Hich
Amir Azimi
ترانه هیچ
وقتی هیچ چیز تو را ناراحت نکند،
در ابتدای راه هستی
وقتی هیچ چیز نخواهی،
در وسط راه هستی
وقتی هیچ چیز، همه چیز شود، آنگاه🤭
مهربابا
وقتی هیچ چیز تو را ناراحت نکند،
در ابتدای راه هستی
وقتی هیچ چیز نخواهی،
در وسط راه هستی
وقتی هیچ چیز، همه چیز شود، آنگاه🤭
مهربابا
🕊
نکاتی برای یک جنگجوی معنوی
1. صادق باشید.
2. وقت خود را صرف چیزای مفید کنید.
3. حقیقت خود را زندگی کنید.
4.انرژی کسی را دستکاری نکنید.
5. اگر اشتباه می کنید، آنها را اصلاح کنید.
6. به دیگران گوش دهید.
7. از حالت دفاعی دست بردارید.
8. با روحیه پیروزی بر شر، یک جنگجو شوید.
9. ذهن و قلب یکسانی داشته باشید، از هر دو استفاده کنید.
10. خود را به توصیه های راهنمایان معنوی خود باز کنید.
11. درون بدن خود زندگی کنید.
12. عاقل و منظم باشید.
13. از نصایح معنوی و شهود خود پیروی کنید.
14. زندگی کنید و بگذارید زندگی جریان طبیعی خود را داشته باشد.
15. آنچه را که برای شما اتفاق می افتد همان طور که اتفاق می افتد بپذیرید.
16. هر روز را در زمان صرف کنید
17. زمانی که نمی توانید کاری انجام دهید خود را ببخشید.
18. هوشیار و در عین حال خودجوش باشید.
19. زیبایی و شکوفایی خود را کشف کنید
20. برای تغییر باز و گشوده بمانید.
21. به روی شادی باز بمانید.
22. به خود و دیگران، به همگامی ایمان داشته باشید.
23. اجازه دهید شکرگزاری شما را پر کند و به سوی دیگران جاری شود.
24. همان صبری را که کائنات نسبت به شما نشان داده است، نسبت به دیگران نشان دهید.
25. انعطاف پذیر و بردبار باشید. حتی با خودت
26. رقصنده سایه ها، نور و تاریکی شوید.
27. به کائنات ایمان داشته باشید.
28. هرگز از دیگران سوء استفاده نکنید.
29. هدایای شما نه پست تر و نه برتر از دیگران است.
30. مقایسه رقابت و برتری را بخاطره کمبوده جوهره آگاهی تان، کنار بگذارید تا دچاره کمبود و نقصان نشويد
31. به فراوانی ایمان داشته باشید.
32. مراقب کسانی باشید که از شما مشورت می خواهند و به شما محبت می کنند.
33. کسی را قضاوت نکنید. بگذارید بصیرت عقلتان، حقیقت را از ناحقیقت، تمایز و تشخیص دهد.
34. با تغییرات سازگار شوید.
35. برای مشارکت در تبادل انرژی با کسانی که به آنها خدمت می کنید، مراقبه کنید.
36. با کائنات دوستی کنید، نجنگید
37. از فرزندان و خانواده خود لذت ببرید.
38. از دوستان لذت ببرید.
39. از تمام زندگی خود لذت ببرید.
40. به یاد داشته باشید که همه ما، بدون استثنا، منحصر به فرد هستیم.
نکاتی برای یک جنگجوی معنوی
1. صادق باشید.
2. وقت خود را صرف چیزای مفید کنید.
3. حقیقت خود را زندگی کنید.
4.انرژی کسی را دستکاری نکنید.
5. اگر اشتباه می کنید، آنها را اصلاح کنید.
6. به دیگران گوش دهید.
7. از حالت دفاعی دست بردارید.
8. با روحیه پیروزی بر شر، یک جنگجو شوید.
9. ذهن و قلب یکسانی داشته باشید، از هر دو استفاده کنید.
10. خود را به توصیه های راهنمایان معنوی خود باز کنید.
11. درون بدن خود زندگی کنید.
12. عاقل و منظم باشید.
13. از نصایح معنوی و شهود خود پیروی کنید.
14. زندگی کنید و بگذارید زندگی جریان طبیعی خود را داشته باشد.
15. آنچه را که برای شما اتفاق می افتد همان طور که اتفاق می افتد بپذیرید.
16. هر روز را در زمان صرف کنید
17. زمانی که نمی توانید کاری انجام دهید خود را ببخشید.
18. هوشیار و در عین حال خودجوش باشید.
19. زیبایی و شکوفایی خود را کشف کنید
20. برای تغییر باز و گشوده بمانید.
21. به روی شادی باز بمانید.
22. به خود و دیگران، به همگامی ایمان داشته باشید.
23. اجازه دهید شکرگزاری شما را پر کند و به سوی دیگران جاری شود.
24. همان صبری را که کائنات نسبت به شما نشان داده است، نسبت به دیگران نشان دهید.
25. انعطاف پذیر و بردبار باشید. حتی با خودت
26. رقصنده سایه ها، نور و تاریکی شوید.
27. به کائنات ایمان داشته باشید.
28. هرگز از دیگران سوء استفاده نکنید.
29. هدایای شما نه پست تر و نه برتر از دیگران است.
30. مقایسه رقابت و برتری را بخاطره کمبوده جوهره آگاهی تان، کنار بگذارید تا دچاره کمبود و نقصان نشويد
31. به فراوانی ایمان داشته باشید.
32. مراقب کسانی باشید که از شما مشورت می خواهند و به شما محبت می کنند.
33. کسی را قضاوت نکنید. بگذارید بصیرت عقلتان، حقیقت را از ناحقیقت، تمایز و تشخیص دهد.
34. با تغییرات سازگار شوید.
35. برای مشارکت در تبادل انرژی با کسانی که به آنها خدمت می کنید، مراقبه کنید.
36. با کائنات دوستی کنید، نجنگید
37. از فرزندان و خانواده خود لذت ببرید.
38. از دوستان لذت ببرید.
39. از تمام زندگی خود لذت ببرید.
40. به یاد داشته باشید که همه ما، بدون استثنا، منحصر به فرد هستیم.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سلام و درود بر یاران حق ☺️
عشقمان جاری و نورمان تابنده باد😊🌹💖🌈
🕉🙏🙏🙏🙏🙏🕉
عشقمان جاری و نورمان تابنده باد😊🌹💖🌈
🕉🙏🙏🙏🙏🙏🕉
اگه کسی بپندارد که با خشم میتواند از خود محافظت کند، خداوند او را به حال خودش واگذار میکند تا عهدهدار کردار خویش شود.
آن کس که از نیروی بی زوال آفریدگار یاری میجوید، خود را یکسر تسلیم محض اراده او میکند.
🌿J.P.Vaswani
آن کس که از نیروی بی زوال آفریدگار یاری میجوید، خود را یکسر تسلیم محض اراده او میکند.
🌿J.P.Vaswani
بدن ما مواد شیمیایی بهنام اندروفین تولید میکند که تقویتکنندهی طبیعی شادکامی است. وقتی که زمان خود را صرف چیزی میکنید که واقعاً از آن لذت میبرید، بدن شما مملو از مواد شیمیایی شادیبخش است. بنابراین سعی کنید هر روز زمانی را برای انجام کارهای که از آنها لذت میبرید اختصاص دهید.
خوشبختی یک محصول آماده نیست، بلکه با رفتارهای خودتان خواهد آمد.
دالایی لاما
خوشبختی یک محصول آماده نیست، بلکه با رفتارهای خودتان خواهد آمد.
دالایی لاما
عشق چیست؟ عشق، انرژی زندگی ست که در تمام مدت و به بی نهایت شیوه، زندگی بیشتری می آفریند. بسیاری از ما آموخته ایم که عشق، نوعی عاطفه - عاطفه ای از میان بسیاری عواطف دیگر - است. ما بر این باوریم که عشق مانند عواطف، آغاز و پایانی دارد. عاطفه، انرژی ای ست که بدن ما به وجود می آورد و عشق، حاصل جمع همه عواطف است. عشق، انرژی ست و از این رو، نه آغازی دارد، نه پایانی. انرژی هم مانند عشق، هیچ دستور کاری ندارد. عشق هیچ محدودیت یا قید و شرطی ندارد و مانند تمامی انرژی ها، میتواند دگرگون شود، اما هرگز از بین نمی رود.
عشق نامشروط در ابتدا ممکن است تهدید آمیز به نظر برسد. شاید بخواهید از آن بگریزید. شاید با درکِ اشتباهی که از عشق آموخته اید عشق را مورده تردید قرار دهید. شاید از این که چگونه عشق، در کودکان طبیعی ست و در شما نیست، شگفت زده شوید.
شاید بخواهید که عشق را برای دردها و طرد کردن خودتان مقصر بدانید، اما هیچ گاه نباید عشق را مقصر دانست. آن چه مسایل را پیچیده میسازد و درد ایجاد میکند، قید و شرطی ست که ما برای عشق تعیین میکنیم. هیچ کس دوست ندارد بشنود که «اگر.... آن گاه عاشق تو هستم».
دُن میگل روییز
سه پرسش
عشق نامشروط در ابتدا ممکن است تهدید آمیز به نظر برسد. شاید بخواهید از آن بگریزید. شاید با درکِ اشتباهی که از عشق آموخته اید عشق را مورده تردید قرار دهید. شاید از این که چگونه عشق، در کودکان طبیعی ست و در شما نیست، شگفت زده شوید.
شاید بخواهید که عشق را برای دردها و طرد کردن خودتان مقصر بدانید، اما هیچ گاه نباید عشق را مقصر دانست. آن چه مسایل را پیچیده میسازد و درد ایجاد میکند، قید و شرطی ست که ما برای عشق تعیین میکنیم. هیچ کس دوست ندارد بشنود که «اگر.... آن گاه عاشق تو هستم».
دُن میگل روییز
سه پرسش
وقتی زندگی اینگونه بیوفا و ناکام است، پس مردم باید به سادگی به درون بچرخند، اما اینگونه نیست.
و اینجا مکانیسم عجيبی کار میکند.
چون زندگی چنین رنجی دارد،
آنها بیشتر و بیشتر امیدوار میشوند.
آنها برای #انكار_رنج امیدهای بزرگتر خلق میکنند.
آنها نمیتوانند بازگردند.
برای انکار رنج،برای كوچک نشان دادن رنج، آنها #قلههای_بزرگ_امید را میآفرينند، و آن امیدها آنها را به بیرون هل میدهند.
این پدیدهٔ عجيب باید درک شود.
وقتی تو در رنج هستی،
به رویای بزرگی نياز داری
تا از آن بیرون بیایی، يک امید بزرگ،
نوعی الهام، نگرشی به آینده،
بهشتی در جايی، تا بتوانی خودت را
دوباره جمع و جور کنی
و از آن بدبختی بیرون بپری.
اما مجدداً آن امید بزرگ
تبدیل به يک بدبختی بزرگ میشود.
و آنگاه تو باید از آن بیرون بیایی
و همچنین باید امید بزرگتری را
خلق کنی.
اینگونه است که فرد به راهش ادامه میدهد، دورتر و دورتر از خویشتن.
به مردم نگاه کن،
و به خودت نگاه کن؛
رها کردن بدبختی بسیار دشوار است، بسیار....
#اشو
#سخت_نگیر
و اینجا مکانیسم عجيبی کار میکند.
چون زندگی چنین رنجی دارد،
آنها بیشتر و بیشتر امیدوار میشوند.
آنها برای #انكار_رنج امیدهای بزرگتر خلق میکنند.
آنها نمیتوانند بازگردند.
برای انکار رنج،برای كوچک نشان دادن رنج، آنها #قلههای_بزرگ_امید را میآفرينند، و آن امیدها آنها را به بیرون هل میدهند.
این پدیدهٔ عجيب باید درک شود.
وقتی تو در رنج هستی،
به رویای بزرگی نياز داری
تا از آن بیرون بیایی، يک امید بزرگ،
نوعی الهام، نگرشی به آینده،
بهشتی در جايی، تا بتوانی خودت را
دوباره جمع و جور کنی
و از آن بدبختی بیرون بپری.
اما مجدداً آن امید بزرگ
تبدیل به يک بدبختی بزرگ میشود.
و آنگاه تو باید از آن بیرون بیایی
و همچنین باید امید بزرگتری را
خلق کنی.
اینگونه است که فرد به راهش ادامه میدهد، دورتر و دورتر از خویشتن.
به مردم نگاه کن،
و به خودت نگاه کن؛
رها کردن بدبختی بسیار دشوار است، بسیار....
#اشو
#سخت_نگیر
تمامی زندگی فقط یک آموزش است تا چگونه ناپدید شوي.
لحظه اي که تو ناپدیـدمـیشوي، خداوند در تو پدیدار میگردد. وجود تو غیبت خداوند است؛ غیبت تو حضور خداوند است.
📕 #کتاب_هنر_مردن
لحظه اي که تو ناپدیـدمـیشوي، خداوند در تو پدیدار میگردد. وجود تو غیبت خداوند است؛ غیبت تو حضور خداوند است.
📕 #کتاب_هنر_مردن
برای بیداری باید دیوانگی را بیاموزیم
تا شهامت عبور از ترسها را پیدا کنیم
مانع ها را فقط باشهامت میتوان رد شد
چز دیوانگان نتوانند اگر میخواهی به اقلیم
عشق ایی دیوانه شو دیوانه شو تا بتوانی از
تمام چارچوب ها وساختار ذهنی آزاد شوید
تا شهامت عبور از ترسها را پیدا کنیم
مانع ها را فقط باشهامت میتوان رد شد
چز دیوانگان نتوانند اگر میخواهی به اقلیم
عشق ایی دیوانه شو دیوانه شو تا بتوانی از
تمام چارچوب ها وساختار ذهنی آزاد شوید
آیا بیزار هستی از کاری که میکنی؟ این کار ممکن است شغل تو باشد یا تو موافقت کرده باشی کاری را انجام بدهی و اکنون در حال انجام دادن آن باشی اما پارهای از وجود تو از این کار بیزار است و در برابر آن مقاومت میکند. آیا نسبت به یکی از خویشان خود تنفری را در دلت احساس میکنی؟ آیا میدانی انرژیای که بدینسان از خود ساطع میکنی تو را و افراد پیرامون تو را خراب میکند؟ به درون خویش نگاهی دقیق بینداز. آیا در خود بیزاری و اکراه میبینی؟ اگر چنین است آنها را هم در سطح ذهن و هم در سطح عواطف و احساسات مشاهده کن. ذهن تو چه فکرهایی را پیرامون این وضعیت تولید میکند؟ آنگاه به عواطف و احساسات خود نگاه کن. عواطف و احساسات واکنش بدن تو به افکار توست. آنها را احساس کن.
آیا احساسات تو خوشایند هستند یا ناخوشایند؟ آیا این همان انرژیای ست که دوست داری در درون خویش داشته باشی؟ آیا قدرت انتخاب داری؟ ممکن است حق تو را خورده باشند، ممکن است کار تو ملالآور و خستهکننده باشد، ممکن است یکی از نزدیکان تو با تو درست برخورد نکند و مدام تو را بیازارد. همهی اینها ربطی به ماجرا ندارند. این که افکار و احساسات تو نسبت به این وضعیت توجیهپذیر است یا نه در اصل قضیه تفاوتی ایجاد نمیکند. حقیقت آن است که تو در برابر آنچه که هست مقاومت میکنی. تو لحظهی حال را به دشمن خود تبدیل کردهای. تو ناشادمانی میآفرینی و بین درون و بیرون خود جنگ به پا میکنی.
ناشادی تو نهتنها درون تو و اطرافیان تو را میآلاید بلکه روح جمعی بشریت را نیز آلوده میکند؛ روحی که تو نیز پارهای از آن هستی. آلودگی کرهی زمین انعکاس بیرونی آلودگی درون توست؛ انعکاس درون آلودهی میلیونها فرد ناآگاه که مسئولیت دنیای درون خود را به عهده نمیگیرند. یا دست بکش از کاری که انجام میدهی و دوستش نداری و بهطور صریح و شفاف صحبت کن با کسی که تو را آزرده است و احساس خود را به او بگو یا اینکه حس منفی خود را کنار بگذار. حسی که ذهن تو آن را پیرامون وضعیت موجود پدید آورده است و کاری ندارد، جز آنکه خود دروغین تو را فربهتر کند.
درک بیهودگی این حس منفی بسیار مهم است. اتخاذ شیوهای انکاری و منفی در برابر وضعیت موجود، هرگز کارساز نبوده است. در واقع این شیوه در بسیاری از موارد دست و بال تو را میبندد و مانع دگرگونی حقیقی میشود. هر کاری که برخاسته از انرژی منفی تو باشد، توسط همین انرژی منفی آلوده میشود و درد و رنج و ناشادمانی بیشتری را به وجود میآورد. علاوه بر این، حالت منفی درونی مسری هم هست. ناشادی راحتتر از بیماریهای عفونی به دیگران سرایت میکند. به واسطهی قانون انعکاس صدا، حالت منفی درونی تو منفیاندیشی بالقوهی دیگران را به فعلیت درمیآورد و به شکلی شدیدتر به خود تو باز میگردد.
📘 کتاب نیروی حال از اکهارت تله
آیا احساسات تو خوشایند هستند یا ناخوشایند؟ آیا این همان انرژیای ست که دوست داری در درون خویش داشته باشی؟ آیا قدرت انتخاب داری؟ ممکن است حق تو را خورده باشند، ممکن است کار تو ملالآور و خستهکننده باشد، ممکن است یکی از نزدیکان تو با تو درست برخورد نکند و مدام تو را بیازارد. همهی اینها ربطی به ماجرا ندارند. این که افکار و احساسات تو نسبت به این وضعیت توجیهپذیر است یا نه در اصل قضیه تفاوتی ایجاد نمیکند. حقیقت آن است که تو در برابر آنچه که هست مقاومت میکنی. تو لحظهی حال را به دشمن خود تبدیل کردهای. تو ناشادمانی میآفرینی و بین درون و بیرون خود جنگ به پا میکنی.
ناشادی تو نهتنها درون تو و اطرافیان تو را میآلاید بلکه روح جمعی بشریت را نیز آلوده میکند؛ روحی که تو نیز پارهای از آن هستی. آلودگی کرهی زمین انعکاس بیرونی آلودگی درون توست؛ انعکاس درون آلودهی میلیونها فرد ناآگاه که مسئولیت دنیای درون خود را به عهده نمیگیرند. یا دست بکش از کاری که انجام میدهی و دوستش نداری و بهطور صریح و شفاف صحبت کن با کسی که تو را آزرده است و احساس خود را به او بگو یا اینکه حس منفی خود را کنار بگذار. حسی که ذهن تو آن را پیرامون وضعیت موجود پدید آورده است و کاری ندارد، جز آنکه خود دروغین تو را فربهتر کند.
درک بیهودگی این حس منفی بسیار مهم است. اتخاذ شیوهای انکاری و منفی در برابر وضعیت موجود، هرگز کارساز نبوده است. در واقع این شیوه در بسیاری از موارد دست و بال تو را میبندد و مانع دگرگونی حقیقی میشود. هر کاری که برخاسته از انرژی منفی تو باشد، توسط همین انرژی منفی آلوده میشود و درد و رنج و ناشادمانی بیشتری را به وجود میآورد. علاوه بر این، حالت منفی درونی مسری هم هست. ناشادی راحتتر از بیماریهای عفونی به دیگران سرایت میکند. به واسطهی قانون انعکاس صدا، حالت منفی درونی تو منفیاندیشی بالقوهی دیگران را به فعلیت درمیآورد و به شکلی شدیدتر به خود تو باز میگردد.
📘 کتاب نیروی حال از اکهارت تله
خود و جریان زندگی را به خدا میسپاریم.. بیشتر افکار ما ترس ها و نگرانی ها هستن یا در گذشته یا در آینده بودن من کاذب بیشتر فعال است اما وقتی با تمام وجود خود را بسپاری به خدا در جریان زندگی قرار میگیری و آنچه که هست را پذیرش میکنی و سرجنگی با خود یا هر چیزی رو نداری بیشتر در درون خود هستی نه در فضایی بیرونی مثل افکاری چون ترس آینده و یا هر چیزی همراه با خدا ترس از مرگ رو هم از بین میبرد چون به این درک میرسیم که اینجا چیزی برای ما نیست که ترس و نگران آن باشیم کلان خود را در جریان زندگی در لحظه قرار میدهیم و تسلیم آنچه که هست میشویم تا ترس ها کاذب از بین بروند و با خواست خداوند و او همراه شویم.
تعریف سایه: سایه شامل آن ویژگیهای شخصیتی ماست که سعی در پنهان و یا نفی آن داریم. سایه آن جنبههای تاریکی را در بر دارد که باور داریم از نظر خویشان، دوستان و از همه مهمتر، خودمان پذیرفتنی نیست
سایه، چهرههای گوناگونی دارد:ترسو، کینه توز، فریبکار، عیبجو، حسود و این فهرست را پایانی نیست
نیمهٔ تاریک وجود ما مخزنی برای همهٔ جنبههای ناپذیرفتنی ماست؛ همهٔ آنچه که موجب شرمندگی ماست و وانمود میکنیم نیستیم؛ چهرههایی که نمیخواهیم به دیگران و خودمان نشان دهیم. یکایک ویژگیهایی که در خود نفی میکنیم، از آنها بدمان میآید و یا در برابرشان مقاومت میکنیم، در ما جان میگیرند و از احساس ارزشمند بودن ما را میکاهند
این ویژگیها مانند توپ پلاستیکی بزرگ است که میخواهیم آن را با فشار زیر آب نگاه داریم، اما به محض آنکه فشار را کم کنیم، بیرون میجهند. ما انتخاب کردیم که به بخشهایی از وجود خود اجازهٔ بودن ندهیم و در نتیجه مجبور هستیم انرژی روانی بسیاری را صرف پنهان نگه داشتن آنها بکنیم.
باید درک کنیم و بیاموزیم که ویژگیهای منفی ما چه درس و موهبتی برای ما دارد و آن را به دیدهٔ مهرو احترام بنگریم و بی قید و شرط پذایرایشان باشیم تا متحول و دگرگونشان کنیم.
سایه، چهرههای گوناگونی دارد:ترسو، کینه توز، فریبکار، عیبجو، حسود و این فهرست را پایانی نیست
نیمهٔ تاریک وجود ما مخزنی برای همهٔ جنبههای ناپذیرفتنی ماست؛ همهٔ آنچه که موجب شرمندگی ماست و وانمود میکنیم نیستیم؛ چهرههایی که نمیخواهیم به دیگران و خودمان نشان دهیم. یکایک ویژگیهایی که در خود نفی میکنیم، از آنها بدمان میآید و یا در برابرشان مقاومت میکنیم، در ما جان میگیرند و از احساس ارزشمند بودن ما را میکاهند
این ویژگیها مانند توپ پلاستیکی بزرگ است که میخواهیم آن را با فشار زیر آب نگاه داریم، اما به محض آنکه فشار را کم کنیم، بیرون میجهند. ما انتخاب کردیم که به بخشهایی از وجود خود اجازهٔ بودن ندهیم و در نتیجه مجبور هستیم انرژی روانی بسیاری را صرف پنهان نگه داشتن آنها بکنیم.
باید درک کنیم و بیاموزیم که ویژگیهای منفی ما چه درس و موهبتی برای ما دارد و آن را به دیدهٔ مهرو احترام بنگریم و بی قید و شرط پذایرایشان باشیم تا متحول و دگرگونشان کنیم.
چو بیرون، چو درون
هنگامی که در شب به آسمانی صاف نگاه می کنید، شاید به راحتی و بی درنگ به آن ژرفای چشمگیر و پهنه شگرف و ساده پی ببرید. چه می بینید؟ ماه، ستارگان، سیاره هـا، نـوار درخشان راه شیری و شاید شهاب یا حتی کهکشان مجـاور، آندرومدا را که دومیلیون سال نوری با ما فاصله دارد، خواهید دید. امـا چـنـان چـه حتی از این هم ساده تر بخواهید، چه می بینید؟ چیز هایی که در فضا شناور هستند. به این ترتیب، جهان از چه تشکیل شده است؟ فضا و چیز های شناور در آن.
در شبی صاف هنگامی که به آسمان نگاه می کنید، اگر از حیرت زبانتـان بـنـد نیاید، باید گفت که شما به راستی نگاه نمی کنید و از وجود همه آن چه که در آن جا است، آگاه نیستید. احتمالاً فقط به اشیا می نگرید و شاید در پی یافتن نامی برای آن ها هستید. هر گاه که به فضای بیکران می نگرید و احساس شگفتی می کنید یا در برابر ایـن همـه راز هـای سربسته و دور از فهـم از احساس احترامی ژرف لبریز می شوید، به این معنا است که برای لحظه ای از تمایل برای توضیح یا برچسب زدن دست برداشته اید و نه تنها نسبت به اشیای شناور در فضا، بلکه از ژرفای بی کران خود فضا نیز آگاه شده اید. باید به اندازه ای در درون ساکن شده باشید تا متوجه آن بی کرانگی که جهان های بی شماری در آن وجود دارند، بشوید. آن احساس شگفتی از این حقیقت که میلیارد ها جهان در آن فضـای بـی کـران وجود دارد، سرچشمه نگرفته، بلکه از عظمتی که همه آن ها را در بر می گیرد، برخاسته است. با این که نمی توانید آن فضا را ببینید، همین طور بشنوید، مـزه آن را بچشید یا بویش را حس کنید، پس چگونه می توانید بدانید که وجود دارد؟ این پرسشی که به نظر منطقی می آید، همچنین اشتباه بنیادینی را در خود دارد. جوهره فضا هیچ چیز بودن است؛ از این رو به معنای واقعی کلمه «وجود محسوس» نـدارد. تنها چیز ها، یعنی اشکال در آن وجود دارند. حتی فضا خواندن آن هم می تواند گمراه کننده باشد، زیرا با نام نهادن آن را به یک شیء تبدیل می کنید.
اکهارت تله
جهانی نو
هنگامی که در شب به آسمانی صاف نگاه می کنید، شاید به راحتی و بی درنگ به آن ژرفای چشمگیر و پهنه شگرف و ساده پی ببرید. چه می بینید؟ ماه، ستارگان، سیاره هـا، نـوار درخشان راه شیری و شاید شهاب یا حتی کهکشان مجـاور، آندرومدا را که دومیلیون سال نوری با ما فاصله دارد، خواهید دید. امـا چـنـان چـه حتی از این هم ساده تر بخواهید، چه می بینید؟ چیز هایی که در فضا شناور هستند. به این ترتیب، جهان از چه تشکیل شده است؟ فضا و چیز های شناور در آن.
در شبی صاف هنگامی که به آسمان نگاه می کنید، اگر از حیرت زبانتـان بـنـد نیاید، باید گفت که شما به راستی نگاه نمی کنید و از وجود همه آن چه که در آن جا است، آگاه نیستید. احتمالاً فقط به اشیا می نگرید و شاید در پی یافتن نامی برای آن ها هستید. هر گاه که به فضای بیکران می نگرید و احساس شگفتی می کنید یا در برابر ایـن همـه راز هـای سربسته و دور از فهـم از احساس احترامی ژرف لبریز می شوید، به این معنا است که برای لحظه ای از تمایل برای توضیح یا برچسب زدن دست برداشته اید و نه تنها نسبت به اشیای شناور در فضا، بلکه از ژرفای بی کران خود فضا نیز آگاه شده اید. باید به اندازه ای در درون ساکن شده باشید تا متوجه آن بی کرانگی که جهان های بی شماری در آن وجود دارند، بشوید. آن احساس شگفتی از این حقیقت که میلیارد ها جهان در آن فضـای بـی کـران وجود دارد، سرچشمه نگرفته، بلکه از عظمتی که همه آن ها را در بر می گیرد، برخاسته است. با این که نمی توانید آن فضا را ببینید، همین طور بشنوید، مـزه آن را بچشید یا بویش را حس کنید، پس چگونه می توانید بدانید که وجود دارد؟ این پرسشی که به نظر منطقی می آید، همچنین اشتباه بنیادینی را در خود دارد. جوهره فضا هیچ چیز بودن است؛ از این رو به معنای واقعی کلمه «وجود محسوس» نـدارد. تنها چیز ها، یعنی اشکال در آن وجود دارند. حتی فضا خواندن آن هم می تواند گمراه کننده باشد، زیرا با نام نهادن آن را به یک شیء تبدیل می کنید.
اکهارت تله
جهانی نو
معنی واژهی زنا
معنی معمولی این واژهی “زنا” این است: عشقبازی با زنی که با او ازدواج نکردهای. ولی معنای واقعی “زنا” وقتی است که عشقبازی کنی ولی عاشق نباشی.
شاید آن زن همسر تو باشد و یا نباشد، ولی اگر عاشق او نباشی، آنگاه عشقبازی با آن زن یک عمل “زنا” است.
و مرد یک پدیدهی پیچیده است: شاید امروز عاشق زنت باشی ـــ آری، حتی عاشق همسر خودت باشی! میدانم که مشکل است، سخت است، و بسیار هم نادر است، ولی اتفاق میافتد. شاید امروز عاشق همسرت باشی، و آنوقت عشقبازی با او یک نیایش است، پرستش است، اتصال با خداوند است.
و این اتصال میتواند حتی با زنی باشد که با او ازدواج نکردهای. اگر عشق وجود داشته باشد، آنوقت دیگر این عمل “زنا” نیست، و اگر عشق وجود نداشته باشد، آنگاه حتی عشقبازی با همسرت هم یک عمل “زنا” است.
اشو
معنی معمولی این واژهی “زنا” این است: عشقبازی با زنی که با او ازدواج نکردهای. ولی معنای واقعی “زنا” وقتی است که عشقبازی کنی ولی عاشق نباشی.
شاید آن زن همسر تو باشد و یا نباشد، ولی اگر عاشق او نباشی، آنگاه عشقبازی با آن زن یک عمل “زنا” است.
و مرد یک پدیدهی پیچیده است: شاید امروز عاشق زنت باشی ـــ آری، حتی عاشق همسر خودت باشی! میدانم که مشکل است، سخت است، و بسیار هم نادر است، ولی اتفاق میافتد. شاید امروز عاشق همسرت باشی، و آنوقت عشقبازی با او یک نیایش است، پرستش است، اتصال با خداوند است.
و این اتصال میتواند حتی با زنی باشد که با او ازدواج نکردهای. اگر عشق وجود داشته باشد، آنوقت دیگر این عمل “زنا” نیست، و اگر عشق وجود نداشته باشد، آنگاه حتی عشقبازی با همسرت هم یک عمل “زنا” است.
اشو
سکوت تو را به شناخت ناشناختنی قادر میسازد
سکوت، تجربه بیهمتای زندگی است. زندگی بسیار پر سر و صداست. در بیرون سر و صداست. در درون سر و صداست و این سر و صداها برای دیوانه کردن هر انسانی کافیست. تو باید سر و صدای درونات را خاموش کنی.
مهار سر و صدای بیرون از توان ما خارج است و نیازی هم به این کار نیست. اما میتوانیم سر و صدای درون را خاموش کنیم. همین که سر و صدای درون فرو نشیند و سکوت حاکم شود، سر و صدای بیرون دیگر مشکلی نخواهد آفرید. میتوانی از سر و صدای بیرون لذت ببری. میتوانی بدون هیچ درد سری با آن بسر بری.
شنیدن سکوت درون، تجربهای یگانه و بیهمتاست. هیچ تجربهای دیگری نمیتوان یافت که تا این اندازه ارزشمند باشد، زیرا از پی این تجربه، دیگر تجارب زندگی میآیند. سکوت ستون بنیادین معبد دین است.
بدون سکوت، هیچ حقیقت، آزادی و هیچ خدایی وجود نخواهد داشت. با سکوت، ناگهان چیزهایی که قبلا وجود نداشتند به وجود میآیند و چیزهایی که وجود داشتند دیگر وجود نخواهند داشت – نگاه و دورنمای تو تغییر کرده و سکوت تو را به شناخت ناشناختنی قادر میسازد. این یگانگی سکوت است.
سکوت، تجربه بیهمتای زندگی است. زندگی بسیار پر سر و صداست. در بیرون سر و صداست. در درون سر و صداست و این سر و صداها برای دیوانه کردن هر انسانی کافیست. تو باید سر و صدای درونات را خاموش کنی.
مهار سر و صدای بیرون از توان ما خارج است و نیازی هم به این کار نیست. اما میتوانیم سر و صدای درون را خاموش کنیم. همین که سر و صدای درون فرو نشیند و سکوت حاکم شود، سر و صدای بیرون دیگر مشکلی نخواهد آفرید. میتوانی از سر و صدای بیرون لذت ببری. میتوانی بدون هیچ درد سری با آن بسر بری.
شنیدن سکوت درون، تجربهای یگانه و بیهمتاست. هیچ تجربهای دیگری نمیتوان یافت که تا این اندازه ارزشمند باشد، زیرا از پی این تجربه، دیگر تجارب زندگی میآیند. سکوت ستون بنیادین معبد دین است.
بدون سکوت، هیچ حقیقت، آزادی و هیچ خدایی وجود نخواهد داشت. با سکوت، ناگهان چیزهایی که قبلا وجود نداشتند به وجود میآیند و چیزهایی که وجود داشتند دیگر وجود نخواهند داشت – نگاه و دورنمای تو تغییر کرده و سکوت تو را به شناخت ناشناختنی قادر میسازد. این یگانگی سکوت است.