⚡️مساله نَسب در سراسر فقه مطرح است
⚡️با تلقیح مصنوعی پنجاه سال دیگر با یک نسل بیهویت مواجه هستیم
✔️محمدجواد فاضل لنکرانی در نشست علمی «انطباق اهدای جنین با فقه»🔻
🔹ما واقفیم به اینکه اهدای جنین یا تخمک و اسپرم امروز یکی از نیازهای اجتماعی جامعه است، از اين جهت نمیتوانیم به این موضوع فقط به عنوان یک مسئله شخصی نگاه کنیم، این یک معضل اجتماعی است.
🔹اسلام روی نسب تأکید فراوان دارد، یعنی سر تا سر فقه را که ملاحظه بفرمائید روی نسب تأکيد شده است. کسی که از دنیا میرود ولد ذکور و اناث او کیست؟ هر کدام چه حقی دارند؟ افزون بر فقه، این یک حق طبیعی عقلائی براي هر انسان است که بگويد من باید بدانم پدر و مادرم کیست؟ لذا در امر اهداء جنين ما نباید یک راهی را طی کنیم، که اين امر مهم مغفول قرار گيرد. واقعاً اگر میبینید قانون در این جهت مشکل یا کمبودي دارد دنبال بفرمائید.
🔹این تلقیح صناعی که امروز در کشور انجام میشود 50 سال دیگر ما را با يک نسل بيهويت مواجه خواهد کرد که نه پدر و مادرشان مشخص است و نه برادر و خواهرشان. قطع نظر از اینکه ما حق طبيعي و عقلائی آنها را هم از بین بردهایم. از ما نخواهید که آیه و روایتش کو؟ این یک حق طبیعی است مثل «حق زیستن» که انسان «حق حیات» دارد، لازم نیست ما از فقه برایش دلیل بیاوریم.
🔹مسأله نسب در سر تا سر فقه مطرح ميباشد. در باب زنا روایات میگوید چرا زنا حرام است؟ عملي که با خواندن دو کلمه مرد و زن با هم محرم میشوند اما اگر این دو کلمه نباشد شارع میگوید این زناست، عقوبت اخروی و دنیویاش این است و آثار وضعیاش هم این است. یک علت حرمت زنا «اختلاط انساب» است، بچههایی که به وجود میآیند نمیدانند پدرشان کيست؟ اینکه قرآن نسبت به فرزند خوانده میگوید حق ندارید نام فامیل خودتان را بر او قرار بدهید، به جهت آن است که باید نام پدرانشان را بر آنها بگذارید.
🔹ما در مسئله نسب میتوانیم بگوئیم «مذاق شارع» حفظ نسب است، بنابراين اولاً ما در حوزه باید کار فقهی و تحقیقاتی بيشتر بر این مسئله داشته باشیم و نتيجه آن را به وزارت بهداشت ارائه بدهیم، نگویند نام آنها در یک جایی ثبت میشود اين به چه دردی میخورد؟ ميگوييد اگر دهندگان و گیرندگان همديگر را بشناسند محاذيري وجود دارد، آن محاذير را حل کنید، نیائید بهخاطر آن محاذیر یک مصلحت بسیار مهم که اصلاً قابل مقایسه با هم نيستند را فدا کنیم.
🔹نکته دوم اين که آیا اهداء کنندگان حق دارند در آينده این فرزند را پس بگیرند یا نه؟ هرچند از جهت فقهی ابوّتش قابل سلب نیست، نميتوان گفت پس از اهداء، تو دیگر پدر این جنين نیستی! این مسلم است که دهنده پدر است. اما اینجا راهکارهای فقهی وجود دارد که وي در آينده حق پس گرفتن بچه را نداشته باشد، در قرارداد شرط میشود همانطور که در باب حضانت ميگويد به شرطی میدهم که برای همیشه او را حضانت کنی، تربیت کنی، آموزش بدهی، گیرنده هم میتواند شرط کند که به شرطی که تا هنگام 18 سالگی نخواهی او را بگیری، حالا اگر بعد از آن خودش خواست سراغ شما بیاید مانعي ندارد حق اوست اما والدين نمیتوانند او را پس بگيرند. البته این نظر من است و جای بحث فقهی دارد.
🔹نکته سوم فقهی، مسئله «مسلمان و غیر مسلمان» است؛ این نکته هم خیلی مهم است. فقهای ما میگویند ازدواج با مشرک حرام و باطل است، یک علت حرمت و بطلان اینست بچهای که از این راه به وجود میآید پس فردا به دامن شرک میرود، پس باید مشخص باشد گیرنده جنين مسلمان است یا نه؟ مسأله «سید و غیر سید» مشکل عمدهاي ندارد ولو اینکه وقتي قانون تصريح کند نسبش باید معین باشد، هر چند جنين از گیرنده متولد میشود ولی از جهت سیادت تابع اهداء کننده است.
@namehayehawzavi
⚡️با تلقیح مصنوعی پنجاه سال دیگر با یک نسل بیهویت مواجه هستیم
✔️محمدجواد فاضل لنکرانی در نشست علمی «انطباق اهدای جنین با فقه»🔻
🔹ما واقفیم به اینکه اهدای جنین یا تخمک و اسپرم امروز یکی از نیازهای اجتماعی جامعه است، از اين جهت نمیتوانیم به این موضوع فقط به عنوان یک مسئله شخصی نگاه کنیم، این یک معضل اجتماعی است.
🔹اسلام روی نسب تأکید فراوان دارد، یعنی سر تا سر فقه را که ملاحظه بفرمائید روی نسب تأکيد شده است. کسی که از دنیا میرود ولد ذکور و اناث او کیست؟ هر کدام چه حقی دارند؟ افزون بر فقه، این یک حق طبیعی عقلائی براي هر انسان است که بگويد من باید بدانم پدر و مادرم کیست؟ لذا در امر اهداء جنين ما نباید یک راهی را طی کنیم، که اين امر مهم مغفول قرار گيرد. واقعاً اگر میبینید قانون در این جهت مشکل یا کمبودي دارد دنبال بفرمائید.
🔹این تلقیح صناعی که امروز در کشور انجام میشود 50 سال دیگر ما را با يک نسل بيهويت مواجه خواهد کرد که نه پدر و مادرشان مشخص است و نه برادر و خواهرشان. قطع نظر از اینکه ما حق طبيعي و عقلائی آنها را هم از بین بردهایم. از ما نخواهید که آیه و روایتش کو؟ این یک حق طبیعی است مثل «حق زیستن» که انسان «حق حیات» دارد، لازم نیست ما از فقه برایش دلیل بیاوریم.
🔹مسأله نسب در سر تا سر فقه مطرح ميباشد. در باب زنا روایات میگوید چرا زنا حرام است؟ عملي که با خواندن دو کلمه مرد و زن با هم محرم میشوند اما اگر این دو کلمه نباشد شارع میگوید این زناست، عقوبت اخروی و دنیویاش این است و آثار وضعیاش هم این است. یک علت حرمت زنا «اختلاط انساب» است، بچههایی که به وجود میآیند نمیدانند پدرشان کيست؟ اینکه قرآن نسبت به فرزند خوانده میگوید حق ندارید نام فامیل خودتان را بر او قرار بدهید، به جهت آن است که باید نام پدرانشان را بر آنها بگذارید.
🔹ما در مسئله نسب میتوانیم بگوئیم «مذاق شارع» حفظ نسب است، بنابراين اولاً ما در حوزه باید کار فقهی و تحقیقاتی بيشتر بر این مسئله داشته باشیم و نتيجه آن را به وزارت بهداشت ارائه بدهیم، نگویند نام آنها در یک جایی ثبت میشود اين به چه دردی میخورد؟ ميگوييد اگر دهندگان و گیرندگان همديگر را بشناسند محاذيري وجود دارد، آن محاذير را حل کنید، نیائید بهخاطر آن محاذیر یک مصلحت بسیار مهم که اصلاً قابل مقایسه با هم نيستند را فدا کنیم.
🔹نکته دوم اين که آیا اهداء کنندگان حق دارند در آينده این فرزند را پس بگیرند یا نه؟ هرچند از جهت فقهی ابوّتش قابل سلب نیست، نميتوان گفت پس از اهداء، تو دیگر پدر این جنين نیستی! این مسلم است که دهنده پدر است. اما اینجا راهکارهای فقهی وجود دارد که وي در آينده حق پس گرفتن بچه را نداشته باشد، در قرارداد شرط میشود همانطور که در باب حضانت ميگويد به شرطی میدهم که برای همیشه او را حضانت کنی، تربیت کنی، آموزش بدهی، گیرنده هم میتواند شرط کند که به شرطی که تا هنگام 18 سالگی نخواهی او را بگیری، حالا اگر بعد از آن خودش خواست سراغ شما بیاید مانعي ندارد حق اوست اما والدين نمیتوانند او را پس بگيرند. البته این نظر من است و جای بحث فقهی دارد.
🔹نکته سوم فقهی، مسئله «مسلمان و غیر مسلمان» است؛ این نکته هم خیلی مهم است. فقهای ما میگویند ازدواج با مشرک حرام و باطل است، یک علت حرمت و بطلان اینست بچهای که از این راه به وجود میآید پس فردا به دامن شرک میرود، پس باید مشخص باشد گیرنده جنين مسلمان است یا نه؟ مسأله «سید و غیر سید» مشکل عمدهاي ندارد ولو اینکه وقتي قانون تصريح کند نسبش باید معین باشد، هر چند جنين از گیرنده متولد میشود ولی از جهت سیادت تابع اهداء کننده است.
@namehayehawzavi
✔️حفظ نظام یا حفظ شیعه؟🔻
🔸(واکنشها به یک همایش)
🔹همایش «صد سالگی حوزه قم و مسایل ایران» با سخنرانی مصطفی محقق داماد، رسول جعفریان، اکبر ثبوت و رضا مختاری روز یکشنبه ۲۸ آذر، در سالن حافظ خانه اندیشمندان علوم انسانی تهران برگزار شد.
🔹بخشی از سخنان مصطفی محقق داماد فرزند آیتالله سید محمد محقق داماد و نوه موسس حوزه علمیه قم در این همایش حاشیه ساز شد؛ «شیخ عبدالکریم در ذهنش این بود که یک حوزه با دو عنصر سواد و فضل و دیگری اخلاق و همچنین جدای از سیاست تأسیس شود تا روحانیت دوباره در قلب ملت وارد شود». محقق داماد همچنین گفته بود که «آیتالله بروجردی افرادی را که کارهای تند میکردند، از حوزه بیرون کرد و گفت این تندیها نباید باشد و حوزه جای درس و تحقیق و اعتدال است، نه سیاست». در محقق داماد در خاتمه مخالفت خود را با بودجههای دولتی برای حوزه علمیه اعلام کرده بود.
🔹رسول جعفریان استاد تاریخ دانشگاه تهران؟ تاریخنگاری حوزه را غیر شفاف دانسته بود او گفته بود «به برخی از حقایق که برمیخوریم، جرأت گزارش کردن آن را نداریم، گرفتار نوعی خودسانسوری هستیم. البته برخی از علمای قم هم اصولاً خوششان نمیآید درباره این قبیل مسائل صحبت شود و به راحتی توصیه میکنند که اینها را حذف کنید. در بخش دیگر جعفریان به مواجهه حوزویان با مسائل جدید اشاره کرده بود؛ "ما متهم هستیم که هر چیز جدیدی که آمده ما تحریم کردهایم. چطور با پدیدههای جدید برخورد کردیم، با دوش حمام، با بلندگو، با کفش بهجای نعلین، با ماشین، با رادیو، با سینما و بسیاری از مسائل دیگر" جعفریان در خاتمه گفته بود گویی حوزه علمیه قم خسته و شاید گرفتار سیاست شده است.
🔹سیداحمد خاتمی نایب رئیس جامعه مدرسین در دوازدهمین اجلاسیه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و علمای بلاد به سخنان محقق داماد واکنش نشان داد " آقای محترمی در یکی از جلسات تهران بر جدایی حوزه از سیاست تأکید می کند و ادعا می کند مرحوم شیخ عبدالکریم حائری حوزه را از سیاست جدا کرد و همین شد که روحانیت را به مردم برگرداند؛ وقتی رویشان نمیشود بگویند دین از سیاست جدا است میگویند حوزه باید از سیاست فاصله بگیرد". خاتمی گفت بود "اگر کسی دین را از سیاست جدا بداند امیر مؤمنان را تکذیب کرده است". "مرحوم آیتالله بروجردی کسی را از قم بیرون نکرد و تا آخر شهریه مرحوم واحدی و مرحوم کاشانی را میداد". به نظر خاتمی این حرفها گفته میشود تا جدایی دین از سیاست را جا بیفتد. "میخواهند حوزه را ذره ذره از نظام جدا کنند".
🔹حسینی بوشهری رئیس جامعه مدرسین در دوازدهمین اجلاسیه سراسری جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و علمای بلاد البته با احتیاط انتقاد خود را مطرح کرد. انتقاد او فقط متوجه محقق داماد نبود بلکه خطاب او به گروهی از روحانیان و علما بود که در سالهای اخیر بر کنارهگیری و نظارت حوزه تاکید دارند. بوشهری گفته بود: «ما به این باور رسیدهایم که دین از سیاست جدا نیست، سیاست در متن دین ماست، دین با سیاست همراه است، نمیشود تنها در امور فردی برای احیای ارزشها تلاش کنیم. نکند برخی از روحانیون با عدهای همنوایی کنند یا به خاطر فشارهایی که دیده میشود منفعلانه برخورد کنند و ریشه را بزنند و بگویند دین از سیاست جداست.
🔹سیدمحمد سعیدی امام جمعه قم در خطبه های نماز جمعه به سخنان محقق داماد واکنش نشان داد: «متاسفانه برخی از حوزویان با برخورداری از پیشینه بیت عظیم مرجعیت، به جای حرکت در مسیر عقلانیت توام با غیرت دینی، با شعار جدایی دین از سیاست، دانسته و یا ندانسته، غیرت دینی و جوشش انقلابی حوزویان که برخاسته از عمق معرفت دینی و عقلانیت است را، نشانه گرفته اند و با تحریف تاریخ حوزه، آدرس غلط می دهند».
🔹محمدجواد فاضل لنکرانی واکنش تندتری داشت. او در پایان یکی از کلاسهای درسی گفته بود؛ "میخواهم تأسف عمیق خود را نسبت به سخنان بیاساسی که در نشست یکصدمین سال حوزه علمیه قم مطرح شد، برخی آقایان در این جلسه بزرگترین جفا را بر حوزه کردند. نسبت به حوزه، خلاف گفتند! نسبتهایی به مرحوم آقای بروجردی و حائری دادند که عالمانه نبود، و حرفشان خلاف واقع است.
🔹جعفریان در توئیتی نوشت: "شاید روش خوبی نباشد که شماری از مدرسان حوزه قم، به طور سازمان یافته، با هر نوع اظهار نظری که اندکی با فکر آنان زاویه دارد، درگیر شوند".
🔹بنظر میرسد اختلافات درونحوزوی میان دو جریان حوزه سنتی فرهنگی و حوزه انقلابی با تشدید مشکلات اقتصادی و فشار افکار عمومی علیه روحانیت در سالهای اخیر بروز و ظهور بیشتری یافته است. اولویت "حفظ شیعه" یا "حفظ نظام" را باید محور این اختلافات دانست.
@namehayehawzavi
🔸(واکنشها به یک همایش)
🔹همایش «صد سالگی حوزه قم و مسایل ایران» با سخنرانی مصطفی محقق داماد، رسول جعفریان، اکبر ثبوت و رضا مختاری روز یکشنبه ۲۸ آذر، در سالن حافظ خانه اندیشمندان علوم انسانی تهران برگزار شد.
🔹بخشی از سخنان مصطفی محقق داماد فرزند آیتالله سید محمد محقق داماد و نوه موسس حوزه علمیه قم در این همایش حاشیه ساز شد؛ «شیخ عبدالکریم در ذهنش این بود که یک حوزه با دو عنصر سواد و فضل و دیگری اخلاق و همچنین جدای از سیاست تأسیس شود تا روحانیت دوباره در قلب ملت وارد شود». محقق داماد همچنین گفته بود که «آیتالله بروجردی افرادی را که کارهای تند میکردند، از حوزه بیرون کرد و گفت این تندیها نباید باشد و حوزه جای درس و تحقیق و اعتدال است، نه سیاست». در محقق داماد در خاتمه مخالفت خود را با بودجههای دولتی برای حوزه علمیه اعلام کرده بود.
🔹رسول جعفریان استاد تاریخ دانشگاه تهران؟ تاریخنگاری حوزه را غیر شفاف دانسته بود او گفته بود «به برخی از حقایق که برمیخوریم، جرأت گزارش کردن آن را نداریم، گرفتار نوعی خودسانسوری هستیم. البته برخی از علمای قم هم اصولاً خوششان نمیآید درباره این قبیل مسائل صحبت شود و به راحتی توصیه میکنند که اینها را حذف کنید. در بخش دیگر جعفریان به مواجهه حوزویان با مسائل جدید اشاره کرده بود؛ "ما متهم هستیم که هر چیز جدیدی که آمده ما تحریم کردهایم. چطور با پدیدههای جدید برخورد کردیم، با دوش حمام، با بلندگو، با کفش بهجای نعلین، با ماشین، با رادیو، با سینما و بسیاری از مسائل دیگر" جعفریان در خاتمه گفته بود گویی حوزه علمیه قم خسته و شاید گرفتار سیاست شده است.
🔹سیداحمد خاتمی نایب رئیس جامعه مدرسین در دوازدهمین اجلاسیه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و علمای بلاد به سخنان محقق داماد واکنش نشان داد " آقای محترمی در یکی از جلسات تهران بر جدایی حوزه از سیاست تأکید می کند و ادعا می کند مرحوم شیخ عبدالکریم حائری حوزه را از سیاست جدا کرد و همین شد که روحانیت را به مردم برگرداند؛ وقتی رویشان نمیشود بگویند دین از سیاست جدا است میگویند حوزه باید از سیاست فاصله بگیرد". خاتمی گفت بود "اگر کسی دین را از سیاست جدا بداند امیر مؤمنان را تکذیب کرده است". "مرحوم آیتالله بروجردی کسی را از قم بیرون نکرد و تا آخر شهریه مرحوم واحدی و مرحوم کاشانی را میداد". به نظر خاتمی این حرفها گفته میشود تا جدایی دین از سیاست را جا بیفتد. "میخواهند حوزه را ذره ذره از نظام جدا کنند".
🔹حسینی بوشهری رئیس جامعه مدرسین در دوازدهمین اجلاسیه سراسری جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و علمای بلاد البته با احتیاط انتقاد خود را مطرح کرد. انتقاد او فقط متوجه محقق داماد نبود بلکه خطاب او به گروهی از روحانیان و علما بود که در سالهای اخیر بر کنارهگیری و نظارت حوزه تاکید دارند. بوشهری گفته بود: «ما به این باور رسیدهایم که دین از سیاست جدا نیست، سیاست در متن دین ماست، دین با سیاست همراه است، نمیشود تنها در امور فردی برای احیای ارزشها تلاش کنیم. نکند برخی از روحانیون با عدهای همنوایی کنند یا به خاطر فشارهایی که دیده میشود منفعلانه برخورد کنند و ریشه را بزنند و بگویند دین از سیاست جداست.
🔹سیدمحمد سعیدی امام جمعه قم در خطبه های نماز جمعه به سخنان محقق داماد واکنش نشان داد: «متاسفانه برخی از حوزویان با برخورداری از پیشینه بیت عظیم مرجعیت، به جای حرکت در مسیر عقلانیت توام با غیرت دینی، با شعار جدایی دین از سیاست، دانسته و یا ندانسته، غیرت دینی و جوشش انقلابی حوزویان که برخاسته از عمق معرفت دینی و عقلانیت است را، نشانه گرفته اند و با تحریف تاریخ حوزه، آدرس غلط می دهند».
🔹محمدجواد فاضل لنکرانی واکنش تندتری داشت. او در پایان یکی از کلاسهای درسی گفته بود؛ "میخواهم تأسف عمیق خود را نسبت به سخنان بیاساسی که در نشست یکصدمین سال حوزه علمیه قم مطرح شد، برخی آقایان در این جلسه بزرگترین جفا را بر حوزه کردند. نسبت به حوزه، خلاف گفتند! نسبتهایی به مرحوم آقای بروجردی و حائری دادند که عالمانه نبود، و حرفشان خلاف واقع است.
🔹جعفریان در توئیتی نوشت: "شاید روش خوبی نباشد که شماری از مدرسان حوزه قم، به طور سازمان یافته، با هر نوع اظهار نظری که اندکی با فکر آنان زاویه دارد، درگیر شوند".
🔹بنظر میرسد اختلافات درونحوزوی میان دو جریان حوزه سنتی فرهنگی و حوزه انقلابی با تشدید مشکلات اقتصادی و فشار افکار عمومی علیه روحانیت در سالهای اخیر بروز و ظهور بیشتری یافته است. اولویت "حفظ شیعه" یا "حفظ نظام" را باید محور این اختلافات دانست.
@namehayehawzavi
⚡️وجود این همه بانک چه ضرورتی دارد؟
✔️آيتالله سبحانی در دیدار با رئیس بانک مرکزی🔻
🔹تعداد زیادی بانک وجود دارد، این تعداد بانک چه ضرورتی دارد؟ آیا تعدد این بانک ها به صلاح کشور است؟ میبایست آسیبشناسی صورت گیرد و در مورد فعالیت بانکها برنامهریزی شود. بانک نباید تاجر باشد بلکه باید امانتدار مردم باشد. اعلام ارائه تسهیلات با سود ۲۰ درصد و ۲۵ درصد زیبنده جمهوری اسلامی نیست، حتی آسمان هم از نزول باران در بخشی از کشور بخل میورزد. باید کاری کرد که بساط این رباخواری برچیده شود. ذکر این نکته ضروری است که در فعالیت های بانکی نیز، باید کارمزد واقعی در نظام بانکی مبنای کار باشد/شفقنا/.
@namehayehawzavi
✔️آيتالله سبحانی در دیدار با رئیس بانک مرکزی🔻
🔹تعداد زیادی بانک وجود دارد، این تعداد بانک چه ضرورتی دارد؟ آیا تعدد این بانک ها به صلاح کشور است؟ میبایست آسیبشناسی صورت گیرد و در مورد فعالیت بانکها برنامهریزی شود. بانک نباید تاجر باشد بلکه باید امانتدار مردم باشد. اعلام ارائه تسهیلات با سود ۲۰ درصد و ۲۵ درصد زیبنده جمهوری اسلامی نیست، حتی آسمان هم از نزول باران در بخشی از کشور بخل میورزد. باید کاری کرد که بساط این رباخواری برچیده شود. ذکر این نکته ضروری است که در فعالیت های بانکی نیز، باید کارمزد واقعی در نظام بانکی مبنای کار باشد/شفقنا/.
@namehayehawzavi
⚡️ریزشهای پنهان حوزه علمیه دیده نمیشوند
⚡️عمامه به سرهایی که سیاهیلشکر حوزه هستند اما رسالت حوزوی انجام نمیدهند
✔️عالمزاده نوری معاون تهذیب حوزههای علمیه در گفتگو با خبرگزاری حوزه🔻
🔹میدانید که ورودیهای حوزه در گذشته کم بوده و این سالها هم بخاطر عوامل مختلف کمتر شده است، همه ساله بیش از یک میلیون نفر جوان دانشگاه میروند، اما برای حوزه سالیانه چهار پنج هزار نفر وارد حوزه میشوند، توزیع نیروی انسانی خیلی ناعادلانه است. از میان طلبههایی که وارد حوزه میشوند هم تعدادی ریزش داریم. اما از این دو مسئله، جانسوزتر چیزی است که معمولاً دیده نمیشود و آن ریزشهای پنهان حوزه است.
🔹ریزشهای پنهان طلبههای عمامه به سری هستند که به حسب ظاهر جز سیاهیلشکر حوزه محسوب میشوند، اما به واقع به رسالتهای حوزوی نمیپردازند، یعنی نیروی این کار و آدم این کار نیستند، فقط جز آمار محسوب میشوند. انواع ریزشهای پنهان داریم، مثلاً طلبهای که نهایتاً کارمند شده و در دبیرخانه مرکز مدیریت کاغذ میگیرد و امضا میکند و مهر میزند. این آیا رسالت طلبگی انجام میدهد؟ این آیا مسیر انبیا را امتداد میدهد؟ برای اقامه دین کار میکند؟ این همه درس خوانده که آخرش این بشود؟ این ریزش حوزه است، برای اینکه عمامه به سر دارد، چهره نورانی، نماز شب خوان، متعهد و انقلابی، همه چیز هست، ولی حوزوی نیست!
🔹یا آن طلبهای که خیریه تشکیل داده برای مستمندان پول جمع میکند بعد هم گوشت و مرغ و لوازم التحریر و لباس و مایحتاج تهیه میکند و به دست مستمندان میدهد این آیا سرباز اقامه دین است؟ آیا حوزه علمیه درست شده که مشکلات معیشتی و اقتصادی مردم حل شود؟ البته این طلبه خیلی کارش خوب است. دارد خدمت میکند، من قضاوت منفی نسبت به کارش ندارم، میخواهم عرض بکنم که این از هویت طلبگی خارج شده است، طلبه به حوزه آمده بود که چه کار بکند؟ آمده بود که در مسیر اقامه دین خدا فعالیت نرم تخصصی بکند؛ اما الآن کارمند کمیته امداد شده است. برای آن کار لازم نبود این طلبه ۱۵ سال درس بخواند. کار خیریه را یک مسجدی متدین از همین کاسبهایی که در محلهها هستند، هم میتوانست انجام بدهد، پس کسانی از حوزه، به صورت پنهان ریزش کردند و خارج شدند و چه بسا خودشان هم توجه ندارند و چون یک فعالیت مفید و مثبت و مورد نیاز انجام میدهند، ممکن است امر بر خودشان و بر دیگران مشتبه شده باشد.
🔹بعضی از روحانیون مجری گری میکنند، بعضی حافظ حقوق حیوانات شدهاند، سگهای پیس و مریض را تیمار میکند و به دامن طبیعت برمیگرداند، بعضی مدیر باشگاه بولینگ و بیلیارد شده؛ انواع و اقسام کارهایی که انجام میدهند. … اما آن کارویژه تخصصی که قرار بود به عنوان عالم دین پیام خدا را به عالم بگستراند و اقامه کند، فراموش شده یا آن توجه و اهتمام لازم به آن نمیشود. ما از جایگاه خودمان پرتاب شدهایم و بیرون رفتهایم؛ ریزشهای طلبگی زیاد شده. ریزشهایی که نوعاً دردش هم آشکار نیست ولی خیلی خسارت است.
@namehayehawzavi
⚡️عمامه به سرهایی که سیاهیلشکر حوزه هستند اما رسالت حوزوی انجام نمیدهند
✔️عالمزاده نوری معاون تهذیب حوزههای علمیه در گفتگو با خبرگزاری حوزه🔻
🔹میدانید که ورودیهای حوزه در گذشته کم بوده و این سالها هم بخاطر عوامل مختلف کمتر شده است، همه ساله بیش از یک میلیون نفر جوان دانشگاه میروند، اما برای حوزه سالیانه چهار پنج هزار نفر وارد حوزه میشوند، توزیع نیروی انسانی خیلی ناعادلانه است. از میان طلبههایی که وارد حوزه میشوند هم تعدادی ریزش داریم. اما از این دو مسئله، جانسوزتر چیزی است که معمولاً دیده نمیشود و آن ریزشهای پنهان حوزه است.
🔹ریزشهای پنهان طلبههای عمامه به سری هستند که به حسب ظاهر جز سیاهیلشکر حوزه محسوب میشوند، اما به واقع به رسالتهای حوزوی نمیپردازند، یعنی نیروی این کار و آدم این کار نیستند، فقط جز آمار محسوب میشوند. انواع ریزشهای پنهان داریم، مثلاً طلبهای که نهایتاً کارمند شده و در دبیرخانه مرکز مدیریت کاغذ میگیرد و امضا میکند و مهر میزند. این آیا رسالت طلبگی انجام میدهد؟ این آیا مسیر انبیا را امتداد میدهد؟ برای اقامه دین کار میکند؟ این همه درس خوانده که آخرش این بشود؟ این ریزش حوزه است، برای اینکه عمامه به سر دارد، چهره نورانی، نماز شب خوان، متعهد و انقلابی، همه چیز هست، ولی حوزوی نیست!
🔹یا آن طلبهای که خیریه تشکیل داده برای مستمندان پول جمع میکند بعد هم گوشت و مرغ و لوازم التحریر و لباس و مایحتاج تهیه میکند و به دست مستمندان میدهد این آیا سرباز اقامه دین است؟ آیا حوزه علمیه درست شده که مشکلات معیشتی و اقتصادی مردم حل شود؟ البته این طلبه خیلی کارش خوب است. دارد خدمت میکند، من قضاوت منفی نسبت به کارش ندارم، میخواهم عرض بکنم که این از هویت طلبگی خارج شده است، طلبه به حوزه آمده بود که چه کار بکند؟ آمده بود که در مسیر اقامه دین خدا فعالیت نرم تخصصی بکند؛ اما الآن کارمند کمیته امداد شده است. برای آن کار لازم نبود این طلبه ۱۵ سال درس بخواند. کار خیریه را یک مسجدی متدین از همین کاسبهایی که در محلهها هستند، هم میتوانست انجام بدهد، پس کسانی از حوزه، به صورت پنهان ریزش کردند و خارج شدند و چه بسا خودشان هم توجه ندارند و چون یک فعالیت مفید و مثبت و مورد نیاز انجام میدهند، ممکن است امر بر خودشان و بر دیگران مشتبه شده باشد.
🔹بعضی از روحانیون مجری گری میکنند، بعضی حافظ حقوق حیوانات شدهاند، سگهای پیس و مریض را تیمار میکند و به دامن طبیعت برمیگرداند، بعضی مدیر باشگاه بولینگ و بیلیارد شده؛ انواع و اقسام کارهایی که انجام میدهند. … اما آن کارویژه تخصصی که قرار بود به عنوان عالم دین پیام خدا را به عالم بگستراند و اقامه کند، فراموش شده یا آن توجه و اهتمام لازم به آن نمیشود. ما از جایگاه خودمان پرتاب شدهایم و بیرون رفتهایم؛ ریزشهای طلبگی زیاد شده. ریزشهایی که نوعاً دردش هم آشکار نیست ولی خیلی خسارت است.
@namehayehawzavi
نامههای حوزوی
⚡️ریزشهای پنهان حوزه علمیه دیده نمیشوند ⚡️عمامه به سرهایی که سیاهیلشکر حوزه هستند اما رسالت حوزوی انجام نمیدهند ✔️عالمزاده نوری معاون تهذیب حوزههای علمیه در گفتگو با خبرگزاری حوزه🔻 🔹میدانید که ورودیهای حوزه در گذشته کم بوده و این سالها هم بخاطر…
✔️«استعدادسنجی، نياز مستمر حوزههای علميه»🔻
🔸حسينعلی رحمتی
🔹حوزه علمیه مهمترین نهاد عهدهدار تبلیغ و دفاع از دین است، لکن وقتي میتواند در اين زمينه موفق باشد که تمام طلاب استعداد سنجی شده و با برنامه منظم در راه شکوفایی استعدادها و علایق خود گام بر دارند. هم دین ابعاد گوناگونی دارد (احکام، اخلاق، اصول عقاید، سیاست و) . . . هم سؤالها و چالشهای موجود در برابر دین و نیازهای دینی افراد (چه در جامعه ما و چه در جوامع دیگر) متنوع و مختلف است و از طرف دیگر، طلاب نیز به بعدی از این ابعاد علاقه بیش تری دارند، لذا وجود استعدادسنجی برای هدایت هر کدام آنان در مسیر استعدادشان، امري لازم است.
🔹هر طلبهای به هر حال در زمینهای استعداد دارد، اجرای استعدادسنجی باعث شناخت و شکوفایی این استعدادها و استفاده هر چه بهتر از آن ها می شود و بعید است با انجام این کار، کسی از دایره خدمت به دین و تبیین و تبلیغ آن بیرون بماند، به علاوه هر چه شخص زودتر بفهمد که زمینه تحصیل در حوزه را ندارد به نفع خود او هم هست و می تواند به دنبال کارهایی برود که با علایق و سلایق اش سازگاری بیشتری دارد.
🔹با مشخص شدن علاقه، استعداد و زمینه فعالیت علمی طلبه، بسیاری از اولویتها و سؤال های او نیز جواب داده خواهد شد. سؤالاتی از قبیل این که شخص در درس چه اساتیدی حاضر شود، چه کتاب هایی بخواند، با چه مراکزی همکاری کند، آینده شغلی و علمی - و حتی خانوادگیاش - چگونه باشد، و تا چه زماني به تحصیلات خود ادامه دهد.
🔹چهرههای موفق روحانیت در طول تاریخ کسانی بودهاند که توان خویش را شناخته و از آن کمال استفاده را بردهاند، به علاوه بازبینی در روشها، رفع نقاط ضعف و اتخاذ راههای بهتر برای وصول به هدف، لازمه و نشان گر پویایی، بالندگی و حیات یک نهاد یا سازمان است.
🔹این که در چند سال اخیر مراكز و رشتههای تخصصی مثل فلسفه، تفسیر، کلام، و تبلیغ برای طلاب راهاندازي شده قدم مثبتی است، ولي باید به گونهای برنامهریزی شود که هر طلبهای از ابتدای ورود به حوزه مسیر آینده کاری خود را بداند و از تخصص ها، مراحل و مقاطع تحصیلی و مدت زمان هر یک و راه ها و امکاناتی که در پیش روی اوست آگاهی کامل داشته و در صدد انتخاب یک گرایش علمی برای ادامه تحصیل - پس از گذراندن دوره عمومی - برآيد .
🔹شناخت استعدادها و علایق، شرط لازم موفقیت است نه کافی . قدمهای بعدی عبارت است از: برنامه ریزی، سخت کوشی و پشتکار، تحصیل منضبط و ارزيابي مداوم سیر حرکت علمی و رفع نقایص و تقویت نقاط مثبت آن.
@harahmati
@namehayehawzavi
🔸حسينعلی رحمتی
🔹حوزه علمیه مهمترین نهاد عهدهدار تبلیغ و دفاع از دین است، لکن وقتي میتواند در اين زمينه موفق باشد که تمام طلاب استعداد سنجی شده و با برنامه منظم در راه شکوفایی استعدادها و علایق خود گام بر دارند. هم دین ابعاد گوناگونی دارد (احکام، اخلاق، اصول عقاید، سیاست و) . . . هم سؤالها و چالشهای موجود در برابر دین و نیازهای دینی افراد (چه در جامعه ما و چه در جوامع دیگر) متنوع و مختلف است و از طرف دیگر، طلاب نیز به بعدی از این ابعاد علاقه بیش تری دارند، لذا وجود استعدادسنجی برای هدایت هر کدام آنان در مسیر استعدادشان، امري لازم است.
🔹هر طلبهای به هر حال در زمینهای استعداد دارد، اجرای استعدادسنجی باعث شناخت و شکوفایی این استعدادها و استفاده هر چه بهتر از آن ها می شود و بعید است با انجام این کار، کسی از دایره خدمت به دین و تبیین و تبلیغ آن بیرون بماند، به علاوه هر چه شخص زودتر بفهمد که زمینه تحصیل در حوزه را ندارد به نفع خود او هم هست و می تواند به دنبال کارهایی برود که با علایق و سلایق اش سازگاری بیشتری دارد.
🔹با مشخص شدن علاقه، استعداد و زمینه فعالیت علمی طلبه، بسیاری از اولویتها و سؤال های او نیز جواب داده خواهد شد. سؤالاتی از قبیل این که شخص در درس چه اساتیدی حاضر شود، چه کتاب هایی بخواند، با چه مراکزی همکاری کند، آینده شغلی و علمی - و حتی خانوادگیاش - چگونه باشد، و تا چه زماني به تحصیلات خود ادامه دهد.
🔹چهرههای موفق روحانیت در طول تاریخ کسانی بودهاند که توان خویش را شناخته و از آن کمال استفاده را بردهاند، به علاوه بازبینی در روشها، رفع نقاط ضعف و اتخاذ راههای بهتر برای وصول به هدف، لازمه و نشان گر پویایی، بالندگی و حیات یک نهاد یا سازمان است.
🔹این که در چند سال اخیر مراكز و رشتههای تخصصی مثل فلسفه، تفسیر، کلام، و تبلیغ برای طلاب راهاندازي شده قدم مثبتی است، ولي باید به گونهای برنامهریزی شود که هر طلبهای از ابتدای ورود به حوزه مسیر آینده کاری خود را بداند و از تخصص ها، مراحل و مقاطع تحصیلی و مدت زمان هر یک و راه ها و امکاناتی که در پیش روی اوست آگاهی کامل داشته و در صدد انتخاب یک گرایش علمی برای ادامه تحصیل - پس از گذراندن دوره عمومی - برآيد .
🔹شناخت استعدادها و علایق، شرط لازم موفقیت است نه کافی . قدمهای بعدی عبارت است از: برنامه ریزی، سخت کوشی و پشتکار، تحصیل منضبط و ارزيابي مداوم سیر حرکت علمی و رفع نقایص و تقویت نقاط مثبت آن.
@harahmati
@namehayehawzavi
⚡️مصادر اولیه حدیثی باید بازسازی شود
⚡️اجتهاد در قرآن و حدیث مقدم بر اجتهاد در فقه است
✔️مهدی مهریزی🔻
🔹مجتهدی که در زمینه فقه و احکام اجتهاد میکند با توجه به اینکه فقه، مولود قرآن و حدیث است، باید قبل از آن در زمینه قرآن و حدیث مجتهد باشد و ممکن نیست کسی اطلاعات عمومی قرآنی حدیثی داشته باشد و بتواند حکم فقهی صادر کند، همان طور که فقه، فرزند قرآن و حدیث است مجتهد فقهی هم باید مجتهد در قرآن و حدیث باشد و به صورت تخصصی وارد مقوله قرآن و حدیث شده باشد.
🔹اجتهاد در قرآن و حدیث مقدم بر اجتهاد در فقه است، برخی تصور میکنند فهم قرآن و حدیث کار آسانی است ولی این طور نیست، برخی از فقیهان و مجتهدین برجسته معاصر مانند آیتالله سیستانی به این مسئله توجه خوبی نشان دادهاند گرچه در فتاوایشان نمود ندارد ولی در مباحث تخصصی حدیثی، ایشان خود را نشان داده است؛ به همین میزان هم فقیه نیازمند اجتهاد در قرآن هستیم، یعنی فقیه باید سیر نزول آیات، انسجام آیات، شان نزول و نظریاتی که آیات قرآن را زمانمند و تاریخمند میدانند، بداند وگرنه بخشی از استنباطهای او عمیق نخواهد بود و سطحی است.
🔹مسئله دیگر بازسازی مصادر اولیه حدیثی قبل از دوره تدوین است، ما تعبیر اصول اربعمائه را داریم که درباره آن، بیش از صد اسم داریم و از آن تعداد، ۱۶ متن داریم که در دوره صفویه درست شده است ولی گاهی از آن ساختمان ۵۰ طبقه میسازیم و در مقایسه بین متون حدیثی شیعه و اهل سنت برای آن خیلی حساب باز میکنیم و میگوییم احادیث ما پاکیزهتر، دور از تحریف و مصونتر از جعل و وضع مانده است ولی در عالم واقع اینطور نیست. معتقدم ما میتوانیم مصادر اولیه حدیثی را بازسازی کنیم و ایرادات آن کمتر شود.
🔹اهل سنت به دفعات مصادر حدیثی خود را بازسازی کردهاند، ما نمیتوانیم ۳۰۰ سال خلا داشته باشی و بعد براساس آن نظریه بدهیم و دیدگاه درست کنیم و جولان بدهیم، چون مجامع حدیثی ما از قرن ۴ به بعد شکل گرفته ولی از روی هوا که نمیتوان بحث و پایهریزی کرد. سیر حدیثنگاری از قرن اول تا سوم در شیعه، صعودی بوده است و کتابت و نوشتهها بیشتر میشده است و اگر بازیابی مصادر صورت گیرد پشتوانه محکمتری برای منابع حدیثی متاخر خواهیم داشت و تا ۶۰ درصد میتوانیم به واقع نزدیکتر شویم.
🔹ما از کتب اصلی خودمان نسخه خیلی کم داریم و با فاصله است، در مؤسسه دارالحدیث قدیمیترین متنی را که از کافی یافتیم مربوط به قرن ششم است، که با دوره کلینی دو قرن فاصله دارد و باید نسخههای بیشتری بیابیم، ما آثاری از سیدمرتضی در روسیه یافتیم که برای ۳۶ سال بعد از وفات ایشان است و اگر جستوجو کنیم از سایر آثار هم خواهیم توانست. نباید تصور کنیم یافتن نسخههای قدیمی، کاری تشریفاتی است و عدهای بیکار دنبال این موضوع هستند، این کار امروز جزء مطالعات اصلی در مطالعات دینی است.
🔹موضوع دیگر در حدیثپژوهی نقطهگذاری و کتابت است که خیلی کم به آن پرداختهایم، اگر خط عربی تا قرن سه و چهار، نقطه نداشته و بعدا نقطهگذاری شد، این کار خودش یک امر اجتهادی است زیرا یک کلمه با دو نوع مختلف خوانده شود معنا را تغییر میدهد مثلا حدیث «خیر العبادة ...» اگر نقطه عباده اضافه شود میشود عیادت همینطور بنات تبدیل به نبات و رمان و زمان به یکدیگر تبدیل خواهند شد. در قرآن، مالک و ملک را داریم و در مقبوله عمر بن حنظله هم حاکما و حکما دو معنا دارد و هر کدام را ملاک بگیریم بنیاد یک نظریه را زیر و رو خواهد کرد. بنابراین مباحث کتابت و شکل حروف بسیار جدی است و نباید آن را امر ساده تلقی کرد/ایکنا/.
@namehayehawzavi
⚡️اجتهاد در قرآن و حدیث مقدم بر اجتهاد در فقه است
✔️مهدی مهریزی🔻
🔹مجتهدی که در زمینه فقه و احکام اجتهاد میکند با توجه به اینکه فقه، مولود قرآن و حدیث است، باید قبل از آن در زمینه قرآن و حدیث مجتهد باشد و ممکن نیست کسی اطلاعات عمومی قرآنی حدیثی داشته باشد و بتواند حکم فقهی صادر کند، همان طور که فقه، فرزند قرآن و حدیث است مجتهد فقهی هم باید مجتهد در قرآن و حدیث باشد و به صورت تخصصی وارد مقوله قرآن و حدیث شده باشد.
🔹اجتهاد در قرآن و حدیث مقدم بر اجتهاد در فقه است، برخی تصور میکنند فهم قرآن و حدیث کار آسانی است ولی این طور نیست، برخی از فقیهان و مجتهدین برجسته معاصر مانند آیتالله سیستانی به این مسئله توجه خوبی نشان دادهاند گرچه در فتاوایشان نمود ندارد ولی در مباحث تخصصی حدیثی، ایشان خود را نشان داده است؛ به همین میزان هم فقیه نیازمند اجتهاد در قرآن هستیم، یعنی فقیه باید سیر نزول آیات، انسجام آیات، شان نزول و نظریاتی که آیات قرآن را زمانمند و تاریخمند میدانند، بداند وگرنه بخشی از استنباطهای او عمیق نخواهد بود و سطحی است.
🔹مسئله دیگر بازسازی مصادر اولیه حدیثی قبل از دوره تدوین است، ما تعبیر اصول اربعمائه را داریم که درباره آن، بیش از صد اسم داریم و از آن تعداد، ۱۶ متن داریم که در دوره صفویه درست شده است ولی گاهی از آن ساختمان ۵۰ طبقه میسازیم و در مقایسه بین متون حدیثی شیعه و اهل سنت برای آن خیلی حساب باز میکنیم و میگوییم احادیث ما پاکیزهتر، دور از تحریف و مصونتر از جعل و وضع مانده است ولی در عالم واقع اینطور نیست. معتقدم ما میتوانیم مصادر اولیه حدیثی را بازسازی کنیم و ایرادات آن کمتر شود.
🔹اهل سنت به دفعات مصادر حدیثی خود را بازسازی کردهاند، ما نمیتوانیم ۳۰۰ سال خلا داشته باشی و بعد براساس آن نظریه بدهیم و دیدگاه درست کنیم و جولان بدهیم، چون مجامع حدیثی ما از قرن ۴ به بعد شکل گرفته ولی از روی هوا که نمیتوان بحث و پایهریزی کرد. سیر حدیثنگاری از قرن اول تا سوم در شیعه، صعودی بوده است و کتابت و نوشتهها بیشتر میشده است و اگر بازیابی مصادر صورت گیرد پشتوانه محکمتری برای منابع حدیثی متاخر خواهیم داشت و تا ۶۰ درصد میتوانیم به واقع نزدیکتر شویم.
🔹ما از کتب اصلی خودمان نسخه خیلی کم داریم و با فاصله است، در مؤسسه دارالحدیث قدیمیترین متنی را که از کافی یافتیم مربوط به قرن ششم است، که با دوره کلینی دو قرن فاصله دارد و باید نسخههای بیشتری بیابیم، ما آثاری از سیدمرتضی در روسیه یافتیم که برای ۳۶ سال بعد از وفات ایشان است و اگر جستوجو کنیم از سایر آثار هم خواهیم توانست. نباید تصور کنیم یافتن نسخههای قدیمی، کاری تشریفاتی است و عدهای بیکار دنبال این موضوع هستند، این کار امروز جزء مطالعات اصلی در مطالعات دینی است.
🔹موضوع دیگر در حدیثپژوهی نقطهگذاری و کتابت است که خیلی کم به آن پرداختهایم، اگر خط عربی تا قرن سه و چهار، نقطه نداشته و بعدا نقطهگذاری شد، این کار خودش یک امر اجتهادی است زیرا یک کلمه با دو نوع مختلف خوانده شود معنا را تغییر میدهد مثلا حدیث «خیر العبادة ...» اگر نقطه عباده اضافه شود میشود عیادت همینطور بنات تبدیل به نبات و رمان و زمان به یکدیگر تبدیل خواهند شد. در قرآن، مالک و ملک را داریم و در مقبوله عمر بن حنظله هم حاکما و حکما دو معنا دارد و هر کدام را ملاک بگیریم بنیاد یک نظریه را زیر و رو خواهد کرد. بنابراین مباحث کتابت و شکل حروف بسیار جدی است و نباید آن را امر ساده تلقی کرد/ایکنا/.
@namehayehawzavi
⚡️حوزه علمیه نباید تابع و توجیهگر حکومت باشد
⚡️حکومت نباید در معرفی مراجع تقلید دخالت کند
✔️کاظم قاضیزاده در گفتگو با برنامه زاويه🔻
🔹حوزه ما مقابل حاکمیت نه، حوزه ما توجیهگر و تابعیت حاکمیت نه، بلکه حوزه ما مستقل و ناصح حاکمیت باید باشد و روی این کلید واژه استقلال در حوزههای علمیه باید تأکید جدی داشت، البته بد نیست در خصوص این موضوع میانه که نه تقابل نه توجیه بلکه نصیحت را توضیح بدهم و بد نیست بگویم امام خمینی در دوران خودشان سعی داشتند که حاکمیت و سیاستگذاریهای حوزه علمیه را از حاکمیت جدا کنند، وقتی ایشان خواستند اعضای شورای عالی حوزه علمیه را معرفی کنند و جامعه مدرسین و برخی دیگران خدمت ایشان آمدند، امام خمینی فرمودند آیتالله گلپایگانی و دیگر بزرگان در قم هستند و از آنها سؤال کنید و از آنها بپرسید و سعی میکردند که با اینکه خودشان مرجعیت عام تری نسبت به دیگر مراجع داشتند اما از نفوذ و نگاه خود در حوزه علمیه قم استفاده نکنند و به این جهت نوعی استقلال را برای حوزه علمیه در نظر میگرفتند.
🔹استقلال حوزه علمیه یعنی نظارت دقیق، نصیحت خالصانه، نقد منصفانه و اعتراض مؤثر به ناراستیها، استقلال حوزه یعنی عدم دخالت حکومت در وظایف اصلی و اساسی حوزه علمیه نظیر معرفی مراجع تقلید یا اداره مدارس علمیه، استقلال حوزه علمیه یعنی اینکه حوزه کارهای مثبت و مطلوب را از متولیان امور ببیند و تشویق کند اما راه تملق و چاپلوسی را در پیش نگیرد و توجیه گر کاستیها و زشتی ها نباشد.
🔹در طول تاریخ مراجع معظم تقلید و حوزویان برجسته همواره پناهگاه مردم بودند، مردم از ظلم حاکمان در دوران ستم شاهی به مراجع پناه میبردند و خانه مراجع محل تظلم خواهی مردم بود و این خصوصیت باید در مقابل هرنوع ناراستی در صورتی که واقعا وجود داشته باشد.
🔹حوزه مستقل یعنی حوزه ای که با نوع فقر، فساد، دروغ، دورویی، اختلاس و هر ناراستی از هر مسؤولی مقابله کند و آزادانه و بدون لکنت زبان حرف خودش را بیان کند؛ گاهی بعضیها حوزه علمیه ای را میپسندند که دربست مؤید مطلق سیاستهای حاکمیت چه در کل چه در جزء باشد و چنین حوزهای مطلوب نیست و اینکه متأسفانهای گاهی اوقات کسانی که بر استقلال حوزه تأکید میکنند با عنوان سکولار یاد میشوند آن هم به نظر اقدام ناصوابی است، برعکس مراجع معظم و حوزویان برجسته کسانی هستند که در مسائل اهم اجتماعی رنجهای مردم را میبینند و برخورد میکنند و این برخوردها بسیار جدی است.
🔹دیدگاههایی که اخیرا از سوی آیتالله العظمی صافی یا آیتالله العظمی شبیری ابراز شده باید مورد توجه قرار بگیرد، یعنی یک مرجع تقلید وقتی شرایط جامعه را میبیند و به رییس مجلس یا رییس جمهور توصیه میکند که برای کاهش رنج مردم تلاش کنید و به طور صریح پیشنهاد میدهد باید با تمام دنیا و کشورهای دنیا ارتباط داشته باشید. کجای این دیدگاهها سکولاریسم است؟ این توجه به مسائل اجتماعی است و باید افتخار کنیم قاطبه حوزویان به این مسائل توجه دارند و مسأله استقلال همراه با نقد مشفقانه و همراهی دلسوزانه را مورد توجه قرار میدهند و اینطور نیست که حوزه های علمیه ما در سراسر کشور از مسائل اجتماعی دور باشند و در این خصوص وظیفه دارند.
🔹روشی که آیتالله العظمی سیستانی در نجف داشت، پس از پیروزی مردم بر صدام در اوایل کار به همه روحانیون و وکلای خود توصیه کرد که همه در انتخابات شرکت کرده و حتی در مجلس قانونگذاری سهیم باشید و شرکت کنید، بعد از مدتی آیتالله سیستانی به صراحت نمایندگان خودشان را از حضور در دولت باز داشتند، گفتند دولتیها و وزرا و سفرا فرزندان من هستند اما اگر کسی میخواهد وکیل و وزیر بشود باید وکالت من را پس بدهد. چرا که ایشان و نمایندگان ایشان می خواستند در جایگاه ناصح و ناظر باشند که بتوانند نظر و رأی خود را بگویند و به نظر این شیوه مطلوبی بود.
@namehayehawzavi
⚡️حکومت نباید در معرفی مراجع تقلید دخالت کند
✔️کاظم قاضیزاده در گفتگو با برنامه زاويه🔻
🔹حوزه ما مقابل حاکمیت نه، حوزه ما توجیهگر و تابعیت حاکمیت نه، بلکه حوزه ما مستقل و ناصح حاکمیت باید باشد و روی این کلید واژه استقلال در حوزههای علمیه باید تأکید جدی داشت، البته بد نیست در خصوص این موضوع میانه که نه تقابل نه توجیه بلکه نصیحت را توضیح بدهم و بد نیست بگویم امام خمینی در دوران خودشان سعی داشتند که حاکمیت و سیاستگذاریهای حوزه علمیه را از حاکمیت جدا کنند، وقتی ایشان خواستند اعضای شورای عالی حوزه علمیه را معرفی کنند و جامعه مدرسین و برخی دیگران خدمت ایشان آمدند، امام خمینی فرمودند آیتالله گلپایگانی و دیگر بزرگان در قم هستند و از آنها سؤال کنید و از آنها بپرسید و سعی میکردند که با اینکه خودشان مرجعیت عام تری نسبت به دیگر مراجع داشتند اما از نفوذ و نگاه خود در حوزه علمیه قم استفاده نکنند و به این جهت نوعی استقلال را برای حوزه علمیه در نظر میگرفتند.
🔹استقلال حوزه علمیه یعنی نظارت دقیق، نصیحت خالصانه، نقد منصفانه و اعتراض مؤثر به ناراستیها، استقلال حوزه یعنی عدم دخالت حکومت در وظایف اصلی و اساسی حوزه علمیه نظیر معرفی مراجع تقلید یا اداره مدارس علمیه، استقلال حوزه علمیه یعنی اینکه حوزه کارهای مثبت و مطلوب را از متولیان امور ببیند و تشویق کند اما راه تملق و چاپلوسی را در پیش نگیرد و توجیه گر کاستیها و زشتی ها نباشد.
🔹در طول تاریخ مراجع معظم تقلید و حوزویان برجسته همواره پناهگاه مردم بودند، مردم از ظلم حاکمان در دوران ستم شاهی به مراجع پناه میبردند و خانه مراجع محل تظلم خواهی مردم بود و این خصوصیت باید در مقابل هرنوع ناراستی در صورتی که واقعا وجود داشته باشد.
🔹حوزه مستقل یعنی حوزه ای که با نوع فقر، فساد، دروغ، دورویی، اختلاس و هر ناراستی از هر مسؤولی مقابله کند و آزادانه و بدون لکنت زبان حرف خودش را بیان کند؛ گاهی بعضیها حوزه علمیه ای را میپسندند که دربست مؤید مطلق سیاستهای حاکمیت چه در کل چه در جزء باشد و چنین حوزهای مطلوب نیست و اینکه متأسفانهای گاهی اوقات کسانی که بر استقلال حوزه تأکید میکنند با عنوان سکولار یاد میشوند آن هم به نظر اقدام ناصوابی است، برعکس مراجع معظم و حوزویان برجسته کسانی هستند که در مسائل اهم اجتماعی رنجهای مردم را میبینند و برخورد میکنند و این برخوردها بسیار جدی است.
🔹دیدگاههایی که اخیرا از سوی آیتالله العظمی صافی یا آیتالله العظمی شبیری ابراز شده باید مورد توجه قرار بگیرد، یعنی یک مرجع تقلید وقتی شرایط جامعه را میبیند و به رییس مجلس یا رییس جمهور توصیه میکند که برای کاهش رنج مردم تلاش کنید و به طور صریح پیشنهاد میدهد باید با تمام دنیا و کشورهای دنیا ارتباط داشته باشید. کجای این دیدگاهها سکولاریسم است؟ این توجه به مسائل اجتماعی است و باید افتخار کنیم قاطبه حوزویان به این مسائل توجه دارند و مسأله استقلال همراه با نقد مشفقانه و همراهی دلسوزانه را مورد توجه قرار میدهند و اینطور نیست که حوزه های علمیه ما در سراسر کشور از مسائل اجتماعی دور باشند و در این خصوص وظیفه دارند.
🔹روشی که آیتالله العظمی سیستانی در نجف داشت، پس از پیروزی مردم بر صدام در اوایل کار به همه روحانیون و وکلای خود توصیه کرد که همه در انتخابات شرکت کرده و حتی در مجلس قانونگذاری سهیم باشید و شرکت کنید، بعد از مدتی آیتالله سیستانی به صراحت نمایندگان خودشان را از حضور در دولت باز داشتند، گفتند دولتیها و وزرا و سفرا فرزندان من هستند اما اگر کسی میخواهد وکیل و وزیر بشود باید وکالت من را پس بدهد. چرا که ایشان و نمایندگان ایشان می خواستند در جایگاه ناصح و ناظر باشند که بتوانند نظر و رأی خود را بگویند و به نظر این شیوه مطلوبی بود.
@namehayehawzavi
⚡️حوزه باید دغدغههای رهبر انقلاب را برآورده کند
⚡️در طرح غربالگری، طلاب باید تکلیف خود را با ادامه تحصیل یا تبلیغ روشن کنند
✔️سیدجمالالدین میرمحمدی رئیس مرکز خدمات حوزههای علمیه🔻
🔹وامهای معیشتی و مسکن برای طلاب پرداخت میشود و در حوزه درمان مستمری بگیرها نیز خدمات ما نسبت به سال گذشته سه برابر شده است، در مسئله مسکن به دنبال این هستیم که یک سرمایه گذاری جدی صورت گیرد.
🔹غربالگری طلابی که از حوزه انصراف دادهاند و یا رشد تحصیلی در ده سال گذشته نداشتهاند، صورت گرفته است و قبل از هر گونه تصمیمگیری در خصوص آنها، به خودشان اطلاع داده شده و از آنها درخواست میشود در طول شش ماه تکلیف خود را با مسئله تبلیغ و تحصیل مشخص کنند.
🔹در مسائل ورزش و جلسات مستمر اخلاق برای خانوادههای طلاب باید برنامهریزی جدی صورت گیرد و البته کار مرکز خدمات، مقدمهای است برای تحصیل و تبلیغ طلاب و باید نسبت به خروجی محور بودن حوزه عنایت ویژهای صورت گیرد.
🔹باید در جذب طلاب برای حوزههای علمیه افراد مستعد و کارآمد انتخاب شوند و برای تربیت مبلغ، پژوهشگر و … برنامهریزی جدی صورت گیرد و حرکتها به سمت تمدن سازی و جامعه سازی اسلامی که از مهمترین مطالبات رهبر انقلاب است برود و لازمه آن همراهی مرکز خدمات، حوزه علمیه و سازمان تبلیغات است.
🔹فعالیتها باید در جهت، هدفمندی و حل مشکلات باشد، فرهنگ زیرساخت تمدن است و باید در فرهنگسازیها اقدامات مؤثر صورت گیرد و متولی این امر روحانیت و حوزههای علمیه است و بعد از چهل سال قبول قبول نیست که برنامههای اولیه را طرح کنیم. باید حوزه امروز برای مساجد، همه نهادها، سازمانها و تبلیغ و … برنامهریزی کرده و طلبه تربیت کند و یکی از محورها، تربیت در جهت ساخت جامعه اسلامی باشد و امروز نیاز به مبلغ، امام جمعه و … داریم.
🔹حوزه باید دغدغههای رهبر انقلاب را برآورده کند و مدیران مدارس در این مسئله باید کمک کنند و برخی مشکلات در جهت موازی کاریها صورت میگیرد که میتوان در جلسات نهادهای حوزوی این مسئله را حل کرد و وظایف هر مجموعه مشخص شود/خبرگزاری حوزه/.
@namehayehawzavi
⚡️در طرح غربالگری، طلاب باید تکلیف خود را با ادامه تحصیل یا تبلیغ روشن کنند
✔️سیدجمالالدین میرمحمدی رئیس مرکز خدمات حوزههای علمیه🔻
🔹وامهای معیشتی و مسکن برای طلاب پرداخت میشود و در حوزه درمان مستمری بگیرها نیز خدمات ما نسبت به سال گذشته سه برابر شده است، در مسئله مسکن به دنبال این هستیم که یک سرمایه گذاری جدی صورت گیرد.
🔹غربالگری طلابی که از حوزه انصراف دادهاند و یا رشد تحصیلی در ده سال گذشته نداشتهاند، صورت گرفته است و قبل از هر گونه تصمیمگیری در خصوص آنها، به خودشان اطلاع داده شده و از آنها درخواست میشود در طول شش ماه تکلیف خود را با مسئله تبلیغ و تحصیل مشخص کنند.
🔹در مسائل ورزش و جلسات مستمر اخلاق برای خانوادههای طلاب باید برنامهریزی جدی صورت گیرد و البته کار مرکز خدمات، مقدمهای است برای تحصیل و تبلیغ طلاب و باید نسبت به خروجی محور بودن حوزه عنایت ویژهای صورت گیرد.
🔹باید در جذب طلاب برای حوزههای علمیه افراد مستعد و کارآمد انتخاب شوند و برای تربیت مبلغ، پژوهشگر و … برنامهریزی جدی صورت گیرد و حرکتها به سمت تمدن سازی و جامعه سازی اسلامی که از مهمترین مطالبات رهبر انقلاب است برود و لازمه آن همراهی مرکز خدمات، حوزه علمیه و سازمان تبلیغات است.
🔹فعالیتها باید در جهت، هدفمندی و حل مشکلات باشد، فرهنگ زیرساخت تمدن است و باید در فرهنگسازیها اقدامات مؤثر صورت گیرد و متولی این امر روحانیت و حوزههای علمیه است و بعد از چهل سال قبول قبول نیست که برنامههای اولیه را طرح کنیم. باید حوزه امروز برای مساجد، همه نهادها، سازمانها و تبلیغ و … برنامهریزی کرده و طلبه تربیت کند و یکی از محورها، تربیت در جهت ساخت جامعه اسلامی باشد و امروز نیاز به مبلغ، امام جمعه و … داریم.
🔹حوزه باید دغدغههای رهبر انقلاب را برآورده کند و مدیران مدارس در این مسئله باید کمک کنند و برخی مشکلات در جهت موازی کاریها صورت میگیرد که میتوان در جلسات نهادهای حوزوی این مسئله را حل کرد و وظایف هر مجموعه مشخص شود/خبرگزاری حوزه/.
@namehayehawzavi
⚡️برخی تصور میکنند حکمت صدرایی پاسخگوی همه سوالات است
✔️احمد واعظی رئیس دفتر تبلیغات اسلامی🔻
🔹فراهم کردن زیرساختهای موردنیاز و تحولات سختافزارانه یک ضلع گسترش پژوهش و خارج کردن آن از انزواست که تاسیس کتابخانههای تخصصی و در اختیار قراردادن منابع معتبر و کمیاب برای اهل تحقیق از جمله آنهاست. اتفاقات جدیدی که در حوزههای علمیه افتاده است، تبدیل تراث عظیم علمی به نسخههای دیجیتال و قابل بارگزاری در سایتهاست که به سهولت در دسترس اهل تحقیق قرار گرفته است.
🔹فرهنگ پژوهش در حوزه های علمیه اتقان لازم را ندارد و این بخاطر تصورات غلط از پژوهش است. ما به اسم پژوهش شاهد سطحینگری در تالیف هستیم. بسیاری از تالیفات امروزه چه در محیطهای دانشگاهی و چه محیطهای حوزوی، درواقع تجمیع محتوای چند کتاب است و بالواقع پژوهش نیست.
🔹مشکل دیگری که در زمینه پژوهش با آن مواجه هستیم، اغراق در داشتههای خودمان است. به عنوان مثال، در زمینه پژوهش فلسفی، برخی تصور می کنند اگر حکمت صدرایی را کامل بخوانند میتوانند به همه شبهات و سوالات پاسخ دهند درحالیکه اینگونه نیست و الان دامنه دانش بسیار گسترده شده است و اگر کسی مسلط به حوزه های فلسفی نباشد، نمیتواند آنگونه که باید و شاید، پژوهش واقعی خود را انجام دهد. اگر محققی در گذشته تحقیق میکرد و آن را مکتوب می کرد، امر پژوهش به اتمام رسیده بود اما الان نیازمند راهبرد تکمیل چرخه پژوهش هستیم.
🔹در حوزههای علمیه بر روی مسائل فقهی و حقوقی بیشتر کار می شود اما چقدر خروجی از آنها برای حل مشکلات جامعه گرفته می شود؟ چرخه پژوهش وقتی تکمیل میشود که از خروجیهای کاربردی و راهبردی در آن مسائل که ضرورت است، استفاده شود. برخی تصور میکنند اگر چیزی قاب مکتوب به خود گرفت، تمام شد و نشر پیدا کرد درحالیکه نشر به معنای هرگونه بازنمایی پژوهش است که قابلیت یادگیری دارد/شفقنا/.
@namehayehawzavi
✔️احمد واعظی رئیس دفتر تبلیغات اسلامی🔻
🔹فراهم کردن زیرساختهای موردنیاز و تحولات سختافزارانه یک ضلع گسترش پژوهش و خارج کردن آن از انزواست که تاسیس کتابخانههای تخصصی و در اختیار قراردادن منابع معتبر و کمیاب برای اهل تحقیق از جمله آنهاست. اتفاقات جدیدی که در حوزههای علمیه افتاده است، تبدیل تراث عظیم علمی به نسخههای دیجیتال و قابل بارگزاری در سایتهاست که به سهولت در دسترس اهل تحقیق قرار گرفته است.
🔹فرهنگ پژوهش در حوزه های علمیه اتقان لازم را ندارد و این بخاطر تصورات غلط از پژوهش است. ما به اسم پژوهش شاهد سطحینگری در تالیف هستیم. بسیاری از تالیفات امروزه چه در محیطهای دانشگاهی و چه محیطهای حوزوی، درواقع تجمیع محتوای چند کتاب است و بالواقع پژوهش نیست.
🔹مشکل دیگری که در زمینه پژوهش با آن مواجه هستیم، اغراق در داشتههای خودمان است. به عنوان مثال، در زمینه پژوهش فلسفی، برخی تصور می کنند اگر حکمت صدرایی را کامل بخوانند میتوانند به همه شبهات و سوالات پاسخ دهند درحالیکه اینگونه نیست و الان دامنه دانش بسیار گسترده شده است و اگر کسی مسلط به حوزه های فلسفی نباشد، نمیتواند آنگونه که باید و شاید، پژوهش واقعی خود را انجام دهد. اگر محققی در گذشته تحقیق میکرد و آن را مکتوب می کرد، امر پژوهش به اتمام رسیده بود اما الان نیازمند راهبرد تکمیل چرخه پژوهش هستیم.
🔹در حوزههای علمیه بر روی مسائل فقهی و حقوقی بیشتر کار می شود اما چقدر خروجی از آنها برای حل مشکلات جامعه گرفته می شود؟ چرخه پژوهش وقتی تکمیل میشود که از خروجیهای کاربردی و راهبردی در آن مسائل که ضرورت است، استفاده شود. برخی تصور میکنند اگر چیزی قاب مکتوب به خود گرفت، تمام شد و نشر پیدا کرد درحالیکه نشر به معنای هرگونه بازنمایی پژوهش است که قابلیت یادگیری دارد/شفقنا/.
@namehayehawzavi
نامههای حوزوی
✔️حفظ نظام یا حفظ شیعه؟🔻 🔸(واکنشها به یک همایش) 🔹همایش «صد سالگی حوزه قم و مسایل ایران» با سخنرانی مصطفی محقق داماد، رسول جعفریان، اکبر ثبوت و رضا مختاری روز یکشنبه ۲۸ آذر، در سالن حافظ خانه اندیشمندان علوم انسانی تهران برگزار شد. 🔹بخشی از سخنان مصطفی…
⚡️بحث جدایی حوزه از سیاست، اعلان پشیمانی و به انزوا کشاندن حوزههای علمیه است.
✔️عباس کعبی🔻
🔹بحث جدایی حوزه از سیاست، یک نوع اعلان پشیمانی و به انزوا کشاندن حوزههای علمیه و روحانیت از رسالت انقلابی خود بوده و یک طراحی حساب شده است؛ البته خوشبختانه حوزویان به این سخنان واکنش نشان داده و بزرگان حوزه به تبیین پرداختند. نباید بگذاریم یک عده به نام قداست و مقدسگرایی، بگویند حوزه با ورود به سیاست، قداست خود را از دست داده است. روحانیت همچنان از نفوذ کلمه بالایی در میان جامعه برخوردار است و نباید گول برخی تبلیغات در فضای مجازی را خورد/خبرگزاری حوزه/.
@namehayehawzavi
✔️عباس کعبی🔻
🔹بحث جدایی حوزه از سیاست، یک نوع اعلان پشیمانی و به انزوا کشاندن حوزههای علمیه و روحانیت از رسالت انقلابی خود بوده و یک طراحی حساب شده است؛ البته خوشبختانه حوزویان به این سخنان واکنش نشان داده و بزرگان حوزه به تبیین پرداختند. نباید بگذاریم یک عده به نام قداست و مقدسگرایی، بگویند حوزه با ورود به سیاست، قداست خود را از دست داده است. روحانیت همچنان از نفوذ کلمه بالایی در میان جامعه برخوردار است و نباید گول برخی تبلیغات در فضای مجازی را خورد/خبرگزاری حوزه/.
@namehayehawzavi
🔺سیدمهدی صدرالساداتی نوشته است دادگاه ویژه روحانیت او را به جرم هتک حيثيت و شئون روحانیت به خلع لباس روحانیت محکوم کرده است.
@namehayehawzavi
@namehayehawzavi
1_1432215710.pdf
107.2 KB
✔️نامه ولیالله لونی رئیس مجمع عمومی جامعه مدرسین به رئیسجمهور در مخالفت با ورود زنان به ورزشگاهها🔻
🔹 این مسئله که مورد مخالفت صریح رهبر معظم انقلاب، مراجع عظام تقلید و بزرگان حوزه نیز قرار گرفته، نه تنها در ردیف مشکلات و مسائل دارای اولویت بانوان جامعه نیست بلکه اساسا برخلاف ارزشهای اسلامی ایرانی بوده و در راستای نگاه ابزار محور غرب به زن است.
🔹پرداختن به چنین موضوعاتی در دولت حضرتعالی موجب شگفتی و سرخوردگی بدنه انقلابی و متدین جامعه که حامی شما بوده و هستند، میشود.
🔹دلسوزان کشور و مردم از دولت حضرتعالی انتظار دارند علاوه بر رفع مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم که اولویت امروز کشور است، در راستای اصلاح عملکردهای مخرب فرهنگی که در دولت قبل پایهگذاری شده نیز گامهای اساسی و بزرگی بردارید.
🔹با توجه به استقامتی که از حضرتعالی در دفاع از ارزشها سراغ داریم انتظار این است ضمن جلوگیری از اجرایی شدن این تصمیم، بخشهای مختلف دولت را از هرگونه اقدام حاشیهساز و برخلاف اولویتهای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی کشور منع و برحذر دارید/از کانال حوزه انقلابی/.
@namehayehawzavi
🔹 این مسئله که مورد مخالفت صریح رهبر معظم انقلاب، مراجع عظام تقلید و بزرگان حوزه نیز قرار گرفته، نه تنها در ردیف مشکلات و مسائل دارای اولویت بانوان جامعه نیست بلکه اساسا برخلاف ارزشهای اسلامی ایرانی بوده و در راستای نگاه ابزار محور غرب به زن است.
🔹پرداختن به چنین موضوعاتی در دولت حضرتعالی موجب شگفتی و سرخوردگی بدنه انقلابی و متدین جامعه که حامی شما بوده و هستند، میشود.
🔹دلسوزان کشور و مردم از دولت حضرتعالی انتظار دارند علاوه بر رفع مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم که اولویت امروز کشور است، در راستای اصلاح عملکردهای مخرب فرهنگی که در دولت قبل پایهگذاری شده نیز گامهای اساسی و بزرگی بردارید.
🔹با توجه به استقامتی که از حضرتعالی در دفاع از ارزشها سراغ داریم انتظار این است ضمن جلوگیری از اجرایی شدن این تصمیم، بخشهای مختلف دولت را از هرگونه اقدام حاشیهساز و برخلاف اولویتهای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی کشور منع و برحذر دارید/از کانال حوزه انقلابی/.
@namehayehawzavi
⚡️مطالب سست برخی از منبریهای بیسواد را به حساب دین نگذارید
✔️محمد عندلیب همدانی🔻
🔹۱-بارها صحبتهای برخی روحانیون را در باب معجزات معصومین( علیهم السلام) در فضای مجازی و...مشاهده کردهایم ، صحبتهایی که معمولا بدون رعایت قواعد فنی نقل حدیث و گفتارهایی که فاقد قوانین بلاغی است. این طلبهٔ کوچک بارها از کیفیت کنونی وعظ و خطابه انتقاد کرده و از بزرگان حوزه استمداد جستهام ، الان هم متواضعانه عرض میکنم اگر فکری جدی و تصمیمی حکیمانه و قاطع در این باره گرفته نشود، وضع از آنچه کههست بدتر خواهد شد.
🔹۲-اصل وجود کرامت و اعجاز برای معصومین ( علیهم السلام) مسلم است و قابل انکار نیست، اما مهم این است که چه کرامتی، از چه منبعی، با چه سندی، در چه مجلسی، و کدام مخاطبی و با چه توضیح و بیانی گفته شود. اینهاست که سوگوارانه رعایت نمیشود و موجب تمسخر و حتی بیزاری مردم از مکتب و مذهب شده است. برخی کتابهایی که اینان از آن کتاب ها نقل میکنند اساسا قابل اعتماد نیستند، و یا اگر هماصل منبع معتبر باشد، خود روایت از سند معتبری برخوردار نیست...
🔹۳- باید توجه داشت که در نقل معجزات حتی نمیتوان به صرف خبر واحد صحیح هم اعتماد کرد تا چه رسد به اخبار ضعیف، چون: اولا/کذابان و غالیان در موضوع معجزات دروغ پردازیهای زیادی داشتهاند، و چه بسا سندسازی همکرده باشند. ثانیا/ مهمترین دلیل اعتبار خبر واحد، سیرهٔ عقلاست و عقلا در امر مهم و نیز گزارش هایی که مطلبی خارق العاده را بیان کند به زودی نمیپذیرند و به صرف خبر واحد و لو صحیح السند ( منهای شواهد و قرائن صدق ) اکتفا نمیکنند بلکه باید گزارشهای معجزات موجب قطع و یا حداقل علم عادی{= اطمینان } باشد.
🔹۴-با توجه به سخن فوق روشن میشود که نقل معجزات از مثل کتاب بحارالانوار و حتی کتاب کافی بدون رعایت دقیق ضوابط فنی و نقادی کارشناسانهٔ منبع اولیه، بررسی سند و متن، ابدا قابل قبول نیست. ( البته باید بین روایت ضعیف و روایت جعلی تفاوت گذاشت که توضیح آن در این مختصر نمی گنجد).
🔹۵-حال که فریادهای خیرخواهان به جایی نمیرسد، حال که تعدادی از افراد کمبهره از علم بر کرسی خطابه نشستهاند ، حال که تقاضای افراد دلسوز از متصدیان محترم هیئتها عملی نمیشود، حال که عدهای مصرند که عملا( و لو بدون قصد) موجب وهن دین شوند، بر شما مردم فهیم و متدین است که این گونه مطالب سست و بیپایه را به حساب دین عقلانی و متین نگذارید.
@namehayehawzavi
✔️محمد عندلیب همدانی🔻
🔹۱-بارها صحبتهای برخی روحانیون را در باب معجزات معصومین( علیهم السلام) در فضای مجازی و...مشاهده کردهایم ، صحبتهایی که معمولا بدون رعایت قواعد فنی نقل حدیث و گفتارهایی که فاقد قوانین بلاغی است. این طلبهٔ کوچک بارها از کیفیت کنونی وعظ و خطابه انتقاد کرده و از بزرگان حوزه استمداد جستهام ، الان هم متواضعانه عرض میکنم اگر فکری جدی و تصمیمی حکیمانه و قاطع در این باره گرفته نشود، وضع از آنچه کههست بدتر خواهد شد.
🔹۲-اصل وجود کرامت و اعجاز برای معصومین ( علیهم السلام) مسلم است و قابل انکار نیست، اما مهم این است که چه کرامتی، از چه منبعی، با چه سندی، در چه مجلسی، و کدام مخاطبی و با چه توضیح و بیانی گفته شود. اینهاست که سوگوارانه رعایت نمیشود و موجب تمسخر و حتی بیزاری مردم از مکتب و مذهب شده است. برخی کتابهایی که اینان از آن کتاب ها نقل میکنند اساسا قابل اعتماد نیستند، و یا اگر هماصل منبع معتبر باشد، خود روایت از سند معتبری برخوردار نیست...
🔹۳- باید توجه داشت که در نقل معجزات حتی نمیتوان به صرف خبر واحد صحیح هم اعتماد کرد تا چه رسد به اخبار ضعیف، چون: اولا/کذابان و غالیان در موضوع معجزات دروغ پردازیهای زیادی داشتهاند، و چه بسا سندسازی همکرده باشند. ثانیا/ مهمترین دلیل اعتبار خبر واحد، سیرهٔ عقلاست و عقلا در امر مهم و نیز گزارش هایی که مطلبی خارق العاده را بیان کند به زودی نمیپذیرند و به صرف خبر واحد و لو صحیح السند ( منهای شواهد و قرائن صدق ) اکتفا نمیکنند بلکه باید گزارشهای معجزات موجب قطع و یا حداقل علم عادی{= اطمینان } باشد.
🔹۴-با توجه به سخن فوق روشن میشود که نقل معجزات از مثل کتاب بحارالانوار و حتی کتاب کافی بدون رعایت دقیق ضوابط فنی و نقادی کارشناسانهٔ منبع اولیه، بررسی سند و متن، ابدا قابل قبول نیست. ( البته باید بین روایت ضعیف و روایت جعلی تفاوت گذاشت که توضیح آن در این مختصر نمی گنجد).
🔹۵-حال که فریادهای خیرخواهان به جایی نمیرسد، حال که تعدادی از افراد کمبهره از علم بر کرسی خطابه نشستهاند ، حال که تقاضای افراد دلسوز از متصدیان محترم هیئتها عملی نمیشود، حال که عدهای مصرند که عملا( و لو بدون قصد) موجب وهن دین شوند، بر شما مردم فهیم و متدین است که این گونه مطالب سست و بیپایه را به حساب دین عقلانی و متین نگذارید.
@namehayehawzavi
⚡️آیا روحانیان حق معلمی ندارند؟
✔️مجید مرادی🔻
🔹در نظام آموزش و پرورش دوره پهلوی ورود روحانیان به پیشه معلمی نه تنها ممنوع نبود که حتی مورد توجه و تشویق هم بود و به رغم منع برخی مراجع، بسیاری از علمای حوزه مانند دکتر بهشتی و دکتر باهنر و دکتر گلزاده غفوری در تهران و قم هم معلمی کردهاند و هم مدیریت مدرسه و کسی نگران نشد و سروصدا ایجاد نکرد. زیرا اینها نه به خاطر لباسشان بلکه به خاطر دانش و مهارت معلمیشان وارد آموزش و پرورش شدند و درسهایی مانند زبان عربی و زبان انگلیسی و دینی و ادبیات و مانند آن را که در آنها تخصص داشتند تدریس می کردند. در شهر ما لنگرود روحانیانی فاضل و خوشرو و خوش سخن که در نجف و قم درس خوانده بود معلم عربی و فلسفه و دینی بودند و دانشآموزان با شوق پای درسشان مینشستند و خارج از وقت تحصیل هم به آنها مراجعه می کردند. امروزه اما طلاب فراوانی داریم که در مواد فیزیک و شیمی و جبر و ریاضیات شایستگی معلمی را در بالاترین سطح دارند.
🔹بنابراین نمیتوان یک روحانی را به دلیل روحانی بودنش از معلمی محروم کرد چنان که روحانیان مسیحی هم معلمی میکنند اما اگر بنا باشد که طلابی که توانایی لازم را ندارند تنها به دلیل ملبس بودن به لباس روحانیت و برای اهداف سیاسی یا عقیدتی وارد آموزش و پرورش شوند بیتردید نه تنها نتیجه مثبتی را نخواهند گرفت که مایه تمسخر روحانیت و دین گریزی بیشتر میشوند.
🔹اگر روحانی فیزیکدانی درس فیزیک بگوید و در کارش موفق باشد کسی احساس نگرانی نخواهد کرد اما اگر برای اهداف ایدئولوژیک دهها هزار روحانی را وارد مدارس کنیم قطعا نتیجه معکوس خواهیم گرفت چنان که در چهل سال اخیر نتیجه این همه آموزشهای پرحجم دینی و عقیدتی کاملا منفی بوده است. مشکل ملت با دین نیست زیرا همین آموزش دینی را در عهد پهلوی کسانی مانند دکتر بهشتی و دکتر باهنر و دکتر گلزاده غفوری و سیدرضا برقعی تالیف میکردند و به قاعده و درست و متناسب حال و سطح دانش آموزان می نوشتند و نفرت ایجاد نمیکرد. اما تالیف کنندگان کتابهای درسی بعد از انقلاب انتظار دارند در هر کتاب دینی هر پایه تحصیلی تمام مطالبی که برای مسلمان و شیعه کردن یک کافر حربی لازم است به او گفته شود باید در مغز دانشآموز مته شود و همین است که دانش آموز احساس می کند این برهان علیت و نظم و فطرت و ... هر سال روی مخش راه میرود. نگذارید احساس کند غیر از آن متون، روحانیای در مدرسه هست که هر ساعت روی مخش راه میرود و دائما برای او نصیحت دارد. از این واضحتر؟!
@namehayehawzavi
✔️مجید مرادی🔻
🔹در نظام آموزش و پرورش دوره پهلوی ورود روحانیان به پیشه معلمی نه تنها ممنوع نبود که حتی مورد توجه و تشویق هم بود و به رغم منع برخی مراجع، بسیاری از علمای حوزه مانند دکتر بهشتی و دکتر باهنر و دکتر گلزاده غفوری در تهران و قم هم معلمی کردهاند و هم مدیریت مدرسه و کسی نگران نشد و سروصدا ایجاد نکرد. زیرا اینها نه به خاطر لباسشان بلکه به خاطر دانش و مهارت معلمیشان وارد آموزش و پرورش شدند و درسهایی مانند زبان عربی و زبان انگلیسی و دینی و ادبیات و مانند آن را که در آنها تخصص داشتند تدریس می کردند. در شهر ما لنگرود روحانیانی فاضل و خوشرو و خوش سخن که در نجف و قم درس خوانده بود معلم عربی و فلسفه و دینی بودند و دانشآموزان با شوق پای درسشان مینشستند و خارج از وقت تحصیل هم به آنها مراجعه می کردند. امروزه اما طلاب فراوانی داریم که در مواد فیزیک و شیمی و جبر و ریاضیات شایستگی معلمی را در بالاترین سطح دارند.
🔹بنابراین نمیتوان یک روحانی را به دلیل روحانی بودنش از معلمی محروم کرد چنان که روحانیان مسیحی هم معلمی میکنند اما اگر بنا باشد که طلابی که توانایی لازم را ندارند تنها به دلیل ملبس بودن به لباس روحانیت و برای اهداف سیاسی یا عقیدتی وارد آموزش و پرورش شوند بیتردید نه تنها نتیجه مثبتی را نخواهند گرفت که مایه تمسخر روحانیت و دین گریزی بیشتر میشوند.
🔹اگر روحانی فیزیکدانی درس فیزیک بگوید و در کارش موفق باشد کسی احساس نگرانی نخواهد کرد اما اگر برای اهداف ایدئولوژیک دهها هزار روحانی را وارد مدارس کنیم قطعا نتیجه معکوس خواهیم گرفت چنان که در چهل سال اخیر نتیجه این همه آموزشهای پرحجم دینی و عقیدتی کاملا منفی بوده است. مشکل ملت با دین نیست زیرا همین آموزش دینی را در عهد پهلوی کسانی مانند دکتر بهشتی و دکتر باهنر و دکتر گلزاده غفوری و سیدرضا برقعی تالیف میکردند و به قاعده و درست و متناسب حال و سطح دانش آموزان می نوشتند و نفرت ایجاد نمیکرد. اما تالیف کنندگان کتابهای درسی بعد از انقلاب انتظار دارند در هر کتاب دینی هر پایه تحصیلی تمام مطالبی که برای مسلمان و شیعه کردن یک کافر حربی لازم است به او گفته شود باید در مغز دانشآموز مته شود و همین است که دانش آموز احساس می کند این برهان علیت و نظم و فطرت و ... هر سال روی مخش راه میرود. نگذارید احساس کند غیر از آن متون، روحانیای در مدرسه هست که هر ساعت روی مخش راه میرود و دائما برای او نصیحت دارد. از این واضحتر؟!
@namehayehawzavi
⚡️در حال نزدیک شدن به جامعه سکولار هستیم
⚡️روحانیت مقبولیت خود را از دست داده است
✔️تقی آزاد ارمکی در گفتگو با دیدهبان ایران🔻
🔹مشکلات اجتماعی در ایران به شکل آسیبگونهاش انباشته شده است. ما در هر عرصهای که قرار داریم، آن عرصه دچار آسیب شده است. مثلاً در دانشگاه مشکل علم وجود دارد یا در حوزه امنیت و نیروی انتظامی شاهد یک بی نظمی بی سابقه و بزرگی هستیم، در صنعت و انرژی هم به همین صورت مشکل آلودگی انرژی داریم، از سویی دیگر نابرابری فراوانی را در جامعه شاهد هستیم. به نظر بنده جامعه به سمت یک شرایط ویژه و استثنایی پیش میرود یعنی بدین صورت که مشکلات اجتماعی جنبه بحرانی به خود گرفته اند. مشکل این است که همه این مشکلات بر روی هم انباشته شده و شرایط را به سمت سختی پیش میبرد.
🔹انباشته شدن فقر، خودکشی، آلودگی هوا، مشکلات معیشتی و اقتصادی و صدها مشکل دیگر باعث شکلگیری یک جامعه «قراضه» میشود. جامعهای که هیچکدام از کارهایش یک قدم هم به جلو نمیرود و هیچ چیزی در این کشور رو به بهبودی حرکت نمیکند. تنها اتفاقی که در کشور در حال افتادن است این است که هیچکس هیچ اعتراضی نسبت به وضع موجود از خود نشان نمیدهد. رسانهها تعطیل شده و همهی جانبه و یکسو کار میکنند، در مجلس، دولت، قوه قضاییه ودانشگاه هیچ صدایی شنیده نمیشود؛ این یک اتفاق عجیب و خطرناک است.
🔹اینکه وضعیت همه افراد جامعه بد شده میتواند یک چیزهای دیگری را به ما نشان دهد، این روند در جامعه میتواند نشاندهنده، نوعی اعتراض مردم باشد که از ارزشهای متعالیاش فاصله گرفته است. هنوز ما به مرحله رسیدن به جامعه سکولار نرسیدهایم اما در حال نزدیک شدن به جامعه سکولار هستیم. زنگ خطر نزدیک شدن جامعه ایرانی به سکولار به صدا در آمده و ممکن است در این مرحله اقدامات خطرناکی صورت گیرد.
🔹جامعه ما نسبتاً در حال نزدیک شدن به سمت بحرانی شدن است. چرا میگویم بحرانی؟ چون وضعیت حال حاضر جامعه ما مثل آتش زیر خاکستر است یعنی در حال حاضر با وجود این همه مشکلات هیچکس هیچ اعتراضی از خود نشان نمیدهد، هیچکس هیچ حرفی نمیزند؛ این خطرناک است و این سکوت ممکن است با وزش یک باد آتش آن شعلهور شده و اتفاقات بزرگی در کشور رقم بزند.
🔹برخی مسئولان دولتی ما صبح تا شب در حال ترویج ادبیات دینی هستند. از طرفی هر چیزی که زیاد گفته شود، واکنش عکس و افراطی به خودش میگیرد. جامعه ما دچار یک دلزدگی دینی شدهاند. یکی از اشتباهات جمهوری اسلامی این بود که از همان آغاز حکومتاش تا به الان شروع به گزینش و آموزش دینی به مردم کرد. همین مردم بودند که انقلاب کردند، گروهی که از بیرون نیامدند انقلاب کنند یعنی چی به آنها آموزش دینی میدهید! رسانهها صبح تا شب مشغول دادن آموزش دینی به مردمی است که خودشان انقلاب دینی کردند! این روند بسیار توهین آمیز است. به همین دلیل است که جامعه روحانیت و دینداران در جامعه ما مشروعیت و مقبولیت خود را از دست داده است. در حال حاضر در جامعه ما دین به شدت مورد انتقاد قرار گرفته شما همین الان به فضای مجازیمان نگاه کنید؛ پر از نقد و به سخره گرفتن دین و دینداران است! ریشه بی دینی جامعه ما به دلیل عملکرد برخی مسئولان و حکومت دینی است.
🔹جامعه دیگر چگونه اعتراض کند؟ اعتراض یعنی مردم به سمت مواد مخدر و مشروبات الکلی میروند. هر کاری که برخی در حاکمیت میگویند، مخالف آن را انجام میدهد! جامعه آن کاری را انجام میدهد که به صلاحش نیست؛ مثل یک بیماری که لج میکند و کارهایی را انجام میدهد که برای سلامتی اش مضر است اما اگر این بیمار را به دست یک پزشک بدهند، قطعاً شرایطش رو به بهبودی حرکت میکند. راهحل بازگشت جامعه این است که کسانیکه معضلات را میشناسند، حکومت کنند. اولین تجویز برای بهبودی وضعیت جامعه این است که باید به جامعه مردم احترام گذاشت، باید دولت و مسئولان با جامعه گفتوگو فرهنگی و مدنی کرد نه گفتوگوی سیاسی و دستوری! باید جامعه را به رسمیت بشناسند.
@namehayehawzavi
⚡️روحانیت مقبولیت خود را از دست داده است
✔️تقی آزاد ارمکی در گفتگو با دیدهبان ایران🔻
🔹مشکلات اجتماعی در ایران به شکل آسیبگونهاش انباشته شده است. ما در هر عرصهای که قرار داریم، آن عرصه دچار آسیب شده است. مثلاً در دانشگاه مشکل علم وجود دارد یا در حوزه امنیت و نیروی انتظامی شاهد یک بی نظمی بی سابقه و بزرگی هستیم، در صنعت و انرژی هم به همین صورت مشکل آلودگی انرژی داریم، از سویی دیگر نابرابری فراوانی را در جامعه شاهد هستیم. به نظر بنده جامعه به سمت یک شرایط ویژه و استثنایی پیش میرود یعنی بدین صورت که مشکلات اجتماعی جنبه بحرانی به خود گرفته اند. مشکل این است که همه این مشکلات بر روی هم انباشته شده و شرایط را به سمت سختی پیش میبرد.
🔹انباشته شدن فقر، خودکشی، آلودگی هوا، مشکلات معیشتی و اقتصادی و صدها مشکل دیگر باعث شکلگیری یک جامعه «قراضه» میشود. جامعهای که هیچکدام از کارهایش یک قدم هم به جلو نمیرود و هیچ چیزی در این کشور رو به بهبودی حرکت نمیکند. تنها اتفاقی که در کشور در حال افتادن است این است که هیچکس هیچ اعتراضی نسبت به وضع موجود از خود نشان نمیدهد. رسانهها تعطیل شده و همهی جانبه و یکسو کار میکنند، در مجلس، دولت، قوه قضاییه ودانشگاه هیچ صدایی شنیده نمیشود؛ این یک اتفاق عجیب و خطرناک است.
🔹اینکه وضعیت همه افراد جامعه بد شده میتواند یک چیزهای دیگری را به ما نشان دهد، این روند در جامعه میتواند نشاندهنده، نوعی اعتراض مردم باشد که از ارزشهای متعالیاش فاصله گرفته است. هنوز ما به مرحله رسیدن به جامعه سکولار نرسیدهایم اما در حال نزدیک شدن به جامعه سکولار هستیم. زنگ خطر نزدیک شدن جامعه ایرانی به سکولار به صدا در آمده و ممکن است در این مرحله اقدامات خطرناکی صورت گیرد.
🔹جامعه ما نسبتاً در حال نزدیک شدن به سمت بحرانی شدن است. چرا میگویم بحرانی؟ چون وضعیت حال حاضر جامعه ما مثل آتش زیر خاکستر است یعنی در حال حاضر با وجود این همه مشکلات هیچکس هیچ اعتراضی از خود نشان نمیدهد، هیچکس هیچ حرفی نمیزند؛ این خطرناک است و این سکوت ممکن است با وزش یک باد آتش آن شعلهور شده و اتفاقات بزرگی در کشور رقم بزند.
🔹برخی مسئولان دولتی ما صبح تا شب در حال ترویج ادبیات دینی هستند. از طرفی هر چیزی که زیاد گفته شود، واکنش عکس و افراطی به خودش میگیرد. جامعه ما دچار یک دلزدگی دینی شدهاند. یکی از اشتباهات جمهوری اسلامی این بود که از همان آغاز حکومتاش تا به الان شروع به گزینش و آموزش دینی به مردم کرد. همین مردم بودند که انقلاب کردند، گروهی که از بیرون نیامدند انقلاب کنند یعنی چی به آنها آموزش دینی میدهید! رسانهها صبح تا شب مشغول دادن آموزش دینی به مردمی است که خودشان انقلاب دینی کردند! این روند بسیار توهین آمیز است. به همین دلیل است که جامعه روحانیت و دینداران در جامعه ما مشروعیت و مقبولیت خود را از دست داده است. در حال حاضر در جامعه ما دین به شدت مورد انتقاد قرار گرفته شما همین الان به فضای مجازیمان نگاه کنید؛ پر از نقد و به سخره گرفتن دین و دینداران است! ریشه بی دینی جامعه ما به دلیل عملکرد برخی مسئولان و حکومت دینی است.
🔹جامعه دیگر چگونه اعتراض کند؟ اعتراض یعنی مردم به سمت مواد مخدر و مشروبات الکلی میروند. هر کاری که برخی در حاکمیت میگویند، مخالف آن را انجام میدهد! جامعه آن کاری را انجام میدهد که به صلاحش نیست؛ مثل یک بیماری که لج میکند و کارهایی را انجام میدهد که برای سلامتی اش مضر است اما اگر این بیمار را به دست یک پزشک بدهند، قطعاً شرایطش رو به بهبودی حرکت میکند. راهحل بازگشت جامعه این است که کسانیکه معضلات را میشناسند، حکومت کنند. اولین تجویز برای بهبودی وضعیت جامعه این است که باید به جامعه مردم احترام گذاشت، باید دولت و مسئولان با جامعه گفتوگو فرهنگی و مدنی کرد نه گفتوگوی سیاسی و دستوری! باید جامعه را به رسمیت بشناسند.
@namehayehawzavi
🔺نشست سوم از بستهٔ دوم برنامههای انجمن علمی دینپژوهی ایران:
🔹چارلز تیلور
استاد دانشگاه مک گیل
🔹 The meaning-conferring role of religion in a secular age
(نقش معنابخش دين در عصر سكولار)
🔹یکشنبه ۱۰ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۱۸ تا ۲۰
🔗 لینک ورود به جلسه:
https://www.skyroom.online/ch/mmfallah/iars
@namehayehawzavi
🔹چارلز تیلور
استاد دانشگاه مک گیل
🔹 The meaning-conferring role of religion in a secular age
(نقش معنابخش دين در عصر سكولار)
🔹یکشنبه ۱۰ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۱۸ تا ۲۰
🔗 لینک ورود به جلسه:
https://www.skyroom.online/ch/mmfallah/iars
@namehayehawzavi
⚡️اساتید و پژوهشگران حوزه نباید ابزار توجیهگر تصمیمات حکومتی باشند
⚡️تلاش نهادهای حکومتی برای مدیریت بر ارکان حوزه موجب توقف روند پیشرفت تفکر اسلامی خواهد شد
✔️سیدجواد ورعی در گفتگو با شفقنا🔻
🔹نباید از نوآوری و طرح نظرات جدید واهمه داشت. حوزه های علمیه در طول تاریخ همواره مهد نوآوری بوده، کافی است انسان مروری بر سیر تحولاتی که در تاریخ فکر و اندیشه اسلامی در زمینه های فلسفی، کلامی، فقهی و … افتاده، نظر کند. به تعبیر استاد شهید مطهری طرح آزادانه سئوال، شبهه و حرف نو نه تنها برای تفکر اسلامی ضرر نداشته، بلکه موجب رشد و پیشرفت بوده است. نباید طرح سخن نو در رشته های مختلف در حوزههای علمیه با برخورد منفی روبرو شود تا افراد جرأت نکنند افکار و نظرات جدید خود را عرضه کنند. نقد و بررسی علمی بهترین راه برای پالایش نظرات و افکار نو است.
🔹اخیراً که جمعی از دوستان برای آشنایی با موضوع «جمعیت» از زوایای مختلف به سراغ بعضی از متخصصان این رشته رفته و از ایشان دعوت کردند تا بحثی را در جمع تعدادی از اساتید حوزه مطرح کنند، آنان از اینکه از حوزه تعدادی از اساتید به سراغشان رفته اند تا با این موضوع از زبان متخصصان فن آشنا شوند، اظهار شگفتی و البته خشنودی کرده بودند. این مسئله نشانه آن است که حوزه و روحانیت برای آشنایی با موضوعاتی که امروزه یک رشته تخصصی است، کمتر به سراغ متخصصان می رود؛ کسانی هم که میروند بر اساس تشخیص فردی خود اقدام می کنند، در حالی که دعوت از متخصصان رشته های مختلف که می تواند به رشد فقه و صدور فتاوای کارآمد و متناسب با نیازهای جامعه بیانجامد، باید یک روند عادی و جاری باشد، نه استثناء.
🔹بخشهای مختلف حکومتی که به نظرات فقهی نیاز دارند، نیازها و مشکلات خود را به حوزه عرضه کنند تا آنان در فضایی کاملا آزاد به تحقیق پرداخته و پاسخ دهند. نباید قبل از تحقیق، پاسخ مشخص و معینی را انتظار داشت. به عبارت دیگر، نباید «پژوهش سفارشی» جایگزین «پژوهش واقعی» شود. چنان که باید به نتیجه پژوهش توسط متخصصان فن در هر زمینه ملتزم بود، نباید نتایج پژوهشها بایگانی شود و سیاست-گذاران، برنامه ریزان، قانونگذاران و مدیران جامعه راه خود را بروند. البته این بخش از مسئله به مسئولان و مدیران جامعه برمی گردد. آنچه به حوزه و روحانیت مربوط میشود، پایبندی به الزامات پژوهش مستقل و آزاد، و تن ندادن به پژوهش سفارشی است. این که بخشی از حکومت تصمیمی بگیرد، سپس از اساتید و پژوهشگران حوزه انتظار تئوریزه کردن آن را داشته باشد، مناسب نیست. چنین پژوهشهایی قادر به حل مشکلات جامعه نخواهد بود.
🔹حوزه باید در همه مراحل پذیرش طلبه، تأسیس مدارس، تدریس، تربیت محقق و استاد و مانند آن، تا مرحله مرجعیت مستقل باشد. طبیعی است که حوزه نمی تواند نسبت به حکومت دینی که بمنزله فرزند اوست، بی تفاوت باشد. به نیازها و مشکلات حکومت دینی اهمیت ندهد و برای حل آنها تلاش نکند. چنانکه نمی تواند نسبت به سلامت و کارآمدی آن حساس نباشد. موفقیت حکومت، موفقیت حوزه و روحانیت و تفکر اسلامی است و ناکامی و ناکارآمدی آن به حوزه و روحانیت و تفکر اسلامی سرایت میکند.
🔹دخالت نهادهای حکومتی در امور تخصصی حوزه و تلاش برای مدیریت بر ارکان حوزه و روحانیت، از یک سو، موجب توقف روند رشد و پیشرفت تفکر اسلامی در رشته های مختلف خواهد شد؛ و از سوی دیگر، نهاد کهن و قدرتمند حوزه را که می¬تواند در مواقع لزوم از انحراف حکومت جلوگیری کند، از انجام وظیفه ذاتی خود باز بدارد؛ و از سوی سوم، به رابطه وثیق و دیرین حوزه و روحانیت با مردم آسیب بزند. امام خمینی، رهبر فقید انقلاب اسلامی و سایر بزرگان همواره بر حفظ استقلال حوزه تأکید داشتند.
@namehayehawzavi
⚡️تلاش نهادهای حکومتی برای مدیریت بر ارکان حوزه موجب توقف روند پیشرفت تفکر اسلامی خواهد شد
✔️سیدجواد ورعی در گفتگو با شفقنا🔻
🔹نباید از نوآوری و طرح نظرات جدید واهمه داشت. حوزه های علمیه در طول تاریخ همواره مهد نوآوری بوده، کافی است انسان مروری بر سیر تحولاتی که در تاریخ فکر و اندیشه اسلامی در زمینه های فلسفی، کلامی، فقهی و … افتاده، نظر کند. به تعبیر استاد شهید مطهری طرح آزادانه سئوال، شبهه و حرف نو نه تنها برای تفکر اسلامی ضرر نداشته، بلکه موجب رشد و پیشرفت بوده است. نباید طرح سخن نو در رشته های مختلف در حوزههای علمیه با برخورد منفی روبرو شود تا افراد جرأت نکنند افکار و نظرات جدید خود را عرضه کنند. نقد و بررسی علمی بهترین راه برای پالایش نظرات و افکار نو است.
🔹اخیراً که جمعی از دوستان برای آشنایی با موضوع «جمعیت» از زوایای مختلف به سراغ بعضی از متخصصان این رشته رفته و از ایشان دعوت کردند تا بحثی را در جمع تعدادی از اساتید حوزه مطرح کنند، آنان از اینکه از حوزه تعدادی از اساتید به سراغشان رفته اند تا با این موضوع از زبان متخصصان فن آشنا شوند، اظهار شگفتی و البته خشنودی کرده بودند. این مسئله نشانه آن است که حوزه و روحانیت برای آشنایی با موضوعاتی که امروزه یک رشته تخصصی است، کمتر به سراغ متخصصان می رود؛ کسانی هم که میروند بر اساس تشخیص فردی خود اقدام می کنند، در حالی که دعوت از متخصصان رشته های مختلف که می تواند به رشد فقه و صدور فتاوای کارآمد و متناسب با نیازهای جامعه بیانجامد، باید یک روند عادی و جاری باشد، نه استثناء.
🔹بخشهای مختلف حکومتی که به نظرات فقهی نیاز دارند، نیازها و مشکلات خود را به حوزه عرضه کنند تا آنان در فضایی کاملا آزاد به تحقیق پرداخته و پاسخ دهند. نباید قبل از تحقیق، پاسخ مشخص و معینی را انتظار داشت. به عبارت دیگر، نباید «پژوهش سفارشی» جایگزین «پژوهش واقعی» شود. چنان که باید به نتیجه پژوهش توسط متخصصان فن در هر زمینه ملتزم بود، نباید نتایج پژوهشها بایگانی شود و سیاست-گذاران، برنامه ریزان، قانونگذاران و مدیران جامعه راه خود را بروند. البته این بخش از مسئله به مسئولان و مدیران جامعه برمی گردد. آنچه به حوزه و روحانیت مربوط میشود، پایبندی به الزامات پژوهش مستقل و آزاد، و تن ندادن به پژوهش سفارشی است. این که بخشی از حکومت تصمیمی بگیرد، سپس از اساتید و پژوهشگران حوزه انتظار تئوریزه کردن آن را داشته باشد، مناسب نیست. چنین پژوهشهایی قادر به حل مشکلات جامعه نخواهد بود.
🔹حوزه باید در همه مراحل پذیرش طلبه، تأسیس مدارس، تدریس، تربیت محقق و استاد و مانند آن، تا مرحله مرجعیت مستقل باشد. طبیعی است که حوزه نمی تواند نسبت به حکومت دینی که بمنزله فرزند اوست، بی تفاوت باشد. به نیازها و مشکلات حکومت دینی اهمیت ندهد و برای حل آنها تلاش نکند. چنانکه نمی تواند نسبت به سلامت و کارآمدی آن حساس نباشد. موفقیت حکومت، موفقیت حوزه و روحانیت و تفکر اسلامی است و ناکامی و ناکارآمدی آن به حوزه و روحانیت و تفکر اسلامی سرایت میکند.
🔹دخالت نهادهای حکومتی در امور تخصصی حوزه و تلاش برای مدیریت بر ارکان حوزه و روحانیت، از یک سو، موجب توقف روند رشد و پیشرفت تفکر اسلامی در رشته های مختلف خواهد شد؛ و از سوی دیگر، نهاد کهن و قدرتمند حوزه را که می¬تواند در مواقع لزوم از انحراف حکومت جلوگیری کند، از انجام وظیفه ذاتی خود باز بدارد؛ و از سوی سوم، به رابطه وثیق و دیرین حوزه و روحانیت با مردم آسیب بزند. امام خمینی، رهبر فقید انقلاب اسلامی و سایر بزرگان همواره بر حفظ استقلال حوزه تأکید داشتند.
@namehayehawzavi
⚡️بعضی از حوزویان ارزش کار خود را کم میگیرند
✔️مرتضی آقاتهرانی رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس🔻
🔹بنده 5 تخصص در حوزه دارم و چندین مدرک تحصیلی از دانشگاههای خارجی دارم که تخصصهای حوزوی اصلا قابل مقایسه با مدارک دانشگاهی نیست اما برخی حوزویان را کم می گیرند؛ نباید انکار کنیم که بعضی از حوزویان ارزش کار خود را کم می گیرند.
🔹ورود در عرصه طلبگی و تفقه در دین یک امر الهی است و نباید این مهم را کم بگیریم؛ اگر طلبهای به مباحث علوم انسانی ورود کند از عهده کار به خوبی بر میآید و این امر را شاگردان بورسیه شده آیتالله مصباح تصدیق کردند چون دانشگاههای خارجی را دیدند.
🔹دیگران هیچ خود را در بوق میکنند اما ما داراییهای خودمان را اظهار نمیکنیم؛ درست است که در حوزه برای خدا کار می کنیم اما همین که بگوییم چکار می کنیم وظیفه است و کار رسانه ای ضرورتی اجتناب ناپذیر دارد؛ اگر خدایی نکرده امام و رهبری از این انقلاب حذف شوند بنده یقین دارم که مسؤولین نمیتوانند یک هفته نظام را نگه دارند/رسا/.
@namehayehawzavi
✔️مرتضی آقاتهرانی رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس🔻
🔹بنده 5 تخصص در حوزه دارم و چندین مدرک تحصیلی از دانشگاههای خارجی دارم که تخصصهای حوزوی اصلا قابل مقایسه با مدارک دانشگاهی نیست اما برخی حوزویان را کم می گیرند؛ نباید انکار کنیم که بعضی از حوزویان ارزش کار خود را کم می گیرند.
🔹ورود در عرصه طلبگی و تفقه در دین یک امر الهی است و نباید این مهم را کم بگیریم؛ اگر طلبهای به مباحث علوم انسانی ورود کند از عهده کار به خوبی بر میآید و این امر را شاگردان بورسیه شده آیتالله مصباح تصدیق کردند چون دانشگاههای خارجی را دیدند.
🔹دیگران هیچ خود را در بوق میکنند اما ما داراییهای خودمان را اظهار نمیکنیم؛ درست است که در حوزه برای خدا کار می کنیم اما همین که بگوییم چکار می کنیم وظیفه است و کار رسانه ای ضرورتی اجتناب ناپذیر دارد؛ اگر خدایی نکرده امام و رهبری از این انقلاب حذف شوند بنده یقین دارم که مسؤولین نمیتوانند یک هفته نظام را نگه دارند/رسا/.
@namehayehawzavi
بسم الله الرحمن الرحیم
الذین تتوفیهم الملائکه طیبین یقولون سلام علیکم ادخلوا الجنه بما کنتم تعملون.
ساعاتی قبل قلب تپنده مرجعی بیدار و مدافع غیور حریم اهل بیت عصمت و طهارت، علیهم السلام، و زبان گویای دفاع از حق واحکام الهی و خادم دلباخته آستان ملائک پاسبان حضرت ولی الله الاعظم، ارواح العالمین له الفداء، زعیم حوزه های علمیه، حضرت آیتالله العظمی صافی گلپایگانی، قدس سره الشریف، از حرکت باز ایستاد و روح بلند و بی قرارش که مشتاق لقای پروردگار بود، کالبد تن را شکست و به ملکوت اعلی پیوست.
کارنامه پرافتخار این مرجع عالیقدر، مشحون از نُصح و خیرخواهی برای کیان اسلام و تشیّع و دلسوزی برای همه بندگان خدا بود.
ضمن عرض تسلیت این ضایعه جبران ناپذیر به پیشگاه مقدس مولا و محبوبش،حضرت بقيت الله الاعظم، عجل الله تعالی فرجه الشریف، و حوزه های مبارکه علمیه و مردم شریف ایران و دوستداران مرجعیت در همه نقاط جهان، به اطلاع میرساند مراسم تشییع و تدفین پیکر مطهر ایشان،متعاقبا اعلام خواهد گردید.
دفتر حضرت آیتالله العظمی صافی گلپایگانی رضوان الله علیه
@namehayehawzavi
الذین تتوفیهم الملائکه طیبین یقولون سلام علیکم ادخلوا الجنه بما کنتم تعملون.
ساعاتی قبل قلب تپنده مرجعی بیدار و مدافع غیور حریم اهل بیت عصمت و طهارت، علیهم السلام، و زبان گویای دفاع از حق واحکام الهی و خادم دلباخته آستان ملائک پاسبان حضرت ولی الله الاعظم، ارواح العالمین له الفداء، زعیم حوزه های علمیه، حضرت آیتالله العظمی صافی گلپایگانی، قدس سره الشریف، از حرکت باز ایستاد و روح بلند و بی قرارش که مشتاق لقای پروردگار بود، کالبد تن را شکست و به ملکوت اعلی پیوست.
کارنامه پرافتخار این مرجع عالیقدر، مشحون از نُصح و خیرخواهی برای کیان اسلام و تشیّع و دلسوزی برای همه بندگان خدا بود.
ضمن عرض تسلیت این ضایعه جبران ناپذیر به پیشگاه مقدس مولا و محبوبش،حضرت بقيت الله الاعظم، عجل الله تعالی فرجه الشریف، و حوزه های مبارکه علمیه و مردم شریف ایران و دوستداران مرجعیت در همه نقاط جهان، به اطلاع میرساند مراسم تشییع و تدفین پیکر مطهر ایشان،متعاقبا اعلام خواهد گردید.
دفتر حضرت آیتالله العظمی صافی گلپایگانی رضوان الله علیه
@namehayehawzavi
⚡️گروههای فشار در حوزه علمیه نهادها و شخصیتها را مجبور به خودسانسوری میکنند
⚡️هنوز باید پاسخگو باشم چرا مراسم وفات هاشمی رفسنجانی در سالن دفتر تبلیغات برگزار شده است
✔️احمد واعظی رئیس دفتر تبلیغات اسلامی در گفتوگو با شفقنا🔻
🔹در مساله آزاد اندیشی و تضارب آراء در حوزه به نظرم باید دو فضا را از یکدیگر تفکیک کنیم. اول، فضای غیر رسمی مثل فضای مجازی و گروه های اجتماعی یا سایر فضاهایی که امروز به مدد رشد تکنولوژی ایجاد شده است؛ این فضا نسبت به گذشته بازتر شده است، افراد با نظرات و نگرش های مختلف عضو گروه های اجتماعی می شوند و با یکدیگر تضارب آراء دارند؛ تندترین اظهارنظرها نسبت به حاکمیت، سیاست، حوزه و روحانیت و دولتمردان در این فضای غیر رسمی را شاهدیم.
🔹دوم، فضای مکان ها و تریبونهای رسمی حوزه است که باید در این فضاها قضاوت کنیم آزاد اندیشی، تضارب آراء و نو اندیشی در چه وضعیتی هستند. معتقدم فضای رسمی حوزه، نسبت به گذشته تنگ تر شده و با آزادی بیان به معنای واقعی کلمه فاصله داریم. این فضا چنان بسته است که اگر یک نهادی در یک جلسه بسیار خصوصی و تخصصی چندین استاد را دعوت کند و یکی از کسانی که دعوت شده، مورد پسند عده ای نباشد، فشارها به آن مرکز بسیار می شود. ممکن است کسانی که این فشارها و هجمهها را وارد میکنند قلیل باشند، اما صدای بلندی دارند. یا حتی اگر کسان دیگری غیر از متولیان آن موسسه و مرکز مانند گروهی دانشجویی، از سخنرانی دعوت کنند و بنا بر این باشد که سخنرانی این شخص عمومی نشود، اما به هر طریقی صحبت های این سخنران پخش شود، این اتفاق را به حساب موسسه می گذارند و هجمه ها به این موسسه افزایش می یابد.
🔹در حقیقت گروههای فشاری هستند که با تنگ نظری و تصورات محدودی که دارند، نهادها را تحت فشار قرار می دهند و به نوعی یک خودسانسوری در این نهادها ایجاد کردند به گونهای که به خودشان اجازه نمیدهند، در نشستها و بحثهای تخصصی از طیف وسیعتر صاحبنظران دعوت کنند. در حقیقت نگاه های سیاسی بر نگاه های فکری سایه می اندازد و محدودیت ها را مضاعف می کند. به نمونه مصداقی دیگری در این باره اشاره می کنم؛ در اولین سالگرد وفات آیتالله هاشمی رفسنجانی عده ای در قم مراسم سالگرد برگزار کردند و در این جلسه ابعاد اخلاقی آقای هاشمی را مورد بررسی قرار دادند. مدعوین این جلسه عناصر سیاسی نبودند و سخنران اصلی مرحوم دکتر احمدی، یک رجل کاملاً علمی بودند و همچین حضرت آیتالله جوادی آملی نیز در این مراسم پیام تصویری دادند. دفتر تبلیغات برگزار کننده این مراسم نبود بلکه برگزار کنندگان، سالن دفتر تبلیغات را برای این مراسم اجاره کرده بودند. از روزی که این جلسه برگزار شده تا به امروز، بنده باید در قم پاسخگو باشم که چرا در سالن دفتر تبلیغات برای آیتالله هاشمی رفسنجانی مراسم سالگرد برگزار شد.
🔹اگر سلایق یکدیگر را تحمل نکنیم، می توانیم به سمت تمدن نوین حرکت کنیم؟! ممکن است تحلیل و نگرش افراد نسبت به برخی از شخصیت ها تفاوت داشته باشد، اگر ما در درون حوزه نتوانیم با یکدیگر گفت وگو کنیم و همدیگر را تحمل کنیم، چطور می خواهیم برای جهانیان تمدن درست کنیم؟ اساس تمدن تحمّل نسبت به صاحبان اندیشه، هنر، علم، صنعت است. وقتی تمدنی شکل می گیرد که نخبگان، صنعتگران، هنرمندان، صاحبان فکر و اندیشه آن جامعه اجازه بروز و ظهور علمی و معرفتی داشته باشند. اگر کسی واقعاً دلسوز انقلاب، رهبری و اهداف ایشان باشد و نسبت به انقلاب تعهد داشته باشد، باید متحمل دیگران بوده و رو داری نسبت به صاحبان فکر و اندیشه داشته باشد در عین حال باید فضای نقد و بررسی موشکافانه علمی، تضارب آراء، نقد عالمانه و توأم با اخلاق در حوزه ها بسیار پر رنگ شود.
🔹امروز جریانها و حرکتهایی در حوزه حضور دارند که خود را از مصادیق حوزه انقلابی می دانند و با تعریفی که از حوزه انقلابی و جریان خود دارند، غیریت سازی می کنند و دیگران را به عنوان سکولار و حوزه سکولار ذکر می کنند. میزان غیریت سازی اینان باز می گردد به اینکه از هر جریان و حوزه انقلابی چه تعریف و مفهومی دارند. در حال حاضر اگر پای صحبت برخی از انقلابیون حوزه بنشینیم، برخی، حتی برخی دیگر از جریانات انقلابی را انقلابی نمیدانند.
@namehayehawzavi
⚡️هنوز باید پاسخگو باشم چرا مراسم وفات هاشمی رفسنجانی در سالن دفتر تبلیغات برگزار شده است
✔️احمد واعظی رئیس دفتر تبلیغات اسلامی در گفتوگو با شفقنا🔻
🔹در مساله آزاد اندیشی و تضارب آراء در حوزه به نظرم باید دو فضا را از یکدیگر تفکیک کنیم. اول، فضای غیر رسمی مثل فضای مجازی و گروه های اجتماعی یا سایر فضاهایی که امروز به مدد رشد تکنولوژی ایجاد شده است؛ این فضا نسبت به گذشته بازتر شده است، افراد با نظرات و نگرش های مختلف عضو گروه های اجتماعی می شوند و با یکدیگر تضارب آراء دارند؛ تندترین اظهارنظرها نسبت به حاکمیت، سیاست، حوزه و روحانیت و دولتمردان در این فضای غیر رسمی را شاهدیم.
🔹دوم، فضای مکان ها و تریبونهای رسمی حوزه است که باید در این فضاها قضاوت کنیم آزاد اندیشی، تضارب آراء و نو اندیشی در چه وضعیتی هستند. معتقدم فضای رسمی حوزه، نسبت به گذشته تنگ تر شده و با آزادی بیان به معنای واقعی کلمه فاصله داریم. این فضا چنان بسته است که اگر یک نهادی در یک جلسه بسیار خصوصی و تخصصی چندین استاد را دعوت کند و یکی از کسانی که دعوت شده، مورد پسند عده ای نباشد، فشارها به آن مرکز بسیار می شود. ممکن است کسانی که این فشارها و هجمهها را وارد میکنند قلیل باشند، اما صدای بلندی دارند. یا حتی اگر کسان دیگری غیر از متولیان آن موسسه و مرکز مانند گروهی دانشجویی، از سخنرانی دعوت کنند و بنا بر این باشد که سخنرانی این شخص عمومی نشود، اما به هر طریقی صحبت های این سخنران پخش شود، این اتفاق را به حساب موسسه می گذارند و هجمه ها به این موسسه افزایش می یابد.
🔹در حقیقت گروههای فشاری هستند که با تنگ نظری و تصورات محدودی که دارند، نهادها را تحت فشار قرار می دهند و به نوعی یک خودسانسوری در این نهادها ایجاد کردند به گونهای که به خودشان اجازه نمیدهند، در نشستها و بحثهای تخصصی از طیف وسیعتر صاحبنظران دعوت کنند. در حقیقت نگاه های سیاسی بر نگاه های فکری سایه می اندازد و محدودیت ها را مضاعف می کند. به نمونه مصداقی دیگری در این باره اشاره می کنم؛ در اولین سالگرد وفات آیتالله هاشمی رفسنجانی عده ای در قم مراسم سالگرد برگزار کردند و در این جلسه ابعاد اخلاقی آقای هاشمی را مورد بررسی قرار دادند. مدعوین این جلسه عناصر سیاسی نبودند و سخنران اصلی مرحوم دکتر احمدی، یک رجل کاملاً علمی بودند و همچین حضرت آیتالله جوادی آملی نیز در این مراسم پیام تصویری دادند. دفتر تبلیغات برگزار کننده این مراسم نبود بلکه برگزار کنندگان، سالن دفتر تبلیغات را برای این مراسم اجاره کرده بودند. از روزی که این جلسه برگزار شده تا به امروز، بنده باید در قم پاسخگو باشم که چرا در سالن دفتر تبلیغات برای آیتالله هاشمی رفسنجانی مراسم سالگرد برگزار شد.
🔹اگر سلایق یکدیگر را تحمل نکنیم، می توانیم به سمت تمدن نوین حرکت کنیم؟! ممکن است تحلیل و نگرش افراد نسبت به برخی از شخصیت ها تفاوت داشته باشد، اگر ما در درون حوزه نتوانیم با یکدیگر گفت وگو کنیم و همدیگر را تحمل کنیم، چطور می خواهیم برای جهانیان تمدن درست کنیم؟ اساس تمدن تحمّل نسبت به صاحبان اندیشه، هنر، علم، صنعت است. وقتی تمدنی شکل می گیرد که نخبگان، صنعتگران، هنرمندان، صاحبان فکر و اندیشه آن جامعه اجازه بروز و ظهور علمی و معرفتی داشته باشند. اگر کسی واقعاً دلسوز انقلاب، رهبری و اهداف ایشان باشد و نسبت به انقلاب تعهد داشته باشد، باید متحمل دیگران بوده و رو داری نسبت به صاحبان فکر و اندیشه داشته باشد در عین حال باید فضای نقد و بررسی موشکافانه علمی، تضارب آراء، نقد عالمانه و توأم با اخلاق در حوزه ها بسیار پر رنگ شود.
🔹امروز جریانها و حرکتهایی در حوزه حضور دارند که خود را از مصادیق حوزه انقلابی می دانند و با تعریفی که از حوزه انقلابی و جریان خود دارند، غیریت سازی می کنند و دیگران را به عنوان سکولار و حوزه سکولار ذکر می کنند. میزان غیریت سازی اینان باز می گردد به اینکه از هر جریان و حوزه انقلابی چه تعریف و مفهومی دارند. در حال حاضر اگر پای صحبت برخی از انقلابیون حوزه بنشینیم، برخی، حتی برخی دیگر از جریانات انقلابی را انقلابی نمیدانند.
@namehayehawzavi
⚡️مستقل بودن حوزه بهمعنای سکولاریسم نیست
✔️سیدحسن خمینی در گفتگو با جماران🔻
🔹ممکن است به غلط تفسیر شود و بسیاری فکر کنند که استقلال حوزه به معنای سکولاریسم است؛ در حالی که استقلال حوزه یعنی حوزه تابع هر آنچه که دیگران میگویند و می خواهند نباشد و این هرگزبه معنای سکولاربودن وجدایی دین ازسیاست نیست. حوزه قبل ازانقلاب هم مستقل ازحکومت بوده ولی آیاسکولاربوده است؟! خیر. همین حوزه انقلاب کرده، همین حوزه درد دین مردم و درد جامعه مردم ودرد شرایط آن روزگار مردم را بیان کرده است.
🔹بحث استقلال حوزه اصلاً به معنای آن نیست که ما حوزهای جدای از سیاست یا بری از سیاست داشته باشیم یا حوزه اصلا کاری به هیچ چیز از مسائل اجتماعی و سیاسی نداشته باشد. حوزه مستقل حوزهای است که دردمندانه ازموضع دین درسیاست دخالت میکند ولی تابع حکومت نیست و به نظر من این همان چیزی است که امام میخواستند. امام هیچ وقت نخواستند که حوزهها مجیزگو و تابع حکومت باشند که هر چه حکومتها بگویند، آنها بله بگوید! اما این به معنای تقابل نیست.
🔹صد درصد به نفع جمهوری اسلامی است که حوزه مستقل باشد. اگر حوزه مستقل باشد و در چنین موضع مهمی هم ارشاد کند و هم از موضعِ دین دخالت عمیق در سیاست داشته باشد و حکومت را اصلاح کند، بیشتر به حکومت کمک میدهد و در این صورت اگر در جایی از کار خوب حکومت یا اصل حکومت دفاع میکند، متهم به این نمیشود که دارای منافع است. البته این مستلزم استقلال مالی هم هست که متأسفانه در سالهای اخیر، استقلال مالی حوزه ضرر دیده است.
🔹«استقلال» حوزه را شرط «انقلابی بودن» آن میدانم و معتقدم حوزه انقلابی، حوزهای مستقل است و اتفاقاً حوزهای که مستقل نباشد انقلابی نیست، بلکه وامدار است؛ اگر هر چه را به آن دیکته کنند بیان می کند و این البته شأن حوزه اصیل نیست .حوزه انقلابی و مستقل حوزه ای است که از موضع دین و با توجه به وظیفه امر به معروف و نهی از منکر نسبت به هر تخلف حساس است. حوزه انقلابی مستقل، چون مستقل است بزرگترین مدافع نظام اسلامی است و بزرگترین حامی مردم و چشم بینا و زبان گویای جامعه است و همین اثر او را در میان مردم روزافزون می کند. حوزه مستقل انقلابی در عین حالی که می داند برای این نظام چه خونها ریخته شده است ، می داند که حفظ این نظام به استقلال و آزادگی است.
@namehayehawzavi
✔️سیدحسن خمینی در گفتگو با جماران🔻
🔹ممکن است به غلط تفسیر شود و بسیاری فکر کنند که استقلال حوزه به معنای سکولاریسم است؛ در حالی که استقلال حوزه یعنی حوزه تابع هر آنچه که دیگران میگویند و می خواهند نباشد و این هرگزبه معنای سکولاربودن وجدایی دین ازسیاست نیست. حوزه قبل ازانقلاب هم مستقل ازحکومت بوده ولی آیاسکولاربوده است؟! خیر. همین حوزه انقلاب کرده، همین حوزه درد دین مردم و درد جامعه مردم ودرد شرایط آن روزگار مردم را بیان کرده است.
🔹بحث استقلال حوزه اصلاً به معنای آن نیست که ما حوزهای جدای از سیاست یا بری از سیاست داشته باشیم یا حوزه اصلا کاری به هیچ چیز از مسائل اجتماعی و سیاسی نداشته باشد. حوزه مستقل حوزهای است که دردمندانه ازموضع دین درسیاست دخالت میکند ولی تابع حکومت نیست و به نظر من این همان چیزی است که امام میخواستند. امام هیچ وقت نخواستند که حوزهها مجیزگو و تابع حکومت باشند که هر چه حکومتها بگویند، آنها بله بگوید! اما این به معنای تقابل نیست.
🔹صد درصد به نفع جمهوری اسلامی است که حوزه مستقل باشد. اگر حوزه مستقل باشد و در چنین موضع مهمی هم ارشاد کند و هم از موضعِ دین دخالت عمیق در سیاست داشته باشد و حکومت را اصلاح کند، بیشتر به حکومت کمک میدهد و در این صورت اگر در جایی از کار خوب حکومت یا اصل حکومت دفاع میکند، متهم به این نمیشود که دارای منافع است. البته این مستلزم استقلال مالی هم هست که متأسفانه در سالهای اخیر، استقلال مالی حوزه ضرر دیده است.
🔹«استقلال» حوزه را شرط «انقلابی بودن» آن میدانم و معتقدم حوزه انقلابی، حوزهای مستقل است و اتفاقاً حوزهای که مستقل نباشد انقلابی نیست، بلکه وامدار است؛ اگر هر چه را به آن دیکته کنند بیان می کند و این البته شأن حوزه اصیل نیست .حوزه انقلابی و مستقل حوزه ای است که از موضع دین و با توجه به وظیفه امر به معروف و نهی از منکر نسبت به هر تخلف حساس است. حوزه انقلابی مستقل، چون مستقل است بزرگترین مدافع نظام اسلامی است و بزرگترین حامی مردم و چشم بینا و زبان گویای جامعه است و همین اثر او را در میان مردم روزافزون می کند. حوزه مستقل انقلابی در عین حالی که می داند برای این نظام چه خونها ریخته شده است ، می داند که حفظ این نظام به استقلال و آزادگی است.
@namehayehawzavi