نقل فواید علما«ویژه طلاب علم»
429 subscribers
136 photos
25 videos
35 files
234 links
سعی بر نقل و نشر مطالب مفید و علمی می باشد

لینک اولین پست کانال
https://t.me/naghl_olama/4
Download Telegram
#خطر_شرک

الحافظ ولي الدين العراقي(ت.٨٢٦ه‍) :

الطلب من الأولياء = "أمرٌ مُنكر. فالطلب لا يكون إلا من الله تعالى "

▪️فتاوى العراقي ص ١٦٨

____

▪️امام ولی الدین عراقی-رحمه الله-فرزند حافظ عراقی که از فقهای بزرگ شافعیه می باشد استغاثه به اموات را امری منکر(حرام و یا شرک) و طلب را مخصوص الله متعال می داند.


https://t.me/naghl_olama
عید همگی مبارک...
#خطر_شرک

🔶قول الحافظ ابن حجر العسقلاني٠ [٨٥٢ هـ]

سُئل عن السيدة نفيسة... وأنَّها في هذا القبر مِنْ حين وفاتها سنة ثمان ومائتين إلى هلمَّ جرا.

فأجاب :... وأما كونها قُبِرَت إلى آخره، فهو المشهورُ، لكن ذكَرَ بعضُ أهلِ المعرفة أن خُصوصَ هذا القبر الذي يُزارُ ليس هو قبرها، لكنها دُفِنَتْ في تلك البقعة بالاتفاق، وما زال قبرُها مقصودًا بالزيارة والتبرك به، حتى اشتهر عَنْ نقل بعض العلماء أن المصريين كانوا يُسَمونَ الدعاء عندها الترياقَ المجرَّبَ! وقد غلا في ذلك بعضُ العوامِّ، = بل كلهم، حتى إن بعضهم يقع في الكفر وهو لا يشعُرُ، واللَّه المستعان ! "

▫️الجواهر والدُرر للإمام السخاوي ص ٩٤٤



👈 در این سخن امام ابن حجر بنگرید(يقع في الكفر)،یعنی افراد عوام در نزد قبر سیده نفیسه دچار کفر می‌شوند و حتی این امر را هم احساس نمی‌کنند!


https://t.me/naghl_olama
#الخطأ_في_نسبة_الآراء

1⃣بخش اول:

▪️آیا امام شافعی-رحمه الله- تارک الصلاة را کافر می داند؟▪️


همانگونه که می‌دانید آنچه مشهور است از امام شافعی-رحمه الله- این است که ایشان تارک الصلاة را کافر نمی‌داند اما هر از چند گاهی افرادی این ادعا را مطرح می کنند که این‌گونه نیست بلکه ایشان تارک الصلاة را تکفیر می‌کند و برای این مدعای خود ادله‌ای ارائه می دهند و این مسأله را نیز جزو قطعیات می‌دانند.و إن شاء الله هدف ما در این پست تنها بررسی این موضوع خواهد بود و به بررسی ادله حکم تارک الصلاة نمی‌پردازیم زیرا موضوع دیگری است.

▪️در ابتدا به بررسی ادله این مدعا می‌پردازیم سپس نکات دیگری را درباره‌ی این موضوع مطرح می‌کنیم:

🔹آنها می گویند که :

۱-در نصوص و نقول موجود از امام شافعی-رحمه الله- و شاگردانش در این باره هیچ سخنی بر عدم تکفیر تارک الصلاة وجود ندارد.

۲-بلکه نصی را از مختصر مزنی از امام شافعی-رحمه الله- می‌آورند و می گویند این خود دلیل دیگری بر این است که امام شافعی-رحمه الله- تارک الصلاة را کافر می داند و آنهم این است که:

«(قالَ الشّافِعِيُّ): يُقالُ لِمَن تَرَكَ الصَّلاةَ حَتّى يَخْرُجَ وقْتُها بِلا عُذْرٍ: لا يُصَلِّيها غَيْرُك، فَإنْ صَلَّيْت وإلّا اسْتَتَبْناك، فَإنْ تُبْت وإلّا قَتَلْناك كَما يُكَفَّرُ فَنَقُولُ إنْ آمَنت وإلّا قَتَلْناك وقَدْ قِيلَ: يُسْتَتابُ ثَلاثًا فَإنْ صَلّى فِيها وإلّا قُتِلَ وذَلِكَ حَسَنٌ - إنْ شاءَ اللَّهُ - (قالَ المُزَنِيّ): قَدْ قالَ فِي المُرْتَدِّ إنْ لَمْ يَتُبْ قُتِلَ ولَمْ يُنْتَظَرْ بِهِ ثَلاثًا لِقَوْلِ النَّبِيِّ - ﷺ -: «مَن تَرَكَ دِينَهُ فاضْرِبُوا عُنُقَهُ» وقَدْ جعِلَ تارِكُ الصَّلاةِ بِلا عُذْرٍ كَتارِكِ الإيمانِ فَلَهُ حُكْمُهُ فِي قِياسِ قَوْلِهِ؛ لِأنَّهُ عِنْدَهُ مِثْلُهُ ولا يُنْتَظَرُ بِهِ ثَلاثًا»

۳-امام طحاوی حنفی(ت.۳۲۱ه‍)-رحمه الله- که در ابتدا شافعی مذهب و شاگرد دایی خود،امام مزنی-رحمه الله- که ایشان نیز شاگرد امام شافعی-رحمه الله- بوده تکفیر تارک الصلاة را به عنوان قول امام شافعی-رحمه الله- نقل می کند،همانگونه که می‌گوید:

«...أن من ترك صَلاة مُتَعَمدا لغير عذر حَتّى خرج وقتها فَهُوَ مُرْتَد ويقتل إلّا أن يُصليها وهُوَ قَول الشّافِعِي»

▪️مختصر اختلاف العلماء▪️


ادامه دارد...
2⃣ بخش دوم:

حال توضیح اشکالات مذکور در بالا:

▫️نقد دلیل اول:

میگوییم که این سخن اشتباه است بلکه از امام شافعی نصوصی وجود دارد که ثابت می‌کند ایشان تارک الصلاة را کافر نمی دانند از جمله:

الف) در کتاب "الأم" آمده است که ایشان می‌فرمایند:

«(قالَ الشّافِعِيُّ): حُضُورُ الجُمُعَةِ فَرْضٌ فَمَن تَرَكَ الفَرْضَ تَهاوُنًا كانَ قَدْ تَعَرَّضَ شَرًّا إلّا أنْ يَعْفُوَ اللَّهُ كَما لَوْ أنَّ رَجُلًا تَرَكَ صَلاةً حَتّى يَمْضِيَ وقْتَها كانَ قَدْ تَعَرَّضَ شَرًّا إلّا أنْ يَعْفُوَ اللَّهُ»

👈یعنی امام شافعی کسی را که تارک نماز است تحت مشیت الهی می‌داند و لفظ (إلا أن يعفو الله) را برایش به کار می‌برد که بدین معناست که ایشان تارک الصلاة را کافر نمی‌داند و امام شافعی در کتاب "الأم" این ترکیب را برای تعداد دیگری از گناهان کبیره به کار برده است مانند فرار از جهاد که می‌فرماید:

«فَهُوَ الَّذِي اسْتَثْنى اللَّهُ فَأخْرَجَهُ مِن سَخَطِهِ فِي التَّحَرُّفِ والتَّحَيُّزِ وإنْ كانَ لِغَيْرِ هَذا المَعْنى خِفْت عَلَيْهِ إلّا أنْ يَعْفُوَ اللَّهُ تَعالى عَنْهُ»

🛑امکان دارد بر این نقل اشکالی وارد شود و آن این است که در این قول امام شافعی آمده که«تَرَكَ صَلاةً حَتّى يَمْضِيَ وقْتَها» بدین معناست که اگر یک نماز را ترک کند حالش اینگونه است اما اگر به کلی نمازش را ترک کند آنگاه طبق دیدگاه امام شافعی این شخص کافر خواهد بود.

در جواب میگوییم که این سخن خود نیاز به نص صریحی در این باره دارد و با اوهام نمی‌توان آن را ثابت نمود و جالب این است که کسانی که این سخن را می‌گویند در عین حال به سخن امام شافعی که امام مزنی نقل کرده و سخن امام طحاوی استشهاد می‌کنند در حالی که در هر دوی این نقل قول ها بحث خروج وقت و ترک یک نماز آمده است و خروج وقت نماز از ترک یک وعده آن شروع میشود و اگر هدف ترک کلی نماز بود دیگر ذکر خروج وقت نماز معنایی نداشت حال هر دو سخن موجود در مختصر مزنی و کلام طحاوی را به ترتیب بنگرید:

{يُقالُ لِمَن تَرَكَ الصَّلاةَ حَتّى يَخْرُجَ وقْتُها}

{من ترك صَلاة مُتَعَمدا لغير عذر حَتّى خرج وقتها}

ب)همچنین امام شافعی در کتاب "الأم" برای کشتن تارک الصلاة به حکم امام ابوبکر-رضی الله عنه- درباره‌ی مانعین زکات استدلال می‌کند که نماز و زکات را مساوی می‌داند.و اگر آن را مرتد می‌دانست آن را به مرتد تشبیه می‌نمود:

«فَإنْ صَلَّيْت، وإلّا اسْتَتَبْناك فَإنْ تُبْت، وإلّا قَتَلْناك فَإنَّ الصَّلاةَ أعْظَمُ مِن الزَّكاةِ، والحُجَّةُ فِيها ما وصَفْت مِن أنَّ أبا بَكْرٍ - ﵁ - قالَ " لَوْ مَنَعُونِي عِقالًا مِمّا أعْطَوْا رَسُولَ اللَّهِ - ﷺ - لَقاتَلْتهمْ عَلَيْهِ لا تُفَرِّقُوا بَيْنَ ما جَمَعَ اللَّهُ.
(قالَ الشّافِعِيُّ): يَذْهَبُ فِيما أرى، واَللَّهُ تَعالى أعْلَمُ إلى قَوْلِ اللَّهِ تَبارَكَ وتَعالى: ﴿وأقِيمُوا الصَّلاةَ وآتُوا الزَّكاةَ﴾ [البقرة ٤٣]: وأخْبَرَ أبُو بَكْرٍ أنَّهُ إنّما يُقاتِلُهُمْ عَلى الصَّلاةِ والزَّكاةِ»

ج)امام ابن عبدالبر در کتاب"التمهید" نصی را از امام شافعی نقل می‌کند(هرچند سندش را ذکر نکرده) که از کسی که به خاطر ترک نماز کشته شده است ارث برده می شود و این خود دلیل دیگری بر اسلام تارک الصلاة نزد امام شافعی می باشد:

«قالَ الشّافِعِيُّ يَقُولُ الإمامُ لِتارِكِ الصَّلاةِ صَلِّ فَإنْ قالَ لا أُصَلِّي سُئِلَ فَإنْ ذَكَرَ عِلَّةً تَحْبِسُهُ أُمِرَ بِالصَّلاةِ عَلى قَدْرِ طاقَتِهِ فَإنْ أبى مِنَ الصَّلاةِ حَتّى يَخْرُجَ وقْتُها قَتَلَهُ الإمامُ وإنَّما يُسْتَتابُ ما دامَ وقْتُ الصَّلاةِ قائِمًا يُسْتَتابُ فِي أدائِها وإقامَتِها فَإنْ أبى قُتِلَ ووَرِثَهُ ورثته»



ادامه دارد...
3⃣بخش سوم:

▫️نقد دلیل دوم:

مختصر مزنی از کتابهایی است که علمای شافعی اهتمامی زیادی به آن داده‌اند و شرح های مختلفی بر آن نوشته اند و در اصل یکی از کتابهایی است که مدار مذهب بر آن می‌چرخد.
با مراجعه به این شروح درمی‌یابیم که هیچ کدام از شارحان این کتاب از این سخن امام شافعی و مزنی-رحمهما الله- این حکم را برداشت نکرده‌اند که امام شافعی تارک الصلاة را کافر می‌داند(مراجعه به "التعلیقة" قاضی ابوالطیب طبری-"الحاوی الکبیر" ماوردی-"نهایة المطلب" جوینی-"بحرالمذهب" رویانی و...)

همچنین امام ابن عبدالبر در "التمهید" این کلام مختصر مزنی را نقل می‌کند اما او نیز چنین برداشتی از آن نمی‌کند.
👈و این خود دلیل بسیار محکمی است بر اینکه چنین فهمی از این کلام اشتباه است و اگر درست می‌بود حداقل یکی از این شارحان بدان اشاره‌ای می‌نمود.(این سخن را اهل خود به خوبی فهم می‌کنند.)

با این حال در کلام امام شافعی آمده که:

« فَإنْ صَلَّيْت وإلّا اسْتَتَبْناك، فَإنْ تُبْت وإلّا قَتَلْناك كَما يُكَفَّرُ فَنَقُولُ إنْ آمَنت وإلّا قَتَلْناك»

از این کلام می‌فهمیم که تارک الصلاة امر به نماز می‌شود اما مرتد امر به ایمان آوردن می‌شود و در بین این دو مغایرت وجود دارد و در کلام مزنی نیز این قضیه برداشت میشود که تنها مشابهت تارک الصلاة و مرتد این است که هرکدام چند بار استتابه می شوند؛و این قضیه به واضحی در کلام علمای مذهب وجود دارد مانند امام ابوإسحاق شیرازی در"المهذب"خود می‌گوید:

«ويقال له ان صليت والا قتلناك ويستتاب كما يستتاب المرتد لانه ليس باكثر من المرتد وفى استتابة المرتد قولان أحدهما ثلاثة أيام والثانى يستتاب في الحال فان تاب والا قتل»

بنابراین نمی‌توان از این نص به قطعیت برداشت نمود که امام شافعی تارک الصلاة را کافر می‌داند خاصة همانگونه که گفتیم هیچکدام از شارحان این سخن بدین مسأله اشاره‌ای هم ننموده‌اند.

▫️نقد دلیل سوم:

درست است که امام طحاوی-رحمه الله- این قول را به امام شافعی نسبت می‌دهد و حتی در کتاب "شرح مشکل الآثار" نیز آن را تکرار می‌کند اما باید بگوییم که در جانب دیگر علمایی وجود دارند که از نظر دقت در نقل اقوال خاصة در نقل اقوال امام شافعی-رحمه الله- در مرتبه‌ی بالاتری از امام طحاوی قرار دارند و در عین حال خلاف این مسأله را نقل کرده‌اند از جمله:
🔹امام محمدبن نصر مروزی شافعی(ت.۲۹۴ه‍)
که ایشان شاگرد امام مزنی و ربیع مرادی می باشند و به عنوان داناترین شخص به اختلاف علما معرفی شده است و امام ذهبی درباره‌اش می گوید:

«قلت : وبمصر من يونس الصدفي ، والربيع المرادي ، وأبي إسماعيل المزني ، وأخذ عنه كتب الشافعي ضبطا وتفقها ، وكتب الكثير ، وبرع في علوم الإسلام ، وكان إماما مجتهدا علامة ، من أعلم أهل زمانه باختلاف الصحابة والتابعين ، قل أن ترى العيون مثله.
قال أبو بكر الخطيب حدث عن عبدان بن عثمان . ثم سمى جماعة ، وقال : كان من أعلم الناس باختلاف الصحابة ومن بعدهم في الأحكام .

قلت : يقال : إنه كان أعلم الأئمة باختلاف العلماء على الإطلاق

▪️سير أعلام النبلاء▪️

و امام نووی او را در کتاب "تهذیب الأسماء واللغات" جزو درجه "اصحاب الوجوه" به شمار می آورد.

⬅️ایشان درباره‌ی دیدگاه امام شافعی به نسبت تارک الصلاة می‌گوید:

«قالُوا: فَهَذِهِ الأخْبارُ تَدُلُّ عَلى أنَّ تارِكَ الصَّلاةِ حَتّى تُجاوِزَ وقْتَها غَيْرُ كافِرٍ.قالُوا: وفِي اتِّفاقِ عامَّةِ أهْلِ العِلْمِ عَلى أنَّ التّارِكَ لِلصَّلاةِ حَتّى خَرَجَ وقْتُها مُتَعَمِّدًا يُعِيدُها قَضاءً، ما يَدُلُّ عَلى أنَّهُ لَيْسَ بِكافِرٍ لِأنَّ الكافِرَ لا يُؤْمَرُ بِقَضاءِ ما تَرَكَ مِنَ الصَّلاةِ فِي قَوْلِ عامَّةِ العُلَماءِ. وكانَ مِمَّنْ ذَهَبَ هَذا المَذْهَبَ مِن عُلَماءِ أصْحابِ الحَدِيثِ الشّافِعِيُّ ﵁ وأصْحابُهُ أبُو ثَوْرٍ وغَيْرُهُ، وأبُو عُبَيْدٍ فِي مُوافِقِيهِمْ

▪️تعظیم قدر الصلاة▪️

👈از این نقل برداشت می‌شود که علاوه بر امام شافعی تعدادی از شاگردانش از جمله ابوثور-رحمهم الله جمیعا-قائل به اسلام تارک الصلاة بوده‌اند

ادامه دارد...
4⃣بخش چهارم:

ادامه...

🔹همچنین امام ابن المنذر شافعی(ت.۳۱۹ه‍)
که از متخصصین نقل مذاهب علما می‌باشد و بعد از او بر کتب وی در نقل اختلاف اعتماد کرده‌اند و ایشان نیز شاگرد ربيع مرادی و دیگر شاگردان امام شافعی بوده و در عداد فقهای مذهب به شمار می‌آید(به سیر أعلام النبلاء مراجعه کنید) درباره دیدگاه امام شافعی در مورد تارک الصلاة می‌فرماید:

{ اختلف أهل العلم فيمن ترك الصلاة عامدًا حتى يخرج وقتها لغير عذر...
وقالت طائفة: يستتاب، فإن تاب وإلا قتل. ولم تسمِّهِ هذه الطائفة كافرًا.
هذا قول مكحول، وبه قال مالك، وحماد بن زيد، ووكيع، والشافعي.
قال الشافعي: «وقد قيل: يُستتاب [٢/ ٣٣٨/ألف] تارك الصلاة ثلاثًا، وذلك إن شاء الله حسن، فإن صلى في الثلاث وإلا قتل».}

▪️الإشراف على مذاهب العلماء▪️

همچنین در کتاب"الإقناع"خویش نیز آن را نقل میکند.

⬅️پس در اینجا در می‌یابیم که نقل امام طحاوی در این باره نقل صحیحی نیست و این را نیز می‌توان از کلام امام ابن قیم-رحمه الله- نیز برداشت نمود.
ایشان در نقل اقوال علما در باب حکم تارک الصلاة می‌فرماید:

«إحداهما: يقتل كما يقتل المرتد وهذا قول سعيد بن جبير وعامر الشعبي وإبراهيم النخعي وأبي عمرو الأوزاعي وأيوب السختياني وعبد الله بن المبارك وإسحاق بن راهويه وعبد الملك بن حبيب من المالكية وأحد الوجهين في مذهب الشافعي وحكاه الطحاوي عن الشافعي نفسه»

در اینجا امام ابن قیم به نقل آرای کسانی که تارک الصلاة را کافر می‌دانند می پردازد و آن را به عنوان وجهی در مذهب شافعی نقل می‌کند و حکایت قول شافعی را نیز به به طحاوی نسبت می‌دهد اما در هنگام نقل مذهب کسانی که آن را کافر نمی‌دانند اما حدش را کشتن می دانند خود به قول شافعی تصریح می‌کند و می‌گوید:
«والثانية: يقتل حدا لا كفرا وهو قول مالك والشافعي واختار أبو عبد الله ابن بطة هذه الرواية»

▪️الصلاة و أحكام تاركها▪️

و حتی اگر فرض کنیم که این نقل امام طحاوی نقل ثابتی است آنگاه به مانند سایر اقوال امام شافعی با آن تعامل می‌کنیم یعنی هنگام وجود تعارض با سایر اقوال قواعد ترجیح را درباره‌ی آنها اعمال می‌کنیم.
⬅️حال واضح است که این نقل طحاوی در تعارض با اقوال دیگری که علمای مذهب شافعی و متخصصان و مجتهدان طبقات مختلف این مذهب از جمله؛پیشگامانشان مثل محمدبن نصر مروزی و ابن المنذر نقل نموده اند می‌باشد و این خود می‌تواند قوی ترین حجت ترجیح اقوالشان بر نقل امام طحاوی باشد.

و این کار یعنی نقل تکفیر تارک الصلاة به عنوان یک قول را امام ابن کثیر در تفسیر خود انجام داده است و شیوه نقل وی ضعف این قول را نشان می‌دهد که می‌فرماید:

«وَلِهَذَا ذَهَبَ مَنْ ذَهَبَ مِنَ السَّلَفِ وَالْخَلَفِ وَالْأَئِمَّةِ كَمَا هُوَ الْمَشْهُورُ عَنِ الْإِمَامِ أَحْمَدَ، وَقَوْلٌ عَنِ الشَّافِعِيِّ إِلَى تَكْفِيرِ تَارِكِ الصَّلَاةِ»

حال بنگرید که منقّح مذهب شافعی یعنی امام نووی-رحمه الله-در این باره چه می‌فرماید:

«وهَلْ يُكَفَّرُ فِيهِ وجْهانِ حَكاهُما المُصَنِّفُ وغَيْرُهُ أحَدُهُما يُكَفَّرُ قالَ العَبْدَرِيُّ وهُوَ قَوْلُ مَنصُورٍ الفَقِيهِ مِن أصْحابِنا وحَكاهُ المُصَنِّفُ فِي كِتابِهِ فِي الخِلافِ عَنْ أبِي الطَّيِّبِ بْنِ سَلَمَةَ مِن أصْحابِنا والثّانِي لا يُكَفَّرُ وهُوَ الصَّحِيحُ المَنصُوصُ الَّذِي قَطَعَ بِهِ الجُمْهُورُ»

▪️المجموع شرح المهذب▪️

در تعبیر(الصحیح المنصوص) چند تفسیر وجود دارد اما دقیق ترین آن این است که این قول به عدم تکفیر تارک الصلاة نص امام شافعی می‌باشد و در مقابل آن وجهی از اصحاب الوجوه وجود دارد که در مقابل این نص،ضعیف می‌باشد.

👈پس امام نووی قول به عدم تکفیر تارک الصلاة را نص امام شافعی-رحمه الله-می‌داند و این دیدگاه منقح مذهب خود نیز دلیل محکمی در رد مخالفین این قول می‌باشد.



https://t.me/naghl_olama
بشرى سارة
يسرنا أن نعلن عن فتح باب التسجيل في الدفعة الأولى لبرنامج (نبراس) للتأسيس العقدي.
بإشراف مجموعة من طلبة العلم والمشايخ
📌تعريف البرنامج:
تقوم فكرة برنامج نبراس على دراسةٍ تفصيليةٍ لمسائل علم العقيدة على منهج أهل السنة والجماعة ، بحيث تقتصر الدراسة على تصور المسائل وأهم التقاسيم والأدلة ، دون الدخول في مناقشة تفاصيل أقوال المخالفين.

📝أهداف البرنامج :
🔹ضــبط أصول المســــائل العقديـــــة على مذهــب أهل السنة والجماعة.
🔹ضبط أصـــول الأدلة الشـــرعيــة المؤثرة في المســـائل العقدية عند أهل السنة والجماعة.
🔹تأسيس قاعدة عقدية مناسبة لطلاب العلوم الشرعية.
🔹تكوين عادة مذاكرة العلم والقراءة والترتيب والانجاز لدى طلبة العلم.
📚مقررات البرنامج:
▫️المدخـل المـختـصـر في التعريـــف بعلـم العقيــــدة.
▫️المنتقى من المسلك الرشيد إلى شرح كتاب التوحيد.
▫️التعليـــقات المفيـــدة على العقيــــدة الواســـطيــة.

🖌الفئة المستهدفة:
🔹المبتدئون في علم العقيدة
🔹عموم طلبة العلم الشرعي

منصة دراسة البرنامج: التليجرام.

مدة البرنامج: تسعة أشهر.
بداية الدراسة: ١ / ١ / ١٤٤٤ هـ
تكلفة البرنامج : مجاني.
شروط الالتحاق: استيفاء بيانات التسجيل كاملة في استمارة التسجيل - توفر تطبيق التليجرام.

استمارة التسجيل:
https://docs.google.com/forms/d/e/1FAIpQLSdBNuDInnlGoqQ7ighgH46X70l-gowmr56us1owPDPALfR_vQ/viewform?usp=sf_link


يغلق التسجيل في البرنامج يوم الأحد ٢٥ ذي الحجة الموافق ٢٤ يوليو.

🏷 رابط القناة الرسمية للبرنامج:

https://t.me/Nebras1444
Forwarded from 📓« وعی »📚
📜 کانال «وَعْی»📚

• فواید
• عقیده
• ترجمه
• قضایای فکری
• معرفی کتاب
• خلاصه کتاب
• مقالات
و ....

🔸 کانال را به دوستان خود و طلاب علم معرفی نمایید :
🆔
@waai_fa
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#خطر_شرک

سخنان شیخ #سعید_الجابری از فقهای شافعی مذهب درباره حکم استغاثه به اموات در مذهب شافعی و بیان اقوال علمای شافعی مذهب در این باره.

#مهم

https://t.me/naghl_olama
نقل فواید علما«ویژه طلاب علم»
▪️بلوغ شيخ الإسلام ابن #تيمية درجة الاجتهاد.▪️ يقول قطب الدين محمد ابن عبد النور الحلبي: " ووُجد بخط الشيخ كمال الدين بن #الزملكاني أنه [ ابن تيمية] اجتمعت فيه شروط الاجتهاد على وجهها ". ( المنتقى من تاريخ مصر) ص: ١٤١. #اعرف_ابن_تيمية https://t.me/naghl_olama
شیخ مولود سریری فقیه و اصولی مالکی مذهب معاصر درباره‌ی شیخ الإسلام ابن تیمیه می‌فرماید :

" أبو العباس تقي الدين ابن تيمية : شيخ الإسلام، إمام الأئمة، #والمجتهد_المطلق، بلغ في العلوم الشرعية مبلغا عظيما حتى وُصف بأنه آية من آيات الله في ذلك ".

[معجم الأصوليين] ٦٧

#اعرف_ابن_تيمية


https://t.me/naghl_olama
‏دفاع الحافظ ابن حجر العسقلاني -بخط يده- عن شيخ الإسلام ‎#ابن_تيمية

قال:« كان ابن تيمية في عصره أعظم الناس قيامًا على أهل البدع؛ من الروافض والحلولية والاتحادية وغير ذلك، وتصانيفه وفتاويه في ذلك مشهورة متداولة عند أتباعه وغيرهم.
فيا قُرّة أعينهم!
ويا سرورهم!
إذا رأوا من يُكفّره من أهل العلم!»


#اعرف_ابن_تيمية

https://t.me/naghl_olama
نقل فواید علما«ویژه طلاب علم»
العذر بالجهل أصوله و مسائله.pdf
كشف_الإلتباس_عن_مسألة_العذر_بالجهل_في_الشرك.pdf
60.7 MB
#العذر_بالجهل

▪️برای اولین بار▪️

#کتاب_کشف_الإلتباس_عن_مسألة_العذر_بالجهل_فی_الشرک

#نوشته_شیخ_ولد_الحاج_الإفریقی

🔹این کتاب نتیجه سالها تحقیقات این محقق در مسأله عذر بودن جهل درباب شرک اکبر می‌باشد و الآن نیز مشغول تألیفات و تحقیقات دیگری در مورد این موضوع می‌باشد.حتما مطالعه فرمایید.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#فوائد

قال أبو القاسم السهيلي ( ت ٥٨١ ) تلميذ القاضي ابن العربي الأشعري: ‏
أما اليد فهي عندي في أصل الوضع كالمصدر، عبارة عن صفة لموصوف.
‏ألا ترى قول الشاعر:
‏يَدَيْتُ على ابنِ حَسْحاسِ بنِ وَهبٍ ... بأَسْفَلِ ذِي الجِذاةِ يَدَ الكَريمِ
‏فيديت: فعل مأخوذ من مصدر لا محالة والمصدر صفة لموصوف، ولذلك مدح سبحانه بالأيدي مقرونة مع الأبصار في قوله تعالى:
‏(الأيدي والأبصار) .
‏ولم يمدحهم بالجوارح لأن المدح لا يتعلق إلا بالصفات لا بالجواهر.
‏وإذا ثبت هذا فصح قول أبي الحسن الأشعري: أن (اليد) من قوله:
‏(وخلق آدم بيده) ، ومن قوله تعالى: (لِمَا خَلَقْتُ بِيَدَيَّ) ، صفة ورد بها الشرع، ولم يقل إنها في معنى القدرة كما قال المتأخرون من أصحابه، ولا في معنى (النعمة) ، ولا قطع بشيء من التأويلات تحرزاً منه لمخالفة السلف، وقطع بأنها صفة تحرزاً منه عن مذاهب أهل التشبيه والتجسيم.
فإن قيل: وكيف خوطبوا بما لا يفهمون ولا يستعملون، إذ اليد بمعنى الصفة لا يفهم معناه؟
‏قلنا: ليس الأمر كذلك، بل كان معناها مفهوماً عند القوم الذين نزل القرآن بلغتهم، ولذلك لم يستفت أحد من المؤمنين رسول الله - صلى الله عليه وسلم - عن معناها، ولا خاف على نفسه توهم التشبيه، ولا احتاج مع فهمه إلى شرح وتنبيه.

وكذلك الكفار لو كانت اليد عندهم لا تعقل إلا في الجارحة لتعلقوا بها في دعوى التناقض واحتجوا بها على الرسول، ولقالوا: زعمت أنه ليس كمثله شيء ثم تخبر أن له يداً كأيدينا، وعينا كأعيننا؟
‏ولما لم ينقل ذلك عن مؤمن ولا كافر علم أن الأمر كان فيها عندهم جلياً لا خفياً، وأنها صفة سميت الجارحة بها مجازاً، ثم استمر المجاز فيها حتى نسيت الحقيقة. ورب مجاز كثر واستعمل حتى نسي أصله وتركته حقيقته.

‏والذي يلوح في معنى هذه الصفة أنها قريب من معنى القدرة، إلا أنها أخص منها معنى، والقدرة أعم، كالمحبة مع الإرادة والمشيئة، فكل شيء أحبه الله فقد أراده، وليس كل شيء أراده أحبه، وكذلك كل شيء حادث فهو واقع بالقدرة وليس كل واقع بالقدرة واقعاً باليد، (فاليد) أخص معنى من القدرة، ولذلك كان فيها تشريف لآدم عليه السلام.


👈فتأمل تقريره أن معنى هذه الصفة مفهوم وتصحيحه مذهب الأشعري بناء على هذا ولو كان يعد الأشعري مفوضا لما بنى تصحيح مذهبه على تقرير العلم بمعنى هذه الصفة.

#صفة_اليد
نقل فواید علما«ویژه طلاب علم»
#الأشاعرة يتهم سعيد فودة الإمام الحافظ الفقيه المفسر ابن كثير-رحمه الله- بأنه #مجسم "هؤلاء الذين يطعنون في أئمة الدين" ▪️سعید فوده امام ابن کثیر را به مجسم بودن متهم می کند https://t.me/naghl_olama
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#الأشاعرة

🛑سعید فوده(یکی از بزرگان فکر اشعری معاصر در اردن) میگوید:

اکثر شاگردان امام احمدبن‌حنبل -رحمه الله- و اکثر شاگردان شاگردان ایشان مجسمه بوده‌اند.

سپس به عنوان مثال عبدالله فرزند امام احمد و امام بربهاری و امام زکریا ساجی -رحمهم الله- را به عنوان مثال ذکر می‌کند.

👈این حقیقت همان فکری است که چنین افرادی به دنبال تبلیغ آن می‌باشند و در عین حال همواره مشغول مظلوم نمایی‌اند که مخالفین ما،ما را تبدیع و تکفیر می‌کنند در حالی که خود بزرگان اهل سنت را متهم می‌کنند به اینکه تمام نزدیکانشان مبتدع و گمراه بوده‌اند.


https://t.me/naghl_olama
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#فوائد

مدح سیدقطب و حسن البنا -رحمهما الله- توسط شیخ ابن جبرین -رحمه الله- و رد تهمت هایی که به این دو نفر نسبت داده شده است.


#الرد_على_المداخلة

https://t.me/naghl_olama