نقدى بر اسلام
48.1K subscribers
6.58K photos
3.97K videos
932 files
5.84K links
اين كانال براي زدودن خرافات و تقدس زدايى تشكيل شده است. هدف ما مبارزه با جهل اديان ميباشد.
سايت ما
www.eslam.nu
ارتباط با ادمين:
@Naghde_eslam_bot
كتابخانه كانال
@ketabkhaneh_naghd
يوتيوب
https://www.youtube.com/channel/UCUVpfPD7eKOt-vs8M9FvTtQ
Download Telegram
‌ ‌ ◾️مهدى شيعيان، شخصيتى موهوم، يا امام منتظر؟

#قسمت_بيست_و_يكم(پايان بخش اول)

#شيخ_طوسی در #الغیبه از جعفر صادق نقل مـیکنـد و مـیگویـد:
در مـورد تولـد قـائم و غیبتش و تأخیر او و آشوب مؤمنان بعد از او و ایجاد شک و تردید در قلب شـیعیان در مورد طول مدت غیبتش و مرتد شدن اکثریت آنـان از دیـنش و بیـرون آوردن طنـاب اسلام از گردنشان تأمل کردم...
دلم سوخت و اندوه بر من چیره شد(#منبع: الغیبة، از شيخ طوسی، ص١٦٩ )

و #کلینی و #نعمانی مجموعه بزرگی از روایات را ذکر کرده اند که بر سرگردانی مـردم بعد از #غیبت محمد بن حسن عسکری و اختلاف #شیعیان و پراکندگی آنھا در آن زمـان و اتھام دروغگو و کافر بودن بعضیھا بر بعضی دیگر و لعن و نفـرین آنھـا بـر یکـدیگر و واژگون شدن #شیعیان مانند کشتی واژگون شده ای در امواج دریا و شکستنشان ماننـد شیشه، دلالت دارند
(#منابع: الکافی، ٣٦٦/١، ٣٣٨-٣٤٠؛
الغیبة، نعمانی، ص٢١٥-٢١٦. )
راه حل برون رفت از این معضل بزرگ بسیار ساده است و آن #جعل_کـردن_حـدیثی
بر یکی از ائمه و خاتمه دادن به ایـن اختلافـات اسـت.
پـس از #ابـوجعفر_صـادق ؛ روایت کرده اند که گفت: #مھدی قبل از اینکه بیاید غایب میشـود و او منتظـر اسـت و ھمان کسی که در مورد ولادت او شک میکنند؛ عده ای میگویند پدرش بدون فرزنـد مرده است،
و عده ای میگویند مادرش حامله شده است،
عده ای میگویند دو سال قبل از مرگ پدرش مرده است ولی او #مھدی_منتظر است در حالی که خداوند متعال دوست دارد که شیعیان را امتحان کند و شک آنھا برطرف شود
(#منابع:
الکافی، کلینی، ٣٣٧/١؛
الغیبة، نعمانی، ص١٧٠؛
الزام الناصب، ٢٤٢/١)
این روایات بازیچه و لھو میباشند و برای حل تمام اشکالات آمده اسـت و تـو فقـط
باید یکی از ائمه را پیدا کرده که آن را به او نسبت بدھی و کسی را خواھی یافت که آن را تصدیق کند!!

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
💥 پژوهشى در زندگى نامه سلمان فارسى

#قسمت_بيست_و_يكم

#يهــودی داستانم را از مـن پرسـيد. گفـتم: »تنـها گنـاه مـن آن اسـت کە محمـد را دوسـت مـیدارم«. يهـودی گفـت: »مـن از تـو و از محمـد نفـرت دارم«. سـپس مـرا بە نـزد يـک تپـۀ شـنی بـرد و گفـت: #روزبـه! اگـر تـا فـردا صـبح همـۀ ايـن شـنها را جا بە جا نکرده باشی تو را میکشم«. من سراسر شب را بە جا بە جا کـردن شـن مـشغول شـدم و دسـت بە آسمـان افراشـته گفـتم: پروردگـارا! حبيـب تـو #محمـد اسـت و بە حـق او بە تـو سـوگند میدهم کە فرَجی برايم بفرستی و مـرا از ايـن مـشکل برهـانی«. پـس #الله يـک بــادی را فرســتاد و آن شــنها را برداشــته بە همانجــا بــرد کە يهــودی گفتــه بــود. يهـــودی چـــون صـــبح روز بعـــد ديـــد کە تپـــۀ شـــنی جا بە جـــا شـــده اســـت گفـــت: روزبه! تو جادوگر هستى! من تو را از اين ده بيرون میکنم مبادا کە مـردم را هلاک کنی«.
پس مرا برد و بە يک زِن عرب از #بنی_سلمه فروخت. زن مرا بسيار دوست میداشت، يـک نخلـستانی داشـت و بە مـن گفـت: اين نخلستان برای تو باشد، از خرمايش بە هر کە دلت بخواهد بده. مـــن مـــدتی در نخلـــستان بـــودم تـــا يـــکروز هفـــت مـــرد را ديـــدم کە وارد شدند و يک پاره ابری بـر روی سرشـان سـايه شـان بـود. مـن بـا خـودم گفـتم کە
اينها همه شان# پيامبر نيـستند ولـی حتمـا يکـیشـان پيـامبر اسـت. آنگـاه بە نـزد زن رفـتم و گفـتم: يـک سـينی رطـب بە مـن بـده تـا بـرای اينـها بـبرم. گفـت: شش سينی ببر. من يک سينی رطب برداشتم و با خودم گفـتم: اگـر پيـامبر در ميان آﻧﻬا باشد صـدقه نخواهـد خـورد و هديـه خواهـد خـورد. پـس آنرا در برابرش ﻧﻬادم و گفتم: اين صـدقه اسـت«. او بە يـارانش گفـت: »بخوريـد!« و خودش نخورد. من با خودم گفتم: »اين يـک نـشانه!« پـس بەنـزد زن رفـتم و گفـتم: »يـک سـينی ديگـر بە مـن بـده«
گفـت: »شـش سـينی بـبر«. مـن يـک سينی رطب برداشتم و برده در برابـر پيـامبر ﻧﻬـادم و گفـتم: »هديـه اسـت«. او دســت دراز کــرد و گفــت: »بــسم الله بخوريــد! و همــه شــان از آن خوردنــد. بــا خودم گفتم: »اين هم يک نشانۀ ديگر!
سپس همچنان کە بە دور او میگشتم تا مُهر نبوت را روی دوشش ببينم بە مـــن گفـــت: خـــاتم نبـــوت را مـــیجـــوئی؟ گفـــتم: »آری«. او جامـــه اش را بە کنار زد و من مُهـر نبـوت را روی دوشـش در ميـان دو شـانه اش ديـدم«. پـس بـر روی پاهـايش افتـاده آﻧﻬـا را بوسـيدم. گفـت: #روزبـه! بەنـزد آن زن بـرو و بگو محمد ابن عبدالله میگويد غلامت را بە ما میفروشی؟ مـن بە نـزد زن رفـتم و ايـنرا بە او گفـتم. گفـت: بگـو بە کمتـر از چهارصـد
نخل نمیفروشم، دويست نخل خرمای زرد و دويست نخل خرمای سرخ. من بە نزد محمد برگشتم و اينرا بە او گفـتم. گفـت: انـدک چيـزی از مـا خواسته است. سپس بە علی گفت: »#علی! اين هسته ها را جمع کن و غرس کن و بە آن آب بده. هنوز علی کارش را تمام نکرده بود کە نخلها سـبز و بلنـد شـدند. محمد بە من گفت: بە نزد زن برو و بگو نخلها آماده اسـت. زن چـون آمـد و نخلـها را ديد گفت: بايد چارصد نخل خرمای زرد باشد.

ادامه دارد ...

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm/22081
💥گذرى بر زندگى على بن ابيطالب، شخصيت افسانه اى شيعيان
https://t.me/naghde_eslamm/25186
#قسمت_بيست‌_و_يكم

بادی زرد وزید که میگفتید:
زره از پایش افتاد، به پایش بزن! زدم و آن را قطع نمودم و سرش را گرفتم و کنار انداختم. این دو مرد گفتند: شنیده ایم محمد انسانی رحم پیشه و پر مهر است، پس در قتل ما تعجیل نکن و ما را به نزد او ببر که این رئیس ما، با هزار قهرمان برابر بود.
پیامبر فرمود: یا علی! آواز اول که شنیدی از طرف جبرئیل بود، آواز دوم از طرف میکائیل بود. آنگاه فرمود یکی از این دو مرد را پیش من بیاور! او را آورد. پیامبر گفت: بگو «لا اله الا الله» و به رسالت من شهادت بده! گفت: کندن کوه ابو قبیس، برای من ، از اعتراف آسان تر است.
گفت ای علی! او را ببر و گردنش را بزن. سپس فرمود: دومی را بیاور. به او هم گفت که بگو: «لا اله الا الله» و بر رسالت من گواهی بده! گفت: مرا به دوستم ملحق کن! فرمود: ای #علی! او را نیز #گردن_بزن.
علی او را کنار کشید و شمشیر کشید، تا گردنش را بزند که جبرئیل نازل شد و گفت: ای محمد! خداوند سلام می رساند و میگوید: او را نکش، زیرا در قبیله اش، انسانی است خوش اخلاق و بخشنده. پیامبر فرمود: یا علی! دست دار که فرستاده خدای من اطلاع میدهد این شخص خوش اخلاق و سخاوتمند است.
مشرک گفت: این خبر را آیا فرستاده پروردگارت داده است؟ گفت: آری! گفت: سوگند به خدا من در برابر برادرم، هرگز مالک یک درهم نبوده ام و در جنگ هرگز رو ترش نکرده ام. من ا کنون به خدا ایمان می آورم: شهادت میدهم که معبودی جز خدای یگانه نیست و تو نیز فرستاده او هستی. این از مواردی است که حسن اخلاقش و سخاوتش او را به بهشت انباشته از نعمت رساند. حمد مخصوص خداست و درود خداوند بر بهترین مخلوقش محمد و خاندان پاک و طاهر او.
تمامى نویسندگانی که در باره زندگی #محمد و #على بررسی کرده اند آنانرا #خشن، #کینه_جو، #سنگدل دانسته اند
يكى از رواياتى كه قبلاً آورديم يكبار ديگر اين بار از زبان مورخين اسلامى يعنى #احمد_بن_ابى_يعقوب كه تمايلاتى به تشيع هم دارد مرور ميكنيم در #تاریخ_یعقوبی چنین میخوانیم :
پیغمبر تصمیم گرفت به مکه لشکرکشی کند... پس حاطب ابن بلتعه با ساره كنیز ابولهب داستان رسول خدا و تصميم آنحضرت را به قریش نوشت . پس جبرئیل فرود آمد و او را بدانچه حاطب کرده بود خبر داد. پس على بن ابوطالب و زبیر را فرستاد و گفت نوشته را از او بگیرند، در حالی به او رسیدند که از راه کناره گرفته بود و نوشته را در میان موی او و بقولی 👈در #فرج(واژن) او يافتند و آن را نزد رسول خدا بردند
#متن_عربى: فكتب حاطب بن أبي بلتعة مع سارة مولاة أبي لهب إلى قريش بخبر رسول الله و ما اعتزم عليه فنزل جبريل فأخبره بما فعل حاطب، فوجه بعلي بن أبي طالب و الزبير و قال: خذا الكتاب منها، فلحقاها و قد كانت تنكبت الطريق فوجد الكتاب في شعرها، 👈و قيل في فرجها
#منبع: تاريخ اليعقوبي ج ٢ صفحه ٥٨
http://lib.eshia.ir/10382/2/58

ادامه دارد .....
نقدى بر اسلام
▪️ چرا اسلام را كنار گذاشتم؟ #قسمت_بيستم اگر به یاد داشته باشید در #قرآن خواندیم که کسی که ذره اى بدی یا خوبی کند در آخرت به همان مقدار به جزای کار خود می رسد. ٥٩) اما حال این که در آیات ٦٨ و ٦٩ #سوره_فرقان، الله حرف خود را فراموش کرده و می گوید: و آنان…
▪️ چرا اسلام را كنار گذاشتم؟

#قسمت_بيست_و_يكم

٦٢) آيات ١٩ تا ٢٢ #سوره_حج نیز در توصیف شکنجه گاه الله است. به این آیات توجه کنید:
این دو گروه مؤمنان و كافران دشمنان یکدیگرند که در مورد دین خدا با هم به جدال برخاستند و کافران را لباسی از آتش دوزخ به قامت بریده اند و بر سر آنان آب سوزان جهنم فرو ریزند تا پوست بدن آنها و آنچه درون آن است به آن آب سوزان گداخته شود. و گرزهایی آهنين بر سر آنان محياست.
هر بار بخواهند از از دوزخ بیرون روند و از غم و عذاب آن نجات بابند فرشتگان عذاب آنان را به دوزخ باز گردانند و گویند که باز باید عذاب آتش سوزان را بچشید.
#سئوال: الله چه چيزى را ميخواهد ثابت كند؟؟ عقده اى بودن خودش را يا اثبات اينكه داراى ساديسم است؟
٦٣) همچنین آیه ی ٥٥ #سوره_النساء به زودی کسانی را که به آیات ما کفر ورزیده اند در آتشی سوزان درآوریم که هر چه پوستشان بريان گردد پوستهای دیگری بر جايش نهیم تا عذاب را بچشند و قطعا الله توانای حکیم است.
٦٤) در آیه ٨٩ #سوره_نساء می خوانیم که: همان گونه که خودشان کافر شده اند آرزو دارند که شما نیز کافر شوید تا با هم برابر باشید پس زنهار از میان ایشان برای خود دوستانی اختیار مکنید تا آنکه در راه خدا هجرت کنند پس اگر روی برتافتند "هر کجا آنان را يافتيد به اسارت بگیرید و بکشیدشان و از ایشان يار و ياورى برای خود مگیرید.
با استناد به اين آيه یک مسلمان هر کسی را که مانند خود نیافت باید به اسارت بگیرد و بکشد. چرا مسلمانان باید برای تحمیل عقیده خود به دیگران دست به چنین کارهایی بزنند؟
چرا کسانی را که مانند آنان فکر نمی کنند را بايد به اسارت بگیرند و سپس بکشند؟
مگر آنان چه جرمی مرتکب شدند یا چه آزاری به دیگران رساندند؟
تمام اينها درصورتى است كه اگر شما در يك مكان آزاد كه دست مسلمانان به شما نميرسد بخواهيد كوچكترين نقدى به اعتقاداتشان بكنيد فرياد ميزنند كه به اعتقادات ما توهين شده و چرا به اعتقادات ما احترام نميگزاريد.
آيا يك انسان خردمند بايد به چنين اعتقادات ضدبشرى و غير عاقلانه اى احترام بگذارد؟
٦٥) حال به آیه ٣٨ از #سوره_المائده توجه کنید:
دست مرد و زن دزد را به سزای آنچه کردند از طرف الله ببرید و قطعا الله مقتدر و داناست.
لازم به توضیح نیست که چقدر این قانون خشن، وحشیانه و غیر انسانی است و دردی از جامعه اى بشرى را نیز دوا نمی کند.
کسی که تنها وسیله امرار معاش یعنی دستهایش را از دست داده برای بار دوم توجيه بهتری برای عمل دزدی خویش خواهد داشت.

ادامه دارد ....
https://t.me/naghde_eslamm/33552
نقدى بر اسلام
▪️ چه كسانى قرآن را نوشته و هدفشان چه بوده است؟ #قسمت_بيستم در آیات دوم و سوم گفته می شود که کتابی نازل شده است که موید #تورات و #انجیل است. پس براي محمد کتبی مشابه تورات و انجیل و نیز قرآن فرستاده شده و بعد در آیه هفتم گفته می شود، اوست کسی که این کتاب…
▪️ چه كسانى قرآن را نوشته و هدفشان چه بوده است؟

#قسمت_بيست_و_يكم

▪️حروف مقطعه چه هستند؟
فرضیه چهارم یعنی در نظر گرفتن متن قرآن به عنوان نامه هایی که همراه با دیگر ملحقات براي محمد فرستاده میشده است، به ما کمک میکند تا حروف مقطعه را (مانند "الم"، "طه"، "یاسین" ) در ابتداي سوره ها رمزگشایی کنیم. از دیرباز بین #یهودیان و #مسیحیان رسم بود تا براي شماره گذاري از حروف گماتریک استفاده کنند.
جدول زیر عدد معادل با هر حرف را نشان میدهد:
بنابراین میتوان حروف مقطعه در قرآن را شماره سطور مکتوباتی دانست که به همراه نامه ها ارسال میشده است. در گذشته به جاي صفحه از سطور براي تعیین میزان یک متن استفاده می‌شد
می شد.
پس الم یعنی ٧١ ام سطر از یک کتاب.
پس :
الم ﴿١﴾ تِلْکَ آیاتُ الْکِتَابِ الْحَکِیمِ ﴿٢﴾ در سوره (لقمان) را میتوان اینگونه ترجمه کرد:
٧١ سطر از آیات کتاب حکیم. (تصوير نمودار و شماره حروف در انتهاى اين متن موجود است)به همین ترتیب:
#سوره ١٢:
الر تِلْکَ آیاتُ الْکِتَابِ الْمُبِین
﴿١﴾إِنَّا أَنزَلْنَاهُ قرآنا عَرَبِیا لَّعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ﴿٢﴾
٢٣١ سطر از آیات کتاب مبین که ما آنرا به صورت یک مناجات عربی براي کسانی که عقلی در سر دارند، فرستاده ایم.
#سوره ٢٧:
طس تِلْکَ آیاتُ الْقرآن وَکِتَابٍ
مُّبِینٍ﴿١﴾
٦٩ سطر از آیات قرآن و کتاب مبین.
#سوره ٥٠:
ق وَالْقرآن الْمَجِیدِ﴿١﴾
١٠٠ سطر از یک کتاب به همراه مناجات نامه ستایش.
#سوره ٦٨:
ن وَالْقَلَ مِ وَمَا یسْطُرُونَ﴿١﴾
٥٠ آیه از یک کتاب به همراه قلم و آنچه با آن مینویسند.
در آخرین آیه، به همراه سطوري از کتاب قلم و دیگر ملزومات جهت نامه نگاري براي محمد ارسال شده است.
پس هنگامی که ما متن را به صورت نامه در نظر بگیریم، میتوانیم براحتی منظور از حروف مقطعه و آیات نخستین هر سوره را رمز گشایی کنیم.
سیره ابن هشام در داستانی در منازعه محمد با یهودیان یثرب، به حروف مقطعه اشاره اي میکند كه رمز و راز اين حروف را با آن چيزى كه ما در اينجا نوشتيم را براى ما برملا ميكند. كه در قسمت بعد به آن خواهيم پرداخت

ادامه دارد .....
https://t.me/naghde_eslamm/33824