▫️ دیالکتیک نوآوری
نوشتهی: کمال خسروی
4 می 2018
تأملی مختصر بر مقولهی «نوآوری» امکانی است برای برداشتن گامی دیگر در تعیین جایگاه نقد و فرصتی است مناسب برای آشنایی بیشتر با رسانهی «نقد» که خود را خواستار و حامل نقد میداند.
🔸 دیالکتیک بطئیِ نوآوری، در نگرش بهتاریخ و جامعه نیز، دو سرِ افراطی خویش را دارد. از یکسو آنها که با خشکمغزیِ درمانناپذیری از یک دستگاه مفهومی معین دفاع میکنند و هرگونه تجدیدنظر در اصول، اجزاء یا روابط عناصر درونی آنرا امکانناپذیر و در نتیجه دروغین و گمراهکننده قلمداد میکنند؛ و از سوی دیگر آنها که تنها با بهانهجویی و تحریف و تقلب، سرسختانه از پذیرش کاراییهای دستگاه مفهومیِ مورد مخالفتشان سر باز میزنند...
🔸 هنگامیکه دیالکتیکِ بطئیِ نوآوری در متنی ایدئولوژیک روی دهد، آنگاه دو قطب افراطیاش از یکسو راستدینانی میشوند که هرگونه انحراف و تخطی از «اصول» را، مسلماً بنا به تصور و تفسیری که خود از «اصول» دارند، مستوجب تحقیر و تکفیر میدانند؛ و از سوی دیگر جماعت «رهاشدگانی» که از قید و بند «اصول» بهجان آمده بودهاند و نوآوری را تنها در زیر پا نهادن آن «اصول» میبینند. تاریخ ادیان و رابطهی راستدینان و بدعتگذاران بهترین نمونه برای نمایش این وضع است.
من کامل را در لینک زیر بخوانید
https://wp.me/p9vUft-gf
#کمال_خسروی
#مارکس #نقد #نوآوری #دیالکتیک
👇🏽
🖋@naghd_com
نوشتهی: کمال خسروی
4 می 2018
تأملی مختصر بر مقولهی «نوآوری» امکانی است برای برداشتن گامی دیگر در تعیین جایگاه نقد و فرصتی است مناسب برای آشنایی بیشتر با رسانهی «نقد» که خود را خواستار و حامل نقد میداند.
🔸 دیالکتیک بطئیِ نوآوری، در نگرش بهتاریخ و جامعه نیز، دو سرِ افراطی خویش را دارد. از یکسو آنها که با خشکمغزیِ درمانناپذیری از یک دستگاه مفهومی معین دفاع میکنند و هرگونه تجدیدنظر در اصول، اجزاء یا روابط عناصر درونی آنرا امکانناپذیر و در نتیجه دروغین و گمراهکننده قلمداد میکنند؛ و از سوی دیگر آنها که تنها با بهانهجویی و تحریف و تقلب، سرسختانه از پذیرش کاراییهای دستگاه مفهومیِ مورد مخالفتشان سر باز میزنند...
🔸 هنگامیکه دیالکتیکِ بطئیِ نوآوری در متنی ایدئولوژیک روی دهد، آنگاه دو قطب افراطیاش از یکسو راستدینانی میشوند که هرگونه انحراف و تخطی از «اصول» را، مسلماً بنا به تصور و تفسیری که خود از «اصول» دارند، مستوجب تحقیر و تکفیر میدانند؛ و از سوی دیگر جماعت «رهاشدگانی» که از قید و بند «اصول» بهجان آمده بودهاند و نوآوری را تنها در زیر پا نهادن آن «اصول» میبینند. تاریخ ادیان و رابطهی راستدینان و بدعتگذاران بهترین نمونه برای نمایش این وضع است.
من کامل را در لینک زیر بخوانید
https://wp.me/p9vUft-gf
#کمال_خسروی
#مارکس #نقد #نوآوری #دیالکتیک
👇🏽
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
دیالکتیک نوآوری
نوشتهی: کمال خسروی نقد همچون روشنگری نه تنها مقید است به استدلال منطقی، به تحلیل عینی و به تفکر اصولی، بلکه همهنگام منوط است به پرسش از منطق، از عینیت و از اصول. نقد همچون ستیزهجویی و رزمندگی نه…
▫️ دورنمای آرمانی آینده – آنگاه و اکنون
"نقدی مارکسیستی"
نوشتهی: برتل اولمن
ترجمهی: حسن مرتضوی
4 می 2018
بیگمان اغلب آرمانشهراندیشها تشخیص میدهند که درد و رنج گسترده و نالازمی در جامعه وجود دارد، اما بدون واکاوی دقیق آن، بدون تلاش برای درک دقیق اینکه چه کسی به چه کسی و چرا درد و رنج وارد میکند، بدون بررسی بستر گستردهتری که این امر را ممکن میکند و توجه به اینکه چگونه این بستر تکوین مییابد و هنوز نیز تکوین مییابد، بدون همهی اینها، باورداشتن به اینکه نظم و ترتیب دیگری بهتر است، فقط و صرفاً یک ایمان است. ما میخواهیم بدانیم، یا به بیان بهتر میخواهیم بدانیم این نظم و ترتیب به چه معناست و برای چه کسی است...
من کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-g7
#برتل_اولمن #حسن_مرتضوی
#مارکس #آرمانشهر #سوسیالیسم #نقد_مارکسیستی
👇🏽
🖋@naghd_com
"نقدی مارکسیستی"
نوشتهی: برتل اولمن
ترجمهی: حسن مرتضوی
4 می 2018
بیگمان اغلب آرمانشهراندیشها تشخیص میدهند که درد و رنج گسترده و نالازمی در جامعه وجود دارد، اما بدون واکاوی دقیق آن، بدون تلاش برای درک دقیق اینکه چه کسی به چه کسی و چرا درد و رنج وارد میکند، بدون بررسی بستر گستردهتری که این امر را ممکن میکند و توجه به اینکه چگونه این بستر تکوین مییابد و هنوز نیز تکوین مییابد، بدون همهی اینها، باورداشتن به اینکه نظم و ترتیب دیگری بهتر است، فقط و صرفاً یک ایمان است. ما میخواهیم بدانیم، یا به بیان بهتر میخواهیم بدانیم این نظم و ترتیب به چه معناست و برای چه کسی است...
من کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-g7
#برتل_اولمن #حسن_مرتضوی
#مارکس #آرمانشهر #سوسیالیسم #نقد_مارکسیستی
👇🏽
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
دورنمای آرمانی آینده – آنگاه و اکنون
نوشتهی: برتل اولمن ترجمهی: حسن مرتضوی امروزه برای ما دغدغهی اصلی این است که آیا دلایلی که مارکس را از آمیختن هر چه بیشتر دورنمای خود از کمونیسم در واکاویاش از سرمایهداری دور میکرد به قوت خود…
امروز، پنجم ماه مه سال 2018، دویستمین سالگردِ زادروز «پیرمرد» است؛ نامی برای او، گاه از سر مهر، گاه در نگاه به مردی سالخورده که قرنهاست جوان ماندهاست...
👇🏼
🖋@naghd_com
👇🏼
🖋@naghd_com
▫️ بیهمتایی مارکس
"به مناسبت دویستمین سالگرد زادروز مارکس"
5 می 2018
امروز، پنجم ماه مه سال 2018، دویستمین سالگردِ زادروز «پیرمرد» است؛ نامی برای او، گاه از سر مهر، گاه در نگاه به مردی سالخورده که قرنهاست جوان ماندهاست، و گاه، همچون اسمِ رمزی که باید از گوش و چشم بدخواهانِ بدسگال او و دشمنانِ رهروانِ راهش پنهان بماند؛ هرچند که دیری است آن بدسگالانِ بداندیشِ بزدل از شنیدن نام «پیرمرد» همان اندازه پریشان و خشمگین میشوند که از شنیدن نام رسمیاش: مارکس؛ کارل مارکس.
امروز سدهی سوم زندهمانیِ نامی آغاز میشود که بر تارک مبارزهی دیروز و امروز انسان علیه سلطه و ستم و استثمار و برای برپایی دنیایی عاری و بری از اینهمه، نقش بسته است. نه؛ این گاهشمار تازهای نیست که نقطهی آغازش زادروز مسیحایی تازه باشد؛ نه. اما شاید روزی نسلهایی از مردمانی آزاد که زندگی را در آن جامعهی آرمانی زیست میکنند، به زادروز اندیشمند مبارزی بیندیشند که با کشف سرشت انتقادی و انقلابیِ کردار اجتماعی و تاریخی انسان، سنگ بنای نقد را گذاشت؛ به زادروز «پیرمرد» در پنجم ماه مه 1818.
مارکس بیهمتاست، اما نه همچون تندیسی فرهمند، نه همچون پیامآورِ بهشتی دروغین، نه حتی همچون انسانی سراسر وارسته بیهیچ کاستی و خطا و آژنگی و نه هرگز همچون دارندهی اندیشهای سراسر یکدست و بیدغدغه و تردید و تناقض. او انسانی واقعی است با همهی پیروزیها و شکستها، با همهی رنجها و خوشیها، همراه با عشق و کین و بزرگی و بخل، مانند همهی آدمیزادگانِ دیگر. نه؛ مارکس بیهمتاست همچون نقطه عطفی در تاریخِ زندگی و اندیشهی بشری؛ بیهمتاست همچون مرزی که تاریخ را به پیش و پس از خود تقسیم میکند؛ بیهمتاست همچون نقطهی بیبازگشتِ نقد. بیهمتاست از آن رو که بهشتی دروغین را وعده نمیدهد، بلکه راز بهشتهای دروغینی را فاش میکند که خود را پایان تاریخ مینامند؛ مارکس بیهمتاست، هم برای دوستان و هم دشمنانش؛ اگر دوستانش از این بیهمتایی آگاه نباشند، دشمنانش همیشه از آن آگاه بودهاند و هستند: در ژرفترین تاریکخانهی هراسشان از توانِ روشنگرانه و ستیزهجویانهی نقد.
✊🏼✊🏼✊🏼
#مارکس #نقد #سوسیالیسم
👇🏽
🖋@naghd_com
"به مناسبت دویستمین سالگرد زادروز مارکس"
5 می 2018
امروز، پنجم ماه مه سال 2018، دویستمین سالگردِ زادروز «پیرمرد» است؛ نامی برای او، گاه از سر مهر، گاه در نگاه به مردی سالخورده که قرنهاست جوان ماندهاست، و گاه، همچون اسمِ رمزی که باید از گوش و چشم بدخواهانِ بدسگال او و دشمنانِ رهروانِ راهش پنهان بماند؛ هرچند که دیری است آن بدسگالانِ بداندیشِ بزدل از شنیدن نام «پیرمرد» همان اندازه پریشان و خشمگین میشوند که از شنیدن نام رسمیاش: مارکس؛ کارل مارکس.
امروز سدهی سوم زندهمانیِ نامی آغاز میشود که بر تارک مبارزهی دیروز و امروز انسان علیه سلطه و ستم و استثمار و برای برپایی دنیایی عاری و بری از اینهمه، نقش بسته است. نه؛ این گاهشمار تازهای نیست که نقطهی آغازش زادروز مسیحایی تازه باشد؛ نه. اما شاید روزی نسلهایی از مردمانی آزاد که زندگی را در آن جامعهی آرمانی زیست میکنند، به زادروز اندیشمند مبارزی بیندیشند که با کشف سرشت انتقادی و انقلابیِ کردار اجتماعی و تاریخی انسان، سنگ بنای نقد را گذاشت؛ به زادروز «پیرمرد» در پنجم ماه مه 1818.
مارکس بیهمتاست، اما نه همچون تندیسی فرهمند، نه همچون پیامآورِ بهشتی دروغین، نه حتی همچون انسانی سراسر وارسته بیهیچ کاستی و خطا و آژنگی و نه هرگز همچون دارندهی اندیشهای سراسر یکدست و بیدغدغه و تردید و تناقض. او انسانی واقعی است با همهی پیروزیها و شکستها، با همهی رنجها و خوشیها، همراه با عشق و کین و بزرگی و بخل، مانند همهی آدمیزادگانِ دیگر. نه؛ مارکس بیهمتاست همچون نقطه عطفی در تاریخِ زندگی و اندیشهی بشری؛ بیهمتاست همچون مرزی که تاریخ را به پیش و پس از خود تقسیم میکند؛ بیهمتاست همچون نقطهی بیبازگشتِ نقد. بیهمتاست از آن رو که بهشتی دروغین را وعده نمیدهد، بلکه راز بهشتهای دروغینی را فاش میکند که خود را پایان تاریخ مینامند؛ مارکس بیهمتاست، هم برای دوستان و هم دشمنانش؛ اگر دوستانش از این بیهمتایی آگاه نباشند، دشمنانش همیشه از آن آگاه بودهاند و هستند: در ژرفترین تاریکخانهی هراسشان از توانِ روشنگرانه و ستیزهجویانهی نقد.
✊🏼✊🏼✊🏼
#مارکس #نقد #سوسیالیسم
👇🏽
🖋@naghd_com
▫️ آثار مارکس در زبان فارسی
📚 همراه با: گاهشمار آثار مهم مارکس
تهیه و تنظیم: یاشار دارالشفاء
5 می 2018
راه زیادی طی شده تا همین میزان موجود از آثار مارکس به زبان فارسی به دستان ما رسیده است. ترجمههایی دقیق، نادقیق، کامل، ناقص و تا حدی چندبارهکاریهای نالازم. به هر ترتیب در دسترس بودن یک فهرست جامع از آثار برگردانده شده از مارکس در زبان فارسی راهنمای خوبی چه برای علاقهمندان به مطالعهی مارکس به زبان فارسی، چه مترجمان، و چه پژوهشگران تاریخ و سیاست خواهد بود تا به واسطهی آن بتوانند ضمن تلاش برای تقویت توانایی زبان فارسی در اندیشهورزی انتقادی، از لابهلای تاریخ انتشار و ناشران و مترجمان این آثار به بازخوانی زمینه و زمانهایی بنشینند که اندیشه به طور کلی و مارکسیسم به طور خاص در ایران بر بستر آن تکوین یافته است. این مورد آخر رسالتیست که در مقالاتی دیگر به زودی به آن خواهیم پرداخت.
آنچه در پی میآید مجموعهی آثار ترجمه شده از کارل مارکس است در زبان فارسی. قطعا این مجموعهی گردآوریشده کامل نیست و آنچه میبینید محصول رجوع به آرشیوهای شخصی و جستجوهای اینترنتی است. طبعا این مجموعه دربرگیرندهی نخستین ترجمهها از مارکس در زبان فارسی که توسط نخستین کمونیستها و سوسیالستهای ایرانِ پس از مشروطه انجام شده نیست. در این مجموعه تلاش شده تا برای نخستین بار کلیهی آثار ترجمه شده از مارکس پس از 1350 فهرست شود.
https://wp.me/p9vUft-gA
#مارکس #یاشار_دارالشفاء
👇🏽
🖋@naghd_com
📚 همراه با: گاهشمار آثار مهم مارکس
تهیه و تنظیم: یاشار دارالشفاء
5 می 2018
راه زیادی طی شده تا همین میزان موجود از آثار مارکس به زبان فارسی به دستان ما رسیده است. ترجمههایی دقیق، نادقیق، کامل، ناقص و تا حدی چندبارهکاریهای نالازم. به هر ترتیب در دسترس بودن یک فهرست جامع از آثار برگردانده شده از مارکس در زبان فارسی راهنمای خوبی چه برای علاقهمندان به مطالعهی مارکس به زبان فارسی، چه مترجمان، و چه پژوهشگران تاریخ و سیاست خواهد بود تا به واسطهی آن بتوانند ضمن تلاش برای تقویت توانایی زبان فارسی در اندیشهورزی انتقادی، از لابهلای تاریخ انتشار و ناشران و مترجمان این آثار به بازخوانی زمینه و زمانهایی بنشینند که اندیشه به طور کلی و مارکسیسم به طور خاص در ایران بر بستر آن تکوین یافته است. این مورد آخر رسالتیست که در مقالاتی دیگر به زودی به آن خواهیم پرداخت.
آنچه در پی میآید مجموعهی آثار ترجمه شده از کارل مارکس است در زبان فارسی. قطعا این مجموعهی گردآوریشده کامل نیست و آنچه میبینید محصول رجوع به آرشیوهای شخصی و جستجوهای اینترنتی است. طبعا این مجموعه دربرگیرندهی نخستین ترجمهها از مارکس در زبان فارسی که توسط نخستین کمونیستها و سوسیالستهای ایرانِ پس از مشروطه انجام شده نیست. در این مجموعه تلاش شده تا برای نخستین بار کلیهی آثار ترجمه شده از مارکس پس از 1350 فهرست شود.
https://wp.me/p9vUft-gA
#مارکس #یاشار_دارالشفاء
👇🏽
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
آثار مارکس در زبان فارسی
تهیه و تنظیم: یاشار دارالشفاء راه زیادی طی شده تا همین میزانِ موجود از آثار مارکس بهزبان فارسی بهدستان ما رسیدهاست. ترجمههایی دقیق، نادقیق، کامل، ناقص و بعضا چندباره کاریهای نالازم. بههر …
▫️ انسانگرایی در نسبت ادبیات و جامعه
نوشتهی: حسین ایمانیان
7 می 2018
اگر قدمی را که پیشنهاده میشود به سوی خودِ انسانها برداریم، و کلّیتِ نقدِ ادبی را اگر در افقی قرار دهیم که واقعیت را آنگونه قیاس کند که انسانها زیست میکنند، آنگونه که میفهمند (در عالم ذهنیات) و آنگونه که با دخالتِ وارونهساز و کژدیسهنمایِ همین ذهنیات، امّا عملا و بهطرزی مادّی رقمش میزنند و همچون روندی پویا مدام بازبرپایش میسازند، قدمی آنقدرها هم نااندیشیده نخواهد بود...
پرسش از چندوچونِ برگرفتن (انتخاب یا شکار) یا خلقِ خیالیِ آن تجربهها و زیستهها که در متونِ ادبی بازنمایانده میشود، و قراردادنِ آنها زیرِ نگاهِ انتقادیِ چندصفحهای که پیشتر صحبتش رفت، خود میتواند گونهای نقد اومانیستیِ ادبیات را چارچوببندی کند که کموُبیش علمیست...
https://wp.me/p9vUft-hj
#حسین_ایمانیان
#ادبیات #انسان_گرایی #دیالکتیک
👇🏽
🖋@naghd_com
نوشتهی: حسین ایمانیان
7 می 2018
اگر قدمی را که پیشنهاده میشود به سوی خودِ انسانها برداریم، و کلّیتِ نقدِ ادبی را اگر در افقی قرار دهیم که واقعیت را آنگونه قیاس کند که انسانها زیست میکنند، آنگونه که میفهمند (در عالم ذهنیات) و آنگونه که با دخالتِ وارونهساز و کژدیسهنمایِ همین ذهنیات، امّا عملا و بهطرزی مادّی رقمش میزنند و همچون روندی پویا مدام بازبرپایش میسازند، قدمی آنقدرها هم نااندیشیده نخواهد بود...
پرسش از چندوچونِ برگرفتن (انتخاب یا شکار) یا خلقِ خیالیِ آن تجربهها و زیستهها که در متونِ ادبی بازنمایانده میشود، و قراردادنِ آنها زیرِ نگاهِ انتقادیِ چندصفحهای که پیشتر صحبتش رفت، خود میتواند گونهای نقد اومانیستیِ ادبیات را چارچوببندی کند که کموُبیش علمیست...
https://wp.me/p9vUft-hj
#حسین_ایمانیان
#ادبیات #انسان_گرایی #دیالکتیک
👇🏽
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
انسانگرایی در نسبت ادبیات و جامعه
نوشتهی: حسین ایمانیان تجربهی انسانها را اگر چنان فهم کنیم که آنها را درونِ مناسبتِ اجتماعی و تاریخی، و در افقی تمامنماتر از روایتِ ادبیِ اکنون ابژهی نقّادی، بتوانیم تبیین کنیم، پیشاپیش در مسی…
▫️روژاوا: نگاهی از درون
واکاوی و ارزیابی واقعیتی تاریخی، سیاسی و اجتماعی به نام «روژاوا»، به دلیل تنیدگی ویژهی آن در کشاکش سیاستها و منافع بینالمللی و منطقهای، کاری است بس دشوار. از همین روست که بخش عمدهی آنچه دربارهی این واقعیت مشخص نوشته میشود، زبان و لحنی غوغاگرانه دارد که در سیلابی از تصویرها و نمادهای اغراقآمیز، خواه در دفاعی حماسی، هیجانزده و آرزومندانه از آن و خواه در کینتوزی بنیادبرافکنانه علیه آن، غوطهور است. و باز از همین روست که اغلب این نوشتهها، بدون آگاهی از ساخت و بافت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی این پدیده، یا بخشی خودخواسته و فرمایشی از ایدئولوژیهای موجودند و یا خواسته و ناخواسته از سوی گفتمانی غوغاگرانه تسخیر و تصاحب میشوند.
سلسله نوشتههایی که زیر عنوان «روژاوا: نگاهی از درون» در «نقد» منتشر میشوند، هرچند داعیهی واکاوی و نقد سیاسی/جامعهشناختی بسندهای را ندارند، گزارشهای یکی از ناظران همراه با روژاوا و در روژاوا هستند - که حضور و همراهیاش در، و با، روژاوا انگیختهی دلبستگی او به آرمانهای یک جنبش رهاییبخش است - و میتوانند، بیگمان گامی ضروری در راه چنان واکاوی و ارزیابی ژرف و نقادانهای باشند.
اولین نوشته از این مجموعه را تا ساعاتی دیگر در «نقد» بخوانید.
https://t.me/naghd_com/49
👇🏽
🖋@naghd_com
واکاوی و ارزیابی واقعیتی تاریخی، سیاسی و اجتماعی به نام «روژاوا»، به دلیل تنیدگی ویژهی آن در کشاکش سیاستها و منافع بینالمللی و منطقهای، کاری است بس دشوار. از همین روست که بخش عمدهی آنچه دربارهی این واقعیت مشخص نوشته میشود، زبان و لحنی غوغاگرانه دارد که در سیلابی از تصویرها و نمادهای اغراقآمیز، خواه در دفاعی حماسی، هیجانزده و آرزومندانه از آن و خواه در کینتوزی بنیادبرافکنانه علیه آن، غوطهور است. و باز از همین روست که اغلب این نوشتهها، بدون آگاهی از ساخت و بافت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی این پدیده، یا بخشی خودخواسته و فرمایشی از ایدئولوژیهای موجودند و یا خواسته و ناخواسته از سوی گفتمانی غوغاگرانه تسخیر و تصاحب میشوند.
سلسله نوشتههایی که زیر عنوان «روژاوا: نگاهی از درون» در «نقد» منتشر میشوند، هرچند داعیهی واکاوی و نقد سیاسی/جامعهشناختی بسندهای را ندارند، گزارشهای یکی از ناظران همراه با روژاوا و در روژاوا هستند - که حضور و همراهیاش در، و با، روژاوا انگیختهی دلبستگی او به آرمانهای یک جنبش رهاییبخش است - و میتوانند، بیگمان گامی ضروری در راه چنان واکاوی و ارزیابی ژرف و نقادانهای باشند.
اولین نوشته از این مجموعه را تا ساعاتی دیگر در «نقد» بخوانید.
https://t.me/naghd_com/49
👇🏽
🖋@naghd_com
Telegram
نقد
«روژاوا: نگاهی از درون»
🖋@naghd_com
🖋@naghd_com
▫️ «روژاوا: نگاهی از درون»
بخش نخست: موفقیت پ.ک.ک در انقلاب سوریه
نوشتهی: یحیی مرادی
11 می 2018
یکی از اساسیترین پرسشها دربارهی انقلاب در شمال سوریه، آغاز یا چگونگی رشد اولیهی آن در منطقهی کردستان سوریه یا «روژاوا» است: چه عواملی در موفقیت ابتدایی پ.ک.ک در راهاندازی پروژهی «کنفدرالیسم دموکراتیک» مؤثر بودند؟ چه شرایطی بسیج تودهای را رقم زد؟ یا مهمتر اینکه، کارگزاران اصلی و اولیهی این دگرگونی سیاسی چه کسانی بودند؟
اهمیت این پرسشها برای چپ ایران یا از جهتی عامتر برای جنبشهای دموکراتیک پیشرو از آن جهت است که آیا نهایتا تجربهی «روژاوا» قابلیت مدلسازی و اجرا در بافتارهای دیگر اجتماعی را دارد؟ به بیانی سادهتر، از پروژهی «روژاوا» چه درسهایی را میتوان آموخت؟ درسهایی که شاید پاسخگوی برخی از سوالات اساسی سایر جنبشهای مدنی در خاورمیانه نیز باشد.
این مقاله زمانی نوشته شد که ارتش اشغالگر ترکیه و باندهای جهادی وابسته به سازمان امنیت ترکیه (MIT) تهاجمی همهجانبه به فدراسیون شمال سوریه یا «روژاوا» را آغاز کرده بودند، حملهای که به از دست رفتن دستکم یکی از سه کانتون «روژاوا» یعنی کانتون عفرین انجامید. تنها ایثار و از خودگذشتگی نیروهای مردمی در آن منطقه نمیتواند سرنوشت نهایی، بقا یا امحای پروژهی «روژاوا» را رقم زند. این روزها بیش از هر زمان دیگری، بقای «روژاوا» نه تنها به مقاومت نیروهای درونی آن که به معادلات فرامنطقهای نیز وابسته است. شاید این تجربه درسهایی برای دیگران داشته باشد.
🔸متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-hC
#یحیی_مرادی
#انقلاب_سوریه #ایدئولوژی #روژاوا #عفرین
👇🏽
🖋@naghd_com
بخش نخست: موفقیت پ.ک.ک در انقلاب سوریه
نوشتهی: یحیی مرادی
11 می 2018
یکی از اساسیترین پرسشها دربارهی انقلاب در شمال سوریه، آغاز یا چگونگی رشد اولیهی آن در منطقهی کردستان سوریه یا «روژاوا» است: چه عواملی در موفقیت ابتدایی پ.ک.ک در راهاندازی پروژهی «کنفدرالیسم دموکراتیک» مؤثر بودند؟ چه شرایطی بسیج تودهای را رقم زد؟ یا مهمتر اینکه، کارگزاران اصلی و اولیهی این دگرگونی سیاسی چه کسانی بودند؟
اهمیت این پرسشها برای چپ ایران یا از جهتی عامتر برای جنبشهای دموکراتیک پیشرو از آن جهت است که آیا نهایتا تجربهی «روژاوا» قابلیت مدلسازی و اجرا در بافتارهای دیگر اجتماعی را دارد؟ به بیانی سادهتر، از پروژهی «روژاوا» چه درسهایی را میتوان آموخت؟ درسهایی که شاید پاسخگوی برخی از سوالات اساسی سایر جنبشهای مدنی در خاورمیانه نیز باشد.
این مقاله زمانی نوشته شد که ارتش اشغالگر ترکیه و باندهای جهادی وابسته به سازمان امنیت ترکیه (MIT) تهاجمی همهجانبه به فدراسیون شمال سوریه یا «روژاوا» را آغاز کرده بودند، حملهای که به از دست رفتن دستکم یکی از سه کانتون «روژاوا» یعنی کانتون عفرین انجامید. تنها ایثار و از خودگذشتگی نیروهای مردمی در آن منطقه نمیتواند سرنوشت نهایی، بقا یا امحای پروژهی «روژاوا» را رقم زند. این روزها بیش از هر زمان دیگری، بقای «روژاوا» نه تنها به مقاومت نیروهای درونی آن که به معادلات فرامنطقهای نیز وابسته است. شاید این تجربه درسهایی برای دیگران داشته باشد.
🔸متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-hC
#یحیی_مرادی
#انقلاب_سوریه #ایدئولوژی #روژاوا #عفرین
👇🏽
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
روژاوا: نگاهی از درون
نوشتهی: یحیی مرادی آیا حقیقتا در روژاوا دموکراسی بیدولت حاکم است؟ آیا در روژاوا انقلاب زنان در رادیکالترین شکل خود به وقوع پیوسته است؟ آیا روژاوا همان منطقهای است که قرار است بار تاریخی مبارزات…
▫️ تراژدی، امید و عصیان
نوشتهی: دلشاد عبادی
14 می 2018
حتی اگر برای حوزههای مختلف استقلالی نسبی قائل باشیم و قواعد تکاملی هر میدان اجتماعی را در شکلدهی به برخی ابزارهای نقادانه مؤثر بدانیم، کماکان نمیتوانیم از تصدیق این امر سرباز زنیم که دیگر هیچ زمین مستقلی باقی نمانده که با ایستادن بر آن بتوانیم در مقام واعظ اخلاق، روشنفکر، هنرمند یا حتی دانشمند بر مردم و شیوهی امور بتازیم. برعکس، در گام نخست، باید این شرایط را به عنوان شرحی از زمین بازی تصدیق کنیم و بپذیریم که این شرایط اجتماعی موجودند که به تولید این نوع ذهنیت اتمیزه، خودمحور و تکافتاده منجر شده است، و در گام بعدی در پی تغییر انقلابی این شرایط و متعاقباً انحلالِ ذهنیتِ برآمده از آن برآییم. تصدیق این شرح از وضعیت به عنوان وضعیتی بیآینده و فاقد امید، یافتن آن روزنهی امید را به بنیادینترین، مهمترین و غیرقابلچشمپوشیترین فعالیت انسانی بدل میکند...
در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-hZ
#دلشاد_عبادی
#بیگانگی #تراژدی #طبقه
👇🏽
🖋@naghd_com
نوشتهی: دلشاد عبادی
14 می 2018
حتی اگر برای حوزههای مختلف استقلالی نسبی قائل باشیم و قواعد تکاملی هر میدان اجتماعی را در شکلدهی به برخی ابزارهای نقادانه مؤثر بدانیم، کماکان نمیتوانیم از تصدیق این امر سرباز زنیم که دیگر هیچ زمین مستقلی باقی نمانده که با ایستادن بر آن بتوانیم در مقام واعظ اخلاق، روشنفکر، هنرمند یا حتی دانشمند بر مردم و شیوهی امور بتازیم. برعکس، در گام نخست، باید این شرایط را به عنوان شرحی از زمین بازی تصدیق کنیم و بپذیریم که این شرایط اجتماعی موجودند که به تولید این نوع ذهنیت اتمیزه، خودمحور و تکافتاده منجر شده است، و در گام بعدی در پی تغییر انقلابی این شرایط و متعاقباً انحلالِ ذهنیتِ برآمده از آن برآییم. تصدیق این شرح از وضعیت به عنوان وضعیتی بیآینده و فاقد امید، یافتن آن روزنهی امید را به بنیادینترین، مهمترین و غیرقابلچشمپوشیترین فعالیت انسانی بدل میکند...
در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-hZ
#دلشاد_عبادی
#بیگانگی #تراژدی #طبقه
👇🏽
🖋@naghd_com
نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
تراژدی، امید و عصیان
نوشتهی: دلشاد عبادی برخلاف گرایشهای اصلی در علوم اجتماعی که از تبیین علت برآمدن این شرایط طفره میروند و چون جادوگران قوم، صرفاً با نامگذاریِ پدیدهها… در پیِ کاستن از غریب بودن آنها هستن…
ارزش بدون بتوارگی!
" بدفهمی کوزو اونو از شکل ارزش"
#حسن_آزاد #النا_لوئیزا_لانگه
https://wp.me/p9vUft-ig
🖋@naghd_com
" بدفهمی کوزو اونو از شکل ارزش"
#حسن_آزاد #النا_لوئیزا_لانگه
https://wp.me/p9vUft-ig
🖋@naghd_com
▫️ ارزش بدون بتوارگی!
بدفهمی کوزو اونو از شکل ارزش
نوشتهی: النا لوئیزا لانگه
ترجمهی: حسن آزاد
17 می 2018
هدفِ این جُستار، خلاصهکردن تحلیل شکل ارزش در آغاز کتاب «سرمایه» نیست. اما برای روشنی و ارتباط بین موضوعات عمومیتر، یعنی تحلیل شکل ارزش و شکل ویژهی این موضوع در بحث بین اقتصاددانان مارکسیست ژاپنی کوزو اونو و سامزو کروما که در اینجا مطرح میشود، میخواهم توجه خوانندگان را به ویژگی برنامه پژوهشی مارکس و در نخستین نگاه مقدمهی «اثبات نشده» و خلاف عقل سلیم رابطهی بین کار «مجرد» و ارزش جلب کنم، که مارکس اثر عظیم خود را با آن آغاز میکند. این تفسیر از برنامه کتاب «سرمایه» و بهویژه نقد مارکس از اقتصاد سیاسی بهطور کلی، به درک این مطلب یاری میرساند که اونو به چه شکلِ درخور توجهی از قصد مارکس فاصله گرفته و در کجا به هدف انتقادی خود دست نیافتهاست.
🔸متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-ig
#حسن_آزاد #النا_لوئیزا_لانگه
#مارکس #کوجین_کاراتانی #کوزو_اونو #سامزو_کروما
#کاپیتال #بتوارگی #نظریه_ارزش
👇🏽
🖋@naghd_com
بدفهمی کوزو اونو از شکل ارزش
نوشتهی: النا لوئیزا لانگه
ترجمهی: حسن آزاد
17 می 2018
هدفِ این جُستار، خلاصهکردن تحلیل شکل ارزش در آغاز کتاب «سرمایه» نیست. اما برای روشنی و ارتباط بین موضوعات عمومیتر، یعنی تحلیل شکل ارزش و شکل ویژهی این موضوع در بحث بین اقتصاددانان مارکسیست ژاپنی کوزو اونو و سامزو کروما که در اینجا مطرح میشود، میخواهم توجه خوانندگان را به ویژگی برنامه پژوهشی مارکس و در نخستین نگاه مقدمهی «اثبات نشده» و خلاف عقل سلیم رابطهی بین کار «مجرد» و ارزش جلب کنم، که مارکس اثر عظیم خود را با آن آغاز میکند. این تفسیر از برنامه کتاب «سرمایه» و بهویژه نقد مارکس از اقتصاد سیاسی بهطور کلی، به درک این مطلب یاری میرساند که اونو به چه شکلِ درخور توجهی از قصد مارکس فاصله گرفته و در کجا به هدف انتقادی خود دست نیافتهاست.
🔸متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-ig
#حسن_آزاد #النا_لوئیزا_لانگه
#مارکس #کوجین_کاراتانی #کوزو_اونو #سامزو_کروما
#کاپیتال #بتوارگی #نظریه_ارزش
👇🏽
🖋@naghd_com
نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
ارزش بدون بتوارگی!
نوشتهی : النا لوئیزا لانگه ترجمهی: حسن آزاد برخلاف خوانش اونو از شکل ارزش نشان خواهم داد، که طرح ویژهی مارکس از مسالهی تحلیل شکل ارزش و قائلشدن نقش ساختاری و توضیحی برای نظریه ارزش ـ کار در ک…
▫️ تاریخ تحلیلی جنبش کارگری ایران
بخش اول: درسهایی برای امروز
نوشتهی: یاشار دارالشفاء
19 می 2018
پس از اعتراضات دی ماه 1396 که در گفتمان سیاسی تحلیلگران به «خیزش دی ماه» شهرت یافت، در خصوص اینکه در آغاز دورهی جدیدی از مبارزات مردم علیه حاکمیت قرار گرفتهایم، گمانهزنیهای بسیاری شد. متأثر از برخی شعارها، ترکیب معترضان در برخی شهرها و نیز پُررنگی مسائل معیشتی طی یک سال گذشته که تجلیهای اعتراضیاش را میشد در اعتصابات کارگری و نیز تظاهراتهای پیدرپی مال باختگان مؤسسات مالی و اعتباری دید، بسیاری بر این شدند که سوژهی اصلی این دور جدید مبارزات یحتمل فرودستان شهری و در صدر ایشان «طبقهی کارگر» خواهد بود. برجستگی سه نمونهی اعتراضی دیگر به فاصلهی اندکی پس از سرکوب خیزش دی، یعنی «اعتراضات کارگران نیشکر هفت تپه»، «اعتراضات دهقانان اصفهان به بحران آب» و نیز «اعتراضات گسترده کارگران نورد لوله اهواز»، از جدی بودن ارادهی معترضانِ طبقات پائین -علیرغم سرکوبها- خبر میداد.
فارغ از تمرکز بر چند و چون و ترکیب اعتراضات دی ماه، نظر به اینکه این خیزش سراسری، پس از «جنبش سبز» دومین حرکت اعتراضی فراگیر در تمامی شهرهای کشور علیه حاکمیت بوده است، میتوان آن را مبنایی برای یک مقایسه در تبیین این دورهی جدید قرار داد تا روشن شود آیا حقیقتا میتوانیم در اعتراضات کارگران ایران از «فصل جدید»ی سخن بگوییم یا نه. پرسشهای ما در این بررسی متأثر از ترکیب «فصل جدید» در بحث از اعتراضات کارگری، عبارت است از اینکه:
اولا آیا در «مبارزاتِ حول محور استیفای حقوق کارگران در قانون کار» که همواره برقرار بوده است، شکل مبارزه از حیث «دفاعی/تهاجمی» بودن دستخوش تغییراتی شده است؟
و ثانیا توضیح چرایی پاسخ منفی یا مثبت به این پرسش.
🔸متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-iB
#یاشار_دارالشفاء
#کارگران #آگاهی_طبقاتی #اتحادیه #خیزش_دی_ماه
👇🏽
🖋@naghd_com
بخش اول: درسهایی برای امروز
نوشتهی: یاشار دارالشفاء
19 می 2018
پس از اعتراضات دی ماه 1396 که در گفتمان سیاسی تحلیلگران به «خیزش دی ماه» شهرت یافت، در خصوص اینکه در آغاز دورهی جدیدی از مبارزات مردم علیه حاکمیت قرار گرفتهایم، گمانهزنیهای بسیاری شد. متأثر از برخی شعارها، ترکیب معترضان در برخی شهرها و نیز پُررنگی مسائل معیشتی طی یک سال گذشته که تجلیهای اعتراضیاش را میشد در اعتصابات کارگری و نیز تظاهراتهای پیدرپی مال باختگان مؤسسات مالی و اعتباری دید، بسیاری بر این شدند که سوژهی اصلی این دور جدید مبارزات یحتمل فرودستان شهری و در صدر ایشان «طبقهی کارگر» خواهد بود. برجستگی سه نمونهی اعتراضی دیگر به فاصلهی اندکی پس از سرکوب خیزش دی، یعنی «اعتراضات کارگران نیشکر هفت تپه»، «اعتراضات دهقانان اصفهان به بحران آب» و نیز «اعتراضات گسترده کارگران نورد لوله اهواز»، از جدی بودن ارادهی معترضانِ طبقات پائین -علیرغم سرکوبها- خبر میداد.
فارغ از تمرکز بر چند و چون و ترکیب اعتراضات دی ماه، نظر به اینکه این خیزش سراسری، پس از «جنبش سبز» دومین حرکت اعتراضی فراگیر در تمامی شهرهای کشور علیه حاکمیت بوده است، میتوان آن را مبنایی برای یک مقایسه در تبیین این دورهی جدید قرار داد تا روشن شود آیا حقیقتا میتوانیم در اعتراضات کارگران ایران از «فصل جدید»ی سخن بگوییم یا نه. پرسشهای ما در این بررسی متأثر از ترکیب «فصل جدید» در بحث از اعتراضات کارگری، عبارت است از اینکه:
اولا آیا در «مبارزاتِ حول محور استیفای حقوق کارگران در قانون کار» که همواره برقرار بوده است، شکل مبارزه از حیث «دفاعی/تهاجمی» بودن دستخوش تغییراتی شده است؟
و ثانیا توضیح چرایی پاسخ منفی یا مثبت به این پرسش.
🔸متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-iB
#یاشار_دارالشفاء
#کارگران #آگاهی_طبقاتی #اتحادیه #خیزش_دی_ماه
👇🏽
🖋@naghd_com
نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
تاریخ تحلیلی جنبش کارگری ایران
نوشتهی: یاشار دارالشفاء محوریترین بحثی که میان جناح چپ و دموکرات سوسیالیستهای ایران حاضر در «جنبش مشروطیت» وجود داشت عبارت از این بود که در شرایط طفولیت سرمایهداری در ایران – آنهم …
▫️ مبارزهی طبقاتی و نقد علمی در کاپیتال
نوشتهی: متیاس اِشپکر
ترجمهی: کمال خسروی
22 می 2018
🔸بجای جداکردن سرسختانهی مباحث انقلابی و معطوف به مبارزهی طبقاتی از واکاوی و نقد علمی، و بدتر از آن، کنارنهادن و بهدور افکندن آنها همچون رمانتیسیسم انقلابی بیپایه و مایه، باید نشان داد که چرا آنها، علیرغم جدایی مذکور، کماکان در سطح و مرتبهی بازنمایی علمی و منطقی حاضرند و چگونه براین بازنمایی اثر میگذارند، بهشیوهی معینی آن را برپامیدارند و سمت و سویش میدهند و در تعیین محتوایش دخیلاند...
🔸کاپیتالِ مارکس نتیجهی سه رابطهی نقد علمی، مبارزهی طبقاتی (انقلابی) و مجادلههای مارکس است که در این مفهوم از سرمایه تجلی یافتهاست، مفهومی که نه تنها بیانکنندهی رابطهی اجتماعی مبتنی بر سلطه است، بلکه همهنگام بر رفع و لغو انقلابی آن نیز دلالت دارد؛ و در اینصورت، واقعیت و موجودیت علمِ مارکسی، دیگر چیزی ثابت و بلاتغییر برای همیشه و برکنار از جریان مشخص تاریخ نیست.
✔️متن کامل مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-iS
#متیاس_اشپکر #کمال_خسروی
#مارکس #مبارزه_طبقاتی #نقد #نقد_اقتصاد_سیاسی
#کاپیتال #گروندریسه
👇🏽
🖋@naghd_com
نوشتهی: متیاس اِشپکر
ترجمهی: کمال خسروی
22 می 2018
🔸بجای جداکردن سرسختانهی مباحث انقلابی و معطوف به مبارزهی طبقاتی از واکاوی و نقد علمی، و بدتر از آن، کنارنهادن و بهدور افکندن آنها همچون رمانتیسیسم انقلابی بیپایه و مایه، باید نشان داد که چرا آنها، علیرغم جدایی مذکور، کماکان در سطح و مرتبهی بازنمایی علمی و منطقی حاضرند و چگونه براین بازنمایی اثر میگذارند، بهشیوهی معینی آن را برپامیدارند و سمت و سویش میدهند و در تعیین محتوایش دخیلاند...
🔸کاپیتالِ مارکس نتیجهی سه رابطهی نقد علمی، مبارزهی طبقاتی (انقلابی) و مجادلههای مارکس است که در این مفهوم از سرمایه تجلی یافتهاست، مفهومی که نه تنها بیانکنندهی رابطهی اجتماعی مبتنی بر سلطه است، بلکه همهنگام بر رفع و لغو انقلابی آن نیز دلالت دارد؛ و در اینصورت، واقعیت و موجودیت علمِ مارکسی، دیگر چیزی ثابت و بلاتغییر برای همیشه و برکنار از جریان مشخص تاریخ نیست.
✔️متن کامل مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-iS
#متیاس_اشپکر #کمال_خسروی
#مارکس #مبارزه_طبقاتی #نقد #نقد_اقتصاد_سیاسی
#کاپیتال #گروندریسه
👇🏽
🖋@naghd_com
نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
مبارزهی طبقاتی و نقد علمی در کاپیتال
نوشتهی: متیاس اِشپکر ترجمهی: کمال خسروی ساحتی از مبارزهی طبقاتی که قرار است در نوشتهی حاضر برجسته شود، همخوان است با درک نظری ـ انقلابی کلاسیک مارکسی از پرولتاریا به مثابه «گورکن» مناسبات بورژو…
▫️ کازرون: امتداد دیماه در اردیبهشت
نوشتهی: سهراب نیکزاد
25 می 2018
اعتراض مردم کازرون وجهی عینی دارد. مردم بیم دارند بودجهی کازرون کاهش یابد و ادارات حکومتی (بخوانید مشاغل حکومتی) به شهرهای دیگر انتقال یابند و امکانات و تسهیلات محدود شهر نیز ازدست بروند. بهعلاوه مناطق گردشگری و تاریخی شهرستان از آن جدا شوند و به دنبال آن درآمد حاصل از این مناطق نیز قطع شود. اما پرسشی که باید مطرح کرد این است که چرا این اعتراضات چنین پرتنش و دامنهدار میشود؟ چرا حاکمیت چنین نامعقول واکنش نشان میدهد و چنین دیرهنگام خواستهی مردم را میپذیرد؟ چرا حتی پذیرش حاکمیت هم وضعیت را آرام نمیکند؟
https://wp.me/p9vUft-jf
#سهراب_نیکزاد #خیزش_دی_ماه #اعتراضات #کازرون
👇🏽
🖋@naghd_com
نوشتهی: سهراب نیکزاد
25 می 2018
اعتراض مردم کازرون وجهی عینی دارد. مردم بیم دارند بودجهی کازرون کاهش یابد و ادارات حکومتی (بخوانید مشاغل حکومتی) به شهرهای دیگر انتقال یابند و امکانات و تسهیلات محدود شهر نیز ازدست بروند. بهعلاوه مناطق گردشگری و تاریخی شهرستان از آن جدا شوند و به دنبال آن درآمد حاصل از این مناطق نیز قطع شود. اما پرسشی که باید مطرح کرد این است که چرا این اعتراضات چنین پرتنش و دامنهدار میشود؟ چرا حاکمیت چنین نامعقول واکنش نشان میدهد و چنین دیرهنگام خواستهی مردم را میپذیرد؟ چرا حتی پذیرش حاکمیت هم وضعیت را آرام نمیکند؟
https://wp.me/p9vUft-jf
#سهراب_نیکزاد #خیزش_دی_ماه #اعتراضات #کازرون
👇🏽
🖋@naghd_com
نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
کازرون: امتداد دیماه در اردیبهشت
نوشتهی: سهراب نیکزاد کازرون از سویی، تداوم خیزش دیماه است و ناشی از جسارت اجتماعیِ برخاسته از آن، برای به خیابان آمدن و عصیان علیه حاکمیت و از سوی دیگر، نماد تمامی نارساییهای آن: از خواستها و …
▫️آنچه باید در مورد انتخابات ترکیه بدانید
نوشتهی: گونی ایشیکارا، آلپ کایسریلیاوغلو، مکس زیرنگاست
ترجمهی: مهرداد امامی
26 می 2018
چرا اردوغان و باغچهلی خواهان برگزاری انتخابات زودرس شدند؟ چه چیزی آنقدر مبرم بود که نمیتوانستند تا سال آینده صبر کنند؟ باغچهلی و اردوغان هر دو در بیانیههای عمومی، از ضرورت تسهیل گذار به نظام ریاستی جدید صحبت کردند، نظامی که به رئیسجمهور قدرت شبهدیکتاتوری میبخشد (محصول همهپرسیِ سال گذشته که با اتهام تقلب همراه بود). با این حال، مشخص شد که انگیزههای اصلی چیز دیگری هستند: وضعیت سوریه که ترکیه در شمال آن به یک نیروی اِشغالگر مستقیم بدل شده است؛ مشکلات اقتصادی که به سرعت میتوانند به یک بحران تبدیل شوند؛ و ترس از گسترش مخالفت با حکومت اردوغان.
🔸متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-jb
#مکس_زیرنگاست #گونی_ایشیکارا #آلپ_کایسریلیاوغلو
#مهرداد_امامی
#ترکیه
نوشتهی: گونی ایشیکارا، آلپ کایسریلیاوغلو، مکس زیرنگاست
ترجمهی: مهرداد امامی
26 می 2018
چرا اردوغان و باغچهلی خواهان برگزاری انتخابات زودرس شدند؟ چه چیزی آنقدر مبرم بود که نمیتوانستند تا سال آینده صبر کنند؟ باغچهلی و اردوغان هر دو در بیانیههای عمومی، از ضرورت تسهیل گذار به نظام ریاستی جدید صحبت کردند، نظامی که به رئیسجمهور قدرت شبهدیکتاتوری میبخشد (محصول همهپرسیِ سال گذشته که با اتهام تقلب همراه بود). با این حال، مشخص شد که انگیزههای اصلی چیز دیگری هستند: وضعیت سوریه که ترکیه در شمال آن به یک نیروی اِشغالگر مستقیم بدل شده است؛ مشکلات اقتصادی که به سرعت میتوانند به یک بحران تبدیل شوند؛ و ترس از گسترش مخالفت با حکومت اردوغان.
🔸متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-jb
#مکس_زیرنگاست #گونی_ایشیکارا #آلپ_کایسریلیاوغلو
#مهرداد_امامی
#ترکیه
نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
آنچه باید در مورد انتخابات ترکیه بدانید
گونی ایشیکارا، آلپ کایسریلیاوغلو، مکس زیرنگاست ترجمهی: مهرداد امامی چپ با نبردی دشوار در جبهههای گوناگون مواجه است. چپ باید برای کنار رفتن اردوغان و حزب عدالت و توسعه فشار بیاورد، بدون آنکه تسل…
📝 بیانیه کانون نویسندگان ایران
یورش نیروهای امنیتی و انتظامی به جشن پنجاه سالگی کانون نویسندگان ایران را محکوم می کنیم.
🖋@naghd_com
یورش نیروهای امنیتی و انتظامی به جشن پنجاه سالگی کانون نویسندگان ایران را محکوم می کنیم.
🖋@naghd_com
📝 بیانیه کانون نویسندگان ایران به مناسبت ممانعت نیروهای امنیتی و انتظامی از برگزاری جشن پنجاه سالگی کانون
▫️یورش نیروهای امنیتی و انتظامی به جشن پنجاه سالگی کانون نویسندگان ایران را محکوم میکنیم.
روز جمعه چهارم خرداد 1397 ماموران امنیتی و انتظامی با یورش به جشن پنجاهمین سال تأسیس کانون نویسندگان ایران، مانع از برگزاری آن شدند. ساعاتی پیش از آغاز مراسم، نیروهای یادشده مکان برگزاری جشن و اطراف آن را محاصره و از ورود اعضای کانون و سایر دعوتشدگان جلوگیری کردند. ماموران سپس با استناد به حکم قضایی به مکان برگزاری مراسم هجوم برده و ضمن بازداشتن اعضای گروه تدارک جشن، اموال کانون شامل پوسترها، فلشها و بشقابهای مزین به آرم کانون را که به رسم یادگار تهیه شده بود به غارت بردند.
چنین برخوردهایی که بیانگر نقض آشکار ابتداییترین حقوق شهروندی است بی سابقه نیست؛ از آن میان میتوان به ممانعت از برگزاری مراسم یادبود احمد شاملو، محمد مختاری، محمد جعفر پوینده و علی اشرف درویشیان در سالهای اخیر اشاره کرد. یورش به مراسمی در مکانی خصوصی و بدون اعلام عمومی با حضور جمعی از نویسندگان، ناشران، هنرمندان و کنشگران فرهنگی و اجتماعی و قرق چندین ساعتهی یک منزل مسکونی و کوچه و خیابان اطراف آن نشان از تشدید اعمال سرکوبگرانهی حکومت جمهوری اسلامی دارد. طُرفه اینکه چنین برخوردهایی در شرایطی صورت میگیرد که حکومت پس از اعتراضهای مردمی دیماه گذشته، مدعی به رسمیت شناختن حق اعتراض و تجمع مخالفان و معترضان شده بود. بدیهیست کانون نویسندگان ایران که نیم قرن است در راه سانسورستیزی و دفاع از آزادی اندیشه و بیان بی هیچ حصر و استثنا، متحمل رنجها و زخمهای فراوان شده و حتی شماری از اعضای فعال و سرشناس خود را از دست داده است با چنین یورشهایی از ایفای نقش آزادیخواهانه و فرهنگی خود باز نمیماند و نخواهد ماند. سرکوبگرانی که در نیم قرن گذشته کمر به نابودی کانون بسته بودند اکنون کجایند؟ کانون اما همچنان هست، پنجاه سالگی خود را پشت سر گذاشته، به حیات سرفراز خود ادامه میدهد و شادا که با نسل جوانِ نویسندگان آزادیخواه روز به روز شکوفاتر و شادابتر میشود.
کانون نویسندگان ایران هجوم به مراسم یادشده، غارت اموال کانون و ایجاد مزاحمت برای ساکنان خانه، همسایگان، مدعوین و پیامد آن را که همانا چیزی جز سرکوب آزادی بیان و آزادی گردهمایی نیست، محکوم میکند. کانون برگزاری این گونه مراسم و گردهماییها را حق اولیهی هر انسان و هر تشکلی میداند و از مجامع فرهنگی و اهل قلم و آزادیخواه در سراسر جهان میخواهد به برخوردهای سرکوبگرانهی حکومت ایران اعتراض کنند و به دفاع از کانون نویسندگان ایران برخیزند.
کانون نویسندگان ایران
۵ خرداد ۱۳۹۷
🖋@naghd_com
https://www.facebook.com/naghd.site/?ref=br_rs
▫️یورش نیروهای امنیتی و انتظامی به جشن پنجاه سالگی کانون نویسندگان ایران را محکوم میکنیم.
روز جمعه چهارم خرداد 1397 ماموران امنیتی و انتظامی با یورش به جشن پنجاهمین سال تأسیس کانون نویسندگان ایران، مانع از برگزاری آن شدند. ساعاتی پیش از آغاز مراسم، نیروهای یادشده مکان برگزاری جشن و اطراف آن را محاصره و از ورود اعضای کانون و سایر دعوتشدگان جلوگیری کردند. ماموران سپس با استناد به حکم قضایی به مکان برگزاری مراسم هجوم برده و ضمن بازداشتن اعضای گروه تدارک جشن، اموال کانون شامل پوسترها، فلشها و بشقابهای مزین به آرم کانون را که به رسم یادگار تهیه شده بود به غارت بردند.
چنین برخوردهایی که بیانگر نقض آشکار ابتداییترین حقوق شهروندی است بی سابقه نیست؛ از آن میان میتوان به ممانعت از برگزاری مراسم یادبود احمد شاملو، محمد مختاری، محمد جعفر پوینده و علی اشرف درویشیان در سالهای اخیر اشاره کرد. یورش به مراسمی در مکانی خصوصی و بدون اعلام عمومی با حضور جمعی از نویسندگان، ناشران، هنرمندان و کنشگران فرهنگی و اجتماعی و قرق چندین ساعتهی یک منزل مسکونی و کوچه و خیابان اطراف آن نشان از تشدید اعمال سرکوبگرانهی حکومت جمهوری اسلامی دارد. طُرفه اینکه چنین برخوردهایی در شرایطی صورت میگیرد که حکومت پس از اعتراضهای مردمی دیماه گذشته، مدعی به رسمیت شناختن حق اعتراض و تجمع مخالفان و معترضان شده بود. بدیهیست کانون نویسندگان ایران که نیم قرن است در راه سانسورستیزی و دفاع از آزادی اندیشه و بیان بی هیچ حصر و استثنا، متحمل رنجها و زخمهای فراوان شده و حتی شماری از اعضای فعال و سرشناس خود را از دست داده است با چنین یورشهایی از ایفای نقش آزادیخواهانه و فرهنگی خود باز نمیماند و نخواهد ماند. سرکوبگرانی که در نیم قرن گذشته کمر به نابودی کانون بسته بودند اکنون کجایند؟ کانون اما همچنان هست، پنجاه سالگی خود را پشت سر گذاشته، به حیات سرفراز خود ادامه میدهد و شادا که با نسل جوانِ نویسندگان آزادیخواه روز به روز شکوفاتر و شادابتر میشود.
کانون نویسندگان ایران هجوم به مراسم یادشده، غارت اموال کانون و ایجاد مزاحمت برای ساکنان خانه، همسایگان، مدعوین و پیامد آن را که همانا چیزی جز سرکوب آزادی بیان و آزادی گردهمایی نیست، محکوم میکند. کانون برگزاری این گونه مراسم و گردهماییها را حق اولیهی هر انسان و هر تشکلی میداند و از مجامع فرهنگی و اهل قلم و آزادیخواه در سراسر جهان میخواهد به برخوردهای سرکوبگرانهی حکومت ایران اعتراض کنند و به دفاع از کانون نویسندگان ایران برخیزند.
کانون نویسندگان ایران
۵ خرداد ۱۳۹۷
🖋@naghd_com
https://www.facebook.com/naghd.site/?ref=br_rs
Facebook
Log in or sign up to view
See posts, photos and more on Facebook.