نقدى بر اسلام
48.1K subscribers
6.58K photos
3.96K videos
932 files
5.84K links
اين كانال براي زدودن خرافات و تقدس زدايى تشكيل شده است. هدف ما مبارزه با جهل اديان ميباشد.
سايت ما
www.eslam.nu
ارتباط با ادمين:
@Naghde_eslam_bot
كتابخانه كانال
@ketabkhaneh_naghd
يوتيوب
https://www.youtube.com/channel/UCUVpfPD7eKOt-vs8M9FvTtQ
Download Telegram
💥 پژوهشى در زندگى نامه سلمان فارسى

#قسمت_دوم

#سلمان_فارسی از شخصيتهای اسرارآميز تاريخ پيدايش اسلام است کە حقيقت شخصيتش را هالۀ غليظی از اﺑﻬام دربر گرفته است.
در ادامه با بررسى داستانهاى مختلف از زندگى او كه در كتب مورخين درج شده است،
شايد بتوانيم بە #ريشه و #تبار سلمان فارسی پی ببريم و او را بازشناسی کنيم.
در كتابهاى اسلامى، چند زندگینامۀ افسانه وار دربارۀ سلمان فارسی درج شده است کە نه تنها برای يك مطالعه گر عاقل و منطقى قانع کننده نيست بلکە بە جرأت میتوان گفت کە اين داستانها بە طور تعمدی جعل شده است تا زندگى و تبار سلمان را در پس پرده اى از اﺑﻬام نگاه دارد.
مـا در اينجـا به پنج داستان از ميان ده ها داستان نقل شده اشاره ميكنيم كه هـر پـنج داسـتان را از زبان خـود سـلمان سـاخته انـد، و خـواهيم ديـد کە هـيچکـدام از آﻧﻬـا بـا ديگـری همخوانی نداشته و داراى تناقضات فاحش و مضحكى است.

#داستان_اول
يــک داســتان از زنــدگی ســلمان فارســی را در ســدۀ دوم هجــری از زبــان #عبداالله_ابن_عباس (پسرعموی محمد) ساخته انـد كه به آن ميپردازيم.
نويـسندۀ ايـن داسـتان #ابـن_اســحاق (اولين مورخ مسلمان) اســت كه پس از حدود ١٥٠ سال تاريخ صدر اسلام را نگارش كرد.
راوی داســتانى كه ابــن اســحاق نقل ميكند، مــردی از بازمانــدگان نــسل ســوم مــسلمانان مدينــه بــوده و گفتــه کە از يکــی از نسل دوميهای مسلمانا ن مدينه شنيده است(راوى نقل قلى از شخصى ديگر را بازگو ميكند)، و گفتـه شـده کە آن يکـی(راوى اول) نيـز آنرا از زبـان عبــدالله بن عبــاس شــنيده بــوده اســت.
بــرای آنکە کــسی به جعل و دروغ بودن ايــن داســتان شــک نکنــد، گفتـــه شـــده است کە عبــدالله عبـــاس گفتـــه است كه شخصا ايــن داســـتان را »ســـلمان فارســـی شنيده است«.
#منبع: سيره ابن هشام، ۱/ ۲۴۱۔۲۴۲.
ابن اسحاق داستان را چنين نگاشته است: سلمان اهل يك
دهـــی بەنـــام #جـــی از توابـــع #اســـپهان بـــود، و پـــدرش
کدخــدای ده و #مجوســی(اعراب ايرانيان را مجوس يعنى #آتش_پرست خطاب كرده و ميكنند) بــود.
ســلمان چنــان بە ديــن پــدرش علاقــه داشــت کە
بيــشتر اوقــات در آتــشکــدۀ پــدرش معتکــف مــیشــد. پــدرش زمــين بزرگــی داشته و کشاورزی میکرده است. يکروز پـدرش او را بەمزرعـه مـیفرسـتد، و او در راهـش يـک کليـسائی را مـیبينـد و بانـگ نمـاز خوانـدن مـسيحيان را مـیشـنود و وارد کليـسا مـیشـود تـا بنگـرد کە آﻧﻬـا کيـستند و چە مـیکننـد!؟
بە نماز خوانـدن آﻧﻬـا گـوش مـیدهـد و بە ديـن آﻧﻬـا علاقـه مـیيابـد و بە جـای آنکە بە مزرعـه بـرود تـا شـامگـاه در کليـسا مـیمانَـد، و بـا خـودش مـیگويـد کە »ديـن اينــــها از دينــــی کە مــــا داريــــم ﺑﻬتــــر اســــت«.
او از مــــردم کليــــسا مــــیپرســــد کە »ايــنديــن را کجــا مــیشــود يافــت؟

ادامه دارد ...

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm/22081