مراقبه يعني:
هيچكس شدن
يعني نيست شدن در كل
نه جدا ماندن از آن
نه مقاومت دربرابر آن
بلكه نيست شدن در آن....
عشق بازي با كل
اتحادي لذت آور با كل
البته، ما در برابر كل هيچ چيز نيستيم، خُرد و كوچک، همچون قطره اي در برابر درياييم
و وقتي دريابي تو در مقایسه با كل چيزي نيستي، آنرا شادمانه مي پذيري نه با بي تفاوتي، بلكه با شور و شعف. با شور و شعفي حاصل از نيست شدن تمام ترسها و تشويشها
آنگاه كه دست از « #خود » بشويي حتي ترس از مرگ نيز نيست مي شود، زيرا فقط « #خود » است كه مي ميرد
واقعيت تو جاودانه بودن است
و وقتي تمام دلواپسيها و نگرانيها رفته باشند، تو در آرامش كامل قرار مي گيري.
بی « خود » شدن آغاز مراقبه است و آرامش يافتن، و نتيجه ی نهايي آن
آنگاه كه تو در ژرفاي وجودت چنان آرامي كه هيچ چيز آرامش تو را بهم نمي زند،
به خانه مي رسي
به #حقيقت
به #آگاهي
و به #شادماني مي رسي
اینها سه چهره ی خداوند اند
همان لحظه كه تو به صلح و آرامش كامل برسي، اين سه چهره از آن تو مي شود
تو الهي مي شوي
در حقيقت، تو همواره الهي بوده اي،
اما اينك از آن آگاه مي شوي
#اشو
هيچكس شدن
يعني نيست شدن در كل
نه جدا ماندن از آن
نه مقاومت دربرابر آن
بلكه نيست شدن در آن....
عشق بازي با كل
اتحادي لذت آور با كل
البته، ما در برابر كل هيچ چيز نيستيم، خُرد و كوچک، همچون قطره اي در برابر درياييم
و وقتي دريابي تو در مقایسه با كل چيزي نيستي، آنرا شادمانه مي پذيري نه با بي تفاوتي، بلكه با شور و شعف. با شور و شعفي حاصل از نيست شدن تمام ترسها و تشويشها
آنگاه كه دست از « #خود » بشويي حتي ترس از مرگ نيز نيست مي شود، زيرا فقط « #خود » است كه مي ميرد
واقعيت تو جاودانه بودن است
و وقتي تمام دلواپسيها و نگرانيها رفته باشند، تو در آرامش كامل قرار مي گيري.
بی « خود » شدن آغاز مراقبه است و آرامش يافتن، و نتيجه ی نهايي آن
آنگاه كه تو در ژرفاي وجودت چنان آرامي كه هيچ چيز آرامش تو را بهم نمي زند،
به خانه مي رسي
به #حقيقت
به #آگاهي
و به #شادماني مي رسي
اینها سه چهره ی خداوند اند
همان لحظه كه تو به صلح و آرامش كامل برسي، اين سه چهره از آن تو مي شود
تو الهي مي شوي
در حقيقت، تو همواره الهي بوده اي،
اما اينك از آن آگاه مي شوي
#اشو
#استقبال_از_ناشناخته
شهامت پيشه كن تا معجزات ناگزير رخ دهند
هرلحظه زندگي انسان شجاع و با معجزه مي گذرد
زيرا انسان شجاع لحظه به لحظه از كهنه و آشنا دست مي شويد
شهامت واقعي يعني همين
بايد از هر چه كهنه و آشناست دست شست.
تو با آن زندگي كرده اي!
آنرا تجربه كرده اي!
پس لزومي ندارد كه در آن وابماني
واماندن در كهنه و آشنا،
راه تازه و ناآشنا را سد مي كند
تازه و آشنا نيازمند فضايي است.
اگر كهنه و آشنا آن فضا را اشغال كرده باشد، تازه و ناآشنا در كجا مي تواند فرود آيد؟
انسان شجاع پيوسته از گذشته، از كهنه و از آشنا دست مي شويد و
هميشه آماده است تا به استقبال ناآشنا و ناشناخته برود.
اين كار جرات مي خواهد، زيرا ما نمي دانيم لحظه بعد چه اتفاقي خواهد افتاد
پيش بيني پذير نيست. كهنه و آشناست كه پيش بيني پذير است،
حتي اگر بدبختي باشد. تو با آن آشنايي و به آن خوگرفته اي.
شادماني، فقط از آن شجاعان است.
شادماني يعني پيوسته دست شستن از گذشته
شادماني در گذشته مي ميرد و هر لحظه زايش تازه مي يابد.
اين يعني #شادماني.
#اشو
شهامت پيشه كن تا معجزات ناگزير رخ دهند
هرلحظه زندگي انسان شجاع و با معجزه مي گذرد
زيرا انسان شجاع لحظه به لحظه از كهنه و آشنا دست مي شويد
شهامت واقعي يعني همين
بايد از هر چه كهنه و آشناست دست شست.
تو با آن زندگي كرده اي!
آنرا تجربه كرده اي!
پس لزومي ندارد كه در آن وابماني
واماندن در كهنه و آشنا،
راه تازه و ناآشنا را سد مي كند
تازه و آشنا نيازمند فضايي است.
اگر كهنه و آشنا آن فضا را اشغال كرده باشد، تازه و ناآشنا در كجا مي تواند فرود آيد؟
انسان شجاع پيوسته از گذشته، از كهنه و از آشنا دست مي شويد و
هميشه آماده است تا به استقبال ناآشنا و ناشناخته برود.
اين كار جرات مي خواهد، زيرا ما نمي دانيم لحظه بعد چه اتفاقي خواهد افتاد
پيش بيني پذير نيست. كهنه و آشناست كه پيش بيني پذير است،
حتي اگر بدبختي باشد. تو با آن آشنايي و به آن خوگرفته اي.
شادماني، فقط از آن شجاعان است.
شادماني يعني پيوسته دست شستن از گذشته
شادماني در گذشته مي ميرد و هر لحظه زايش تازه مي يابد.
اين يعني #شادماني.
#اشو
درست همانگونه كه تنفس، گردش خون و مواد غذايي براي زندگي بدن لازم اند #شادماني براي روح لازم است.
اما براي اينكه لايه هاي زيرين شادي و نشاط را آشكار كني بايد اندكي به درون خود فرو روي، سرچشمه شادماني خود را كه بشناسي، نگاهت كاملا دگرگون مي شود. دورنمايي تازه در برابرت گسترده مي شود
آنگاه كه با نگاهي ديگر به هستي مي نگري
هرچه را كه در درونت يافته اي در همه جا مي يابي، زيرا ما هرچه كه باشيم آنرا در هستي مي يابيم.
هستي آيينه اي است كه چهره واقعي ما را و هر آنچه كه هست منعكس مي سازد
اگر ما بر چهره خود صورتكي گذاشته باشيم، آن صورتك در آيينه هستي منعكس مي شود
هستي فقط وجود ما را باز مي تاباند. آنگاه كه دريابي طبيعت تو شادماني است، كل جهان شادي آفرين مي شود. اين همان معنای واقعیِ رهايی ست.
اﺷﻮ
اما براي اينكه لايه هاي زيرين شادي و نشاط را آشكار كني بايد اندكي به درون خود فرو روي، سرچشمه شادماني خود را كه بشناسي، نگاهت كاملا دگرگون مي شود. دورنمايي تازه در برابرت گسترده مي شود
آنگاه كه با نگاهي ديگر به هستي مي نگري
هرچه را كه در درونت يافته اي در همه جا مي يابي، زيرا ما هرچه كه باشيم آنرا در هستي مي يابيم.
هستي آيينه اي است كه چهره واقعي ما را و هر آنچه كه هست منعكس مي سازد
اگر ما بر چهره خود صورتكي گذاشته باشيم، آن صورتك در آيينه هستي منعكس مي شود
هستي فقط وجود ما را باز مي تاباند. آنگاه كه دريابي طبيعت تو شادماني است، كل جهان شادي آفرين مي شود. اين همان معنای واقعیِ رهايی ست.
اﺷﻮ
درست همانگونه كه تنفس، گردش خون و مواد غذايي براي زندگي بدن لازم اند #شادماني براي روح لازم است.
اما براي اينكه لايه هاي زيرين شادي و نشاط را آشكار كني بايد اندكي به درون خود فرو روي، سرچشمه شادماني خود را كه بشناسي، نگاهت كاملا دگرگون مي شود. دورنمايي تازه در برابرت گسترده مي شود
آنگاه كه با نگاهي ديگر به هستي مي نگري
هرچه را كه در درونت يافته اي در همه جا مي يابي، زيرا ما هرچه كه باشيم آنرا در هستي مي يابيم.
هستي آيينه اي است كه چهره واقعي ما را و هر آنچه كه هست منعكس مي سازد
اگر ما بر چهره خود صورتكي گذاشته باشيم، آن صورتك در آيينه هستي منعكس مي شود
هستي فقط وجود ما را باز مي تاباند. آنگاه كه دريابي طبيعت تو شادماني است، كل جهان شادي آفرين مي شود. اين همان معناي واقعي و رهايي است.
اﺷﻮ
اما براي اينكه لايه هاي زيرين شادي و نشاط را آشكار كني بايد اندكي به درون خود فرو روي، سرچشمه شادماني خود را كه بشناسي، نگاهت كاملا دگرگون مي شود. دورنمايي تازه در برابرت گسترده مي شود
آنگاه كه با نگاهي ديگر به هستي مي نگري
هرچه را كه در درونت يافته اي در همه جا مي يابي، زيرا ما هرچه كه باشيم آنرا در هستي مي يابيم.
هستي آيينه اي است كه چهره واقعي ما را و هر آنچه كه هست منعكس مي سازد
اگر ما بر چهره خود صورتكي گذاشته باشيم، آن صورتك در آيينه هستي منعكس مي شود
هستي فقط وجود ما را باز مي تاباند. آنگاه كه دريابي طبيعت تو شادماني است، كل جهان شادي آفرين مي شود. اين همان معناي واقعي و رهايي است.
اﺷﻮ