ویراستار)
@NashrAfkar
نطق تاریخی آیتالله خمینی در عصر عاشورا که مسائل اصلی کشور را دفاع از حریم اسلام، انتقاد از شاه و مخالفت با اسرائیل دانست و شاه را با عباراتی چون «من به شما نصیحت میکنم ای آقای شاه، ای جناب شاه، من به تو نصیحت میکنم، دست از این اعمال و رویه بردار» خطاب قرار داد، هزاران شنونده در سرتاسر شهر قم داشت. چرا که از قبل تمام محلات و مساجد قم را به بلندگو متصل کرده بودند و تمام شهر مملو از جمعیت بود. آیتالله خمینی به زبان ساده و در عین حال مظلومانه در روز و ساعاتی حساس که عواطف مذهبی در اوج غلیان بود، شاه را که به نیروی نظامیاش غرّه بود، به مانند آدمی ذلیل و دستنشاندة اسرائیل کوبید و له کرد. شاهی که پس از کودتای 28 مرداد در اذهان مردم جا باز کرده بود و سخنرانیهای مغرورانهاش در «کنگرة آزادزنان و آزادمردان» و ستایش عدهای روزنامهنویس قلم به مزد، شخصیت و ابرمردی از او ساخته بودند که قهرمان محو فئودالیسم در ایران است و ناجی ایران پس از رضاشاه کبیر است، چنان ذلیل شد که دنیا در حیرت ماند.
روزنامههای تهران جرأت نکردند نطق آیتالله را چاپ کنند و فقط رادیو پیک ایران تمام سخنرانی آیتالله را چند شب پیاپی پخش کرد. مشروح این نطق در آن ایام با حروف ریز بهوسیلة شبکة مخفی حزب تودة ایران پخش شد*، در حالی که حتی خبرگزاریها از انتشار آن منع شده بودند. رادیوی بیبیسی هم شرح مختصری تحت عنوان اعتراض علمای قم به شاه و دولت علم را در اخبار شبِ بعد از سخنرانی، منتشر کرد.
نطق آیتالله خمینی، بت بزرگ شاهنشاهی را خرد کرد. اقتدار رژیم شاه و ترس و وحشتی که از سازمان مخوف امنیت و جنایتهای وحشیانة سپهبد نصیری و سپهبد بختیار در دلها ایجاد کرده بود، بهشدت ضربه دید. این که، کسی در حضور عامة مردم به اعلیحضرت همایونی بگوید «شاه بدبخت و بیچاره» در تصور عامة مردم نمیآمد. حتی در سالن خانة اللهیار صالح که شخصیتهای معروف سیاسی مانند دکتر صدیقی، دکتر سنجابی و دکتر بختیار در موقع بحث نام شاه را حداقل با جملة «اعلیحضرت» و یا «اعلیحضرت همایونی» به کار میبردند و کلمة «شاه» آن هم «شاه بدبخت و بیچاره» در جلسات جبهة ملی اصلاً شنیده نشده بود. اصولاً یکی از اختلافات عمدة نهضت آزادی و بیژن جزنی با جبهة ملی، همین قضیه بود که چرا دولتهای امینی، اقبال و شریفامامی مورد حمله و انتقاد قرار میگیرند و از مسبب اصلی استبداد و چپاول دولتی مسلط بر ایران که شاه باشد، مطلبی مطرح نمیشود؟!
* سخنرانی 13 خرداد 1342 را صابر محمدزاده، کارگر تراشکاری و از فعالان حزب تودة ایران، با اختفا روی درختی نزدیک مدرسة فیضیه ضبط کرد که نوار آن به دست رادیو پیک رسید و پخش شد. نک: خاطرات نورالدین کیانوری، انتشارات اطلاعات، تهران، 1371. ص 428. (ویراستار)
@NashrAfkar
پارلمان در گلولهباران: گزارشی از خصوصیسازی در روسیه پساشوروی
در 19 اوت 1991 کودتایی از سوی محافظهکاران افراطی علیه گورباچف در مسکو انجام شد. با اینکه پس از سه روز کودتا خاتمه یافت و او دوباره به انجام وظایف خود مشغول شد، اما بهدلیل عدم پشتیبانی ملت، ضعف او در اعمال حاکمیت کاملاً آشکار و روشن گردید. یلتسین که در این میان به قدرت بیشتری دست یافته بود، از این فرصت استفاده نمود و زحمت انجام درخواست صندوق بینالمللی را متقبل شد: از آنجایی که تعدادی از دولتمردان مهم شوروی دربارة برنامة شوکدرمانی انتقاد کرده بودند - زیرا اثرات آن کاملاً محسوس شده بود - صندوق بینالمللی در تجمع سالانة خود در بانکوک اظهار کرد که در پرداخت کلیة بدهیهای شوروی پافشاری کرده و انتظار دارد، شوروی پرداخت این بدهیها را از طریق لغو تمامی یارانههای دولتی بر کالاهای صنعتی و کشاورزی و همچنین کاهش شدید هزینههای نظامی امکانپذیر نماید. یلتسین این پیام را قبول کرد و بهسرعت از خود عکسالعمل نشان داد و نخستوزیرِ منتقدِ برنامههای صندوق بینالمللی، پول سیلایِف، را از کار برکنار کرد و یگور گایدار، ستایشگرِ میلتون فریدمن و پسران شیکاگو، را به جای او منصوب نمود.
اوضاع اسفناک محصولات کشاورزی و جیرهبندی مواد غذایی در نوامبر و دسامبر 1991 پایان دوران گورباچف را رقم زد. آخرین رئیس حزب کمونیست شوروی در 25 دسامبر 1991 از سمت خود کناره گرفت. در 31 دسامبر همان سال، دیگر شوروی رسماً وجود نداشت و در 2 ژانویة 1992 سازمان صندوق بینالمللی به اهداف خود دست یافت: روسیه تحت رهبری یلتسین و گایدار رسماً به محدودة اقتصادی شوکدرمانی اقتصادی قدم نهاد.
تبدیل و تغییر اقتصاد بسته به اقتصاد آزاد بیش از همه به حلقههایی از زنجیر اجتماعی مانند فقرا، سالمندان، معلولین، کودکان و بازنشستگان صدمه زد. حقوق بازنشستگی ماهها پرداخت نمیشد. پوشش درمانی همگانی به خاطر خصوصی شدن و تجاری شدن درمانگاهها و بیمارستانها دیگر میسر نبود. گرانی دارو بهقدری افزایش یافت که حتی طبقة متوسط جامعه هم از خرید آن عاجز بود. بین سالهای 1991 تا 1994، تعداد اشخاص مبتلا به بیماری سل 87 درصد افزایش یافت و بین سالهای 1989 تا 1995 میانگین عمر مردان از 63.3 سال به 58.4 و عمر زنان هم از 74.4 سال به 72.1 رسید.
در همین فاصلة زمانی میزان تولد نوزادان 30 درصد سقوط کرد. تقریباً 10 میلیون از 142 میلیون نفر جمعیت روسیه در طول 12 سال کاهش یافت. اعتیاد به الکل، بیماریهای روانی، بزهکاری و بیخانمانی چنان گریبانگیر ملت شد که تا آنزمان برای کشور آشنا نبود. تأسیسات اجتماعی مانند سازمانهای حمایتی برای کودکان که تا آنزمان در شوروی سابق در دسترس همگان قرار داشت، برچیده شد. بسیاری از والدین دیگر قادر نبودند از کودکان خود نگهداری بهعمل آورند و در شهرهای بزرگ هر روز به تعداد بچههای خیابانی افزوده میگشت و بسیاری از جوانان به روسپیگری روی آوردند. پدیدههایی که حتی در دوران جنگ هم برای ملت روسیه ناشناخته بود.
وعدههایی که برنامههای شوکدرمانی به مردم شوروی میداد، در اصل مانند شوخیای مرگبار بود. سازمان صندوق بینالمللی در 1992، پیشبینی کرد که اجرای سیستم سرمایهداری در کشور پس از مدت بسیار کوتاهی به رفاه عظیمی برای جامعة روس ختم میشود که کشور هیچگاه مشابه آن را به خود ندیده است. اما در عوض، این برنامهها فقط بدبختی طبقة کارگر و همچنین صعود بخش بسیار کوچک تازه ثروتمند شده در جامعه را که دستیابی به سرمایههای بینالمللی برایشان آسانتر گردید، در بر داشت. از همینرو آنچنان نابرابری و عدم تساوی در بین اقشار مختلف جامعه افزایش یافت که ملت روسیه حتی در تاریکترین دوران تزارهای روسیه هم به خود ندیده بود. وحشتناکتر از آن، وسایل ارتباط جمعی بینالمللی بود که چگونه سقوط اقتصادی کشور را در نظر افکار عمومی در جهان موجه جلوه دادند؛ با این استدلال که این دوران، جهت حرکت به سوی دموکراسی و آزاد شدن از سیستمی انحصارطلب و خودکامه لازم و ضروری بود.
اما این را که دولت آمریکا و صندوق بینالمللی تا چه حد به دموکراتیزه کردن کشور علاقه داشتند، میتوان در 1993 مشاهده نمود؛ هنگامی که یلتسین قصد داشت پس از مدت کوتاهی قانون اساسی پیشنهادی خود را به اجرا درآورد. پس از اینکه طرح پیشنهادی وی از سوی پارلمان رد شد، یلتسین بهوسیلة تانک ساختمان پارلمان را به آتش بست. مطابق گزارشات دولت در حمام خونی که بر اثر این تهاجم به راه افتاد، 187 نفر کشته و 437 نفر زخمی شدند. در پی آن، مجمع گروه 7، اعطای وام 43.4 میلیارد دلاری را که در نظر داشت، به هیچ عنوان لغو نکرد.
وام برای ویرانی: گزارشهای منطقهای از اجرای برنامههای صندوق بینالمللی پول
ارنست وُلف
ترجمه از آلمانی: مرجانه فَشاهی
در دست انتشار
https://t.me/nashrafkar/1553
در 19 اوت 1991 کودتایی از سوی محافظهکاران افراطی علیه گورباچف در مسکو انجام شد. با اینکه پس از سه روز کودتا خاتمه یافت و او دوباره به انجام وظایف خود مشغول شد، اما بهدلیل عدم پشتیبانی ملت، ضعف او در اعمال حاکمیت کاملاً آشکار و روشن گردید. یلتسین که در این میان به قدرت بیشتری دست یافته بود، از این فرصت استفاده نمود و زحمت انجام درخواست صندوق بینالمللی را متقبل شد: از آنجایی که تعدادی از دولتمردان مهم شوروی دربارة برنامة شوکدرمانی انتقاد کرده بودند - زیرا اثرات آن کاملاً محسوس شده بود - صندوق بینالمللی در تجمع سالانة خود در بانکوک اظهار کرد که در پرداخت کلیة بدهیهای شوروی پافشاری کرده و انتظار دارد، شوروی پرداخت این بدهیها را از طریق لغو تمامی یارانههای دولتی بر کالاهای صنعتی و کشاورزی و همچنین کاهش شدید هزینههای نظامی امکانپذیر نماید. یلتسین این پیام را قبول کرد و بهسرعت از خود عکسالعمل نشان داد و نخستوزیرِ منتقدِ برنامههای صندوق بینالمللی، پول سیلایِف، را از کار برکنار کرد و یگور گایدار، ستایشگرِ میلتون فریدمن و پسران شیکاگو، را به جای او منصوب نمود.
اوضاع اسفناک محصولات کشاورزی و جیرهبندی مواد غذایی در نوامبر و دسامبر 1991 پایان دوران گورباچف را رقم زد. آخرین رئیس حزب کمونیست شوروی در 25 دسامبر 1991 از سمت خود کناره گرفت. در 31 دسامبر همان سال، دیگر شوروی رسماً وجود نداشت و در 2 ژانویة 1992 سازمان صندوق بینالمللی به اهداف خود دست یافت: روسیه تحت رهبری یلتسین و گایدار رسماً به محدودة اقتصادی شوکدرمانی اقتصادی قدم نهاد.
تبدیل و تغییر اقتصاد بسته به اقتصاد آزاد بیش از همه به حلقههایی از زنجیر اجتماعی مانند فقرا، سالمندان، معلولین، کودکان و بازنشستگان صدمه زد. حقوق بازنشستگی ماهها پرداخت نمیشد. پوشش درمانی همگانی به خاطر خصوصی شدن و تجاری شدن درمانگاهها و بیمارستانها دیگر میسر نبود. گرانی دارو بهقدری افزایش یافت که حتی طبقة متوسط جامعه هم از خرید آن عاجز بود. بین سالهای 1991 تا 1994، تعداد اشخاص مبتلا به بیماری سل 87 درصد افزایش یافت و بین سالهای 1989 تا 1995 میانگین عمر مردان از 63.3 سال به 58.4 و عمر زنان هم از 74.4 سال به 72.1 رسید.
در همین فاصلة زمانی میزان تولد نوزادان 30 درصد سقوط کرد. تقریباً 10 میلیون از 142 میلیون نفر جمعیت روسیه در طول 12 سال کاهش یافت. اعتیاد به الکل، بیماریهای روانی، بزهکاری و بیخانمانی چنان گریبانگیر ملت شد که تا آنزمان برای کشور آشنا نبود. تأسیسات اجتماعی مانند سازمانهای حمایتی برای کودکان که تا آنزمان در شوروی سابق در دسترس همگان قرار داشت، برچیده شد. بسیاری از والدین دیگر قادر نبودند از کودکان خود نگهداری بهعمل آورند و در شهرهای بزرگ هر روز به تعداد بچههای خیابانی افزوده میگشت و بسیاری از جوانان به روسپیگری روی آوردند. پدیدههایی که حتی در دوران جنگ هم برای ملت روسیه ناشناخته بود.
وعدههایی که برنامههای شوکدرمانی به مردم شوروی میداد، در اصل مانند شوخیای مرگبار بود. سازمان صندوق بینالمللی در 1992، پیشبینی کرد که اجرای سیستم سرمایهداری در کشور پس از مدت بسیار کوتاهی به رفاه عظیمی برای جامعة روس ختم میشود که کشور هیچگاه مشابه آن را به خود ندیده است. اما در عوض، این برنامهها فقط بدبختی طبقة کارگر و همچنین صعود بخش بسیار کوچک تازه ثروتمند شده در جامعه را که دستیابی به سرمایههای بینالمللی برایشان آسانتر گردید، در بر داشت. از همینرو آنچنان نابرابری و عدم تساوی در بین اقشار مختلف جامعه افزایش یافت که ملت روسیه حتی در تاریکترین دوران تزارهای روسیه هم به خود ندیده بود. وحشتناکتر از آن، وسایل ارتباط جمعی بینالمللی بود که چگونه سقوط اقتصادی کشور را در نظر افکار عمومی در جهان موجه جلوه دادند؛ با این استدلال که این دوران، جهت حرکت به سوی دموکراسی و آزاد شدن از سیستمی انحصارطلب و خودکامه لازم و ضروری بود.
اما این را که دولت آمریکا و صندوق بینالمللی تا چه حد به دموکراتیزه کردن کشور علاقه داشتند، میتوان در 1993 مشاهده نمود؛ هنگامی که یلتسین قصد داشت پس از مدت کوتاهی قانون اساسی پیشنهادی خود را به اجرا درآورد. پس از اینکه طرح پیشنهادی وی از سوی پارلمان رد شد، یلتسین بهوسیلة تانک ساختمان پارلمان را به آتش بست. مطابق گزارشات دولت در حمام خونی که بر اثر این تهاجم به راه افتاد، 187 نفر کشته و 437 نفر زخمی شدند. در پی آن، مجمع گروه 7، اعطای وام 43.4 میلیارد دلاری را که در نظر داشت، به هیچ عنوان لغو نکرد.
وام برای ویرانی: گزارشهای منطقهای از اجرای برنامههای صندوق بینالمللی پول
ارنست وُلف
ترجمه از آلمانی: مرجانه فَشاهی
در دست انتشار
https://t.me/nashrafkar/1553
Telegram
نشر افکار
منتشر میشود:
وام برای ویرانی
گزارشهای منطقهای از اجرای برنامههای مالی صندوق بینالمللی پول
مجموعهی اقتصاد سیاسی - 2
ارنست وُلف
ترجمه از آلمانی: مرجانه فَشاهی
بهار 1400
@NashrAfkar
وام برای ویرانی
گزارشهای منطقهای از اجرای برنامههای مالی صندوق بینالمللی پول
مجموعهی اقتصاد سیاسی - 2
ارنست وُلف
ترجمه از آلمانی: مرجانه فَشاهی
بهار 1400
@NashrAfkar
ترجمههای جدید زمانیان از کافکا و هایم منتشر میشود
مجموعه داستان «وکیل مدافع» و رمان «کینهتوزیها» بهزودی با ترجمه مهدی زمانیان در نشر افکار منتشر خواهند شد.
به گزارش خبرنگار مهر، «وکیل مدافع: ده داستان آلمانی از فرانتس کافکا، هرمان هسه، ولفگانگ بورشرت و زیگفرید لنتس» با گزینش و ترجمه از آلمانی مهدی زمانیان در نشر افکار در دست انتشار است.
زمانیان همچنین ترجمه رمان «کینتوزیها» از اشتفان هایم (Stefan Heym) را در دست انجام دارد که در مجموعه «قصهی جهان» نشر افکار منتشر خواهد شد. رمان هایم که در اصل «قضیه گلازناپ» (Der Fall Glasenapp) نام دارد، داستانی است با تم ضدفاشیستی.
متن کامل گزارش در خبرگزاری مهر:
https://www.mehrnews.com/news/5229366
مجموعه داستان «وکیل مدافع» و رمان «کینهتوزیها» بهزودی با ترجمه مهدی زمانیان در نشر افکار منتشر خواهند شد.
به گزارش خبرنگار مهر، «وکیل مدافع: ده داستان آلمانی از فرانتس کافکا، هرمان هسه، ولفگانگ بورشرت و زیگفرید لنتس» با گزینش و ترجمه از آلمانی مهدی زمانیان در نشر افکار در دست انتشار است.
زمانیان همچنین ترجمه رمان «کینتوزیها» از اشتفان هایم (Stefan Heym) را در دست انجام دارد که در مجموعه «قصهی جهان» نشر افکار منتشر خواهد شد. رمان هایم که در اصل «قضیه گلازناپ» (Der Fall Glasenapp) نام دارد، داستانی است با تم ضدفاشیستی.
متن کامل گزارش در خبرگزاری مهر:
https://www.mehrnews.com/news/5229366
خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان | Mehr News Agency
توسط نشر افکار؛ ترجمههای جدید زمانیان از کافکا و هایم منتشر میشود
مجموعه داستان «وکیل مدافع» و رمان «کینهتوزیها» بهزودی با ترجمه مهدی زمانیان در نشر افکار منتشر خواهند شد.
انتخابات پرو و سوسیالیسم قرن بیستویکم
انتخابات ریاستجمهوری پرو که دور دوم آن 6 ژوئن 2021 میان پدرو کاستیو (معلمی از منطقهی بومینشین چوتا، سندیکالیست و کاندیدای حزب چپگرای «پروی آزاد» که در دور پیشین 37 کرسی کسب کرد) با کیکو فوجیموری (دختر دیکتاتور سابق پرو و کاندیدای حزب راستگرای «نیروی مردمی» با 24 کرسی) برگزار شد، در آستانهی اعلام نتیجه است. به نظر میرسد شاهد پیروزی موج جدیدی از سوسیالیسم در قرن 21 بهرغم کودتاها و تحریمهای آمریکا علیه ارادهی ملل آمریکای لاتین خواهیم بود؛ آنگونه که مارتا هارنکر در کتاب «جهانی که باید بسازیم: سوسیالیسم قرن بیستویکم» دربارهی نوزایش سوسیالیسم در آمریکای لاتین مینویسد:
«در سال 1998 که چاوز برندهی انتخابات ریاستجمهوری شد، مدل سرمایهداری نولیبرال هنوز در آستانهی ویرانی بود. از این رو، گزینههای پیشِ رو نوسازی مدل سرمایهداری نولیبرال – بیتردید با پدید آوردن برخی دگرگونیها در آن، از جمله توجه بیشتر به مسائل اجتماعی، اما همچنان برانگیخته با همان منطق سود شخصی - یا پیشروی در راه ساختن مدلی متفاوت (از دولت ـ م) بود. رئیسجمهور چاوز جرئت آن را یافت که گذر به سوسیالیسم بهمثابهی بدیل سرمایهداری را، بهرغم برخی نتایج منفی نهفته در این اقدام خویش، اعلام کند. او این مدل را «سوسیالیسم سدهی بیستویکم» نامید و واژهی سدهی بیستویکم را بدین سبب بر واژهی سوسیالیسم افزود که این سوسیالیسم نوپدید را از خطاها و انحرافهایی که در جریانِ اجراکردن سوسیالیسم سدهی بیستم رخ نموده بود متمایز کند. این سوسیالیسم نوپدید نمیبایست «دچار خطاهای پیشین میشد» و همان «انحرافهای استالینی را که در جریان آن حزب به دیوانسالاری درغلتید و سرانجام کارش به پراکندن هواداران مردمی از پیرامونش انجامید مرتکب میشد.
چاوز، همچون خوزه کارلوس ماریاتگوی، سوسیالیست پرویی، بر این باور بود که سوسیالیسم سدهی بیستویکم رونوشت برابر با اصل (سوسیالیسم ـ م) گذشته نیست، بلکه باید حامل «خلاقیتی قهرمانانه» باشد. او به همین دلیل، از سوسیالیسم بولیواری، مسیحی، رابینسنی و هندوـآمریکایی سخن میگفت. او سوسیالیسم را بهسان شیوهی زندگی اشتراکی نو میشناخت که برابری، آزادی و دمکراسی ژرفبنیان بر آن حاکم است؛ مردم نقش هواداران آن را ایفا میکنند؛ نظامی اقتصادی که گرد محور انسانها، نه سود، تمرکز مییابد و در آن فرهنگ تکثرگرایِ ضد مصرفی وجود دارد که بودن در آن بر مالکیت برتری دارد.
ضرورت مشارکت مردم موضوعی بود که بارها در سخنان رئیسجمهوری ونزوئلا تکرار میشد و عاملی بود که پیشنهادهای او را در زمینهی اجرای مدل سوسیالیسم دمکراتیک را مشخص میکرد. او اطمینان داشت که مشارکت مردم در همهی پهنهها این امکان را برای آنها فراهم میآورد که رشد کنند و به اعتمادبهنفس دست یابند، یعنی اینکه از پرورشی همچون آدمیزادگان برخوردار شوند.
اما، اگر چاوز زمینهی مناسب برای شکوفیدن فرایندهای مشارکت را فراهم نکرده بود، همهی این طرحها از مرحلهی گفتار فراتر نمیرفت. به همین دلیل بود که ابتکار چاوز برای پدید آوردن شوراهای مردمی (فضاهای همگانی خودگردان)، شوراهای کارگری، شوراهای دانشجویی و شوراهای دهقانی، بهمثابهی ساختاری نمایان شد که سرانجام بهسان شکلی نو از دولت نامتمرکز درآمد که کمونها عناصر بنیانی سازندهی آن بودند.»
جهانی که باید بسازیم: سوسیالیسم قرن بیستویکم
مارتا هارنکر
ترجمهی علیرضا جباری (آذرنگ)
چاپ اول: 1397
@NashrAfkar
https://s4.uupload.ir/files/castillo_38e0.jpg
انتخابات ریاستجمهوری پرو که دور دوم آن 6 ژوئن 2021 میان پدرو کاستیو (معلمی از منطقهی بومینشین چوتا، سندیکالیست و کاندیدای حزب چپگرای «پروی آزاد» که در دور پیشین 37 کرسی کسب کرد) با کیکو فوجیموری (دختر دیکتاتور سابق پرو و کاندیدای حزب راستگرای «نیروی مردمی» با 24 کرسی) برگزار شد، در آستانهی اعلام نتیجه است. به نظر میرسد شاهد پیروزی موج جدیدی از سوسیالیسم در قرن 21 بهرغم کودتاها و تحریمهای آمریکا علیه ارادهی ملل آمریکای لاتین خواهیم بود؛ آنگونه که مارتا هارنکر در کتاب «جهانی که باید بسازیم: سوسیالیسم قرن بیستویکم» دربارهی نوزایش سوسیالیسم در آمریکای لاتین مینویسد:
«در سال 1998 که چاوز برندهی انتخابات ریاستجمهوری شد، مدل سرمایهداری نولیبرال هنوز در آستانهی ویرانی بود. از این رو، گزینههای پیشِ رو نوسازی مدل سرمایهداری نولیبرال – بیتردید با پدید آوردن برخی دگرگونیها در آن، از جمله توجه بیشتر به مسائل اجتماعی، اما همچنان برانگیخته با همان منطق سود شخصی - یا پیشروی در راه ساختن مدلی متفاوت (از دولت ـ م) بود. رئیسجمهور چاوز جرئت آن را یافت که گذر به سوسیالیسم بهمثابهی بدیل سرمایهداری را، بهرغم برخی نتایج منفی نهفته در این اقدام خویش، اعلام کند. او این مدل را «سوسیالیسم سدهی بیستویکم» نامید و واژهی سدهی بیستویکم را بدین سبب بر واژهی سوسیالیسم افزود که این سوسیالیسم نوپدید را از خطاها و انحرافهایی که در جریانِ اجراکردن سوسیالیسم سدهی بیستم رخ نموده بود متمایز کند. این سوسیالیسم نوپدید نمیبایست «دچار خطاهای پیشین میشد» و همان «انحرافهای استالینی را که در جریان آن حزب به دیوانسالاری درغلتید و سرانجام کارش به پراکندن هواداران مردمی از پیرامونش انجامید مرتکب میشد.
چاوز، همچون خوزه کارلوس ماریاتگوی، سوسیالیست پرویی، بر این باور بود که سوسیالیسم سدهی بیستویکم رونوشت برابر با اصل (سوسیالیسم ـ م) گذشته نیست، بلکه باید حامل «خلاقیتی قهرمانانه» باشد. او به همین دلیل، از سوسیالیسم بولیواری، مسیحی، رابینسنی و هندوـآمریکایی سخن میگفت. او سوسیالیسم را بهسان شیوهی زندگی اشتراکی نو میشناخت که برابری، آزادی و دمکراسی ژرفبنیان بر آن حاکم است؛ مردم نقش هواداران آن را ایفا میکنند؛ نظامی اقتصادی که گرد محور انسانها، نه سود، تمرکز مییابد و در آن فرهنگ تکثرگرایِ ضد مصرفی وجود دارد که بودن در آن بر مالکیت برتری دارد.
ضرورت مشارکت مردم موضوعی بود که بارها در سخنان رئیسجمهوری ونزوئلا تکرار میشد و عاملی بود که پیشنهادهای او را در زمینهی اجرای مدل سوسیالیسم دمکراتیک را مشخص میکرد. او اطمینان داشت که مشارکت مردم در همهی پهنهها این امکان را برای آنها فراهم میآورد که رشد کنند و به اعتمادبهنفس دست یابند، یعنی اینکه از پرورشی همچون آدمیزادگان برخوردار شوند.
اما، اگر چاوز زمینهی مناسب برای شکوفیدن فرایندهای مشارکت را فراهم نکرده بود، همهی این طرحها از مرحلهی گفتار فراتر نمیرفت. به همین دلیل بود که ابتکار چاوز برای پدید آوردن شوراهای مردمی (فضاهای همگانی خودگردان)، شوراهای کارگری، شوراهای دانشجویی و شوراهای دهقانی، بهمثابهی ساختاری نمایان شد که سرانجام بهسان شکلی نو از دولت نامتمرکز درآمد که کمونها عناصر بنیانی سازندهی آن بودند.»
جهانی که باید بسازیم: سوسیالیسم قرن بیستویکم
مارتا هارنکر
ترجمهی علیرضا جباری (آذرنگ)
چاپ اول: 1397
@NashrAfkar
https://s4.uupload.ir/files/castillo_38e0.jpg
«دکان نانوایی» منتشر میشود
اولین ترجمه از آخرین نمایشنامه برشت
نمایشنامه «دکان نانوایی» اثر برشت برای نخستین بار با قلم مهدی زمانیان به فارسی ترجمه و منتشر میشود. این مترجم ویراست جدیدی از ترجمه خود از «زن خوب ایالت سچوان» را نیز در دست انتشار دارد.
به گزارش خبرنگار مهر، آخرین نمایشنامه برتولت برشت با عنوان «دکان نانوایی» و نیز ویرایش جدیدی از نمایشنامه «زن خوب ایالت سچوان» او با ترجمه مهدی زمانیان در نشر افکار منتشر خواهند شد.
«زن خوب ایالت سچوان» که نخستین بار در سال ۱۳۵۱ با ترجمه زمانیان چاپ شد و به سرعت به چاپ سوم رسید، ترجمهای است از Der gute Mensch von Sezuan: Parabelstück که در ۱۹۶۴ منتشر شده بود.
«دکان نانوایی» هم که تاکنون به زبان فارسی نشده بود، از متن آلمانی Der Brotladen: Stückfragmente به فارسی برگردانده شده است که پس از مرگ برشت و در ۱۹۶۹ در قالب مجموعه آثار او در نشر معتبر زورکامپ منتشر شد.
زمانیان همچنین ویرایش تازهای از ترجمهی «صندلیها: نمایشنامه فارث تراژیک» (Les Chaises) اوژن یونسکو را با مقدمهای جدید در دست چاپ دارد. این کتاب هم که به قلم همین مترجم در سالهای پیش از انقلاب منتشر شده بود، از ترجمه انگلیسی دونالد واتسون به فارسی برگردانده شده است.
مهدی زمانیان دکترای ادبیات انگلیسی از کمبریج و ادبیات آلمانی از هایدلبرگ گرفته و استاد بازنشسته دانشکده زبانهای خارجی دانشگاه شیراز است. او پیش از این «شاعران زمان عسرت: گزیده شعر آلمانی پس از دو جنگ جهانی» را در نشر افکار منتشر کرده بود.
https://www.mehrnews.com/news/5232803
اولین ترجمه از آخرین نمایشنامه برشت
نمایشنامه «دکان نانوایی» اثر برشت برای نخستین بار با قلم مهدی زمانیان به فارسی ترجمه و منتشر میشود. این مترجم ویراست جدیدی از ترجمه خود از «زن خوب ایالت سچوان» را نیز در دست انتشار دارد.
به گزارش خبرنگار مهر، آخرین نمایشنامه برتولت برشت با عنوان «دکان نانوایی» و نیز ویرایش جدیدی از نمایشنامه «زن خوب ایالت سچوان» او با ترجمه مهدی زمانیان در نشر افکار منتشر خواهند شد.
«زن خوب ایالت سچوان» که نخستین بار در سال ۱۳۵۱ با ترجمه زمانیان چاپ شد و به سرعت به چاپ سوم رسید، ترجمهای است از Der gute Mensch von Sezuan: Parabelstück که در ۱۹۶۴ منتشر شده بود.
«دکان نانوایی» هم که تاکنون به زبان فارسی نشده بود، از متن آلمانی Der Brotladen: Stückfragmente به فارسی برگردانده شده است که پس از مرگ برشت و در ۱۹۶۹ در قالب مجموعه آثار او در نشر معتبر زورکامپ منتشر شد.
زمانیان همچنین ویرایش تازهای از ترجمهی «صندلیها: نمایشنامه فارث تراژیک» (Les Chaises) اوژن یونسکو را با مقدمهای جدید در دست چاپ دارد. این کتاب هم که به قلم همین مترجم در سالهای پیش از انقلاب منتشر شده بود، از ترجمه انگلیسی دونالد واتسون به فارسی برگردانده شده است.
مهدی زمانیان دکترای ادبیات انگلیسی از کمبریج و ادبیات آلمانی از هایدلبرگ گرفته و استاد بازنشسته دانشکده زبانهای خارجی دانشگاه شیراز است. او پیش از این «شاعران زمان عسرت: گزیده شعر آلمانی پس از دو جنگ جهانی» را در نشر افکار منتشر کرده بود.
https://www.mehrnews.com/news/5232803
خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان | Mehr News Agency
توسط نشر افکار؛ «دکان نانوایی» منتشر میشود/اولین ترجمه از آخرین نمایشنامه برشت
نمایشنامه «دکان نانوایی» اثر برشت برای نخستین بار با قلم مهدی زمانیان به فارسی ترجمه و منتشر میشود. این مترجم ویراست جدیدی از ترجمه خود از «زن خوب ایالت سچوان» را نیز در دست انتشار دارد.
خوشبخت بودن در حضور دیکتاتور
این زنها، مادربزرگم دا، مادرم ماری، خواهرم کِتی، به تاریخ تعلقی ندارند، بلکه جزئی از زندگی روزمرهای هستند که بخش بزرگ بیپایان است. هیچگونه احتمالی برای نگاه کردن به پشت سر وجود ندارد، وقتی هر روز سه بار غذا برای کودکان لازم است، کرایه برای پرداخت، کفشها برای جایگزینی، داروهایی برای خریدن، پولهایی برای فوتبال جمعه بعدازظهر، سینمای شنبه شب و نمایشگاه یکشنبه صبح. به این دلیل است که تحت سلطهی دیکتاتوری از پای درمیآییم چون باید فقیرانه زندگی کرد.
چیزی که بسیار مخربتر از آن است که باید باشد،
و من زندگیام را به گفتن آن میگذرانم،
همه کار کردن برای خوشبخت بودن در حضور دیکتاتور است.
دیکتاتور اجبار میکند وسط زندگی ما باشد،
و آنچه در زندگیام به نحو خوبی انجام دادم،
خارج کردن او از هستیام بود.
اعتراف میکنم که برای این کار،
بایستی از آن دور میشدم.
معمای بازگشت
دنی لافریر
ترجمه از فرانسوی: علی نساجی زواره
ص 142
@Nashreafkar
این زنها، مادربزرگم دا، مادرم ماری، خواهرم کِتی، به تاریخ تعلقی ندارند، بلکه جزئی از زندگی روزمرهای هستند که بخش بزرگ بیپایان است. هیچگونه احتمالی برای نگاه کردن به پشت سر وجود ندارد، وقتی هر روز سه بار غذا برای کودکان لازم است، کرایه برای پرداخت، کفشها برای جایگزینی، داروهایی برای خریدن، پولهایی برای فوتبال جمعه بعدازظهر، سینمای شنبه شب و نمایشگاه یکشنبه صبح. به این دلیل است که تحت سلطهی دیکتاتوری از پای درمیآییم چون باید فقیرانه زندگی کرد.
چیزی که بسیار مخربتر از آن است که باید باشد،
و من زندگیام را به گفتن آن میگذرانم،
همه کار کردن برای خوشبخت بودن در حضور دیکتاتور است.
دیکتاتور اجبار میکند وسط زندگی ما باشد،
و آنچه در زندگیام به نحو خوبی انجام دادم،
خارج کردن او از هستیام بود.
اعتراف میکنم که برای این کار،
بایستی از آن دور میشدم.
معمای بازگشت
دنی لافریر
ترجمه از فرانسوی: علی نساجی زواره
ص 142
@Nashreafkar
از جای برخاست و آرام به سمت میکروفون رفت. نگاهی در میان حاضرین چرخاند و سپس گفت: برادران من! میخواهم از شما بپرسم چرا امشب اینجا حاضر شدهایم؟ آیا به خاطر پول یا مقام آمدهایم؟ هرگز. بلکه به خاطر او گرد آمدهایم. به خاطر مصطفی نحاس. آمدهایم تا یاد و خاطرۀ معطر او را زنده کنیم. ای مصطفی تو زندهای. ای نحاس تا زمانی که نیل و اهرام هست، تو در قلب مصر هستی. ای مصطفی نحاس...
ناگهان صدای بسیونیبیگ قطع شد و سرش را پایین انداخت. اشکی از پشت عینک تهاستکانیاش چکید و بیدرنگ تن فرتوتش لرزید و سخت گریه کرد. سکوتی در اتاق حاکم شد. شیخ علی سحاب که شور گرفته بود، بلند شد و با صدای کلفتش فریاد زد:
- رهبر فقط مصطفی نحاس!
مردم پشت سرش تکرار کردند. جناب کامل که انگار فهمیده بود حاضرین از شلوغی، گرما، تشویق و شعار خسته شدهاند، به سمت میکروفون رفت و از آنها تشکر کرد. فاتحهای برای روح رهبر خواندند. سپس جلوی در ایستاد و آنها را بدرقه کرد. دو بزرگ حزب و بعضی از حاضرین رفتند، اما اکثریت در اتاق ماندند. قبلاً هم در مراسمهای زهار حاضر شده بودند و روندش را میدانستند. پس، کنار جایگاه و روبهروی در کوچک جمع شدند. دیری نپایید که در باز شد و خدمتکار پیر که لباس سیاه به تن داشت، ظاهر شد. سینی بزرگی به دست داشت. داخلش مقدار زیادی ساندویچ بود که با نانهای محلی درست شده و با گوشت آبپز پر شده بود. تا سینی از ورودی در دیده شد، جمعیت وحشیانه به آن حمله کرد. مستخدم ساندویچها را به سمتشان پرت میکرد. در چشمبههمزدنی جنگ سختی درگرفت. دستها بود که ساندویچهای گوشت را میقاپید. صداها بالا رفت و به سرعت تبدیل به جیغ و داد و فحشهای رکیک شد. جناب کامل الزهار بالای جایگاه ایستاده بود و مردم گلاویز را تماشا میکرد. آرام بود و حرفی نمیزد تا اینکه معرکه جمع و هر کس با غنیمتی پراکنده شد. کمکم اتاق خالی شد. آنگاه جناب کامل برخاست و در را بست. بعد، روی نزدیکترین صندلی نشست.
شیخ علی سحاب که شور گرفته بود، بلند شد و با صدای کلفتش فریاد زد:
- رهبر فقط مصطفی نحاس!
مردم پشت سرش تکرار کردند. جناب کامل که انگار فهمیده بود حاضرین از شلوغی، گرما، تشویق و شعار خسته شدهاند، به سمت میکروفون رفت و از آنها تشکر کرد. فاتحهای برای روح رهبر خواندند. سپس جلوی در ایستاد و آنها را بدرقه کرد. دو بزرگ حزب و بعضی از حاضرین رفتند، اما اکثریت در اتاق ماندند. قبلاً هم در مراسمهای زهار حاضر شده بودند و روندش را میدانستند. پس، کنار جایگاه و روبهروی در کوچک جمع شدند. دیری نپایید که در باز شد و خدمتکار پیر که لباس سیاه به تن داشت، ظاهر شد. سینی بزرگی به دست داشت. داخلش مقدار زیادی ساندویچ بود که با نانهای محلی درست شده و با گوشت آبپز پر شده بود. تا سینی از ورودی در دیده شد، جمعیت وحشیانه به آن حمله کرد. مستخدم ساندویچها را به سمتشان پرت میکرد. در چشمبههمزدنی جنگ سختی درگرفت. دستها بود که ساندویچهای گوشت را میقاپید. صداها بالا رفت و به سرعت تبدیل به جیغ و داد و فحشهای رکیک شد.
انجمن منتظران رهبر
(مجموعه داستان عربی)
علاء الاسوانی
ترجمه محمد پاکنیت
https://t.me/nashrafkar/1404
ناگهان صدای بسیونیبیگ قطع شد و سرش را پایین انداخت. اشکی از پشت عینک تهاستکانیاش چکید و بیدرنگ تن فرتوتش لرزید و سخت گریه کرد. سکوتی در اتاق حاکم شد. شیخ علی سحاب که شور گرفته بود، بلند شد و با صدای کلفتش فریاد زد:
- رهبر فقط مصطفی نحاس!
مردم پشت سرش تکرار کردند. جناب کامل که انگار فهمیده بود حاضرین از شلوغی، گرما، تشویق و شعار خسته شدهاند، به سمت میکروفون رفت و از آنها تشکر کرد. فاتحهای برای روح رهبر خواندند. سپس جلوی در ایستاد و آنها را بدرقه کرد. دو بزرگ حزب و بعضی از حاضرین رفتند، اما اکثریت در اتاق ماندند. قبلاً هم در مراسمهای زهار حاضر شده بودند و روندش را میدانستند. پس، کنار جایگاه و روبهروی در کوچک جمع شدند. دیری نپایید که در باز شد و خدمتکار پیر که لباس سیاه به تن داشت، ظاهر شد. سینی بزرگی به دست داشت. داخلش مقدار زیادی ساندویچ بود که با نانهای محلی درست شده و با گوشت آبپز پر شده بود. تا سینی از ورودی در دیده شد، جمعیت وحشیانه به آن حمله کرد. مستخدم ساندویچها را به سمتشان پرت میکرد. در چشمبههمزدنی جنگ سختی درگرفت. دستها بود که ساندویچهای گوشت را میقاپید. صداها بالا رفت و به سرعت تبدیل به جیغ و داد و فحشهای رکیک شد. جناب کامل الزهار بالای جایگاه ایستاده بود و مردم گلاویز را تماشا میکرد. آرام بود و حرفی نمیزد تا اینکه معرکه جمع و هر کس با غنیمتی پراکنده شد. کمکم اتاق خالی شد. آنگاه جناب کامل برخاست و در را بست. بعد، روی نزدیکترین صندلی نشست.
شیخ علی سحاب که شور گرفته بود، بلند شد و با صدای کلفتش فریاد زد:
- رهبر فقط مصطفی نحاس!
مردم پشت سرش تکرار کردند. جناب کامل که انگار فهمیده بود حاضرین از شلوغی، گرما، تشویق و شعار خسته شدهاند، به سمت میکروفون رفت و از آنها تشکر کرد. فاتحهای برای روح رهبر خواندند. سپس جلوی در ایستاد و آنها را بدرقه کرد. دو بزرگ حزب و بعضی از حاضرین رفتند، اما اکثریت در اتاق ماندند. قبلاً هم در مراسمهای زهار حاضر شده بودند و روندش را میدانستند. پس، کنار جایگاه و روبهروی در کوچک جمع شدند. دیری نپایید که در باز شد و خدمتکار پیر که لباس سیاه به تن داشت، ظاهر شد. سینی بزرگی به دست داشت. داخلش مقدار زیادی ساندویچ بود که با نانهای محلی درست شده و با گوشت آبپز پر شده بود. تا سینی از ورودی در دیده شد، جمعیت وحشیانه به آن حمله کرد. مستخدم ساندویچها را به سمتشان پرت میکرد. در چشمبههمزدنی جنگ سختی درگرفت. دستها بود که ساندویچهای گوشت را میقاپید. صداها بالا رفت و به سرعت تبدیل به جیغ و داد و فحشهای رکیک شد.
انجمن منتظران رهبر
(مجموعه داستان عربی)
علاء الاسوانی
ترجمه محمد پاکنیت
https://t.me/nashrafkar/1404
Telegram
نشر افکار
منتشر شد:
انجمن منتظران رهبر
(مجموعه داستان عربی)
(مجموعهی قصهی جهان - 24)
نویسنده: علاء الاسوانی
مترجم: محمد پاکنیت
نشر افکار
چاپ اول: 1399
150 صفحه
30000 تومان
@nashrafkar
انجمن منتظران رهبر
(مجموعه داستان عربی)
(مجموعهی قصهی جهان - 24)
نویسنده: علاء الاسوانی
مترجم: محمد پاکنیت
نشر افکار
چاپ اول: 1399
150 صفحه
30000 تومان
@nashrafkar