انتشارات ناسنگ، روز ملی سینما را به سینماگران فهیم و سینمادوست تبریک می گوید.
@nasangpub
@nasangpub
روز ملی سینما گرامی باد🍁
📖 نئورئالیسم و سینمای ایران
✍️ علی کیانی #نشر_ناسنگ
قیمت کتاب: ۲۵۰ هزارتومان
خرید انلاین کتاب از سایت نشر ناسنگ👇
Website: www.nasangpub.com
فروش مستقیم کتاب؛ تماس تلفنی و یا ارسال پیام به واتساپ/ ۰۹۱۲۳۴۵۹۹۵۰
@nasangpub
📖 نئورئالیسم و سینمای ایران
✍️ علی کیانی #نشر_ناسنگ
قیمت کتاب: ۲۵۰ هزارتومان
خرید انلاین کتاب از سایت نشر ناسنگ👇
Website: www.nasangpub.com
فروش مستقیم کتاب؛ تماس تلفنی و یا ارسال پیام به واتساپ/ ۰۹۱۲۳۴۵۹۹۵۰
@nasangpub
#حال_خوش_خواندن
جمعهها زمان خوبی برای کتاب خواندناند.
امروز را از دست ندهید.
🍀پیشنهاد نشر ناسنگ برای 🌸جمعه
@nasangpub
جمعهها زمان خوبی برای کتاب خواندناند.
امروز را از دست ندهید.
🍀پیشنهاد نشر ناسنگ برای 🌸جمعه
@nasangpub
صفایی بود دیشب با خیالت خلوت ما را
ولی من باز پنهانی تو را هم، آرزو کردم
تو با اغیار پیش چشم من می در سبو کردی
من از بیم شماتت، گریه پنهان در گلو کردم
#شهریار
@nasangpub
ولی من باز پنهانی تو را هم، آرزو کردم
تو با اغیار پیش چشم من می در سبو کردی
من از بیم شماتت، گریه پنهان در گلو کردم
#شهریار
@nasangpub
Forwarded from انتشارات ناسنگ
🍁اشکی در گذرگاه تاریخ
از همان روزی که دست حضرت قابیل
گشت آلوده به خون حضرت هابیل
از همان روزی که فرزندان آدم
زهر تلخ دشمنی در خونشان جوشید
آدمیت مرد
گرچه آدم زنده بود
از همان روزی که یوسف را برادرها به چاه انداختند
از همان روزی که با شلاق و خون دیوار چین را ساختند
آدمیت مرده بود
بعد دنیا هی پر از آدم شد و این اسباب
گشت و گشت
قرنها از مرگ آدم هم گذشت
ای دریغ
آدمیت برنگشت
قرن ما
روزگار مرگ انسانیت است
سینه دنیا ز خوبی ها تهی است
صحبت از آزادگی پاکی مروت ابلهی است
صحبت از موسی و عیسی و محمد نابجاست
قرن موسی چومبه هاست
روزگار مرگ انسانیت است
من که از پژمردن یک شاخه گل
از نگاه ساکت یک کودک بیمار
از فغان یک قناری در قفس
از غم یک مرد در زنجیر حتی قاتلی بر دار
اشک در چشمان و بغضم در گلوست
وندرین ایام زهرم در پیاله اشک و خونم در سبوست
مرگ او را از کجا باور کنم
صحبت از پژمردن یک برگ نیست
وای جنگل را بیابان میکنند
دست خون آلود را در پیش چشم خلق پنهان میکنند
هیچ حیوانی به حیوانی نمی دارد روا
آنچه این نامردان با جان انسان میکنند
صحبت از پژمردن یک برگ نیست
فرض کن مرگ قناری در قفس هم مرگ نیست
فرض کن یک شاخه گل هم در جهان هرگز نرست
فرض کن جنگل بیابان بود از روز نخست
در کویری سوت و کور
در میان مردمی با این مصیبت ها صبور
صحبت از مرگ محبت مرگ عشق
گفتگو از مرگ انسانیت است
فریدون مشیری
@nasangpub
از همان روزی که دست حضرت قابیل
گشت آلوده به خون حضرت هابیل
از همان روزی که فرزندان آدم
زهر تلخ دشمنی در خونشان جوشید
آدمیت مرد
گرچه آدم زنده بود
از همان روزی که یوسف را برادرها به چاه انداختند
از همان روزی که با شلاق و خون دیوار چین را ساختند
آدمیت مرده بود
بعد دنیا هی پر از آدم شد و این اسباب
گشت و گشت
قرنها از مرگ آدم هم گذشت
ای دریغ
آدمیت برنگشت
قرن ما
روزگار مرگ انسانیت است
سینه دنیا ز خوبی ها تهی است
صحبت از آزادگی پاکی مروت ابلهی است
صحبت از موسی و عیسی و محمد نابجاست
قرن موسی چومبه هاست
روزگار مرگ انسانیت است
من که از پژمردن یک شاخه گل
از نگاه ساکت یک کودک بیمار
از فغان یک قناری در قفس
از غم یک مرد در زنجیر حتی قاتلی بر دار
اشک در چشمان و بغضم در گلوست
وندرین ایام زهرم در پیاله اشک و خونم در سبوست
مرگ او را از کجا باور کنم
صحبت از پژمردن یک برگ نیست
وای جنگل را بیابان میکنند
دست خون آلود را در پیش چشم خلق پنهان میکنند
هیچ حیوانی به حیوانی نمی دارد روا
آنچه این نامردان با جان انسان میکنند
صحبت از پژمردن یک برگ نیست
فرض کن مرگ قناری در قفس هم مرگ نیست
فرض کن یک شاخه گل هم در جهان هرگز نرست
فرض کن جنگل بیابان بود از روز نخست
در کویری سوت و کور
در میان مردمی با این مصیبت ها صبور
صحبت از مرگ محبت مرگ عشق
گفتگو از مرگ انسانیت است
فریدون مشیری
@nasangpub
#دوستی
دل من دير زمانی است كه میپندارد:
«دوستی» نيز گلیست؛
مثل نيلوفر و ناز،
ساقهی ترد ظريفی دارد.
بی گمان سنگدل است آنكه روا میدارد
جانِ اين ساقهی نازك را - دانسته- بيازارد!
در زمينی كه ضمير من و توست،
از نخستين ديدار،
هر سخن، هر رفتار،
دانه هايیست كه می افشانيم.
برگ و باری است كه می رويانيم
آب و خورشيد و نسيمش «مهر» است
گر بدانگونه كه بايست به بار آيد،
زندگی را به دلانگيزترين چهره بيارايد.
آنچنان با تو در آميزد اين روح لطيف،
كه تمنای وجودت همه او باشد و بس.
بینيازت سازد، از همه چيز و همه كس.
زندگی، گرمی دلهای به هم پيوستهست
تا در آن دوست نباشد همه درها بستهست.
در ضميرت اگر اين گل ندميدهست هنوز،
عطر جانپرور عشق
گر به صحرای نهادت نوزيده است هنوز
دانه ها را بايد از نو كاشت.
آب و خورشيد و نسيمش را از مايه جان
خرج میبايد كرد.
رنج میبايد برد.
دوست میبايد داشت!
با نگاهی كه در آن شوق برآرد فرياد
با سلامی كه در آن نور ببارد لبخند
دست يكديگر را
بفشاريم به مهر
جام دل هامان را مالامال از ياری، غمخواری
بسپاريم به هم
بسراييم به آواز بلند:
- شادی روی تو! ای ديده به ديدار تو شاد
باغ جانت همه وقت از اثر صحبت دوست
تازه، عطر افشان گلباران باد!
#فریدون_مشیری
@nasangpub
دل من دير زمانی است كه میپندارد:
«دوستی» نيز گلیست؛
مثل نيلوفر و ناز،
ساقهی ترد ظريفی دارد.
بی گمان سنگدل است آنكه روا میدارد
جانِ اين ساقهی نازك را - دانسته- بيازارد!
در زمينی كه ضمير من و توست،
از نخستين ديدار،
هر سخن، هر رفتار،
دانه هايیست كه می افشانيم.
برگ و باری است كه می رويانيم
آب و خورشيد و نسيمش «مهر» است
گر بدانگونه كه بايست به بار آيد،
زندگی را به دلانگيزترين چهره بيارايد.
آنچنان با تو در آميزد اين روح لطيف،
كه تمنای وجودت همه او باشد و بس.
بینيازت سازد، از همه چيز و همه كس.
زندگی، گرمی دلهای به هم پيوستهست
تا در آن دوست نباشد همه درها بستهست.
در ضميرت اگر اين گل ندميدهست هنوز،
عطر جانپرور عشق
گر به صحرای نهادت نوزيده است هنوز
دانه ها را بايد از نو كاشت.
آب و خورشيد و نسيمش را از مايه جان
خرج میبايد كرد.
رنج میبايد برد.
دوست میبايد داشت!
با نگاهی كه در آن شوق برآرد فرياد
با سلامی كه در آن نور ببارد لبخند
دست يكديگر را
بفشاريم به مهر
جام دل هامان را مالامال از ياری، غمخواری
بسپاريم به هم
بسراييم به آواز بلند:
- شادی روی تو! ای ديده به ديدار تو شاد
باغ جانت همه وقت از اثر صحبت دوست
تازه، عطر افشان گلباران باد!
#فریدون_مشیری
@nasangpub
صبحدم دل را مقیم خلوت جان یافتم
از نسیم صبح بوی زلف جانان یافتم
چون به مهمانخانهٔ قدسم سماع انس بود
آسمان را سبزهای برگوشهٔ خوان یافتم
#خواجوی_کرمانی
@nasangpub
صبحتان با مهربانی🌸
از نسیم صبح بوی زلف جانان یافتم
چون به مهمانخانهٔ قدسم سماع انس بود
آسمان را سبزهای برگوشهٔ خوان یافتم
#خواجوی_کرمانی
@nasangpub
صبحتان با مهربانی🌸
🎉 بزودی منتشر می شود.
📖 ارتفاعی که نزدیکتر (مجموعه شعر)
✍️ ابوالفضل پاشا #نشر_ناسنگ
@nasangpub
Website: www.nasangpub.com
https://www.instagram.com/nasangpub/
📖 ارتفاعی که نزدیکتر (مجموعه شعر)
✍️ ابوالفضل پاشا #نشر_ناسنگ
@nasangpub
Website: www.nasangpub.com
https://www.instagram.com/nasangpub/
بنازیم دستی که انگور چید
مریزاد پایی که در هم فشرد
هزار آفرین بر مِی سرخ باد
که از روی ما رنگ زردی ببرد
#حافظ
@nasangpub
مریزاد پایی که در هم فشرد
هزار آفرین بر مِی سرخ باد
که از روی ما رنگ زردی ببرد
#حافظ
@nasangpub
انتشارات ناسنگ بيستم مهرماه، روز بزرگداشت شاهد قدسي، حافظ شيرين سخن را به خانواده بزرگِ ناسنگ و تمامي ادب دوستان شادباش عرض مي نمايد.
@nasangpub
@nasangpub