Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
💥 حقیقت داستان کربلا و دروغ آخوندهای شیعه
#قسمت_چهارم(آخر)
۱۲) پس از محاصره کاروان امام حسین در #کربلا توسط سپاهیان یزید امام حسین از سپاهیان یزید چه درخواستی کرد؟
#امام_حسین فرمود : یکی از سه چیز را از من بپذیرید :
#اول: یا به همانجا که از ان امده ام باز میگردم.
#دوم: یا دست در دست یزید بن معاویه میگذارم که در کار فی مابین رای خویش را بگوید.
#سوم: یا مرا به هر یک از مرزهای مسلمانان که مشغول جنگ با کفار هستند(دیلمستان ایران ، قسطنطنیه) بفرستید که یکی از مردم مرز باشم و حقوق و تکالیفی همانند آنها داشته باشم.(#منبع: تاریخ طبری ، جلد ۷ ، صفحه ۳۰۰۸)
۱۳) پس از انکه سپاهیان یزید درخواست امام حسین را برای #عبیدالله بن زیاد(حاکم کوفه) فرستادند وی در پاسخ چه گفت؟
ابتدا عبید الله بن زیاد درخواست امام حسین را پذیرفت اما از انجا که امام حسین به ولید(حاکم مدینه) نیز قول داده بود که با یزید بیعت کند اما شبانه از مدینه به مکه گریخت و همینطور گفته شمر بنذیالجوشن که به عبیدالله بن زیاد گفت:
اکنون که در سرزمین توست این را از او میپذیری؟ به خدا اگر از دیار تو برود و دست در دست تو ننهاده باشد قوت و عزت از آن او باشد و ضعف و ناتوانی از آن تو. باید امام حسین و یارانش به حکم تو تسلیم شوند که اگر عقوبت میکنی اختیار عقوبت با تو باشد و اگر میبخشی به اختیار تو باشد که به خدا شنیدهام عمر سعد (فرمانده سپاهیان یزید که امام حسین را محاصره کرده بودند) و حسین بیشتر شب را در میان دو اردوگاه نشسته اند و با هم سخن میکنند. عبیدالله بن زیاد گفت: چه خوب گفتی رای تو درست است. (#منبع: تاریخ طبری ، جلد ۷ ، صفحه ۳۰۰۹)
۱۴) ایا امام حسین در کربلا به عمر سعد (فرمانده سپاهیان یزید ) چه پیشنهاداتی داد ؟؟
امام حسین به عمر سعد گفته بود دو اردو را رها خواهیم کرد و با هم به نزد یزید خواهیم رفت. عمر سعد گفت: در این صورت خانه ام را ویران میکنند. امام حسین گفت: من آنرا برایت میسازم. عمر سعد گفت: املاکم را میگیرند. امام حسین گفت: ار املاک خودم در حجاز بهتر از آن به تو میدهم. (#منبع: تاریخ طبری ، جلد ۷ ، صفحه ۳۰۰۸)
۱۵) ایا کاروان امام حسین در مدت محاصره در کربلا تشنه ماندند؟
خیر، وقتی تشنگی بر حسین و یارانش سخت شد، امام حسین، عباسبنابیطالب را پیش خواند و با سی سوار و بیست پیاده فرستاد و بیست مشک همراهشان کردند که شبانگاه برفتند و نزدیک آب رسیدند. پانصد تن از سپاهیان یزید مراقب ابگاه بودند. چون به نزدیک ابگاه رسیدند عباس گفت: آمدهایم از این آب که از آن ما را بداشتهاند بنوشیم گفتند بنوش نوش جانت. عباس گفت تا حسین و این گروه از یارانش که میبینی تشنهاند یک قطره نخواهم نوشید .انگاه عباس به پیادگان گفت مشکها را پر کنند پس از آن کسان نمودار شدند و درگیری اندکی شد. یاران حسین با مشکها بیامدند و آب را پیش وی بردند. (#منبع: تاریخ طبری ، جلد ۷ ، صفحه ۳۰۰۷)
و از دیگر دلایلی که در خیمه امام حسین در کربلا آب وجود داشت می توان به این نکته اشاره کرد: پیش از شروع جنگ در کربلا امام حسین فرمودند خیمهای به پا کنند آنگاه امام حسین وارد خیمه شد و نوره کشید (نوره کشیدن یعنی اصلاح موهای زائد بدن) و چون امام حسین فراغت یافت دیگران رفتند و نوره (اصلاح موهای زائد بدن) کشیدند. (#منبع: تاریخ طبری ، جلد ۷ ، صفحه ۳۰۲۱)
۱۶) پس از کشته شدن امام حسین در کربلا رفتار یزید بن معاویه با بازماندگان امام حسین چگونه بود؟
پس از واقعه کربلا بازماندگان امام حسین را به شام نزد یزید فرستادند که علیبنحسین نیز در بین انان بود. انگاه یزید رو به علی بن حسین کرد و گفت: ای علی به خدا پدرت حق خویشاوندی مرا رعایت نکرد و با من بر سر قدرتم به نزاع پرداخت و خدا با او چنان کرد که دیدی و این آیه قرآن را خواند:
آنچه از رنج و مصائب به شما می رسد همه از دست اعمال زشت خود شماست در صورتیکه خدا بسیاری از اعمال بد را عفو می کند. (سوره شوری . ایه ۳۰)
پس از ان بازماندگان امام حسین به خانه یزید رفتند و از زنان خاندان معاویه کس نماند که گریه کنان به پیشواز نیامده باشد. سه روز عزای حسین گرفتند و یزید همواره این جمله می گفت: خدا عبیدالله بن زیاد را لعنت کند به خدا اگر کار حسین به دست من بود هر چه می خواست می پذیرفتم حتی با تلف شدن جان یکی از فرزندانم مرگ را از حسین دور میکردم ولی خدا چنان مقدر کرده بود. سپس یزید کس نزد زنان فرستاد که از تو چه گرفته اند هر که هر چه گفت دو برابر آنرا به آنها داد بطوریکه سکنیه (دختر امام حسین ) گفت :هیچ کس را که منکر خدا باشد از یزید بن معاویه بهتر ندیدم. آنها را به همراه محافظی پارسا به مدینه فرستاد.(#منبع: تاریخ طبری ، جلد ۷ ، صفحه ۳۰۷۷)
پس از خواندن این متن قضاوت را به عهده شما عزیزان خردمند میگذارم.
#قسمت_چهارم(آخر)
۱۲) پس از محاصره کاروان امام حسین در #کربلا توسط سپاهیان یزید امام حسین از سپاهیان یزید چه درخواستی کرد؟
#امام_حسین فرمود : یکی از سه چیز را از من بپذیرید :
#اول: یا به همانجا که از ان امده ام باز میگردم.
#دوم: یا دست در دست یزید بن معاویه میگذارم که در کار فی مابین رای خویش را بگوید.
#سوم: یا مرا به هر یک از مرزهای مسلمانان که مشغول جنگ با کفار هستند(دیلمستان ایران ، قسطنطنیه) بفرستید که یکی از مردم مرز باشم و حقوق و تکالیفی همانند آنها داشته باشم.(#منبع: تاریخ طبری ، جلد ۷ ، صفحه ۳۰۰۸)
۱۳) پس از انکه سپاهیان یزید درخواست امام حسین را برای #عبیدالله بن زیاد(حاکم کوفه) فرستادند وی در پاسخ چه گفت؟
ابتدا عبید الله بن زیاد درخواست امام حسین را پذیرفت اما از انجا که امام حسین به ولید(حاکم مدینه) نیز قول داده بود که با یزید بیعت کند اما شبانه از مدینه به مکه گریخت و همینطور گفته شمر بنذیالجوشن که به عبیدالله بن زیاد گفت:
اکنون که در سرزمین توست این را از او میپذیری؟ به خدا اگر از دیار تو برود و دست در دست تو ننهاده باشد قوت و عزت از آن او باشد و ضعف و ناتوانی از آن تو. باید امام حسین و یارانش به حکم تو تسلیم شوند که اگر عقوبت میکنی اختیار عقوبت با تو باشد و اگر میبخشی به اختیار تو باشد که به خدا شنیدهام عمر سعد (فرمانده سپاهیان یزید که امام حسین را محاصره کرده بودند) و حسین بیشتر شب را در میان دو اردوگاه نشسته اند و با هم سخن میکنند. عبیدالله بن زیاد گفت: چه خوب گفتی رای تو درست است. (#منبع: تاریخ طبری ، جلد ۷ ، صفحه ۳۰۰۹)
۱۴) ایا امام حسین در کربلا به عمر سعد (فرمانده سپاهیان یزید ) چه پیشنهاداتی داد ؟؟
امام حسین به عمر سعد گفته بود دو اردو را رها خواهیم کرد و با هم به نزد یزید خواهیم رفت. عمر سعد گفت: در این صورت خانه ام را ویران میکنند. امام حسین گفت: من آنرا برایت میسازم. عمر سعد گفت: املاکم را میگیرند. امام حسین گفت: ار املاک خودم در حجاز بهتر از آن به تو میدهم. (#منبع: تاریخ طبری ، جلد ۷ ، صفحه ۳۰۰۸)
۱۵) ایا کاروان امام حسین در مدت محاصره در کربلا تشنه ماندند؟
خیر، وقتی تشنگی بر حسین و یارانش سخت شد، امام حسین، عباسبنابیطالب را پیش خواند و با سی سوار و بیست پیاده فرستاد و بیست مشک همراهشان کردند که شبانگاه برفتند و نزدیک آب رسیدند. پانصد تن از سپاهیان یزید مراقب ابگاه بودند. چون به نزدیک ابگاه رسیدند عباس گفت: آمدهایم از این آب که از آن ما را بداشتهاند بنوشیم گفتند بنوش نوش جانت. عباس گفت تا حسین و این گروه از یارانش که میبینی تشنهاند یک قطره نخواهم نوشید .انگاه عباس به پیادگان گفت مشکها را پر کنند پس از آن کسان نمودار شدند و درگیری اندکی شد. یاران حسین با مشکها بیامدند و آب را پیش وی بردند. (#منبع: تاریخ طبری ، جلد ۷ ، صفحه ۳۰۰۷)
و از دیگر دلایلی که در خیمه امام حسین در کربلا آب وجود داشت می توان به این نکته اشاره کرد: پیش از شروع جنگ در کربلا امام حسین فرمودند خیمهای به پا کنند آنگاه امام حسین وارد خیمه شد و نوره کشید (نوره کشیدن یعنی اصلاح موهای زائد بدن) و چون امام حسین فراغت یافت دیگران رفتند و نوره (اصلاح موهای زائد بدن) کشیدند. (#منبع: تاریخ طبری ، جلد ۷ ، صفحه ۳۰۲۱)
۱۶) پس از کشته شدن امام حسین در کربلا رفتار یزید بن معاویه با بازماندگان امام حسین چگونه بود؟
پس از واقعه کربلا بازماندگان امام حسین را به شام نزد یزید فرستادند که علیبنحسین نیز در بین انان بود. انگاه یزید رو به علی بن حسین کرد و گفت: ای علی به خدا پدرت حق خویشاوندی مرا رعایت نکرد و با من بر سر قدرتم به نزاع پرداخت و خدا با او چنان کرد که دیدی و این آیه قرآن را خواند:
آنچه از رنج و مصائب به شما می رسد همه از دست اعمال زشت خود شماست در صورتیکه خدا بسیاری از اعمال بد را عفو می کند. (سوره شوری . ایه ۳۰)
پس از ان بازماندگان امام حسین به خانه یزید رفتند و از زنان خاندان معاویه کس نماند که گریه کنان به پیشواز نیامده باشد. سه روز عزای حسین گرفتند و یزید همواره این جمله می گفت: خدا عبیدالله بن زیاد را لعنت کند به خدا اگر کار حسین به دست من بود هر چه می خواست می پذیرفتم حتی با تلف شدن جان یکی از فرزندانم مرگ را از حسین دور میکردم ولی خدا چنان مقدر کرده بود. سپس یزید کس نزد زنان فرستاد که از تو چه گرفته اند هر که هر چه گفت دو برابر آنرا به آنها داد بطوریکه سکنیه (دختر امام حسین ) گفت :هیچ کس را که منکر خدا باشد از یزید بن معاویه بهتر ندیدم. آنها را به همراه محافظی پارسا به مدینه فرستاد.(#منبع: تاریخ طبری ، جلد ۷ ، صفحه ۳۰۷۷)
پس از خواندن این متن قضاوت را به عهده شما عزیزان خردمند میگذارم.