Forwarded from نقدي بر اسلام
💠زنا كردن يكي از فرزندان #علی
📚طبق روایات صحیح #شیعه یکی از فرزندان #علی مرتکب زنا شده و شیخ صدوق سعی کرده با تدلیس و قیچی کردن روایت این مطلب را مخفی کند .
👈 در کتابهای #شیعه روایتی هست که جریان از این قرار است که زنی مرتکب زنا شده و #علی خواست حد زنا یعنی سنگسار را برو اجرا کند و وقتی میخواست حد سنگسار را اجرا کند به مردم گفت هر کسیکه بر او حدی است حد را اجرا نکند.
🔹و هر کس حدی به مانند حد این زن است ( یعنی زنا) از سنگسار کردن زن پرهیز کند.(يعني اگر شما هم زنا كرده ايد حق سنگسار نداريد).
🔸سپس در روایت آمده که مردم از اجرای حد منصرف شدن و از جمله این انصراف کنندگان 👈محمد بن علی👉 فرزند #علی بود.
👆متن روایت در کتاب اصول کافی کتاب الحدود باب آخر منه (ج7 ص189 ). 🔻🔻
متن عربي:
☘لا یقیم الحد من الله علیه حد فمن کان علیه حد مثل ما علیها فلا یقیم علیها الحد . قال فانصرف الناس یومئذ کلهم ما خلا امیرالمومنین و الحسن و الحسین علیهم السلام فاقام هولاء الثلاثه علیها الحد یومئذ و ما معهم غیرهم . قال وانصرف فیمن انصرف یومئذ
👈 محمد بن امیرالمومنین 👉علیه السلام.
👈شیخ صدوق همین روایت را در کتاب من لا یحضره الفقیه (ج8 ص356 )روایت کرده اما آخر روایت را که اسم محمد بن علی است حذف کرده و مجلسی در کتاب روضه المتقین ( ج10 ص35) اعتراف میکند که از جمله انصراف دهندگان از اجرای حد زنا محمد بن علی بن امیرمومنان بود و شیخ صدوق آخر روایت را بخاطر رعایت ادب 👈 حذف کرده. يعني ايشون سانسور كرده نام فرزند #علي را. 😳😳
☝🏾جالب اينكه لقب ايشان شيخ صدوق است يعني شيخ راستگو.😳
👇متن عربی اعتراف ملا باقر مجلسی🔻🔻
☘وانصرف فیمن انصرف یومئذ محمد بن امیرالمومنین و لم یذکره المصنف للادب.
☝🏾️حالا خودتان قضاوت كنيد كه اين علماي به ظاهر راستگو چند هزار حديث و روايت را ازين دست سانسور كرده و بخورد ما داده اند...
📚طبق روایات صحیح #شیعه یکی از فرزندان #علی مرتکب زنا شده و شیخ صدوق سعی کرده با تدلیس و قیچی کردن روایت این مطلب را مخفی کند .
👈 در کتابهای #شیعه روایتی هست که جریان از این قرار است که زنی مرتکب زنا شده و #علی خواست حد زنا یعنی سنگسار را برو اجرا کند و وقتی میخواست حد سنگسار را اجرا کند به مردم گفت هر کسیکه بر او حدی است حد را اجرا نکند.
🔹و هر کس حدی به مانند حد این زن است ( یعنی زنا) از سنگسار کردن زن پرهیز کند.(يعني اگر شما هم زنا كرده ايد حق سنگسار نداريد).
🔸سپس در روایت آمده که مردم از اجرای حد منصرف شدن و از جمله این انصراف کنندگان 👈محمد بن علی👉 فرزند #علی بود.
👆متن روایت در کتاب اصول کافی کتاب الحدود باب آخر منه (ج7 ص189 ). 🔻🔻
متن عربي:
☘لا یقیم الحد من الله علیه حد فمن کان علیه حد مثل ما علیها فلا یقیم علیها الحد . قال فانصرف الناس یومئذ کلهم ما خلا امیرالمومنین و الحسن و الحسین علیهم السلام فاقام هولاء الثلاثه علیها الحد یومئذ و ما معهم غیرهم . قال وانصرف فیمن انصرف یومئذ
👈 محمد بن امیرالمومنین 👉علیه السلام.
👈شیخ صدوق همین روایت را در کتاب من لا یحضره الفقیه (ج8 ص356 )روایت کرده اما آخر روایت را که اسم محمد بن علی است حذف کرده و مجلسی در کتاب روضه المتقین ( ج10 ص35) اعتراف میکند که از جمله انصراف دهندگان از اجرای حد زنا محمد بن علی بن امیرمومنان بود و شیخ صدوق آخر روایت را بخاطر رعایت ادب 👈 حذف کرده. يعني ايشون سانسور كرده نام فرزند #علي را. 😳😳
☝🏾جالب اينكه لقب ايشان شيخ صدوق است يعني شيخ راستگو.😳
👇متن عربی اعتراف ملا باقر مجلسی🔻🔻
☘وانصرف فیمن انصرف یومئذ محمد بن امیرالمومنین و لم یذکره المصنف للادب.
☝🏾️حالا خودتان قضاوت كنيد كه اين علماي به ظاهر راستگو چند هزار حديث و روايت را ازين دست سانسور كرده و بخورد ما داده اند...
Forwarded from نقدي بر اسلام
💠افشاي كذب اخوندهاي شياد
#بخش_اول
✋ درود دوستان نازنين
☝🏾️كانال منتقد مطالب كانال ما كه توسط چند طلبه بسيار بيسواد و مزدور اداره ميشود هر از چندگاهي دست به انتخار ميزند و مطالب مستند ما را كه همه با ذكر منابع معتبر هست را به خيال خام خود نقد ميكند.
👈البته طبق روندِ اخوندهاي بي اصل و نسب و هرجايي، گردانندگان اين كانال هم اعضاي كانالشان را نادان فرض كرده و مطالب بدون منبع و بي اعتبار را بعنوان نقد به خوردشان ميدهند.
👇در متن زير كه مستقيم از كانالشان برداشته شده، اين طلبه ها خواسته اند انتقاد و افشاگري ما در مورد خطبه بي نقطه منسوب به علي را ماستمالي كنند.
🔹ولي از انجايي كه يك اخوند در حوزه جهل و خرافات، فقط چند كتاب محدود از چند فسيل متحجر را ميخواند و نه سواد فهم و درك مسائل را، توجيه و استدلالشان نيز مانند مذهب متحجرشان مضحك و سخيف ميباشد.
#بخش_اول
✋ درود دوستان نازنين
☝🏾️كانال منتقد مطالب كانال ما كه توسط چند طلبه بسيار بيسواد و مزدور اداره ميشود هر از چندگاهي دست به انتخار ميزند و مطالب مستند ما را كه همه با ذكر منابع معتبر هست را به خيال خام خود نقد ميكند.
👈البته طبق روندِ اخوندهاي بي اصل و نسب و هرجايي، گردانندگان اين كانال هم اعضاي كانالشان را نادان فرض كرده و مطالب بدون منبع و بي اعتبار را بعنوان نقد به خوردشان ميدهند.
👇در متن زير كه مستقيم از كانالشان برداشته شده، اين طلبه ها خواسته اند انتقاد و افشاگري ما در مورد خطبه بي نقطه منسوب به علي را ماستمالي كنند.
🔹ولي از انجايي كه يك اخوند در حوزه جهل و خرافات، فقط چند كتاب محدود از چند فسيل متحجر را ميخواند و نه سواد فهم و درك مسائل را، توجيه و استدلالشان نيز مانند مذهب متحجرشان مضحك و سخيف ميباشد.
Forwarded from نقد الحاد و آتـِـئیسمــ 🚫
😃ببینید اوج سواد کانالهای ضد اسلامی رو🤓میگه خطبه بی نقطه امام علی چیز خاصی نیست چون نقطه نبوده😐!خدایا این شادی ها رو از ما نگیر😂
🆔 @naghdeatheist
🆔 @naghdeatheist
Forwarded from نقدي بر اسلام
💠افشاي كذب اخوندهاي شياد
#بخش_دوم
در اين👆 تصوير در مورد خطبه بي نقطه منسوب به علي نوشته اند:
<< اينكه حروف نقطه نداشت با اينكه نقطه نميگذاشتند فرق دارد >>😳😳
لطفاً چند بار اين👆جمله را بخوانيد!!
اگر متوجه شديد ما را هم خبر كنيد ؛)
ازين استدلال مضحك ميشود دو برداشت كرد.
١- حروف رسم الخط اعراب نقطه نداشته به همين دليل نقطه نميگذاشتند. (تاييدي بر ادعاي ما)
٢- حروف رسم الخط عربي نقطه داشته ولي اصلا مورد استفاده قرار نميگرفته و بدون استفاده از نقطه قابل فهم بوده. ( باز هم تاييد مطلب ما)
جداً، سواد و درك و شعور را ديديد؟؟؟
يكي نيست به اين طلبه بيسواد بگويد وقتي ادعا ميكني كه اعراب نقطه را استفاده نميكردند يعني اينكه نقطه مورد استفاده شان نبوده .
پس اگر كسي بيايد يك خطبه يا يك متن بدون نقطه را بنويسد، نه اينكه كار شاقي نكرده بلكه هر عرب بياباني كه دو كلاس سواد داشت ميتوانست مثل انرا بنويسد.
هر چند كه اين ادعا با اسناد موجود در موزه هاي جهان درباره رسم الخط عربي و نسخ خطي قران، در تضاد هست و بي اعتبار. و ما با نشان دادن تصويري از يك نسخه خطي قران انرا اثبات كرديم.
ولي جالبترين قسمت، بخش دوم ادعاي ايشان است، كه مفاخر بزرگ ايران را ارادتمند علي (جلاد اسلام) معرفي ميكند و خصوصا از بزرگاني مثل سعدي و مولانا نام ميبرد.
دوستان باور كنيد بدون هيچ غرضي عرض ميكنم كه اين قوم اخوند از بي هنرترين و بيسوادترين و بيهوده ترين انسانهاي روي زمين هستن كه متاسفانه به واسطه جهل و خرافات حاكم بر جامعه مذهب زده ما، وطن عزيزمان را به لجن كشيده اند.
بايد به اين نكته توجه داشت كه براي فهميدن عقيده يا نظر يا تفكر كساني مثل هنرمندان يا شعرا، بايد به اثار باقيمانده از انها رجوع كرد و اين اثار را بررسي كرد.
ما هم براي افشاي كذب اين موجودات بي خرد سري به بوستان سعدي و مثنوي معنوي از مولانا جلال الدين بلخي زديم.
#بخش_دوم
در اين👆 تصوير در مورد خطبه بي نقطه منسوب به علي نوشته اند:
<< اينكه حروف نقطه نداشت با اينكه نقطه نميگذاشتند فرق دارد >>😳😳
لطفاً چند بار اين👆جمله را بخوانيد!!
اگر متوجه شديد ما را هم خبر كنيد ؛)
ازين استدلال مضحك ميشود دو برداشت كرد.
١- حروف رسم الخط اعراب نقطه نداشته به همين دليل نقطه نميگذاشتند. (تاييدي بر ادعاي ما)
٢- حروف رسم الخط عربي نقطه داشته ولي اصلا مورد استفاده قرار نميگرفته و بدون استفاده از نقطه قابل فهم بوده. ( باز هم تاييد مطلب ما)
جداً، سواد و درك و شعور را ديديد؟؟؟
يكي نيست به اين طلبه بيسواد بگويد وقتي ادعا ميكني كه اعراب نقطه را استفاده نميكردند يعني اينكه نقطه مورد استفاده شان نبوده .
پس اگر كسي بيايد يك خطبه يا يك متن بدون نقطه را بنويسد، نه اينكه كار شاقي نكرده بلكه هر عرب بياباني كه دو كلاس سواد داشت ميتوانست مثل انرا بنويسد.
هر چند كه اين ادعا با اسناد موجود در موزه هاي جهان درباره رسم الخط عربي و نسخ خطي قران، در تضاد هست و بي اعتبار. و ما با نشان دادن تصويري از يك نسخه خطي قران انرا اثبات كرديم.
ولي جالبترين قسمت، بخش دوم ادعاي ايشان است، كه مفاخر بزرگ ايران را ارادتمند علي (جلاد اسلام) معرفي ميكند و خصوصا از بزرگاني مثل سعدي و مولانا نام ميبرد.
دوستان باور كنيد بدون هيچ غرضي عرض ميكنم كه اين قوم اخوند از بي هنرترين و بيسوادترين و بيهوده ترين انسانهاي روي زمين هستن كه متاسفانه به واسطه جهل و خرافات حاكم بر جامعه مذهب زده ما، وطن عزيزمان را به لجن كشيده اند.
بايد به اين نكته توجه داشت كه براي فهميدن عقيده يا نظر يا تفكر كساني مثل هنرمندان يا شعرا، بايد به اثار باقيمانده از انها رجوع كرد و اين اثار را بررسي كرد.
ما هم براي افشاي كذب اين موجودات بي خرد سري به بوستان سعدي و مثنوي معنوي از مولانا جلال الدين بلخي زديم.
Forwarded from نقدي بر اسلام
💠 افشاي كذب اخوندهاي شياد
#بخش_سوم
👈سعدی در بوستان، بارهر با اشعاری به مدح خلفای چهارگانه پرداخته و می گوید:
نخستین ابوبکر پیر مرید * عمر، پنجه بر پیچ دیو مرید
خردمند عثمان شب زنده‌دار * چهارم علی، شاه دلدل سوار
خوب ديديد كه سعدي #علي را خليفه چهارم ميداند و نه امام.
در تمام متون تاريخي موجود از زمان سعدي و اثار سعدي شناسان همه به سني بودن سعدي اذعان كرده اند و اصولا در زمان حيات اين بزرگان شيعيگري معنايي نداشت و اگر گرايشي بود فقط احترام به فرزندان فاطمه و علي بعنوان نوادگان #محمد بوده و شيعيگري بدين صورت كه فرهنگ و تاريخ وطنمان را لجن مال كرده، با به قدرت رسيدن صفويه خونخوار شكل گرفت كه مشروح انرا در بحث #صفويه اورديم.
☝🏾️و اما در مورد مولانا جلال الدين محمد بلخي
شواهد و قرائن زيادي براي سني بودن مولوي وجود دارد كه برخي از انها ميپردازيم:
الف ـ پدر مولوي، بهاء ولد ـ اولين استاد و مربي او ـ سني حنفي بود.
ب ـ اساتيد ديگر مولوي که عمدتاً در دمشق و حلب يعني محل تحصيل مولوي سکونت داشتند، سني بودند.
ج ـ پير و مراد معشوق مولوي يعني شمس تبريزي شيعه نبود و ارتباطي با مکتب تشيع نداشت.
د ـ مصادر و منابعي که شرح حال مولوي را نوشتند و نزديک به عصر وي بودند ، مولوي را فقيه حنفي معرفي کردند و نام او را در طبقات و تراجم حنفي ها آوردند.
هـ ـ مريدان و شاگردان و فرزند محبوب مولوي (سلطان ولد ) نيز سني و نوعـاً حنفي هستند . سخنـان و اشعار آن ها ( به خصوص سلطان ولد) کاملاً بر اين مطلب گواهي مي دهد.
تسنن و حنفي بودن ( همچنين تصوف ) ميراث خانوادگي مولوي است. تا آن جا پيش رفتند که سلطان ولد در زمان علامه حلّي و شيعه شدن سلطان خدابنده، فرزند خود را روانه سلطانيه مي کند تا از اين مصيبت به خيال خود يعني تشيع سلطان و تبعات آن جلوگيري کند.
نمونه ها و نشانه هاي زياد ديگري وجود دارد. مبني بر اينکه مولوي سني مي باشد . مانند مدح وي از عمر و ابوبکر . وي تصريح مي کند:
چون ابوبکر آيت توفيق شـــــد
با چنان شه صاحب و صديق شد
چون عمر شيداي آن معشوق شد
حق و باطل را چو دل فاروق شد
#بخش_سوم
👈سعدی در بوستان، بارهر با اشعاری به مدح خلفای چهارگانه پرداخته و می گوید:
نخستین ابوبکر پیر مرید * عمر، پنجه بر پیچ دیو مرید
خردمند عثمان شب زنده‌دار * چهارم علی، شاه دلدل سوار
خوب ديديد كه سعدي #علي را خليفه چهارم ميداند و نه امام.
در تمام متون تاريخي موجود از زمان سعدي و اثار سعدي شناسان همه به سني بودن سعدي اذعان كرده اند و اصولا در زمان حيات اين بزرگان شيعيگري معنايي نداشت و اگر گرايشي بود فقط احترام به فرزندان فاطمه و علي بعنوان نوادگان #محمد بوده و شيعيگري بدين صورت كه فرهنگ و تاريخ وطنمان را لجن مال كرده، با به قدرت رسيدن صفويه خونخوار شكل گرفت كه مشروح انرا در بحث #صفويه اورديم.
☝🏾️و اما در مورد مولانا جلال الدين محمد بلخي
شواهد و قرائن زيادي براي سني بودن مولوي وجود دارد كه برخي از انها ميپردازيم:
الف ـ پدر مولوي، بهاء ولد ـ اولين استاد و مربي او ـ سني حنفي بود.
ب ـ اساتيد ديگر مولوي که عمدتاً در دمشق و حلب يعني محل تحصيل مولوي سکونت داشتند، سني بودند.
ج ـ پير و مراد معشوق مولوي يعني شمس تبريزي شيعه نبود و ارتباطي با مکتب تشيع نداشت.
د ـ مصادر و منابعي که شرح حال مولوي را نوشتند و نزديک به عصر وي بودند ، مولوي را فقيه حنفي معرفي کردند و نام او را در طبقات و تراجم حنفي ها آوردند.
هـ ـ مريدان و شاگردان و فرزند محبوب مولوي (سلطان ولد ) نيز سني و نوعـاً حنفي هستند . سخنـان و اشعار آن ها ( به خصوص سلطان ولد) کاملاً بر اين مطلب گواهي مي دهد.
تسنن و حنفي بودن ( همچنين تصوف ) ميراث خانوادگي مولوي است. تا آن جا پيش رفتند که سلطان ولد در زمان علامه حلّي و شيعه شدن سلطان خدابنده، فرزند خود را روانه سلطانيه مي کند تا از اين مصيبت به خيال خود يعني تشيع سلطان و تبعات آن جلوگيري کند.
نمونه ها و نشانه هاي زياد ديگري وجود دارد. مبني بر اينکه مولوي سني مي باشد . مانند مدح وي از عمر و ابوبکر . وي تصريح مي کند:
چون ابوبکر آيت توفيق شـــــد
با چنان شه صاحب و صديق شد
چون عمر شيداي آن معشوق شد
حق و باطل را چو دل فاروق شد
Forwarded from نقدي بر اسلام
💠 افشاي كذب اخوندهاي شياد
#بخش_چهارم
در جاي ديگر مولوي فراتر ازين ميرود و در مجالس سبعه مي گويد:
«امير المؤمنين عمر بن الخطاب آن محتسب شهر شريعت ،آن عادل اصل مسند طريقت،آن مردي که چون در ره عدل دست در امضاي اقتضاي عقل گرفت،ابليس را زهره آن نبود که در بازار وسوسه خويش دست به طراري و دزد جيب ولي بشکافد،عاشقي بود بر حضرت .»
بعد حديثي را مي اورد که :
«لو لم ابعث لبعثت يا عمر(يعني رسول فرمود :اگر من به پيامبري مبعوث نمي شدم ، تو مبعوث مي شدي)».
از دگر موارد هم ميشود به اشعار وي اشاره كرد مثلا :
بهر این فرمود پیغمبر که من
همچو کشتی ام ز طوفان زمن
ما و اصحابیم چون کشتی نوح
هر که دست اندر زند یابد فتوح
در اين شعر مولانا از زبان محمد، اصحاب وي را مانند كشتي نوح نجاتبخش ميداند و اسمي از علي و اولادش نمي اورد.
يا اينكه ماجرایی را که نشانگر نوعی کرامت برای معاویه است که در صفحه 288 دفتر دوم مثنوي ذکر شده است.
ولي يكي از مهمترين اشعارش مولانا در مثنوي ابیاتی است که شیعیان حلب را به دلیل نوع عزاداریشان برای حسین ابن علي مورد انتقاد قرار می دهد كه در بخشي ازين ابيات ميخوانيم:
چون که ایشان خسرو دین بوده اند
وقت شادی شد چو بشکستند بند
و اما مولانا بر خلاف عقايد شيعيان ابو طالب پدر علي را كافر خطاب ميكند:
خود یکى بو طالب آن عم رسول
مىنمودش شنعهى عربان مهول
که چه گویندم عرب کز طفل خود
او بگردانید دین معتمد
طلبه هاي بيسواد طوري القاء ميكنند كه هركس از علي تعريف كرد و يا براي وي يك بيت شعر سرود، ديگر مريد و جانباخته اين موجود خونخوار بوده.
لازم به تذكر است كه تمامي مسلمانان غير شيعي به علي بعنوان خليفه چهارم و داماد محمد احترام ميگذارند و با وجود اينكه فرزندان علي و فاطمه نوه هاي محمد هستند و بازهم براي عموم مسلمانان قابل احترام.
ولي اخوندهاي كذاب شيعه با شيادي تمام، هر كه را به علي يا اولادش احترام گذاشته مريد او دانسته و حتي شيعه ميدانند.
لازم به ذكر است :
تنها مذهبي از مذاهب چند صدگانه اسلام، كه به قران - محمد - عايشه همسر محمد و خلفاي سه گانه فحاشي و توهين ميكنند و تمام انسانهاي غير شيعي را حرامزاده نجس خطاب ميكنند همين مذهب شيعه اثني عشري يا همان ديني است كه صفويان به زور وارد خانه هاي ايرانيان كردند و فرهنگ و تمدن مارا به زمان بت پرستي و خرافه و جهل و اعتقاد به موهومات بردند.
در پايان هم به طلبه هاي بي هنر و خاصيت ان كانال ميگويم :
مگس عرصه گيتي نه جولانگه توست
عرز خود ميبري و زحمت ما ميداري
#بخش_چهارم
در جاي ديگر مولوي فراتر ازين ميرود و در مجالس سبعه مي گويد:
«امير المؤمنين عمر بن الخطاب آن محتسب شهر شريعت ،آن عادل اصل مسند طريقت،آن مردي که چون در ره عدل دست در امضاي اقتضاي عقل گرفت،ابليس را زهره آن نبود که در بازار وسوسه خويش دست به طراري و دزد جيب ولي بشکافد،عاشقي بود بر حضرت .»
بعد حديثي را مي اورد که :
«لو لم ابعث لبعثت يا عمر(يعني رسول فرمود :اگر من به پيامبري مبعوث نمي شدم ، تو مبعوث مي شدي)».
از دگر موارد هم ميشود به اشعار وي اشاره كرد مثلا :
بهر این فرمود پیغمبر که من
همچو کشتی ام ز طوفان زمن
ما و اصحابیم چون کشتی نوح
هر که دست اندر زند یابد فتوح
در اين شعر مولانا از زبان محمد، اصحاب وي را مانند كشتي نوح نجاتبخش ميداند و اسمي از علي و اولادش نمي اورد.
يا اينكه ماجرایی را که نشانگر نوعی کرامت برای معاویه است که در صفحه 288 دفتر دوم مثنوي ذکر شده است.
ولي يكي از مهمترين اشعارش مولانا در مثنوي ابیاتی است که شیعیان حلب را به دلیل نوع عزاداریشان برای حسین ابن علي مورد انتقاد قرار می دهد كه در بخشي ازين ابيات ميخوانيم:
چون که ایشان خسرو دین بوده اند
وقت شادی شد چو بشکستند بند
و اما مولانا بر خلاف عقايد شيعيان ابو طالب پدر علي را كافر خطاب ميكند:
خود یکى بو طالب آن عم رسول
مىنمودش شنعهى عربان مهول
که چه گویندم عرب کز طفل خود
او بگردانید دین معتمد
طلبه هاي بيسواد طوري القاء ميكنند كه هركس از علي تعريف كرد و يا براي وي يك بيت شعر سرود، ديگر مريد و جانباخته اين موجود خونخوار بوده.
لازم به تذكر است كه تمامي مسلمانان غير شيعي به علي بعنوان خليفه چهارم و داماد محمد احترام ميگذارند و با وجود اينكه فرزندان علي و فاطمه نوه هاي محمد هستند و بازهم براي عموم مسلمانان قابل احترام.
ولي اخوندهاي كذاب شيعه با شيادي تمام، هر كه را به علي يا اولادش احترام گذاشته مريد او دانسته و حتي شيعه ميدانند.
لازم به ذكر است :
تنها مذهبي از مذاهب چند صدگانه اسلام، كه به قران - محمد - عايشه همسر محمد و خلفاي سه گانه فحاشي و توهين ميكنند و تمام انسانهاي غير شيعي را حرامزاده نجس خطاب ميكنند همين مذهب شيعه اثني عشري يا همان ديني است كه صفويان به زور وارد خانه هاي ايرانيان كردند و فرهنگ و تمدن مارا به زمان بت پرستي و خرافه و جهل و اعتقاد به موهومات بردند.
در پايان هم به طلبه هاي بي هنر و خاصيت ان كانال ميگويم :
مگس عرصه گيتي نه جولانگه توست
عرز خود ميبري و زحمت ما ميداري
✋درود دوستان نازنين
قول داده بودم چند روز مطالب متفرقه بنويسم و دوباره ادامه بحث درمورد منابع ايات #قران را اغاز كنم.
در بخش هاي قبلي ديديم كه ايات #قران تكرار افسانه هاي اساطيري و احكام و باورهاي اديان يهود و زرتشت و مسيحي است و نه بار اطلاعاتي جديدي دارد و نه مطلبي خارج از محدود ذهن بشر.
در بخش هايي هم با ذكر منابع موثق اثبات كرديم كه سوره هاي كوچك قران و خيلي از اصطلاحات استفاده شده، كپي برداري شده از اشعار شاعران قبل از امدن جهل #اسلام به سرزمين حجاز بوده است و #محمد اشعار انهارا كپي برداري و بعضا تغيير داده و به نام #خدا به خورد مردم ساده داده.
در بخش هاي بعدي اطلاعات بيشتري در اين زمينه ارائه ميدهم و شمارا بيشتر با اين به اصطلاح كلام #خدا اشنا ميكنم.
📲لطفا مطالب را به دقت بخوانيد و با دوستانتان به اشتراك بگذاريد.
https://telegram.me/naghde_eslam
قول داده بودم چند روز مطالب متفرقه بنويسم و دوباره ادامه بحث درمورد منابع ايات #قران را اغاز كنم.
در بخش هاي قبلي ديديم كه ايات #قران تكرار افسانه هاي اساطيري و احكام و باورهاي اديان يهود و زرتشت و مسيحي است و نه بار اطلاعاتي جديدي دارد و نه مطلبي خارج از محدود ذهن بشر.
در بخش هايي هم با ذكر منابع موثق اثبات كرديم كه سوره هاي كوچك قران و خيلي از اصطلاحات استفاده شده، كپي برداري شده از اشعار شاعران قبل از امدن جهل #اسلام به سرزمين حجاز بوده است و #محمد اشعار انهارا كپي برداري و بعضا تغيير داده و به نام #خدا به خورد مردم ساده داده.
در بخش هاي بعدي اطلاعات بيشتري در اين زمينه ارائه ميدهم و شمارا بيشتر با اين به اصطلاح كلام #خدا اشنا ميكنم.
📲لطفا مطالب را به دقت بخوانيد و با دوستانتان به اشتراك بگذاريد.
https://telegram.me/naghde_eslam