نقدى بر اسلام
48.1K subscribers
6.58K photos
3.97K videos
932 files
5.84K links
اين كانال براي زدودن خرافات و تقدس زدايى تشكيل شده است. هدف ما مبارزه با جهل اديان ميباشد.
سايت ما
www.eslam.nu
ارتباط با ادمين:
@Naghde_eslam_bot
كتابخانه كانال
@ketabkhaneh_naghd
يوتيوب
https://www.youtube.com/channel/UCUVpfPD7eKOt-vs8M9FvTtQ
Download Telegram
نقدى بر اسلام
▪️عبدالمطلب، شخصيت جعلى تاريخ اسلام! #قسمت_سوم ▪️بررسی اجداد محمد در روایات تاریخ با توجه به اسناد تاریخی و با مراجعه به معتبرترين كتب تاريخى اسلام مانند تاريخ طبری، طبقات كبرا، سيره ابن هشام، الكامل في التاريخ ابن اثیر و همچنين كتب روايى معتبرى مانند صحیح…
▪️عبدالمطلب، شخصيت جعلى تاريخ اسلام!

#قسمت_چهارم

هاشم(يعنى نان خرد کن در ظرف غذا) در جوانی (ابن اثیر گفته ٢٠ یا ٢٥ سالگی) در غزه درگذشت که این گفته با داستان مفاخره با برادر زاده اش كه قبلا در موردش نوشتيم اختلاف دارد چون اگر هاشم و عبدالشمس دوقلو بودند، پس پسر عبدالشمس در زمان ٢٥ سالگی هاشم، کودکی بیش نبوده که بخواهد عمویش را به مفاخره بخواند و در اينجا اثبات ميشود كه این داستان از بيخ دروغ است)
پس از مرگ هاشم که مهماندار و سقای کعبه بوده اینکار به مطلب برادر کوچک ترش واگذار ميشود.
در اينجا لازم به ذكر است که پرده داری و اعمال درون کعبه بدست برادران دیگر هاشم و مطلب، یعنی عبدالشمس و نوفل بود.( در كتابهاى تحريف شده حكومت آخوندى عنوان ميشود كه عبدالمطلب و ابوطالب پرده دار کعبه و بزرگ قریش بوده اند اما در حقيقت بدليل فقرشان کاری جز مهمانداری و يا سقا بودن نداشتند)

▪️داستان شخصيت جعلى عبدالمطلب
بعد از سالیانی از درگذشت هاشم، یکی از دوستان مطلب به مطلب خبری میدهد مبنی براینکه در یثرب(مدینه) پسری را دیده که با دیگر پسران در کمان اندازی مسابقه میدهد و هربار که برنده میشد، فریاد میزده من پسر هاشمم و من پسر هاشمم.
مطلب برای صحت این موضوع به یثرب میرود و این پسر را پیدا میکند.
در اينجا قابل ذكر است كه مورخین نوشته اند كه گوئى مطلب از ازدواج برادرش با کنیزی خبر داشته، هاشم قبل از زایمان كردن كنيز، او را به یثرب نزد خانواده اش میبرد و سپس در سفر به غزه فوت میکند.
نام این پسر شیبه بوده یعنی پسری که جلوی پیشانیش موهای سفید دارد
این داستان توسط مورخانى چون طبری، ابن اثیر و ابن هشام بازگو شده است اما واقدی در كتاب طبقات خود فرزندانی از هاشم را نام ميبرد که ااززنهای متفاوتند ولى اثری از آنها در تاریخ بجا نمانده است.
ابن هشام در كتاب سیره پیامبر آورده است که هاشم را زنی بود در مدینه که قبل از وی شوهر و فرزند پسر داشته و همسر کسی نمیشده الا حق طلاق را از شوهر بگیرد (نكته: قبل از اسلام حق طلاق در دست زنان بوده است اما اسلام با احكام عقب مانده خود زنان را زنده بگور كرد)

ادامه دارد ....
https://t.me/naghde_eslamm/35135
نقدى بر اسلام
▪️ نگاهى به آشفتگى متن قرآن و دلايل آن https://t.me/naghde_eslamm/35237 #قسمت_سوم ﺗﻌﺼﺐ و ﭘﺎﻓﺸﺎری ﺑﯽ‌ﺟﺎی ﻣﻔﺴﺮﯾﻦ ﻣﺴﻠﻤﺎن ﺑﺮ اﯾﻨﮑﻪ ﻣﺘﻦ ﻗﺮآن، ﮐﻼم ﺧﺪاﺳﺖ، ﺑﺎﻋﺚ ﺷﺪه ﮐﻪ ﺗﻔﺎﺳﯿﺮ ﻣﻔﺼﻞ اﯾﺸﺎن ﺑﻪ ﺟﺎی روﺷﻦﺗﺮ ﮐﺮدن ﻣﺘﻦ، ﺑﻪ اﺑﻬﺎم ﺑﯿﺸﺘﺮ و ﻻﭘﻮﺷﺎﻧﯽ ﻣﻨﻈﻮر ﻣﺘﻦ ﻣﻨﺠﺮ ﺷﻮد. به ﻓﺎرﺳﯽ…
▪️ نگاهى به آشفتگى متن قرآن و دلايل آن

#قسمت_چهارم

متن عربى: أَنْتُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمِ السَّمَاءُ بَنَاهَا رَفَعَ سَمْكَهَا
فَسَوَّاهَا وَأَغْطَشَ لَيْلَهَا وَأَخْرَجَ ضُحَاهَا وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِكَ دَحَاهَا 
#ترجمه: آيا آفرينش شما دشوارتر است‏ يا آسمانى كه [او] آن را برپا كرده است سقفش را برافراشت و آن را درست كرد و شبش را تيره و روزش را آشكار گردانيد و پس از آن زمين را گسترد {سوره ۷۹، آیات ۲۷ الی ۳۰}
ﻣﺎ در اﯾﻦ آﯾﺎت ﺑﻪ وﺿﻮح ﻣﯽﺑﯿﻨﯿﻢ ﮐﻪ الله اﺑﺘﺪا آﺳﻤﺎن را آﻓﺮﯾﺪه و ﺳﭙﺲ زﻣﯿﻦ را با گسترده كردن ﺑﻮﺟﻮد آورده اﺳﺖ.
ﺻﺮف ﻧﻈﺮ از ﻏﯿﺮواﻗﻌﯽ ﺑﻮدن اﯾﻦ دﻋﻮﯾﺎت، از اﯾﻦ دو ﺷﻖ ﻣﻨﻄﻘﺎ ﺗﻨﻬﺎ ﯾﮑﯽ ﻣﯿﺴﺮ اﺳﺖ. ﺗﻨﺎﻗﻀﺎت ﻣﻨﻄﻘﯽ دﯾﮕﺮی ﻧﯿﺰ در ﻗﺮآن دﯾﺪه ﻣﯽﺷﻮد ﻣﺎﻧﻨﺪ اﺷﺘﺒﺎﻫﺎت در ﻣﺤﺎﺳﺒﺎت ﺳﻬﻢ ارث و ﺑﺴﯿﺎری از ﻣﻮارد دﯾﮕﺮ ﮐﻪ ذﮐﺮ آن از ﺣﻮﺻﻠﻪ اﯾﻦ ﺑﺤﺚ ﺧﺎرج اﺳﺖ.
ﮐﯿﻬﺎن و ﺟﻬﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﷲ در ﻗﺮآن ﺑﻪ ﺗﺼﻮﯾﺮ ﻣﯽﮐﺸﺪ در ﺗﻀﺎد ﮐﺎﻣﻞ ﺑﺎ داﻧﺶ و ﺷﻨﺎﺧﺖ ﻋﻠﻤﯽ ﻣﺎ از ﺟﻬﺎن اﺳﺖ. در ﻣﺘﻦ ﻗﺮآن ﺑﺎرﻫﺎ ﻣﯽﺧﻮاﻧﯿﻢ ﮐﻪ
١) آﺳﻤﺎن ﺳﻘﻔﯽ ﺑﺎ ﺳﺘﻮنﻫﺎي ﻧﺎﻣﺮﺋﯽ اﺳﺖ(سوره ٢ آيه ١٣، يا سوره دهم آيه ٣١) ٢) ﻧﻘﺶ ﮐﻮهﻫﺎ ﺛﺎﺑﺖ ﻧﮕﺎه داﺷﺘﻦ زﻣﯿﻦ اﺳﺖ (سوره ١٥ آيه ١٦، سوره ١٣ آيه ٢١، سوره ٣٢ آيه ٧٩، سوره دهم آيه ٣١)
٣) آﺳﻤﺎن ﻣﺎﻧﻨﺪ ﯾﮏ ﺳﻘﻒ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺳﺘﺎرﮔﺎن ﻣﺎﻧﻨﺪ یک سقف است که ستارگان مانند چراغ هایی آویزان هستند (سوره ١٢ آيه ٤١، سوره ٦١ آيه ٢٥، سوره ٥ آيه ٦٧)
٤) در ﺑﺎﻻي اﯾﻦ ﺳﻘﻒ الله ﻫﻤﺮاه ﺑﺎ ﻓﺮﺷﺘﮕﺎن ﺑﺮ ﻋﺮش ﻧﺸﺴﺘﻪ اﺳﺖ(سوره ٩٢ آيه ١٧، سوره ٣ آيه ١٠، سوره ٥٩ آيه ٢٥)
٥) زﻣﯿﻦ و آﺳﻤﺎن در ﺷﺶ ﯾﺎ ﻫﺸﺖ روز آﻓﺮﯾﺪه ﺷﺪه اﻧﺪ. اﻧﺴﺎن از ﮔﻞ ﺳﻔﺎل ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺑﻮﺟﻮد آﻣﺪه اﺳﺖ(سوره ٧ آيه ٣٢، سوره ٧١ آيه ٣٨، سوره ١٢ آيه ٢٣)
٦) ﻧﻄﻔﻪ اﻧﺴﺎن از ﭘﺸﺖ ﻣﺮد و اﺳﺘﺨﻮان‌های میان سینه زن بسته می‌شود (سوره ٧ آيه ٨٦)
داﺳﺘﺎنﻫﺎی ﺑﺎورﻧﮑﺮدﻧﯽ ﺗﻮرات ﻧﯿﺰ در ﻗﺮآن ﺗﮑﺮار ﻣﯽﺷﻮد ﻣﺎﻧﻨﺪ آﻓﺮﯾﻨﺶ ﺟﻬﺎن در ﺷﺶ ﯾﺎ ﻫﺸﺖ روز، آﻓﺮﯾﻨﺶ اوﻟﯿﻦ زن از دﻧﺪه ﻧﺨﺴﺘﯿﻦ ﻣﺮد، ﻃﻮﻓﺎن ﻧﻮح، ﻣﻌﺠﺰات ﻣﻮﺳﯽ و ﻣﺎﻧﻨﺪ آن.
ﺑﺮ اﺳﺎس اﯾﻦ ﺗﻨﺎﻗﻀﺎت ﻣﻨﻄﻘﯽ و ﻋﺪم ﺗﻄﺎﺑﻖ آﺷﮑﺎر ﺑﺎ ﻋﻠﻢ، ﻧﻤﯽﺗﻮان ﻓﺮض ﮐﺮد ﮐﻪ ﻧﻮﯾﺴﻨﺪه ﻣﺘﻦ ﻗﺮآن، ﺧﺪاﯾﯽ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ آﺳﻤﺎن و زﻣﯿﻦ را ﺧﻠﻖ ﮐﺮده اﺳﺖ. ﭼﻨﯿﻦ ﺧﺪاﯾﯽ ﺑﺎﯾﺪ اول از ﻫﻤﻪ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ آﻓﺮﯾﻨﺶ ﮐﯿﻬﺎن و اﻧﺴﺎن آﮔﺎﻫﯽ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. اﻣﺎ ﻧﻮﯾﺴﻨﺪه ﻣﺘﻦ ﻗﺮآن ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺷﻨﺎﺧﺘﯽ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ اﯾﻦ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﻧﺪارد ﺑﻠﮑﻪ ﺷﻨﺎﺧﺖ او ﺣﺘﯽ از داﻧﺶ زﻣﺎن ﺧﻮدش ﻫﻢ ﻋﻘﺐ ﺗﺮ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﯽرﺳﺪ.
۲) فرض دوم که در میان غیرمسلمانان و منتقدین محبوب است آن است که محمد متن قرآن را براي خود نوشته است.در سوره ٢٥ آیه ٥ میخوانیم:
" و گفتند افسانه هاى پیشینیان است که آنها را براى خود نوشته و صبح و شام بر او املا میشود (٥)"
با این حال، این آیه، فرضیه فوق را نه تقویت بلکه تضعیف میکند. اگر محمد خود نویسنده یا مبدع قرآن باشد، دیگر نیازی نیست کسی بر او آنرا املا کند. همچنین از روایات و به خصوص آیات مدنی میتوان دانست که محمد به هیچ وجه مردی حکیم و اهل علم نبوده است. این فرضیه ضعیف است. قبول این فرضیه بدین معناست که لحن خطابی قرآن کاملا تقلیدی است و هیچ شخصیت بیرونی به جز محمد وجود نداشته است که در تولید این متن تاثیرگذار باشد. در اکثر موارد متن آیات مکی خطاب به محمد است و نه شخص دیگری..

ادامه دارد ....
https://t.me/naghde_eslamm/35237
Telegram : @Archive_Reza_Fazeli
Telegram : @Archive_Reza_Fazeli
پرونده‌ی شنیداری: زنده‌یاد رضا فاضلی

بخش- دوم
#قسمت_چهارم

با به اشتراک گذاشتن این سخنرانی، در روشنگری و ستیز براى زدودن نادانی و یاوه‌ها در جامعه هم‌دست باشید.
@Naghde_Eslamm
www.eslam.nu
نقدى بر اسلام
▪️تناقضات ائمه شيعه، دلیلى بر بی در و پیکر بودن مذهب تشیع #قسمت_سوم ١) در اين روايت از معصوم شيعه پیرامون ازدواج با اهل کتاب سوال شده است: ▪️علي بن رئاب، عن زرارة، عن أبي جعفر عليه السلام، قال: لا ينبغي نكاح أهل الكتاب،.... #ترجمه: امام میگوید: خير ازدواج…
▪️تناقضات ائمه شيعه، دلیلى بر بی در و پیکر بودن مذهب تشیع

#قسمت_چهارم

در ادامه و براى نشان دادن تناقضات كلامى و احكام صادر شده از ائمه شیعه به روایاتی دیگر در کتب متوليان اين مذهب توجه ميپردازيم.
٣) أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ جَمِيلِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ عَبْدِ الْمَلِكِ بْنِ عَمْرٍو قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عَن ِالْقُنُوتِ قبل الرکوع أَوْ بَعْدَهُ قَالَ لَا قَبْلَهُ وَ لَا بَعْدَهُ.
#ترجمه: در مورد قنوت از امام معصوم سوال شده و ایشان گفت:
منظور تو خواندن قنوت قبل از رکوع یا بعد از رکوع است؟ ایشان گفت: خواندن آن نه قبل از رکوع و نه بعد از آن صحیح نیست
در روایت معتبر فوق مشاهده کردیم معصوم شیعه میگوید خواندن قنوت نه بعد از رکوع و نه قبل از آن صحیح نیست.
اما در روایتى ديگر قضيه فرق ميكند:
٤) [باسناده، عن الحسين بن سعيد عن القاسم بن محمّد الجوهرى عن أبان بن عثمان عن إسماعيل الجعفى و معمر بن يحيى عن أبى جعفر قال: القنوت قبل الركوع، و ان شئت فبعده].
#ترجمه: امام باقر میگوید: خواندن قنوت قبل از رکوع است و اگر خواستی بعد از آن بخوان...
#تناقض: در حدیث اول میگوید صحیح نیست و در حدیث دوم میگوید صحیح است.. کجای دنیا این حجم از تناقضات یافت میشود توسط کسانی که ادعای امامت و عصمت میکنند و میگویند بر یک منهج قرار دارند؟
مگر این معصومین موهوم مروج چند مذهب بوده اند که در بیان اقوال آن با یکدیگر دچار این حجم از تناقضات فاحش شده اند؟ مشخصا دليل این حجم از تناقضات معصومین موهوم تشیع بى در و پيكر بودن و در واقع سست بنياد بودن اعتقادات مذهبى خود و متوليان ادامه دهنده راهشان ميباشد كه تنها نتيجه آن سردرگمی پيروان اين مذهب سراسر جعل و تحريف است.
در اينجا به نكته بسيار مهمى ميرسيم كه آنهم اعتراف يكى از علماى نامدار تشيع به نام شیخ جعفر شاخوری ميباشد،
ايشان در اقدامی که کمر شیعیان را میشکند به بررسی سه کتاب مهم فقهی شيعيان پرداخته و میگوید:
{فلو نظرنا إلى فتاوی علمائنا المعاصرین فسوف نجد أنهم كلهم خارجون عن دائره المذهب الشیعی.وخذ مثالاً علی ذلک فالمقارنه بین كتاب الشیخ الصدوق {الهدایه} أو الشیخ المفید فی الفقه{المقنعه} وكتاب {منهاج الصالحین} للسید الخوئی حيث ستجد ان هناک عشرات المسائل التی خالف فیها السید الخوئی مشهور القدامی ولو أن الشیخ الصدوق قد قدر له مطالعه کتاب المسائل المنتخبه للسید الخوئی لاصیب بالدهشه».
#ترجمه: چنانچه نگاهی به فتاوی علمای معاصر بیندازیم، در میابیم كه آنها به طور كلی از دائره مذهب تشیع خارج شده اند و در مثالی در اين مورد ميان کتاب [الهدايه] از شيخ صدوق و یا [الفقه المقنعه] از شیخ مفید با کتاب سید خویی به نام [منهاج الصالحين] مقارنه ای کوتاه رو اجرا کن. در آن کتاب چند ده مسئله را میابید كه سید خویی با آنها مخالفت کرده و اگر شیخ صدوق میتوانست کتاب [المسائل المنتخبه]خویی را بخواند حتما وحشت زده میشد...

ادامه دارد ....
https://t.me/naghde_eslamm/35352
Forwarded from نقدى بر اسلام
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▪️ «علی‌اکبر رائفی‌پور، بلندگوى بنگاه دروغ پراكنى حوزه هاى پرورش ملاست
#قسمت_چهارم

علی‌اکبر رائفی‌پور بيسوادى حرّاف و موسسه تحت مدیریت او یعنی "مصاف"، از پرمخاطب‌ترین چهره‌های ترویج‌دهنده دروغ و اخبار و نظریه‌هایی در سطح جامعه كه تنها هدفشان فريب نوجوانان و پر كردن ذهن آنها از چرنديات غير مستند است.
ايشان و چند شخص همانند او بعنوان بلند گوى دروغ پراكنى با ظاهرى علمى هدفى جز تخريب ذهن نوجوانان ندارند.
در اين ويديو به چند مورد از دروغگوئيهاى او و تناقض آن در مكان و زمانى ديگر اشاره شده است كه ديدن آن خالى از لطف نيست.
اين ويديو را انتشار دهيد كه برخى نوجوانان كه طرفدار او هستند به ميزان شيادى اين موجود پى ببرند.
@Naghde_Eslamm
www.eslam.nu
نقدى بر اسلام
▪️محمد و سئوالاتى كه كل ادعاى نبوتش را به باد فنا داد. #قسمت_سوم جای تأسف بسيار است که تمام آنچه نضر بن حارث در زمان حياتش در مخالفت و نقد قرآن محمدى نوشت بطور كلى توسط مسلمانان از بين رفته است همانگونه که شعرهای طنزی که در آن زمان شاعران مختلف درباره محمد…
▪️محمد و سئوالاتى كه كل ادعاى نبوتش را به باد فنا داد.

#قسمت_چهارم

پس از پانزده روز و پس از مدتها جستجوی محمد، او با پاسخ سئوالها بازگشت.
اما ابتدا باید براى تاخيرش بهانه ای دست و پا ميكرد. محمد دلیل تاخيرش را چنين بيان كرد: وقتی قول داد که روز بعد(فردا) به مکیان پاسخ ميدهد، انشالله نگفته بود و این توجیه به صورت آیه ای در سوره کهف آمد:
سوره كهف آيات ٢٣-٢٤:
ولا تقولن لشيء إني فاعل ذلك غدا * إلا أن يشاء الله
وَلَا تَقُولَنَّ لِشَيْءٍ إِنِّي فَاعِلٌ ذَلِكَ غَدًا ﴿۲۳﴾
إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّه
#ترجمه: و هرگز در مورد چيزى نگو كه من آن را فردا انجام خواهم داد
مگر اینکه الله بخواهد.
آیا دليل اينكه محمد در زمان مناسب نیامده است، نگفتن انشالله است ؟
جالب اينكه از آن روز به بعد مومنان معتقدند که اگر آن جمله جادویی را نگفته باشند، آنچه در انتظار آنهاست است اتفاق نخواهد افتاد.
▪️پاسخ محمد به پرسشها:
پاسخها به صورت آیاتی آمد که محمد آنها را از جانب الله نوشته است.
#سئوال_اول: مردم غار(اصحاب كهف)، تعداد آنها چند نفر است؟
پاسخ: سوره كهف آيه ٢٢- سَيَقُولُونَ ثَلَاثَةٌ رَّابِعُهُمْ كَلْبُهُمْ وَيَقُولُونَ خَمْسَةٌ سَادِسُهُمْ
كَلْبُهُمْ رَجْمًا بِالْغَيْبِ ۖ وَيَقُولُونَ سَبْعَةٌ وَثَامِنُهُمْ
كَلْبُهُمْ ۚ قُل رَّبِّي أَعْلَمُ بِعِدَّتِهِم مَّا يَعْلَمُهُمْ إِلَّا قَلِيلٌ
#ترجمه:
خواهند گفت‏ كه سه تن بوده اند و چهارمين آنها سگشان بود و مى‏ گويند پنج تن بوده اند و ششمين آنها سگشان بود تير در تاريكى مى‏ اندازند و عده‏ اى مى‏ گويند هفت تن بوده اند و هشتمين آنها سگشان بود بگو پروردگارم تعدادشان را ميداند.
الله خودش هم تعداد افراد غار را نمی دانست، بنابراین پاسخى سخيف و بى ارزش را انتخاب کرد که قانع كننده نبود و تعداد افراد معينى را مشخص نکرد.
ملاحظه ميكنيد، آيه اى كه مسلمانان آنرا کلام الله مينامند، چيزى نيست جز جهل و سردرگمی و پيچاندن مخاطب!
درصورتى كه پاسخ اين سئوال كاملا ساده است، تعداد دقيق افراد را بگویید، و این کافی است.
شاید سه، پنج یا هفت !!! این بدان معناست که محمد، پس از پانزده روز تاخير، با جواب قاطع نیامده بود و هرکسی که به او در پاسخ دادن کمک كرده بود، اطلاعات گیج كننده و غير دقيقى را در اختیار او قرار داده بود.
مگر نه اينكه آيات را جبرئيل از سوى الله براى محمد مى آورد؟
چگونه ممكن است الله براى تثبيت موقعيت فرستاده اش، پاسخ صریح و قانت كننده ندهد و دشمنانش را مبهوت و مقهور نكند؟
نداد؟ نکته جالب این است که او در همین آیه به محمد می گوید:
(بگو، پروردگارم از تعداد آنها باخبر است). اگر او تعداد آنها را می داند، چرا تعداد آنها را بدون معما و پيچاندن، مستقیم و صريح نمی گوید؟
داستان مردم غار(اصحاب كهف) یک داستان خیالی است، که توسط یک روحانی مسیحی در قرن ششم میلادی به عنوان یک داستان آموزشی براى خطبه خواندن و موعظه كردن ساخته شد و در مناطق وسیعی از اروپا گسترش یافت و از آنجا بوسيله بازرگانان و تجار به سرزمين اعراب راه يافت. اين داستان نه واقعى است و نه منطقى ولى محمد از زبان الله آنرا در قرآن بيان كرده است.

ادامه دارد ....
https://t.me/naghde_eslamm/35931
▪️چگونه بايد يك آخوند بيشرافت را آسفالت كرد؟
#قسمت_چهارم

▪️جعل منبع و دادن آدرس غلط
در تصوير بالا، سمت راست صفحه ٢٧٤ از ج ٧ كتاب كمال الاكمال يا همان الاكمال في رفع الارتياب را ميبينيد.
آخوند پسمانده آدرس اين صفحه را داده است و نقل قولى از ابن ماكولا قرار داده كه ابن ماكولا، نظام معتزلى را مورد تعريف و تمجيد خود قرار داده است.
اما من بيش از ١٠ مرتبه مطالب اين صفحه و صفحات قبل و بعد از آن را خواندم ولى تنها چيزى كه نيافتم جمله اى است كه ملاى پسمانده ادعا كرده در اين صفحه موجود است.
اين هم لينك صفحه كتاب از سايت كتابخانه شيعه
▪️تحدى:
ملاى پسمانده عكس همان صفحه را بگذارد و ادعايش را اثبات كند و به تمامى مخاطبينش اثبات كند ما شياديم و به او دروغ بسته ايم.
@naghde_eslamm
نقدى بر اسلام
▪️جهاد در اسلام، دفاع از خود يا قتل عام و تجاوز براى اعتلاى اسلام؟! #قسمت_سوم اما بگذاريد برگرديم به حكم جهاد در قرآن و اسباب و دلايل و كيفيت آن. حکم جهاد در قرآن در سوره البقرة چنین است: كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا…
▪️جهاد در اسلام، دفاع از خود يا قتل عام و تجاوز براى اعتلاى اسلام؟!

#قسمت_چهارم

اما بگذاريد برگرديم به حكم جهاد در قرآن و اسباب و دلايل و كيفيت آن.
حکم جهاد در قرآن در سوره البقرة چنین است:
كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ
تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا
شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ ﴿۲۱۶﴾
#ترجمه:
بر شما جنگو كارزار واجب شده است در حالى كه براى شما ناگوار است چه بسا چيزى را خوش نمى داريد ولى براى شما خوب است و چه بسا چيزى را دوست مى داريد ولى براى شما بد است و خدا مى‏ داند و شما نمی دانید!
اما معنی جهاد را همانطوری که گفتیم مسلمانان در غرب و یا ایران بندرت جهاد با اسلحه معرفی می کنند و اصرار دارند جهاد در اصل جهاد با نفس است ببینیم با تعریف لغوی و شرعی جهاد تطابق دارد یا خیر!
تعریف لغوی جهاد:
در کشف القناع بهوتی آمده است:
أَفْضَلُ تَطَوُّعِ الْبَدَنِ وَهُوَ مَشْرُوعٌ بِالْإِجْمَاعِ
لِقَوْلِهِ تَعَالَى {كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ} [البقرة: ٢١٦] إلَى غَيْرِ ذَلِكَ وَلِفِعْلِهِ وَأَمْرِهِ بِهِ وَأَخْرَجَ مُسْلِمٌ:
مَنْ مَاتَ وَلَمْ يَغْزُ، وَلَمْ يُحَدِّثْ نَفْسَهُ بِالْغَزْوِ مَاتَ عَلَى
شُعْبَةٍ مِنْ النِّفَاقِ» (وَهُوَ) أَيْ: الْجِهَادُ مَصْدَرُ
جَاهَدَ جِهَادًا وَمُجَاهَدَةً مِنْ جَهَدَ إذَا بَالَغَ فِي
قَتْلِ عَدُوِّهِ فَهُوَ لُغَةً بَذْلُ الطَّاقَةِ وَالْوُسْعِ
وَشَرْعًا: (قِتَالُ الْكُفَّارِ)
#منبع: كشاف القناع عن متن الإقناع نویسنده: البهوتي جلد: ٣ صفحه: ٣٢
#ترجمه:
بهترین عبادت بدنی که به اجماع اهل اسلام بنا به آیه
{كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ} [البقرة: ٢١٦]
ثابت است و بنا به حدیث پیامبر که در صحیح مسلم آمده است
«کسی که بمیرد و جنگ در راه اسلام نکرده باشد و حتی در دلش آرزوی جنگ خطور نکرده باشد بر شعبه ای از نفاق از دنیا رفته است».
اما معنی جهاد از مصدر جَاهَدَ جِهَادًا وَمُجَاهَدَةً
است از جَهَدَ هنگامی که در قتل دشمنش مبالغه شود و آن لغتی است که به معنی به کار بردن نهایت طاقت و وسع است و در معنی دینی آن یعنی جنگیدن با کافران است.

ادامه دارد ...
https://t.me/naghde_eslamm/36221
نقدى بر اسلام
▪️سيّد كيست و به چه كسانى سادات ميگويند؟ #قسمت_سوم چگونگی دقیق انتخاب و تعیین رئیس السادات‌های محل‌ها و حدود وظایف و اختیارات آنان معلوم نیست. یکی از وظایف این «رئیس السادات»‌ها هم قضاوت در مورد دعاوی حقوقی و جرایمی مانند قتل بود که به نوعی مربوط به سید‌ها…
▪️سيّد كيست و به چه كسانى سادات ميگويند؟

#قسمت_چهارم

▪️سیدهای دروغین
آن نظارت نسبی که دولت‌های ایران می‌خواستند در دوره صفویان و قاجاریان در مورد ادعاهای ساختگی سیادت برقرار شود، در عمل چندان رعایت نشد، تا جایی که خیلی‌ها که هیچ ربطی به تبار پیامبر اسلام نداشتند، مدعی شدند که «سید اولاد پیغمبر» هستند. یک نمونه بارز ادعاهای بی‌دلیل سیادت این بود که گویا پادشاهان سلسله صفویان از تبار پیغمبر هستند.
پیش از بنیانگذار سلسله صفوی یعنی شاه اسماعیل یکم هیچکدام از سران آل صفی که همه صوفیان سنی مذهب بودند و از جمله خود شیخ صفی الدین اردبیلی ادعای سید بودن نکرده بودند. اما پس از آنکه شاه اسماعیل در سال ۱۵۰۱ در تبریز بر تخت سلطنت نشست و نظام جدید صفوی برقرار گردید، خود شاه اسماعیل و جانشینان او، تبار صفویان را به پیغمبر اسلام ربط دادند و مورخین صفوی، به تبعیت از سیاست حاکم، روایت‌های «تاریخی» لازم برای اثبات این ادعا را تهیه کردند.
بی‌شک در این زمینه، دوره صفوی استثنایی تشکیل نمی‌داد. خیلی پیش‌تر و بعدتر از صفویان نیز بسیاری افراد و طایفه‌ها چنین ادعا‌هایی را طرح کرده بودند.
اما مخصوصا از دوره صفویان و قاجار به بعد، تعداد مدعیان سیادت زیادتر از معمول شد و این، در جامعه‌ ایرانی آن دوره راز پنهانی نبود. به هرحال امتیازات مالی از قبیل پرداخت «مال امام» و خُمس که گاه «مال سید» هم نامیده می‌شد و در عین حال اعتباری که سیدها از سوی مردم و دولت می‌دیدند، مشوق اصلی این قبیل ادعاهای روزافزون سیادت بود. با این ترتیب گروه-گروه افراد دغل کار به مناطقی می‌رفتند که کسی آنها را نمی‌شناخت و خود را به عنوان سادات «راستین» جا می‌زدند. معمولا هم کافی بود عبایی بر تن، کمربند سبزی دور کمر و احتمالا عمامه سبزی بر سر داشته باشند، چرا که به گفته «هانری لایارد» 👈🏼حتی شک و سوال در باره صحت ادعای سیادت یک شخص «کُفر» شمرده می‌شد. (۵)
طبیعتا بسیاری خانواده‌ها هم که ادعای سیادت داشتند، به‌راستی صاحب شجره نامه‌هایی بودند که اجداد آنها را دستکم تا ۲۰۰ سال پیش از خود نشان می‌داد. این شجره نامه‌ها نسل به نسل از پدر به پسر منتقل می‌شد و اگر شجره‌ای به هر دلیلی گم می‌شد و یا ازبین می‌رفت، رییس خانواده کوشش می‌کرد آن را دوباره ثبت و احیاء کند. اما واقعیت این است که همه آن شجره نامه‌های دویست-سیصد ساله تبار آنهمه مدعی سیادت را تا به تبار محمد و یا امامان شیعه که بیش از هزار سال قبل زیسته‌اند، نمی‌رساند. شرقشناس معروف آرمینوس وامبری می‌نویسد که «حد اکثر ده در صد کسانی که با اتکاء به یک شجره‌نامه خود را سید می‌شمردند، دلیل کافی برای این ادعای خود داشتند» (۶) و ژان دیولافوا در سال ۱۸۸۷ علاوه می‌کند که «در ایران همگی چهار خانواده وجود دارند که با دلایل کافی و مدارک قابل قبول، خود را از نوادگان علی بن ابیطالب می‌شمارند.» (۷) مثلا در حالیکه سیدهای طباطبایی شجره‌نامه قابل اعتمادی را دارا بودند، طایفه سادات محلات که همه به عنوان سید مورد قبول و احترام عام بودند، چنین شجره نامه‌ای نداشتند.

ادامه دارد ...
https://t.me/naghde_eslamm/36280
نقدى بر اسلام
▪️مناظره بين مسلمان و خداناباور #قسمت_سوم #مسلمان: آخوند عبدالواحد زروندی- به نمايندگى از اسلام #خداناباور: دكتر آزاد فارسانی- به نمايندگى از منتقدين اسلام و خداناباوران اين گفتگوى زيبا را حتما ببينيد و به نكات مهمى كه جناب فارسانى عزيز بيان ميكنند را با…
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
▪️مناظره بين مسلمان و خداناباور
#قسمت_چهارم

#مسلمان: آخوند عبدالواحد زروندی- به نمايندگى از اسلام
#خداناباور: دكتر آزاد فارسانی- به نمايندگى از منتقدين اسلام و خداناباوران
اين گفتگوى زيبا را حتما ببينيد و به نكات مهمى كه جناب فارسانى عزيز بيان ميكنند را با دقت دنبال كنيد.
اى كاش آخوندهاى حاكم در ايران و يا مراجع تقليد هم جرأت مناظره داشتند و از اعتقاداتشان دفاع ميكردند.
ما بارها اعلام كرده ايم و از مراجع تقليد براى مناظره و دفاع از اعتقاداتشان دعوت كرده ايم اما نه خود آنها و نه شاگردانشان هيچگاه جرأت اينكار را به خود نداده اند.
لینک این مناظره در یوتیوب
@naghde_eslamm