#شعرای_نایین
.
۳ آبان زادروز محمدعلی ابراهیمیانارکی
( زاده ۳ مهر ۱۳۲۳ نایین ) مدرس، ادیب، فرهنگ نویس، کویرشناس و شاعر، متخلص به «کویر»
ابراهیمی، دبستان را در انارک و دبیرستانهای عنصری انارک و طبای شهر نایین گذراند و لیسانس رشته زبان و ادبیات انگلیسی را در اصفهان گرفت. در سال ۱۳۴۱ در آموزش و پرورش استخدام شد. تدریس را در دبیرستانهای انارک شروع کرد و بعد از آن به اصفهان منتقل شد. او سرودن شعر را به دو زبان فارسی و انارکی از جوانی شروع کرد. سرودههای انارکی او بعدازظهر جمعههای تابستان ۱۳۴۱ از برنامه نغمهها و ترانههای محلی از رادیو ایران پخش میشد.
در سال ۱۳۴۸ اشعار محلی او شنبه شبها از برنامه سرود زندهرود از رادیو اصفهان پخش میشد.
لحظه لحظهی فیلم مستند زندگی پیرزن دهقان ساکن کویر به نام شهربانو، تاسیس موزه مردم شناسی انارک، برگزاری همایش گویشهای محلی در ۳۱ اردیبهشت ۱۳۸۴ در انارک همه نمادها و سمبلهای در آستانه فراموشی کویر، شاهد تلاش و تکاپوی مثال زدنی این مرد است.
در تار و پود نارسینه هر اثری از فرهنگ و هنر، تداعیگر اراده پولادین و گامهای استوار اوست.
وی چندان تمایل و نیازی به دیده شدن ندارد.
ولی آیا فرهنگ در آستانه اضمحلال کویر، بدون تلاش مردانی این چنین بر چهره همیشه صبورش زنگار فراموشی نخواهد نشست؟
آیا غبار کهنگی و بیرمقی برازنده قامتی چنین استوار است؟
اما اهالی کویر برای دیده شدن و مانا بودن سخت محتاج ابراهیمیها هستند.
او فریاد رسای لبهای پرعطش و چهرههای خسته از پرتوفشانیهای نه چندان مهربان آفتاب کویر است.
“عطش سرخ آفتاب کویر” با وجود چشمههایی گوارا و شیرین از آبشخوری فرهنگی فرو خواهد نشست.
آثار و تالیفات:
۱- ای نارسینه (narossine) (اشعار گویشی) نشر نقشجهان، چاپ اول ۱۳۷۸
۲- شعر کویر (مجموعه اشعار فارسی) نشر گلافشان، چاپ اول ۱۳۸۱
۳- انارک (آثار همایش گویش شناسی) نشر گلستان ادب، چاپ اول ۱۳۸۵
۴- مدرسه فرخی، نشر گلستان ادب، چاپ اول ۱۳۸۵
۵- فرهنگ کویر (واژهنامه انارکی) نشر گلستان ادب، چاپ اول ۱۳۸۷
۶- پژوهشی در انساب انارکیها (جلد اول) چاپ اول ۱۳۹۰
۷- گله لودری, داستان
۸- انارک (از دیدگاه تاریخی، جغرافیایی و اجتماعی) نشر رنگینه، چاپ اول ۱۳۸۳ و ویرایش دوم ۱۳۹۰
۹- من دوستدار شهر قشنگ انارکم، شعر
۱۰- ای نارسینه از کییات ایواجی، شعر محلی با خط نستعلیق
۱۱- گزیده اشعار طرب انارکی “مجدالاشراف” ۱۳۸۹
آثار چاپ نشده:
۱- اینجا نخلک است
۲- جلد دوم پژوهشی در انساب انارکیها
۳- ساربان
فعالیت های فرهنگی:
۱ ) تاسیس کتابخانه عمومی انارک در مکانی محقر در سال ۱۳۴۷ و گذراندن دوره کتابداری در تهران
۲ ) تاسیس موزه مردم شناسی کویر انارک در سال ۱۳۸۴
۳ ) برگزاری همایش باشکوه گویشهای محلی در انارک در سال ۱۳۸۵
۴ ) برگزاری همایش مدرسه فرخی در سال ۱۳۸۵
۵ ) تاسیس فرهنگسرای طاهری انارک
🆔 @bargi_az_tarikh
(رسول زمانی)
☘☘☘
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
.
۳ آبان زادروز محمدعلی ابراهیمیانارکی
( زاده ۳ مهر ۱۳۲۳ نایین ) مدرس، ادیب، فرهنگ نویس، کویرشناس و شاعر، متخلص به «کویر»
ابراهیمی، دبستان را در انارک و دبیرستانهای عنصری انارک و طبای شهر نایین گذراند و لیسانس رشته زبان و ادبیات انگلیسی را در اصفهان گرفت. در سال ۱۳۴۱ در آموزش و پرورش استخدام شد. تدریس را در دبیرستانهای انارک شروع کرد و بعد از آن به اصفهان منتقل شد. او سرودن شعر را به دو زبان فارسی و انارکی از جوانی شروع کرد. سرودههای انارکی او بعدازظهر جمعههای تابستان ۱۳۴۱ از برنامه نغمهها و ترانههای محلی از رادیو ایران پخش میشد.
در سال ۱۳۴۸ اشعار محلی او شنبه شبها از برنامه سرود زندهرود از رادیو اصفهان پخش میشد.
لحظه لحظهی فیلم مستند زندگی پیرزن دهقان ساکن کویر به نام شهربانو، تاسیس موزه مردم شناسی انارک، برگزاری همایش گویشهای محلی در ۳۱ اردیبهشت ۱۳۸۴ در انارک همه نمادها و سمبلهای در آستانه فراموشی کویر، شاهد تلاش و تکاپوی مثال زدنی این مرد است.
در تار و پود نارسینه هر اثری از فرهنگ و هنر، تداعیگر اراده پولادین و گامهای استوار اوست.
وی چندان تمایل و نیازی به دیده شدن ندارد.
ولی آیا فرهنگ در آستانه اضمحلال کویر، بدون تلاش مردانی این چنین بر چهره همیشه صبورش زنگار فراموشی نخواهد نشست؟
آیا غبار کهنگی و بیرمقی برازنده قامتی چنین استوار است؟
اما اهالی کویر برای دیده شدن و مانا بودن سخت محتاج ابراهیمیها هستند.
او فریاد رسای لبهای پرعطش و چهرههای خسته از پرتوفشانیهای نه چندان مهربان آفتاب کویر است.
“عطش سرخ آفتاب کویر” با وجود چشمههایی گوارا و شیرین از آبشخوری فرهنگی فرو خواهد نشست.
آثار و تالیفات:
۱- ای نارسینه (narossine) (اشعار گویشی) نشر نقشجهان، چاپ اول ۱۳۷۸
۲- شعر کویر (مجموعه اشعار فارسی) نشر گلافشان، چاپ اول ۱۳۸۱
۳- انارک (آثار همایش گویش شناسی) نشر گلستان ادب، چاپ اول ۱۳۸۵
۴- مدرسه فرخی، نشر گلستان ادب، چاپ اول ۱۳۸۵
۵- فرهنگ کویر (واژهنامه انارکی) نشر گلستان ادب، چاپ اول ۱۳۸۷
۶- پژوهشی در انساب انارکیها (جلد اول) چاپ اول ۱۳۹۰
۷- گله لودری, داستان
۸- انارک (از دیدگاه تاریخی، جغرافیایی و اجتماعی) نشر رنگینه، چاپ اول ۱۳۸۳ و ویرایش دوم ۱۳۹۰
۹- من دوستدار شهر قشنگ انارکم، شعر
۱۰- ای نارسینه از کییات ایواجی، شعر محلی با خط نستعلیق
۱۱- گزیده اشعار طرب انارکی “مجدالاشراف” ۱۳۸۹
آثار چاپ نشده:
۱- اینجا نخلک است
۲- جلد دوم پژوهشی در انساب انارکیها
۳- ساربان
فعالیت های فرهنگی:
۱ ) تاسیس کتابخانه عمومی انارک در مکانی محقر در سال ۱۳۴۷ و گذراندن دوره کتابداری در تهران
۲ ) تاسیس موزه مردم شناسی کویر انارک در سال ۱۳۸۴
۳ ) برگزاری همایش باشکوه گویشهای محلی در انارک در سال ۱۳۸۵
۴ ) برگزاری همایش مدرسه فرخی در سال ۱۳۸۵
۵ ) تاسیس فرهنگسرای طاهری انارک
🆔 @bargi_az_tarikh
(رسول زمانی)
☘☘☘
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
Forwarded from عکس نگار
☘☘ برگی از تقویم تاریخ ☘☘
۲۹ آبان سالروز درگذشت حسن پیرنیا (مشیرالدوله)
( زاده سال ۱۲۵۱ نایین – درگذشته ۲۹ آبان ۱۳۱۴ تهران) سیاستمدار، حقوقدان، تاریخنگار و نخستوزیر
پیرنیا، ملقب به مشیرالدوله، فرزند نصراله نایینی، وزیر امورخارجه دوران قاجار و نخستین رییسالوزرای عصر مشروطه بود. او تحصیلات مقدماتی فارسی و عربی را در خانه و نزد معلم خصوصی فراگرفت و بعد به همراه دو برادرش، برای ادامه تحصیل راهی روسیه شد، تحصیلات نظامی و سپس تحصیلات حقوقی خود را در دانشکده حقوق مسکو تمام کرد و بعد از فارغالتحصیلی به سمت وابسته سفارت ایران در پطرزبورگ منصوب شد.
در سال ۱۳۱۷ با ریاست اداره بایگانی وزارت خارجه، نخستین کار پیرنیا، نوشتن نظامنامه حق ویزا و سایر تصدیقات اتباع ایرانی خارج از کشور بود.
چندی بعد با انتصاب به سمت منشی مخصوص صدراعظم امینالسلطان به عنوان مشیرالملک ملقب شد. در همین سالها با دختر میرزا احمدخان علاءالدوله از اعضای درجه اول دربار مظفرالدین شاه پیوند زناشویی بست.
چندی بعد با حمایت مظفرالدینشاه، مدرسه وزارتخانه یا همان مدرسه علوم سیاسی تهران را تاسیس کرد.
وی پس از صدور فرمان تأسیس عدالتخانه، در کمیسیونی که برای تهیه نظامنامه عدالتخانه دایر شد، عضویت داشت. همچنین پس از صدور فرمان مشروطیت به اتفاق برادرش موتمنالملک، کمک بسیاری در راه نگارش قانون اساسی جدید ایران کردند و وی مسئولیت ترجمه قوانین ملل دیگر را بر عهده گرفت.
در دوره استبداد صغیر، مشیرالدوله در دولتهای مشیرالسلطنه و ناصرالملک، وزارت معارف و عدلیه را برعهده داشت و از جانب محمدعلیشاه مأمور اصلاح عدلیه و تنظیم قانونی امور آن شد.
پیرنیا در اتخاذ سیاست بیطرفی ایران در جنگ جهانی اول نیز نقش داشت.
احمدشاه پس از استعفای مستوفیالممالک، مشیرالدوله را مأمور تشکیل کابینه کرد و مشیرالدوله رئوس برنامه دولتش را حفظ بیطرفی، اصلاح دوایر دولتی و پرداخت حقوقهای معوقه اعلام کرد.
او در نخستین گام، قانون حاکمیت مطلق بلژیکیها بر خزانهداری کل ایران را لغو کرد
وی که اداره وزارت جنگ را هم برعهده داشت، با مهلت خواستن از روس و انگلیس برای پرداخت بدهیهای ایران، کوشید تا از این طریق قشونی منظم ایجاد کند، اما با مخالفت روس و انگلیس تلاش او بینتیجه ماند. او از آغاز فعالیت دولتش، خواستار خروج نیروهای بیگانه از کشور شده بود،
اما سفرای روس و انگلیس خواهان برکناری وی شدند و در نتیجه، مشیرالدوله در ۲۵ فروردین ۱۲۹۴ استعفا کرد. اما وی سهبار دیگر نیز به نخستوزیری منصوب شد که آخرین آن، خرداد ۱۳۰۲ بود.
عضویت در کمیسیون معارف و ریاست کمیسیون اصلاح عدلیه در ۱۳۰۶، واپسین مشاغل دولتی بودند که او عهدهدار شد.
مشیرالدوله، در مجموع چهاربار نخستوزیر شد و ۲۴ بار به مقام وزارت رسید. او همچنین در دورههای دوم و سوم و چهارم و پنجم و ششم، نماینده مردم تهران در مجلس شورای ملی شد. وی پس از آنکه به کلی از مشاغل دولتی کنارهگیری کرد، در ده سال آخر عمر اغلب به کارهای فرهنگی و علمی پرداخت و از جمله مشغول تالیف کتاب سه جلدی «تاریخ ایران باستان» شد. از دیگر آثار او نیز میتوان به کتابهای حقوق بینالملل، خطوط برجسته داستانهای ایران قدیم، دستورالعمل اصول و محاکمات جزایی و قوانین موقتی محاکمات حقوق اشاره کرد. هرچند مشیرالدوله تا پایان عمر خانهنشین بود، اما همچنان حساسیت خود را نسبت به مسائل مهم روز حفظ کرد و از جمله در مسائلی همچون قرارداد نفت در سال ۱۹۳۳ به بیان مخالفتهای خود پرداخت.
حسن پیرنیا "مشیرالدوله"سرانجام در ۶۳ سالگی درگذشت و در آرامگاه خانوادگی در امامزاده صالح تجریش به خاک سپرده شد.
🆔 @bargi_az_tarikh
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
۲۹ آبان سالروز درگذشت حسن پیرنیا (مشیرالدوله)
( زاده سال ۱۲۵۱ نایین – درگذشته ۲۹ آبان ۱۳۱۴ تهران) سیاستمدار، حقوقدان، تاریخنگار و نخستوزیر
پیرنیا، ملقب به مشیرالدوله، فرزند نصراله نایینی، وزیر امورخارجه دوران قاجار و نخستین رییسالوزرای عصر مشروطه بود. او تحصیلات مقدماتی فارسی و عربی را در خانه و نزد معلم خصوصی فراگرفت و بعد به همراه دو برادرش، برای ادامه تحصیل راهی روسیه شد، تحصیلات نظامی و سپس تحصیلات حقوقی خود را در دانشکده حقوق مسکو تمام کرد و بعد از فارغالتحصیلی به سمت وابسته سفارت ایران در پطرزبورگ منصوب شد.
در سال ۱۳۱۷ با ریاست اداره بایگانی وزارت خارجه، نخستین کار پیرنیا، نوشتن نظامنامه حق ویزا و سایر تصدیقات اتباع ایرانی خارج از کشور بود.
چندی بعد با انتصاب به سمت منشی مخصوص صدراعظم امینالسلطان به عنوان مشیرالملک ملقب شد. در همین سالها با دختر میرزا احمدخان علاءالدوله از اعضای درجه اول دربار مظفرالدین شاه پیوند زناشویی بست.
چندی بعد با حمایت مظفرالدینشاه، مدرسه وزارتخانه یا همان مدرسه علوم سیاسی تهران را تاسیس کرد.
وی پس از صدور فرمان تأسیس عدالتخانه، در کمیسیونی که برای تهیه نظامنامه عدالتخانه دایر شد، عضویت داشت. همچنین پس از صدور فرمان مشروطیت به اتفاق برادرش موتمنالملک، کمک بسیاری در راه نگارش قانون اساسی جدید ایران کردند و وی مسئولیت ترجمه قوانین ملل دیگر را بر عهده گرفت.
در دوره استبداد صغیر، مشیرالدوله در دولتهای مشیرالسلطنه و ناصرالملک، وزارت معارف و عدلیه را برعهده داشت و از جانب محمدعلیشاه مأمور اصلاح عدلیه و تنظیم قانونی امور آن شد.
پیرنیا در اتخاذ سیاست بیطرفی ایران در جنگ جهانی اول نیز نقش داشت.
احمدشاه پس از استعفای مستوفیالممالک، مشیرالدوله را مأمور تشکیل کابینه کرد و مشیرالدوله رئوس برنامه دولتش را حفظ بیطرفی، اصلاح دوایر دولتی و پرداخت حقوقهای معوقه اعلام کرد.
او در نخستین گام، قانون حاکمیت مطلق بلژیکیها بر خزانهداری کل ایران را لغو کرد
وی که اداره وزارت جنگ را هم برعهده داشت، با مهلت خواستن از روس و انگلیس برای پرداخت بدهیهای ایران، کوشید تا از این طریق قشونی منظم ایجاد کند، اما با مخالفت روس و انگلیس تلاش او بینتیجه ماند. او از آغاز فعالیت دولتش، خواستار خروج نیروهای بیگانه از کشور شده بود،
اما سفرای روس و انگلیس خواهان برکناری وی شدند و در نتیجه، مشیرالدوله در ۲۵ فروردین ۱۲۹۴ استعفا کرد. اما وی سهبار دیگر نیز به نخستوزیری منصوب شد که آخرین آن، خرداد ۱۳۰۲ بود.
عضویت در کمیسیون معارف و ریاست کمیسیون اصلاح عدلیه در ۱۳۰۶، واپسین مشاغل دولتی بودند که او عهدهدار شد.
مشیرالدوله، در مجموع چهاربار نخستوزیر شد و ۲۴ بار به مقام وزارت رسید. او همچنین در دورههای دوم و سوم و چهارم و پنجم و ششم، نماینده مردم تهران در مجلس شورای ملی شد. وی پس از آنکه به کلی از مشاغل دولتی کنارهگیری کرد، در ده سال آخر عمر اغلب به کارهای فرهنگی و علمی پرداخت و از جمله مشغول تالیف کتاب سه جلدی «تاریخ ایران باستان» شد. از دیگر آثار او نیز میتوان به کتابهای حقوق بینالملل، خطوط برجسته داستانهای ایران قدیم، دستورالعمل اصول و محاکمات جزایی و قوانین موقتی محاکمات حقوق اشاره کرد. هرچند مشیرالدوله تا پایان عمر خانهنشین بود، اما همچنان حساسیت خود را نسبت به مسائل مهم روز حفظ کرد و از جمله در مسائلی همچون قرارداد نفت در سال ۱۹۳۳ به بیان مخالفتهای خود پرداخت.
حسن پیرنیا "مشیرالدوله"سرانجام در ۶۳ سالگی درگذشت و در آرامگاه خانوادگی در امامزاده صالح تجریش به خاک سپرده شد.
🆔 @bargi_az_tarikh
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
Forwarded from عکس نگار
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۱۴ اسفند سالروز درگذشت محمد مصدق
( زاده ۲۹ اردیبهشت ۱۲۶۱ تهران -- درگذشته ۱۴ اسفند ۱۳۴۵ تهران) نخست وزیر پیشین
مصدق تا قبل از تصویب قانون منع استفاده از القاب با عنوان مصدقالسلطنه شناخته میشد.
او حقوقدان، سیاستمدار، نماینده چند دوره مجلس شورایملی و دو دوره نخستوزیر ایران بود.
وی که نخستین دکتر حقوق ایران است، در زمان انتقال سلطنت از قاجار به پهلوی، اگر چه از حکومت قاجار هیچ رضایتی نداشت، اما با توجه به اینکه نسبت به رضاخان خوشبین نبود، با این کار مخالفت کرد و بعد از آن یکی از منتقدین رضاشاه بود و مدتی را در زندان و تبعید گذرانید.
او بعد از سقوط رضاشاه، از تبعید به عرصه سیاست بازگشت و در سال ۱۳۲۸ با چندین حزب وارد اتحاد شد و با همکاری افرادی مانند حسین فاطمی به تاسیس جبهه ملی ایران اقدام کرد. جبهه ملی و در راس آنها مصدق، به پیشنهاد فاطمی برای شروع استعمارستیزی از ایران، ملی شدن صنعت نفت را مطرح کردند. مصدق در سال ۱۳۳۰ به نخست وزیری رسید و در نخستین قدم، نفت ایران را ملی کرد. بههمین دلیل طرح سقوط دولت او توسط انگلستان، که تا قبل از ملی شدن نفت، صاحب عمده نفت ایران بود، ریخته شد و سرانجام در کودتای ۲۸ مرداد که توسط سازمان سیا "سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا" انجام شد، دولت مصدق بهصورت غیرقانونی ساقط شد. یکی دیگر از دلایل سقوط دولت او، مخالفتهای ابوالقاسم کاشانی با مصدق بود. کاشانی در حالی که قبلا از مصدق حمایت میکرد، به همراه جمع کثیری از روحانیون به مخالفت با مصدق برخاست. بعد از آن مصدق در دادگاه نظامی محاکمه شد و با وجود دفاعیه مستدلی که از خود ارایه داد، به سه سال حبس انفرادی محکوم شد. پس از تحمل سه سال زندان، به قلعه احمدآباد تبعید شد و تا پایان عمر در آنجا بود.
و سرانجام در ۸۴ سالگی در بیمارستان نجمیه تهران "بیمارستانی که موقوفه مادر دکتر مصدق، خانم نجمالسلطنه، نوه عباسمیرزای قاجار است" درگذشت و با وجود وصیتش مبنی بر دفن او در جوار مزار شهدای سیتیر در گورستان ابنبابویه، در احمدآباد به خاک سپرده شد.
🆔 @bargi_az_tarikh
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
۱۴ اسفند سالروز درگذشت محمد مصدق
( زاده ۲۹ اردیبهشت ۱۲۶۱ تهران -- درگذشته ۱۴ اسفند ۱۳۴۵ تهران) نخست وزیر پیشین
مصدق تا قبل از تصویب قانون منع استفاده از القاب با عنوان مصدقالسلطنه شناخته میشد.
او حقوقدان، سیاستمدار، نماینده چند دوره مجلس شورایملی و دو دوره نخستوزیر ایران بود.
وی که نخستین دکتر حقوق ایران است، در زمان انتقال سلطنت از قاجار به پهلوی، اگر چه از حکومت قاجار هیچ رضایتی نداشت، اما با توجه به اینکه نسبت به رضاخان خوشبین نبود، با این کار مخالفت کرد و بعد از آن یکی از منتقدین رضاشاه بود و مدتی را در زندان و تبعید گذرانید.
او بعد از سقوط رضاشاه، از تبعید به عرصه سیاست بازگشت و در سال ۱۳۲۸ با چندین حزب وارد اتحاد شد و با همکاری افرادی مانند حسین فاطمی به تاسیس جبهه ملی ایران اقدام کرد. جبهه ملی و در راس آنها مصدق، به پیشنهاد فاطمی برای شروع استعمارستیزی از ایران، ملی شدن صنعت نفت را مطرح کردند. مصدق در سال ۱۳۳۰ به نخست وزیری رسید و در نخستین قدم، نفت ایران را ملی کرد. بههمین دلیل طرح سقوط دولت او توسط انگلستان، که تا قبل از ملی شدن نفت، صاحب عمده نفت ایران بود، ریخته شد و سرانجام در کودتای ۲۸ مرداد که توسط سازمان سیا "سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا" انجام شد، دولت مصدق بهصورت غیرقانونی ساقط شد. یکی دیگر از دلایل سقوط دولت او، مخالفتهای ابوالقاسم کاشانی با مصدق بود. کاشانی در حالی که قبلا از مصدق حمایت میکرد، به همراه جمع کثیری از روحانیون به مخالفت با مصدق برخاست. بعد از آن مصدق در دادگاه نظامی محاکمه شد و با وجود دفاعیه مستدلی که از خود ارایه داد، به سه سال حبس انفرادی محکوم شد. پس از تحمل سه سال زندان، به قلعه احمدآباد تبعید شد و تا پایان عمر در آنجا بود.
و سرانجام در ۸۴ سالگی در بیمارستان نجمیه تهران "بیمارستانی که موقوفه مادر دکتر مصدق، خانم نجمالسلطنه، نوه عباسمیرزای قاجار است" درگذشت و با وجود وصیتش مبنی بر دفن او در جوار مزار شهدای سیتیر در گورستان ابنبابویه، در احمدآباد به خاک سپرده شد.
🆔 @bargi_az_tarikh
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
Forwarded from اتچ بات
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۳ فروردین زادروز علی آلداود
(زاده ۳ فروردین ۱۳۳۱ خور) حقوقدان، نویسنده و پژوهشگر
علی آلداوود فرزند عبدالحسین ادیبآلداود از کارکنان وزارت معارف (وزارت آموزش و پرورش سابق) بود. عموی وی، حبیب یغمایی نویسنده و شاعر و صاحب امتیاز و مدیر مسئول مجله یغما است. او نواده اسداله منتخب یغمایی از شاعران و دبیران منطقه خور است که خود نسب به یغمای جندقی شاعر مشهور دوره قاجار میبرد.
وی تحصیلاتش را تا سال پنجم دبیرستان در زادگاهش گذراند و از دبیرستان ادب اصفهان دیپلمه شد. او در ۱۳۴۹ برای ادامه تحصیل بهتهران آمد و از دانشکده حقوق سیاسی دانشگاه تهران لیسانس گرفت. چندی به تحصیل در مقطع فوقلیسانس در رشته جامعهشناسی در دانشگاه تهران پرداخت، اما آنرا ناتمام رها کرد.
در ۱۳۵۱ هنگامی که در دانشکده حقوق تحصیل میکرد، با راهنمایی و معرفی حسین خدیوجم به بنیاد فرهنگ ایران راه یافت و یکسال بعد مدیرداخلی مجله یغما شد و چندی با این مجله همکاری داشت. در ۱۳۵۵ دیگر بار همکاریاش را با بنیاد فرهنگ ایران از سر گرفت و از استادان پرویز ناتلخانلری، محمد پروین گنابادی، حسین خدیوجم، مهرداد بهار و محسن ابوالقاسمی بهره برد.
از آذر ۱۳۵۷ به استخدام وزارت فرهنگ و هنر "وزارت ارشاد"درآمد و تا ۱۳۶۴ در آنجا فعالیت داشت و شغل بعدی او وکالت دادگستری بود. آلداود از ۱۳۶۵ با مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، بهعنوان مؤلف و ویراستار آغاز همکاری کرد که حاصل این همکاری تألیف بیش از ۱۵۰ مقاله برای این دائرةالمعارف است. او از ۱۳۷۴ بهعنوان معاونت بخش ادبیات با فرهنگستان زبان و ادب فارسی در تألیف دانشنامه زبان و ادب فارسی در شبه قاره هند همکاری کرد. از دیگر فعالیتهایش نظارت علمی بر انتشار دانشنامه فرهنگ آثار ایرانی اسلامی است.
از آلداود تاکنون ۳۲ مجلد کتاب و حدود ۷۵۰ مقاله بهچاپ رسیدهاست.
گزیده آثار:
کتابشناسی توصیفی خور بیابانک.
هفت اقلیم کتاب.
برگزیده اعجوبه و محبوبه.
ارج نامه حبیب یغمایی.
اسناد و نامههای امیر کبیر.
مجموعه آثار یغمای جندقی.
ارجنامه ذبیحاله صفا.
امیرکبیر و ناصرالدین شاه.
نخستین کوششهای قانونگذاری در ایران.
گزیده تصحیح و تحقیق:
نزهت الأخبار.
سفینه مراثی و نوحهها.
تاریخ الفی.
جامع العلوم ستینی.
دیوان اشعار صفایی جندقی.
شاهنامه هاتقی خرجردی.
مثنوی شمس و قمر.
🆔 @bargi_az_tarikh
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
۳ فروردین زادروز علی آلداود
(زاده ۳ فروردین ۱۳۳۱ خور) حقوقدان، نویسنده و پژوهشگر
علی آلداوود فرزند عبدالحسین ادیبآلداود از کارکنان وزارت معارف (وزارت آموزش و پرورش سابق) بود. عموی وی، حبیب یغمایی نویسنده و شاعر و صاحب امتیاز و مدیر مسئول مجله یغما است. او نواده اسداله منتخب یغمایی از شاعران و دبیران منطقه خور است که خود نسب به یغمای جندقی شاعر مشهور دوره قاجار میبرد.
وی تحصیلاتش را تا سال پنجم دبیرستان در زادگاهش گذراند و از دبیرستان ادب اصفهان دیپلمه شد. او در ۱۳۴۹ برای ادامه تحصیل بهتهران آمد و از دانشکده حقوق سیاسی دانشگاه تهران لیسانس گرفت. چندی به تحصیل در مقطع فوقلیسانس در رشته جامعهشناسی در دانشگاه تهران پرداخت، اما آنرا ناتمام رها کرد.
در ۱۳۵۱ هنگامی که در دانشکده حقوق تحصیل میکرد، با راهنمایی و معرفی حسین خدیوجم به بنیاد فرهنگ ایران راه یافت و یکسال بعد مدیرداخلی مجله یغما شد و چندی با این مجله همکاری داشت. در ۱۳۵۵ دیگر بار همکاریاش را با بنیاد فرهنگ ایران از سر گرفت و از استادان پرویز ناتلخانلری، محمد پروین گنابادی، حسین خدیوجم، مهرداد بهار و محسن ابوالقاسمی بهره برد.
از آذر ۱۳۵۷ به استخدام وزارت فرهنگ و هنر "وزارت ارشاد"درآمد و تا ۱۳۶۴ در آنجا فعالیت داشت و شغل بعدی او وکالت دادگستری بود. آلداود از ۱۳۶۵ با مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، بهعنوان مؤلف و ویراستار آغاز همکاری کرد که حاصل این همکاری تألیف بیش از ۱۵۰ مقاله برای این دائرةالمعارف است. او از ۱۳۷۴ بهعنوان معاونت بخش ادبیات با فرهنگستان زبان و ادب فارسی در تألیف دانشنامه زبان و ادب فارسی در شبه قاره هند همکاری کرد. از دیگر فعالیتهایش نظارت علمی بر انتشار دانشنامه فرهنگ آثار ایرانی اسلامی است.
از آلداود تاکنون ۳۲ مجلد کتاب و حدود ۷۵۰ مقاله بهچاپ رسیدهاست.
گزیده آثار:
کتابشناسی توصیفی خور بیابانک.
هفت اقلیم کتاب.
برگزیده اعجوبه و محبوبه.
ارج نامه حبیب یغمایی.
اسناد و نامههای امیر کبیر.
مجموعه آثار یغمای جندقی.
ارجنامه ذبیحاله صفا.
امیرکبیر و ناصرالدین شاه.
نخستین کوششهای قانونگذاری در ایران.
گزیده تصحیح و تحقیق:
نزهت الأخبار.
سفینه مراثی و نوحهها.
تاریخ الفی.
جامع العلوم ستینی.
دیوان اشعار صفایی جندقی.
شاهنامه هاتقی خرجردی.
مثنوی شمس و قمر.
🆔 @bargi_az_tarikh
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۱۹ مهر زادروز محمدرضا شفیعیکدکنی
( زاده ۱۹ مهر ۱۳۱۸ نیشابور ) نویسنده و شاعر، با تخلص م.سرشک
او در کدکن از روستاهای قدیمی، بیننیشابور و تربتحیدریه زاده شد.
وی به دبستان و دبیرستان نرفت و از آغاز کودکی نزد پدر خود و محمدتقی ادیب نیشابوری "ادیب نیشابوریدوم" به فراگیری زبان و ادبیات عرب پرداخت. "در هفتسالگی بخشهایی از الفیه ابنمالک را از حفظ بود و فقه، کلام و اصول را نزد شیخ هاشم قزوینی معروف به "فقیه آزادگان" فراگرفت. اما پس از مرگ شیخهاشم، درس خارج فقه را نزد محمدهادی میلانی خواند.
او به پیشنهاد دکتر علیاکبر فیاض، در دانشگاه فردوسی مشهد نامنویسی کرد و در کنکور آن سال نفر اول شد و به دانشکده ادبیات رفت و مدرک کارشناسی خود را در رشته زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه فردوسی و مدرک دکتری را نیز در همین رشته از دانشگاه تهران گرفت.
او از سال ۱۳۴۸ استاد دانشگاه تهران است. بدیعالزمان فروزانفر زیر برگه پیشنهاد استخدام وی نوشته بود «احترامی است به فضیلت».
شفیعی از جمله دوستان نزدیک مهدی اخوان ثالث، شاعر خراسانی، به شمار میرود و دلبستگی خود را به اشعار وی پنهان نمیکند.
کدکنی در شهریور ۱۳۸۸ به آمریکا رفت. این سفر بازتاب وسیعی در مطبوعات ایران داشت. او برای استفاده از یک فرصت مطالعاتی در مؤسسه مطالعات پیشرفته پرینستون، در باب تاریخ و تطور فرقه کَرامیه به تحقیق پرداخت و پس از ۹ ماه به میهن بازگشت و بر سر کرسی تدریس خود در دانشگاه تهران حاضر شد.
وی سرودن شعر را از جوانی به شیوه قدمایی آغاز کرد و پس از چندی به سبکنو مشهور به نیمایوشیج روی آورد. با انتشار دفتر شعر در کوچه باغهای نشابور نامآور شد. آثار او را میتوان به سه گروه انتقادی و نظری و مجموعه اشعار خود وی تقسیم کرد. آثار انتقادی این نویسنده، شامل تصحیح آثار کلاسیک فارسی و نگارش مقالاتی در حوزه نظریه ادبی میشود که بخشی از آنها را در زیر میبینید. در میان آثار نظری وی، کتاب موسیقی شعر جایگاهی ویژه دارد و در میان مجموعه اشعارش در کوچه باغهای نشابور آوازه بیشتری دارد. زمزمهها، شبخوانی، از زبان برگ، بوی جوی مولیان، از بودن و سرودن، مثل درخت در شب باران، هزاره دوم آهوی کوهی، صور خیال در شعر فارسی، موسیقی شعر، با چراغ و آینه "در جستجوی ریشههای تحول شعر معاصر ایران" تصحیح اسرارالتوحید نوشته محمدبن منور، تصحیح تاریخ نیشابور نوشته حاکم نیشابوری، تصحیح آثار عطار نیشابوری، مختارنامه، مصیبتنامه، منطقالطیر، اسرارنامه، دیوان عطار و ترجمه آفرینش و تاریخ نیز از جمله آثار شفیعی کدکنی است.
آخرین کتاب او، این کیمیای هستی "درباره حافظ" است که نخستین چاپ آن در سال ۱۳۹۷ توسط انتشارات سخن متنشر شد.
فیلمی به نام "ستایشگر زیبایی" به وسیله جواد میرهاشمی؛ پژوهشگر و مستند ساز از سال ۱۳۹۱ در دست تهیه است که به احوال سجلی و تالیفات و تاثیرات وی بر ادبیات معاصر خواهد پرداخت. نام این فیلم وامدار گفتوگوی میرهاشمی با هوشنگ ابتهاج "ه. ا. سایه" است.
کتاب تذکرهالاولیای عطار که حاصل تلاش ۵۰ ساله دکتر شفیعیکدکنی است در اردیبهشت سال ۱۳۹۸ منتشر شد.
🆔 @bargi_az_tarikh
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
۱۹ مهر زادروز محمدرضا شفیعیکدکنی
( زاده ۱۹ مهر ۱۳۱۸ نیشابور ) نویسنده و شاعر، با تخلص م.سرشک
او در کدکن از روستاهای قدیمی، بیننیشابور و تربتحیدریه زاده شد.
وی به دبستان و دبیرستان نرفت و از آغاز کودکی نزد پدر خود و محمدتقی ادیب نیشابوری "ادیب نیشابوریدوم" به فراگیری زبان و ادبیات عرب پرداخت. "در هفتسالگی بخشهایی از الفیه ابنمالک را از حفظ بود و فقه، کلام و اصول را نزد شیخ هاشم قزوینی معروف به "فقیه آزادگان" فراگرفت. اما پس از مرگ شیخهاشم، درس خارج فقه را نزد محمدهادی میلانی خواند.
او به پیشنهاد دکتر علیاکبر فیاض، در دانشگاه فردوسی مشهد نامنویسی کرد و در کنکور آن سال نفر اول شد و به دانشکده ادبیات رفت و مدرک کارشناسی خود را در رشته زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه فردوسی و مدرک دکتری را نیز در همین رشته از دانشگاه تهران گرفت.
او از سال ۱۳۴۸ استاد دانشگاه تهران است. بدیعالزمان فروزانفر زیر برگه پیشنهاد استخدام وی نوشته بود «احترامی است به فضیلت».
شفیعی از جمله دوستان نزدیک مهدی اخوان ثالث، شاعر خراسانی، به شمار میرود و دلبستگی خود را به اشعار وی پنهان نمیکند.
کدکنی در شهریور ۱۳۸۸ به آمریکا رفت. این سفر بازتاب وسیعی در مطبوعات ایران داشت. او برای استفاده از یک فرصت مطالعاتی در مؤسسه مطالعات پیشرفته پرینستون، در باب تاریخ و تطور فرقه کَرامیه به تحقیق پرداخت و پس از ۹ ماه به میهن بازگشت و بر سر کرسی تدریس خود در دانشگاه تهران حاضر شد.
وی سرودن شعر را از جوانی به شیوه قدمایی آغاز کرد و پس از چندی به سبکنو مشهور به نیمایوشیج روی آورد. با انتشار دفتر شعر در کوچه باغهای نشابور نامآور شد. آثار او را میتوان به سه گروه انتقادی و نظری و مجموعه اشعار خود وی تقسیم کرد. آثار انتقادی این نویسنده، شامل تصحیح آثار کلاسیک فارسی و نگارش مقالاتی در حوزه نظریه ادبی میشود که بخشی از آنها را در زیر میبینید. در میان آثار نظری وی، کتاب موسیقی شعر جایگاهی ویژه دارد و در میان مجموعه اشعارش در کوچه باغهای نشابور آوازه بیشتری دارد. زمزمهها، شبخوانی، از زبان برگ، بوی جوی مولیان، از بودن و سرودن، مثل درخت در شب باران، هزاره دوم آهوی کوهی، صور خیال در شعر فارسی، موسیقی شعر، با چراغ و آینه "در جستجوی ریشههای تحول شعر معاصر ایران" تصحیح اسرارالتوحید نوشته محمدبن منور، تصحیح تاریخ نیشابور نوشته حاکم نیشابوری، تصحیح آثار عطار نیشابوری، مختارنامه، مصیبتنامه، منطقالطیر، اسرارنامه، دیوان عطار و ترجمه آفرینش و تاریخ نیز از جمله آثار شفیعی کدکنی است.
آخرین کتاب او، این کیمیای هستی "درباره حافظ" است که نخستین چاپ آن در سال ۱۳۹۷ توسط انتشارات سخن متنشر شد.
فیلمی به نام "ستایشگر زیبایی" به وسیله جواد میرهاشمی؛ پژوهشگر و مستند ساز از سال ۱۳۹۱ در دست تهیه است که به احوال سجلی و تالیفات و تاثیرات وی بر ادبیات معاصر خواهد پرداخت. نام این فیلم وامدار گفتوگوی میرهاشمی با هوشنگ ابتهاج "ه. ا. سایه" است.
کتاب تذکرهالاولیای عطار که حاصل تلاش ۵۰ ساله دکتر شفیعیکدکنی است در اردیبهشت سال ۱۳۹۸ منتشر شد.
🆔 @bargi_az_tarikh
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
Telegram
attach 📎
Forwarded from (م.ر.عرفانیان)
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۱۱ آبان سالروز درگذشت داوود پیرنیا
( زاده سال ۱۲۷۹ تهران -- درگذشته ۱۱ آبان ۱۳۵۰ تهران ) بنیانگذار برنامه رادیویی «گلها»
او فرزند حسن پیرنیا، نخستوزیر قاجار و مادرش دختر علاءالدوله از رجال قاجار بود و بهدلیل گرایشها و اعتقادات مذهبی اجازه حضور در عرصه موسیقی را به او ندادند اما آموزشهای پدرش که از روشنفکران آن دوران بود بر او بسیار تاثیر داشت. او تحصیلات ابتدایی را در خانه فراگرفت، سپس برای ادامه تحصیل و فراگیری زبان فرانسه وارد مدرسه سنلویی تهران شد. بعدها برای ادامه تحصیلات در رشته حقوق به سویس رفت.
او پس از فراغت تحصیل در رشته حقوق، بهمیهن بازگشت و وارد کارهای دولتی شد و پس از انتقال از وزارت دادگستری به وزارت دارایی، اقدام به تأسیس اداره آمار در ایران کرد. در سال ۱۳۲۵ که احمد قوام نخستوزیر شد، او را مدیرکل بازرسی نخستوزیری کرد و پس از چند ماه معاون نخستوزیر شد.
او حقوقدان و مؤسس کانون وکلا در ایران، پایهگذار و مدیر برنامه رادیویی گلها در رادیو تهران "بعدها رادیو ایران" در سال ۱۳۳۵ و در پی آن برنامه گلهای رنگارنگ، برگ سبز، یک شاخه گل و گلهای صحرایی "بر مبنای ترانههای محلی" و مبدع گروه موسیقی رادیو بودهاست.
نخستین برنامههای کودک رادیو هم از کارهای او بهشمار میآید؛ حتی نخستین بار پسر خردسالش را به گویندگی این برنامه گماشت. گاهی هم دستی بهقلم میبرد و مقالاتی مینوشت. آثار او در برخی نشریات سالهای ۱۳۳۰ و ۱۳۴۰ منتشر شدهاند.
او پس از سقوط دولت قوام، مشاغل دولتی را کنار گذاشت و با میراثی که از پدر به او رسیده بود، به مطالعه در زمینه موسیقی ایران پرداخت و به جمعآوری آهنگهای اصیل ایرانی مشغول شد.
پیرنیا توانست نظر مقامات سازمان برنامه و بودجه را به اهمیت ترویج موسیقی اصیل ایرانی جلب کند و پس از اختصاص اعتبار، اقدام به تشکیل ارکستری با شرکت نوازندگان، خوانندگان و آهنگسازان صاحب نام آن دوره کرد و اینگونه نطفهی گلها در آشفته بازار موسیقی ایران بسته شد.
آغاز پخش برنامه گلهای رنگارنگ در سال ۱۳۳۴ از رادیو تهران، حاصل این کوشش وی بود. او را باید مؤسس برنامههای موسیقی «گلهای رنگارنگ» «گلهای جاویدان» «یک شاخه گل» «گلهای صحرایی» و «برگ سبز» دانست. برنامههای او تحولی در موسیقی رادیو بهوجود آورد.
اوایل برنامه گلهای رنگارنگ که باصدای خانم مرضیه آغاز شد، بیشتر خواندن شعر و همراهی یک ساز بود که بعدها رفته رفته به آواز و موسیقی تبدیل شد. همکاری استادان موسیقی ایرانی مانند ابوالحسن صبا، غلامحسین بنان، بانو مرضیه و مرتضی محجوبی، شناخت پیرنیا از شعر و ادب و موسیقی ایران و وسواس و سلیقه او در انتخاب اشعار و قطعات موسیقی، باعث استقبال مردم از برنامه گلها شد.
در آبان ۱۳۴۵ که او پس از مدتی بیماری به رادیو بازگشت، به درخواست چند تن قرار شد از کارهای وی بازرسی شود. پیرنیا پس از این ماجرا بلافاصله استعفا داد و برنامه گلهای ۴۰۵ آخرین برنامهای است که زیرنظر وی ضبط شد.
🆔 @bargi_az_tarikh
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
۱۱ آبان سالروز درگذشت داوود پیرنیا
( زاده سال ۱۲۷۹ تهران -- درگذشته ۱۱ آبان ۱۳۵۰ تهران ) بنیانگذار برنامه رادیویی «گلها»
او فرزند حسن پیرنیا، نخستوزیر قاجار و مادرش دختر علاءالدوله از رجال قاجار بود و بهدلیل گرایشها و اعتقادات مذهبی اجازه حضور در عرصه موسیقی را به او ندادند اما آموزشهای پدرش که از روشنفکران آن دوران بود بر او بسیار تاثیر داشت. او تحصیلات ابتدایی را در خانه فراگرفت، سپس برای ادامه تحصیل و فراگیری زبان فرانسه وارد مدرسه سنلویی تهران شد. بعدها برای ادامه تحصیلات در رشته حقوق به سویس رفت.
او پس از فراغت تحصیل در رشته حقوق، بهمیهن بازگشت و وارد کارهای دولتی شد و پس از انتقال از وزارت دادگستری به وزارت دارایی، اقدام به تأسیس اداره آمار در ایران کرد. در سال ۱۳۲۵ که احمد قوام نخستوزیر شد، او را مدیرکل بازرسی نخستوزیری کرد و پس از چند ماه معاون نخستوزیر شد.
او حقوقدان و مؤسس کانون وکلا در ایران، پایهگذار و مدیر برنامه رادیویی گلها در رادیو تهران "بعدها رادیو ایران" در سال ۱۳۳۵ و در پی آن برنامه گلهای رنگارنگ، برگ سبز، یک شاخه گل و گلهای صحرایی "بر مبنای ترانههای محلی" و مبدع گروه موسیقی رادیو بودهاست.
نخستین برنامههای کودک رادیو هم از کارهای او بهشمار میآید؛ حتی نخستین بار پسر خردسالش را به گویندگی این برنامه گماشت. گاهی هم دستی بهقلم میبرد و مقالاتی مینوشت. آثار او در برخی نشریات سالهای ۱۳۳۰ و ۱۳۴۰ منتشر شدهاند.
او پس از سقوط دولت قوام، مشاغل دولتی را کنار گذاشت و با میراثی که از پدر به او رسیده بود، به مطالعه در زمینه موسیقی ایران پرداخت و به جمعآوری آهنگهای اصیل ایرانی مشغول شد.
پیرنیا توانست نظر مقامات سازمان برنامه و بودجه را به اهمیت ترویج موسیقی اصیل ایرانی جلب کند و پس از اختصاص اعتبار، اقدام به تشکیل ارکستری با شرکت نوازندگان، خوانندگان و آهنگسازان صاحب نام آن دوره کرد و اینگونه نطفهی گلها در آشفته بازار موسیقی ایران بسته شد.
آغاز پخش برنامه گلهای رنگارنگ در سال ۱۳۳۴ از رادیو تهران، حاصل این کوشش وی بود. او را باید مؤسس برنامههای موسیقی «گلهای رنگارنگ» «گلهای جاویدان» «یک شاخه گل» «گلهای صحرایی» و «برگ سبز» دانست. برنامههای او تحولی در موسیقی رادیو بهوجود آورد.
اوایل برنامه گلهای رنگارنگ که باصدای خانم مرضیه آغاز شد، بیشتر خواندن شعر و همراهی یک ساز بود که بعدها رفته رفته به آواز و موسیقی تبدیل شد. همکاری استادان موسیقی ایرانی مانند ابوالحسن صبا، غلامحسین بنان، بانو مرضیه و مرتضی محجوبی، شناخت پیرنیا از شعر و ادب و موسیقی ایران و وسواس و سلیقه او در انتخاب اشعار و قطعات موسیقی، باعث استقبال مردم از برنامه گلها شد.
در آبان ۱۳۴۵ که او پس از مدتی بیماری به رادیو بازگشت، به درخواست چند تن قرار شد از کارهای وی بازرسی شود. پیرنیا پس از این ماجرا بلافاصله استعفا داد و برنامه گلهای ۴۰۵ آخرین برنامهای است که زیرنظر وی ضبط شد.
🆔 @bargi_az_tarikh
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
Forwarded from (م.ر.عرفانیان)
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۸ اسفند زادروز کمال اجتماعی جندقی "گلبانگ"
(زاده ۸ اسفند ۱۳۰۸ شیراز -- درگذشته ۵ اسفند ۱۴۰۱ تهران) شاعر، نویسنده، طنزپرداز و ویراستار
او در سال ۱۳۲۵ برای تحصیل وارد دانشسرای مقدماتی شد و در پلشت ورامین، توفیق همخانه شدن با «مهدی اخوان ثالث» را پیدا کرد. اخوان بهعنوان استادش، نارسایی شعرش را گوشزد کرد و چند ماه بعد که با وی دیدار داشت و غزلی برای او خواند، اخوان شعرش را با تخلص «گلبانگ» پسندید. در سال ۱۳۳۲ وزارت فرهنگ، گروهی از معلمان را در اختیار وزارت کار قرار داد و او مشغول کارهای دفتری شد. در همان زمان به دفتر مجلهای رفت و با «دکتر اسلامی ندوشن» آشنا شد. همزمان به بنگاه نشر و ترجمه کتاب هم رفت و کتاب «هیوبر دارک» در مورد تپههای سیلک با تنظیم، مقدمه، ویرایش و فهرستنگاری او منتشر شد.
وی در دهه ۳۰ و ۴۰ به ویراستاری مشغول شد و با نویسندگان برجسته مانند «عبدالحسین زرینکوب» کار کرد و بیش از هزار کتاب با کوشش او بهچاپ رسید. او ویراستاری شد که ۷۰ سال مورد اعتماد منوچهر ستوده، ایرج افشار، شفیعیکدکنی و... بود.
وی نظارت دقیقی بر چاپ فرهنگنامههای سخن داشت و از او تاکنون ۶ عنوان کتاب منتشر شده است که از آنجمله «اسم گل» منتخب اشعار، «کلیات سعدی» با کوشش او، «منظومه پندگذار در ادب فارسی» و «مجموعه اشعار گلبانگ» است.
او با نامهای مستعار کمالو، نیمسوز و کماج با نشریات طنز توفیق، چلنگر و آهنگر همکاری داشت.
کمال اجتماعی جندقی در ۹۳ سالگی درگذشت و در قطعه نامآوران بهخاک سپرده شد.
🆔 @bargi_az_tarikh
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘۰
۸ اسفند زادروز کمال اجتماعی جندقی "گلبانگ"
(زاده ۸ اسفند ۱۳۰۸ شیراز -- درگذشته ۵ اسفند ۱۴۰۱ تهران) شاعر، نویسنده، طنزپرداز و ویراستار
او در سال ۱۳۲۵ برای تحصیل وارد دانشسرای مقدماتی شد و در پلشت ورامین، توفیق همخانه شدن با «مهدی اخوان ثالث» را پیدا کرد. اخوان بهعنوان استادش، نارسایی شعرش را گوشزد کرد و چند ماه بعد که با وی دیدار داشت و غزلی برای او خواند، اخوان شعرش را با تخلص «گلبانگ» پسندید. در سال ۱۳۳۲ وزارت فرهنگ، گروهی از معلمان را در اختیار وزارت کار قرار داد و او مشغول کارهای دفتری شد. در همان زمان به دفتر مجلهای رفت و با «دکتر اسلامی ندوشن» آشنا شد. همزمان به بنگاه نشر و ترجمه کتاب هم رفت و کتاب «هیوبر دارک» در مورد تپههای سیلک با تنظیم، مقدمه، ویرایش و فهرستنگاری او منتشر شد.
وی در دهه ۳۰ و ۴۰ به ویراستاری مشغول شد و با نویسندگان برجسته مانند «عبدالحسین زرینکوب» کار کرد و بیش از هزار کتاب با کوشش او بهچاپ رسید. او ویراستاری شد که ۷۰ سال مورد اعتماد منوچهر ستوده، ایرج افشار، شفیعیکدکنی و... بود.
وی نظارت دقیقی بر چاپ فرهنگنامههای سخن داشت و از او تاکنون ۶ عنوان کتاب منتشر شده است که از آنجمله «اسم گل» منتخب اشعار، «کلیات سعدی» با کوشش او، «منظومه پندگذار در ادب فارسی» و «مجموعه اشعار گلبانگ» است.
او با نامهای مستعار کمالو، نیمسوز و کماج با نشریات طنز توفیق، چلنگر و آهنگر همکاری داشت.
کمال اجتماعی جندقی در ۹۳ سالگی درگذشت و در قطعه نامآوران بهخاک سپرده شد.
🆔 @bargi_az_tarikh
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘۰
Forwarded from حسن نیکبخت
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۳ فروردین زادروز علی آلداود
(زاده ۳ فروردین ۱۳۳۱ خور) حقوقدان، نویسنده و پژوهشگر
او فرزند عبدالحسین ادیبآلداود از کارکنان وزارت معارف "وزارت آموزش و پرورش سابق" بود. عموی وی، حبیب یغمایی نویسنده و شاعر و صاحب امتیاز و مدیر مسئول مجله یغما است و او نواده اسداله منتخب یغمایی از شاعران و دبیران منطقه خور است که خود نسب به یغمای جندقی شاعر مشهور دوره قاجار میبرد.
وی از دانشکده حقوق سیاسی دانشگاه تهران لیسانس گرفت و چندی به تحصیل در مقطع فوقلیسانس در رشته جامعهشناسی در دانشگاه تهران پرداخت، اما آنرا ناتمام رها کرد.
در ۱۳۵۱ هنگامی که در دانشکده حقوق تحصیل میکرد، با راهنمایی و معرفی حسین خدیوجم به بنیاد فرهنگ ایران راه یافت و یکسال بعد مدیرداخلی مجله یغما شد و چندی با این مجله همکاری داشت. در ۱۳۵۵ دیگر بار همکاریاش را با بنیاد فرهنگ ایران از سر گرفت و از استادان: ناتلخانلری، پروین گنابادی، حسین خدیوجم، مهرداد بهار و محسن ابوالقاسمی بهره برد.
از آذر ۱۳۵۷ به استخدام وزارت فرهنگ و هنر "وزارت ارشاد"درآمد و تا ۱۳۶۴ در آنجا فعالیت داشت و شغل بعدی او وکالت دادگستری بود. وی از ۱۳۶۵ با مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، بهعنوان مؤلف و ویراستار آغاز همکاری کرد که حاصل این همکاری تألیف بیش از ۱۵۰ مقاله برای این دائرةالمعارف است. از ۱۳۷۴ بهعنوان معاونت بخش ادبیات با فرهنگستان زبان و ادب فارسی در تألیف دانشنامه زبان و ادب فارسی در شبه قاره هند همکاری کرد. از دیگر فعالیتهایش نظارت علمی بر انتشار دانشنامه فرهنگ آثار ایرانی اسلامی است.
از وی تاکنون ۳۲ مجلد کتاب و حدود ۷۵۰ مقاله بهچاپ رسیدهاست.
گزیده آثار:
کتابشناسی توصیفی خور بیابانک.
هفت اقلیم کتاب.
برگزیده اعجوبه و محبوبه.
ارج نامه حبیب یغمایی.
اسناد و نامههای امیر کبیر.
مجموعه آثار یغمای جندقی.
ارجنامه ذبیحاله صفا.
امیرکبیر و ناصرالدین شاه.
نخستین کوششهای قانونگذاری در ایران.
گزیده تصحیح و تحقیق:
نزهت الأخبار.
سفینه مراثی و نوحهها.
تاریخ الفی.
جامع العلوم ستینی.
دیوان اشعار صفایی جندقی.
شاهنامه هاتقی خرجردی.
مثنوی شمس و قمر.
🆔 @bargi_az_tarikh
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#علی_آل_داود
۳ فروردین زادروز علی آلداود
(زاده ۳ فروردین ۱۳۳۱ خور) حقوقدان، نویسنده و پژوهشگر
او فرزند عبدالحسین ادیبآلداود از کارکنان وزارت معارف "وزارت آموزش و پرورش سابق" بود. عموی وی، حبیب یغمایی نویسنده و شاعر و صاحب امتیاز و مدیر مسئول مجله یغما است و او نواده اسداله منتخب یغمایی از شاعران و دبیران منطقه خور است که خود نسب به یغمای جندقی شاعر مشهور دوره قاجار میبرد.
وی از دانشکده حقوق سیاسی دانشگاه تهران لیسانس گرفت و چندی به تحصیل در مقطع فوقلیسانس در رشته جامعهشناسی در دانشگاه تهران پرداخت، اما آنرا ناتمام رها کرد.
در ۱۳۵۱ هنگامی که در دانشکده حقوق تحصیل میکرد، با راهنمایی و معرفی حسین خدیوجم به بنیاد فرهنگ ایران راه یافت و یکسال بعد مدیرداخلی مجله یغما شد و چندی با این مجله همکاری داشت. در ۱۳۵۵ دیگر بار همکاریاش را با بنیاد فرهنگ ایران از سر گرفت و از استادان: ناتلخانلری، پروین گنابادی، حسین خدیوجم، مهرداد بهار و محسن ابوالقاسمی بهره برد.
از آذر ۱۳۵۷ به استخدام وزارت فرهنگ و هنر "وزارت ارشاد"درآمد و تا ۱۳۶۴ در آنجا فعالیت داشت و شغل بعدی او وکالت دادگستری بود. وی از ۱۳۶۵ با مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، بهعنوان مؤلف و ویراستار آغاز همکاری کرد که حاصل این همکاری تألیف بیش از ۱۵۰ مقاله برای این دائرةالمعارف است. از ۱۳۷۴ بهعنوان معاونت بخش ادبیات با فرهنگستان زبان و ادب فارسی در تألیف دانشنامه زبان و ادب فارسی در شبه قاره هند همکاری کرد. از دیگر فعالیتهایش نظارت علمی بر انتشار دانشنامه فرهنگ آثار ایرانی اسلامی است.
از وی تاکنون ۳۲ مجلد کتاب و حدود ۷۵۰ مقاله بهچاپ رسیدهاست.
گزیده آثار:
کتابشناسی توصیفی خور بیابانک.
هفت اقلیم کتاب.
برگزیده اعجوبه و محبوبه.
ارج نامه حبیب یغمایی.
اسناد و نامههای امیر کبیر.
مجموعه آثار یغمای جندقی.
ارجنامه ذبیحاله صفا.
امیرکبیر و ناصرالدین شاه.
نخستین کوششهای قانونگذاری در ایران.
گزیده تصحیح و تحقیق:
نزهت الأخبار.
سفینه مراثی و نوحهها.
تاریخ الفی.
جامع العلوم ستینی.
دیوان اشعار صفایی جندقی.
شاهنامه هاتقی خرجردی.
مثنوی شمس و قمر.
🆔 @bargi_az_tarikh
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#علی_آل_داود
Telegram
attach 📎
Forwarded from حسن نیکبخت
☘☘ برگی از تقویم تاریخ ☘☘
۹ امرداد سالروز درگذشت مصطفی رحیمی
(زاده سال ۱۳۰۵ نائین -- درگذشته ۹ امرداد ۱۳۸۱ تهران) حقوقدان، جامعهشناس، نویسنده و مترجم
او در دانشکده حقوق دانشگاه تهران تحصیل کرد و در سال ۱۳۳۷ در دانشگاه سوربن فرانسه دوره دکتری حقوق را گذراند و در پاریس با افکار ژان پلسارتر آشنا شد. در بازگشت به تهران وارد دادگستری شد و در سالهای دهه ۴۰ به ترجمه پرداخت و مدتی در دانشگاه تهران به تدریس ادبیات غرب اشتغال داشت.
در روزهای اواخر دیماه ۱۳۵۷ روزنامه آیندگان در شماره ۲۵ دی، نامهای را با امضای دکتر مصطفی رحیمی، خطاب به آیتاله خمینی، مبنی بر دلایل شخصاش در مخالفت با مدل حکومتی «جمهوری اسلامی» منتشر کرد. عنوان نامه بود: «چرا با جمهوری اسلامی مخالفم.»
وی در بخشی از نامه مینویسد: «آن چنانکه من میفهمم، جمهوری اسلامی یعنی آن که حاکمیت متعلق به روحانیون باشد.» این در حالی است که در پیشنویس قانون اساسی که به امضا و تأیید آیتاله خمینی رسید ولایت فقیه وجود نداشت و در مجلس خبرگان به پیشنهاد محمد کیاوش، عبدالرحمن حیدری و حسن آیت وارد قانون اساسی شد.
به نظر مهرک کمالی، این نامه درسنامهای است برای انقلابیونی که خواستار دموکراسیاند، هم شیوهنامهای است برای انقلابیون ضد دموکراسی تا بدانند از چه باید اجتناب کنند. بهنظر کمالی، سرگذشت انقلابهای پیشین قرن بیستم بهرحیمی نشان داده بود که عدول از دموکراسی و مقید کردنش بههر صفتی جز خودش، سرانجام انقلاب را به شکست میکشاند و یک گروه خاص را حاکم میکند. لحن نامه او فروتنانه بود، اما به اعتقاد کمالی، او اصول اولیه دموکراسی که او معتقد است بسیاری از رهبران انقلاب بخت آموختنش را نداشتهاند را دارد تدریس میکند.
او بعدها در آستانه برگزاری همهپرسی قانون اساسی، کتاب «اصول حکومت جمهوری» را منتشر کرد که درباره اساس جمهوری بهمعنای مطلق آن بود.
وی سه سال پس از نگارش این نامه، بهعلت نوشتن متنی به اسم «عصرانه حکومت قانون» در سال ۱۳۶۰ بیش از سه ماه بازداشت شد.
دکتر مصطفی رحیمی که تا زمان مرگش مورد غضب حکومت قرار داشت، در ۷۶ سالگی درگذشت و در قطعه هنرمندان بهخاک سپرده شد.
کتابشناسی
شعر:
بهشت گمشده ۱۳۲۸
داستان:
اتهام ۱۳۵۷
باید زندگی کرد ۱۳۵۶
قصههای آن دنیا ۱۳۵۶
نمایشنامه:
آناهیتا ۱۳۴۹
تیاله ۱۳۵۶
دست بالای دست ۱۳۵۷
هملت ۱۳۷۱
مجموعه مقالات:
یأس فلسفی ۱۳۴۵
نگاه ۱۳۴۸
نیم نگاه ۱۳۴۹
دیدگاهها ۱۳۵۲
گامها و آرمانها ۱۳۷۰
آزادی و فرهنگ ۱۳۷۴
عبور از فرهنگ بازرگانی ۱۳۷۴
بررسی و تحقیق:
قانون اساسی ایران و اصول دموکراسی ۱۳۵۴
اصول حکومت جمهوری ۱۳۵۸
تراژدی قدرت در شاهنامه ۱۳۶۹
حافظ اندیشه ۱۳۷۱
سیاوش در آتش ۱۳۷۱
درباره ژان پلسارتر
مارکس و سایههایش
دمی با دشتی
ترجمهها:
آنکه گفت آری، آنکه گفت نه ۱۳۳۸ برتولت برشت
اگزیستانسیالیسم و اصالت بشر ۱۳۴۴ ژان پلسارتر
هنرمند و زمان او ۱۳۴۵ کامو و دیگران
ننه دلاور و فرزندان او ۱۳۴۵ برتولت برشت
ادبیات چیست ۱۳۴۸ ژان پلسارتر
ارفه سیاه ۱۳۵۱ ژان پلسارتر
نقد حکمت عامیانه ۱۳۵۴ سیمون دوبوار
رسالت هنر ۱۳۵۶ آلبرکامو و دیگران
ادبیات و اندیشه ۱۳۵۶ سارتر و دیگران
مجازات اعدام ۱۳۵۶ مارک آنسل
آنچه من هستم ۱۳۵۷ ژان پلسارتر
کشتار عام ۱۳۵۷ ژان پلسارتر
حقوق و جامعهشناسی ۱۳۵۸ گزیده و ترجمه مقالات گورویچ و دیگران.
تعهد کامو ۱۳۶۲ آلبرکامو
دیالکتیک ۱۳۶۲ فولکیه
پرولتاریا، تکنولوژی، آزادی ۱۳۶۳ آندره گرز
بحران مارکسیسم ۱۳۷۰ کاری گروهی
پروسترویکا و نتایج آن ۱۳۷۰ کاری گروهی
جنگ خلیج فارس ۱۳۷۰ سالینجر/ لوران
سخن پاز ۱۳۷۱ اکتاویو پاز
چرا شوروی متلاشی شد ۱۳۷۳ کاری گروهی
هملت، ویلیام شکسپیر ۱۳۷۱.
🆔 @bargi_az_tarikh
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#مصطفی_رحیمی
۹ امرداد سالروز درگذشت مصطفی رحیمی
(زاده سال ۱۳۰۵ نائین -- درگذشته ۹ امرداد ۱۳۸۱ تهران) حقوقدان، جامعهشناس، نویسنده و مترجم
او در دانشکده حقوق دانشگاه تهران تحصیل کرد و در سال ۱۳۳۷ در دانشگاه سوربن فرانسه دوره دکتری حقوق را گذراند و در پاریس با افکار ژان پلسارتر آشنا شد. در بازگشت به تهران وارد دادگستری شد و در سالهای دهه ۴۰ به ترجمه پرداخت و مدتی در دانشگاه تهران به تدریس ادبیات غرب اشتغال داشت.
در روزهای اواخر دیماه ۱۳۵۷ روزنامه آیندگان در شماره ۲۵ دی، نامهای را با امضای دکتر مصطفی رحیمی، خطاب به آیتاله خمینی، مبنی بر دلایل شخصاش در مخالفت با مدل حکومتی «جمهوری اسلامی» منتشر کرد. عنوان نامه بود: «چرا با جمهوری اسلامی مخالفم.»
وی در بخشی از نامه مینویسد: «آن چنانکه من میفهمم، جمهوری اسلامی یعنی آن که حاکمیت متعلق به روحانیون باشد.» این در حالی است که در پیشنویس قانون اساسی که به امضا و تأیید آیتاله خمینی رسید ولایت فقیه وجود نداشت و در مجلس خبرگان به پیشنهاد محمد کیاوش، عبدالرحمن حیدری و حسن آیت وارد قانون اساسی شد.
به نظر مهرک کمالی، این نامه درسنامهای است برای انقلابیونی که خواستار دموکراسیاند، هم شیوهنامهای است برای انقلابیون ضد دموکراسی تا بدانند از چه باید اجتناب کنند. بهنظر کمالی، سرگذشت انقلابهای پیشین قرن بیستم بهرحیمی نشان داده بود که عدول از دموکراسی و مقید کردنش بههر صفتی جز خودش، سرانجام انقلاب را به شکست میکشاند و یک گروه خاص را حاکم میکند. لحن نامه او فروتنانه بود، اما به اعتقاد کمالی، او اصول اولیه دموکراسی که او معتقد است بسیاری از رهبران انقلاب بخت آموختنش را نداشتهاند را دارد تدریس میکند.
او بعدها در آستانه برگزاری همهپرسی قانون اساسی، کتاب «اصول حکومت جمهوری» را منتشر کرد که درباره اساس جمهوری بهمعنای مطلق آن بود.
وی سه سال پس از نگارش این نامه، بهعلت نوشتن متنی به اسم «عصرانه حکومت قانون» در سال ۱۳۶۰ بیش از سه ماه بازداشت شد.
دکتر مصطفی رحیمی که تا زمان مرگش مورد غضب حکومت قرار داشت، در ۷۶ سالگی درگذشت و در قطعه هنرمندان بهخاک سپرده شد.
کتابشناسی
شعر:
بهشت گمشده ۱۳۲۸
داستان:
اتهام ۱۳۵۷
باید زندگی کرد ۱۳۵۶
قصههای آن دنیا ۱۳۵۶
نمایشنامه:
آناهیتا ۱۳۴۹
تیاله ۱۳۵۶
دست بالای دست ۱۳۵۷
هملت ۱۳۷۱
مجموعه مقالات:
یأس فلسفی ۱۳۴۵
نگاه ۱۳۴۸
نیم نگاه ۱۳۴۹
دیدگاهها ۱۳۵۲
گامها و آرمانها ۱۳۷۰
آزادی و فرهنگ ۱۳۷۴
عبور از فرهنگ بازرگانی ۱۳۷۴
بررسی و تحقیق:
قانون اساسی ایران و اصول دموکراسی ۱۳۵۴
اصول حکومت جمهوری ۱۳۵۸
تراژدی قدرت در شاهنامه ۱۳۶۹
حافظ اندیشه ۱۳۷۱
سیاوش در آتش ۱۳۷۱
درباره ژان پلسارتر
مارکس و سایههایش
دمی با دشتی
ترجمهها:
آنکه گفت آری، آنکه گفت نه ۱۳۳۸ برتولت برشت
اگزیستانسیالیسم و اصالت بشر ۱۳۴۴ ژان پلسارتر
هنرمند و زمان او ۱۳۴۵ کامو و دیگران
ننه دلاور و فرزندان او ۱۳۴۵ برتولت برشت
ادبیات چیست ۱۳۴۸ ژان پلسارتر
ارفه سیاه ۱۳۵۱ ژان پلسارتر
نقد حکمت عامیانه ۱۳۵۴ سیمون دوبوار
رسالت هنر ۱۳۵۶ آلبرکامو و دیگران
ادبیات و اندیشه ۱۳۵۶ سارتر و دیگران
مجازات اعدام ۱۳۵۶ مارک آنسل
آنچه من هستم ۱۳۵۷ ژان پلسارتر
کشتار عام ۱۳۵۷ ژان پلسارتر
حقوق و جامعهشناسی ۱۳۵۸ گزیده و ترجمه مقالات گورویچ و دیگران.
تعهد کامو ۱۳۶۲ آلبرکامو
دیالکتیک ۱۳۶۲ فولکیه
پرولتاریا، تکنولوژی، آزادی ۱۳۶۳ آندره گرز
بحران مارکسیسم ۱۳۷۰ کاری گروهی
پروسترویکا و نتایج آن ۱۳۷۰ کاری گروهی
جنگ خلیج فارس ۱۳۷۰ سالینجر/ لوران
سخن پاز ۱۳۷۱ اکتاویو پاز
چرا شوروی متلاشی شد ۱۳۷۳ کاری گروهی
هملت، ویلیام شکسپیر ۱۳۷۱.
🆔 @bargi_az_tarikh
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#مصطفی_رحیمی
Telegram
attach 📎
Forwarded from حسن نیکبخت
☘☘ برگی از تقویم تاریخ ☘☘
۳ آبان زادروز محمدعلی ابراهیمیانارکی
(زاده ۳ آبان ۱۳۲۳ نایین) مدرس، فرهنگنویس، کویرشناس و شاعر، متخلص به «کویر»
او لیسانس رشته زبان و ادبیات انگلیسی را در اصفهان گرفت و تدریس را در دبیرستانهای انارک آغاز کرد و پس از آن به اصفهان منتقل شد. وی سرودن شعر را به دو زبان فارسی و انارکی از جوانی شروع کرد و سرودههایش در بعدازظهر جمعههای تابستان ۱۳۴۱ از برنامه نغمهها و ترانههای محلی از رادیو ایران پخش میشد. همچنین در سال ۱۳۴۸ رادیو اصفهان اشعار محلی او را شنبه شبها از برنامه سرود زندهرود پخش میکرد.
لحظه لحظه فیلم مستند زندگی پیرزن دهقان ساکن کویر به نام شهربانو، تاسیس موزه مردم شناسی انارک، برگزاری همایش گویشهای محلی در ۳۱ اردیبهشت ۱۳۸۴ در انارک همه نمادها و سمبلهای در آستانه فراموشی کویر، شاهد تلاش این مرد است.
وی چندان تمایل و نیازی به دیده شدن ندارد.
ولی آیا فرهنگ در آستانه اضمحلال کویر، بدون تلاش مردانی این چنین بر چهره همیشه صبورش زنگار فراموشی نخواهد نشست؟
آثار و تالیفات:
۱- ای نارسینه (narossine) (اشعار گویشی) نشر نقشجهان، چاپ اول ۱۳۷۸
۲- شعر کویر (مجموعه اشعار فارسی) نشر گلافشان، چاپ اول ۱۳۸۱
۳- انارک (آثار همایش گویش شناسی) نشر گلستان ادب، چاپ اول ۱۳۸۵
۴- مدرسه فرخی، نشر گلستان ادب، چاپ اول ۱۳۸۵
۵- فرهنگ کویر (واژهنامه انارکی) نشر گلستان ادب، چاپ اول ۱۳۸۷
۶- پژوهشی در انساب انارکیها (جلد اول) چاپ اول ۱۳۹۰
۷- گله لودری, داستان
۸- انارک (از دیدگاه تاریخی، جغرافیایی و اجتماعی) نشر رنگینه، چاپ اول ۱۳۸۳ و ویرایش دوم ۱۳۹۰
۹- من دوستدار شهر قشنگ انارکم، شعر
۱۰- ای نارسینه از کییات ایواجی، شعر محلی با خط نستعلیق
۱۱- گزیده اشعار طرب انارکی “مجدالاشراف” ۱۳۸۹
آثار چاپ نشده:
۱- اینجا نخلک است
۲- جلد دوم پژوهشی در انساب انارکیها
۳- ساربان
فعالیت های فرهنگی:
۱ ) تاسیس کتابخانه عمومی انارک در مکانی محقر در سال ۱۳۴۷ و گذراندن دوره کتابداری در تهران
۲ ) تاسیس موزه مردم شناسی کویر انارک در سال ۱۳۸۴
۳ ) برگزاری همایش باشکوه گویشهای محلی در انارک در سال ۱۳۸۵
۴ ) برگزاری همایش مدرسه فرخی در سال ۱۳۸۵
۵ ) تاسیس فرهنگسرای طاهری انارک
🆔 @bargi_az_tarikh
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#محمد_علی_ابراهیمی_انارکی
۳ آبان زادروز محمدعلی ابراهیمیانارکی
(زاده ۳ آبان ۱۳۲۳ نایین) مدرس، فرهنگنویس، کویرشناس و شاعر، متخلص به «کویر»
او لیسانس رشته زبان و ادبیات انگلیسی را در اصفهان گرفت و تدریس را در دبیرستانهای انارک آغاز کرد و پس از آن به اصفهان منتقل شد. وی سرودن شعر را به دو زبان فارسی و انارکی از جوانی شروع کرد و سرودههایش در بعدازظهر جمعههای تابستان ۱۳۴۱ از برنامه نغمهها و ترانههای محلی از رادیو ایران پخش میشد. همچنین در سال ۱۳۴۸ رادیو اصفهان اشعار محلی او را شنبه شبها از برنامه سرود زندهرود پخش میکرد.
لحظه لحظه فیلم مستند زندگی پیرزن دهقان ساکن کویر به نام شهربانو، تاسیس موزه مردم شناسی انارک، برگزاری همایش گویشهای محلی در ۳۱ اردیبهشت ۱۳۸۴ در انارک همه نمادها و سمبلهای در آستانه فراموشی کویر، شاهد تلاش این مرد است.
وی چندان تمایل و نیازی به دیده شدن ندارد.
ولی آیا فرهنگ در آستانه اضمحلال کویر، بدون تلاش مردانی این چنین بر چهره همیشه صبورش زنگار فراموشی نخواهد نشست؟
آثار و تالیفات:
۱- ای نارسینه (narossine) (اشعار گویشی) نشر نقشجهان، چاپ اول ۱۳۷۸
۲- شعر کویر (مجموعه اشعار فارسی) نشر گلافشان، چاپ اول ۱۳۸۱
۳- انارک (آثار همایش گویش شناسی) نشر گلستان ادب، چاپ اول ۱۳۸۵
۴- مدرسه فرخی، نشر گلستان ادب، چاپ اول ۱۳۸۵
۵- فرهنگ کویر (واژهنامه انارکی) نشر گلستان ادب، چاپ اول ۱۳۸۷
۶- پژوهشی در انساب انارکیها (جلد اول) چاپ اول ۱۳۹۰
۷- گله لودری, داستان
۸- انارک (از دیدگاه تاریخی، جغرافیایی و اجتماعی) نشر رنگینه، چاپ اول ۱۳۸۳ و ویرایش دوم ۱۳۹۰
۹- من دوستدار شهر قشنگ انارکم، شعر
۱۰- ای نارسینه از کییات ایواجی، شعر محلی با خط نستعلیق
۱۱- گزیده اشعار طرب انارکی “مجدالاشراف” ۱۳۸۹
آثار چاپ نشده:
۱- اینجا نخلک است
۲- جلد دوم پژوهشی در انساب انارکیها
۳- ساربان
فعالیت های فرهنگی:
۱ ) تاسیس کتابخانه عمومی انارک در مکانی محقر در سال ۱۳۴۷ و گذراندن دوره کتابداری در تهران
۲ ) تاسیس موزه مردم شناسی کویر انارک در سال ۱۳۸۴
۳ ) برگزاری همایش باشکوه گویشهای محلی در انارک در سال ۱۳۸۵
۴ ) برگزاری همایش مدرسه فرخی در سال ۱۳۸۵
۵ ) تاسیس فرهنگسرای طاهری انارک
🆔 @bargi_az_tarikh
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#محمد_علی_ابراهیمی_انارکی
Forwarded from (م.ر.عرفانیان)
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۲۸ آذر سالروز درگذشت محمود افشار یزدی
(زاده سال ۱۲۷۲ یزد – درگذشته ۲۸ آذر ۱۳۶۲ تهران) دولتمرد، نویسنده، شاعر و روزنامهنگار
او در سیزده سالگی برای تحصیل نزد عمویش محمدباقر به شهر بمبئی در هند اعزام شد و در آنجا مقدمات علوم جدید، زبان انگلیسی و تجارت را فراگرفت و پس از سه سال به تهران بازگشت و در مدرسه علوم سیاسی به تحصیل پرداخت. در نوزده سالگی به قصد ادامه تحصیل، راهی سویس شد و در هفت سال، دوره لیسانس و دکتری حقوق را به پایان برد و از دانشکده علوم سیاسی دانشگاه لوزان، درجه دکتری دریافت کرد. اما چون زمان اقامت وی در اروپا مقارن با پایان جنگ جهانی اول شد و موضوع قرارداد ۱۹۱۹ مطرح بود، در جراید سویس مقالاتی در دفاع از حقوق ایران نوشت. در همین دوره بین او و علیاکبر داور که او نیز در سویس مشغول به تحصیل بود، دوستی و نزدیکی ایجاد شد.
وی در سال ۱۳۰۰ به ایران بازگشت. چندی در مدرسه علوم سیاسی به تدریس تاریخ اشتغال داشت و زمانی که داور عهدهدار وزارت فواید عامه شد، او را به همکاری دعوت کرد و ریاست مدرسه تجارت را که تازه تأسیس شده بود به وی سپرد. او اساس مدرسه مزبور را مطابق با مدارس اروپایی پیریزی کرد. در سال ۱۳۰۵ به دعوت داور وارد تشکیلات نوین قضایی شد و به مستشاری استیناف تهران منصوب شد.
وی در زمان وزارت دارایی حسن تقیزاده به آن وزارتخانه منتقل شد و ریاست اداره اقتصادی و حقوقی را که از مهمترین ادارات بود به او سپردند و تا سال ۱۳۱۲ در آنجا خدمت میکرد و سپس به دادگستری بازگشت. ابتدا به مقام دادیاری دیوان عالی رسید و چندی بعد مقام مستشاری یافت. در سال ۱۳۲۲ از خدمت در وزارت دادگستری انصراف داد و به وزارت فرهنگ منتقل شد. در آبان ۱۳۲۳ در دوره وزارت باقر کاظمی "مهذبالدوله" به معاونت وزارت فرهنگ منصوب شد و این سمت را درکابینه بعدی در وزارت فرهنگ دکتر عیسی صدیق نیز حفظ کرد اما در فروردین ۱۳۲۴ از این سمت استعفا داد و این آخرین موقعیت اداری او بود.
دکتر محمود افشار از سال ۱۳۰۰ وارد عرصه مطبوعات شد. در سال ۱۳۰۴ مجله آینده را تأسیس کرد که ابتدا دو سال (۲۴ شماره) منتشر شد، سپس از سال ۱۳۲۳ انتشار آن را از سر گرفت و ۱۶ شماره مجله طبع شد. انتشار مجله آینده را یک بار دیگر در سال ۱۳۳۸ تجدید کرد و تنها ۶ شماره انتشار داد. دوره جدید مجله آینده در سال ۱۳۵۸ توسط فرزندش ایرج افشار آغاز به انتشار کرد.
از اقدامات دیگر وی ایجاد بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار است.
همچنین قسمتی از مستغلات خود را در باغ فردوس شمیران وقف مؤسسه لغتنامه دهخدا کرد.
دکتر محمود افشار مستغلاتش را در باغ فردوس و دیگر نقاط تهران وقف زبان فارسی و تمامیت ارضی ایران کرده که شرح مفصل آن در کتاب پنج وقفنامه دکتر محمود افشار یزدی آمده است. ازجمله قبل از مرگش، زمین بزرگ خود را که در میرداماد کنونی است، وقف دبستان و راهنمایی و دبیرستان کرد.
🆔 @bargi_az_tarikh
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#محمود_افشار_یزدی
۲۸ آذر سالروز درگذشت محمود افشار یزدی
(زاده سال ۱۲۷۲ یزد – درگذشته ۲۸ آذر ۱۳۶۲ تهران) دولتمرد، نویسنده، شاعر و روزنامهنگار
او در سیزده سالگی برای تحصیل نزد عمویش محمدباقر به شهر بمبئی در هند اعزام شد و در آنجا مقدمات علوم جدید، زبان انگلیسی و تجارت را فراگرفت و پس از سه سال به تهران بازگشت و در مدرسه علوم سیاسی به تحصیل پرداخت. در نوزده سالگی به قصد ادامه تحصیل، راهی سویس شد و در هفت سال، دوره لیسانس و دکتری حقوق را به پایان برد و از دانشکده علوم سیاسی دانشگاه لوزان، درجه دکتری دریافت کرد. اما چون زمان اقامت وی در اروپا مقارن با پایان جنگ جهانی اول شد و موضوع قرارداد ۱۹۱۹ مطرح بود، در جراید سویس مقالاتی در دفاع از حقوق ایران نوشت. در همین دوره بین او و علیاکبر داور که او نیز در سویس مشغول به تحصیل بود، دوستی و نزدیکی ایجاد شد.
وی در سال ۱۳۰۰ به ایران بازگشت. چندی در مدرسه علوم سیاسی به تدریس تاریخ اشتغال داشت و زمانی که داور عهدهدار وزارت فواید عامه شد، او را به همکاری دعوت کرد و ریاست مدرسه تجارت را که تازه تأسیس شده بود به وی سپرد. او اساس مدرسه مزبور را مطابق با مدارس اروپایی پیریزی کرد. در سال ۱۳۰۵ به دعوت داور وارد تشکیلات نوین قضایی شد و به مستشاری استیناف تهران منصوب شد.
وی در زمان وزارت دارایی حسن تقیزاده به آن وزارتخانه منتقل شد و ریاست اداره اقتصادی و حقوقی را که از مهمترین ادارات بود به او سپردند و تا سال ۱۳۱۲ در آنجا خدمت میکرد و سپس به دادگستری بازگشت. ابتدا به مقام دادیاری دیوان عالی رسید و چندی بعد مقام مستشاری یافت. در سال ۱۳۲۲ از خدمت در وزارت دادگستری انصراف داد و به وزارت فرهنگ منتقل شد. در آبان ۱۳۲۳ در دوره وزارت باقر کاظمی "مهذبالدوله" به معاونت وزارت فرهنگ منصوب شد و این سمت را درکابینه بعدی در وزارت فرهنگ دکتر عیسی صدیق نیز حفظ کرد اما در فروردین ۱۳۲۴ از این سمت استعفا داد و این آخرین موقعیت اداری او بود.
دکتر محمود افشار از سال ۱۳۰۰ وارد عرصه مطبوعات شد. در سال ۱۳۰۴ مجله آینده را تأسیس کرد که ابتدا دو سال (۲۴ شماره) منتشر شد، سپس از سال ۱۳۲۳ انتشار آن را از سر گرفت و ۱۶ شماره مجله طبع شد. انتشار مجله آینده را یک بار دیگر در سال ۱۳۳۸ تجدید کرد و تنها ۶ شماره انتشار داد. دوره جدید مجله آینده در سال ۱۳۵۸ توسط فرزندش ایرج افشار آغاز به انتشار کرد.
از اقدامات دیگر وی ایجاد بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار است.
همچنین قسمتی از مستغلات خود را در باغ فردوس شمیران وقف مؤسسه لغتنامه دهخدا کرد.
دکتر محمود افشار مستغلاتش را در باغ فردوس و دیگر نقاط تهران وقف زبان فارسی و تمامیت ارضی ایران کرده که شرح مفصل آن در کتاب پنج وقفنامه دکتر محمود افشار یزدی آمده است. ازجمله قبل از مرگش، زمین بزرگ خود را که در میرداماد کنونی است، وقف دبستان و راهنمایی و دبیرستان کرد.
🆔 @bargi_az_tarikh
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#محمود_افشار_یزدی