نقدى بر اسلام
▪️ چرا اسلام را كنار گذاشتم؟ #قسمت_بيست_و_دوم آیا این عادلانه است که مجازات دارایی از دست رفته را با قطع عضو جبران کنیم؟ آن هم در صورتی که مال از دست رفته قابل برگشت است اما دستی که قطع شده دیگر قابل بازگشت نیست. حتی اگر شخصی پس از دزدی پشیمان شد دیگر با…
▪️ چرا اسلام را كنار گذاشتم؟
#قسمت_بيست_و_سوم
٦٨) در آیه ٣٢ #سورة_الأنعام می خوانیم که: دنيا جز بازيچه کودکان و هوسرانی بی خردان نيست. همانا سرای دیگر اهل تقوا از سرای دنیا بسیار نیکوتر است. آیا نمی اندیشید؟
آیا در ٢٥ سالگی به خاطر ثروت با زنی ٤٠ ساله ازدواج کردن و در طول زندگی ٢٥ زن گرفتن و در سن ٥٣ سالگی با دختری ٩ ساله ازدواج کردن نشانه ی حب دنیا نیست؟
آیا داشتن انگشتری که نگین یاقوت آن به قیمت خراج یک سال شام است(داستان انگشتر على) حب دنیا نیست؟
آیا درخواست حسن در صلحنامه معاویه برای تعلق گرفتن خراج دارابگرد فارس (رجوع شود به بیعت امام حسن با معاوية، تاریخ طبری) حب دنیا نیست؟ آیا به دنیا آمده ایم که زجر بکشیم و بمیریم؟
آيا نقشه الله براى خلق بشر همين است؟
٦٩) در آیه ٩٧ #سورة_الأنعام آورده شده است که: و اوست کسی که ستارگان را برای شما قرار داده تا به وسيله آنها در تاریکیهای خشکی و دريا راه خود را پیدا کنید. به بقين ما دلايل [خود] را برای گروهی که می دانند به روشنی بیان کرده ایم.
طبق يافته هاى علمى چهار میلیارد کهکشان وجود دارند که هرکدام چهار ملیارد ستاره دارند.
ما فقط اندکی از این ستارگان را می بینیم و جدا از این، ستارگانی وجود دارند که ملیونها سال طول می کشد تا نور آنها به ما برسند، آیا این پذیرفتنی است که آنها برای راهنمایی ها در بیابانها و دریاها بوجود آمده باشند؟
البته الله خبر نداشته است كه با پيشرفت بشر و فرستادن ماهوا ه به مدار زمين و استفاده از جى پى اس با كمك اين ماهواره ها، بشر ديگر نيازى به يافتن راه به كمك ستاره ها ندارد!
در جائى ديگر الله، در آیه ٦ #سورة_الصافات نیز گفته است که ستارگان برای حفاظت آسمان از شیاطین آفریده شده اند؟
٧٠) به آیه ١٥ #سوره_الاعراف توجه کنید: شیطان گفت چون تو مرا گمراه کردی، من نیز بندگانت را از راه راست که شرع و آئين توست گمراه می گردانم،
از این آيه نتیجه می گیریم که الله با گمراه کردن شيطان مسببات گمراه کردن نوع بشر را فراهم کرده است.
ادامه دارد ....
https://t.me/naghde_eslamm/33552
#قسمت_بيست_و_سوم
٦٨) در آیه ٣٢ #سورة_الأنعام می خوانیم که: دنيا جز بازيچه کودکان و هوسرانی بی خردان نيست. همانا سرای دیگر اهل تقوا از سرای دنیا بسیار نیکوتر است. آیا نمی اندیشید؟
آیا در ٢٥ سالگی به خاطر ثروت با زنی ٤٠ ساله ازدواج کردن و در طول زندگی ٢٥ زن گرفتن و در سن ٥٣ سالگی با دختری ٩ ساله ازدواج کردن نشانه ی حب دنیا نیست؟
آیا داشتن انگشتری که نگین یاقوت آن به قیمت خراج یک سال شام است(داستان انگشتر على) حب دنیا نیست؟
آیا درخواست حسن در صلحنامه معاویه برای تعلق گرفتن خراج دارابگرد فارس (رجوع شود به بیعت امام حسن با معاوية، تاریخ طبری) حب دنیا نیست؟ آیا به دنیا آمده ایم که زجر بکشیم و بمیریم؟
آيا نقشه الله براى خلق بشر همين است؟
٦٩) در آیه ٩٧ #سورة_الأنعام آورده شده است که: و اوست کسی که ستارگان را برای شما قرار داده تا به وسيله آنها در تاریکیهای خشکی و دريا راه خود را پیدا کنید. به بقين ما دلايل [خود] را برای گروهی که می دانند به روشنی بیان کرده ایم.
طبق يافته هاى علمى چهار میلیارد کهکشان وجود دارند که هرکدام چهار ملیارد ستاره دارند.
ما فقط اندکی از این ستارگان را می بینیم و جدا از این، ستارگانی وجود دارند که ملیونها سال طول می کشد تا نور آنها به ما برسند، آیا این پذیرفتنی است که آنها برای راهنمایی ها در بیابانها و دریاها بوجود آمده باشند؟
البته الله خبر نداشته است كه با پيشرفت بشر و فرستادن ماهوا ه به مدار زمين و استفاده از جى پى اس با كمك اين ماهواره ها، بشر ديگر نيازى به يافتن راه به كمك ستاره ها ندارد!
در جائى ديگر الله، در آیه ٦ #سورة_الصافات نیز گفته است که ستارگان برای حفاظت آسمان از شیاطین آفریده شده اند؟
٧٠) به آیه ١٥ #سوره_الاعراف توجه کنید: شیطان گفت چون تو مرا گمراه کردی، من نیز بندگانت را از راه راست که شرع و آئين توست گمراه می گردانم،
از این آيه نتیجه می گیریم که الله با گمراه کردن شيطان مسببات گمراه کردن نوع بشر را فراهم کرده است.
ادامه دارد ....
https://t.me/naghde_eslamm/33552
Telegram
نقدى بر اسلام
چرا اسلام را كنار گذاشتم ؟
آيا تاكنون به اين مسئله فكر كرده ايد كه چرا مسلمان هستيد و آيا تاكنون در مورد اعتقاداتى كه به ارث برده ايد تحقيق كرده ايد؟
براى فهميدن اين موضوع اين مقاله زيبا را كه به زبانى ساده به توضيح اين مسئله پرداخته است را مطالعه كنيد.…
آيا تاكنون به اين مسئله فكر كرده ايد كه چرا مسلمان هستيد و آيا تاكنون در مورد اعتقاداتى كه به ارث برده ايد تحقيق كرده ايد؟
براى فهميدن اين موضوع اين مقاله زيبا را كه به زبانى ساده به توضيح اين مسئله پرداخته است را مطالعه كنيد.…
نقدى بر اسلام
▪️ چرا اسلام را كنار گذاشتم؟ #قسمت_بيست_و_سوم ٦٨) در آیه ٣٢ #سورة_الأنعام می خوانیم که: دنيا جز بازيچه کودکان و هوسرانی بی خردان نيست. همانا سرای دیگر اهل تقوا از سرای دنیا بسیار نیکوتر است. آیا نمی اندیشید؟ آیا در ٢٥ سالگی به خاطر ثروت با زنی ٤٠ ساله ازدواج…
▪️ چرا اسلام را كنار گذاشتم؟
#قسمت_بيست_و_چهارم
٠) به آیه ١٥ #سوره_الاعراف توجه کنید: شیطان گفت چون تو مرا گمراه کردی، من نیز بندگانت را از راه راست که شرع و آئين توست گمراه می گردانم،
از این آيه نتیجه می گیریم که #الله با گمراه کردن شيطان مسببات گمراه کردن نوع بشر را فراهم کرده است.
خلق انسانها، زندگى و سونوشت آنها طبق آيات قرآن، دقيقا مانند يك بازى براى الله است كه خود را سرگرم كند درصورتى كه اگر الله خالق واقعى انسانها بود به اين لحن كودكانه و عارى از خرد در مورد سرنوشت انسان و زندگى او بر روى زمين حرف نميزد.
٧١) در آیه ٥٠ #سوره_آل_عمران می خوانیم که:
و کتاب تورات شما را تصدیق می کنم و حلال گردانم بعضی چیزهایی که بر شما حرام بود و برای شما معجزه و نشانه آوردم ای #بنى_اسرائیل از خدا بترسيد و مرا اطاعت کنید.
#سئوال: اگر حرام بودن چیزی به دلیل مضرات آن چیز می باشد پس چرا آن چیز بعد از این آیه دیگر حرام نیست؟ چه دلیلی برای تغییر عقیده ی الله وجود دارد؟
چرا در بیشتر جاهای قرآن بنای ارتباط بشر و الله به جای این که بر محبت گذاشته شود بر ترس گذاشته شده است؟
چرا الله به جاى هدايت بشر و اثبات حقايق و روشنگرى، همه اش با تهديد و ايجاد رعب و وحشت بدنبال جذب بشريت است؟
الله بطور غير مستقيم مانند رييس يك باند مخوف مافيايى خود را نشان ميدهد كه پيروانش را فقط با ترس و وحشت در اطراف خود نگه داشته است.
همانطور كه ميدانيد تمامى مسلمانان پس از شنيدن و يا خواندن حقايق در مورد اسلام، هنوز بدليل ترس و وحشت از جهنم و آتش سوزانش، قادر به ترك اين دين و راه يافتن به دنياى زيباى آزادى و خروج از قيد بردگى الله نيستند.
٧٢) در آیه ١٤ از #سوره_المؤمنون می خوانیم: سپس نطفه را به صورت لخته خون درآوردیم پس آن لخته ی خون را به صورت مضغه(چیزی مانند گوشت جویده شده) گردانیدیم و آنگاه مضفه را استخوانهایی ساختيم بعد استخوانها را با گوشتی بوشانیدیم آنگاه [جنين را در آفرينشی دیگر پدید آورديم] آفرین باد بری خدا که بهترین آفرينندگان است.
همانطور كه همه خوانده ايد و ميدانيد علم امروز دروغ بودن تمامى اين ادعا را كه كپى بردارى از گفتار يونانيان بوده را ثابت می کند.
چرا که ما در قرن ٢١ می توانیم تمامی مراحل رشد جنین در رحم را از همان هفته هاى اوليه لقاح اسپرم و تخمك زنان را ببينيم؛ چیزی که هزار و چهارصد سال پیش، وقتی که محمد این آیه ها را برای یک مشت عرب بيابانى که دورش جمع شده بودند می خواند،
حتی خواب آن را هم نمی دید و الله هم سر سوزنى فكرش را نميكرد كه روزى چنين مضحكه شود.
ادامه دارد ....
https://t.me/naghde_eslamm/33552
#قسمت_بيست_و_چهارم
٠) به آیه ١٥ #سوره_الاعراف توجه کنید: شیطان گفت چون تو مرا گمراه کردی، من نیز بندگانت را از راه راست که شرع و آئين توست گمراه می گردانم،
از این آيه نتیجه می گیریم که #الله با گمراه کردن شيطان مسببات گمراه کردن نوع بشر را فراهم کرده است.
خلق انسانها، زندگى و سونوشت آنها طبق آيات قرآن، دقيقا مانند يك بازى براى الله است كه خود را سرگرم كند درصورتى كه اگر الله خالق واقعى انسانها بود به اين لحن كودكانه و عارى از خرد در مورد سرنوشت انسان و زندگى او بر روى زمين حرف نميزد.
٧١) در آیه ٥٠ #سوره_آل_عمران می خوانیم که:
و کتاب تورات شما را تصدیق می کنم و حلال گردانم بعضی چیزهایی که بر شما حرام بود و برای شما معجزه و نشانه آوردم ای #بنى_اسرائیل از خدا بترسيد و مرا اطاعت کنید.
#سئوال: اگر حرام بودن چیزی به دلیل مضرات آن چیز می باشد پس چرا آن چیز بعد از این آیه دیگر حرام نیست؟ چه دلیلی برای تغییر عقیده ی الله وجود دارد؟
چرا در بیشتر جاهای قرآن بنای ارتباط بشر و الله به جای این که بر محبت گذاشته شود بر ترس گذاشته شده است؟
چرا الله به جاى هدايت بشر و اثبات حقايق و روشنگرى، همه اش با تهديد و ايجاد رعب و وحشت بدنبال جذب بشريت است؟
الله بطور غير مستقيم مانند رييس يك باند مخوف مافيايى خود را نشان ميدهد كه پيروانش را فقط با ترس و وحشت در اطراف خود نگه داشته است.
همانطور كه ميدانيد تمامى مسلمانان پس از شنيدن و يا خواندن حقايق در مورد اسلام، هنوز بدليل ترس و وحشت از جهنم و آتش سوزانش، قادر به ترك اين دين و راه يافتن به دنياى زيباى آزادى و خروج از قيد بردگى الله نيستند.
٧٢) در آیه ١٤ از #سوره_المؤمنون می خوانیم: سپس نطفه را به صورت لخته خون درآوردیم پس آن لخته ی خون را به صورت مضغه(چیزی مانند گوشت جویده شده) گردانیدیم و آنگاه مضفه را استخوانهایی ساختيم بعد استخوانها را با گوشتی بوشانیدیم آنگاه [جنين را در آفرينشی دیگر پدید آورديم] آفرین باد بری خدا که بهترین آفرينندگان است.
همانطور كه همه خوانده ايد و ميدانيد علم امروز دروغ بودن تمامى اين ادعا را كه كپى بردارى از گفتار يونانيان بوده را ثابت می کند.
چرا که ما در قرن ٢١ می توانیم تمامی مراحل رشد جنین در رحم را از همان هفته هاى اوليه لقاح اسپرم و تخمك زنان را ببينيم؛ چیزی که هزار و چهارصد سال پیش، وقتی که محمد این آیه ها را برای یک مشت عرب بيابانى که دورش جمع شده بودند می خواند،
حتی خواب آن را هم نمی دید و الله هم سر سوزنى فكرش را نميكرد كه روزى چنين مضحكه شود.
ادامه دارد ....
https://t.me/naghde_eslamm/33552
Telegram
نقدى بر اسلام
چرا اسلام را كنار گذاشتم ؟
آيا تاكنون به اين مسئله فكر كرده ايد كه چرا مسلمان هستيد و آيا تاكنون در مورد اعتقاداتى كه به ارث برده ايد تحقيق كرده ايد؟
براى فهميدن اين موضوع اين مقاله زيبا را كه به زبانى ساده به توضيح اين مسئله پرداخته است را مطالعه كنيد.…
آيا تاكنون به اين مسئله فكر كرده ايد كه چرا مسلمان هستيد و آيا تاكنون در مورد اعتقاداتى كه به ارث برده ايد تحقيق كرده ايد؟
براى فهميدن اين موضوع اين مقاله زيبا را كه به زبانى ساده به توضيح اين مسئله پرداخته است را مطالعه كنيد.…
نقدى بر اسلام
▪️ چرا اسلام را كنار گذاشتم؟ #قسمت_بيست_و_چهارم ٠) به آیه ١٥ #سوره_الاعراف توجه کنید: شیطان گفت چون تو مرا گمراه کردی، من نیز بندگانت را از راه راست که شرع و آئين توست گمراه می گردانم، از این آيه نتیجه می گیریم که #الله با گمراه کردن شيطان مسببات گمراه…
▪️ چرا اسلام را كنار گذاشتم؟
#قسمت_بيست_و_پنجم
٣) در آیه ١٤ #سوره_المؤمنون و همینطور در آیه ١٢٥ از #سوره_الصافات می خوانیم که:
...آفرین باد بر الله که بهترین خالقان است آیا بعل را می پرستید و بهترین آفرينندگان را وامی گذارید؟
همانطور که توجه کردید در این دو آیه از قرآن الله خودش را بهترین خالقان دانسته است.
معناى اين اظهار نظر #الله اين است كه خودش نيز به خالق های دیگری اعتقاد داشته است ولى ادعايش اين است که خودش(الله) در بین آنها بهترین خالقهاست. این خود یعنی مشرک دانستن الله آن هم توسط خودش در قرآن!
در بسيارى از آيات قرآن به اين مسئله اشاره شده است اما در هنگام ترجمه از عربى به فارسى، مترجمين قرآن با تحريف و تغيير در معناى كلمات، آنرا از ديد مخاطب مخفى ميكنند.
البته با كمى دقت در همان جمله الله اكبر كه ورد زبان مسلمانان است، ميبينيد كه اكبر بعنوان صفت برتر در مقام مقايسه است درصورتى كه اگر ميخواست بگوييد الله بزرگترين است بايد از لفظ كبير استفاده ميكرد.
▪️ تناقضات و اشتباهات كودكانه قرآن
٧٤) روزهای الله معادل چند روز بشر است؟ #الف) هزار سال؟ (سورہ الحج آیه ٤٧، سوره السجده آیه ٥)
#ب) یا پنج هزار سال؟ (سوره المعراج آيه ٤)
اين يكى از تناقضات واضح و كودكانه كتاب الهى مسلمانان است.
٧٥) اول آسمان خلق شد يا زمین؟ كداميك را الله زودتر آفرید؟
#الف) اول زمین و بعد آسمان (سوره البقره آیه ٢٩)
#ب) اول آسمان و بعد زمین (سورة النازعات آیه هاى ٢٧ تا ٣٠)
بيچاره مسلمانان و پيروان قرآن كه با تلاش مذبوحانه بدنبال رفع و رجوع ايرادات الله هستند و البته تمامى كتابهاى تفسيز با هم تفاوت و تناقض دارند.
٧٦) آسمان و زمین چگونه آفريده شدند؟
#الف) اول از هم جدا بودند و سپس به یکدیگر گرويدند(سوره فصلت آیه ١١)
#ب) يا اول به هم پیوسته بودند و سپس از هم جدا شدند (سورة الأنبياء آيه ٣٠)
٧٧) الله و تاج و تخت او کجاست؟
#الف) از رگ گردن به انسان نزدیک تر است (سوره ق آیه ١٦)
#ب) يا در عین حال به اندازه پنجاه هزار سال از ما دور است (سوره المعارج آيه ٤)
#پ) اما به اندازه هزار سال از ما دور است (سورہ السجده آیه ٥)
#ت) و آنجا بر روی تختش نشسته است (سوره ی الحدید آیه ٤)
#ث) تخت و تاج الله بر روی آب بنا شده است (سوره هود آيه ٧)
ادامه دارد ....
https://t.me/naghde_eslamm/33552
#قسمت_بيست_و_پنجم
٣) در آیه ١٤ #سوره_المؤمنون و همینطور در آیه ١٢٥ از #سوره_الصافات می خوانیم که:
...آفرین باد بر الله که بهترین خالقان است آیا بعل را می پرستید و بهترین آفرينندگان را وامی گذارید؟
همانطور که توجه کردید در این دو آیه از قرآن الله خودش را بهترین خالقان دانسته است.
معناى اين اظهار نظر #الله اين است كه خودش نيز به خالق های دیگری اعتقاد داشته است ولى ادعايش اين است که خودش(الله) در بین آنها بهترین خالقهاست. این خود یعنی مشرک دانستن الله آن هم توسط خودش در قرآن!
در بسيارى از آيات قرآن به اين مسئله اشاره شده است اما در هنگام ترجمه از عربى به فارسى، مترجمين قرآن با تحريف و تغيير در معناى كلمات، آنرا از ديد مخاطب مخفى ميكنند.
البته با كمى دقت در همان جمله الله اكبر كه ورد زبان مسلمانان است، ميبينيد كه اكبر بعنوان صفت برتر در مقام مقايسه است درصورتى كه اگر ميخواست بگوييد الله بزرگترين است بايد از لفظ كبير استفاده ميكرد.
▪️ تناقضات و اشتباهات كودكانه قرآن
٧٤) روزهای الله معادل چند روز بشر است؟ #الف) هزار سال؟ (سورہ الحج آیه ٤٧، سوره السجده آیه ٥)
#ب) یا پنج هزار سال؟ (سوره المعراج آيه ٤)
اين يكى از تناقضات واضح و كودكانه كتاب الهى مسلمانان است.
٧٥) اول آسمان خلق شد يا زمین؟ كداميك را الله زودتر آفرید؟
#الف) اول زمین و بعد آسمان (سوره البقره آیه ٢٩)
#ب) اول آسمان و بعد زمین (سورة النازعات آیه هاى ٢٧ تا ٣٠)
بيچاره مسلمانان و پيروان قرآن كه با تلاش مذبوحانه بدنبال رفع و رجوع ايرادات الله هستند و البته تمامى كتابهاى تفسيز با هم تفاوت و تناقض دارند.
٧٦) آسمان و زمین چگونه آفريده شدند؟
#الف) اول از هم جدا بودند و سپس به یکدیگر گرويدند(سوره فصلت آیه ١١)
#ب) يا اول به هم پیوسته بودند و سپس از هم جدا شدند (سورة الأنبياء آيه ٣٠)
٧٧) الله و تاج و تخت او کجاست؟
#الف) از رگ گردن به انسان نزدیک تر است (سوره ق آیه ١٦)
#ب) يا در عین حال به اندازه پنجاه هزار سال از ما دور است (سوره المعارج آيه ٤)
#پ) اما به اندازه هزار سال از ما دور است (سورہ السجده آیه ٥)
#ت) و آنجا بر روی تختش نشسته است (سوره ی الحدید آیه ٤)
#ث) تخت و تاج الله بر روی آب بنا شده است (سوره هود آيه ٧)
ادامه دارد ....
https://t.me/naghde_eslamm/33552
Telegram
نقدى بر اسلام
چرا اسلام را كنار گذاشتم ؟
آيا تاكنون به اين مسئله فكر كرده ايد كه چرا مسلمان هستيد و آيا تاكنون در مورد اعتقاداتى كه به ارث برده ايد تحقيق كرده ايد؟
براى فهميدن اين موضوع اين مقاله زيبا را كه به زبانى ساده به توضيح اين مسئله پرداخته است را مطالعه كنيد.…
آيا تاكنون به اين مسئله فكر كرده ايد كه چرا مسلمان هستيد و آيا تاكنون در مورد اعتقاداتى كه به ارث برده ايد تحقيق كرده ايد؟
براى فهميدن اين موضوع اين مقاله زيبا را كه به زبانى ساده به توضيح اين مسئله پرداخته است را مطالعه كنيد.…
نقدى بر اسلام
▪️ چه كسانى قرآن را نوشته و هدفشان چه بوده است؟ #قسمت_يازدهم همچنین گویا محمد درباره نام پروردگارش هم چندان مطمئن نبوده است. براي مثال در اینکه هنگام نماز و دعا پروردگارش را به چه نامی صدا بزنند، محمد نیازمند سئوال از نویسنده بوده است: قُلِ ادْعُواْ اللّهَ…
▪️ چه كسانى قرآن را نوشته و هدفشان چه بوده است؟
#قسمت_دوازدهم
و نهایتا اینکه نویسنده در #آیات_مکی نسبت به مکه و منطقه حجاز اطلاعاتی نمی دهد و به نظر میرسد که شناختی از منطقه ندارد. در عوض توصیف وی از نشانه های الله بیشتر منطقه ای خوش آب و هوا و حتی کنار دریا را به ذهن متبادر میکند (برای مثال نگاه کنید به آیات سوره (٨٠) تنها مورد استثنایی در اشاره افراد حاضر در مکه #سوره_ابی_لهب است.
اما همین اشاره نیز نشان میدهد که نویسنده در کنار محمد حضور نداشته است زیرا ضرورتی برای مکتوب کردن این سوره که چیزی جز لعن و نفرین نیست به نظر نمیرسد (البته رد این فرضیه که نویسنده در مکه حضور نداشته است به این معنا نیست که محمد حامیانی در مکه نداشته و کسانی نبوده اند که وی را در انجام کارش کمک و تشویق کنند مانند سلمان و يا ورقه بن نوفل).
٤) فرضیه چهارم این است که محمد، متن را به صورت نامه هایی از دوردست دریافت میکرده است و البته دلایل بسیار زيادى برای پذیرش و اثبات این فرضیه وجود دارد.
عدم اشاره به محتوا و مضمون، زمانها و مکانها، دقیقا به این خاطر است که نویسنده در حال پاسخ به نامهای (یا پیام شفاهی) از سوی محمد است و بنابراین نیازی به اشاره به موضوع نبوده است زیرا موضوع و مشکل توسط محمد قبلا در نامهای بیان شده است. مثلا سئوالات فوق تنها در یک مکاتبه معنا می یابد و از وی می پرسد که آیا این داستان را شنیده یا دریافت کرده است و سپس توضیح کوتاهی درباره آن می دهد. کافی است متن قرآن را به چشم نامه ای بخوانید که براي محمد ارسال میشده است. اجازه دهید چند نمونه را بررسی کنیم:
٤) الف/ در قرآن به جملات بسیاری برمیخوریم که هیچ نیاز نیست به عنوان نتیجه یک مکالمه حضوری ثبت شوند یا حتی به خاطر سپرده شوند.
بسیاری مسائل شخصی هستند و تنها خود محمد را خطاب قرار می دهند بنابراین هیچ ضرورتی برای انتقال آن به شخص سوم نیست. در ابتداي سوره طه میخوانیم.
▪️مَا أَنزَلْنَا عَلَیکَ الْقرآن لِتَشْقَى ﴿سوره ٢٠ ،آیه دوم﴾
#ترجمه: قرآن را نازل نکردیم تا به رنج افتی»
این آیه و بسیاری دیگر از آیات از یک دیالوگ شخصی خبر می دهد و هیچ نیازی نیست که در یک مکالمه حضوری این جمله را به عنوان پیامی به مردم حفظ یا ثبت شود.
مضحک است که تصور کنیم، محمد چنین عباراتی را برای مردم قرائت میکرده است. مشخص است که محمد پیامی داده است و از مشکلاتی که درهنگام موعظه قرآن برایش پیش آمده شکایت کرده است.
در ادامه و در آیه ١١٤ نویسنده عنوان میکند:
«پس بلندمرتبه است خدا فرمانرواى بر حق و در [خواندن] قرآن پیش از آنکه وحى آن بر تو پایان یابد شتاب مکن و بگو پروردگارا بر دانشم بیفزاى.»
به نظر میرسد که محمد صبر نکرده است تا تمام محتوا از طریق نامهها (احتمالا داستان موسی) برایش ارسال شود.
پس خصوصی بودن برخی پیامها نشان می دهد که متن از یک مکاتبه حاصل شده است و نه مکالمه رو در رو.
ادامه دارد .....
https://t.me/naghde_eslamm/33824ً
#قسمت_دوازدهم
و نهایتا اینکه نویسنده در #آیات_مکی نسبت به مکه و منطقه حجاز اطلاعاتی نمی دهد و به نظر میرسد که شناختی از منطقه ندارد. در عوض توصیف وی از نشانه های الله بیشتر منطقه ای خوش آب و هوا و حتی کنار دریا را به ذهن متبادر میکند (برای مثال نگاه کنید به آیات سوره (٨٠) تنها مورد استثنایی در اشاره افراد حاضر در مکه #سوره_ابی_لهب است.
اما همین اشاره نیز نشان میدهد که نویسنده در کنار محمد حضور نداشته است زیرا ضرورتی برای مکتوب کردن این سوره که چیزی جز لعن و نفرین نیست به نظر نمیرسد (البته رد این فرضیه که نویسنده در مکه حضور نداشته است به این معنا نیست که محمد حامیانی در مکه نداشته و کسانی نبوده اند که وی را در انجام کارش کمک و تشویق کنند مانند سلمان و يا ورقه بن نوفل).
٤) فرضیه چهارم این است که محمد، متن را به صورت نامه هایی از دوردست دریافت میکرده است و البته دلایل بسیار زيادى برای پذیرش و اثبات این فرضیه وجود دارد.
عدم اشاره به محتوا و مضمون، زمانها و مکانها، دقیقا به این خاطر است که نویسنده در حال پاسخ به نامهای (یا پیام شفاهی) از سوی محمد است و بنابراین نیازی به اشاره به موضوع نبوده است زیرا موضوع و مشکل توسط محمد قبلا در نامهای بیان شده است. مثلا سئوالات فوق تنها در یک مکاتبه معنا می یابد و از وی می پرسد که آیا این داستان را شنیده یا دریافت کرده است و سپس توضیح کوتاهی درباره آن می دهد. کافی است متن قرآن را به چشم نامه ای بخوانید که براي محمد ارسال میشده است. اجازه دهید چند نمونه را بررسی کنیم:
٤) الف/ در قرآن به جملات بسیاری برمیخوریم که هیچ نیاز نیست به عنوان نتیجه یک مکالمه حضوری ثبت شوند یا حتی به خاطر سپرده شوند.
بسیاری مسائل شخصی هستند و تنها خود محمد را خطاب قرار می دهند بنابراین هیچ ضرورتی برای انتقال آن به شخص سوم نیست. در ابتداي سوره طه میخوانیم.
▪️مَا أَنزَلْنَا عَلَیکَ الْقرآن لِتَشْقَى ﴿سوره ٢٠ ،آیه دوم﴾
#ترجمه: قرآن را نازل نکردیم تا به رنج افتی»
این آیه و بسیاری دیگر از آیات از یک دیالوگ شخصی خبر می دهد و هیچ نیازی نیست که در یک مکالمه حضوری این جمله را به عنوان پیامی به مردم حفظ یا ثبت شود.
مضحک است که تصور کنیم، محمد چنین عباراتی را برای مردم قرائت میکرده است. مشخص است که محمد پیامی داده است و از مشکلاتی که درهنگام موعظه قرآن برایش پیش آمده شکایت کرده است.
در ادامه و در آیه ١١٤ نویسنده عنوان میکند:
«پس بلندمرتبه است خدا فرمانرواى بر حق و در [خواندن] قرآن پیش از آنکه وحى آن بر تو پایان یابد شتاب مکن و بگو پروردگارا بر دانشم بیفزاى.»
به نظر میرسد که محمد صبر نکرده است تا تمام محتوا از طریق نامهها (احتمالا داستان موسی) برایش ارسال شود.
پس خصوصی بودن برخی پیامها نشان می دهد که متن از یک مکاتبه حاصل شده است و نه مکالمه رو در رو.
ادامه دارد .....
https://t.me/naghde_eslamm/33824ً
Telegram
نقدى بر اسلام
چه كسانى قرآن را نوشته و هدف آنها چه بوده است؟
آيا قرآن ميتواند تنها نامه هاى شخصى محمد بوده باشد؟
آيا ميتوان پاسخ اين سئوال را در آيه قرآنى يافت؟
براى يافتن پاسخ به اين سئوالات مقاله مربوطه در كانال نقد اسلام را به دقت مطالعه كنيد.
اين مقاله بزودى در كانال…
آيا قرآن ميتواند تنها نامه هاى شخصى محمد بوده باشد؟
آيا ميتوان پاسخ اين سئوال را در آيه قرآنى يافت؟
براى يافتن پاسخ به اين سئوالات مقاله مربوطه در كانال نقد اسلام را به دقت مطالعه كنيد.
اين مقاله بزودى در كانال…
نقدى بر اسلام
▪️ چه كسانى قرآن را نوشته و هدفشان چه بوده است؟ #قسمت_دوازدهم و نهایتا اینکه نویسنده در #آیات_مکی نسبت به مکه و منطقه حجاز اطلاعاتی نمی دهد و به نظر میرسد که شناختی از منطقه ندارد. در عوض توصیف وی از نشانه های الله بیشتر منطقه ای خوش آب و هوا و حتی کنار…
▪️ چه كسانى قرآن را نوشته و هدفشان چه بوده است؟
#قسمت_سيزدهم
٤) ب/ در متن بارها به وضوح از کتاب و صحیفه صحبت میشود. در #سوره_نحل در اولین آیه میخوانیم:
أَتَى أَمْرُ اللّهِ فَلاَ تَسْتَعْجِلُوهُ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا یشْرِکُونَ ﴿سوره ١٦ ،آیه اول﴾
#ترجمه: امر الله دررسید پس در آن شتاب مکنید او منزه و فراتر است از آنچه [با وى] شریک می سازند.»
سپس در آیه ٦٤ همین سوره نوشته می شود:
وَمَا أَنزَلْنَا عَلَیکَ الْکِتَابَ إِلاَّ لِتُبَینَ لَهُمُ الَّذِي اخْتَلَفُواْ فِیهِ وَهُدًى وَرَحْمَۀً لِّقَوْمٍ یؤْمِنُونَ ﴿64﴾
#ترجمه: و ما اين کتاب را براى تو نفرستاديم مگر براى اینکه آنچه را در آن اختلاف کرده اند براى آنان توضیح دهى و براى مردمى که ایمان می آورند رهنمود و رحمتى است.
در اينجا به وضوح گفته میشود که برای محمد کتابی فرستاده شده است تا اختلافی درباره یک موضوع را حل کند.
احتمالا منظور از رسیدن امر الله، کتابی است شامل قوانین و یا موضوعی که محل اختلاف نظر بوده است. البته گفته نمیشود که اختلاف بر سر چه چیزی است و در هیچ کجای متن این سوره صحبتی از وجود یک اختلاف و امر یا قضاوت خدا در مورد موضوع محل اختلاف دیده نمی شود.
پس کتابی که قرار است اختلافی را حل کند کجاست؟
در خود متن، به اختلاف و حل آن اشاره ای نشده است. پس باید چیزی در الحاق با این نامه برای محمد ارسال شده باشد.
یا در سوره ١٩ چند بار میخوانیم که:
وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ إِبْرَاهِیمَ إِنَّهُ کَانَ صِدِّیقًا نَّبِیا ﴿٤١ ...﴾وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ مُوسَى إِنَّهُ کَانَ مُخْلَصًا وَکَانَ رَسُولًا نَّبِیا﴿٥١ ...﴾وَاذْکُرْ فِیالْکِتَابِ إِسْمَاعِیلَ إِنَّهُ کَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَکَانَ رَسُولًا نَّبِیا ﴿٥٤...﴾
وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ إِدْرِیسَ إِنَّهُ کَانَ صِدِّیقًا نَّبِیا ﴿٥٦﴾
▪️عبارت وَاذْکُرْ فِی الْکِتابِ در متن به وضوح از #محمد میخواهد که داستانهای پیامبران را از یک کتاب ذکر کند.
برای مثال در آیه ۵۶ از محمد می خواهد که در کتاب از ادریس برای مردم یادکند. هیچ داستانی از ادریس در متن قرآن به چشم نمیخورد.
پس باید داستان ادریس در کتابی به جز متنی که در دست داریم موجود باشد. کلمه "کتاب" در اینجا حتما اشاره به متنی است خارج از متن سورههایی در دسترس ماست.
مفسرین مسلمان معمولا کتاب را همین آیاتی می دانند که دردست ماست.
اگر تفسیر آنان را بپذیریم، برای کتاب سه معنای متفاوت در قرآن وجود دارد:
١) کتاب به معنای کتب پیشین مانند تورات و انجیل.
٢) کتاب به معنای نامه اعمالی که در قیامت در دست مردم می دهند.
٣) کتابی که قرآن از آن نوشته یا ارسال شده است. در متن واضح است که بین قرآن و کتاب تفاوتی وجود دارد بنابراین آنها متوسل به این توجیه شده اند که گویا الله همه قرآن را در کتابی نزد خود محفوظ دارد و به تدریج آنرا براي محمد نازل میکند.
این تصور به لحاظ الهیاتی به جبرگرایی می انجامد. این بدین معناست که سخنان خدا درباره رفتار کافران، مسلمانان و منافقین، زنان محمد، جنگها همه از پیش نوشته شده است. البته این تفسیر تلویحا اعترافی است به اینکه منظور از کتاب همین متنی نیست که در دست ماست و کتاب چیزی است که نزد نویسندگان محفوظ بوده و بخشهایی از آن به تدریج برای محمد نازل میشده است.
ادامه دارد .....
https://t.me/naghde_eslamm/33824
#قسمت_سيزدهم
٤) ب/ در متن بارها به وضوح از کتاب و صحیفه صحبت میشود. در #سوره_نحل در اولین آیه میخوانیم:
أَتَى أَمْرُ اللّهِ فَلاَ تَسْتَعْجِلُوهُ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا یشْرِکُونَ ﴿سوره ١٦ ،آیه اول﴾
#ترجمه: امر الله دررسید پس در آن شتاب مکنید او منزه و فراتر است از آنچه [با وى] شریک می سازند.»
سپس در آیه ٦٤ همین سوره نوشته می شود:
وَمَا أَنزَلْنَا عَلَیکَ الْکِتَابَ إِلاَّ لِتُبَینَ لَهُمُ الَّذِي اخْتَلَفُواْ فِیهِ وَهُدًى وَرَحْمَۀً لِّقَوْمٍ یؤْمِنُونَ ﴿64﴾
#ترجمه: و ما اين کتاب را براى تو نفرستاديم مگر براى اینکه آنچه را در آن اختلاف کرده اند براى آنان توضیح دهى و براى مردمى که ایمان می آورند رهنمود و رحمتى است.
در اينجا به وضوح گفته میشود که برای محمد کتابی فرستاده شده است تا اختلافی درباره یک موضوع را حل کند.
احتمالا منظور از رسیدن امر الله، کتابی است شامل قوانین و یا موضوعی که محل اختلاف نظر بوده است. البته گفته نمیشود که اختلاف بر سر چه چیزی است و در هیچ کجای متن این سوره صحبتی از وجود یک اختلاف و امر یا قضاوت خدا در مورد موضوع محل اختلاف دیده نمی شود.
پس کتابی که قرار است اختلافی را حل کند کجاست؟
در خود متن، به اختلاف و حل آن اشاره ای نشده است. پس باید چیزی در الحاق با این نامه برای محمد ارسال شده باشد.
یا در سوره ١٩ چند بار میخوانیم که:
وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ إِبْرَاهِیمَ إِنَّهُ کَانَ صِدِّیقًا نَّبِیا ﴿٤١ ...﴾وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ مُوسَى إِنَّهُ کَانَ مُخْلَصًا وَکَانَ رَسُولًا نَّبِیا﴿٥١ ...﴾وَاذْکُرْ فِیالْکِتَابِ إِسْمَاعِیلَ إِنَّهُ کَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَکَانَ رَسُولًا نَّبِیا ﴿٥٤...﴾
وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ إِدْرِیسَ إِنَّهُ کَانَ صِدِّیقًا نَّبِیا ﴿٥٦﴾
▪️عبارت وَاذْکُرْ فِی الْکِتابِ در متن به وضوح از #محمد میخواهد که داستانهای پیامبران را از یک کتاب ذکر کند.
برای مثال در آیه ۵۶ از محمد می خواهد که در کتاب از ادریس برای مردم یادکند. هیچ داستانی از ادریس در متن قرآن به چشم نمیخورد.
پس باید داستان ادریس در کتابی به جز متنی که در دست داریم موجود باشد. کلمه "کتاب" در اینجا حتما اشاره به متنی است خارج از متن سورههایی در دسترس ماست.
مفسرین مسلمان معمولا کتاب را همین آیاتی می دانند که دردست ماست.
اگر تفسیر آنان را بپذیریم، برای کتاب سه معنای متفاوت در قرآن وجود دارد:
١) کتاب به معنای کتب پیشین مانند تورات و انجیل.
٢) کتاب به معنای نامه اعمالی که در قیامت در دست مردم می دهند.
٣) کتابی که قرآن از آن نوشته یا ارسال شده است. در متن واضح است که بین قرآن و کتاب تفاوتی وجود دارد بنابراین آنها متوسل به این توجیه شده اند که گویا الله همه قرآن را در کتابی نزد خود محفوظ دارد و به تدریج آنرا براي محمد نازل میکند.
این تصور به لحاظ الهیاتی به جبرگرایی می انجامد. این بدین معناست که سخنان خدا درباره رفتار کافران، مسلمانان و منافقین، زنان محمد، جنگها همه از پیش نوشته شده است. البته این تفسیر تلویحا اعترافی است به اینکه منظور از کتاب همین متنی نیست که در دست ماست و کتاب چیزی است که نزد نویسندگان محفوظ بوده و بخشهایی از آن به تدریج برای محمد نازل میشده است.
ادامه دارد .....
https://t.me/naghde_eslamm/33824
Telegram
نقدى بر اسلام
چه كسانى قرآن را نوشته و هدف آنها چه بوده است؟
آيا قرآن ميتواند تنها نامه هاى شخصى محمد بوده باشد؟
آيا ميتوان پاسخ اين سئوال را در آيه قرآنى يافت؟
براى يافتن پاسخ به اين سئوالات مقاله مربوطه در كانال نقد اسلام را به دقت مطالعه كنيد.
اين مقاله بزودى در كانال…
آيا قرآن ميتواند تنها نامه هاى شخصى محمد بوده باشد؟
آيا ميتوان پاسخ اين سئوال را در آيه قرآنى يافت؟
براى يافتن پاسخ به اين سئوالات مقاله مربوطه در كانال نقد اسلام را به دقت مطالعه كنيد.
اين مقاله بزودى در كانال…
نقدى بر اسلام
▪️ چه كسانى قرآن را نوشته و هدفشان چه بوده است؟ #قسمت_سيزدهم ٤) ب/ در متن بارها به وضوح از کتاب و صحیفه صحبت میشود. در #سوره_نحل در اولین آیه میخوانیم: أَتَى أَمْرُ اللّهِ فَلاَ تَسْتَعْجِلُوهُ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا یشْرِکُونَ ﴿سوره ١٦ ،آیه اول﴾…
▪️ چه كسانى قرآن را نوشته و هدفشان چه بوده است؟
https://t.me/naghde_eslamm/33824
#قسمت_چهاردهم
٤) پ/ در برخی از آیات اشاره به ارسال نامه هست. در #سوره_مدثر (۷۴) در پاسخ به مشرکین و کسانی که آیات فرستاده شده را انکار کردهاند، میخوانیم:
بَلْ یرِیدُ کُلُّ امْرِئٍ مِّنْهُمْ أَن یؤْتَى صُحُفًا مُّنَشَّرَةً ﴿٥٢﴾
#ترجمه: بلکه هر کدام از آنها انتظار دارد نامه جداگانهاي براي او فرستاده شود.»
در اینجا به وضوح صحبت از یک نامه است. نویسنده میگوید که این انتظار بیجایی است که برای هرکسی نامه جداگانه ای ارسال شود. گاهی متن به وضوح اشاره میکند که شخصی برای محمد نامهها را ارسال کرده است. در سوره نمل آیه ٦ می خوانیم:
وَإِنَّکَ لَتُلَقَّى الْقرآن مِن لَّدُنْ حَکِیمٍ عَلِیمٍ ﴿٦﴾
#ترجمه: و بطور مسلم این قرآن از سوی حکیم دانائی بر تو القا میشود.»
مفسرین مسلمان هیچ راهی ندارند جز اینکه با اطمینان مدعی شوند منظور از حکیم علیم همان الله است. طباطبایی در #تفسیر_المیزان مینویسد:
«و اگر در میان همه اسماى حسناى الله دو نام شریف حکیم و علیم را ذکر کرده، براى آن بود که دلالت کند بر اینکه نزول این قرآن از ناحیه سرچشمه حکمت است، دیگر هیچ ناقضی نمی تواندآن را نقض کند و هیچ عامل وهنى نمى تواند آن را موهون سازد و نیز، از ناحیه منبع علم است، پس هیچ دروغى در اخبار آن نیست، و هیچ خطایى در قضاوتش راه ندارد(قبلا در يك مقاله در مورد اسماء حسنى و اينكه همه آنها نام بتهاى اعراب بوده اند مقاله اى نوشتيم كه ميتوانيد آنرا در اينجا بخوانيد)
اما دلیل اینکه چرا در ابتدای این سوره و قبل از شرح داستان موسی و سلیمان، گفته میشود که تو این قرآن را از حکیمی علیم دریافت میکنی در آیه ٧٦ بعد از پایان نقل داستانها مشخص میشود:
إِنَّ هَذَا الْقرآن یقُصُّ عَلَى بَنِی إِسْرَائِیلَ أَکْثَرَ الَّذِي هُمْ فِیهِ یخْتَلِفُونَ ﴿٧٦﴾
#ترجمه: این قرآن اکثر چیزهائی را که بنی اسرائیل در آن اختلاف دارندبراي آنها بیان میکند.»
پس نویسنده می خواهد محمد را مطمئن کند که این سخنان فرد حکیمی است که چیزهایی را میداند که یهودیان در موردش اختلاف نظر دارند(احتمالا منظور داستان سلیمان است). تفسیر طباطبایی پر از سخنان توخالی است.
اگر این داستانها از سوی خدا به محمد القا میشود دیگر بی معناست که بر حکیم و علیم بودن خدا تاکید شود. البته ما باید به عباراتی که ظاهرا در تعارض با فرضیه چهارم است نیز توجه کنیم.
یکی از معدود تعارضات با این فرضیه آیه ۶ سوره ۸۷ است: سَنُقْرِؤُكَ فَلَا تَنسَى﴿٦﴾
#ترجمه: ما به زودي (قرآن را) بر تو قرائت میکنیم و هرگز فراموش نخواهی کرد»(مکارم شیرازی)
اگر این ترجمه فعل سنقروك .. را قبول کنیم، پس به نظر خواهد رسید که نویسنده متن، میگوید بزودی قرآن برای محمد قرائت یا روخوانی (recite) می شود تا وی فراموش نکند.
اما #پروفسور_کریستفر_لوکزنبرگ(ايشان كتابى به نام ريشه هاى آرامى، سريانى قرآن نوشته است و تمامى كلمات غير عربى قرآن را به درستى ترجمه كرده است) با رجوع به ریشه سریانی آن ، معنای اصلی آنرا آموختن (teach) میداند. بنابراین وی این آیه را اینطور تصحیح می کند:
"ما بزودی به تو یاد خواهیم داد (طوري که) فراموش نکنی."
ادامه دارد .....
https://t.me/naghde_eslamm/33824
#قسمت_چهاردهم
٤) پ/ در برخی از آیات اشاره به ارسال نامه هست. در #سوره_مدثر (۷۴) در پاسخ به مشرکین و کسانی که آیات فرستاده شده را انکار کردهاند، میخوانیم:
بَلْ یرِیدُ کُلُّ امْرِئٍ مِّنْهُمْ أَن یؤْتَى صُحُفًا مُّنَشَّرَةً ﴿٥٢﴾
#ترجمه: بلکه هر کدام از آنها انتظار دارد نامه جداگانهاي براي او فرستاده شود.»
در اینجا به وضوح صحبت از یک نامه است. نویسنده میگوید که این انتظار بیجایی است که برای هرکسی نامه جداگانه ای ارسال شود. گاهی متن به وضوح اشاره میکند که شخصی برای محمد نامهها را ارسال کرده است. در سوره نمل آیه ٦ می خوانیم:
وَإِنَّکَ لَتُلَقَّى الْقرآن مِن لَّدُنْ حَکِیمٍ عَلِیمٍ ﴿٦﴾
#ترجمه: و بطور مسلم این قرآن از سوی حکیم دانائی بر تو القا میشود.»
مفسرین مسلمان هیچ راهی ندارند جز اینکه با اطمینان مدعی شوند منظور از حکیم علیم همان الله است. طباطبایی در #تفسیر_المیزان مینویسد:
«و اگر در میان همه اسماى حسناى الله دو نام شریف حکیم و علیم را ذکر کرده، براى آن بود که دلالت کند بر اینکه نزول این قرآن از ناحیه سرچشمه حکمت است، دیگر هیچ ناقضی نمی تواندآن را نقض کند و هیچ عامل وهنى نمى تواند آن را موهون سازد و نیز، از ناحیه منبع علم است، پس هیچ دروغى در اخبار آن نیست، و هیچ خطایى در قضاوتش راه ندارد(قبلا در يك مقاله در مورد اسماء حسنى و اينكه همه آنها نام بتهاى اعراب بوده اند مقاله اى نوشتيم كه ميتوانيد آنرا در اينجا بخوانيد)
اما دلیل اینکه چرا در ابتدای این سوره و قبل از شرح داستان موسی و سلیمان، گفته میشود که تو این قرآن را از حکیمی علیم دریافت میکنی در آیه ٧٦ بعد از پایان نقل داستانها مشخص میشود:
إِنَّ هَذَا الْقرآن یقُصُّ عَلَى بَنِی إِسْرَائِیلَ أَکْثَرَ الَّذِي هُمْ فِیهِ یخْتَلِفُونَ ﴿٧٦﴾
#ترجمه: این قرآن اکثر چیزهائی را که بنی اسرائیل در آن اختلاف دارندبراي آنها بیان میکند.»
پس نویسنده می خواهد محمد را مطمئن کند که این سخنان فرد حکیمی است که چیزهایی را میداند که یهودیان در موردش اختلاف نظر دارند(احتمالا منظور داستان سلیمان است). تفسیر طباطبایی پر از سخنان توخالی است.
اگر این داستانها از سوی خدا به محمد القا میشود دیگر بی معناست که بر حکیم و علیم بودن خدا تاکید شود. البته ما باید به عباراتی که ظاهرا در تعارض با فرضیه چهارم است نیز توجه کنیم.
یکی از معدود تعارضات با این فرضیه آیه ۶ سوره ۸۷ است: سَنُقْرِؤُكَ فَلَا تَنسَى﴿٦﴾
#ترجمه: ما به زودي (قرآن را) بر تو قرائت میکنیم و هرگز فراموش نخواهی کرد»(مکارم شیرازی)
اگر این ترجمه فعل سنقروك .. را قبول کنیم، پس به نظر خواهد رسید که نویسنده متن، میگوید بزودی قرآن برای محمد قرائت یا روخوانی (recite) می شود تا وی فراموش نکند.
اما #پروفسور_کریستفر_لوکزنبرگ(ايشان كتابى به نام ريشه هاى آرامى، سريانى قرآن نوشته است و تمامى كلمات غير عربى قرآن را به درستى ترجمه كرده است) با رجوع به ریشه سریانی آن ، معنای اصلی آنرا آموختن (teach) میداند. بنابراین وی این آیه را اینطور تصحیح می کند:
"ما بزودی به تو یاد خواهیم داد (طوري که) فراموش نکنی."
ادامه دارد .....
Telegram
نقدى بر اسلام
چه كسانى قرآن را نوشته و هدف آنها چه بوده است؟
آيا قرآن ميتواند تنها نامه هاى شخصى محمد بوده باشد؟
آيا ميتوان پاسخ اين سئوال را در آيه قرآنى يافت؟
براى يافتن پاسخ به اين سئوالات مقاله مربوطه در كانال نقد اسلام را به دقت مطالعه كنيد.
اين مقاله بزودى در كانال…
آيا قرآن ميتواند تنها نامه هاى شخصى محمد بوده باشد؟
آيا ميتوان پاسخ اين سئوال را در آيه قرآنى يافت؟
براى يافتن پاسخ به اين سئوالات مقاله مربوطه در كانال نقد اسلام را به دقت مطالعه كنيد.
اين مقاله بزودى در كانال…
نقدى بر اسلام
▪️ چه كسانى قرآن را نوشته و هدفشان چه بوده است؟ #قسمت_شانزدهم این در حالی است که در دیگر آیات، قرآن، ذکر خوانده میشود یا چیزی برای تذکر دادن یا ذکر کردن! بعنوان مثال: ولقد یسرنا القرآن للذکر فهل من مدکر (سوره ۵۴، آیه ۲۲) #ترجمه: و قطعا قرآن را برای پندآموزی…
▪️ چه كسانى قرآن را نوشته و هدفشان چه بوده است؟
#قسمت_هفدهم
در این موارد قرآن آنچیزی است که میتوان آنرا در هنگام موعظه یا مناجات قرائت کرد و این مجزا از کتاب است. در واقع منظور این است که کتابی است روشن که آیاتش به زبان عربی است و بنابر این محمد میتواند برای موعظه نیز از آن استفاده کند.
اگر به آیه اول سوره ۱۵ در فهرست فوق دقت کنیم گفته میشود که "الف لام راء کتابی است که آیات آن استحکام یافته سپس از جانب حکیمی آگاه به روشنی بیان شده است. کدام حکیم آگاه؟!
اگر متن را یک نامه بدانیم، میتوان فهمید منظور این است که کتابی با آیات محکم برای محمد ارسال شده و مردی حکیم بر آن موخرهای نیز نوشته است. بنابراین منظور از کتاب، ادامه نامه نیست.
همچنین دقت کنید به آیه اول سوره ۲ در فهرست فوق، در اینجا به جای کلمه تلک یا هذا از ذالک(آن) استفاده شده است که نشان میدهد آیه به کتابی خارج از متن اشاره دارد.
در برخی موارد صحبت از کتاب میشود و در برخی موارد صحبت از کتاب و قرآن در کنار یکدیگر، در حالت اول، کتاب برای موعظه به کار نمیرود یا شاید اصلا به زبان عربی نباشد و در حالت دوم مراد این است که کتاب را میتوان برای موعظه نیز استفاده کرد.
در هر دو حالت، نه قرآن و نه کتاب الزاما متنی نیستند که ما بعنوان كتاب قرآن میخوانیم بلکه چیزی است خارج از آن که در متن به آن اشاره میشود (البته نه همیشه و بخشهایی از مناجاتها و امثال در متن موجود است). همچنین به #سوره_قدر(۹۷) دقت کنید:
إنا أنزلناه فی لیلة القدر (۱)
#ترجمه: ما آنرا در شب قدر نازل کردیم.
مفعول جمله در فعل «انزلناه» اشاره به نازل کردن(فرستادن) چیزی دارد. این سوره پنج آیه کوتاه بیشتر ندارد. منطقی به نظر نمیرسد که منظور نویسنده همین پنج آیه باشد. پس چه چیزی در شب قدر نازل شده است؟
مسلم است که نویسنده به چیزی بیرون از خود این متن اشاره دارد. در واقع متن(سوره قدر) نامهای است که به همراه آن(کتابی یا متنی) ضمیمه شده است و سپس در نامه گفته میشود که ما این(متن الحاقیه) را در شب قدر نازل کردهایم.
بنابراین در هنگام مطالعه متن، کاملا گمراه کننده خواهد بود اگر "کتاب"، "قرآن"، "بینات"، "ذکر"، همه را همین متنی ببینیم که جلوی چشم ماست. آنها الزاما به خود متن اشاره نمیکنند بلکه به ضمیمه یا متنی همراه با نامه اشاره دارند.
پس ما در اینجا با مجموعهای از نامهها طرف هستیم که به همراه کتابها و مناجاتها برای محمد ارسال میشده است. کتاب، قرآن و بیناتی که از نزول یا ارسال آن صحبت میشود، نمیتواند صرفا همین متنی باشد که در دست ماست.
ادامه دارد .....
https://t.me/naghde_eslamm/33824
#قسمت_هفدهم
در این موارد قرآن آنچیزی است که میتوان آنرا در هنگام موعظه یا مناجات قرائت کرد و این مجزا از کتاب است. در واقع منظور این است که کتابی است روشن که آیاتش به زبان عربی است و بنابر این محمد میتواند برای موعظه نیز از آن استفاده کند.
اگر به آیه اول سوره ۱۵ در فهرست فوق دقت کنیم گفته میشود که "الف لام راء کتابی است که آیات آن استحکام یافته سپس از جانب حکیمی آگاه به روشنی بیان شده است. کدام حکیم آگاه؟!
اگر متن را یک نامه بدانیم، میتوان فهمید منظور این است که کتابی با آیات محکم برای محمد ارسال شده و مردی حکیم بر آن موخرهای نیز نوشته است. بنابراین منظور از کتاب، ادامه نامه نیست.
همچنین دقت کنید به آیه اول سوره ۲ در فهرست فوق، در اینجا به جای کلمه تلک یا هذا از ذالک(آن) استفاده شده است که نشان میدهد آیه به کتابی خارج از متن اشاره دارد.
در برخی موارد صحبت از کتاب میشود و در برخی موارد صحبت از کتاب و قرآن در کنار یکدیگر، در حالت اول، کتاب برای موعظه به کار نمیرود یا شاید اصلا به زبان عربی نباشد و در حالت دوم مراد این است که کتاب را میتوان برای موعظه نیز استفاده کرد.
در هر دو حالت، نه قرآن و نه کتاب الزاما متنی نیستند که ما بعنوان كتاب قرآن میخوانیم بلکه چیزی است خارج از آن که در متن به آن اشاره میشود (البته نه همیشه و بخشهایی از مناجاتها و امثال در متن موجود است). همچنین به #سوره_قدر(۹۷) دقت کنید:
إنا أنزلناه فی لیلة القدر (۱)
#ترجمه: ما آنرا در شب قدر نازل کردیم.
مفعول جمله در فعل «انزلناه» اشاره به نازل کردن(فرستادن) چیزی دارد. این سوره پنج آیه کوتاه بیشتر ندارد. منطقی به نظر نمیرسد که منظور نویسنده همین پنج آیه باشد. پس چه چیزی در شب قدر نازل شده است؟
مسلم است که نویسنده به چیزی بیرون از خود این متن اشاره دارد. در واقع متن(سوره قدر) نامهای است که به همراه آن(کتابی یا متنی) ضمیمه شده است و سپس در نامه گفته میشود که ما این(متن الحاقیه) را در شب قدر نازل کردهایم.
بنابراین در هنگام مطالعه متن، کاملا گمراه کننده خواهد بود اگر "کتاب"، "قرآن"، "بینات"، "ذکر"، همه را همین متنی ببینیم که جلوی چشم ماست. آنها الزاما به خود متن اشاره نمیکنند بلکه به ضمیمه یا متنی همراه با نامه اشاره دارند.
پس ما در اینجا با مجموعهای از نامهها طرف هستیم که به همراه کتابها و مناجاتها برای محمد ارسال میشده است. کتاب، قرآن و بیناتی که از نزول یا ارسال آن صحبت میشود، نمیتواند صرفا همین متنی باشد که در دست ماست.
ادامه دارد .....
https://t.me/naghde_eslamm/33824
Telegram
نقدى بر اسلام
چه كسانى قرآن را نوشته و هدف آنها چه بوده است؟
آيا قرآن ميتواند تنها نامه هاى شخصى محمد بوده باشد؟
آيا ميتوان پاسخ اين سئوال را در آيه قرآنى يافت؟
براى يافتن پاسخ به اين سئوالات مقاله مربوطه در كانال نقد اسلام را به دقت مطالعه كنيد.
اين مقاله بزودى در كانال…
آيا قرآن ميتواند تنها نامه هاى شخصى محمد بوده باشد؟
آيا ميتوان پاسخ اين سئوال را در آيه قرآنى يافت؟
براى يافتن پاسخ به اين سئوالات مقاله مربوطه در كانال نقد اسلام را به دقت مطالعه كنيد.
اين مقاله بزودى در كانال…
نقدى بر اسلام
▪️ چه كسانى قرآن را نوشته و هدفشان چه بوده است؟ #قسمت_بيستم در آیات دوم و سوم گفته می شود که کتابی نازل شده است که موید #تورات و #انجیل است. پس براي محمد کتبی مشابه تورات و انجیل و نیز قرآن فرستاده شده و بعد در آیه هفتم گفته می شود، اوست کسی که این کتاب…
▪️ چه كسانى قرآن را نوشته و هدفشان چه بوده است؟
#قسمت_بيست_و_يكم
▪️حروف مقطعه چه هستند؟
فرضیه چهارم یعنی در نظر گرفتن متن قرآن به عنوان نامه هایی که همراه با دیگر ملحقات براي محمد فرستاده میشده است، به ما کمک میکند تا حروف مقطعه را (مانند "الم"، "طه"، "یاسین" ) در ابتداي سوره ها رمزگشایی کنیم. از دیرباز بین #یهودیان و #مسیحیان رسم بود تا براي شماره گذاري از حروف گماتریک استفاده کنند.
جدول زیر عدد معادل با هر حرف را نشان میدهد:
بنابراین میتوان حروف مقطعه در قرآن را شماره سطور مکتوباتی دانست که به همراه نامه ها ارسال میشده است. در گذشته به جاي صفحه از سطور براي تعیین میزان یک متن استفاده میشد
می شد.
پس الم یعنی ٧١ ام سطر از یک کتاب.
پس :
الم ﴿١﴾ تِلْکَ آیاتُ الْکِتَابِ الْحَکِیمِ ﴿٢﴾ در سوره (لقمان) را میتوان اینگونه ترجمه کرد:
٧١ سطر از آیات کتاب حکیم. (تصوير نمودار و شماره حروف در انتهاى اين متن موجود است)به همین ترتیب:
#سوره ١٢:
الر تِلْکَ آیاتُ الْکِتَابِ الْمُبِین
﴿١﴾إِنَّا أَنزَلْنَاهُ قرآنا عَرَبِیا لَّعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ﴿٢﴾
٢٣١ سطر از آیات کتاب مبین که ما آنرا به صورت یک مناجات عربی براي کسانی که عقلی در سر دارند، فرستاده ایم.
#سوره ٢٧:
طس تِلْکَ آیاتُ الْقرآن وَکِتَابٍ
مُّبِینٍ﴿١﴾
٦٩ سطر از آیات قرآن و کتاب مبین.
#سوره ٥٠:
ق وَالْقرآن الْمَجِیدِ﴿١﴾
١٠٠ سطر از یک کتاب به همراه مناجات نامه ستایش.
#سوره ٦٨:
ن وَالْقَلَ مِ وَمَا یسْطُرُونَ﴿١﴾
٥٠ آیه از یک کتاب به همراه قلم و آنچه با آن مینویسند.
در آخرین آیه، به همراه سطوري از کتاب قلم و دیگر ملزومات جهت نامه نگاري براي محمد ارسال شده است.
پس هنگامی که ما متن را به صورت نامه در نظر بگیریم، میتوانیم براحتی منظور از حروف مقطعه و آیات نخستین هر سوره را رمز گشایی کنیم.
سیره ابن هشام در داستانی در منازعه محمد با یهودیان یثرب، به حروف مقطعه اشاره اي میکند كه رمز و راز اين حروف را با آن چيزى كه ما در اينجا نوشتيم را براى ما برملا ميكند. كه در قسمت بعد به آن خواهيم پرداخت
ادامه دارد .....
https://t.me/naghde_eslamm/33824
#قسمت_بيست_و_يكم
▪️حروف مقطعه چه هستند؟
فرضیه چهارم یعنی در نظر گرفتن متن قرآن به عنوان نامه هایی که همراه با دیگر ملحقات براي محمد فرستاده میشده است، به ما کمک میکند تا حروف مقطعه را (مانند "الم"، "طه"، "یاسین" ) در ابتداي سوره ها رمزگشایی کنیم. از دیرباز بین #یهودیان و #مسیحیان رسم بود تا براي شماره گذاري از حروف گماتریک استفاده کنند.
جدول زیر عدد معادل با هر حرف را نشان میدهد:
بنابراین میتوان حروف مقطعه در قرآن را شماره سطور مکتوباتی دانست که به همراه نامه ها ارسال میشده است. در گذشته به جاي صفحه از سطور براي تعیین میزان یک متن استفاده میشد
می شد.
پس الم یعنی ٧١ ام سطر از یک کتاب.
پس :
الم ﴿١﴾ تِلْکَ آیاتُ الْکِتَابِ الْحَکِیمِ ﴿٢﴾ در سوره (لقمان) را میتوان اینگونه ترجمه کرد:
٧١ سطر از آیات کتاب حکیم. (تصوير نمودار و شماره حروف در انتهاى اين متن موجود است)به همین ترتیب:
#سوره ١٢:
الر تِلْکَ آیاتُ الْکِتَابِ الْمُبِین
﴿١﴾إِنَّا أَنزَلْنَاهُ قرآنا عَرَبِیا لَّعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ﴿٢﴾
٢٣١ سطر از آیات کتاب مبین که ما آنرا به صورت یک مناجات عربی براي کسانی که عقلی در سر دارند، فرستاده ایم.
#سوره ٢٧:
طس تِلْکَ آیاتُ الْقرآن وَکِتَابٍ
مُّبِینٍ﴿١﴾
٦٩ سطر از آیات قرآن و کتاب مبین.
#سوره ٥٠:
ق وَالْقرآن الْمَجِیدِ﴿١﴾
١٠٠ سطر از یک کتاب به همراه مناجات نامه ستایش.
#سوره ٦٨:
ن وَالْقَلَ مِ وَمَا یسْطُرُونَ﴿١﴾
٥٠ آیه از یک کتاب به همراه قلم و آنچه با آن مینویسند.
در آخرین آیه، به همراه سطوري از کتاب قلم و دیگر ملزومات جهت نامه نگاري براي محمد ارسال شده است.
پس هنگامی که ما متن را به صورت نامه در نظر بگیریم، میتوانیم براحتی منظور از حروف مقطعه و آیات نخستین هر سوره را رمز گشایی کنیم.
سیره ابن هشام در داستانی در منازعه محمد با یهودیان یثرب، به حروف مقطعه اشاره اي میکند كه رمز و راز اين حروف را با آن چيزى كه ما در اينجا نوشتيم را براى ما برملا ميكند. كه در قسمت بعد به آن خواهيم پرداخت
ادامه دارد .....
https://t.me/naghde_eslamm/33824
Telegram
نقدى بر اسلام
چه كسانى قرآن را نوشته و هدف آنها چه بوده است؟
آيا قرآن ميتواند تنها نامه هاى شخصى محمد بوده باشد؟
آيا ميتوان پاسخ اين سئوال را در آيه قرآنى يافت؟
براى يافتن پاسخ به اين سئوالات مقاله مربوطه در كانال نقد اسلام را به دقت مطالعه كنيد.
اين مقاله بزودى در كانال…
آيا قرآن ميتواند تنها نامه هاى شخصى محمد بوده باشد؟
آيا ميتوان پاسخ اين سئوال را در آيه قرآنى يافت؟
براى يافتن پاسخ به اين سئوالات مقاله مربوطه در كانال نقد اسلام را به دقت مطالعه كنيد.
اين مقاله بزودى در كانال…
نقدى بر اسلام
▪️ چه كسانى قرآن را نوشته و هدفشان چه بوده است؟ #قسمت_بيست_و_يكم ▪️حروف مقطعه چه هستند؟ فرضیه چهارم یعنی در نظر گرفتن متن قرآن به عنوان نامه هایی که همراه با دیگر ملحقات براي محمد فرستاده میشده است، به ما کمک میکند تا حروف مقطعه را (مانند "الم"، "طه"، "یاسین"…
اين جدول عدد معادل با هر حرف را نشان میدهد:
بنابراین میتوان حروف مقطعه در قرآن را شماره سطور مکتوباتی دانست که به همراه نامه ها ارسال میشده است. در گذشته به جاي صفحه از سطور براي تعیین میزان یک متن استفاده میشد
پس الم یعنی ٧١ ام سطر از یک کتاب پس:
الم ﴿١﴾ تِلْکَ آیاتُ الْکِتَابِ الْحَکِیمِ ﴿٢﴾ در سوره (لقمان) را میتوان اینگونه ترجمه کرد:
٧١ سطر از آیات کتاب حکیم.
به همین ترتیب: #سوره ١٢:
الر تِلْکَ آیاتُ الْکِتَابِ الْمُبِین
﴿١﴾إِنَّا أَنزَلْنَاهُ قرآنا عَرَبِیا لَّعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ﴿٢﴾
٢٣١ سطر از آیات کتاب مبین که ما آنرا به صورت یک مناجات عربی براي کسانی که عقلی در سر دارند، فرستاده ایم.
@naghde_eslamm
بنابراین میتوان حروف مقطعه در قرآن را شماره سطور مکتوباتی دانست که به همراه نامه ها ارسال میشده است. در گذشته به جاي صفحه از سطور براي تعیین میزان یک متن استفاده میشد
پس الم یعنی ٧١ ام سطر از یک کتاب پس:
الم ﴿١﴾ تِلْکَ آیاتُ الْکِتَابِ الْحَکِیمِ ﴿٢﴾ در سوره (لقمان) را میتوان اینگونه ترجمه کرد:
٧١ سطر از آیات کتاب حکیم.
به همین ترتیب: #سوره ١٢:
الر تِلْکَ آیاتُ الْکِتَابِ الْمُبِین
﴿١﴾إِنَّا أَنزَلْنَاهُ قرآنا عَرَبِیا لَّعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ﴿٢﴾
٢٣١ سطر از آیات کتاب مبین که ما آنرا به صورت یک مناجات عربی براي کسانی که عقلی در سر دارند، فرستاده ایم.
@naghde_eslamm
نقدى بر اسلام
▪️ چه كسانى قرآن را نوشته و هدفشان چه بوده است؟ #قسمت_بيست_و_سوم این روایت،اگرچه صرفا تلاشی است براي اینکه بگوید یهود به صدق دین محمد اذعان داشتند و با این حال صرفا از سر حسد و کینه به دین محمد در نیامدند،اما نکات جالبی در بر دارد. یهودیان حروف مقطعه را…
▪️ چه كسانى قرآن را نوشته و هدفشان چه بوده است؟
#قسمت_بيست_و_چهارم
اگر سوره ها را با ترتیب زمانی (اگرچه دقیقا نمیدانیم زمان ارسال هر سوره یا نامه را مشخص کنیم) مطالعه کنیم، متوجه میشویم که نویسنده به تدریج در نقش الله یا فرشته ظاهر شده است یا در واقع به تدریج با جملاتی مواجه می شویم که ضمیر آن تنها به الله قابل اطلاق است.
در سوره های کوتاه پایان کتاب قرآن که به لحاظ نزول یا ارسال مقدم هستند بر سوره های مفصل تر ( همانطور که کرونولوژی نولدکه نیز اینرا تایید میکند)، الله همیشه به صورت سوم شخص ظاهر میشود. در #سوره_ناس، آخرین سوره کتاب، مشخص است که الله سوم شخص مفرد است و متن شکل یک ادعا یا موعظه را دارد؛
قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاس ﴿١﴾ مَلِكِ النَّاسِ ﴿٢﴾ إِلَٰهِ
النَّاسِ ﴿٣﴾ مِنْ شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ ﴿٤﴾ الَّذِي
يُوَسْوِسُ فِي صُدُورِ النَّاسِ ﴿٥﴾ مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ
﴿٦﴾
#ترجمه: بگو پناه می برم به پروردگار مردم . پادشاه مردم. معبود مردم. از شر وسوسه گر نهانی. آن کس که در سینه های مردم وسوسه میکند . چه از جن و [چه از] انس.》
به همین ترتیب از سوره های ۱۱۳ تا سوره ۹۵ در همه جا الله به صورت سوم شخص مفرد ظاهر شده و در اغلب موارد از کلمه "رب" استفاده میشود.
در جاهایی هم که ضمیر اول شخص به کار رفته براحتی میتوان تصور کرد که منظور نویسندگان است. برای مثال در #قدر و #کوثر گفته می شود که ما به تو کوثر عطا کردیم یا اینکه قرآن را در شب قدر نازل کردیم . در تمامی این آیات، میتوانیم "ما" را نویسندگان تصور کنیم و در همه جا الله با کلمه رب ظاهر می شود. اما در سوره ۹۵(#سورهتین) الله به انجیر و زیتون، کوه سینا، و "این سرزمین امین" قسم میخورد که انسان را در نیکوترین حالت آفریده است.
وَالتِّينِ وَالزَّيْتُونِ ﴿١﴾وَطُورِ سِينِينَ ﴿٢﴾وَهَٰذَا الْبَلَدِ
الْأَمِينِ ﴿٣﴾لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ
﴿٤﴾ثُمَّ رَدَدْنَاهُ أَسْفَلَ سَافِلِينَ ﴿٥﴾إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا
وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَلَهُمْ أَجْرٌ غَيْرُ مَمْنُونٍ ﴿٦﴾فَمَا
يُكَذِّبُكَ بَعْدُ بِالدِّينِ ﴿٧﴾أَلَيْسَ اللَّهُ بِأَحْكَمِ
الْحَاكِمِينَ ﴿٨﴾
#ترجمه: سوگند به انجیر و زیتون . و طور سینا، و این شهر امن و امان.(که) براستی انسان را در نیکوترین اعتدال آفریدیم . سپس او را به پست ترین [مراتب] پستی بازگرداندیم. مگر کسانی را که گرویده و کار های شایسته کرده اند که پاداشی بی منت خواهند داشت. پس چه چیز تو را بعد [از این] به تکذیب جزا وامی دارد. آیا الله نیکوترین داوران نیست .》
اگر کمی دقت کنیم زمینه متن به هیچ وجه به #مکه و #حجاز اشاره ندارد .
الله به کوه سینا، به انجیر و زیتونی و سرزمین امین قسم میخورد . بر خلاف نظر مفسرین، منظور از شهر امین و امن، مکه نیست .
بعید است که نویسنده مکه را که از نظر وی شهری مملو از گناه و شرک است و به قول خودش هر لحظه عذاب الهی ممکن بر سر آنان فرود آید ، شهری "امین" بخواند .
ادامه دارد .....
https://t.me/naghde_eslamm/33824
#قسمت_بيست_و_چهارم
اگر سوره ها را با ترتیب زمانی (اگرچه دقیقا نمیدانیم زمان ارسال هر سوره یا نامه را مشخص کنیم) مطالعه کنیم، متوجه میشویم که نویسنده به تدریج در نقش الله یا فرشته ظاهر شده است یا در واقع به تدریج با جملاتی مواجه می شویم که ضمیر آن تنها به الله قابل اطلاق است.
در سوره های کوتاه پایان کتاب قرآن که به لحاظ نزول یا ارسال مقدم هستند بر سوره های مفصل تر ( همانطور که کرونولوژی نولدکه نیز اینرا تایید میکند)، الله همیشه به صورت سوم شخص ظاهر میشود. در #سوره_ناس، آخرین سوره کتاب، مشخص است که الله سوم شخص مفرد است و متن شکل یک ادعا یا موعظه را دارد؛
قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاس ﴿١﴾ مَلِكِ النَّاسِ ﴿٢﴾ إِلَٰهِ
النَّاسِ ﴿٣﴾ مِنْ شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ ﴿٤﴾ الَّذِي
يُوَسْوِسُ فِي صُدُورِ النَّاسِ ﴿٥﴾ مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ
﴿٦﴾
#ترجمه: بگو پناه می برم به پروردگار مردم . پادشاه مردم. معبود مردم. از شر وسوسه گر نهانی. آن کس که در سینه های مردم وسوسه میکند . چه از جن و [چه از] انس.》
به همین ترتیب از سوره های ۱۱۳ تا سوره ۹۵ در همه جا الله به صورت سوم شخص مفرد ظاهر شده و در اغلب موارد از کلمه "رب" استفاده میشود.
در جاهایی هم که ضمیر اول شخص به کار رفته براحتی میتوان تصور کرد که منظور نویسندگان است. برای مثال در #قدر و #کوثر گفته می شود که ما به تو کوثر عطا کردیم یا اینکه قرآن را در شب قدر نازل کردیم . در تمامی این آیات، میتوانیم "ما" را نویسندگان تصور کنیم و در همه جا الله با کلمه رب ظاهر می شود. اما در سوره ۹۵(#سورهتین) الله به انجیر و زیتون، کوه سینا، و "این سرزمین امین" قسم میخورد که انسان را در نیکوترین حالت آفریده است.
وَالتِّينِ وَالزَّيْتُونِ ﴿١﴾وَطُورِ سِينِينَ ﴿٢﴾وَهَٰذَا الْبَلَدِ
الْأَمِينِ ﴿٣﴾لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ
﴿٤﴾ثُمَّ رَدَدْنَاهُ أَسْفَلَ سَافِلِينَ ﴿٥﴾إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا
وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَلَهُمْ أَجْرٌ غَيْرُ مَمْنُونٍ ﴿٦﴾فَمَا
يُكَذِّبُكَ بَعْدُ بِالدِّينِ ﴿٧﴾أَلَيْسَ اللَّهُ بِأَحْكَمِ
الْحَاكِمِينَ ﴿٨﴾
#ترجمه: سوگند به انجیر و زیتون . و طور سینا، و این شهر امن و امان.(که) براستی انسان را در نیکوترین اعتدال آفریدیم . سپس او را به پست ترین [مراتب] پستی بازگرداندیم. مگر کسانی را که گرویده و کار های شایسته کرده اند که پاداشی بی منت خواهند داشت. پس چه چیز تو را بعد [از این] به تکذیب جزا وامی دارد. آیا الله نیکوترین داوران نیست .》
اگر کمی دقت کنیم زمینه متن به هیچ وجه به #مکه و #حجاز اشاره ندارد .
الله به کوه سینا، به انجیر و زیتونی و سرزمین امین قسم میخورد . بر خلاف نظر مفسرین، منظور از شهر امین و امن، مکه نیست .
بعید است که نویسنده مکه را که از نظر وی شهری مملو از گناه و شرک است و به قول خودش هر لحظه عذاب الهی ممکن بر سر آنان فرود آید ، شهری "امین" بخواند .
ادامه دارد .....
https://t.me/naghde_eslamm/33824
Telegram
نقدى بر اسلام
چه كسانى قرآن را نوشته و هدف آنها چه بوده است؟
آيا قرآن ميتواند تنها نامه هاى شخصى محمد بوده باشد؟
آيا ميتوان پاسخ اين سئوال را در آيه قرآنى يافت؟
براى يافتن پاسخ به اين سئوالات مقاله مربوطه در كانال نقد اسلام را به دقت مطالعه كنيد.
اين مقاله بزودى در كانال…
آيا قرآن ميتواند تنها نامه هاى شخصى محمد بوده باشد؟
آيا ميتوان پاسخ اين سئوال را در آيه قرآنى يافت؟
براى يافتن پاسخ به اين سئوالات مقاله مربوطه در كانال نقد اسلام را به دقت مطالعه كنيد.
اين مقاله بزودى در كانال…