نقد
3.37K subscribers
200 photos
17 files
795 links
نقد اقتصاد سیاسی- نقد بتوارگی- نقد ایدئولوژی

بهترین، انقلابی‌ترین و نبوغ‌آمیزترین نظریه، بدون پیوند اندام‌وار با نبض، متن و کنشگران یک جنبش اجتماعی و سیاسیِ واقعی، به‌طور بلاواسطه، هیچ هوده‌ای ندارد.

www.naghd.com

Naghd.site@gmail.com
Download Telegram
▫️ تجاوز جنسی، خشونت جنسی و سرمایه‌داری

3 ژوئیه 2024

نوشته‌ی: ساندرا بلادورث
ترجمه‌ی: فرزانه راجی

🔸 «سکوت درباره‌ی خشونت جنسی را بشکن!» این شعار اغلب در پردیس‌های ویکتوریایی در پایان سال 1991 زمانی شنیده می‌شد که دانش‌جویان کارزار‌هایی را سازمان‌دهی می‌کردند تا مدیریت دانشگاه‌ها را وادار کنند محیط امن‌تری فراهم کنند. تظاهرات سالانه‌ی «شب را بازپس بگیر» در ملبورن یکی از بزرگترین و پر جنب‌و‌جوش‌ترین راه‌پیمایی‌های سال بوده است. چه تجاوز جنسی در یک باشگاه باشد، یا یک قاضی جنسیت‌گرا اعلام کند روسپی‌ها کم‌تر از زنان «عفیف» از تجاوز رنج می‌برند، صدها نفر بلافاصله با نامه‌هایی به روزنامه‌ها و تظاهرات خیابانی اعتراض می‌کنند. در دانشگاه کوئینزلند کارزاری برای بهبودِ پارکینگ موضوعِ ایمنی را مطرح کرد. به نظر می‌رسد دولت‌ها دست‌کم مجبور شده‌اند موضوع خشونت علیه زنان را جدی بگیرند، علیه خشونت جنسی تبلیغات تلویزیونی بگذارند و حتی مقداری بودجه برای خانه‌های امن اختصاص دهند. دولت‌ها، نیروهای پلیس و نهادهای رسمی در طول دهه‌ی 1980، شمار بی‌سابقه‌ای پژوهش و کنفرانس درباره‌ی خشونت علیه زنان برگزار کردند که به‌طور روزافزونی بر خشونت خانگی تمرکز داشتند.

🔸 این فعالیت‌ها نشان‌دهنده‌ی اهمیت خشونت علیه زنان به‌مثابه‌ی یک موضوعِ سیاسی تکراری است. سه دلیل اصلی برای این فعالیت‌ها وجود دارد. اولاً، تبعیض جنسیتی که همه‌ی زنان در زندگی روزمره‌ی خود تحمل می‌کنند و خشونت و تجاوز جنسی که اقلیتی متحمل می‌شوند. ثانیاً، تأکید روزافزون فمینیست‌ها بر موضوع خشونت. و ثالثاً، تغییر در نگرش به تمایلات‌جنسی و زندگی زنان در سرمایه‌داریِ قرن بیستم. از آن‌جا که در این قرن تعداد فزاینده‌ای از زنان به کارِ مزدی جذب شده‌اند، به این بینش رسیده‌اند که خود را بیش از گذشته افرادی محق و با نیازها و خواسته‌های خاص خود تلقی کنند.این بینش با فشار مداوم برای این‌که زنانْ همسر و مادری مهربان و برخوردار از حقوقِ اندکی در ازدواج باشند تناقض دارد. جنگ جهانی دوم در استرالیا، تأثیر مهمی بر جنسیت و هویت زنان داشت که هرگز به‌طور کامل محو نشد. ورود آن‌ها به مشاغلی که قبلاً مردانه بود، استقلال اقتصادی بی‌سابقه‌‌ای را به هم‌راه داشت. جابه‌جایی‌های ناشی از جنگ، هم‌راه با حضور تعداد زیادی از نظامیان آمریکایی در کنار سربازان استرالیاییِ در مرخصی یا در انتظار اعزام به نبرد، پیوندهای سنتی‌ کنترل‌کننده‌ی تمایلات جنسی را سست کرد. «انقلاب جنسی» دهه‌ی ۱۹۶۰ تناقض‌های ناشی از موقعیتِ جدید زنان را در جامعه به‌‌شدت برجسته کرد. از یک سو، تأثیر کار مزدی، دست‌رسی به روش‌های پیش‌گیری از بارداری و دست‌رسی محدود اما فزاینده به سقط‌ جنین، به به این معنا بود که زنانْ موجوداتی جنسی با نیازها و خواسته‌های واقعی تلقی می‌شدند. این گامی به پیش در تصوری بود که آن‌ها را صرفاً زنان منفعلِ خانه‌دار می‌دانست.

🔸 از سوی دیگر، ظهور زنان به‌عنوان موجودات جنسی باعث شد بدن آن‌ها به‌عنوان ابژه‌های جنسی به‌طور آشکارتری مورد بهره‌کشی قرارگیرد. جامعه به‌طور فزاینده‌ای روابط خوب را برحسب جنسیت می‌سنجد، با این حال استفاده از بدن زنان برای فروش کالاها یا در هرزه‌نگاری این ایده‌ی قدیمی را تقویت می‌کند که زنان از حقوق و نیازهای برابر با مردان برخوردار نیستند.

🔸 در این مقاله با اشاره به آثار اخیر محققان استرالیایی، به بررسی مضامین، واکاوی‌ها و راه‌حل‌های مطرح شده از سوی فمینیست‌ها در دهه‌ی گذشته می‌پردازم و قسمی واکاوی مارکسیستی از خشونت علیه زنان را ترسیم می‌کنم.

🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:

https://wp.me/p9vUft-4aq

#ساندرا_بلادورث #فرزانه_راجی #فمینیسم #خشونت_جنسی

👇🏽

🖋@naghd_com