4_5997059210452403546.mp4
16.7 MB
#ویژه_نامه_دکتر_فاطمی(۱)
به مناسبت سالگرد شهادت قهرمان ملی که در کشور و در زادگاهش به فراموشی سپرده شده است.
@naein_nameh
به مناسبت سالگرد شهادت قهرمان ملی که در کشور و در زادگاهش به فراموشی سپرده شده است.
@naein_nameh
#ویژه_نامه_دکتر_فاطمی(۲)
شهادت
صبحی است نیمه روشن و مردی پریده رنگ
بیمار و زار و خسته، ولی با ثبات کوه
گفـــتند عفــو خویــش ز درگــاه شه بخواه
تــا وارهی ز کشـــته شدن در پـــناه او
گفتا که هرگز این نکنم به که جان خویش
بهــــر وطــن سپارم و میرم به راه او
رخصــت نمی دهــد که ببنـــدند چشـم او
فریاد می کشد شه جلاد مرده باد
آن کس که نام نیک مصدق کند تباه نامش ز کارنامه هستی سترده باد
(مرحوم ادیب برومند)
در ساعت چهار و هفت دقیقه صبح روز چهارشنبه ۱۹ آبان ۱۳۳۳ عده ای از افسران شاه که در پیشاپیش آنها سرتیپ آزموده و سر تیپ تیمور بختیار قرار داشتند به همراه قاضی عسگر به زندان دکتر فاطمی رفتند. آزموده به دکتر گفت
اعلیحضرت با تقاضای فرجام شما موافقت نفرمودند، وصیتی دارید بفرمایید؟
شما که مکرر می گفتید من از مرگ ابایی ندارم و مرگ حق است ...
دکتر فاطمی اجازه نداد جمله او تمام شود و گفت آری آقای آزموده مرگ حق است و من از مرگ ترسی ندارم، آن هم چنین
مرگ پر افتخاری، من میمیرم که نسل جوان ایران از این مرگ درس عبرت گرفته و با خون خود از وطنش دفاع کرده و
نگذارد جاسوسان اجنبی بر این کشور حکومت نماید.
من درهای سفارت انگلیس را بستم غافل از اینکه تا دربار هست انگلستان سفارت لازم ندارد.
سپس او را به محوطه زندان آوردند، در حالیکه او به شدت بیمار بود و با کمک دو سرباز راه می پیمود و در حالیکه به او اجازه
ملاقات با خانواده خود را ندادند . همچنین وداع او با دکتر مصدق را مانع شدند.
او پس از امضای وصیت نامه اش که دکتر مصدق را وصی خود کرده بود ، به قاضی عسگر گفت: سعادت من در این است که
مانند جد بزرگوارم که فرموده : (الموت اولی من رکوب العار) من هم در راه حق و حقیقت و به دست بختیار، عمر سعد و
آزموده ، شمر و به امر شاه یزید زمان شهید می شوم.
@naein_nameh
شهادت
صبحی است نیمه روشن و مردی پریده رنگ
بیمار و زار و خسته، ولی با ثبات کوه
گفـــتند عفــو خویــش ز درگــاه شه بخواه
تــا وارهی ز کشـــته شدن در پـــناه او
گفتا که هرگز این نکنم به که جان خویش
بهــــر وطــن سپارم و میرم به راه او
رخصــت نمی دهــد که ببنـــدند چشـم او
فریاد می کشد شه جلاد مرده باد
آن کس که نام نیک مصدق کند تباه نامش ز کارنامه هستی سترده باد
(مرحوم ادیب برومند)
در ساعت چهار و هفت دقیقه صبح روز چهارشنبه ۱۹ آبان ۱۳۳۳ عده ای از افسران شاه که در پیشاپیش آنها سرتیپ آزموده و سر تیپ تیمور بختیار قرار داشتند به همراه قاضی عسگر به زندان دکتر فاطمی رفتند. آزموده به دکتر گفت
اعلیحضرت با تقاضای فرجام شما موافقت نفرمودند، وصیتی دارید بفرمایید؟
شما که مکرر می گفتید من از مرگ ابایی ندارم و مرگ حق است ...
دکتر فاطمی اجازه نداد جمله او تمام شود و گفت آری آقای آزموده مرگ حق است و من از مرگ ترسی ندارم، آن هم چنین
مرگ پر افتخاری، من میمیرم که نسل جوان ایران از این مرگ درس عبرت گرفته و با خون خود از وطنش دفاع کرده و
نگذارد جاسوسان اجنبی بر این کشور حکومت نماید.
من درهای سفارت انگلیس را بستم غافل از اینکه تا دربار هست انگلستان سفارت لازم ندارد.
سپس او را به محوطه زندان آوردند، در حالیکه او به شدت بیمار بود و با کمک دو سرباز راه می پیمود و در حالیکه به او اجازه
ملاقات با خانواده خود را ندادند . همچنین وداع او با دکتر مصدق را مانع شدند.
او پس از امضای وصیت نامه اش که دکتر مصدق را وصی خود کرده بود ، به قاضی عسگر گفت: سعادت من در این است که
مانند جد بزرگوارم که فرموده : (الموت اولی من رکوب العار) من هم در راه حق و حقیقت و به دست بختیار، عمر سعد و
آزموده ، شمر و به امر شاه یزید زمان شهید می شوم.
@naein_nameh
@HadiRastegaar
صدای دکتر حسین فاطمی
#ویژه_نامه_دکتر_فاطمی(۳)
سخنان #دکتر_حسین_فاطمی
در خصوص
نقش مطبوعات در
ملی شدن صنعت #نفت ایران
📚@HadiRastegaar
صدایی که شاید،
برای اولین بار می شنویم...
19 آبان،
سالروز شهادت دکتر حسین فاطمی نائینی، گرامی باد 🍂
@naein_nameh
سخنان #دکتر_حسین_فاطمی
در خصوص
نقش مطبوعات در
ملی شدن صنعت #نفت ایران
📚@HadiRastegaar
صدایی که شاید،
برای اولین بار می شنویم...
19 آبان،
سالروز شهادت دکتر حسین فاطمی نائینی، گرامی باد 🍂
@naein_nameh
#ویژه_نامه_دکتر_فاطمی(۴)
دکتر فاطمی در مرداد سال 1324 برای ادامه تحصیل در رشته حقوق سیاسی به فرانسه رفت او علاوه بر رشته اصلی خود در
مدرسه (هوت اتود انتزناسیونال) به تحصیل در رشته روزنامه نگاری پرداخت و می توان گفت او اولین ایرانی است که دانش
آموخته این رشته بود. او با سختی و فقر در زمستان های سرد پاریس اغلب وقت خود را در کتابخانه مرکزی دانشکده حقوق
پاریس می گذراند و برای روزنامه های مستقل تهران مقاله می نوشت و به تهران می فرستاد. مطبوعات تهران نیز از طریق
دوستانش برای وی ارسال می شد. چیزی که بیش از همه او را متحیر می کرد مقالات تند و کوبنده محمود مسعود مدیر
روزنامه مرد امروز بود و شاید بتوان گفت او را الگوی خود قرار داد.
@naein_nameh
دکتر فاطمی در مرداد سال 1324 برای ادامه تحصیل در رشته حقوق سیاسی به فرانسه رفت او علاوه بر رشته اصلی خود در
مدرسه (هوت اتود انتزناسیونال) به تحصیل در رشته روزنامه نگاری پرداخت و می توان گفت او اولین ایرانی است که دانش
آموخته این رشته بود. او با سختی و فقر در زمستان های سرد پاریس اغلب وقت خود را در کتابخانه مرکزی دانشکده حقوق
پاریس می گذراند و برای روزنامه های مستقل تهران مقاله می نوشت و به تهران می فرستاد. مطبوعات تهران نیز از طریق
دوستانش برای وی ارسال می شد. چیزی که بیش از همه او را متحیر می کرد مقالات تند و کوبنده محمود مسعود مدیر
روزنامه مرد امروز بود و شاید بتوان گفت او را الگوی خود قرار داد.
@naein_nameh
#ویژه_نامه_دکتر_فاطمی(۵)
معاونت سیاسی و پارلمانی نخست وزیر
دکتر مصدق پس از دریافت حکم نخست وزیری در سال۱۳۳۰ دکتر فاطمی را به عنوان معاون سیاسی و پارلمانی خود
انتخاب کرد. به قول نایینی ها کار دکتر فاطمی درآمد او هم به کارهای روزنامه باختر امروز رسیدگی می کرد و هم کار بسیار
دشوار و پرمشغله نخست وزیری را انجام می داد. نبرد با استعمار انگلستان روز به روز دشوارتر می شد. مصدق در دوران زمام
داری خود به لحاظ ضعف جسمانی و شاید بی میلی نمی توانست هر هفته خبرهای جاری و تصمیمات دولت را به اطلاع شاه
برساند به همین دلیل مرحوم دکتر فاطمی به عنوان معاون نخست وزیر گزارش ها را به سمع شاه می رسانید.
در یکی از ملاقاتها شاه از دکتر فاطمی گله می کند که چرا تا به این حدّ نسبت به پدرم که جز خدمت به ایران کاری نکرد و
سرانجام هم آواره در غربت فوت کرد در روزنامه خود به بدی یاد می کنید. دکتر در جواب شاه می گوید پدر شما بیست سال
دیکتاتوری کرد. ظلم او و اطرافیانش بسیار وحشتناک بوده است. امکان ندارد بتوان فرض کرد و با هوشیاری خاصی که داشت
از این ماجراها آگاه نبوده و از سوی دیگر او از همان سالهای اول حکومت به جمع آوری مال پرداخت و اموال و مستقلات مردم را به نام خود کرد. بنابراین بهتر است شما خرج خود را پدر جدا سازید، شما در سوئیس درس خوانده اید و با دمکراسی آشنا
هستید. اما این اندرز در شاه اثری نبخشید بلکه کینه وی را در دل گرفت و شد آنچه شد. رهبر جبهه ملی دکتر مصدق در ایام
نخست وزیری دیناری از حقوق نخست وزیری استفاده نکرد (او دارای وضع مالی خوب خانوادگی بود) حتی مخارج سفر خود و
فرزندش به امریکا و لاهه را به جهت دفاع از حقوق ایران از جیب خود پرداخت و به تبع او دکتر فاطمی نیز در تمام دوران مسؤلیت حقوقی دریافت نکرد و با درآمد کم روزنامه باختر امروز گذران می نمود.
@naein_nameh
معاونت سیاسی و پارلمانی نخست وزیر
دکتر مصدق پس از دریافت حکم نخست وزیری در سال۱۳۳۰ دکتر فاطمی را به عنوان معاون سیاسی و پارلمانی خود
انتخاب کرد. به قول نایینی ها کار دکتر فاطمی درآمد او هم به کارهای روزنامه باختر امروز رسیدگی می کرد و هم کار بسیار
دشوار و پرمشغله نخست وزیری را انجام می داد. نبرد با استعمار انگلستان روز به روز دشوارتر می شد. مصدق در دوران زمام
داری خود به لحاظ ضعف جسمانی و شاید بی میلی نمی توانست هر هفته خبرهای جاری و تصمیمات دولت را به اطلاع شاه
برساند به همین دلیل مرحوم دکتر فاطمی به عنوان معاون نخست وزیر گزارش ها را به سمع شاه می رسانید.
در یکی از ملاقاتها شاه از دکتر فاطمی گله می کند که چرا تا به این حدّ نسبت به پدرم که جز خدمت به ایران کاری نکرد و
سرانجام هم آواره در غربت فوت کرد در روزنامه خود به بدی یاد می کنید. دکتر در جواب شاه می گوید پدر شما بیست سال
دیکتاتوری کرد. ظلم او و اطرافیانش بسیار وحشتناک بوده است. امکان ندارد بتوان فرض کرد و با هوشیاری خاصی که داشت
از این ماجراها آگاه نبوده و از سوی دیگر او از همان سالهای اول حکومت به جمع آوری مال پرداخت و اموال و مستقلات مردم را به نام خود کرد. بنابراین بهتر است شما خرج خود را پدر جدا سازید، شما در سوئیس درس خوانده اید و با دمکراسی آشنا
هستید. اما این اندرز در شاه اثری نبخشید بلکه کینه وی را در دل گرفت و شد آنچه شد. رهبر جبهه ملی دکتر مصدق در ایام
نخست وزیری دیناری از حقوق نخست وزیری استفاده نکرد (او دارای وضع مالی خوب خانوادگی بود) حتی مخارج سفر خود و
فرزندش به امریکا و لاهه را به جهت دفاع از حقوق ایران از جیب خود پرداخت و به تبع او دکتر فاطمی نیز در تمام دوران مسؤلیت حقوقی دریافت نکرد و با درآمد کم روزنامه باختر امروز گذران می نمود.
@naein_nameh