زبان عشـق را قلب آدمی میشناسد ولی بـرای ذهـن بسیار بیگانه است.
ذهن، مثل کامپیوتر کار میکند بسیار حسابگر و فاقده حس و احساس است.
ذهن و قلب دورترین قطب های واقعیت هستند.
🌞💖
ذهن، مثل کامپیوتر کار میکند بسیار حسابگر و فاقده حس و احساس است.
ذهن و قلب دورترین قطب های واقعیت هستند.
🌞💖
نخست به سکوت برس ، آن وقت سخنانت نیرو و انرژی عظیمی را حمل میکنند ؛
آن وقت هر چه را که بگویی یا نگویی اهمیت خواهند داشت ؛ هر سخن تو یک شعر می شود.
ولی تو وسواس حرف زدن داری ، حرف زدنت یک برونریزی ؛ یک پاکسازی و تمیز کردن است.
ولی چرا خودت را روی دیگران تمیز میکنی؟!
چرا تمام انرژیهای منفی را روی دیگران میریزی؟
درها را ببند و تا دلت میخواهد با خودت حرف بزن.
خوب خواهد بود زیرا در هر حال این همان کاری است که همیشه میکنی!
ولی وقتی با دیگران چنین میکنی ، متوجه نیستی که چه کار بیمعنی ای انجام میدهی.
آنگاه رفته رفته ، هر چه آگاهتر شوی ، کلمات بیشتری ناپدید میشوند ، ابرها ناپدید میشوند.
وقتی آسمان درونات بیابر شد ، وقتی چشمانات بدون کلام و خالی از افکار شد ، و دهانات پر از سکوت گشت ، آنوقت چشم داری ، گوش داری ، آنوقت حسهایت کاملاً
خالی هستند ، ابزار نقلیه و ارتباط هستند.
آنگاه ارتباط دل با دل ممکن میگردد.
#اوشو
آن وقت هر چه را که بگویی یا نگویی اهمیت خواهند داشت ؛ هر سخن تو یک شعر می شود.
ولی تو وسواس حرف زدن داری ، حرف زدنت یک برونریزی ؛ یک پاکسازی و تمیز کردن است.
ولی چرا خودت را روی دیگران تمیز میکنی؟!
چرا تمام انرژیهای منفی را روی دیگران میریزی؟
درها را ببند و تا دلت میخواهد با خودت حرف بزن.
خوب خواهد بود زیرا در هر حال این همان کاری است که همیشه میکنی!
ولی وقتی با دیگران چنین میکنی ، متوجه نیستی که چه کار بیمعنی ای انجام میدهی.
آنگاه رفته رفته ، هر چه آگاهتر شوی ، کلمات بیشتری ناپدید میشوند ، ابرها ناپدید میشوند.
وقتی آسمان درونات بیابر شد ، وقتی چشمانات بدون کلام و خالی از افکار شد ، و دهانات پر از سکوت گشت ، آنوقت چشم داری ، گوش داری ، آنوقت حسهایت کاملاً
خالی هستند ، ابزار نقلیه و ارتباط هستند.
آنگاه ارتباط دل با دل ممکن میگردد.
#اوشو
آیا نگرانیهایتان شما را در خواب هم اذیت میکنند؟
آیا شما همان شخصی خیالی هستید که در خواب میبینید، یا شما نیستید؟
آنانی که باور به شخصی خیالی که در ذهنشان دارند، بهتر است بدانند آن شخص فقط در سینمای ذهنشان موجود است و دارد نقش اول فیلم زندگی تان را با همه نقابها و رلهایش بازی میکند. وقتی از خواب بیدار میشوید سینمای ذهنتان را خودتان می پندارید که نیستید پس شما کیستید؟ آن هشیاری آگاه که فیلم را میبیند و خنده عميقي از عمق درونش برمیخیزد هستيد. اگر فیلمی که در ذهنتان برای خودتان خلق کرده اید واقعی بود مطلقا قادر به نگاه کردن به آن فیلم نبودید. شما آن شاهده هشیار هستید که دارد به محتوای ذهنش که فیلمنامه زندگی اش را پخش میکند، نگاه میکند. اگر از نقش و رلهای انتخابی در فیلمی که در دنیای خیالی تات ساخته اید، خوشتان نمی اید، تغییرش دهید. ذهن، به نظر میرسد که واقعی باشد، ذهن با پوشیدنِ لباس پلیس برای حفظِ امنیتِ دنیای خیالی تان که با افکار و کلمات و تصاویر و صوت و ...، کار میکند بیوقفه تقلب میکند و با محتوایش خودش را بدل یا جایگزینی برای خود واقعی و حقیقی تان میکند فریبش را نخورید خوب نگاهش کنید هرآنچه را که میبینید، نمیتوانید باشید بلکه آن "بینای بینام و نامرئی" که اینها را میبیند شما هستید.
چگونه ذهن را با دانستنِ ماهیت غیره واقعی اش خالی کنیم؟
ذهن، تودهای از فکرهاست و فکرها شما نیستید. آمد و رفتِ فکرها را که در آسمان بیکران درونتان، رژه میروند، مشاهده کنید تا به سر چشمه و منشأ آنها که در تاریکی های زیبای ناخودآگاهتان، در باورهای بنیادین تان ریشه دارند، بنگرید، تا از ریشه کنده شوند. خویشِ واقعی را بجوید. همه شوربختی ها به پایانی خواهند رسید اگر ذهن خودتان را به درونِ تاریکی ها متوجه سازید نه به بیرون. اگر فکر میکنید که خالق هستی جهان را آفریده است، پس همه مسئولیتهای خودتان را به خالق هستی تسلیم کنید و بار سنگین سرتاسر جهان را به او واگذار کنید.☺️
🌞💖
آیا شما همان شخصی خیالی هستید که در خواب میبینید، یا شما نیستید؟
آنانی که باور به شخصی خیالی که در ذهنشان دارند، بهتر است بدانند آن شخص فقط در سینمای ذهنشان موجود است و دارد نقش اول فیلم زندگی تان را با همه نقابها و رلهایش بازی میکند. وقتی از خواب بیدار میشوید سینمای ذهنتان را خودتان می پندارید که نیستید پس شما کیستید؟ آن هشیاری آگاه که فیلم را میبیند و خنده عميقي از عمق درونش برمیخیزد هستيد. اگر فیلمی که در ذهنتان برای خودتان خلق کرده اید واقعی بود مطلقا قادر به نگاه کردن به آن فیلم نبودید. شما آن شاهده هشیار هستید که دارد به محتوای ذهنش که فیلمنامه زندگی اش را پخش میکند، نگاه میکند. اگر از نقش و رلهای انتخابی در فیلمی که در دنیای خیالی تات ساخته اید، خوشتان نمی اید، تغییرش دهید. ذهن، به نظر میرسد که واقعی باشد، ذهن با پوشیدنِ لباس پلیس برای حفظِ امنیتِ دنیای خیالی تان که با افکار و کلمات و تصاویر و صوت و ...، کار میکند بیوقفه تقلب میکند و با محتوایش خودش را بدل یا جایگزینی برای خود واقعی و حقیقی تان میکند فریبش را نخورید خوب نگاهش کنید هرآنچه را که میبینید، نمیتوانید باشید بلکه آن "بینای بینام و نامرئی" که اینها را میبیند شما هستید.
چگونه ذهن را با دانستنِ ماهیت غیره واقعی اش خالی کنیم؟
ذهن، تودهای از فکرهاست و فکرها شما نیستید. آمد و رفتِ فکرها را که در آسمان بیکران درونتان، رژه میروند، مشاهده کنید تا به سر چشمه و منشأ آنها که در تاریکی های زیبای ناخودآگاهتان، در باورهای بنیادین تان ریشه دارند، بنگرید، تا از ریشه کنده شوند. خویشِ واقعی را بجوید. همه شوربختی ها به پایانی خواهند رسید اگر ذهن خودتان را به درونِ تاریکی ها متوجه سازید نه به بیرون. اگر فکر میکنید که خالق هستی جهان را آفریده است، پس همه مسئولیتهای خودتان را به خالق هستی تسلیم کنید و بار سنگین سرتاسر جهان را به او واگذار کنید.☺️
🌞💖
اگر از فانتزی های بیمارگونِ جنسی روحانیونِ به اصطلاح مقدسِ دنیایمان خبر داشتید، اینقدر آنان را مقدستر از خودتان نمی پنداشتید البته اینرا برای آنانی که هنوز به ادیان و مذاهبِ پدر مدار و مردانه چسبیدهاند میگویم بخصوص به باورمندان به مبلغان ادیان ابراهیمی یا سامی.
وقتی ذهنتان را از همه محتوای شرطی شده با هویتهای خیالی اش خالی کنید، دوباره مثل کودکی پاک میشوید که همه عاشقتان میشوند. کودکان پاک و معصومند و انرژی حیاتشان ناب و زنده است برای همین همه انسانها، عشق بیشرط و شیرینِ الهی را در نو زادگان، حس و احساس میکنند و آنها را دوست میدارند🥰
🌞💖
🌞💖
همه جنگهای قبیله اییِ بشری بخاطره مالکیت داشتن به آب و خاک و سرزمین و ... بوده که بزرگان آن قبایل بر سره تقسیم آنها، هرگز به توافق نرسیدند.
حس مالکیت، در دنیایی که مالکِ اصلی اش خالقِ هستی ست، کاملا بیجا و بی مورد است ولی انسانهای امروزی، هنوز این ارث و میراثِ نیاکانشان را بی آنکه بدانند، در تاریکی های ناخودآگاهشان حمل میکنند با اینکه میدانند هیچ چیزی را نمیتوان از این دنیا برد چون بالاخره روزی مرگ همه تعلقات را حتی بدن فانی ات را از تو میگیرد تنها چیزی که میبری آگاهی توست که جاودانه و نامیراست☺️
🌞💖
حس مالکیت، در دنیایی که مالکِ اصلی اش خالقِ هستی ست، کاملا بیجا و بی مورد است ولی انسانهای امروزی، هنوز این ارث و میراثِ نیاکانشان را بی آنکه بدانند، در تاریکی های ناخودآگاهشان حمل میکنند با اینکه میدانند هیچ چیزی را نمیتوان از این دنیا برد چون بالاخره روزی مرگ همه تعلقات را حتی بدن فانی ات را از تو میگیرد تنها چیزی که میبری آگاهی توست که جاودانه و نامیراست☺️
🌞💖
هر اشتباه فرصتی است برای آموختن فقط یک اشتباه را بارها و بارها تکرار نکن ــ این حماقت است
ولی تا میتوانی اشتباهات جدید انجام بده، نترس ـــ
زیرا این تنها راهی است که طبیعت به تو اجازهی آموختن میدهد.
دیانت فقط به معنی چالشی برای رشد است، چالشی برای آن بذر، تا به بیان غایی خود برسد و به هزاران گل شکوفا شده، و آن عطر پنهان در درونش را آزاد سازد. من آن عطر را دیانت میخوانم
#اشو
ولی تا میتوانی اشتباهات جدید انجام بده، نترس ـــ
زیرا این تنها راهی است که طبیعت به تو اجازهی آموختن میدهد.
دیانت فقط به معنی چالشی برای رشد است، چالشی برای آن بذر، تا به بیان غایی خود برسد و به هزاران گل شکوفا شده، و آن عطر پنهان در درونش را آزاد سازد. من آن عطر را دیانت میخوانم
#اشو
وقتی سخنانت آغشته به شهده الهی نیست، بیانشان نکن
مسئولیت گفتار و قدرت کلامت بعهده توست.
وقتی جوهره آگاهی، در مورده مطلبی که میگویی، در وجودت جاری نشده، بیانش نکن.
مسئولیت گفتار و قدرت کلامت بعهده توست.
وقتی جوهره آگاهی، در مورده مطلبی که میگویی، در وجودت جاری نشده، بیانش نکن.
در دنیای شرطی شده ما، خاموش ماندن و پاسخ ندادن به کسی یا حداقل "من نمیدانم" گفتن، از بی ادبی ها بشمار میرود! ولی تا دلت بخواد میتونی با تعارفات و تشریفاتِ مودبانه، حرفهای دروغین، تمسخرآمیز و الکی و دری وری بخورده همه بدی.
عجب دنیایی 😄
عجب دنیایی 😄
تو زندگی و دنیایی، دنبالِ معنای زندگی و دنیا نگرد اگر با منطق استدلالی ات پیش بری، دیر یا زود به پوچی و بی معناییِ زندگی و دنیا میرسی.
منطق، راهی به فراسوی منطقش نداره و در چهارچوب و محدوده اخلاقیاتش، مثل پلیس، راهتو میبنده و تو نیاز به درکی فرااخلاقی داری یادت نره😄
سوالات رو از سرت نپرس چون پاسخهای حاضر و از پیش آماده و تکراری، بخوردت میده از قلبت بپرس تا با ادراکی شهودی، حقیقتِ بیواسطه و پنهان گشته در فراموشی های تاریکی های ناخودآگاهت رو برات عیان و آشکارشون کنه.
ذهن، سخنوری خبره، ماهر و قهاره ولی متاسفانه یک دروغگو، حیلتگر و فریبکاره به هیچوجه باورش نکن فراتر از باورها برو.
🌞💖
منطق، راهی به فراسوی منطقش نداره و در چهارچوب و محدوده اخلاقیاتش، مثل پلیس، راهتو میبنده و تو نیاز به درکی فرااخلاقی داری یادت نره😄
سوالات رو از سرت نپرس چون پاسخهای حاضر و از پیش آماده و تکراری، بخوردت میده از قلبت بپرس تا با ادراکی شهودی، حقیقتِ بیواسطه و پنهان گشته در فراموشی های تاریکی های ناخودآگاهت رو برات عیان و آشکارشون کنه.
ذهن، سخنوری خبره، ماهر و قهاره ولی متاسفانه یک دروغگو، حیلتگر و فریبکاره به هیچوجه باورش نکن فراتر از باورها برو.
🌞💖
ذهن، از رفتن به تاریکی های ناخودآگاه، ترس و وحشت داره چون چهره زشت و پلیده خودشو اونجا میبینه و فرار میکنه ولی هشیاری تو بسیار قویتر از ذهنته و میدونی که تا به تاریکی ها شیرجه نزنی از اونورش به روشنایی نمیرسی😄
ریسک کن و دل بدریای معرفت درونت بزن تا اعجاز دلت رو ببینی☺️
🌞💖
ریسک کن و دل بدریای معرفت درونت بزن تا اعجاز دلت رو ببینی☺️
🌞💖
حسابی برو تو مراقبه و در مراقبه غرق شو هر چی هست در حالت مراقبه واردت میشه همه هدایای الهی رو در حالت مراقبه درک و دریافت میکنی که همیشه در همین لحظه بی آغاز و بی پایان و جاودانه است☺️
🌞💖
🌞💖
مقاومتِ درونِ خویش را مشاهده کن. وابستگی خود را به درد و رنج خویش ببین. کاملاً هشیار باش. ببین چگونه از ناشادیِ خود خرسند میشوی. ببین چقدر دوست داری دربارهی غمهای خود سخن بگویی، یا به آنها فکر کنی. اگر آگاه شوی، مقاومتِ درونی تو نیز متوقف میشود. آنگاه میتوانی توجهی خود را به دردمندیِ بدن خویش معطوف کنی، بهعنوان شاهد حضور داشته باشی تا دگرگونی بنیادی درون خویش را آغاز کنی. فقط تو میتوانی از عهدهی این کار برآیی. هیچکس نمیتواند این کار را برای تو انجام دهد.
اما اگر بخت با تو یار باشد و استادی آگاه را پیدا کنی، اگر بتوانی با او و در حلقهی آگاهان حضور پیدا کنی، به روند تحول خلاق درون خویش سرعت میبخشی. بدینسان، نور درون خود تو تابانتر و درخشانتر میشود. اگر هیزمی را که تازه شعلهور شده است کنار هیزمی که کاملاً گُر گرفته است قرار دهی، هیزم شعلهور نخست بهتر خواهد سوخت و شعلهورتر خواهد شد. در هر حال آتش همان آتش است. شعلهورتر ساختن و روشنتر کردن یکی از وظایف استادان معنوی ست؛ استادانی که حضوری آگاهانه دارند و به فراسوی ذهن سفر کردهاند.
📙 کتاب نیروی حال از اکهارت تله
اما اگر بخت با تو یار باشد و استادی آگاه را پیدا کنی، اگر بتوانی با او و در حلقهی آگاهان حضور پیدا کنی، به روند تحول خلاق درون خویش سرعت میبخشی. بدینسان، نور درون خود تو تابانتر و درخشانتر میشود. اگر هیزمی را که تازه شعلهور شده است کنار هیزمی که کاملاً گُر گرفته است قرار دهی، هیزم شعلهور نخست بهتر خواهد سوخت و شعلهورتر خواهد شد. در هر حال آتش همان آتش است. شعلهورتر ساختن و روشنتر کردن یکی از وظایف استادان معنوی ست؛ استادانی که حضوری آگاهانه دارند و به فراسوی ذهن سفر کردهاند.
📙 کتاب نیروی حال از اکهارت تله
خودبرتر 11:
باید ازمنطقه امن تان بیرون بزنید تا از شرطی شدگی ها عادات آزاد بشویم ترسها محدودیت ها باید ازش بگذریم تا باورهای غلط که مانع رشد ماست را خرابش کنیم آنچه مانع رشد ماست باورهای ماست نه جامعه نه دیگران
مانع هایی که تورا به خواسته هایت نمیرساند باورهای توست باورهایت را بازنگری کن من ندارم من بدبختم من بیچاره هستم من خرج م به دخلم نمیرسه من من من واینقدر باورهایی از بچگی در ذهنمان ساختیم وبدون اینکه بدانیم دائما درحال برچسب زدن به خود ما ن هستیم وهمین برچسب ها میشود باور وهمین باور ها میشود مانع وهروقت سعی میکنید از این باورها بگذرید اتفاقاتی برای شما میافتد تا نتونی ازمنطفه امن ت فراتر روی رشد کنی واقف باش تا با کلمات باور غلط یا طلسم ذهنی برای خودت درست نکنی
من فقیرم من کارگرم من کسی رو ندارم
رشد وتوانایی زمانی اتفاق میافتد که از امیال های کاذبت دست بکشی
تا نتوانی با خودت روبرو شوی دگرگونی درونت اتفاق نمی افتاد باید با ترسهایت روبروشوی باید از انکار حقیقت خودت دست بکشی باید از پنهان کاری ومخفی کردن خودت دست بکشی باید از پشت نقابهایت بیرون بزنی دست از ادا وتظاهر ونقش بازی کردن وانمود کردی چیزی که نیستید دست بردارید باید آنچه هستی باشی تا دگرگون شوی تو آنچه می گویی نیستی تو آنچه هستی نمایان میشود پس دست از فریب خودت بردار وبا خودت روراست باش پذیرش آنچه هستی تورا متحول می کند نیازی نیست خودت و تغییر بدهی فقط خودت باش آنوقت نیروی نهفته درونت تورا تغییر میدهد بدون اینکه تلاشی کنی سعی نکن آدم خوبی باشی سعی نکن کسی دیگر باشی خودت باش فقط.
باید ازمنطقه امن تان بیرون بزنید تا از شرطی شدگی ها عادات آزاد بشویم ترسها محدودیت ها باید ازش بگذریم تا باورهای غلط که مانع رشد ماست را خرابش کنیم آنچه مانع رشد ماست باورهای ماست نه جامعه نه دیگران
مانع هایی که تورا به خواسته هایت نمیرساند باورهای توست باورهایت را بازنگری کن من ندارم من بدبختم من بیچاره هستم من خرج م به دخلم نمیرسه من من من واینقدر باورهایی از بچگی در ذهنمان ساختیم وبدون اینکه بدانیم دائما درحال برچسب زدن به خود ما ن هستیم وهمین برچسب ها میشود باور وهمین باور ها میشود مانع وهروقت سعی میکنید از این باورها بگذرید اتفاقاتی برای شما میافتد تا نتونی ازمنطفه امن ت فراتر روی رشد کنی واقف باش تا با کلمات باور غلط یا طلسم ذهنی برای خودت درست نکنی
من فقیرم من کارگرم من کسی رو ندارم
رشد وتوانایی زمانی اتفاق میافتد که از امیال های کاذبت دست بکشی
تا نتوانی با خودت روبرو شوی دگرگونی درونت اتفاق نمی افتاد باید با ترسهایت روبروشوی باید از انکار حقیقت خودت دست بکشی باید از پنهان کاری ومخفی کردن خودت دست بکشی باید از پشت نقابهایت بیرون بزنی دست از ادا وتظاهر ونقش بازی کردن وانمود کردی چیزی که نیستید دست بردارید باید آنچه هستی باشی تا دگرگون شوی تو آنچه می گویی نیستی تو آنچه هستی نمایان میشود پس دست از فریب خودت بردار وبا خودت روراست باش پذیرش آنچه هستی تورا متحول می کند نیازی نیست خودت و تغییر بدهی فقط خودت باش آنوقت نیروی نهفته درونت تورا تغییر میدهد بدون اینکه تلاشی کنی سعی نکن آدم خوبی باشی سعی نکن کسی دیگر باشی خودت باش فقط.