نقدى بر اسلام
48.1K subscribers
6.58K photos
3.97K videos
932 files
5.84K links
اين كانال براي زدودن خرافات و تقدس زدايى تشكيل شده است. هدف ما مبارزه با جهل اديان ميباشد.
سايت ما
www.eslam.nu
ارتباط با ادمين:
@Naghde_eslam_bot
كتابخانه كانال
@ketabkhaneh_naghd
يوتيوب
https://www.youtube.com/channel/UCUVpfPD7eKOt-vs8M9FvTtQ
Download Telegram
◾️مهدى شيعيان، شخصيتى موهوم، يا امام منتظر؟

#قسمت_هفتم

💥 داستان ازدواج #حسن_عسکری با مادر مهدی

داستان ازدواج حسن عسکری با #مادر_مھدی به نوبه خود داستان #عجیب_و_غريبى است،
در اینجا آن را به تفصیل میآوریم تا ببینیم کـه آیـا عقـل سـلیم چنـین چیزھـای عجیبـی را قبـول میکند؟
و آيا يك انسان عاقل و باشعور و ادراك زير بار چنين داستان #سراسر_مسخره و #مضحكى كه فقط ميتواند از ذهن ملاهاى_نادان تراوش كند، ميرود؟
از #بشر_بن_سلیمان نخاس که فرزند ابوایوب انصـاری و یکـی از مـوالی ابوالحسـن و ابومحمد بود و در #سامراء ھمسایه آنھا بوده روایت شده که گفت: مـولایم ابوالحسـن ھادی،
#دانش_برده_داری را به من آموخته بـود و مـن جـز بـا اجـازه او خریـد و
فروش نمیکردم و بخاطر موارد اشتباه از آن اجتناب میکردم
تا در این مورد شـناخت کامل پیدا کردم و به خوبی تفاوت حلال و حرام را درک کردم، شبی کافور خـادم نـزد من آمد و گفت:
مولایمان #ابوحسن علی بن محمد عسکری تو را فراخوانده است، نزدش
بیا
به من گفت:
ای بشر، تو از فرزندان انصار ھستی و این موالات در میان شما نسل به
نسل منتقل میشود و شما معتمدان ما #اھـل_بیـت ھسـتید و مـن تـو را بـا فضـیلتی شرفیاب میکنم که از مـوالات #شـیعه برتـر اسـت و آن رازی اسـت کـه تـو را از آن بـاخبر میکنم و تو را در خرید امتی نجات میدھد،
پس نامه ای لطیف با خط و زبان رومی نوشـت
وآنرا مھرکرد و دویست و بیست دینار به من داد.

ادامه دارد ....

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
◾️مهدى شيعيان، شخصيتى موهوم، يا امام منتظر؟

#قسمت_هشتم

💥 داستان ازدواج #حسن_عسکری با مادر مهدی

گفت: این را بگیر و به بغداد برو بامداد فلان روز در گذرگاه فرات حاضر شـو وقتـی
که قایق ھای اسیران به کنار تو رسیدند، سپس طوایف خریدار از وکلای دلال #بنی_عباس و گروھی از جوانان عرب پیرامون آنھا جمع میشوند تمام روزت از دور بر #عمر_بن_یزید_نخاس مواظب باش,
تا اینکه کنیزی با فلان و فلان صفت ظاھر شود که #لباس_ابریشمی نرم پوشیده که بر روی زمین کشیده میشود، و فریادی #رومی از پشـت حجـابی نـازک ظاھر میشود، بدان که او سخن میگوید و خودش را میپوشـاند، بعضـی از خریـداران میگویند:
به سیصد دینار میخرم، عفت و پاکدامنی او رغبت مرا به او بیشتر کرد، بـه عربی به او میگوید: اگر به شکل سلیمان بن داود و ملك و پادشاھی او در بیایی رغبتی به تو ندارم، پس مالت را نزد خود نگه دار
#نخاس گفت: ایـن حیلـه بـرای چیسـت در حالی که من مجبورم تو را بفروشم. #کنیز گفت: چرا عجله، من باید کسی را بـر گـزینم که قلبم به او و وفاداری و امانتـداری او آرام بگیـرد در آن حـال بـه او بگـو:
مـن یـک نامه ای به زبان رومی از جانب بزرگان ھمراه دارم کـه کرامـت و وفـاداری و شـرافت و سخاوتش را وصف کرده است.
پس به او بده تا در مورد اخلاق صاحبش تامل کند، پس
اگر به آن میل داشت و بدان راضی شد من وکیل او ھستم که آن را خریداری کنم
بشر گفت: تمام آنچه را که #مولایم_ابوالحسن ؛ برایم معـین کـرده بـود، انجـام دادم وقتی که به نامه نگاه کرد،
شدیدًا گریه کرد و بـه او گفـت: مـرا بـه صـاحب ایـن نامـه بفروش و قسم شدیدی یاد کرد که اگر او را به او نفروشد خودش را میکشد پس مدام در مورد قیمت او صحبت میکردند تا به قیمتی رسیدیم که #مولایم بـه مـن داده بـود،
پس آن را به او دادم و کنیز را شادان و خوشحال دریافت کردم و ھمراه او به حجـره ام در #بغداد بازگشتم!

ادامه دارد ....

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
◾️مهدى شيعيان، شخصيتى موهوم، يا امام منتظر؟

#قسمت_نهم

💥 داستان ازدواج #حسن_عسکری با مادر مهدی

آرام و قرار نداشت تا وقتی که نامه مولایمان را از جیبش بیرون آورد و آن را بوسید و بر روی چشمانش گذاشت و آن را روی صـورتش قـرار داد و آن را بـه بدنش میمالید و
گفتم: نامه ای را میبوسی که نمیدانی صاحبش کیست؟

گفـت: ای فرد عاجز و ناتوانی که شناخت ضعیفی از محـل #اولاد_انبیـاء داری، گوشـت را بـه مـن بسپار و قلبت را برای من خالی کن.
من #ملیکه دختر #یشوع پسر #پادشـاه_روم ھسـتم و مادرم از فرزندان حواریون است که به جانشین #مسیح یعنی #شمعون منتسب است.
بـا تعجب به تو میگویم که جدم قیصر خواست که مرا به برادر زاده اش بدھد، در حالی که من دختری ١٣ ساله بودم پس سیصد نفر از نسل #حواریون از #کشیشیان و راھبان را در قصرش جمع کرد و ھفتصد نفر از افراد مھم و خطرناک و #چھار_ھزار نفر از فرمانـدھان لشکر و رئیس عشایر را جمع کرد و از زیباترین چیزھایش تختـی را از جـواھر درسـت کرد و به اندازه #چھل_پلکان آن را بلند کرد وقتی که برادر زاده اش بـالا رفـت و صـلیبھا افراشته شدند
و اسقفان ایستاده بودند و اسفار انجیل بـاز شـده بودنـد، صـلیب از بـالا سقوط کرد و به زمین چسبید و پایه ھای تخت را از ھم جـدا کـرد و کسـی کـه بـالای تخت بود افتاد و بیھوش شد،
رنگ اسقفھا تغییر کرد و ترس شدیدی وجودشان را فـرا گرفت، بزرگ آنھا به پدر بزرگم گفت:
ای پادشاه بـزرگ مـا را بخـاطر ایـن اتفـاق نحـس ببخش، اتفاقی که بر زوال این دلالت میکند.


ادامه دارد ....

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
◾️مهدى شيعيان، شخصيتى موهوم، يا امام منتظر؟

#قسمت_دهم

💥 داستان ازدواج #حسن_عسکری با مادر مهدی

پدربزرگم این اتفاق را شدیدًا به فـال بـد گرفت و به اسقفھا گفت:
این پایه ھا را درست کنید و صلیبھا را بالا ببرید و بـرادر ایـن جـد بخت برگشته را احضار کنید،
تا این #دختر را به او بدھم تا بـا خوشـبختی اش، نحـس بـودن
شما را از بین ببرد.

وقتی که این کار را انجام دادند، اتفاقی که برای اولی افتاده بود، بـرای دومـی نیـز
افتاد و مردم پراکنده شدند و جدم بسیار ناراحـت بـود،
در آن شـب خـواب دیـدم کـه #مسیح و #شمعون و عده ای از #حواریون در قصر پدر بزرگم جمع شده اند و منبری از نور را در آن نصب کرده اند در ھمان جایی که پدر بزرگم تختش را نصـب کـرده بـود و #پیـامبر
و دامادش و جانشینش و عده ای از انبیاء بر او وارد شدند.
#مسیح نزد او آمـد و او را در آغوش گرفت و محمد به او گفت:
ای روح خدا من آمده ام تـا ملیکـه دختـر
شمعون جانشینت را برای این پسرم خواستگاری کنم. و با انگشتش به #ابومحمـد پسر صاحب این نامه اشاره کرد.
#مسیح به شمعون نگاه کرد و گفت: شرف و افتخار نزد تو آمده است، پس رحمت را به رحم و مھربانی #آل_محمد وصل کن، گفت: چنین کرد
پس محمد از آن منبر بالا رفت و مرا برای پسرش خواستگاری کرد و به عقد او در آورد و مسیح و فرزندان #محمد و حواریون شاھد آن بودند.
وقتی که بیدار شدم ترسیدم کـه این خواب را برای پدر و پدربزرگم تعریف کنم و مرا بکشـند.
پـس سـینه ام بـه محبـت #ابومحمد گرفتار شد تا جایی که نمیتوانستم آب و غذا بخـورم و شـدیدًا بیمـار شدم و پزشکی در شھرھای روم باقی نمانده بود که پدربزرگم آن را بـرای مـن نیـاورد، وقتی که نا امید شد
گفت: ای نور چشـمانم آیـا اشـتھای چیـزی را داری؟
گفـتم: ای پدر بزرگم اگر اسیران #مسلمان را که در زندان تو ھستند، عذاب ندھی و صدقه ای به آنھا
بدھی
امیدوارم که مسیح و مادرش سلامتی را به من برگردانند.

ادامه دارد ....

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
◾️مهدى شيعيان، شخصيتى موهوم، يا امام منتظر؟

#قسمت_يازدهم

💥 داستان ازدواج #حسن_عسکری با مادر مهدی

این کار را انجام داد و من احساس صحت کردم و مقداری غـذا خـوردم، پـدربزرگم
خوشحال شد و به اکرام اسیران روی آورد.
چھارده روز بعد از آن دوباره شـبی خـواب دیدم که سرور زنان، #فاطمه، به ملاقات من آمده است که #مریم_دختر_عمران و ھزار نفر از حوریان بھشتی ھمراه او بودند.
#مریم به من گفـت:
ایـن بـزرگ و سـرور زنـان مـادر شوھرت #ابومحمد است، پس نزد او رفت و از اینکه ابومحمد نمیخواھد با مـن ملاقـات کند، گریه کردم و شکایت کردم
گفت:
پسرم تو را ملاقات نمیکنـد چـون تـو مشـرک ھستی و این #خواھر_مریم از دین تو تبری جسته است.
پس بگو: اشھد ان لا اله الا اللـه وان محمدًا رسول الله، وقتی که این را گفتم مرا در آغوش گرفـت و خـودم خوشـحال شدم و گفت:
حال منتظر دیدار ابومحمد بـاش. در آن شـب ابو محمـد را در خـواب دیـدم گویی که به او میگفتم:
ای دوست من به من جفا نکن، بعـد از اینکـه خـودم را کشـتم تـا عشق تو را درمان کنم.
گفت: من به دلیل شرک تاخیر میکردم و حال که #مسـلمان شـدی
ھر شب به دیدارت میآیم تا اینکه خداوند ما را در عالم واقع به ھم برساند.
بعد از آن تا به امروز ھر شب به دیدار من میآمد. بشر گفت:
پس چطور در میان اسیران واقع شدی؟
گفت: شبی از شبھا ابومحمد به من خبر داد و گفت که جد تو فلان روز لشـکری را
به جنگ با مسلمانان میفرستد. و تو باید ھمراه آنھا بیایی و در جـزء خادمـان باشـی.
پس این کار را کردم و ھنگامی که #لشکر_مسلمانان بر ما حمله کرد، آنچه را کـه دیـده بودم، درست درآمد و احساس نکردم که من #دختر_پادشاه_روم، کسـی غیـر از تـو ھسـتم، شیخی که من جزء غنایم او بودم نامم را پرسید و من انکار کردم و گفـت: نـرجس
گفـت: اسم کنیز است؟
گفتم: تعجب میکنم که تو رومی ھستی و به زبان عربی صحبت میکنی. گفت: این احساس پدربزرگم بود که مرا به یاد گرفتن آداب وا داشت و زنی را مسـؤول ایـن
کار کرد که #زبان_عربی را به من بیاموزد

ادامه دارد ....

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
◾️مهدى شيعيان، شخصيتى موهوم، يا امام منتظر؟

#قسمت_دوازدهم

💥 داستان ازدواج #حسن_عسکری با مادر مهدی

بشر گفت: وقتی که بر مولایم #ابوالحسن وارد شدم، به او گفت: چگونه خداوند عزت
اسلام و #شرف_محمد و اھل بیتش را به تو داد؟
گفت: چگونه برایت بیان کنم ای پسـر رسول خدا، در حالیکه تو به آن آگاھتری؟!!
گفت: من دوست دارم که تو را اکرام کنم.
کدام یک برای تو دوست داشتنی تر است:
ده ھزار درھم(از دلایل دروغ بودن این روایت این است که او از تخت و تاج پدرش صحبت میکند که از #طلا و #جواھر ٤٠ پله ساخته شده بود، پس این ده ھزار درھم چیست؟ در حالی که او از قصر میگریزد که ده ھزار درھم بگیرد؟)
بـه تـو بـدھم یـا اینکـه بـه شرافتی ابدی تو را بشارت بدھم؟
گفت: شرافت ابدی
گفت: پس بشارت بر تـو بـاد بـه فرزندی که مالک شرق و غرب دنیا میشود و زمـین را مملـو از عـدل و داد مـیکنـد، ھمچنانکه مملو از ظلم بود.
گفت: چه کسی؟
گفت: کسی که #رسول_الله تو را برای او خواستگاری کرده است
آیا او را میشناسی؟
گفت: آیا از وقتی که توسط سرور زنان مسلمان شدم، شبی بوده است که او به دیـدار مـن نیایـد؟
گفـت: ای کـافور #خـواھرم_حکیمه را صدا کن وقتی که بر او وارده شده او را در آغـوش گرفـت و خوشـحال شـد.
#ابوالحسن به او گفت: ای دختر رسول خدا، او را به خانه ات ببر و واجبات و سنتھا را به
او یاد بده، چرا که او ھمسر ابومحمد و مادر قائم ؛ است
(منابع:
کمال الدین، صدوق، ص٤١٩-٤٢٣؛
روضة الواعظین، ص٢٥٢-٢٥٥؛
دلائل الإمامة، طبری (شیعی) ص٤٩٠-٤٩٦؛
الغیبة، طوسی، ٢٠٨-٢١٤؛
مدینة المعاجز، بحرانی، ٥١٣/٧-٥٢١؛
بحار الانوار، ٦/٥١-١٠؛
اعیان الشیعه، ا مینی، ٤٥/٢-٤٦؛
الزام الناصب، حائری، ٢٨٢/١-٢٨٥؛
شرح احقاق الحق، مرعشی، ٧١/٢٩-٧٤)

ادامه دارد ....

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
◾️مهدى شيعيان، شخصيتى موهوم، يا امام منتظر؟

#قسمت_سيزدهم

💥 داستان ازدواج #حسن_عسکری با مادر مهدی

قسمت اول:
https://t.me/naghde_eslamm/17674
قسمت دوم:
https://t.me/naghde_eslamm/17676
قسمت سوم:
https://t.me/naghde_eslamm/17712
قسمت چهارم:
https://t.me/naghde_eslamm/17783
قسمت پنجم:
https://t.me/naghde_eslamm/17827
قسمت ششم:
https://t.me/naghde_eslamm/17847

از تمام شما عزيزان تقاضا دارك كه اين داستان را چندبار بخوانيد و ببينيد چقدر #مضحك ساخته شده و چقدر ذهن كند سازنده آن بدون توجه به وقايع تاريخى و زمانى و مكانى اين #خزعبلات را سر هم كرده و به خورد مردم ناآگاه و خرافات زده داده است!

براى نمونه به تعدادى از ايرادات اساسى كه اين افسانه دارد اشاره ميكنم
١) در اول داستان ميگويد: مولايم #امام_هادى چگونگى برده دارى و خريد و فروش آنرا به من آموزش داده بود!
*مگر نه اينكه اسلامگرايان ادعا ميكنند ائمه مخالف برده دارى بوده اند، حالا چطور امام هادى برده دارى و خريد و فروش انسانها را به يارانش آموزش ميداده است؟؟
٢) در هيچ جاى #تاريخ_عباسيان به اسارت گرفتن #دختر_قيصر_روم وجود ندارد، نه در منابع اسلامى و نه هيچكدام از منابع تاريخى غير اسلامى!
٣) ميگويد: يكى از كنيزان #لباس_ابريشمى_نرم و بلندى بر تن دارد!
* چطور ممكن است دختر قيصر روم با همان لباس شاهزادگى اش به ميدان جنگ رفته و به اسارت گرفته شده باشد؟
اگر خود اين دختر قصد به اسارت رفت براى انجام هدفش رفته، چرا بايد لباس ابريشمى بلندش را بر تن كند؟
چگونه دختر امپراتور روم با لباس ابريشمى مخصوص كاخ، خود را به خط مقدم جنگ رساند كع به اسارت درآيد؟
٤) #كنيز ابريشم پوش با يكى از برده فروشان به زبان عربى حرف ميزند!
* چرا بايد دختر امپراتور روم زبان عربى بلد باشد؟
٥) دقيقا پس از اينكه ميگويد اين دختر با #زبان_عربى حرف زد، به وى ميگويد نامه اى را برايت آورده ام به زبان رومى!
ادامه دارد ....

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
◾️مهدى شيعيان، شخصيتى موهوم، يا امام منتظر؟

#قسمت_چهاردهم

💥 داستان ازدواج #حسن_عسکری با مادر مهدی

٥) دقيقا پس از اينكه ميگويد اين دختر با #زبان_عربى حرف زد، به وى ميگويد نامه اى را برايت آورده ام به زبان رومى!
اگر اين دختر عربى بلد است، چرا بايد امام حسن عسكرى نامه را به زبان رومى برايش بنويسد؟
٦) جالبترين قسمت اين داستان گفتگوى #كنيز و #برده_فروش ميباشد، كنيز ميگويد من بايد كسى را انتخاب كنم كه دلم به او راضى باشد!!
* #بردگان مانند گوسفندانى بودند كه در مقابل مبلغى به هركسى واگذار ميشدند و خودشان هيچ اختيارى در انتخاب خريدار نداشتتد، ولى اينجا يك كنيز آن هم با لباس ابريشمى بلند به فروشنده اش ميگويد، من خودم خريدارم را انتخاب ميكنم!(عجب)
٧) مطلب بعدى نام اين دختر است، #مليكه دختر يشوع!!
* در هيچ كتاب تاريخى در هيچ جاى دنيا نوشته نشده است كه اعضاى خانواده امپراتورهاى روم #نام_عربى داشته اند و يا اصولا دخترى به نام مليكه در هيچ يك از خانواده هاى امپراتورهاى روم وجود نداشته است. افسانه سرايان عمامه به سر شعورشان آنقدر قد نميداده كه روزى اكثر مردم باسواد ميشوند و ميتوانند با رجوع به كتب تاريخى، دروغ بودن اين داستان را بفهمند.
٨) #فاطمه در خواب به دختر ميگويد ابومحمد(عسكرى) نميخواهد تورا ببيند چون تو #مشرك هستى و بايد مسلمان شوى!
* اولا #مسيحيان مشرك نيستند و جزو اهل كتاب هستند و به خداى يگانه اعتقاد دارند.
*دوما چطور خود #فاطمه ميتواند با يك مشرك ديدار كند ولى امام عسكرى نميتواند؟
*سوما مگر نه اينكه #فاطمه به همراه #مريم_مادر_عيسى با او ديدار كردند، چگونه فاطمه در حضور #مريم به يكى از پيروان دين عيسى ميگويد مشرك؟
*چهارما اگر ايشان #مشرك است و به خداى يگانه اعتقاد ندارد، چرا و چگونه بايد فاطمه و مريم و هزار تن از حوريان بديدارش بيايند و او را براى امام عسكرى خواستگارى كنند؟
*پنجما يعنى در كل #جهان_اسلام و كشورهاى تحت امپراتورى عباسيان يك دختر نجيب و مومن وجود نداشت كه بايد يك دختر مشرك رومى با تمام اين سختيها و اسارت و بردگى و ... براى امام حسن عسكرى انتخاب ميكردند؟؟(آيا احمقانه تر ازين افسانه در هيچ كتاب تخيلى وجود دارد؟؟)

ما همين تعداد ايراد كودكانه به اين داستان را كافى ميدانيم و خودتان با خواندن دوباره داستان ميتوانيد بيش از ٥٠ ايراد را در آن بيابيد و خواندن همين داستان مضحك، كافى است تا نسخه امام زمانِ آخوندها را بپيچيد.

ادامه دارد ....

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
◾️ بررسى دلایل شیعیان بر وجود #امام_مهدی

#قسمت_دوم

حال برگرديم به موضوع اين مقاله و دلايل را يك به يك مرور كنيم.

١) دلایل عقلی

#روحانيون_شيعه ميگويند كه وجود امامی بر روی زمین که تمام علم شریعت نزد او باشد و مردم در احکام دیـن به او مراجعه کنند و اینکه معصوم باشد و اینکه از فرزندان #حسین_بـن_علـی باشـد، ضروری است.
سپس ایمان به وفات #حسن_عسکری و اعتقاد به وراثت عمودی - یعنی از نسل حسین - و اینکه معصومی جز محمد و محمد بن حسـن عسـکری(ھمـان مھدی شيعيان) وجود نداشته، ضروری است.
بنابر این ادعاى روحانيون شيعه, كه فقط و فقط مصرف داخلى دارد و فقط ميتواند يك شخصى كه در خانواده شيعه پرورش يافته را قانع كند و نه اشخاص ديگر، #علامه_شريف_مرتضی از علماى نامدار قرن پنجم شيعه میگوید:
عقل مقتضی وجوب رئیسی در ھر زمان میباشد و رئیس باید معصوم باشد
(#منبع: رسائل المرتضی، ٢٩٤/٢)

بازهم در تاييد ادعاى بالا، #شيخ_مفید كه از بزرگترين علماى شيعه در قرن پنجم هجرى است(خالق افسانه هاى عاشورا و دروغهاى شاخدار آن واقعه) میگوید:
این اصلی است که مثل #امامـت نیـازی بـه روایـت نصـوص و اخبـار نیست و عقل خود مقتضی آن است
(#منبع: الارشاد، مفید، ٣٤٢/٢-٣٤٣)
اما ببينيم كه #شيخ_طوسی بزرگترين روحانى تاريخ شيعه در اين زمينه، چه ميگويد،
ايشان میگوید:
ھر زمانی باید #امام معصومی وجود داشته باشد و امامت لطف است و لطف در ھر حال بر خداوند واجب است
(#منبع: المسائل العشر، ص٩٨ )

#علامه_محمد_باقر_مجلسى، پدر خرافات و جهالت در تاريخ بشريت، نيز بعنوان دليل عقلى بر وجود #مهدى میگوید:
عقل حکم میکند که لطف بر خداوند واجب است و وجـود امـام لطف است و باید او معصوم باشد و عصمت تنھا از جھت او فھمیده مـیشـود و اجمـاع وجود دارد که غیر از صاحب زمان کسی معصوم نیست، پس وجودش ثابت میشود
( #منبع: بحار الانوار، ٢١٤/٥١-٢١٥ )

ادامه دارد ......

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztM

سايت ما: www.eslam.nu
◾️مهدى شيعيان، شخصيتى موهوم، يا امام منتظر؟

#قسمت_سيزدهم

💥 داستان ازدواج #حسن_عسکری با مادر مهدی

قسمت اول:
https://t.me/naghde_eslamm/17674
قسمت دوم:
https://t.me/naghde_eslamm/17676
قسمت سوم:
https://t.me/naghde_eslamm/17712
قسمت چهارم:
https://t.me/naghde_eslamm/17783
قسمت پنجم:
https://t.me/naghde_eslamm/17827
قسمت ششم:
https://t.me/naghde_eslamm/17847

از تمام شما عزيزان تقاضا دارك كه اين داستان را چندبار بخوانيد و ببينيد چقدر #مضحك ساخته شده و چقدر ذهن كند سازنده آن بدون توجه به وقايع تاريخى و زمانى و مكانى اين #خزعبلات را سر هم كرده و به خورد مردم ناآگاه و خرافات زده داده است!

براى نمونه به تعدادى از ايرادات اساسى كه اين افسانه دارد اشاره ميكنم
١) در اول داستان ميگويد: مولايم #امام_هادى چگونگى برده دارى و خريد و فروش آنرا به من آموزش داده بود!
*مگر نه اينكه اسلامگرايان ادعا ميكنند ائمه مخالف برده دارى بوده اند، حالا چطور امام هادى برده دارى و خريد و فروش انسانها را به يارانش آموزش ميداده است؟؟
٢) در هيچ جاى #تاريخ_عباسيان به اسارت گرفتن #دختر_قيصر_روم وجود ندارد، نه در منابع اسلامى و نه هيچكدام از منابع تاريخى غير اسلامى!
٣) ميگويد: يكى از كنيزان #لباس_ابريشمى_نرم و بلندى بر تن دارد!
* چطور ممكن است دختر قيصر روم با همان لباس شاهزادگى اش به ميدان جنگ رفته و به اسارت گرفته شده باشد؟
اگر خود اين دختر قصد به اسارت رفت براى انجام هدفش رفته، چرا بايد لباس ابريشمى بلندش را بر تن كند؟
چگونه دختر امپراتور روم با لباس ابريشمى مخصوص كاخ، خود را به خط مقدم جنگ رساند كع به اسارت درآيد؟
٤) #كنيز ابريشم پوش با يكى از برده فروشان به زبان عربى حرف ميزند!
* چرا بايد دختر امپراتور روم زبان عربى بلد باشد؟
٥) دقيقا پس از اينكه ميگويد اين دختر با #زبان_عربى حرف زد، به وى ميگويد نامه اى را برايت آورده ام به زبان رومى!
ادامه دارد ....

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA