نقدى بر اسلام
47.3K subscribers
6.58K photos
3.97K videos
932 files
5.85K links
اين كانال براي زدودن خرافات و تقدس زدايى تشكيل شده است. هدف ما مبارزه با جهل اديان ميباشد.
سايت ما
www.eslam.nu
ارتباط با ادمين:
@Naghde_eslam_bot
كتابخانه كانال
@ketabkhaneh_naghd
يوتيوب
https://www.youtube.com/channel/UCUVpfPD7eKOt-vs8M9FvTtQ
Download Telegram
💥 تجاوز به سيستان توسط #امام_على خليفه مسلمين

#قسمت_ششم

از این رو، هرجا کہ #خوارج نیرو می گرفتند و تشکیل حاکمیتی برای خودشان می دادند مردم بومی نه تنها احساس ستمی از جانب آنها نمی کردند بلکہ با آنها همکاری نیز می کردند. گاه اتفاق می افتاد کہ ایرانیانی که با آنها در مبارزه با سلطه روز همکاری می کردند مسلمان می شدند.
رسم پلید مولاگری کہ مقرر می کرد اگر یک #ایرانی_مسلمان شود باز هم مجبور باشد که خودش را وابسته یک عرب کند و مولای او و تبدیل به نیمه برده عرب شود نیز نزد خوارج وجود نداشت.
لذا هر ایرانی که برای مبارزه با سلطة زور و کینه کشی از عربهای مسلط به آنها می پیوست و مسلمان می شد بی درنگ از حقوق متساوی با هر مسلمان دیگر خوارجی برخوردار می شد.

به همین سبب بود که کسانی از میان این ایرانیان مسلمان شده و پیوسته بہ خوارج سر بر آوردند که به #امامت_خوارج رسیدند؛
یعنی چنان تقوا و کارآیی هائی از خود نشان دادند کہ خوارج آنها را به عنوان امام خودشان برگزیدند.
مثالهائی از این مورد در تاریخ برای ما برجا مانده است. مثلا، یک ایرانی به نام #ثابت_تمار کہ بازرگان خرما بود در سال ۶۹ هجری به امامت خوارج يمامه رسید.
یک ایرانی نومسلمان دیگر به نام #عبدِ_رَبِه (بندۂ خدای خودش) در سال ۷۷ بہ امامت خوارج کرمان رسید.
حتی برخی از زنان مبارز ایرانی نیز با خوارج همکاری کردند و در میان فعالین خوارج دارای نام و آوازه شدند و نامشان وارد تاریخ اسلام شد.
به عنوان یک مثال، بانویی که وقتی دخترکی بوده در منطقه اسپهان توسط جهادگران از خانه ئی بیرون کشیده شده بود و نام عربی #غزاله (ماده آهو) به او داده بودند، در بازار برده فروشان عراق به معرض فروش نهاده شده بود، و مردی به نام شبیب شیبانی کہ از رهبران خوارج شمال عراق بود او را خرید و آزاد کرد.
غزاله به کینی کہ بہ عربها داشت در دهه هفتاد هجری سالها در کنار شبيب شیبانی با نیروهای اموی پیکار کرد و نامش همچون یک قهرمان افسانه یی در عراق بر سر زبانهای عربها افتاد.
#غزاله در میان خوارج عراق به چنان مقامی رسید که یک بار کہ آنها کوفه را گرفتند و جمع بزرگی از مردم کوفه را به مسجد بردند او در مسجد اعظم کوفه بر منبر رفت و خطبه کرد.

ادامه دارد .....

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
💥 شيوه گردآورى قرآن توسط عثمان، خليفه سوم

#قسمت_پنجم

ایراد دیگر #خط_کوفی خالی بودن آن از اعراب گذاری و حرکت ها بود و کار را برای خواننده بسیار مشکل میکرد.
خود #اعراب نیز در تلفظ کلمات دچار سردرگمی میشدند، مثلا مشخص نبود که اعلم فعل امر است و یا متکلم مضارع یا اسم تفضیل و یا فعل ماضی از باب افعال! موضوع دیگر نبود الف در کلمات بودن که این هم ابهام ساز بود و بعدها باعث ایجاد اختلافاتی شد.
خط کوفی چون از خط سریانی سرچشمه گرفته بود فاقد الف بود. در خط سریانی مرسوم نبود که الف وسط کلمات را وارد کنند و بعدها که اعراب گذاری رایج شد بشکل الف کوچیک بالای حرف مورد نظر گذارده میشد.
#منبع: التمهید فی علوم القرآن، آیت الله معرفت، ج ٢، صفحات ١۵ تا ١٨
جاى دارد اين نكته را ذكر كنم كه،
حتما به اين موضوع برخورده ايد كه اسلامگرايان ادعا ميكنند كه قرآن به زبان عربى نازل شد چون اين زبان كاملترين زبان دنياست، حال آنكه در واقع اين زبان گويشى و نوشتارى يك زبان بسيار ابتدائى و ناقص بود كه بعدها توسط اديبان ايرانى مانند #ابن_سيبوبيه سروسامان داده شد و گرامر آن به سبك و سياقى كه ميبينيم تدوين شد.
در زمان خلافت #حجاج بن یوسف ثقفى كه از جانب #عبد الملك بن مروان حاکم عراق بود،
مردم با کاربرد نقطه آشنا شدند. این کار به وسیله یحیى بن یعمر و نصر بن عاصم، شاگردان #ابو_الاسود دوئلى انجام گردید.
به علت رواج اجبارى اسلام در بین سرزمین های غیر عربی بواسطه حملات و قتل و عام و تاراج آن مناطق توسط لشكر مسلمانان و اجبار آنها به خواندن قرآن، اينكار برای بسیاری از تازه مسلمانان غیر عرب مشکل می نمود و در بین تلفظ کلمات آنها اختلافاتی بود که این اختلافات باعث تغییر اساسی مفهوم قرآن می شد.
مثلا هر عرب زبانی، طبعا کلمه ی کتب را در آیه کتب ربكم على نفسه الرحمة (بقره: ١٨٣) به صورت معلوم و همین کلمه را در آیه: کتب علیكم الصیام ( توبه ٩:٣) به صورت مجهول مى خواند.
درحالیکه غیر عرب تشخیص نمیداد این کلمه معلوم است یا مجهول.

ادامه دارد ...

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm/21728
▪️كپى بردارى قرآن از اشعار قبل از اسلام

#قسمت_چهارم

▪️#كعب_بن_لؤي از شعراى قبل از اسلام ميگويد:(تاريخ الخافاء ج ١ ص ١٠٨)
... فاسمعوا و تعلموا و افهموا، ليل ساج، و نهار ضاح، و الارض مهادا، والسماء بناء، و الجبال اوتادا والنجوم اعلام...(البدايه و النهايه ، ج ٢، باب كعب بن لؤي]
- وَ الارض مِهاداً (زمين گهواره است) عينا در قرآن در آيه ي ٦ سوره نباء آمده است.
- وَ السَّماءِ بِناءً (آسمان بنا است) عينا در قرآن در آيه ي ٢٢ سوره بقره آمده است.
- وَ الْجِبالَ أَوْتاداً (كوهها ميخ هستند) عينا در قرآن در آيه ي ٧ سوره نباء آمده است.
#عبد_الطابخة_بن_ثعلب از شعراى ديگر قبل از اسلام مي گويد:[بلوغ الارب في معرفة احوال العرب للالوسي، ج ٢]
و انت القديم الاول الماجد الذي تبدأ خلق الناس في اكتم العدم و انت الذي احللتني غيب ظلمة الي ظلمة في صلب آدم في ظلم
ترجمه: (تو قديم اول و باعظمتى هستى كه) (شروع كردى خلق مردم را از عدم) (و تو كسى هستى كه مرا در غيب ظلمتى قراردادى) (به ظلمتى ديگر در صلب آدم در ظلماتي)
- مفهوم قديم بمعنى "ازلى" در قرآن آمده است.
- همچنين لغت "اول" براى خدا در قرآن ذکر شده است:
هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ(الحديد/٣)
- همچنين شروع خلق توسط خدا بطور مكرر در قرآن آمده است. مثلا: "اللَّهُ یبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ یعِیدُهُ(يونس/٣٤)".
- مفهوم ظلمتهاي سه گانه كه از نطفه تا رحم طي مي شود نيز در قرآن آمده است:
"یخْلُقُكُمْ فِی بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ خَلْقًا مِنْ بَعْدِ خَلْقٍ فِی ظُلُمَاتٍ ثَلَاثٍ(زمر ٦)" يعني شما را در شكمهاى مادرانتان آفرينشى پس از آفرينشى [ديگر] در تاريكيهاى سه گانه خلق كرد.
#حاتم_طائي از شعراى قبل از اسلام كه در سخاوت و شعر مشهور بود مي گويد:[بلوغ الارب في معرفة احوال العرب للالوسي، ج ١]
اما والذي لا يعلم السر غيره و يحيي العظام البيض و هي رميم
#ترجمه: (سوگند به آنكه سر را نمي داند غير از او) (و زنده مي كند استخوانهاي سفيد پوسيده را)
- کلام "يعلم السر" عينا در قرآن آمده است: "فانه يَعْلَمُ السِّرَّ وَ أُخْفِيَ(طه/٧)
- همچنين مصرع دوم عينا در قرآن آمده است: "قَالَ مَنْ يُحْيِي الْعِظامَ وَ هِيَ رَمِيمُ(يس/٧٨)"
#زهير_بن_ابي_سلمي از شعراى قبل از اسلام مى گويد:[الدر المنثور، سوره تكوير ]
لقد نازعتهم حسبا قديما / و قد سجرت بحارهم بحاري
مصرع دوم در قرآن بصورت "وَ اذا الْبِحارُ سُجِّرَتْ(تكوير/٦)" آمده است.
#امرؤ_القيس از برترين شعراى عرب قبل از اسلام است كه محمد در مورد او گفته:
"امرؤ القيس پرچمدار شاعران است بسوي جهنم". وي اشعار بسيار زيبائي دارد و بعضي از جملات وي عينا در قرآن آورده شده است[فیض الغدیر ج ٢ ص ١٨٧ ]
مثلا:
يتمنى المرء في الصيف الشتاء (مرد در تابستان طالب زمستان است)
حتى إذا جاء الشتاء أنكره (وقتي زمستان مي آيد آنرا بد مي داند)
فهو لا يرضى بحال واحد (او به وضعيت واحد راضي نمي شود)
قتل الإنسان ما أكفره (كشته باد انسان، چرا اينقدر كفران پيشه است)
- مصرع چهارم عينا در قرآن آمده است: "قُتِلَ الْإِنْسانُ ما أَكْفَرَهُ(عبس/١٧)"

ادامه دارد ....

https://t.me/naghde_eslamm/29919