#قاعده_اول_از_چهل_قاعده_شمس:
کلماتی که برای توصیف #پروردگار به کار می بریم، همچون #آینه ایست که #خود را در آن می بینیم. هنگامی که نام #خدا را می شنوی ابتدا اگر موجودی ترسناک و شرم آور به ذهنت بیاید به این معناست که تو نیز بیشتر مواقع در #ترس و شرم به سر می بری. اما اگر هنگامی که نام خدا را می شنوی ابتدا #عشق و #لطف و #مهربانی به یادت بیاید، بدین معناست که این صفات در #وجود تو نیز فراوان است.
#شمس_تبریزی
#ملت_عشق
#الیف_شافاک
#چهل_قاعده_شمس
کلماتی که برای توصیف #پروردگار به کار می بریم، همچون #آینه ایست که #خود را در آن می بینیم. هنگامی که نام #خدا را می شنوی ابتدا اگر موجودی ترسناک و شرم آور به ذهنت بیاید به این معناست که تو نیز بیشتر مواقع در #ترس و شرم به سر می بری. اما اگر هنگامی که نام خدا را می شنوی ابتدا #عشق و #لطف و #مهربانی به یادت بیاید، بدین معناست که این صفات در #وجود تو نیز فراوان است.
#شمس_تبریزی
#ملت_عشق
#الیف_شافاک
#چهل_قاعده_شمس
✅#طرز_عمل_تسلیم_چیست؟
اگر تو تسلیم شوی چه اتفاقی خواهد افتاد؟ وقتی منّیت داری مانند یك #قلهّpeak هستی. وقتی تسلیم میشوی، به یك دشتvalleyتبدیل میگردی، ولی وقتی منّیت و نفس داری یعنیاینكه تو از #سایرین_بالاتر هستی، برای خودت كَسی هستی. دیگران شاید تو را اینگونه بشناسند و شاید نشناسند، این موضوع دیگری است. ولی تو خودت را بعنوان فردی برتر و بالاتر از دیگران میپنداری.
تو همچون یک قلهّ هستی، هیچ چیز قادر نیست به #درون تو وارد شود.وقتی انسان #تسلیم میشود، به یك #دشت تبدیل میشود ؛ به ژرفا تبدیل میشود و نه ارتفاع.
آنگاه تمامی جهان هستی شروع میكند به #سرازیر شدن به درون او.تمام هستی از همه جا به سوی او جاری و روان میگردد او تنها یك #خالی_ vaccum
و یك عمق و ژرفا است.گودالی بیانتها.
پس همهی هستی از هر كجا به سوی او جاری میگردد. میتوان گفت كه در این حالت #پروردگار از هر سو به سوی او در حركت است و از هر منفذ به درونش وارد شده تمامیّت او را دربر میگیرد.
كتاب_اسرار
تفسیر_اشو_از_کتاب
ویگیانا_بایراوا_تانترا
اگر تو تسلیم شوی چه اتفاقی خواهد افتاد؟ وقتی منّیت داری مانند یك #قلهّpeak هستی. وقتی تسلیم میشوی، به یك دشتvalleyتبدیل میگردی، ولی وقتی منّیت و نفس داری یعنیاینكه تو از #سایرین_بالاتر هستی، برای خودت كَسی هستی. دیگران شاید تو را اینگونه بشناسند و شاید نشناسند، این موضوع دیگری است. ولی تو خودت را بعنوان فردی برتر و بالاتر از دیگران میپنداری.
تو همچون یک قلهّ هستی، هیچ چیز قادر نیست به #درون تو وارد شود.وقتی انسان #تسلیم میشود، به یك #دشت تبدیل میشود ؛ به ژرفا تبدیل میشود و نه ارتفاع.
آنگاه تمامی جهان هستی شروع میكند به #سرازیر شدن به درون او.تمام هستی از همه جا به سوی او جاری و روان میگردد او تنها یك #خالی_ vaccum
و یك عمق و ژرفا است.گودالی بیانتها.
پس همهی هستی از هر كجا به سوی او جاری میگردد. میتوان گفت كه در این حالت #پروردگار از هر سو به سوی او در حركت است و از هر منفذ به درونش وارد شده تمامیّت او را دربر میگیرد.
كتاب_اسرار
تفسیر_اشو_از_کتاب
ویگیانا_بایراوا_تانترا
در مسیر صحیح حرکت کنیم.
همیشه بشر برای یافتن پاسخ سؤالهای درونی خود دست به اکتشافات زیادی زده است، اما علوم مختلف نتوانستهاند پاسخی برای قدرت درون انسانها ارائه دهند. حتی نتوانستهاند تعریف درستی از درون ارائه دهند و ما همیشه در این مورد دچار گیجی و سر در گمی بودهایم. حال در اینجا میخواهیم به دو سؤال مهمی که همیشه برای انسانها مطرح بوده است بپردازیم.
□~چرا باید وارد این دنیا
□~ شویم؟ و..
□~چه رسالتی داریم؟
بهراستی چرا ما باید این دنیا را تجربه کنیم و پس از چند صباحی عمرمان تمام شود؟ چه نکتهای در این داستان وجود دارد؟
همۀ ما در زندگی دنبال آرامش هستیم. اما معمولاً راه رسیدن به آن را نمیدانیم. دست به کارهای زیادی میزنیم که اغلب بیفایدهاند. شاید در ظاهر خودمان را محبوب، جذاب، آرام، و پرانرژی نشان دهیم، اما خودمان میدانیم که داریم نقش بازی میکنیم. پس برای رسیدن به آرامش درونی چه باید بکنیم؟ این بزرگترین سؤال بشر است.
تجربۀ آرامش یعنی انعکاس صدای خدا در هستی. یعنی گوش سپردن به ندای درون. این تجربه آنچنان قدرتمند و نامحدود است که وقتی انسان به این مرحله برسد از تمامی زمانها فراتر میرود.طوری که خودش هم روزی تصورش را نمیکرد. درواقع #تصال به درون یعنی وصل شدن به یک پکیج بیکم وکاست.
تأثیر حضور و آهنگ صدای خدا، ملودی زندگیمان را آکنده از عشق و الوهیت میکند. چرا که کار این حضور در واقع کمک به ما در رسیدن به اهداف و رسالتمان است. این ندا مرتباً به شکلهای مختلف در زندگیمان میآید و سعی دارد با ما ارتباط برقرار کند. وظیفهی ما در اینجا این است که معنا و مفهوم این نداها را بفهمیم و به راحتی از آنها عبور نکنیم.
این نداها از شهود باطنی انسانها، که همه به یک اندازه از آن برخوردارند به وجود میآید. مثلاً اگر به زندگی گذشتهتان برگردید حتماً لحظاتی را به یاد میآورید که وقتی میخواستید کاری انجام دهید یا حرفی بزنید، ناگهان واژهای بر زبان شما جاری شده یا آن کار از جایی به شما گفته شده است و این اتفاق به معنای انطباق و جفت شدن صحیح با ساحت الهی است.
این انطباقها نیروهای هم تراز را درست روی هم قرار میدهد. آن هم نه بهطور اتفاقی، بلکه به شکل یک پیامد کهکشانی. انسان چیزی فراتر از یک موجود ساده است. ما چیزی در درون خود داریم که هر لحظه آمادۀ انفجار و حرکت است. باید گوش بسپاریم. جاری کردن این حس در زندگی کار خیلی عجیبی هم نیست. کافی است این انرژی را حس کنید و از آن استفاده نمایید. خیلی وقت است که نوع بشر این احساس را فراموش کرده است.
ما قبل از اینکه لباس جسم را بر تن کنیم، بخشی از وجود خدا بودهایم و تمام ویژگیهای خالق خود را از او وام گرفتهایم. زمانی که به روح معنوی وصل میشویم، پالسهای انرژی مبدأ خودمان را به اشکال مختلفی چون صدا، پیام، تذکر، عشق، شهود، و ... دریافت میکنیم...
باید هوشیار باشیم که در مسیر صحیح حرکت کنیم. بسیار پیش میآید که ما بر خلاف جهت آنچه باید، عمل میکنیم. وقتی از مبدأ روحانیمان فاصله بگیریم، میبینیم که چه شرارتهای وحشتناکی خواهیم داشت و این فقط به دلیل دور شدن از مبدأ خودمان است. ولی با وصل شدن به این نیروی قدرتمند، هرگونه خصلت ناپسند یا بیماری را میتوانیم از وجودمان پاک کنیم و آن گاه روح پاک شده و مسیر را به ما نشان میدهد.
چند توصیه برای پیوند با شهود باطنی
اول: سعی کنیم هر روز یک فرایند الهی مثلاً هدیه دادن به یک شخص یا مهربانی کردن به او را تجربه کنیم. دوم: مراقب باشیم افکارمان از مسیر خارج نشوند.
سوم: در خلوت خود از #پروردگار قدردانی و تشکر کنیم. چهارم: به خودمان یاد آور شویم که زندگی خوب و زیباست.پنجم: بر اموری تمرکز کنیم که معنویتمان را پرورش دهد.
در مسیر صحیح حرکت کنیم
دکتر_وین_دایر
همیشه بشر برای یافتن پاسخ سؤالهای درونی خود دست به اکتشافات زیادی زده است، اما علوم مختلف نتوانستهاند پاسخی برای قدرت درون انسانها ارائه دهند. حتی نتوانستهاند تعریف درستی از درون ارائه دهند و ما همیشه در این مورد دچار گیجی و سر در گمی بودهایم. حال در اینجا میخواهیم به دو سؤال مهمی که همیشه برای انسانها مطرح بوده است بپردازیم.
□~چرا باید وارد این دنیا
□~ شویم؟ و..
□~چه رسالتی داریم؟
بهراستی چرا ما باید این دنیا را تجربه کنیم و پس از چند صباحی عمرمان تمام شود؟ چه نکتهای در این داستان وجود دارد؟
همۀ ما در زندگی دنبال آرامش هستیم. اما معمولاً راه رسیدن به آن را نمیدانیم. دست به کارهای زیادی میزنیم که اغلب بیفایدهاند. شاید در ظاهر خودمان را محبوب، جذاب، آرام، و پرانرژی نشان دهیم، اما خودمان میدانیم که داریم نقش بازی میکنیم. پس برای رسیدن به آرامش درونی چه باید بکنیم؟ این بزرگترین سؤال بشر است.
تجربۀ آرامش یعنی انعکاس صدای خدا در هستی. یعنی گوش سپردن به ندای درون. این تجربه آنچنان قدرتمند و نامحدود است که وقتی انسان به این مرحله برسد از تمامی زمانها فراتر میرود.طوری که خودش هم روزی تصورش را نمیکرد. درواقع #تصال به درون یعنی وصل شدن به یک پکیج بیکم وکاست.
تأثیر حضور و آهنگ صدای خدا، ملودی زندگیمان را آکنده از عشق و الوهیت میکند. چرا که کار این حضور در واقع کمک به ما در رسیدن به اهداف و رسالتمان است. این ندا مرتباً به شکلهای مختلف در زندگیمان میآید و سعی دارد با ما ارتباط برقرار کند. وظیفهی ما در اینجا این است که معنا و مفهوم این نداها را بفهمیم و به راحتی از آنها عبور نکنیم.
این نداها از شهود باطنی انسانها، که همه به یک اندازه از آن برخوردارند به وجود میآید. مثلاً اگر به زندگی گذشتهتان برگردید حتماً لحظاتی را به یاد میآورید که وقتی میخواستید کاری انجام دهید یا حرفی بزنید، ناگهان واژهای بر زبان شما جاری شده یا آن کار از جایی به شما گفته شده است و این اتفاق به معنای انطباق و جفت شدن صحیح با ساحت الهی است.
این انطباقها نیروهای هم تراز را درست روی هم قرار میدهد. آن هم نه بهطور اتفاقی، بلکه به شکل یک پیامد کهکشانی. انسان چیزی فراتر از یک موجود ساده است. ما چیزی در درون خود داریم که هر لحظه آمادۀ انفجار و حرکت است. باید گوش بسپاریم. جاری کردن این حس در زندگی کار خیلی عجیبی هم نیست. کافی است این انرژی را حس کنید و از آن استفاده نمایید. خیلی وقت است که نوع بشر این احساس را فراموش کرده است.
ما قبل از اینکه لباس جسم را بر تن کنیم، بخشی از وجود خدا بودهایم و تمام ویژگیهای خالق خود را از او وام گرفتهایم. زمانی که به روح معنوی وصل میشویم، پالسهای انرژی مبدأ خودمان را به اشکال مختلفی چون صدا، پیام، تذکر، عشق، شهود، و ... دریافت میکنیم...
باید هوشیار باشیم که در مسیر صحیح حرکت کنیم. بسیار پیش میآید که ما بر خلاف جهت آنچه باید، عمل میکنیم. وقتی از مبدأ روحانیمان فاصله بگیریم، میبینیم که چه شرارتهای وحشتناکی خواهیم داشت و این فقط به دلیل دور شدن از مبدأ خودمان است. ولی با وصل شدن به این نیروی قدرتمند، هرگونه خصلت ناپسند یا بیماری را میتوانیم از وجودمان پاک کنیم و آن گاه روح پاک شده و مسیر را به ما نشان میدهد.
چند توصیه برای پیوند با شهود باطنی
اول: سعی کنیم هر روز یک فرایند الهی مثلاً هدیه دادن به یک شخص یا مهربانی کردن به او را تجربه کنیم. دوم: مراقب باشیم افکارمان از مسیر خارج نشوند.
سوم: در خلوت خود از #پروردگار قدردانی و تشکر کنیم. چهارم: به خودمان یاد آور شویم که زندگی خوب و زیباست.پنجم: بر اموری تمرکز کنیم که معنویتمان را پرورش دهد.
در مسیر صحیح حرکت کنیم
دکتر_وین_دایر
در مسیر صحیح حرکت کنیم.
همیشه بشر برای یافتن پاسخ سؤالهای درونی خود دست به اکتشافات زیادی زده است، اما علوم مختلف نتوانستهاند پاسخی برای قدرت درون انسانها ارائه دهند. حتی نتوانستهاند تعریف درستی از درون ارائه دهند و ما همیشه در این مورد دچار گیجی و سر در گمی بودهایم. حال در اینجا میخواهیم به دو سؤال مهمی که همیشه برای انسانها مطرح بوده است بپردازیم.
چرا باید وارد این دنیا شویم؟ و چه رسالتی داریم؟
بهراستی چرا ما باید این دنیا را تجربه کنیم و پس از چند صباحی عمرمان تمام شود؟ چه نکتهای در این داستان وجود دارد؟ همۀ ما در زندگی دنبال آرامش هستیم. اما معمولاً راه رسیدن به آن را نمیدانیم. دست به کارهای زیادی میزنیم که اغلب بیفایدهاند. شاید در ظاهر خودمان را محبوب، جذاب، آرام، و پرانرژی نشان دهیم، اما خودمان میدانیم که داریم نقش بازی میکنیم. پس برای رسیدن به آرامش درونی چه باید بکنیم؟ این بزرگترین سؤال بشر است.
تجربۀ آرامش یعنی انعکاس صدای خدا در هستی. یعنی گوش سپردن به ندای درون. این تجربه آنچنان قدرتمند و نامحدود است که وقتی انسان به این مرحله برسد از تمامی زمانها فراتر میرود.طوری که خودش هم روزی تصورش را نمیکرد. درواقع #تصال به درون یعنی وصل شدن به یک پکیج بیکم وکاست.
تأثیر حضور و آهنگ صدای خدا، ملودی زندگیمان را آکنده از عشق و الوهیت میکند. چرا که کار این حضور در واقع کمک به ما در رسیدن به اهداف و رسالتمان است. این ندا مرتباً به شکلهای مختلف در زندگیمان میآید و سعی دارد با ما ارتباط برقرار کند. وظیفهی ما در اینجا این است که معنا و مفهوم این نداها را بفهمیم و به راحتی از آنها عبور نکنیم.
این نداها از شهود باطنی انسانها، که همه به یک اندازه از آن برخوردارند به وجود میآید. مثلاً اگر به زندگی گذشتهتان برگردید حتماً لحظاتی را به یاد میآورید که وقتی میخواستید کاری انجام دهید یا حرفی بزنید، ناگهان واژهای بر زبان شما جاری شده یا آن کار از جایی به شما گفته شده است و این اتفاق به معنای انطباق و جفت شدن صحیح با ساحت الهی است.
این انطباقها نیروهای هم تراز را درست روی هم قرار میدهد. آن هم نه بهطور اتفاقی، بلکه به شکل یک پیامد کهکشانی. انسان چیزی فراتر از یک موجود ساده است. ما چیزی در درون خود داریم که هر لحظه آمادۀ انفجار و حرکت است. باید گوش بسپاریم. جاری کردن این حس در زندگی کار خیلی عجیبی هم نیست. کافی است این انرژی را حس کنید و از آن استفاده نمایید. خیلی وقت است که نوع بشر این احساس را فراموش کرده است.
ما قبل از اینکه لباس جسم را بر تن کنیم، بخشی از وجود خدا بودهایم و تمام ویژگیهای خالق خود را از او وام گرفتهایم. زمانی که به روح معنوی وصل میشویم، پالسهای انرژی مبدأ خودمان را به اشکال مختلفی چون صدا، پیام، تذکر، عشق، شهود، و ... دریافت میکنیم...
باید هوشیار باشیم که در مسیر صحیح حرکت کنیم. بسیار پیش میآید که ما بر خلاف جهت آنچه باید، عمل میکنیم. وقتی از مبدأ روحانیمان فاصله بگیریم، میبینیم که چه شرارتهای وحشتناکی خواهیم داشت و این فقط به دلیل دور شدن از مبدأ خودمان است. ولی با وصل شدن به این نیروی قدرتمند، هرگونه خصلت ناپسند یا بیماری را میتوانیم از وجودمان پاک کنیم و آن گاه روح پاک شده و مسیر را به ما نشان میدهد.
چند توصیه برای پیوند با شهود باطنی
اول: سعی کنیم هر روز یک فرایند الهی مثلاً هدیه دادن به یک شخص یا مهربانی کردن به او را تجربه کنیم. دوم: مراقب باشیم افکارمان از مسیر خارج نشوند.
سوم: در خلوت خود از #پروردگار قدردانی و تشکر کنیم. چهارم: به خودمان یاد آور شویم که زندگی خوب و زیباست.پنجم: بر اموری تمرکز کنیم که معنویتمان را پرورش دهد.
در مسیر صحیح حرکت کنیم
دکتر وین دایر
همیشه بشر برای یافتن پاسخ سؤالهای درونی خود دست به اکتشافات زیادی زده است، اما علوم مختلف نتوانستهاند پاسخی برای قدرت درون انسانها ارائه دهند. حتی نتوانستهاند تعریف درستی از درون ارائه دهند و ما همیشه در این مورد دچار گیجی و سر در گمی بودهایم. حال در اینجا میخواهیم به دو سؤال مهمی که همیشه برای انسانها مطرح بوده است بپردازیم.
چرا باید وارد این دنیا شویم؟ و چه رسالتی داریم؟
بهراستی چرا ما باید این دنیا را تجربه کنیم و پس از چند صباحی عمرمان تمام شود؟ چه نکتهای در این داستان وجود دارد؟ همۀ ما در زندگی دنبال آرامش هستیم. اما معمولاً راه رسیدن به آن را نمیدانیم. دست به کارهای زیادی میزنیم که اغلب بیفایدهاند. شاید در ظاهر خودمان را محبوب، جذاب، آرام، و پرانرژی نشان دهیم، اما خودمان میدانیم که داریم نقش بازی میکنیم. پس برای رسیدن به آرامش درونی چه باید بکنیم؟ این بزرگترین سؤال بشر است.
تجربۀ آرامش یعنی انعکاس صدای خدا در هستی. یعنی گوش سپردن به ندای درون. این تجربه آنچنان قدرتمند و نامحدود است که وقتی انسان به این مرحله برسد از تمامی زمانها فراتر میرود.طوری که خودش هم روزی تصورش را نمیکرد. درواقع #تصال به درون یعنی وصل شدن به یک پکیج بیکم وکاست.
تأثیر حضور و آهنگ صدای خدا، ملودی زندگیمان را آکنده از عشق و الوهیت میکند. چرا که کار این حضور در واقع کمک به ما در رسیدن به اهداف و رسالتمان است. این ندا مرتباً به شکلهای مختلف در زندگیمان میآید و سعی دارد با ما ارتباط برقرار کند. وظیفهی ما در اینجا این است که معنا و مفهوم این نداها را بفهمیم و به راحتی از آنها عبور نکنیم.
این نداها از شهود باطنی انسانها، که همه به یک اندازه از آن برخوردارند به وجود میآید. مثلاً اگر به زندگی گذشتهتان برگردید حتماً لحظاتی را به یاد میآورید که وقتی میخواستید کاری انجام دهید یا حرفی بزنید، ناگهان واژهای بر زبان شما جاری شده یا آن کار از جایی به شما گفته شده است و این اتفاق به معنای انطباق و جفت شدن صحیح با ساحت الهی است.
این انطباقها نیروهای هم تراز را درست روی هم قرار میدهد. آن هم نه بهطور اتفاقی، بلکه به شکل یک پیامد کهکشانی. انسان چیزی فراتر از یک موجود ساده است. ما چیزی در درون خود داریم که هر لحظه آمادۀ انفجار و حرکت است. باید گوش بسپاریم. جاری کردن این حس در زندگی کار خیلی عجیبی هم نیست. کافی است این انرژی را حس کنید و از آن استفاده نمایید. خیلی وقت است که نوع بشر این احساس را فراموش کرده است.
ما قبل از اینکه لباس جسم را بر تن کنیم، بخشی از وجود خدا بودهایم و تمام ویژگیهای خالق خود را از او وام گرفتهایم. زمانی که به روح معنوی وصل میشویم، پالسهای انرژی مبدأ خودمان را به اشکال مختلفی چون صدا، پیام، تذکر، عشق، شهود، و ... دریافت میکنیم...
باید هوشیار باشیم که در مسیر صحیح حرکت کنیم. بسیار پیش میآید که ما بر خلاف جهت آنچه باید، عمل میکنیم. وقتی از مبدأ روحانیمان فاصله بگیریم، میبینیم که چه شرارتهای وحشتناکی خواهیم داشت و این فقط به دلیل دور شدن از مبدأ خودمان است. ولی با وصل شدن به این نیروی قدرتمند، هرگونه خصلت ناپسند یا بیماری را میتوانیم از وجودمان پاک کنیم و آن گاه روح پاک شده و مسیر را به ما نشان میدهد.
چند توصیه برای پیوند با شهود باطنی
اول: سعی کنیم هر روز یک فرایند الهی مثلاً هدیه دادن به یک شخص یا مهربانی کردن به او را تجربه کنیم. دوم: مراقب باشیم افکارمان از مسیر خارج نشوند.
سوم: در خلوت خود از #پروردگار قدردانی و تشکر کنیم. چهارم: به خودمان یاد آور شویم که زندگی خوب و زیباست.پنجم: بر اموری تمرکز کنیم که معنویتمان را پرورش دهد.
در مسیر صحیح حرکت کنیم
دکتر وین دایر