Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
💠 نحوه كشتن ابن ملجم و دروغ شاخدا #شيعيان !
#قسمت_دوم
در كتاب الأمامة و السياسة نوشته ابن قتيبه امده :
پس از شهادت #علی، #حسن_بن_علی به سوی عبدالرحمن بن ملجم رفت، او را از زندان خارج کرد تا قصاص نماید. در این هنگام مردم جمع شدند ، بدن او را به نفت آغشته کردند و گفتند او را آتش بزنیم.
عبدالله بن جعفر، حسین بن علی و محمد بن حنفیه گفتند اجازه دهید تا دل خود را از او خنک کنیم .
#عبدالله_بن_جعفر دست و پاهایش را قطع کرد، او شکوه نکرد، میخ داغ به چشمان او کشید، باز گلایه نکرد و گفت : تو چشمان مرا به سرب سرمه می کنی و پس از آن سوره : اقرا باسم ربک الذی خلق * خلق الانسان من علق را تا آخر خواند، چشمانش پر از اشک شد. دستور دادند زبان او را قطع کنند، او ضجه زد.
به او گفتند : ای دشمن خدا وقتی دست و پایت را می بریدیم ناله ای نکردی اما اکنون چه شده است که ضجه می زنی ؟
گفت : من اهل ناله کردن نیستم، الان ناله می کنم زیرا دوست ندارم در دنیا باشم و نتوانم ذکر #خدا بگویم.
سرانجام زبانش را بریدند و او را درون نمدی پیچیده و سوزاندند.(٤)
عز الدين ابن اثير در جلد سوم كتاب اسد الغابه در صفحه ٦١٨ همين داستان را دقيقا اورده .(٥)
ابن خلدون در دیوان المبتدا و الخبر فی تاریخ العرب ج 2 ص 647 چاپ دار الفکر بیروت نيز همين مطلب را نوشته.
شيخ مفيد در كتاب الارشاد در اينباره نوشته :
#امام_حسن نشست و دستور داد ابن ملجم را بیاورند ، پس او را آوردند.
امام به او فرمود : ای دشمن خدا ، علی را کشتی و تباهی را در دین بزرگ کردی ، پس دستور داد گردنش را زدند. ام هیثم دختر اسود نخعی خواست که جسدش را به وی دهند ، و کار #سوزاندنش را به او واگذارند ،جنازه را تحویل او دادند و ام هیثم جسدش را به وسیله #آتش سوزاند.(٦)
و ابن شهر آشوب و دیگران روایت کرده اند که استخوانهای پلید ابن ملجم را در گودالی انداخته بودند و پیوسته مردم کوفه از آن مغاک بانک ناله و فریاد میشنیدند، و حکایت اخبار آنراهب از عذاب ابن ملجم در دار دنیا بقی کردن مرغی بدن او را در چهار مرتبه و پس او را پاره پاره نمودن و بلعیدن و پیوسته اینکار را با او نمودند و بر روی سنگی در میان دریا مشهور و در کتب معتبره مسطور است.
#قسمت_دوم
در كتاب الأمامة و السياسة نوشته ابن قتيبه امده :
پس از شهادت #علی، #حسن_بن_علی به سوی عبدالرحمن بن ملجم رفت، او را از زندان خارج کرد تا قصاص نماید. در این هنگام مردم جمع شدند ، بدن او را به نفت آغشته کردند و گفتند او را آتش بزنیم.
عبدالله بن جعفر، حسین بن علی و محمد بن حنفیه گفتند اجازه دهید تا دل خود را از او خنک کنیم .
#عبدالله_بن_جعفر دست و پاهایش را قطع کرد، او شکوه نکرد، میخ داغ به چشمان او کشید، باز گلایه نکرد و گفت : تو چشمان مرا به سرب سرمه می کنی و پس از آن سوره : اقرا باسم ربک الذی خلق * خلق الانسان من علق را تا آخر خواند، چشمانش پر از اشک شد. دستور دادند زبان او را قطع کنند، او ضجه زد.
به او گفتند : ای دشمن خدا وقتی دست و پایت را می بریدیم ناله ای نکردی اما اکنون چه شده است که ضجه می زنی ؟
گفت : من اهل ناله کردن نیستم، الان ناله می کنم زیرا دوست ندارم در دنیا باشم و نتوانم ذکر #خدا بگویم.
سرانجام زبانش را بریدند و او را درون نمدی پیچیده و سوزاندند.(٤)
عز الدين ابن اثير در جلد سوم كتاب اسد الغابه در صفحه ٦١٨ همين داستان را دقيقا اورده .(٥)
ابن خلدون در دیوان المبتدا و الخبر فی تاریخ العرب ج 2 ص 647 چاپ دار الفکر بیروت نيز همين مطلب را نوشته.
شيخ مفيد در كتاب الارشاد در اينباره نوشته :
#امام_حسن نشست و دستور داد ابن ملجم را بیاورند ، پس او را آوردند.
امام به او فرمود : ای دشمن خدا ، علی را کشتی و تباهی را در دین بزرگ کردی ، پس دستور داد گردنش را زدند. ام هیثم دختر اسود نخعی خواست که جسدش را به وی دهند ، و کار #سوزاندنش را به او واگذارند ،جنازه را تحویل او دادند و ام هیثم جسدش را به وسیله #آتش سوزاند.(٦)
و ابن شهر آشوب و دیگران روایت کرده اند که استخوانهای پلید ابن ملجم را در گودالی انداخته بودند و پیوسته مردم کوفه از آن مغاک بانک ناله و فریاد میشنیدند، و حکایت اخبار آنراهب از عذاب ابن ملجم در دار دنیا بقی کردن مرغی بدن او را در چهار مرتبه و پس او را پاره پاره نمودن و بلعیدن و پیوسته اینکار را با او نمودند و بر روی سنگی در میان دریا مشهور و در کتب معتبره مسطور است.
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
این ها اگر می خواستند #بسيجی ناميده شوند و باتوم بر سر زن و بچه مردم بزنند كه
#آتش_نشان نمی شدند تا جانشان هر لحظه در خطر باشد!
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
#آتش_نشان نمی شدند تا جانشان هر لحظه در خطر باشد!
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
💥 نحوه كشتن #ابن_ملجم و دروغ شاخدار آخوندهای شیعه!
#قسمت_چهارم
در "كتاب الأمامة و السياسة" نوشته #ابن_قتيبه، در مورد چگونگى قتل ابن ملجم مرادى پس از اقدام به قتل امام اول شيعيان و خليفه معزول، چنين نوشته است:
✍ پس از شهادت #علی، #حسن_بن_علی به سوی عبدالرحمن بن ملجم رفت، او را از زندان خارج کرد تا قصاص نماید. در این هنگام مردم جمع شدند ، بدن او را به نفت(مواد اشتعال كننده) آغشته کردند و گفتند او را آتش بزنیم.
عبدالله بن جعفر، #حسین_بن_علی و محمد بن حنفیه گفتند اجازه دهید تا دل خود را از او خنک کنیم.
#عبدالله_بن_جعفر دست و پاهایش را قطع کرد، او شکوه نکرد، میخ داغ به چشمان او کشید، باز گلایه نکرد و گفت:
تو چشمان مرا به سرب سرمه می کنی و پس از آن سوره: "اقرا باسم ربک الذی خلق خلق الانسان من علق" را تا آخر خواند، چشمانش پر از اشک شد.
دستور دادند زبان او را قطع کنند، او ضجه زد. به او گفتند: ای دشمن خدا وقتی دست و پایت را می بریدیم ناله ای نکردی اما اکنون چه شده است که ضجه می زنی؟
گفت: من اهل ناله کردن نیستم، الان ناله می کنم زیرا دوست ندارم در دنیا باشم و نتوانم ذکر #خدا بگویم. سرانجام زبانش را بریدند و او را درون نمدی پیچیده و سوزاندند.(٤)
"عزالدين ابن اثير" نيز در جلد سوم "كتاب اسد الغابه" در صفحه ٦١٨ همين داستان را دقيقا آورده است كه ما صفحه اى از كتاب را كه حاوى اين داستان ميباشد در ادامه مطالب قرار داده ايم.(٥)
#ابن_خلدون مورخ بزرگ اسلام در "كتاب دیوان المبتدا و الخبر فی تاریخ العرب" ج ٢ ص ٦٤٧ در كتابى كه چاپ دار الفکر بیروت ميباشد نيز همين مطلب را عينا نوشته است.
اما #شيخ_مفيد از استوانه هاى فكرى #تشيع در "كتاب الارشاد" كه بسيار كتاب معروف و مورد استفاده شيعيان ميباشد، در اينباره چنين نوشته است:
✍ #امام_حسن نشست و دستور داد #ابن_ملجم را بیاورند، پس او را آوردند.
امام به او فرمود: ای دشمن خدا، علی را کشتی و تباهی را در دین بزرگ کردی، پس دستور داد گردنش را زدند.
ام هیثم دختر اسود نخعی خواست که جسدش را به وی دهند، و کار #سوزاندنش را به او واگذارند، جنازه را تحویل او دادند و ام هیثم جسدش را به وسیله #آتش سوزاند.(٦)
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
#قسمت_چهارم
در "كتاب الأمامة و السياسة" نوشته #ابن_قتيبه، در مورد چگونگى قتل ابن ملجم مرادى پس از اقدام به قتل امام اول شيعيان و خليفه معزول، چنين نوشته است:
✍ پس از شهادت #علی، #حسن_بن_علی به سوی عبدالرحمن بن ملجم رفت، او را از زندان خارج کرد تا قصاص نماید. در این هنگام مردم جمع شدند ، بدن او را به نفت(مواد اشتعال كننده) آغشته کردند و گفتند او را آتش بزنیم.
عبدالله بن جعفر، #حسین_بن_علی و محمد بن حنفیه گفتند اجازه دهید تا دل خود را از او خنک کنیم.
#عبدالله_بن_جعفر دست و پاهایش را قطع کرد، او شکوه نکرد، میخ داغ به چشمان او کشید، باز گلایه نکرد و گفت:
تو چشمان مرا به سرب سرمه می کنی و پس از آن سوره: "اقرا باسم ربک الذی خلق خلق الانسان من علق" را تا آخر خواند، چشمانش پر از اشک شد.
دستور دادند زبان او را قطع کنند، او ضجه زد. به او گفتند: ای دشمن خدا وقتی دست و پایت را می بریدیم ناله ای نکردی اما اکنون چه شده است که ضجه می زنی؟
گفت: من اهل ناله کردن نیستم، الان ناله می کنم زیرا دوست ندارم در دنیا باشم و نتوانم ذکر #خدا بگویم. سرانجام زبانش را بریدند و او را درون نمدی پیچیده و سوزاندند.(٤)
"عزالدين ابن اثير" نيز در جلد سوم "كتاب اسد الغابه" در صفحه ٦١٨ همين داستان را دقيقا آورده است كه ما صفحه اى از كتاب را كه حاوى اين داستان ميباشد در ادامه مطالب قرار داده ايم.(٥)
#ابن_خلدون مورخ بزرگ اسلام در "كتاب دیوان المبتدا و الخبر فی تاریخ العرب" ج ٢ ص ٦٤٧ در كتابى كه چاپ دار الفکر بیروت ميباشد نيز همين مطلب را عينا نوشته است.
اما #شيخ_مفيد از استوانه هاى فكرى #تشيع در "كتاب الارشاد" كه بسيار كتاب معروف و مورد استفاده شيعيان ميباشد، در اينباره چنين نوشته است:
✍ #امام_حسن نشست و دستور داد #ابن_ملجم را بیاورند، پس او را آوردند.
امام به او فرمود: ای دشمن خدا، علی را کشتی و تباهی را در دین بزرگ کردی، پس دستور داد گردنش را زدند.
ام هیثم دختر اسود نخعی خواست که جسدش را به وی دهند، و کار #سوزاندنش را به او واگذارند، جنازه را تحویل او دادند و ام هیثم جسدش را به وسیله #آتش سوزاند.(٦)
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
محمدعلی زرینقلم نماد #آتش_به_اختیار
معلول مادرزادی است که خود را به عنوان جانباز جا زده و با تیم ۱۵۰ نفریاش به كنسرتها و تجمعات مردم حمله میکند.
كفتارى در لباس جانباز!
@naghde_eslamm
معلول مادرزادی است که خود را به عنوان جانباز جا زده و با تیم ۱۵۰ نفریاش به كنسرتها و تجمعات مردم حمله میکند.
كفتارى در لباس جانباز!
@naghde_eslamm
اى رهبر بچه بازها و جاسوسان
افتضاح جديد مبارك بادا
قابل توجه طرفداران #آتش_به_اختيار رهبر مفسدان خرافاتى و گنبد پرست
www.eslam.nu
افتضاح جديد مبارك بادا
قابل توجه طرفداران #آتش_به_اختيار رهبر مفسدان خرافاتى و گنبد پرست
www.eslam.nu
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
◾️#پیامبر_اسلام عدم ارائه معجزه در اثبات نبوتش
#قسمت_چهارم(آخر)
#سوره قصص آیه ۴۸: فَلَمَّا جَاءَهُمُ الْحَقُّ مِنْ عِنْدِنَا قَالُوا لَوْلَا أُوتِيَ مِثْلَ مَا أُوتِيَ مُوسَى أَوَلَمْ يَكْفُرُوا بِمَا أُوتِيَ مُوسَى مِنْ قَبْلُ قَالُوا سِحْرَانِ تَظَاهَرَا وَقَالُوا إِنَّا بِكُلٍّ كَافِرُونَ ﴿۴۸﴾
#ترجمه: پس چون حق (قرآن) از جانب ما برايشان آمد گفتند چرا نظير آنچه به موسى داده شد به او داده نشده است آيا به آنچه قبلا به موسى داده شد كفر نورزيدند گفتند اين دو جادوگرند (موسی و هارون) كه با هم ساختهاند و گفتند ما همه را منكريم(۴۸)
مفهوم آيه اين است كه چون ما برای #موسی معجزه فرستاديم و مردم آنزمان ايمان نياوردند برای شما هم نمیفرستیم که در اینجا بررسی میکنیم:
#اولا: اين آيه با چندين آيهی ديگر #قرآن در تضاد است چون در آيهی ۴ شعراء (كه در بالا آمد) تاثير معجزه پذيرفته شده است و در خود قرآن هم در آيات ۱۲۰ اعراف، ۴۶ شعراء و ۷۰ طه آمده است كه ساحران در مقابل معجزهی موسی (اژدها) ايمان آوردند و در آيهی ۲۸ غافر آمده كه مردی از آل فرعون ايمان آورده و در آيهی ۱۱ تحريم آمده است كه همسر فرعون نيز ايمان آورده و همچنين بنیاسرائيل نيز به موسی ايمان آوردند. بنابر اين معجزه در قبول پيامبران اثر داشته است و با اين بهانه نمیتوان از مردم انتظار داشت كه بدون معجزه، محمد را بعنوان پيامبر قبول كنند.
#دوما: چگونه میتوان مردم ۱۶۰۰ سال بعد از موسی (مردم زمان پيامبر) را به گناه مردم زمان موسی ازمعجزه محروم كرد. آيا اين مردم نمیتوانند در مقابل خدا دليل بياورند كه اگر برای ما معجزه آورده بودی ايمان میآورديم؟؟ و همانطور که پیشتر اشاره کردیم اصلا راهی به غير از معجزه برای قبول پيامبر وجود ندارد.
با تمام این تفاصیل مردم باز هم درخواست معجزه میکنند که بازهم #محمد در آيه ۱۰۹ انعام در مقابل این درخواست يك جواب نامعقول داده است:
#سوره_انعام آیه ۱۰۹: وَ أَقْسَمُوا بِاللّهِ جَهْدَ أَیْمانِهِمْ لَئِنْ جاءَتْهُمْ آیَةٌ لَیُؤْمِنُنَّ بِها قُلْ إِنَّمَا الآیاتُ عِنْدَ اللّهِ وَ ما یُشْعِرُکُمْ أَنَّها إِذا جاءَتْ لا یُؤْمِنُونَ
#ترجمه: و با سختترين سوگندهايشان به خدا سوگند خوردند كه اگر معجزهاى براى آنان بيايد حتما بدان ايمان میآورند بگو : معجزات تنها در نزد خداست و شما چه ميدانيد كه اگر [معجزه هم] بيايد باز ايمان نميآورند (۱۰۹)
با بررسی این آیه به دو اشکال برمیخوریم:
۱)# با آیات دیگر قرآن در تضاد فاحش است چون همانطور كه در آيهی قبل اشاره كرديم؛ قرآن تاثير معجزه در ايمان آوردن را قبول دارد. ولی در اين آيه ادعای قبلی را نقض میکند و میگويد تاثير ندارد.
۲)# وقتی برای مردم علی رغم درخواست های مکررشان, معجزه آورده نشود مجازات آنان در قيامت به دلیل نیاوردن ایمان بسیار ناعادلانه و ظالمانه است.
مرد م قسم میخورند كه اگر #معجزه بياوری ما ايمان میآوريم. پاسخ منطقی در مقابل اين درخواست، ارائهی معجزه و اثبات نبوت است مانند پیامبران دیگر, نه اينكه بدون آوردن معجزه برايشان پيش داوری غلط بكنی و حتی آنهارا به #آتش_جهنم تهدید کنی.
حال با خواندن این تحقیق و تفحص آیات قرآن در مورد عدم ارائه معجزه از سوی #محمد و طفره رفتن ایشان در مقابل درخواست مردم, باید از اسلامگرایان پرسید که این همه داستانسرایی در مورد #معجزات_محمد و #امامان_شیعه از کجا نشات گرفته و بر کدام اساس میباشد ؟؟
www.eslam.nu
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
#قسمت_چهارم(آخر)
#سوره قصص آیه ۴۸: فَلَمَّا جَاءَهُمُ الْحَقُّ مِنْ عِنْدِنَا قَالُوا لَوْلَا أُوتِيَ مِثْلَ مَا أُوتِيَ مُوسَى أَوَلَمْ يَكْفُرُوا بِمَا أُوتِيَ مُوسَى مِنْ قَبْلُ قَالُوا سِحْرَانِ تَظَاهَرَا وَقَالُوا إِنَّا بِكُلٍّ كَافِرُونَ ﴿۴۸﴾
#ترجمه: پس چون حق (قرآن) از جانب ما برايشان آمد گفتند چرا نظير آنچه به موسى داده شد به او داده نشده است آيا به آنچه قبلا به موسى داده شد كفر نورزيدند گفتند اين دو جادوگرند (موسی و هارون) كه با هم ساختهاند و گفتند ما همه را منكريم(۴۸)
مفهوم آيه اين است كه چون ما برای #موسی معجزه فرستاديم و مردم آنزمان ايمان نياوردند برای شما هم نمیفرستیم که در اینجا بررسی میکنیم:
#اولا: اين آيه با چندين آيهی ديگر #قرآن در تضاد است چون در آيهی ۴ شعراء (كه در بالا آمد) تاثير معجزه پذيرفته شده است و در خود قرآن هم در آيات ۱۲۰ اعراف، ۴۶ شعراء و ۷۰ طه آمده است كه ساحران در مقابل معجزهی موسی (اژدها) ايمان آوردند و در آيهی ۲۸ غافر آمده كه مردی از آل فرعون ايمان آورده و در آيهی ۱۱ تحريم آمده است كه همسر فرعون نيز ايمان آورده و همچنين بنیاسرائيل نيز به موسی ايمان آوردند. بنابر اين معجزه در قبول پيامبران اثر داشته است و با اين بهانه نمیتوان از مردم انتظار داشت كه بدون معجزه، محمد را بعنوان پيامبر قبول كنند.
#دوما: چگونه میتوان مردم ۱۶۰۰ سال بعد از موسی (مردم زمان پيامبر) را به گناه مردم زمان موسی ازمعجزه محروم كرد. آيا اين مردم نمیتوانند در مقابل خدا دليل بياورند كه اگر برای ما معجزه آورده بودی ايمان میآورديم؟؟ و همانطور که پیشتر اشاره کردیم اصلا راهی به غير از معجزه برای قبول پيامبر وجود ندارد.
با تمام این تفاصیل مردم باز هم درخواست معجزه میکنند که بازهم #محمد در آيه ۱۰۹ انعام در مقابل این درخواست يك جواب نامعقول داده است:
#سوره_انعام آیه ۱۰۹: وَ أَقْسَمُوا بِاللّهِ جَهْدَ أَیْمانِهِمْ لَئِنْ جاءَتْهُمْ آیَةٌ لَیُؤْمِنُنَّ بِها قُلْ إِنَّمَا الآیاتُ عِنْدَ اللّهِ وَ ما یُشْعِرُکُمْ أَنَّها إِذا جاءَتْ لا یُؤْمِنُونَ
#ترجمه: و با سختترين سوگندهايشان به خدا سوگند خوردند كه اگر معجزهاى براى آنان بيايد حتما بدان ايمان میآورند بگو : معجزات تنها در نزد خداست و شما چه ميدانيد كه اگر [معجزه هم] بيايد باز ايمان نميآورند (۱۰۹)
با بررسی این آیه به دو اشکال برمیخوریم:
۱)# با آیات دیگر قرآن در تضاد فاحش است چون همانطور كه در آيهی قبل اشاره كرديم؛ قرآن تاثير معجزه در ايمان آوردن را قبول دارد. ولی در اين آيه ادعای قبلی را نقض میکند و میگويد تاثير ندارد.
۲)# وقتی برای مردم علی رغم درخواست های مکررشان, معجزه آورده نشود مجازات آنان در قيامت به دلیل نیاوردن ایمان بسیار ناعادلانه و ظالمانه است.
مرد م قسم میخورند كه اگر #معجزه بياوری ما ايمان میآوريم. پاسخ منطقی در مقابل اين درخواست، ارائهی معجزه و اثبات نبوت است مانند پیامبران دیگر, نه اينكه بدون آوردن معجزه برايشان پيش داوری غلط بكنی و حتی آنهارا به #آتش_جهنم تهدید کنی.
حال با خواندن این تحقیق و تفحص آیات قرآن در مورد عدم ارائه معجزه از سوی #محمد و طفره رفتن ایشان در مقابل درخواست مردم, باید از اسلامگرایان پرسید که این همه داستانسرایی در مورد #معجزات_محمد و #امامان_شیعه از کجا نشات گرفته و بر کدام اساس میباشد ؟؟
www.eslam.nu
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
💥 پژوهشى در زندگى نامه سلمان فارسى
#قسمت_دوم
#سلمان_فارسی از شخصيتهای اسرارآميز تاريخ پيدايش اسلام است کە حقيقت شخصيتش را هالۀ غليظی از اﺑﻬام دربر گرفته است.
در ادامه با بررسى داستانهاى مختلف از زندگى او كه در كتب مورخين درج شده است،
شايد بتوانيم بە #ريشه و #تبار سلمان فارسی پی ببريم و او را بازشناسی کنيم.
در كتابهاى اسلامى، چند زندگینامۀ افسانه وار دربارۀ سلمان فارسی درج شده است کە نه تنها برای يك مطالعه گر عاقل و منطقى قانع کننده نيست بلکە بە جرأت میتوان گفت کە اين داستانها بە طور تعمدی جعل شده است تا زندگى و تبار سلمان را در پس پرده اى از اﺑﻬام نگاه دارد.
مـا در اينجـا به پنج داستان از ميان ده ها داستان نقل شده اشاره ميكنيم كه هـر پـنج داسـتان را از زبان خـود سـلمان سـاخته انـد، و خـواهيم ديـد کە هـيچکـدام از آﻧﻬـا بـا ديگـری همخوانی نداشته و داراى تناقضات فاحش و مضحكى است.
#داستان_اول
يــک داســتان از زنــدگی ســلمان فارســی را در ســدۀ دوم هجــری از زبــان #عبداالله_ابن_عباس (پسرعموی محمد) ساخته انـد كه به آن ميپردازيم.
نويـسندۀ ايـن داسـتان #ابـن_اســحاق (اولين مورخ مسلمان) اســت كه پس از حدود ١٥٠ سال تاريخ صدر اسلام را نگارش كرد.
راوی داســتانى كه ابــن اســحاق نقل ميكند، مــردی از بازمانــدگان نــسل ســوم مــسلمانان مدينــه بــوده و گفتــه کە از يکــی از نسل دوميهای مسلمانا ن مدينه شنيده است(راوى نقل قلى از شخصى ديگر را بازگو ميكند)، و گفتـه شـده کە آن يکـی(راوى اول) نيـز آنرا از زبـان عبــدالله بن عبــاس شــنيده بــوده اســت.
بــرای آنکە کــسی به جعل و دروغ بودن ايــن داســتان شــک نکنــد، گفتـــه شـــده است کە عبــدالله عبـــاس گفتـــه است كه شخصا ايــن داســـتان را »ســـلمان فارســـی شنيده است«.
#منبع: سيره ابن هشام، ۱/ ۲۴۱۔۲۴۲.
ابن اسحاق داستان را چنين نگاشته است: سلمان اهل يك
دهـــی بەنـــام #جـــی از توابـــع #اســـپهان بـــود، و پـــدرش
کدخــدای ده و #مجوســی(اعراب ايرانيان را مجوس يعنى #آتش_پرست خطاب كرده و ميكنند) بــود.
ســلمان چنــان بە ديــن پــدرش علاقــه داشــت کە
بيــشتر اوقــات در آتــشکــدۀ پــدرش معتکــف مــیشــد. پــدرش زمــين بزرگــی داشته و کشاورزی میکرده است. يکروز پـدرش او را بەمزرعـه مـیفرسـتد، و او در راهـش يـک کليـسائی را مـیبينـد و بانـگ نمـاز خوانـدن مـسيحيان را مـیشـنود و وارد کليـسا مـیشـود تـا بنگـرد کە آﻧﻬـا کيـستند و چە مـیکننـد!؟
بە نماز خوانـدن آﻧﻬـا گـوش مـیدهـد و بە ديـن آﻧﻬـا علاقـه مـیيابـد و بە جـای آنکە بە مزرعـه بـرود تـا شـامگـاه در کليـسا مـیمانَـد، و بـا خـودش مـیگويـد کە »ديـن اينــــها از دينــــی کە مــــا داريــــم ﺑﻬتــــر اســــت«.
او از مــــردم کليــــسا مــــیپرســــد کە »ايــنديــن را کجــا مــیشــود يافــت؟
ادامه دارد ...
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm/22081
#قسمت_دوم
#سلمان_فارسی از شخصيتهای اسرارآميز تاريخ پيدايش اسلام است کە حقيقت شخصيتش را هالۀ غليظی از اﺑﻬام دربر گرفته است.
در ادامه با بررسى داستانهاى مختلف از زندگى او كه در كتب مورخين درج شده است،
شايد بتوانيم بە #ريشه و #تبار سلمان فارسی پی ببريم و او را بازشناسی کنيم.
در كتابهاى اسلامى، چند زندگینامۀ افسانه وار دربارۀ سلمان فارسی درج شده است کە نه تنها برای يك مطالعه گر عاقل و منطقى قانع کننده نيست بلکە بە جرأت میتوان گفت کە اين داستانها بە طور تعمدی جعل شده است تا زندگى و تبار سلمان را در پس پرده اى از اﺑﻬام نگاه دارد.
مـا در اينجـا به پنج داستان از ميان ده ها داستان نقل شده اشاره ميكنيم كه هـر پـنج داسـتان را از زبان خـود سـلمان سـاخته انـد، و خـواهيم ديـد کە هـيچکـدام از آﻧﻬـا بـا ديگـری همخوانی نداشته و داراى تناقضات فاحش و مضحكى است.
#داستان_اول
يــک داســتان از زنــدگی ســلمان فارســی را در ســدۀ دوم هجــری از زبــان #عبداالله_ابن_عباس (پسرعموی محمد) ساخته انـد كه به آن ميپردازيم.
نويـسندۀ ايـن داسـتان #ابـن_اســحاق (اولين مورخ مسلمان) اســت كه پس از حدود ١٥٠ سال تاريخ صدر اسلام را نگارش كرد.
راوی داســتانى كه ابــن اســحاق نقل ميكند، مــردی از بازمانــدگان نــسل ســوم مــسلمانان مدينــه بــوده و گفتــه کە از يکــی از نسل دوميهای مسلمانا ن مدينه شنيده است(راوى نقل قلى از شخصى ديگر را بازگو ميكند)، و گفتـه شـده کە آن يکـی(راوى اول) نيـز آنرا از زبـان عبــدالله بن عبــاس شــنيده بــوده اســت.
بــرای آنکە کــسی به جعل و دروغ بودن ايــن داســتان شــک نکنــد، گفتـــه شـــده است کە عبــدالله عبـــاس گفتـــه است كه شخصا ايــن داســـتان را »ســـلمان فارســـی شنيده است«.
#منبع: سيره ابن هشام، ۱/ ۲۴۱۔۲۴۲.
ابن اسحاق داستان را چنين نگاشته است: سلمان اهل يك
دهـــی بەنـــام #جـــی از توابـــع #اســـپهان بـــود، و پـــدرش
کدخــدای ده و #مجوســی(اعراب ايرانيان را مجوس يعنى #آتش_پرست خطاب كرده و ميكنند) بــود.
ســلمان چنــان بە ديــن پــدرش علاقــه داشــت کە
بيــشتر اوقــات در آتــشکــدۀ پــدرش معتکــف مــیشــد. پــدرش زمــين بزرگــی داشته و کشاورزی میکرده است. يکروز پـدرش او را بەمزرعـه مـیفرسـتد، و او در راهـش يـک کليـسائی را مـیبينـد و بانـگ نمـاز خوانـدن مـسيحيان را مـیشـنود و وارد کليـسا مـیشـود تـا بنگـرد کە آﻧﻬـا کيـستند و چە مـیکننـد!؟
بە نماز خوانـدن آﻧﻬـا گـوش مـیدهـد و بە ديـن آﻧﻬـا علاقـه مـیيابـد و بە جـای آنکە بە مزرعـه بـرود تـا شـامگـاه در کليـسا مـیمانَـد، و بـا خـودش مـیگويـد کە »ديـن اينــــها از دينــــی کە مــــا داريــــم ﺑﻬتــــر اســــت«.
او از مــــردم کليــــسا مــــیپرســــد کە »ايــنديــن را کجــا مــیشــود يافــت؟
ادامه دارد ...
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm/22081
Telegram
نقدى بر اسلام
●سلمان فارسى كيست؟
آيا واقعا او يک ايرانى بود؟
براى پاسخ به اين سئوال، اين مقاله را در كانال #نقدى_بر_اسلام با دقت بخوانيد.
@naghde_eslamm
آيا واقعا او يک ايرانى بود؟
براى پاسخ به اين سئوال، اين مقاله را در كانال #نقدى_بر_اسلام با دقت بخوانيد.
@naghde_eslamm
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
◾️#پیامبر_اسلام عدم ارائه معجزه در اثبات نبوتش
#قسمت_چهارم(آخر)
#سوره قصص آیه ۴۸: فَلَمَّا جَاءَهُمُ الْحَقُّ مِنْ عِنْدِنَا قَالُوا لَوْلَا أُوتِيَ مِثْلَ مَا أُوتِيَ مُوسَى أَوَلَمْ يَكْفُرُوا بِمَا أُوتِيَ مُوسَى مِنْ قَبْلُ قَالُوا سِحْرَانِ تَظَاهَرَا وَقَالُوا إِنَّا بِكُلٍّ كَافِرُونَ ﴿۴۸﴾
#ترجمه: پس چون حق (قرآن) از جانب ما برايشان آمد گفتند چرا نظير آنچه به موسى داده شد به او داده نشده است آيا به آنچه قبلا به موسى داده شد كفر نورزيدند گفتند اين دو جادوگرند (موسی و هارون) كه با هم ساختهاند و گفتند ما همه را منكريم(۴۸)
مفهوم آيه اين است كه چون ما برای #موسی معجزه فرستاديم و مردم آنزمان ايمان نياوردند برای شما هم نمیفرستیم که در اینجا بررسی میکنیم:
#اولا: اين آيه با چندين آيهی ديگر #قرآن در تضاد است چون در آيهی ۴ شعراء (كه در بالا آمد) تاثير معجزه پذيرفته شده است و در خود قرآن هم در آيات ۱۲۰ اعراف، ۴۶ شعراء و ۷۰ طه آمده است كه ساحران در مقابل معجزهی موسی (اژدها) ايمان آوردند و در آيهی ۲۸ غافر آمده كه مردی از آل فرعون ايمان آورده و در آيهی ۱۱ تحريم آمده است كه همسر فرعون نيز ايمان آورده و همچنين بنیاسرائيل نيز به موسی ايمان آوردند. بنابر اين معجزه در قبول پيامبران اثر داشته است و با اين بهانه نمیتوان از مردم انتظار داشت كه بدون معجزه، محمد را بعنوان پيامبر قبول كنند.
#دوما: چگونه میتوان مردم ۱۶۰۰ سال بعد از موسی (مردم زمان پيامبر) را به گناه مردم زمان موسی ازمعجزه محروم كرد. آيا اين مردم نمیتوانند در مقابل خدا دليل بياورند كه اگر برای ما معجزه آورده بودی ايمان میآورديم؟؟ و همانطور که پیشتر اشاره کردیم اصلا راهی به غير از معجزه برای قبول پيامبر وجود ندارد.
با تمام این تفاصیل مردم باز هم درخواست معجزه میکنند که بازهم #محمد در آيه ۱۰۹ انعام در مقابل این درخواست يك جواب نامعقول داده است:
#سوره_انعام آیه ۱۰۹: وَ أَقْسَمُوا بِاللّهِ جَهْدَ أَیْمانِهِمْ لَئِنْ جاءَتْهُمْ آیَةٌ لَیُؤْمِنُنَّ بِها قُلْ إِنَّمَا الآیاتُ عِنْدَ اللّهِ وَ ما یُشْعِرُکُمْ أَنَّها إِذا جاءَتْ لا یُؤْمِنُونَ
#ترجمه: و با سختترين سوگندهايشان به خدا سوگند خوردند كه اگر معجزهاى براى آنان بيايد حتما بدان ايمان میآورند بگو : معجزات تنها در نزد خداست و شما چه ميدانيد كه اگر [معجزه هم] بيايد باز ايمان نميآورند (۱۰۹)
با بررسی این آیه به دو اشکال برمیخوریم:
۱)# با آیات دیگر قرآن در تضاد فاحش است چون همانطور كه در آيهی قبل اشاره كرديم؛ قرآن تاثير معجزه در ايمان آوردن را قبول دارد. ولی در اين آيه ادعای قبلی را نقض میکند و میگويد تاثير ندارد.
۲)# وقتی برای مردم علی رغم درخواست های مکررشان, معجزه آورده نشود مجازات آنان در قيامت به دلیل نیاوردن ایمان بسیار ناعادلانه و ظالمانه است.
مرد م قسم میخورند كه اگر #معجزه بياوری ما ايمان میآوريم. پاسخ منطقی در مقابل اين درخواست، ارائهی معجزه و اثبات نبوت است مانند پیامبران دیگر, نه اينكه بدون آوردن معجزه برايشان پيش داوری غلط بكنی و حتی آنهارا به #آتش_جهنم تهدید کنی.
حال با خواندن این تحقیق و تفحص آیات قرآن در مورد عدم ارائه معجزه از سوی #محمد و طفره رفتن ایشان در مقابل درخواست مردم, باید از اسلامگرایان پرسید که این همه داستانسرایی در مورد #معجزات_محمد و #امامان_شیعه از کجا نشات گرفته و بر کدام اساس میباشد ؟؟
www.eslam.nu
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
#قسمت_چهارم(آخر)
#سوره قصص آیه ۴۸: فَلَمَّا جَاءَهُمُ الْحَقُّ مِنْ عِنْدِنَا قَالُوا لَوْلَا أُوتِيَ مِثْلَ مَا أُوتِيَ مُوسَى أَوَلَمْ يَكْفُرُوا بِمَا أُوتِيَ مُوسَى مِنْ قَبْلُ قَالُوا سِحْرَانِ تَظَاهَرَا وَقَالُوا إِنَّا بِكُلٍّ كَافِرُونَ ﴿۴۸﴾
#ترجمه: پس چون حق (قرآن) از جانب ما برايشان آمد گفتند چرا نظير آنچه به موسى داده شد به او داده نشده است آيا به آنچه قبلا به موسى داده شد كفر نورزيدند گفتند اين دو جادوگرند (موسی و هارون) كه با هم ساختهاند و گفتند ما همه را منكريم(۴۸)
مفهوم آيه اين است كه چون ما برای #موسی معجزه فرستاديم و مردم آنزمان ايمان نياوردند برای شما هم نمیفرستیم که در اینجا بررسی میکنیم:
#اولا: اين آيه با چندين آيهی ديگر #قرآن در تضاد است چون در آيهی ۴ شعراء (كه در بالا آمد) تاثير معجزه پذيرفته شده است و در خود قرآن هم در آيات ۱۲۰ اعراف، ۴۶ شعراء و ۷۰ طه آمده است كه ساحران در مقابل معجزهی موسی (اژدها) ايمان آوردند و در آيهی ۲۸ غافر آمده كه مردی از آل فرعون ايمان آورده و در آيهی ۱۱ تحريم آمده است كه همسر فرعون نيز ايمان آورده و همچنين بنیاسرائيل نيز به موسی ايمان آوردند. بنابر اين معجزه در قبول پيامبران اثر داشته است و با اين بهانه نمیتوان از مردم انتظار داشت كه بدون معجزه، محمد را بعنوان پيامبر قبول كنند.
#دوما: چگونه میتوان مردم ۱۶۰۰ سال بعد از موسی (مردم زمان پيامبر) را به گناه مردم زمان موسی ازمعجزه محروم كرد. آيا اين مردم نمیتوانند در مقابل خدا دليل بياورند كه اگر برای ما معجزه آورده بودی ايمان میآورديم؟؟ و همانطور که پیشتر اشاره کردیم اصلا راهی به غير از معجزه برای قبول پيامبر وجود ندارد.
با تمام این تفاصیل مردم باز هم درخواست معجزه میکنند که بازهم #محمد در آيه ۱۰۹ انعام در مقابل این درخواست يك جواب نامعقول داده است:
#سوره_انعام آیه ۱۰۹: وَ أَقْسَمُوا بِاللّهِ جَهْدَ أَیْمانِهِمْ لَئِنْ جاءَتْهُمْ آیَةٌ لَیُؤْمِنُنَّ بِها قُلْ إِنَّمَا الآیاتُ عِنْدَ اللّهِ وَ ما یُشْعِرُکُمْ أَنَّها إِذا جاءَتْ لا یُؤْمِنُونَ
#ترجمه: و با سختترين سوگندهايشان به خدا سوگند خوردند كه اگر معجزهاى براى آنان بيايد حتما بدان ايمان میآورند بگو : معجزات تنها در نزد خداست و شما چه ميدانيد كه اگر [معجزه هم] بيايد باز ايمان نميآورند (۱۰۹)
با بررسی این آیه به دو اشکال برمیخوریم:
۱)# با آیات دیگر قرآن در تضاد فاحش است چون همانطور كه در آيهی قبل اشاره كرديم؛ قرآن تاثير معجزه در ايمان آوردن را قبول دارد. ولی در اين آيه ادعای قبلی را نقض میکند و میگويد تاثير ندارد.
۲)# وقتی برای مردم علی رغم درخواست های مکررشان, معجزه آورده نشود مجازات آنان در قيامت به دلیل نیاوردن ایمان بسیار ناعادلانه و ظالمانه است.
مرد م قسم میخورند كه اگر #معجزه بياوری ما ايمان میآوريم. پاسخ منطقی در مقابل اين درخواست، ارائهی معجزه و اثبات نبوت است مانند پیامبران دیگر, نه اينكه بدون آوردن معجزه برايشان پيش داوری غلط بكنی و حتی آنهارا به #آتش_جهنم تهدید کنی.
حال با خواندن این تحقیق و تفحص آیات قرآن در مورد عدم ارائه معجزه از سوی #محمد و طفره رفتن ایشان در مقابل درخواست مردم, باید از اسلامگرایان پرسید که این همه داستانسرایی در مورد #معجزات_محمد و #امامان_شیعه از کجا نشات گرفته و بر کدام اساس میباشد ؟؟
www.eslam.nu
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
Forwarded from روشنگران
❃شکنجه و زجرکش کردن ابن ملجم توسط یاران علی، شیادی آخوندها را اثبات میکند. ابن عساکر در تاریخ مدینه دمشق پیرامون جزییات کشته شدن ابن ملجم چنین مینویسد:
◾️[پس از دفن علی، حسن به سوی ابن بن ملجم رفت، او را از زندان خارج کرد تا وی را بکشد در این هنگام مردم جمع شدند ، بدن او را به نفت (مواد اشتعال كننده) آغشته کردند و گفتند او را آتش بزنیم. عبدالله بن جعفر، حسین بن علی و محمد بن حنفیه گفتند اجازه دهید تا دل خود را از او خنک کنیم. عبدالله دست و پاهایش را قطع کرد، او شکوه نکرد، میخ داغ به چشمان او کشید، باز گلایه نکرد و چشمانش پر از اشک شد..... سرانجام زبانش را بریدند و او را درون نمدی پیچیده و #آتش زدند.]
◼️مشاهده میکنیم که حسن و حسین هم در زجرکش کردن و شکنجه ابن ملجم دست داشتند.
🏴@roshangarane_emroozz
◾️[پس از دفن علی، حسن به سوی ابن بن ملجم رفت، او را از زندان خارج کرد تا وی را بکشد در این هنگام مردم جمع شدند ، بدن او را به نفت (مواد اشتعال كننده) آغشته کردند و گفتند او را آتش بزنیم. عبدالله بن جعفر، حسین بن علی و محمد بن حنفیه گفتند اجازه دهید تا دل خود را از او خنک کنیم. عبدالله دست و پاهایش را قطع کرد، او شکوه نکرد، میخ داغ به چشمان او کشید، باز گلایه نکرد و چشمانش پر از اشک شد..... سرانجام زبانش را بریدند و او را درون نمدی پیچیده و #آتش زدند.]
◼️مشاهده میکنیم که حسن و حسین هم در زجرکش کردن و شکنجه ابن ملجم دست داشتند.
🏴@roshangarane_emroozz