زبان نایینی
1.07K subscribers
4.17K photos
1.54K videos
210 files
380 links
این کانال فقط جهت ترویج و آموزش زبان نایینی و گسترش فرهنگ محلی است.
ارتباط با ادمین
@emamiarandi
Download Telegram
#کلمه_ترکیبهای_نایینی
.
هَکفتمون، هَکفت =آفتابی شدن هوا، دل انداختن، رخ دادن،
تمثیل: کی گه دی اِتُفاق هَکَفت
کی این اتفاق رخ داد
هووا هَکفت =هوای طوفانی آرام شد
هَکّ و هَکّ =بریده شدن نفس، شدید شدن ضربان قلب بر اثر فعالیت شدید، نفس زدن سگ و بیرون آوردن زبان هنگام تشنگی
هَک وَکَه = بی طاقت شده از خستگی و تشنگی ، تعجب بسیار از شنیدن خبر غیر منتظره


@naein_nameh
#کلمه_ترکیبهای_نایینی
.
هَکیشای، هَکیشایمون = دراز کشیدن، کشیدن، استعاره ای برای دراز کردن و تنبیه کردن
هَلخشای = لیز خوردن ، لغزیدن
هَر و دُل = هله هوله، تنقلات
هِلی کوز، هِلی پیک = دانه هل بی مغز، استعاره از هیچ چیز و چیز ناقابل
هَمالای = آهسته و دزدکی به جایی وارد یا خارج شدن
تمثیل : رُو مَلو هَمالا ایشی
مثل گربه بی صدا رفت
@naein_nameh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#کلمه_ترکیبهای_نایینی
.
امروز ساعتی مانده به ظهر با وقت آرند
ذُرَکو
زُرَکو=تگرگ
آیا از ریشه ذرت حاصل شده ؟
نمیدانم،با ذ نوشته میشود یا ز باز هم نمی دانم
کاش دستی از آستین بیرون می آمد و کتابت زبان نایینی را سامان می بخشید.
@naein_nameh
#کلمه_ترکیبهای_نایینی
#آموزش_گویش_نایینی
.
هُمباج=شریک، انباز
تمثیل:
وَختی هَتکنشا بِند و بَشنُش
هُمباجی اِشمگیرفت جَشنُش
وقتی (فرش دل با رسیدن نوروز) تکانده شده
به اتفاق یکدیگر می توانیم جشن انرا بگیریم
.
هُمبار = اهسته، هموار
تمثیل:
هُمبارتر ایهنگار گو وَچه بیار یَه
اهسته تر حرف بزن که بچه بیدار می شود
.
هُمبو = ویران
تمثیل :
برجی کوهی اقا هُمبو گِرتا
اُمبار اُو ( منبعی اُو) و جو گِرتا
برج روی کوه اقا ویران شد، فرو ریخت
جایش منبع اب و جوی شد
.
هِمبونو = همیان، کیسه پوستی
تمثیل :
به بوهنی هِمبونو اَر شو
به بهانه همیان به اسیاب می رود

@naein_nameh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#سخن_روز
#کلمه_ترکیبهای_نایینی
.
سبحان مَن یری اَثر النّمل فی الصّفا
پاک و منزه است خدایی که اثر پای مورچه را بر سنگ صاف می بیند.
بنا به گویش چوپانان "تاکسیو"
در زبان محلی نایین این نوع سوسک را
"گال تُرنه " می گویند.

@naein_nameh
#کلمه_ترکیبهای_نایینی
#آموزش_گویش_نایینی
.
هَزّال =تخمین زننده
در گذشته دو سوم محصول از مالک مزرعه و یک سوم متعلق به زارع یا رعیت داشته است. برای جلوگیری از اختلاف کسانی در زمینه برآورد محصول بخصوص سردرختی تخصص داشتند. اغلب مورد وثوق مالک و زارع بودند . براساس برآورد هزال سهم مالکانه پرداخت می شد.
هَشکمبه = شکمبه گاو یا گوسفند
هَشکمبه فیرخ = کسی که دارای شکم بزرگ و پرخور است
هُشنه، اُوشنه = چوب بلند و سبک برای پایین کردن محصول گردو و بادام از درخت.
گاهی به افراد بلند قامت نیز گفته می شد.
@naein_nameh
#کلمه_ترکیبهای_نایینی
.
هُشوا = نوعی نان روستایی که در ان سبزی به کار می رود. معروفترین ان از سیر وحشی ( کُلاسیر) که از سبزه بهاری و خود رو است در خمیر استفاده می شود.
تمثیل :
هُشوا، دِلُم توشوا
کنایه از محبوبیت این نوع نان
هُشوا بندی = سبد با روکش پارچه ای که به کمک ان نان را به تنور می چسبانند.
هَشوده = هلهله، انچه بانوان بدون کلام در جشنها می سرایند.
هُشه = خوشه گندم یا جو
هاشی = بچه شتر
هَنیگشتمون = نشستن
هَنیگ = بنشین
هُش = لفظی برای بازداشتن الاغ از حرکت
هُنج = لفظی برای حرکت الاغ و چارپایان است
تمثیل :
یَه هُش وئزی صی هُنجو
یک هُش بهتر از صد هُنج است
کنایه از راحت طلبی و ترجیح استراحت

@naein_nameh
#کلمه_ترکیبهای_نایینی
.
هُلاری، هولاری =سنگینک، دانه گیاهی شبیه نخود فرنگی که در گندمزار می روید.
هَلباله گُشو = گوش دراز، اغلب به بزهای نژاد پاکستان که گوش های بزرگ دارند گفته می شود.
هَلشمه گِرتا = نان داغ که رویهم قرار گیرد و حالت خمیری پیدا کند‌.
هَلگاله = برگه هلو یا زردآلو، تُرشاله
هم عارس = جاری، همسران دو برادر
هم ذوما = باجناق، همریش، همسران دو خواهر
هَنای = گذاشتن، هَنه = بگذار ( فعل امر)
هِنداجمون = تهیه و تدارک، آمادگی انجام کاری

@naein_nameh
#کلمه_ترکیبهای_نایینی
.
هورُنو = دودکش، روزنه سقف
واژه ای بسیار قدیمی که از دو بخش "هور"و " نور" تشکیل شده است. هور به معنی خورشید و در نتیجه حاصل ان " هور و نور" است.
.
در هنگام دشنام و پرخاش گاهی به طرف مقابل می گویند《لندهور》
اما غافل از این که این دشنام کلمه ای از دوران مهرپرستی است و نه تنها مذموم نیست بل ممدوح و نیک است، و حکایت ان بدین قرار است:
در برهان جامع آمده که لندهور نام پادشاهی بوده عظیم الشان در هند و اعتقاد برهمنان انست که چون آفتاب به مادر او نظر کرد به این فرزند حامله شد و پارسیان او را لند (فرزند) هور(خورشید) به معنی پسر آفتاب خواندند.
@nadin_nameh
#کلمه_ترکیبهای_نایینی
.
هَوزه = خزه، جلبک
در کناره های استخر و حوض که اب ماندگاری دارد خزه می روید.
تمثیل:
باغی دِلمُو گُو سَوزَه داره
حوضش نه سَلُ و نه هوزه داره
استاد ابراهیمی انارکی از باغ دل که سبز و خرم است سخن گفته که نه لایه رسوبی( سَل) و نه سبزی جلبک دارد.
هولا =مستراح، توالت
تمثیل
"هولا سِر اُو بازار "
دستشوئی عمومی که در جوار سراب بازار و نزدیک مسجد خواجه قرار داشت. اکنون بازسازی و مرتب شده است.
"هولا بِر آره"
کسیکه چاه توالت را تخلیه می کند، زمین رسی و نیاز کشاورزان به کود انسانی عاملی بود که چاه مستراح را روی مقداری خاک تخلیه و کود معرجی درست می کردند.

@naein_nameh
#کلمه_ترکیبهای_نایینی
.
هُولُک =سوراخ
هوماد= تل، بلندی هایی در صحرا
هوناس = نفس نفس زدن
هونُم = هنوز
هویچایه = شل و وارفته، یخ کرده
تمثیل:
های هویچایی( گفته رهگذری بعد از خود را راحت کردن بدون توجه به اطراف و لو رفتن او که حکایتی دارد)
هیجه = کنه مرغی

@naein_nameh
#کلمه_ترکیبهای_نایینی
.
هیشچه یا ایشچه =
موجودی بسیار سنگین و غول آسا
در  این خصوص باور عوامانه ای هست که هنگام خواب این موجود افسانه ای و سنگینی بی حد او بر روی انسان اگر بینی او را گرفته و ادرس گنج را بخواهیم خواهد گفت.
اما چنان سنگین است که راه نفس بسته و حالت خفگی به انسان دست میدهد، طنزی هست که شخصی در این وانفسا پرسیده گند ( بجای گنج) کجاست و هیشچه گفته گوشه باغچه، لذا صبح از خوشالی با بیل به باغچه رجوع نموده و انجا خرابکاری بچه را می بیند.
تصویر( نایبند طبس)
@naein_nameh
#کلمه_ترکیبهای_نایینی
.
هِن =هستند، ( نَهن = نیستند)
هِنّ ، اِهِنّ = لفظ اعلام ورود به جایی
هِم وِرکَرت = هم زدن اش و مخلوط کردن چیزی
تمثیل:
بُرزواییش ( برزاوند بخشی از اردستان)
هِم ورکیره =حرف مفت می زند، سخن نامطبوع و بیجا
هِم ودارت= کاری را تمام کردن، جمع و جور کردن به لفظ عامیانه
هِم نِه = دهانت را ببند، ساکت باش ( لفظ تحقیری و توهین آمیز برای جلوگیرن از سخن)

@naein_nameh
#کلمه_ترکیبهای_نایینی
#آموزش_گویش_نایینی
.
هِیّی =زود، باشتاب
هِیّ بو = زود باش
تمثیل:
هِی یُک ، هِی یُک اَروّنّه
چی چی خوره ، ویشوّنه
ویشوّنه هَتیت تا گا تِم
وچه ایزانه شیما تِم
ترجمه:
ای شتر ماده تندرو، چه میخوری؟
پنبه دانه می خورم
پنبه دانه را بدهید تا به گاو بدهیم
چون گوساله آورد ان را به شما بسپاریم
( شعر از استاد ابراهیمی انارکی)

تصویر از هاجر خانم مدافع حیات وحش در کویر که قبلا معرفی شده اند.

@naein_nameh
#کلمه_ترکیبهای_نایینی
#نایین_نامه
.
نارین قلعه یا نارنج قلعه

سخنی از دکتر سعید خودداری نائینی استاد دانشگاه و ....:
برای برخی از همشهریان خود به خصوص شهرداران باید روشن شود که نام دو قلعه باستانی نایین ومحمدیه در افواه وتورایخ معدود نارنج قلعه ثبت شده ونباید بدون شاهدی(که می توان بودن یا نبودنش را اثبات کرد)و تنها به دلیل شهرتی که نارین قلعه میبد پیدا کرده و به همین دلیل ونیز همت بیشتر یزدیها ومیبدیها خیلی هم معتبر تر از نارنج قلعه های ما شده ،نام این بنا را در تابلو های شهری نارین قلعه بنویسیم

با سپاس از جناب اعظمی نایینی
@naein_nameh
#کلمه_ترکیبهای_نایینی
.
اَرچُن
ابزاری در کشاورزی
هنگام خرمن کردن بافه های گندم و جو در خرمن و خرمنکوب چه به روش سنتی با الاغ و چُن، چه با تراکتور و ماشین خردکن از این ابزار برای جابجا کردن کاه استفاده می شود.
@naein_nameh
#کلمه_ترکیبهای_نایینی
.
ی = وقتی به آخر فعل امر اضافه میشود، معنی لیاقت میدهد.
مثل : وَخوری = آشامیدنی
یَه = جو
مثل : آش یه و شَلِم
یا = جا، مکان
مَثل : یایی گو یا مونه نداری
( جای مناسبی ندارم)
یا = تمام
مثل : کارُت یا کر ( کارت را تمام کن)
یا = انتخاب یکی از دو چیز
مثل: یا ها یا نه( یا آری یا خیر)
یا بی = تمام شد
یات خالی = در بیان تاسف از نبودت کسی
یا خالی با = سر زدن به کسی که عزیزش به سفر دور و طولانی رفته

@naein_nameh
#کلمه_ترکیبهای_نایینی
.
یاگَه = انواع ظرف، دیگ، قابلمه، طاس و کاسه
تمثیل:
یاگَه وَلسه =انگشت سبابه که به کمک ان ظرف لیسیده می شود
یانه = هاون
تمثیل :
یانه دار وا کَه ( کنایه از دست زدن بچه تازه پا که به همه چیز کار دارد). چون هاون سنگی بسیار سنگین بوده از جهت اغراق در مثل گفته اند.

@naein_nameh