نقدى بر اسلام
48.1K subscribers
6.58K photos
3.97K videos
932 files
5.84K links
اين كانال براي زدودن خرافات و تقدس زدايى تشكيل شده است. هدف ما مبارزه با جهل اديان ميباشد.
سايت ما
www.eslam.nu
ارتباط با ادمين:
@Naghde_eslam_bot
كتابخانه كانال
@ketabkhaneh_naghd
يوتيوب
https://www.youtube.com/channel/UCUVpfPD7eKOt-vs8M9FvTtQ
Download Telegram
◾️مهدى شيعيان، شخصيتى موهوم، يا امام منتظر؟

#قسمت_دوازدهم

💥 داستان ازدواج #حسن_عسکری با مادر مهدی

بشر گفت: وقتی که بر مولایم #ابوالحسن وارد شدم، به او گفت: چگونه خداوند عزت
اسلام و #شرف_محمد و اھل بیتش را به تو داد؟
گفت: چگونه برایت بیان کنم ای پسـر رسول خدا، در حالیکه تو به آن آگاھتری؟!!
گفت: من دوست دارم که تو را اکرام کنم.
کدام یک برای تو دوست داشتنی تر است:
ده ھزار درھم(از دلایل دروغ بودن این روایت این است که او از تخت و تاج پدرش صحبت میکند که از #طلا و #جواھر ٤٠ پله ساخته شده بود، پس این ده ھزار درھم چیست؟ در حالی که او از قصر میگریزد که ده ھزار درھم بگیرد؟)
بـه تـو بـدھم یـا اینکـه بـه شرافتی ابدی تو را بشارت بدھم؟
گفت: شرافت ابدی
گفت: پس بشارت بر تـو بـاد بـه فرزندی که مالک شرق و غرب دنیا میشود و زمـین را مملـو از عـدل و داد مـیکنـد، ھمچنانکه مملو از ظلم بود.
گفت: چه کسی؟
گفت: کسی که #رسول_الله تو را برای او خواستگاری کرده است
آیا او را میشناسی؟
گفت: آیا از وقتی که توسط سرور زنان مسلمان شدم، شبی بوده است که او به دیـدار مـن نیایـد؟
گفـت: ای کـافور #خـواھرم_حکیمه را صدا کن وقتی که بر او وارده شده او را در آغـوش گرفـت و خوشـحال شـد.
#ابوالحسن به او گفت: ای دختر رسول خدا، او را به خانه ات ببر و واجبات و سنتھا را به
او یاد بده، چرا که او ھمسر ابومحمد و مادر قائم ؛ است
(منابع:
کمال الدین، صدوق، ص٤١٩-٤٢٣؛
روضة الواعظین، ص٢٥٢-٢٥٥؛
دلائل الإمامة، طبری (شیعی) ص٤٩٠-٤٩٦؛
الغیبة، طوسی، ٢٠٨-٢١٤؛
مدینة المعاجز، بحرانی، ٥١٣/٧-٥٢١؛
بحار الانوار، ٦/٥١-١٠؛
اعیان الشیعه، ا مینی، ٤٥/٢-٤٦؛
الزام الناصب، حائری، ٢٨٢/١-٢٨٥؛
شرح احقاق الحق، مرعشی، ٧١/٢٩-٧٤)

ادامه دارد ....

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
◾️مهدى شيعيان، شخصيتى موهوم، يا امام منتظر؟

#قسمت_سيزدهم

💥 داستان ازدواج #حسن_عسکری با مادر مهدی

قسمت اول:
https://t.me/naghde_eslamm/17674
قسمت دوم:
https://t.me/naghde_eslamm/17676
قسمت سوم:
https://t.me/naghde_eslamm/17712
قسمت چهارم:
https://t.me/naghde_eslamm/17783
قسمت پنجم:
https://t.me/naghde_eslamm/17827
قسمت ششم:
https://t.me/naghde_eslamm/17847

از تمام شما عزيزان تقاضا دارك كه اين داستان را چندبار بخوانيد و ببينيد چقدر #مضحك ساخته شده و چقدر ذهن كند سازنده آن بدون توجه به وقايع تاريخى و زمانى و مكانى اين #خزعبلات را سر هم كرده و به خورد مردم ناآگاه و خرافات زده داده است!

براى نمونه به تعدادى از ايرادات اساسى كه اين افسانه دارد اشاره ميكنم
١) در اول داستان ميگويد: مولايم #امام_هادى چگونگى برده دارى و خريد و فروش آنرا به من آموزش داده بود!
*مگر نه اينكه اسلامگرايان ادعا ميكنند ائمه مخالف برده دارى بوده اند، حالا چطور امام هادى برده دارى و خريد و فروش انسانها را به يارانش آموزش ميداده است؟؟
٢) در هيچ جاى #تاريخ_عباسيان به اسارت گرفتن #دختر_قيصر_روم وجود ندارد، نه در منابع اسلامى و نه هيچكدام از منابع تاريخى غير اسلامى!
٣) ميگويد: يكى از كنيزان #لباس_ابريشمى_نرم و بلندى بر تن دارد!
* چطور ممكن است دختر قيصر روم با همان لباس شاهزادگى اش به ميدان جنگ رفته و به اسارت گرفته شده باشد؟
اگر خود اين دختر قصد به اسارت رفت براى انجام هدفش رفته، چرا بايد لباس ابريشمى بلندش را بر تن كند؟
چگونه دختر امپراتور روم با لباس ابريشمى مخصوص كاخ، خود را به خط مقدم جنگ رساند كع به اسارت درآيد؟
٤) #كنيز ابريشم پوش با يكى از برده فروشان به زبان عربى حرف ميزند!
* چرا بايد دختر امپراتور روم زبان عربى بلد باشد؟
٥) دقيقا پس از اينكه ميگويد اين دختر با #زبان_عربى حرف زد، به وى ميگويد نامه اى را برايت آورده ام به زبان رومى!
ادامه دارد ....

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
◾️مهدى شيعيان، شخصيتى موهوم، يا امام منتظر؟

#قسمت_چهاردهم

💥 داستان ازدواج #حسن_عسکری با مادر مهدی

٥) دقيقا پس از اينكه ميگويد اين دختر با #زبان_عربى حرف زد، به وى ميگويد نامه اى را برايت آورده ام به زبان رومى!
اگر اين دختر عربى بلد است، چرا بايد امام حسن عسكرى نامه را به زبان رومى برايش بنويسد؟
٦) جالبترين قسمت اين داستان گفتگوى #كنيز و #برده_فروش ميباشد، كنيز ميگويد من بايد كسى را انتخاب كنم كه دلم به او راضى باشد!!
* #بردگان مانند گوسفندانى بودند كه در مقابل مبلغى به هركسى واگذار ميشدند و خودشان هيچ اختيارى در انتخاب خريدار نداشتتد، ولى اينجا يك كنيز آن هم با لباس ابريشمى بلند به فروشنده اش ميگويد، من خودم خريدارم را انتخاب ميكنم!(عجب)
٧) مطلب بعدى نام اين دختر است، #مليكه دختر يشوع!!
* در هيچ كتاب تاريخى در هيچ جاى دنيا نوشته نشده است كه اعضاى خانواده امپراتورهاى روم #نام_عربى داشته اند و يا اصولا دخترى به نام مليكه در هيچ يك از خانواده هاى امپراتورهاى روم وجود نداشته است. افسانه سرايان عمامه به سر شعورشان آنقدر قد نميداده كه روزى اكثر مردم باسواد ميشوند و ميتوانند با رجوع به كتب تاريخى، دروغ بودن اين داستان را بفهمند.
٨) #فاطمه در خواب به دختر ميگويد ابومحمد(عسكرى) نميخواهد تورا ببيند چون تو #مشرك هستى و بايد مسلمان شوى!
* اولا #مسيحيان مشرك نيستند و جزو اهل كتاب هستند و به خداى يگانه اعتقاد دارند.
*دوما چطور خود #فاطمه ميتواند با يك مشرك ديدار كند ولى امام عسكرى نميتواند؟
*سوما مگر نه اينكه #فاطمه به همراه #مريم_مادر_عيسى با او ديدار كردند، چگونه فاطمه در حضور #مريم به يكى از پيروان دين عيسى ميگويد مشرك؟
*چهارما اگر ايشان #مشرك است و به خداى يگانه اعتقاد ندارد، چرا و چگونه بايد فاطمه و مريم و هزار تن از حوريان بديدارش بيايند و او را براى امام عسكرى خواستگارى كنند؟
*پنجما يعنى در كل #جهان_اسلام و كشورهاى تحت امپراتورى عباسيان يك دختر نجيب و مومن وجود نداشت كه بايد يك دختر مشرك رومى با تمام اين سختيها و اسارت و بردگى و ... براى امام حسن عسكرى انتخاب ميكردند؟؟(آيا احمقانه تر ازين افسانه در هيچ كتاب تخيلى وجود دارد؟؟)

ما همين تعداد ايراد كودكانه به اين داستان را كافى ميدانيم و خودتان با خواندن دوباره داستان ميتوانيد بيش از ٥٠ ايراد را در آن بيابيد و خواندن همين داستان مضحك، كافى است تا نسخه امام زمانِ آخوندها را بپيچيد.

ادامه دارد ....

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
◾️ بررسى دلایل شیعیان بر وجود #امام_مهدی

#قسمت_اول

در مقاله قبلى كه در ٢١ قسمت و در همين كانال خدمت شما عزيزان ارائه شد، به تفصيل در مورد ادعاى #شيعيان بر تولد فرزند #حسن_عسكرى، امام يازدهم شان، چگونگى ازدواج وى با دختر قيصر روم چگونگى فرار اين دختر از #روم و رساندن خود به عراق،
نحوه تولد، نحوه رشد و دلايل غيبت اين موجود افسانه اى شيعيان، قلم فرسائى كرديم.
تمام مطالبى كه در مقاله قبلى نقل شده بود از دل معتبرترين كتب #علماى_شيعه بيرون كشيده شده بود و هيچ اظهار نظر شخصى در مورد اين افسانه وجود نداشت.
در اين مقاله پيش رو، ما سعى داريم بازهم با مراجعه به كتابهاى خود شيعيان، دلايلى را كه آنها بر وجود ايشان نقل كرده اند را يك به يك بررسى كرده و با ديدى امروزى و خردمندانه به آنها پاسخ بدهيم.
البته اين نكته مهم فراموش نشود كه #امام_مهدى بهترين جنسى است كه آخوند در فروشگاهش ميفروشد و
#حيات_زالو_وار_روحانيت_شيعه به همين دروغ مهدويت بسته است
و با سرگرم كردن مردم خرافه زده به اين دروغ، هم جيبشان را از #خمس(درآمد حرام) پر كرده و هم به لجن پراكنى در جامعه و در ذهن عوام ادامه ميدهند.
البته به لطف تكنولوژى و فضاهاى مجازى و با همت و مردانگى ادمينهاى #كانالهاى_نقد_اسلام و سايتهايى كه در زمينه مبارزه با خرافات و جهالت فعاليت ميكنند، تعداد بسيار زيادى از مردم ايران و خصوصا جوانان و نوجوانان، #آخونديسم و مذهب خرافه و جهل تشيع را براى هميشه از ذهن و وجودشان خارج و به زباله دان تاريخ فرستاده اند.
مهمترين دليل عصبانيت جماعت عمامه به سرِ خمس خور،
از مطالب ما همين تمايل روز افزون جوانان به شنيدن و خواندن مطالب ماست.

ادامه دارد ......

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztM

سايت ما: www.eslam.nu
◾️ بررسى دلایل شیعیان بر وجود #امام_مهدی

#قسمت_دوم

حال برگرديم به موضوع اين مقاله و دلايل را يك به يك مرور كنيم.

١) دلایل عقلی

#روحانيون_شيعه ميگويند كه وجود امامی بر روی زمین که تمام علم شریعت نزد او باشد و مردم در احکام دیـن به او مراجعه کنند و اینکه معصوم باشد و اینکه از فرزندان #حسین_بـن_علـی باشـد، ضروری است.
سپس ایمان به وفات #حسن_عسکری و اعتقاد به وراثت عمودی - یعنی از نسل حسین - و اینکه معصومی جز محمد و محمد بن حسـن عسـکری(ھمـان مھدی شيعيان) وجود نداشته، ضروری است.
بنابر این ادعاى روحانيون شيعه, كه فقط و فقط مصرف داخلى دارد و فقط ميتواند يك شخصى كه در خانواده شيعه پرورش يافته را قانع كند و نه اشخاص ديگر، #علامه_شريف_مرتضی از علماى نامدار قرن پنجم شيعه میگوید:
عقل مقتضی وجوب رئیسی در ھر زمان میباشد و رئیس باید معصوم باشد
(#منبع: رسائل المرتضی، ٢٩٤/٢)

بازهم در تاييد ادعاى بالا، #شيخ_مفید كه از بزرگترين علماى شيعه در قرن پنجم هجرى است(خالق افسانه هاى عاشورا و دروغهاى شاخدار آن واقعه) میگوید:
این اصلی است که مثل #امامـت نیـازی بـه روایـت نصـوص و اخبـار نیست و عقل خود مقتضی آن است
(#منبع: الارشاد، مفید، ٣٤٢/٢-٣٤٣)
اما ببينيم كه #شيخ_طوسی بزرگترين روحانى تاريخ شيعه در اين زمينه، چه ميگويد،
ايشان میگوید:
ھر زمانی باید #امام معصومی وجود داشته باشد و امامت لطف است و لطف در ھر حال بر خداوند واجب است
(#منبع: المسائل العشر، ص٩٨ )

#علامه_محمد_باقر_مجلسى، پدر خرافات و جهالت در تاريخ بشريت، نيز بعنوان دليل عقلى بر وجود #مهدى میگوید:
عقل حکم میکند که لطف بر خداوند واجب است و وجـود امـام لطف است و باید او معصوم باشد و عصمت تنھا از جھت او فھمیده مـیشـود و اجمـاع وجود دارد که غیر از صاحب زمان کسی معصوم نیست، پس وجودش ثابت میشود
( #منبع: بحار الانوار، ٢١٤/٥١-٢١٥ )

ادامه دارد ......

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztM

سايت ما: www.eslam.nu
◾️ خشم شدید #فاطمه_زهرا از ازدواج مجدد #امام_علی

در #كتاب_علل_الشرايع نوشته بزرگترين عالم #شيعى روايتى نقل شده كه در آن از تمايل #امام_على به تجديد فراش و آوردن #هوو بر سر #فاطمه و نگرانى و عصبانيت فاطمه، است. كه فاطمه با شنيدن اين خبر خانه را ترك كرده و به خانه #محمد ميرود. در زير اصل روايت و ترجمه آن همراه با اسكن از كتب مربوطه را خدمت شما ارائه ميكنيم.

#متن_عربى روايت:
حدثنا علي بن احمد قال: حدثنا أبو العباس احمد بن محمد بن يحيى عن عمرو ابن أبى المقدام وزياد بن عبد الله قالا: أتى رجل أبا عبد الله " ع " فقال له: يرحمك الله هل تشيع الجنازة بنار ويمشي معها بمجمرة أو قنديل أوغير ذلك مما يضاء به؟ قال فتغير لون أبى عبد الله " ع " من ذلك واستوى جالسا ثم قال: انه جاء شقي من الاشقياء إلى فاطمة بنت رسول الله (ص) فقال لها: أما علمت ان عليا قد خطب بنت أبى جهل فقالت: حقاما تقول؟ فقال: حقا ما أقول ثلاث مرات فدخلها من الغيرة مالاتملك نفسها وذلك ان الله تبارك وتعالى كتب على النساء غيرة وكتب على الرجال جهادا وجعل للمحتسبة الصابرة منهن من الاجر ما جعل للمرابط المهاجر في سبيل الله، قال: فاشتد غم فاطمة من ذلك وبقيت متفكرة هي حتى أمست وجاء الليل حملت الحسن على عاتقها الايمن والحسين على عاتقها الايسر وأخذت بيد أم كلثوم اليسرى بيدها اليمنى ثم تحولت إلى حجرة أبيها فجاء علي فدخل حجرته فلم ير فاطمة فاشتد لذلك غمه وعظم عليه ولم يعلم القصة ماهي فاستحى ان يدعوها من منزل أبيها فخرج إلى المسجد يصلي فيه ما شاء الله ثم جمع شيئا من كثيب المسجد واتكى عليه، فلما رأى النبي صلى الله عليه وآله ما بفاطمة من الحزن أفاض عليها من الماء ثم لبس ثوبه ودخل المسجد فلم يزل يصلي بين راكع وساجد و كلما صلى ركعتين دعاالله ان يذهب ما بفاطمة من الحزن والغم وذلك انه خرج من عندها وهى تتقلب وتتنفس الصعداء فلما رآها النبي صلى الله عليه وآله انها لا 

#ترجمه:
راوى ميگويد: شخصى نزد فاطمه زهرا دختر پیامبر آمد و به او گفت آیا می دانی #علی از #دختر_ابوجهل خواستگاری کرده ؟ فاطمه پرسيد : آيا اين حقیقت دارد ؟ آن مرد گفته اش را ٣ بار تكرار كرد و گفت : آنچه را که می گویم حقیقت است. 
#فاطمه از روى حسادت چنان عصبانى شده بود كه كنترلش را از دست داد...
او از این خبر بسيار اندوهگين و غمگين بود تا هنگام شب فرا رسيد. او شبانه #حسن را در شانه راست و #حسین را در شانه چپ و دست چپ #ام_کلثوم را با دست راستش گرفت و به اتاق پیامبر رفت پس از آن علی آمد و وارد اتاق فاطمه شد و او را نيافت، على از این بابت به شدت ناراحت شد و برایش گران آمد چون از حقیقت داستان بى خبر بود و از اینکه بخواهد فاطمه را از خانه پدرش صدا بزند خجالت می کشید پس براى خواندن نماز به مسجد رفت، در انجا از وسايل مسجد چيزى يافت و بر آن تكيه داد.

چون #پیامبر ناراحتی #فاطمه را دید کمی به او آب داد و سپس لباسش را پوشید و وارد مسجد شد و شروع به دعا خواندن كرد و هرگاه دو ركعت نماز ميخواند در بين آنها از خدا ميخواست كه غصه فاطمه را كم كند زيرا زمانى كه او را در خانه ترك كرده بود او بشدت نگران و منقلب بود و به سختى نفس ميكشيد...

نكته: #شيخ_صدوق كه معروف است به سانسور روايت و تحريف روايت در اينجا و در ابتداى روايت نتوانسته خشم خود را مخفى كند و با 'شقي' ناميدن راوى خواسته است بگويد كسى كه خبر را به فاطمه داده انسان ظالمى بوده و از ديد اين ملاى شيعه، نبايد به فاطمه خبر داده ميشد و اينكار باعث دردگيرى بين على و فاطمه شده است.

نتيجه گيرى ازين روايت: ازين روايت و روايات مشابه اين مشخص ميشود كه رابطه زناشويى على و فاطمه آن رابطه روءيايى كه آخوندها براى ما تعريف كرده اند نبوده و مهمتر از همه ادعاى اينكه على و فاطمه معصوم بوده اند و علم غيب داشته اند و و .... همه و همه خرافات و جهلى است كه در ذهن ما فرو كرده اند براى تسلط هرچه بيشتر بر افكار مردم.

#منبع:
 علل الشرائع نویسنده : الشيخ الصدوق از علماى بزرگ تشيع ج ١ ص ١٨٥

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm
💥 نقش امام حسن و حسین در کشتار مردم گرگان

#قسمت_اول

اين متن به نقل از سه كتاب کتاب #تاريخ_طبرى، کتاب #فتوح_البلدان_البلاذری كه از معتبرترين كتب تاريخى مسلمانان ميباشند و همچنين کتاب #زندگانى_امام_حسين نوشته زين العابدين رهنما تنظيم شده است.

محمد بن جرير طبری نويسنده كتاب تاريخ طبرى كه يكى از بزرگترين #علماى_مسلمان و مفسرين قرآن در زمان خودش بوده است در مورد شركت كردن فرزندان #امام_على يعنى #حسن و #حسين در كشتار ايرانيان می نویسد :” سعید ابن عاص” لشگری راهی گرگان نمود، مردم آنجا از راه صلح آمدند. سپس ١٠٠ هزار درهم خراج و گاه ٢٠٠ هزار درهم خراج به اعراب میدادند.
لیکن قرارداد از طرف ایرانیان برهم خورد و آنان از دادن خراج به مدینه سرباز زدند و از اسلام گريزان شدند.
یکی از شهرهای کرانه جنوب شرقی دریای خزر، شهر “تمیشه” بود که به سختی با سپاه اسلام نبرد کرد.
“سعید بن عاص” شهر را محاصره کرد و آنگاه که آذوقه شهر به اتمام رسید مردم از گرسنگی زنهار (امان) خواستند و به آن شرط که سپاه “سعید ابن عاص” مردمان شهر را نکشد با او قرار صلح گذاشتند.
او نیز این شرط را قبول کرده و سوگند یاد کرد که یک نفر را نکشد!!!
لیکن بعد از عقد قرار داد سعید تمام مردمان شهر را به جز یک نفر را در دره ای گرد آورد و تمام افراد شهر را از لب تیغ گذراند.
در واقع او به وعده اش عمل کرد و به سوگندش وفادار ماند و همه آن مردمی که منظور او از یک نفر را “هیچکس” می پنداشتند را سر برید.

#طبرى در ادامه داستان نام افراد نامدارى كه در لشكر سعيد بن عاص شركت داشتند را چنين مينويسد:
عبدالله بن عمر بن خطاب – عبدالله بن عباس – عبدالله بن زیبر – حسن ابن علی بن ابيطالب(#امام_حسن) – حسین ابن علی بن ابيطالب(#امام_حسین) از جمله كسانى بودند كه در اين فتح بزرگ شركت داشتند.

#منابع:
١) کتاب تاریخ طبری – محمد جریر طبری – ترجمه ابوالقاسم پاینده – جلد پنجم – چاپ تهران – صفحه ٢١١٦
٢) فتوح البلدان نوشته احمد بن يحيى بلاذرى صفحه ٣٠٣

ادامه دارد ...

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
💥 نقش امام حسن و حسین در کشتار مردم گرگان

#قسمت_دوم(آخر)

#عثمان در سال ٢٩ هجرى سعيد بن عاص را والى كوفه كرد و عبدالله بن عامر كريز را والى بصره.
#مرزبان_طوس به اين دو نفر نامه نوشت و آنها را به خراسان دعوت كرد و گفت هركدام در آنجا فاتح شدند، مالك آنجا شناخته ميشوند.
هر دو نفر حركت كردند، #عبدالله از او پيشى گرفت و سعيد نيز به سوى طبرستان رفت كه آنجا را فتح كند و در سپاه او #حسن و #حسين فرزندان على ابن ابيطالب نيز بودند.
( #منبع: فتوح البلدان صفحه ١٥٢)
مردم گيلان و طبرستان و ديلمستان سالها در برابر هجوم سپاهيان عرب پايدارى و مقاومت كردند و در حقيقت، اعراب مسلمان هيچگاه نتوانستند گيلان، طبرستان و ديلمستان را تصرف كنند.
در زمان عثمان اعراب براى فتح طبرستان تلاش بسيار كردند و #سعيد_بن_عاص بدستور عثمان به سوى طبرستان روانه شد.
در اين يورش امام حسن و امام حسين (فرزندان امام على) او را همراهى ميكردند.
#زين_العابدين_رهنما در كتاب زندگانى امام حسين جلد دوم ، فصل سوم در اينباره چنين نوشته است:
در سال سى ام هجرى يعنى ٧ سال پس از به خلافت رسيدن عثمان، آن فرمانده ماجراجوى عرب(سعيد بن عاص) را با نيروى تازه نفس از كوفه به سوى طبرستان فرستاد.
دو فرزندن #على_بن_ابيطالب يعى حسن و حسين به سِمت مجاهدان اسلامى كه اين جهاد را براى خاندان مسلمانان وظيفه و وجزو شعائر اسلامى به شمار مى آمد زير دست اين فرمانده سپاه اسلام به سوى طبرستان به حركت درآمدند.
اين نيروى تازه نفس بحدود طبرستان رسيد به نخستين دژ مستحكم و قلعه ناگشودنى آن برخورد كرد و سعيد بن عاص دريافت كه تصرف اين دژ غير ممكن است.
سعيد هيأتى را به سوى قلعه فرستاد و تقاضاى صلح و تأديه جزيه نمود. پس از گفتگوى بسيار #اسپهبد قلعه براى جلوگيرى از خونريزى پيشنهاد صلح او را پذيرفت بشرط اينكه سپاه اعراب به مردم قلعه و دفاع كنندگان اين دژ آسيبىنرساند.
اين شرط از سوى سعيد بن عاص پذيرفته شد و اسپهبد نامبرده دستور گشودن داروازه هاى قلعه را داد.
هنگام باز شدن دروازه بزرگ قلعه كه داراى چندين گز طول و عرض داشت و با كبكبه و وقارى آهسته آهسته روى پايه هاى قطور آهنى ميچرخيدو باز مى شد، عربها به تماشاى آن ايستاده و حيرت زده بودند.
سعيد بن عاص فرمانده سپاه اعراب مسلمان با تمام نيروهاى خود درون قلعه آمد و مطابق نقشه اى كه قبلا طرح ريزىكرده بودنددستور داد بى درنگ نقاط مرتفع و سخت قلعه را اشغال كنند و نيروهاى ايرانى را خلع سلاح كنند.
فرداى آنروز تمامى نيروهاى مدافع قلعه را دستگير كرد، برخى را در زنجير كرد و و شروع به كشتار اهالى شهر كرد، كشتارى بى رحمانه كه مانند آن تاكنون كسى نديده بود.

اينها حقايق تاريخى است كه كتب خود مسلمانان نوشته اند، اما آخوندها و روحانيون بى شرافت شيعه با دروغ به مردم ميگويند كه على و اولادش مخالف حمله به ايران بودند و در جنگ شركت نداشتند.
و ايرانيان از همه جا بى خبر نيز براى چنين جنايتكارانى عزادارى كرده و بر سر خود ميزنند، براى كسانى كه به سرزمينمان تجاوز كرده و زنان و دخترانمان را به اسارت برده و آنها را برده جنسى خود ميكردند.

بله على، حسن و حسين بمانند #عمر و #ابوبكر و #عثمان جنايتكاران خونخوارى بودند كه به وطنمان تجاوز كرده و دختران ايرانى به اسارت برده و آنها را برده هاى جنسى خود ميكردند.

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
💥 مختار ثقفى قهرمانى شرافتمند يا شارلاتان و فرصت طلب؟

#قسمت_دوم

پس از #نوبختى سرى به يكى از بزرگترين روحانيون مسلمان يعنى محمد بن عبدالكريم #شهرستانى صاحب كتاب بسيار معروف #الملل_و_النحل ميزنيم كه ببينيم در مورد فرقه كيسائيه و امامت محمد بن حنفيه چه نوشته است.
#شهرستانى در كتاب خود از #کیسانیه به عنوان اولین فرقه از فرق شیعه در کتاب ملل و نحل یاد كرده است كه به خود روايت و ترجمه اش ميپردازيم.
#متن_عربى روايت:
اختلفوا بعد عليّ رضي اللّه عنه، فمنهم من قال إنه نص على ابنه محمد بن الحنفيّة، و هؤلاء هم الكيسانية، ثم اختلفوا بعده، فمنهم من قال إنه لم يمت، و يرجع فيملأ الأرض عدلا، و منهم من قال إنه مات، و انتقلت الإمامة بعده إلى ابنه أبي هاشم‌، و افترق هؤلاء، فمنهم من قال الإمامة بقيت في عقبه وصية بعد وصية، و منهم من قال إنها انتقلت إلى غيره، اختلفوا في ذلك الغير، فمنهم من قال هو بيان‌ بن سمعان النهدي، و منهم من قال هو عليّ بن عبد اللّه بن عبّاس، و منهم من قال هو عبد اللّه‌ بن حرب الكندي، و منهم من قال هو عبد اللّه‌ بن معاوية بن عبد اللّه بن جعفر بن‌ أبي طالب، و هؤلاء كلهم يقولون إن الدين طاعة رجل، و يتأوّلون أحكام الشرع كلها على شخص معيّن كما ستأتي مذاهبهم.
#ترجمه: شيعيان بعد از #على_بن_ابيطالب دچار اختلاف شدند و عده اى از آنها به نص در #امامت_محمد_حنفيه فرزند على معتقد بودند كه اين گروه #كيسانيه نام داشتند و بعد از آن دچار اختلاف و انشعاب شدند عده اى ميگفتند كه او نمرده و روزى بازخواهد گشت و زمين را پر از عدل و داد خواهد كرد عده اى ديگر قائل بر اين بودند كه امامت او به پسرش ابي هاشم منتقل شده، عده اى ديگر معتقد بودند اين امامت بعد از او به شخصى ديگر منتقل شده است و در آن اختلاف ديگرى داشتند و عده اى ميگفتند بيان‌ بن سمعان النهدي امام است عده اى ديگر به امامت اشخاصى ديگر معتقد شدند
منبع:
الملل و النحل نوشته محمد بن عبدالكريم شهرستانی جلد ١ صفحه ٣٧
http://lib.eshia.ir/71442/1/37
پس همانطور كه ديديد اصلا نامى از امامت #حسن يا #حسين در كار نبوده است و #مختار_ثقفى هم طبق همين قاعده نميتوانسته قائل به امامت هريك ازين دو شود و طبعا سراغ كسى ميرود كه اجماع مردم بر آن باشد يعنى همان محمد بن حنفيه.
#محمد_بن_جرير_طبرى مورخ بزرگ تاريخ اسلام نوشته است :
محمد بن حنفيه در مکه توسط عبدالله ابن زبیر اسیر میشود و تهدید می شود که اگر با او (زبیر) بیعت نکند در آتش نابود خواهد شد محمد بن حنيفه موفق می شود پیامی برای مختار در کوفه برای کمک بفرستد. مختار افرادش را به آنجا می فرستد، آنها وارد مکه میشوند و محمد حنفيه و یارانش را آزاد می سازند.
#منبع: تاريخ الطبري جلد ٦ صفحات ٧٦ و ٧٧
لينك از سايت المكتبة الشاملة:
http://shamela.ws/browse.php/book-9783#page-3156


ادامه دارد ....

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
www.eslam.nu
💥 محمد، پيامبرى كه هيچ اعتقادى به خدا نداشت!

#قسمت_يازدهم

«#اسامة_بن_زید» روایت می کند: «پیامبر خدا مرا روی یکی از زانوها و #حسن_بن_على را روی زانوی دیگرش مینشانید و سپس ما را در آغوش می گرفت و می گفت، خداوندا! همانگونه که من نسبت به این کودکان محبت نشان می دهم، تو هم با آنها مهربان باش.»
#منبع:
صحيح البخارى جلد ٨ ص ٢١ حديث ٢٦
در کتاب های #ناسخ_التواریخ و #سیرت_الرسول می خوانیم،
پس از پایان جنگ بدر، زمانی که محمد بن عبدالله از برابر صف اسيران عبور می کرد، ناگهان چشمش به یکی از اسیران به نام «#عقبة_بن_معيط» که با او دشمنی دیرینه داشت و او را با طنابى بسته بودند، افتاد.
هنگامی که آنها به وادی «صفرا» رسیدند، محمد که از «عقبة بن معيط» کینه ژرفی در دل داشت، به علی بن ابیطالب دستور داد، او را بکشد. «عقبة بن معيط» که فرمان کشتن خود را از زبان محمد شنید، با التماس گفت: «من دارای کودک #دختر_نوزادی هستم، اگر من کشته شوم، چه کسی از او نگهداری خواهد کرد؟» پیامبر خدا پاسخ داد: «آتش دوزخ.»
{#منابع:
ناسخ التواریخ، جلد سوم، ص ۹۵
سیرت رسول الله، جلد دوم، ص ۵۸۳

آن نیایش های از دل برخاسته پیامبر خدا به «اسامة بن زید» و «حسن بن علی» و این ابراز عاطفه والای او نسبت به نوزاد دختر «عقبة بن معيط» نشان می دهند که عوامل آسمانی و پیامبران الهی از ارزش های انسانی و سیاست های اخلاقی ویژه ای پیروی می کنند که ما انسانهای زمینی توان فهم و درک آن ارزش ها و سیاستها را نداریم!
#ابن_اسحق، نخستین و معتبر ترین تاریخنویس عرب که در سدۀ نخست هجری قمری می زیسته، می نویسد:
پیامبر الله روزی در راه از نزدیک دختر کودک سالی به نام «#امل» که با سینه روی زمین می خزید میگذشت. زمانی که محمد از برابر آن دختر عبور می کرد، توقف نمود و در حالیکه با دقت به آن دختر و چگونگی حرکاتش خیره شده بود، اظهار داشت، هنگامی که این دختر رشد کند، من او را به همسری بر خواهم گزید.» ابن اسحق ادامه می دهد، ولی البته عمر محمد به زمان رشد و بلوغ دختر نرسید و پیش از اینکه آن دختر به زمان رشد برسد، محمد بدرود زندگی گفت.
ابن اسحاق در شرح این رویداد به سن محمد اشاره ای نمی کند و ننوشته است، محمد در چه سالی و در چه سنی اینچنین، مطلب عجيب و غريبى را در مورد يك دخترى كه ناتوان جسمى است بيان كرده است!
اگر اين گفته مورخ بزرگ تاريخ اسلام در مورد اين داستان حقيقت داشته باشد، در دنياى امروز اصطلاح
Sexmaniac را دانشمندان روانشناسی جنسی برای براى اشاره به افرادى با چنين گرايشاتى به وجود آورده اند.
طبعا مسئوليت چنين گفته هايى بر عهده نويسنده اين داستانها يعنى مورخين اسلام ميباشد و نه ناقلين آن.
یکی از پژوهشگران شرق شناس می نویسد: «کودک بازی، تماس جنسی با محارم و زنای به زور، نشانه های انحرافی تشنگی برای دستیابی به قدرت و فرمانروائی بر دیگران بوده و دلیل آن نبود امنیت روانی انسان است.»
#منبع:
Craig Winn, Prophet of Doom: Islam's Terrorist Dogma in Mohammad's Own Words (Canada: The Winn Company, LLC, 2004), p. 245,

ادامه دارد ....

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm/21528