دکتر علیرضا نبی
10.5K subscribers
1.77K photos
676 videos
70 files
475 links
🔸کارآفرین اجتماعی
🔹مدیر گروه کارخانجات زیتون آرشیا
#اینجا_شرط_استخدام_داشتن_سو_پیشینه_است
Download Telegram
🔸️گم شدن مداد سیاه🔸️


 از دو مرد دو خاطره متفاوت از گم شدن مداد سیاه‌شان در مدرسه شنیدم.
مرد اول می‌گفت
«چهارم ابتدایی بودم. در مدرسه مداد سیاهم را گم کردم. وقتی به مادرم گفتم، سخت مرا تنبیه کرد و به من گفت که بی‌مسئولیت و بی‌حواس هستم.
آن قدر تنبیه مادرم برایم سخت بود که تصمیم گرفتم دیگر هیچ وقت دست خالی به خانه برنگردم و مداد‌های دوستانم را بردارم. روز بعد نقشه‌ام را عملی کردم. هر روز یکی دو مداد کش می‌رفتم تا اینکه تا آخر سال از تمامی دوستانم مداد برداشته بودم. ابتدای کار خیلی با ترس این کار را انجام می‌دادم، ولی کم‌کم بر ترسم غلبه کردم و از نقشه‌های زیادی استفاده کردم تا جایی که مداد‌ها را از دوستانم می‌دزدیدم و به خودشان می‌فروختم.
بعد از مدتی این کار برایم عادی شد. تصمیم گرفتم کار‌های بزرگتر انجام دهم و کارم را تا کل مدرسه و دفتر مدیر مدرسه گسترش دادم. خلاصه آن سال برایم تمرین عملی دزدی حرفه‌ای بود تا اینکه حالا تبدیل به یک سارق حرفه‌ای شدم

مرد دوم می‌گفت:
«دوم دبستان بودم. روزی از مدرسه آمدم و به مادرم گفتم مداد سیاهم را گم کردم. مادرم گفت:«خوب چه کار کردی بدون مداد؟» گفتم:«از دوستم مداد گرفتم.» مادرم گفت خوبه و پرسید که دوستم از من چیزی نخواست؟ خوراکی یا چیزی؟ گفتم نه. چیزی از من نخواست. مادرم گفت:«پس او با این کار سعی کرده به دیگری نیکی کند، ببین چقدر زیرک است. پس تو چرا به دیگران نیکی نکنی؟» گفتم:«چگونه نیکی کنم؟» مادرم گفت:«دو مداد می‌خریم، یکی برای خودت و دیگری برای کسی که ممکن است مدادش گم شود. آن مداد را به کسی که مدادش گم می‌شود می‌دهی و بعد از پایان درس پس می‌گیریم.»

خیلی شادمان شدم و بعد از عملی کردن پیشنهاد مادرم، احساس رضایت خوبی داشتم آن‌قدر که در کیفم مداد‌های اضافی بیشتری می‌گذاشتم تا به نفرات بیشتری کمک کنم. با این کار، هم درسم خیلی بهتر از قبل شده بود و هم علاقه‌ام به مدرسه چند برابر شده بود. ستاره کلاس شده بودم به گونه‌ای که همه مرا صاحب مداد‌های ذخیره می‌شناختند و همیشه از من کمک می‌گرفتند. حالا که بزرگ شده‌ام و از نظر علمی در سطح عالی قرار گرفته‌ام و تشکیل خانواده داده‌ام، صاحب بزرگ‌ترین جمعیت خیریه شهر هستم.»
 #گم_شدن_مداد_سیاه
#دو_خاطره_متفاوت
#سارق_حرفه_ای
#صاحب_خیریه_شهر
#علیرضا_نبی
#کارآفرین_اجتماعی
#اینجا_شرط_استخدام_داشتن_سو_پیشینه_است

https://t.me/nabiali
🟣 معنی انسانیت !

🟦نصراله سیچونی یکی از خیرین و مومنین و مغازه داران کاروانسرای کلگه مسجدسلیمان ۴۰ شبانه روز چله گرفته بود* *تا خدا را زیارت کند*
تمام روزها روزه بود.
در حال اعتکاف.
از خلق الله بریده بود.
صبح به صیام و شب به قیام.
زاری و تضرع به درگاه او

شب ۳۶ ام ندایی در خود شنید که می گفت: ساعت ۶ بعد از ظهر، بازار شوشتری ها (مسگران)، دکان رضا زاده مسگر *برو خدا را زیارت خواهی کرد*
نصراله سیچونی از ساعت ۵ در بازار شوشتری ها (مسگران) حاضر شد و در کوچه های بازار شوشتری ها از پی دکان می گشت...
می‌گوید : پیرزنی را دیدم دیگ مسی به دست داشت و به مسگران نشان می داد،
*قصد فروش آنرا داشت...*
به هر مسگری نشان می داد، وزن می کرد و می گفت: ۴ ریال و ۲۰ شاهی
*پیرزن می گفت: نمیشه ۶ ریال بخرید؟*
مسگران می گفتند: خیر مادر، برای ما بیش از این مبلغ نمی صرفد. پیرزن دیگ را روی سر نهاده و در بازار می چرخید و همه همین قیمت را می دادند.
*بالاخره به مسگری رسید که دکان مورد نظر من بود.*
مسگر به کار خود مشغول بود که پیرزن گفت: این دیگ را برای فروش آوردم به ۶ ریال می فروشم ، خرید دارید؟
*مسگر پرسید چرا به ۶ ریال؟؟؟*
پیر زن سفره دل خود را باز کرد و گفت: پسری مریض دارم، دکتر نسخه ای برای او نوشته است که پول آن ۶ ریال می شود!
مسگر دیگ را گرفت و گفت: این دیگ سالم و بسیار قیمتی است. حیف است بفروشی،
*امّا اگر مُصر هستی من آنرا به ۲۵ ریال می خرم!!!*
پیر زن گفت: مرا مسخره می کنی؟!!!
مسگر گفت: ابدا"
دیگ را گرفت و ۲۵ ریال در دست پیرزن گذاشت!!!
پیرزن که شدیدا متعجب شده بود؛ دعا کنان دکان مسگر را ترک کرد و دوان دوان راهی خانه خود شد.

🟫*نصراله سیچونی گفت* : من که ناظر ماجرا بودم و وقت ملاقات فراموشم شده بود، در دکان مسگر خزیدم و گفتم :
عمو انگار تو کاسبی بلد نیستی؟!!!
اکثر مسگران بازار این دیگ را وزن کردند و بیش از ۴ ریال و ۲۰ شاهی ندادند
*در صورتی که...به ۲۵ ریال می خری؟!!!*
مسگر پیر گفت : من دیگ نخریدم!!!
*من پول دادم نسخه فرزندش را بخرد، پول دادم یک هفته از فرزندش نگهداری کند، پول دادم بقیه وسایل خانه اش را نفروشد، من دیگ نخریدم...*
از حرفی که زدم بسیار شرمسار شدم در فکر فرو رفته بودم که
📚 *ندایی با صدای بلند گفت:*
*با چله گرفتن و عبادت کردن کسی به زیارت ما نخواهد آمد!!!*
*به وظیفه عمل کن و دست افتاده ای را بگیر و بلند کن ، ما خود به زیارت تو خواهیم امد*

گر بر سرِ نفس خود،امیری مردی
گر بر دِگران ، خرده نگیری مردی
مردی نَبُوَد فتاده را ، پای زدن
*گر دست فتاده ای بگیری مردی
#معنی_انسانیت
#نصراله_سیچونی
#مسجد_سلیمان
#بازار_شوشتری_ها
#مسگر
#چله_گرفتن_و_عبادت_کردن
#به_وظیفه_خود_عمل_کن
#دکتر_علیرضا_نبی
#کارآفرین_اجتماعی

https://t.me/nabiali
اثرگذاری را بر تشکیلاتی بودن مقدم بدانیم

علیرضا نبی عضو هیات امنای «فرانگران نوین» در حاشیه هفتمین جلسه هیات نمایندگان این انجمن گفت: کلیه اعضای «فرانگران» باید با تمرکز بر عمل‌گرایی تلاش کنند تا مشکلات و نیازهای هم را پوشش داده و هرچه استوارتر در راستای اثرگذاری و حل مسائل گام بردارند.
وی ادامه داد: دولت کنونی را در ‌دسترس‌ترین دولت طی سالیان گذشته عنوان کرد و ادامه داد: می‌توان از این فرصت در جهت تسهیل‌ موانع بهره برد که این مهم جز با همکاری و هم‌پوشانی اعضاء محقق نمی‌شود.
نبی ضمن تأکید بر تقدم اثرگذاری بر تشکیلاتی بودن افزود: باید علاوه بر مطالبه‌گری، به اختیارات و تصمیمات هیئت مدیره و نمایندگان اعضا اعتماد کرد تا با فراتر رفتن از مرزهای شهر، بتوانیم ملی و بین‌المللی اقدام کنیم، چرا که نگاه نقطه‌ای نمی‌تواند اثر محیطی گسترده داشته باشد.
گفتنی است در پایان این جلسه احکام علیرضا نبی، فرامرز مرادی، محمود بنانژاد به عنوان عضو هیئت امنا «فرانگران نوین» و رحیم غروری عضو هیئت نمایندگان «فرانگران نوین»اهدا گردید.

#علیرضا_نبی
#کارآفرین_اجتماعی

https://t.me/nabiali
پدرم کارگر بود
مرد با ایمانی
که هر بار نماز می‌خواند
خدا از دست‌هایش خجالت می‌کشید!

یازده اردیبهشت ‏روز جهانی کارگر
بر تمام تلاشگران عرصه کار و تولید گرامی باد


#روز_کارگر_مبارک
#علیرضا_نبی
#کارآفرین_اجتماعی

https://t.me/nabiali
✍️ "مرکز کارآفرینی شریف" با همکاری "بنیاد نیکوکاری دکتر نبی" برگزار می کند:

💯 سلسله نشست های "با کارآفرینان اجتماعی"

📌 نشست چهارم:
👨‍🏫 گفتگوی خودمانی با "دکتر علیرضا نبی"

🔹 بنیانگذار گروه کارخانه جات ارشیا؛ حامی تخصصی افراد دارای سوء پیشینه

🗓 یکشنبه | ۲۳ اردیبهشت ماه | ساعت ۱۹-۱۷
🏫تهران- خیابان قاسمی- ضلع شمالی دانشگاه صنعتی شریف (خارج از پردیس اصلی دانشگاه)- دانشکده مهندسی انرژی- سالن آمفی تئاتر- طبقه منفی یک

👈 جهت حضور در این نشست، از طریق لینک زیر اقدام فرمایید:
https://survey.porsline.ir/s/6eI2ydmE
(فیلترشکن خود را خاموش کنید)

🌀 ثبت نام برای عموم آزاد هست.
#علیرضا_نبی
#کارآفرین_اجتماعی

https://t.me/nabiali
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آرشیا ،سرزمین تفاوت هاست...

اینجا شرط حضور،داشتن سوء پیشینه است
وهرچه بارت سنگین ترباشد،مقرب تری.

ما اینجا از کسی نمیپرسیم چرا؟
بلکه کمک می کنیم
تا او خود پاسخ چرایی حضورش در آرشیا را دریابد.
#آرشیا
#زیتون_آرشیا
#سوء_پیشینه
#کارخانه_زیتون
#مینو_دشت
#مشهد
#علیرضا_نبی
#کارآفرین_اجتماعی
#اینجا_شرط_استخدام_داشتن_سو_پیشینه_است
🔸️همیشه اولش افتضاحه
🔹️اولین درآمدت خیلی کم خواهد بود.
🔹️اولین ورزشت کند خواهد بود.
🔹️اولین فروشت سود ناچیز خواهد داشت.
🔹️اولین کسب و کارت ناامید کننده خواهد بود.
🔹️اولین ویدئوت افتضاح خواهد بود.
🔸️بدون قدم اول قدم صدم ممکن نیست...


#همیشه_اولش
#کسب_کار
#درآمدت
#قدم_اول
#علیرضا_نبی
#کارآفرین_اجتماعی

https://t.me/nabiali
يادمان باشد محبت
تجارت پاياپای نيست، چرتکه نیندازيم
که من چه کردم و درمقابل تو چه کردی

بی‌شمار محبت کنيم...
حتی اگر به هر دليلی کفۀ ترازوی
ديگران سبک‌تر بود.

#علیرضا_نبی
#کارآفرین_اجتماعی

https://t.me/nabiali