زبان نایینی
1.1K subscribers
4.22K photos
1.57K videos
211 files
388 links
این کانال فقط جهت ترویج و آموزش زبان نایینی و گسترش فرهنگ محلی است.
ارتباط با ادمین
@emamiarandi
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#کلمه_ترکیبهای_نایینی
.
شونه=۱-شانه برای خار کردن موی سر
۲-کتف، شانه
شونه سِر=هدهد، شانه بسر
.
شو=شوهر
تمثیل:
خوشا حالُت گو شوت هِتن، مو گو گپ و نقلش جی نَهو
خوش بحالت که شوهر می کنی، برای من که هنوز صحبتی از ان هم نیست
.
شوشیه=اب رفتن پارچه و کوتاه و تنگ شدن لباس
.
شیگنده، شو گنجه=میوه سبز نارس، برای بادام و الوچه کاربرد دارد.
.
شولال کِر=شلال کردن، کلاف گوریده را نم زدن و با تکان دادن نخها را از هم باز کردن.
( از آخرین تماسهای تلفنی استاد شفیعی کدکنی با مرحوم ابتهاج)
@naein_nameh
#نمایندگان_نایین
#تاریخچه_نایین
#نایین_به_روایت_اسناد
.
نمونه اعلامیه انتخابات مجلس شوری ملی در دوره هفدهم که جالب و گویا است، گفته شده مرحوم دکتر طبا برای اولین با با هواپیمای کوچک اعلامیه بر فراز نایین پخش کرد.

در این دوره رقابت انتخاباتی بین دکتر طبا و سناتور محمدرضا جلالی بود و شدت اختلافات به حدی بود که انتخابات نایین تأیید نشد.
جبهه دکتر طبا و اتباعش بیانیه‌ها صادر میکنند و حرارت به خرج میدهند و شعر سعدی تمثیل مینمایند که «شب پره گر وصل آفتاب نخواهد رونق بازار آفتاب نکاهد» (روزنامه اطلاعات ۲۷ مهر ۱۳۲۸)
و در مقابل جبهه دکتر جلالی نایینی که شعری با مضمون «خیابان طبا را نیک دریاب //که از پایین به بالا میرود آب» را شعار خود قرار داده و از طریق روزنامه باختر امروز که در شماره ۱۶۶ پنجشنبه ۲۷ بهمن ۱۳۲۸ ذیل عنوان (آیا این اسناد برای بطلان انتخابات نایین کافی نیست) . تا بداند کافر و گبر و یهود// کاندر این صندوق جز لعنت نبود به طور مفصل به شرح قضیه می پردازد.
وزارت کشور انتخابات نایین را باطل اعلام نمود.

@naein_nameh
#حومه_نایین
.
عکس قدیمی از مهار شنهای روان توسط حصیر های بافته شده در اطراف چوپانان
@naein_nameh
#تاریخچه_نایین
.
ادامه فرمان شاه طهماسب صفوی برای امور نایین به میر جلال الدین تونی ، از جناب اعظمی نایینی بخاط باز نویسی و ترجمه فرمان تشکر می شود.
.
برده و مدتها است که در قصبهٔ نائین عراق متّوطن است فرموده مقرر نمودیم که در الکا مذکور و توابع متصدی امور شرعیه و متکلفین مهام ملیه گردد ، سادات عظام و کلانتران/ و کدخدایان و اعیان و اعلی و صواحب و اهالی و جمهور سکنه آنجا حسب المسطور مقرر دانسته دست تصدی او را در لوازم امر مذکور از ایقاع عقود مناکحات کتب / و سجلات و امر به معروف و نهی ز منکرات و تعلیم مکلفین به واجبات و ترغیب خلایق به طاعات و عبادات و نظر در اوقاف و سعی در ایصال منافع و مصارف شرعیه و تعمیر مساجد / و بقاع الخیرات قوی و مطلق شناسد و اوامر و نواهی مشروعه او را مطیع و منقاد باشند و اعزاز و رعایت و مراقبت افادت دستگاه مومی الیه بجای آورند / حکم مجدد نطلبند وظیفه سیادت دستگاه مومی الیه آنکه به واجبی به لوازم امر مذکور قیام نموده جمعی که از حلیهٔ قید و دیانت عاری باشند نگذارند که در مهام شرعیه دخل / مسطورات مزبوره پردازند و چون به توقیع رفیع مطاع موّشح و مزیّن و محلی گردد اعتماد نمایند.

@naein_nameh
#سخن_روز
.
سر در قدیمی امام زاده سلطان سیدعلی

"در کار صدق کوش و بظاهر مپیچ هیچ... که ایمان نه از عمامه و رفتن به منبر است " کاشی ایوان ورودی امامزاده نایین
با سپاس از همراه ارجمند که تصویر را ارسال فرمودند.
@naein_nameh
زبان نایینی
#تاریخچه_نایین . ادامه فرمان شاه طهماسب صفوی برای امور نایین به میر جلال الدین تونی ، از جناب اعظمی نایینی بخاط باز نویسی و ترجمه فرمان تشکر می شود. . برده و مدتها است که در قصبهٔ نائین عراق متّوطن است فرموده مقرر نمودیم که در الکا مذکور و توابع متصدی امور…
#اصلاحیه
.
تذکر دوست ارجمند و هنرمند گرانقدر جناب اقای اعظمی در خصوص برگردان متن سند:
ضمن تشکر
خوانش این فرمان توسط گروهی از اساتید و دوستداران و فعالان خط تعلیق انجام و توسط اینجانب به دست حضرتعالی رسید
با سپاس از دوستان هنرمند
@naein_nameh
4_5765014359516384654.ogg
1.2 MB
#آموزش_گویش_نایینی
.

تو گو ای دُت وِ دیمُت سَوزه خالو
غمی عشقت وِ جونی می وبالو
چه رُو ایشی یُ و از وییرُت ای بیری
ایودرای از تو ای جونم محالو
.
رباعی به گویش نایینی از جناب سید محمود مرتضوی
ترجمه به فارسی
تو ای دختر که در صورتت خال سبز است
غم عشقت به جانم باری سنگین است
چگونه بروم و از یادت ببرم تو را
گذشتن از تو و یادت ای جان محال است

@naein_nameh
#تاریخچه_نایین
.
خروج تانگ های گارد از کاخ و حمله به منزل دکتر مصدق در روز بیست و هشت مرداد به اطلاع مصدق رسید، تانک دیگر نزدیک شده بودند که دکتر مصدق با عجله گفتند دکتر فاطمی کجاست ؟ او را از اینجا نجات دهید . هنگام خروج از منزل دکتر مصدق با برخی نیروهای شاهی مقابل شدند که مرحوم دکتر سعید فاطمی دست به اسلحه برده و با متفرق کردن مردم دکتر فاطمی را به منزلی نزدیک خانه مصدق برده و از انجا فراری دادند.
@naein_nameh
Forwarded from سلام چوپانان
تعظیم تاغ...
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#حومه_نایین
.
اشین
اشین از روستاهای انارک که روزگاری بس دراز قدمت دارد و اکنون از نا افتاده است.
گابریل آلفونس آلمانی در کتاب عبور از صحاری ایران صفحه۸۹ می نویسد:
ان زمان که کاروان ها در کنار چشمه اب شیرین این آبادی طراوت و تازگی می یافتند سپری شده بود، زیرا اشین در حال مرگ بود.اما سون هدین سیاح دیگر اروپایی با هیجان خاصی اشین را جستجو می کرد تا مایحتاج کاروانش را تامین کند، او راه را گم کرده و هرگز به دیدن اشین موفق نشد.
در باب نگارش اسم روستا
استاد ابراهیمی با دلایل و براهین انرا《اشین》 نگاشته اند.
( انارک از دیدگاه تاریخی و اجتماعی)
@naein_nameh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#کلمه_ترکیبهای_نایینی
.
شونه چو=درخت زبان گنجشک
.
شوی=رفتن
شویمون=مصدر (رفتن)
.
شَهرلماه=شهریور ماه
.
شیرُش اَسِر یو=شیرش جن زده است، به شیر مادری گویند که سنگین است و در صورت خوردن بچه نیز حالات غیر طبیعی می یابد.
.
شیر جِی= شیر ماک، شیر چند روز اول انسان یا گاو یا گوسفند تازه زا را گویند. این شیر بسیار مقوی است، این شیر در زنان تا ده روز و در چارپایان تا چهار روز خاصیت ویژه دارد.
.
شیشک=بچه گوسفند دوساله(ماده)
.
@naein_nameh
مثل و حکم.ogg
3.9 MB
#مثل_حکم_نایینی
.
"ششدُنگ کَن کَن و منشوروای مالی این"

تمام مرغاب کن کن و منشورآباد برای او
گنایه از بخشش چیز بسیار بی ارزش و یا کنایه از نداشتن یک ستاره در هفت اسمان
.
"شیبیش جی دنبه داره"
شپش هم دنبه دارد
کنایه از تفاخر غلط و خود را مال دار دانستن
.
"شیری مِش حقی ویره یو، تُقُلی کوفت اوخوره"
شیر گوسفند میش حق برّه(نوزاد نر) است و تُقلی(نوزاد ماده )کوفت بخورد.
نگاه غلط ترجیح پسر به دختر بین بعضی پدر و مادران قدیمی( متاسفانه)
@naein_nameh
#سخن_روز
.
هر شب خیال تو
ارام و خسته و دلنشین
از کوچه پس کوچه ذهنم عبور میکند

#سجود
تشکر از آقا ذبیح مرتضوی
@naein_nameh
#حومه_نایین
.

حوض حاج محمد رحیم بنایی زیبا که با سنگ و ساروج ساخته شده بنایی زیبا برای رفع تشنگی کاروانها
.
بیتی چند از استاد حبیب یغمایی

مردمان شریف دوره پیش
مهربان بوده اند و خیر اندیش
هر کجا هست کاروان گاهی
حوضی افکنده اند یا چاهی
پاک مردمی که اهل دلند
بانیان رباط و حوض و چه اند
..

@naein_nameh
سنگ_نوشته ها
.
علایم و نشانه ها..در کوه و دامنه گاهی به چنین اثار که تاریخ و هویت منطقه و حتی کشور را معلوم می نماید..
خطوط که بر صخره ها حکاکی شده است..
هزاران سال با شرایط بارندگی و برف هنوز مانده اند..
بزرگواران چنانچه از اینگونه موارد دیدند عکس و فیلم گرفته و در اختیار میراث فرهنگی و گردشگری قرار دهند تا کارشناسان تر جمه و توریسم و گردشگر و علاقه مندان به منطقه ایند..وصع اقتصادی از لحاظ خرید سوعات و دیدن جادبه های تاریخی حظ وافر ببرند.
استاد اکبر آخوندی
@naein_nameh
#دستور_زبان_نایینی
.
قید
قید واژه ای است که به فعل ویژگی دلخواهمان را میدهد
قید مکان
دُین، دُیی---- اینجا
اُین، اویی-----آنجا
راس-----مستقیم
ریوری-----روبرو، مقابل
کییا-------کجا
کوم وِر----کدام سمت
( دستور زبان و واژنامه نایینی، مهندس یادگاری)
@naein_nameh
#آداب_رسوم_نایین_قدیم
.
نخل قامت رسای شهدا، نخل قامت رشید عباس ،سردار سپاه امام حسین و نخل بلندای برازنده علی اکبر است.نخل در مراسم سوگواری شهدا میتواند نشانه تابوت امام حسین باشد. 
در بسیاری از شهرها و روستاهای کویری، جز عَلم و کتل، مراسم نخل گردانی مرسوم است. جلو نخل آئینه بندی و بر فراز آن خنجرها و شمشیرهایی که نوک آن هر یک با 
اناری تزئین شده است به آن شکوهی خاص میبخشد. درون نخل زنگهایی میآویزند که هنگام حرکت طنین انداز شود. آوای زنگها و بانگ چاووش و خروش یاحسین درهم میآمیزد و این کاروان ماتم است.
سوالی که به ذهن میرسد این است که نخل محرم سمبلی از تابوت امام علیه‌السلام است یا نشانه‌ای از کاروان آن حضرت؟ آیا 
میتوان پنداشت نخل آراسته نشانه‌ای از کاروان با شکوه حضرت حسین بن علی به سوی کربلا است و نخل سیاه پوش و تهی از جامه رنگین نشانه ای از یک کاروان ستمدیده، غارت شد یا نمادی از تابوت است یا هر دو؟
کشته عشقم و آن نیست که در شهر کسی
نخل تابوت مرا بیند و شیون نکند.
شگفت اینکه در خور و بیابانک هنگام حمل جنازه ی دو شاخه سبز نخل پیشاپیش تابوت حمل میشود.

@naein_nameh
#سخن_روز
.
افراط و تفریط
الکساندر دوگین مرشد و پدر معنوی پوتین که حمله به اوکراین دستپخت اوست و در روسیه مغز متفکر کم نظیری است در یک عملیات ترور جان سالم بدر برد، چون همراه دخترش نبود. ماشین دخترش منفجر (با هدف ترور پدر) و دخترش از دنیا رفت.
مبنای سخن این برادر روحانی در تسلیت به دوگین و استفاده از واژه شهادت را چگونه می شود تبیین نمود؟
@naein_nameh
#دستور_زبان_نایینی
.
یک فعل سخت اما پر کاربرد در زبان نایینی
یک فعل بسیار سخت و پر کاربرد در زبان نایینی از مصدر « هِندِونای» به معنی « فرستادن » گرفته می شود. توضیح اینکه این مصدر با مصدر « إیرَسنای » به معنی « رساندن یا فرستادن » به کلی متفاوت است و نباید آن دو را با هم یکی گرفت. تلفظ مشتقات گرفته شده از مصدر « هِندِونای» بسیار دشوار است و برای همین گاه برای سهولت تلفظ حرف « هـ» در آن را به « ی » تبدیل می کنند و گاه نیز حتی این « ی » را انداخته و صرفا به صدای هم جنس با آن یعنی کسره اکتفاء می کنند. برای همین گفته می شود « إییِندِونِه» به معنی « بفرست» حال آنکه درست آن به نظر می رسد « إیهِندِونِه » باشد. وجود حرف « هـ » در این فعل ها هم از روی مصدر آن قابل تشخیص است و هم از مقایسه این مصدر در زبان نایینی با زبان کردی . چون از مقایسه همین مصدر در دو زبان کردی و نایینی چنین بر می آید که اصل آن با تلفظ « هـ » بوده که برای سهولت در اغلب موارد به جای « هـ » از تلفظ « ی » استفاده می شود. همین مصدر در زبان کردی به صورت « هینارتِن » یعنی فرستادن به کار می رود. همچنین در اغلب موارد باز برای سهولت تلفط به جای حرف « و» از حرف « ف »  استفاده می شود که صریح تر و تلفظ آن ساده تر خواهد بود. مثل « شی هِندِونا= فرستاد » که برای سهولت می گویند« شی هِندِفتْ= فرستاد» .
در اینجا چند نمونه از این فعل را در زمان های مختلف آورده و سپس برای آنها چند مثال ذکر می کنیم.
ماضی :
می هِندِونا، می هِندِفتْ= فرستادم / تی هِندِونا، تی هِندِفت= فرستادی/ شی هِندِونا، شی هِندِفت= فرستاد/
میی هِندِونا، میی هِندِفت= فرستادیم/ تیی هِندِونا، تیی هِندِفت= فرستادید/ شیی هِندِونا، شیی هِندِفت= فرستادند.
مضارع:
هِندِونی، إندِونی= می فرستم / هِندونی، إندِونی= می فرستی/ هِندِونَه، إندِونَه= می فرستد.
هِندِونِم، إندِونِم= می فرستیم/ هِندونید، إندِونید= می فرستید/ هِندِونِن، إندِونِن= می فرستند.
أمر و نهی:
إیهِندِونِه، إییِندِونِه = بفرست / إیهِندِونید، إییِندِونید= بفرستید/ نَهِندِونید= نفرستید/ نَهِندِونَه = نفرست.
الزام و اجبار :
مُووا هِندِونا= باید بفرستم / مُووا إندِونا= باید بفرستم / تُووا إندِونا= باید بفرستی
سایر مشتقات :
هِندِم نایَه بی: فرستاده بودم ( ماضی بعید)/ هِندِم نایَه = فرستاده ام ( ماضی نقلی ) / داری هِندِونی= دارم می فرستم ( مضارع اخباری) دارتی می هِندونا = داشتم می فرستادم( ماضی استمراری) و ...
چند مثال:
- یَه هِندُوش هِندِونایَه بوی گو یور و سیل إیکر: یک هندوانه فرستاده بود که بیا و تماشا کن.
- شُووات دِییا إییِندِونِه تا می وِش واجی گو چوکار کیرَه: گفت این ها را بفرست تا من به او بگویم که چه کند.
- سِیگه گو شِی هِندِفت، می وِ گوشی شُوما رَسْنی : همین که فرستاد من به گوش شما می رسانم.
- یوزاییش گو هِندِفتَه بوی هَمَش گُندوجی بی: گردو هایی که فرستاده بود همه اش بدقلق بود.
- آدِم بورا سُوغاتی هِر چی یی نا هِندِونَه : انسان برای هدیه [کادو] هر چیزی را نمی فرستد.
با تشکر از جناب اقای دکتر عسگری
@naein_nameh
بت عالم، نایینی.ogg
2.3 MB
#آموزش_گویش_نایینی

.
بُتی عالم تویی ، می بت پیرسّی
گو بورا چَش خومارُت مَسّی مسی
تویی لیلی ولی روشنتِر از رو
چقد با پای دل رَدُت ایوَسی
گلی ریت خاشتر از باغی بهشتو
نه تو عشقم مجازُ ، بُلهیوسّی
وِ پایی نازی تو عمرُم هَدر شی
خویُمم پیر و کور کَه دسّی دَسی
شِوی وَصلت چه شیرینو ایگر شانس
وِ ریم تاک نَه آخر دی بِری بَسّی

شعر از جناب آقای اکبری فیض ابادی
ترجمه و برگردان به فارسی:

بت عالم تویی، من هم بت پرستم
که برای چشم خمارت مست مستم
تو لیلی هستی اما روشنتر از روز
چقدر با پای دل بدنبالت دویدم
گل رویت خوشتر از باغ بهشت است
نه انکه عشقم مجازی باشد و بلهوسی
در پای ناز تو عمرم هدر شد
خودم را پیر و کور کردم ، دستی دستی
شب وصلت چقدر شیرین است اگر شانس
بر رویم باز کند آخر این درب بسته را
(اشعار گویشی نایین)
@naein_nameh