نقدى بر اسلام
48.1K subscribers
6.58K photos
3.97K videos
932 files
5.84K links
اين كانال براي زدودن خرافات و تقدس زدايى تشكيل شده است. هدف ما مبارزه با جهل اديان ميباشد.
سايت ما
www.eslam.nu
ارتباط با ادمين:
@Naghde_eslam_bot
كتابخانه كانال
@ketabkhaneh_naghd
يوتيوب
https://www.youtube.com/channel/UCUVpfPD7eKOt-vs8M9FvTtQ
Download Telegram
💥 #امام_باقر و پرواز با فيل گِلى

در مورد #خرافات و چرندياتى كه در كتابهاى #علماى_شيعه به وفور ديده ميشود بارها مطلب نوشته ايم ولى،
داستانى كه امروز در اين نوشتار مينويسم يكى از آن دست #خرافات است كه به شما اثبات ميكند روحانيون شيعه با چه پيش زمينه فكرى فاسدى جامعه را با خرافات و جهل و داستانسرائى هاى #احمقانه، به لجن ميكشند.

مستقيما به سراغ روايت ميروم تا ببينيم اين شاهكار روحانيون تشيع را

#متن_عربى روايت:
قال: حدثنا شاذان بن عمر قال: حدثنا مرة بن قبيصة بن عبد الحميد قال: قال لي جابر بن يزيد الجعفي: رأيت مولاي الباقر(ع) وقد صنع فيلاً من طين فركبه وطار في الهواء حتى ذهب إلى مكة ورجع عليه، فلم أصدق ذلك منه حتى رأيت الباقر(ع) فقلت له : أخبرني جابر عنك بكذا وكذا ؟
فصنع فركب وحملني معه إلى مكة وردّني.

#ترجمه:
#جابر تعريف كرد كه:
#امام_باقر را ديدم كه با گِل يك #فيل ساخت و سوارش شد و به هوا پرواز كرد و با آن به مكه رفت و برگشت. اين حرف جابر را باور نكردم تا اينكه مود امام را ديدم و از او جريان #فيل را پرسيدم، او گفت: فيلى ساختم با آن به مكه پرواز كردم و برگشتم.

#منابع:
١- دلائل الإمامة نوشته محمد بن جرير طبرى الشيعى صفحه ٢٢٠ باب في ذكر معجزاته
٢- مدينة المعاجز نوشته علامه سيد هاشم بحرانى جلد ٥ صفحه ١٠ باب ٦

قضاوت با شعور مخاطبان محترم

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm
Forwarded from اتچ بات
◾️#جابر_بن_حيان دانشمندى جهانى يا ....!

#قسمت_اول

#اسلامگرايان از جابر بن حيان بعنوان دانشمندى جهانى نام ميبرند كه علم و دانشش را مديون تعليمات #امام_جعفر_صادق به حساب مى آورند.

اما ببينيم جابر بن حيان در چه رشته اى و چه دانشى را از امام صادق فرا گرفته بود.
در اين نوشتار كوتاه مطالب مهمى را در مورد ايشان خدمت شما ارائه خواهم كرد.

#جابر_بن_حیان کوفی صوفی یکی از این شاگردان امام صادق بوده است. اسلامگرايان به دروغ وی را #شیمی_دان خطاب میکنند درحالی که وی کیماگر بوده است و نام معروف ترین کتاب وی، "کتاب الکیمیا" است.
#کیمیاگری پیش از پیدایش شیمی، بصورت یک شاخه خرافی بوده است. کیمیاگران تلاش میکردند با یافتن اکسیر، ماده ای که فلزات را به طلا و سیم و نقره تبدیل میکند به ثروت هنگفتی دست یابند.
این افراد تمامی موادی را که پیدا میکردند آزمایش میکردند و تلاش میکردند از آنها #طلا تولید کنند. از پشم و تخم و پر و فضله حیوانات گرفته تا هرآنچه بدان دست می یافتند همه را آزمایش، تخمیر و تصعید و تبخیر و ذوب و سایش و مالش میکردند تا بدانند آیا میتواند ويژگی اکسیر را داشته باشد یا نه.
#جابر_بن_حیان یکی از پایه گذاران این صنعت خرافی و جاهلانه است و حدود هفتاد رساله در این زمینه نوشته است، شهرت جابر ابن حیان در این زمینه تا جایی است که حتی علم کیمیاگری را، «علم جابر» نیز خطاب میکنند.

ادامه دارد ...

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm
◾️#جابر_بن_حيان دانشمندى جهانى يا ....!

#قسمت_دوم

#کیمیاگری با بوجود آمدن #شیمی و پیشرفت و توسعه آن کم کم منسوخ شد. معلوم نیست چرا #امام_صادق به این شاگرد خود شیمی نیاموخته است؟
آیا امام صادق هم بدنبال کیمیاگری بوده است؟
چرا شاگرد امام صادق باید بدنبال چنین صنعت خرافی و باطلی برود؟
آیا امام صادق از شیمی ناآگاه بوده است که به جابر نیاموخته است؟
البته معلوم است، چون از علم لدنی و آن علومی که مسلمانان لاف آنرا میزدند خبری نبوده است و این سخنان همچون اکثر سایر ادعاهای #اسلامگرایان کشکی و مبتنی بر خرافه و بت پرستی شیعیان است.
احتمالا #جابر_بن_حیان نزد امام صادق درس شکیات نماز و یا نحوه طهارت پس از تخلی و احکام حیض و بول را آموخته است، زیرا از امام صادق و امثالهم بیش از این بر نمی آید و ایشان را اساساً کاری با علم نبوده است.
علم #امامان_شیعه همانند همان چیزی است که #آخوندها و روحانیون امروز به آن علم میگویند.
یعنی همان فقه و اصول، همان علومی که در کنار سایر علتها در به فساد کشیدن اجتماع و تخریب فرهنگ و مدنیت و آزادی و مردمسالاری نقش مستقیم داشته و دارند.
از حرفهایی که از امام صادق باقیمانده است که بارها در همين كانال به آنها پرداخته ايم، برمی آید که ایشان حتی از شاگرد خود جابربن حیان نیز بسیار اطلاعات کمتر و غلط تری در مورد جهان دارند.
البته خود جابربن حیان نیز چندان کار پر اهمیتی در زمینه #شیمی نکرده است ولی #مسلمانان وی را پدر شیمی جهان(!) خطاب میکنند، در حالی که شیمی دانان معمولا #لاوازیه و #رابرت_بویل را شایسته این عنوان میدانند.

از این رو است که در مجامع علمی و دانشنامه های جهانی ابداً اسمی از #امام_صادق بعنوان یک فرد #دانشمند و حتی #فیلسوف نام برده نشده است.
نام جابربن حیان در بسیاری از دانشنامه ها آمده است، اما خبری از نام #امام_صادق نیست، زیرا ایشان در حد و اندازه یک دانشمند و یا حتی اندیشمند نبوده است.

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm
◾️چرا به پيامبر اسلام #ابوالقاسم ميگفتند؟
#قسمت_ششم

در كتاب #عمدة_القارى كه شرحى است بر احاديث كتاب #صحيح_بخارى كه مهمترين و معتبرترين كتاب حديث اهل سنت ميباشد،
در صفحه ٣٨ بابى وجود دارد به نام: فإن لله خمسه و للرسول يعنى الرسول قسم ذلك
#ترجمه اين جمله ميشود: خمس براى خدا و رسولش است يعنى رسول آنرا تقسيم كرده است
در ابتداى اين باب از زبان پيامبر اسلام نوشته است:
انما انا قاسم و خازن و الله يعطى
كه #ترجمه آن چنين است: براستى كه من قاسم(تقسيم كننده) و انبار كننده هستم و خدا دهنده

اما در صفحات بعد اين كتاب رواياتى وجود دارد كه در اينجا دو روايت از ميان آنها كه صحت آنها تاييد شده را نيز خدمت شما ارائه ميكنم.
#روايت_اول:
ولد لرجل منا غلام فسماه محمدا فقال له قومه لا ندعك تسمي باسم رسول الله صلى الله عليه وسلم فانطلق بابنه حامله على ظهره فأتى به النبي صلى الله عليه وسلم فقال يا رسول الله ولد لي غلام فسميته محمدا فقال لي قومي لا ندعك تمسي باسم رسول الله صلى الله عليه وسلم فقال رسول الله صلى الله عليه وسلم تسموا باسمي ولا تكتنوا بكنيتي فإنما أنا قاسم أقسم بينكم
#ترجمه:
راوى ميگويد: يكى از مردان ما پسرى برايش بدنيا آمد كه نامش را #محمد گذاشت، خويشانش به او گفتند: به تو اجازه نميدهيم نام پيامبر را بر فرزندت بگذارى. مرد نيز فرزندش را بر روى دوشش گذاشت و به سوى #پيامبر_اسلام رفت.
قصه را برايش تعريف كرد و از او نظرش را خواست.
پيامبر اسلام گفت: فرزندانتان را به نام من نامگذارى كنيد ولى #كنيه مرا بر فرزندانتان نگذاريد زيرا تنها من #قاسم هستم و در بينتان تقسيم ميكنم.
اين حديث از راويان مختلف و به همين منوال در كتب معتبر #اهل_سنت آمده است و در تمامى اين احاديث راوى #جابر_بن_عبدالله است كه نزد #شيعيان نيز داراى اعتبار بالائى است.

ادامه دارد ...

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm
سايت ما: www.eslam.nu
◾️ #امام_صادق يك دانشمند يا يك خرافه پرداز؟؟

براى اينكه ببينيم #بزرگترين_دانشمند_اسلام كه تمام درياهاى بيكران علم را در #خواب نورديده، چقدر دانش و فهم داشته است، به برخى از نظريات بسيار پيشرفته علمى ايشان كه در حد شكافتن هسته اتم داراى اهميت است سرى ميزنيم.
به معتبرترين كتاب حديث #شيعيان يعنى #كتاب_كافى ميرويم زيرا به قول علماى بزرگ شيعه اين كتاب مانند خورشيد درخشانى است كه نورش مذهب شيعه را روشن ميكند.
#حديث_اول:
١_النهي عن لبس النعل الأسود لأنَه يُرخي الذَكر :
عدة من أصحابنا عن أحمد بن محمد، عن ابن محبوب، عمن ذكره، عن أبي عبدالله عليه السلام أنه نظر إلى بعض أصحابه وعليه نعل سوداء فقال: مالك وللنعل السوداء أماعملت أنها تضر بالبصر وترخي الذكر وهي بأغلى الثمن من غيرها وما لبسها أحد إلا اختال فيها.
#ترجمه:
از امام صادق نقل شده كه ميگويد: دمپائى يا نعلين سياه نپوسيد كه هم چشم را ضعيف ميكند و هم آلت مردانگى شُل ......

#حديث_دوم:
٢_ النعال الصفراء تجلب السرور :-
عدة من أصحابنا، عن أحمد بن أبي عبدالله، عن محمد بن علي، عن أبي البختري عن أبي عبدالله عليه السلام قال: من لبس نعلا صفراء كان في سرور حتى يبلها.
#ترجمه:
از امام صادق نقل شده است كه هر كسى دمپائى يا نعلين زرد بپوشيد برايش شادى آور است

#حديث_سوم:
٣- النعال البيضاء تجلب الرزق :
محمد بن يحيى، عن محمد بن أحمد، عن السياري، عن أبي سليمان الخواص، عن الفضل بن دكين، عن سدير الصيرفي قال: دخلت على أبي عبدالله عليه السلام وعلي نعل بيضاء فقال: يا سدير ما هذه النعل احتذيتها على علم؟ قلت: لا والله جعلت فداك، فقال: من دخل السوق قاصدا لنعل بيضاء لم يبلها حتى يكتسب مالا من حيث لا يحتسب، قال أبونعيم أخبرني سدير أنه لم يبل تلك النعل حتى اكتسب مائة دينار من حيث لا يحتسب.
#ترجمه:
از امام صادق نقل شده است كه: دمپائى يا نعلين سفيد رزق و روزى انسان را زياد ميكند

📚منبع احاديث:
كتاب (الكافي) (كتاب اللباس) (باب ألوان النعال) جلد ششم صفحه ٤٦٦

خوب عزيزان حالا ديديد كه اين #دانشمند_بزرگ، تمام علم و دانش و شعورش در حول و احوالات همان #خرافات زمان خودش بوده و نه چيزى بيشتر و همانطور هم كه در مورد #جابر_ابن_حيان شاگرد ايشان نوشته بودم، تمامى علمى هم كه جابر داشت در #كيمياگيرى و خرافات بود و نه يك علمى كه بدرد بشريت بخورد.
بايد #امام_صادق را پدر علم خرافات ناميد و الحق كه با وجود اين احاديث ايشان شايسته اين مقام ميباشد.

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm
سايت ما:
www.eslam.nu
💥 تولد #على در كعبه، حقيقت يا افسانه ؟

#قسمت_ششم

). اما مورد دوم تاريخى چنين بيان ميكند كه:
در زمان محاصره نيروهاى اين زبير توسط سپاه يزيد، مردم در اطراف کعبه (برای گرم شدن و یا پخت و پز) آتش می‌افروختند، وزش باد باعث شد که #شعله‌اى در خانه #کعبه افتاده و چوب‌ها و پرده هاى آن ‌را سوزاند.
#عروة بن اذینه نقل می‌کند: در روز آتش‌ سوزی کعبه، با مادرم در #مکه بودم و کعبه را بدون پوشش حریر دیدم که رکن آن از سه جا شکافته شده بود. گفتم: برای کعبه چه اتفاقی رخ داده؟!
یکى از یاران #ابن_زبیر را نشانم دادند و گفتند که او در این آتش‌سوزی مقصر بود؛ زیرا شعله آتشی را به سر نیزه خود داشت که باد وزید و آتش را بین رکن یمانى و رکن #حجر_الاسود به پرده‏هاى کعبه افکند.(طبری، محمد بن جریر، كتاب تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، ج 5، ص ٤٩٨ - ٤٩٩)

بعد از این آسیب‌دیدگی شدید، ابن‌زبیر تصمیم گرفت که کعبه را به صورت کامل تخریب و بازسازی کند. #جابر_بن_عبدالله_انصاری و عبدالله بن عمر با این امر موافقت کردند، اما #ابن‌عباس به این دلیل مخالف بود که شاید مجدداً فردی آمده و (به علت دشمنی با عبدالله بن زبیر) به خرابی مجدد آن اقدام کند.(ابن سعد واقدی، كتاب الطبقات الکبری‏، خامسة ٢، ص ٧٢)
البته در نهایت، #ابن‌زبیر کعبه را کاملاً ویران کرده و سپس مورد بازسازی قرار داد.(تاریخ ‏طبری، ج ‏٥، ص ٥٨٢)
او به استناد روایتی که خاله‌اش #عایشه از #پیامبر_اسلام نقل کرده بود، تغییراتی را در خانه خدا به وجود آورد:
#روايت چنين بود:
«اگر قوم تو تازه از جاهلیت و کفر خلاصی نشده بودند [و هنوز آثارش از نهان آنان رخت نبسته بود]، من گنجینه‌های کعبه را در راه خدا انفاق می‌کردم و درب کعبه را هم‌طراز زمین قرار داده و #حجر_إسماعیل را داخل خانه خدا قرار می‌دادم(صحیح مسلم، ج ٢، ص ٩٦٩)
و « برای کعبه دو درب قرار می‌دادم»(أبوالقاسم طبرانی، كتاب المعجم الأوسط،‌ ج ٨، ص ٣٢٣)

و در نهایت #ابن‌زبیر تغييرات زير را انجام داد:
١). برای کعبه دو درب قرار داد.(ابن سید الناس‏، كتاب عیون الاثر، ج ١، ص ٦٧)
٢). حجر اسماعیل را در درون کعبه برد.(تاریخ ‏طبری، ج ‏٥، ص ٥٨٢)
٣). هر دو درب کعبه را هم‌طراز زمین قرار داد به طوری که برای وارد شدن به درون کعبه، نیازی به پله نبود.(عیون الاثر، ج ١، ص ٦٧)
٤). فضای داخلی کعبه را گسترش داده و آن‌را بیست و هفت ذراع کرد و این مقدار اضافی از حجر اسماعیل بود که به داخل کعبه اضافه شد.(ابن خلدون، كتاب تاریخ ابن خلدون‏، ج ١، ص ٤٣٨)

ادامه دارد ....

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm
سايت ما:
www.eslam.nu
💥 #امام_باقر و پرواز با فيل گِلى

در مورد #خرافات و چرندياتى كه در كتابهاى #علماى_شيعه به وفور ديده ميشود بارها مطلب نوشته ايم ولى،
داستانى كه امروز در اين نوشتار مينويسم يكى از آن دست #خرافات است كه به شما اثبات ميكند روحانيون شيعه با چه پيش زمينه فكرى فاسدى جامعه را با خرافات و جهل و داستانسرائى هاى #احمقانه، به لجن ميكشند.

مستقيما به سراغ روايت ميروم تا ببينيم اين شاهكار روحانيون تشيع را

#متن_عربى روايت:
قال: حدثنا شاذان بن عمر قال: حدثنا مرة بن قبيصة بن عبد الحميد قال: قال لي جابر بن يزيد الجعفي: رأيت مولاي الباقر(ع) وقد صنع فيلاً من طين فركبه وطار في الهواء حتى ذهب إلى مكة ورجع عليه، فلم أصدق ذلك منه حتى رأيت الباقر(ع) فقلت له : أخبرني جابر عنك بكذا وكذا ؟
فصنع فركب وحملني معه إلى مكة وردّني.

#ترجمه:
#جابر تعريف كرد كه:
#امام_باقر را ديدم كه با گِل يك #فيل ساخت و سوارش شد و به هوا پرواز كرد و با آن به مكه رفت و برگشت. اين حرف جابر را باور نكردم تا اينكه مود امام را ديدم و از او جريان #فيل را پرسيدم، او گفت: فيلى ساختم با آن به مكه پرواز كردم و برگشتم.

#منابع:
١- دلائل الإمامة نوشته محمد بن جرير طبرى الشيعى صفحه ٢٢٠ باب في ذكر معجزاته
٢- مدينة المعاجز نوشته علامه سيد هاشم بحرانى جلد ٥ صفحه ١٠ باب ٦

قضاوت با شعور مخاطبان محترم

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
💥 #امام_باقر و پرواز با فيل گِلى

در مورد #خرافات و چرندياتى كه در كتابهاى #علماى_شيعه به وفور ديده ميشود بارها مطلب نوشته ايم ولى،
داستانى كه امروز در اين نوشتار مينويسم يكى از آن دست #خرافات است كه به شما اثبات ميكند روحانيون شيعه با چه پيش زمينه فكرى فاسدى جامعه را با خرافات و جهل و داستانسرائى هاى #احمقانه، به لجن ميكشند.

مستقيما به سراغ روايت ميروم تا ببينيم اين شاهكار روحانيون تشيع را

#متن_عربى روايت:
قال: حدثنا شاذان بن عمر قال: حدثنا مرة بن قبيصة بن عبد الحميد قال: قال لي جابر بن يزيد الجعفي: رأيت مولاي الباقر(ع) وقد صنع فيلاً من طين فركبه وطار في الهواء حتى ذهب إلى مكة ورجع عليه، فلم أصدق ذلك منه حتى رأيت الباقر(ع) فقلت له : أخبرني جابر عنك بكذا وكذا ؟
فصنع فركب وحملني معه إلى مكة وردّني.

#ترجمه:
#جابر تعريف كرد كه:
#امام_باقر را ديدم كه با گِل يك #فيل ساخت و سوارش شد و به هوا پرواز كرد و با آن به مكه رفت و برگشت. اين حرف جابر را باور نكردم تا اينكه مود امام را ديدم و از او جريان #فيل را پرسيدم، او گفت: فيلى ساختم با آن به مكه پرواز كردم و برگشتم.

#منابع:
١- دلائل الإمامة نوشته محمد بن جرير طبرى الشيعى صفحه ٢٢٠ باب في ذكر معجزاته
٢- مدينة المعاجز نوشته علامه سيد هاشم بحرانى جلد ٥ صفحه ١٠ باب ٦

قضاوت با شعور مخاطبان محترم

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
💥 #امام_باقر و پرواز با فيل گِلى

در مورد #خرافات و چرندياتى كه در كتابهاى #علماى_شيعه به وفور ديده ميشود بارها مطلب نوشته ايم ولى،
داستانى كه امروز در اين نوشتار مينويسم يكى از آن دست #خرافات است كه به شما اثبات ميكند روحانيون شيعه با چه پيش زمينه فكرى فاسدى جامعه را با خرافات و جهل و داستانسرائى هاى #احمقانه، به لجن ميكشند.

مستقيما به سراغ روايت ميروم تا ببينيم اين شاهكار روحانيون تشيع را

#متن_عربى روايت:
قال: حدثنا شاذان بن عمر قال: حدثنا مرة بن قبيصة بن عبد الحميد قال: قال لي جابر بن يزيد الجعفي: رأيت مولاي الباقر(ع) وقد صنع فيلاً من طين فركبه وطار في الهواء حتى ذهب إلى مكة ورجع عليه، فلم أصدق ذلك منه حتى رأيت الباقر(ع) فقلت له : أخبرني جابر عنك بكذا وكذا ؟
فصنع فركب وحملني معه إلى مكة وردّني.

#ترجمه:
#جابر تعريف كرد كه:
#امام_باقر را ديدم كه با گِل يك #فيل ساخت و سوارش شد و به هوا پرواز كرد و با آن به مكه رفت و برگشت. اين حرف جابر را باور نكردم تا اينكه مود امام را ديدم و از او جريان #فيل را پرسيدم، او گفت: فيلى ساختم با آن به مكه پرواز كردم و برگشتم.

#منابع:
١- دلائل الإمامة نوشته محمد بن جرير طبرى الشيعى صفحه ٢٢٠ باب في ذكر معجزاته
٢- مدينة المعاجز نوشته علامه سيد هاشم بحرانى جلد ٥ صفحه ١٠ باب ٦

قضاوت با شعور مخاطبان محترم

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
💥 #امام_باقر و پرواز با فيل گِلى

در مورد #خرافات و چرندياتى كه در كتابهاى #علماى_شيعه به وفور ديده ميشود بارها مطلب نوشته ايم ولى،
داستانى كه امروز در اين نوشتار مينويسم يكى از آن دست #خرافات است كه به شما اثبات ميكند روحانيون شيعه با چه پيش زمينه فكرى فاسدى جامعه را با خرافات و جهل و داستانسرائى هاى #احمقانه، به لجن ميكشند.

مستقيما به سراغ روايت ميروم تا ببينيم اين شاهكار روحانيون تشيع را

#متن_عربى روايت:
قال: حدثنا شاذان بن عمر قال: حدثنا مرة بن قبيصة بن عبد الحميد قال: قال لي جابر بن يزيد الجعفي: رأيت مولاي الباقر(ع) وقد صنع فيلاً من طين فركبه وطار في الهواء حتى ذهب إلى مكة ورجع عليه، فلم أصدق ذلك منه حتى رأيت الباقر(ع) فقلت له : أخبرني جابر عنك بكذا وكذا ؟
فصنع فركب وحملني معه إلى مكة وردّني.

#ترجمه:
#جابر تعريف كرد كه:
#امام_باقر را ديدم كه با گِل يك #فيل ساخت و سوارش شد و به هوا پرواز كرد و با آن به مكه رفت و برگشت. اين حرف جابر را باور نكردم تا اينكه مود امام را ديدم و از او جريان #فيل را پرسيدم، او گفت: فيلى ساختم با آن به مكه پرواز كردم و برگشتم.

#منابع:
١- دلائل الإمامة نوشته محمد بن جرير طبرى الشيعى صفحه ٢٢٠ باب في ذكر معجزاته
٢- مدينة المعاجز نوشته علامه سيد هاشم بحرانى جلد ٥ صفحه ١٠ باب ٦

قضاوت با شعور مخاطبان محترم

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm