Naakojaa ناکجا
2.46K subscribers
5.79K photos
492 videos
3 files
2.81K links
وب‌سایت نشر ناکجا در فرانسه، شامل جدیدترین کتاب‌های داخل و خارج کشور است. می‌توانید کتاب‌های مورد علاقه‌ی خود را سفارش بدهید
www.naakojaa.com
تماس مستقیم با ما
@Naakojaapub
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
برسد به دست میم


"بهش بگین کاکل زری
دیراومدی مُرد پری"


می‌خواستم همه کارهایم را بکنم
و سر فرصت به دنبال او بروم
می‌خواستم اول
دنیا را عوض کنم
کتاب‌هایم را بنویسم
اسم و رسم به هم بزنم
برنده شوم
و بعد با دست‌های پر به دنبالش بروم
خبر نداشتم که
عشق منتظر آدم‌ها نمی‌ماند...

#گلى_ترقى
#درخت_گلابی
#گلشیفته_فراهانی
#داریوش_مهرجویی

https://www.naakojaaketab.com/
از زخمِ قلبِ آمان جان

«آبائی دبیر ترکمنی بود که نیمه‌های دهه‌ی 20، در گرگان به ضرب گلوله کشته شد…

در چاپ‌های زمان شاه این شعر، این نام برای جلوگیری از سانسور به «آمان جان» تغییر یافت و خود او «قهرمانی اساطیری در یکی از افسانه‌های ترکمنی» معرفی شد…

شبی، دیرگاه، [در یکی از آلاچیق‌های ترکمنی] احساس کردم که هنوز زیر پلک‌های فروبسته‌ی خود بیدارم. کوشیدم به خواب بروم، نتوانستم. و سرانجام چشم‌هایم را گشودم. در انعکاس زرد و سرخ نیمسوز اجاق و یا شاید فانوسی که به احترام میهمانان در حاشیه‌ی وسیع اجاق روشن نهاده بودند، رو به روی خود، در آن سوی تشچال، چهره‌ی گرد دخترک صاحب‌خانه را دیدم که در اندیشه‌ئی دور و دراز بیدار مانده چشمش به زبانه‌های کوتاه آتش راه کشیده بود.

غمی که در آن چشم‌های مورب دیدم هرگز از خاطرم نخواهد رفت. اول ِ شب سخن از آبائی به میان آمده بود. از دخترک پرسیده بودم می‌شناختیش؟ جوابی نداده بود. وقتی در آن دیرگاه بیدار دیدمش با خود گفتم: به آبائی فکر می‌کند!

بیرون آهنگ یکنواخت باران بود و لائیدن سگی تنها در دوردست. شعر را هفته‌ئی بعد نوشتم.

شعر با زیرنویس فرانسوی
De la blessure du cœur d’Abayi
Lu par Mahdiyeh Sadrnejad
Traduit et mise en scène par Tinouche Nazmjou

https://youtu.be/FkyXHJ2kBV8
اعتقادات دشمنان حقیقتند، به مراتب دشمنانی خطرناک‌تر از دروغ!…
#نیچه #انسان_زیادی_انسان
نجف دریابندری در سال ۱۳۰۸ در چنین روزی، اول شهریور، در آبادان به دنیا آمد و ترجمه را همان‌جا خارج از فضای آکادمی آغاز کرد. از او ترجمه‌هایی خواندنی از چند اثر ادبی بزرگ به یادگار مانده است، از جمله داستان‌هایی از ویلیام فاکنر و ارنست همینگوی، نمایشنامه‌هایی از ساموئل بکت، نمایشنامۀ آنیتگونۀ سوفوکلس و چه و چه.

ویدیوهای بالا بخش‌هایی از مستند پیرمرد و دریا است، ساختۀ ناهید رضایی، مستندی که رضایی در آن پای صحبت برخی از مهم‌ترین مترجمان ما نشسته است.
Naakojaa ناکجا
نجف دریابندری در سال ۱۳۰۸ در چنین روزی، اول شهریور، در آبادان به دنیا آمد و ترجمه را همان‌جا خارج از فضای آکادمی آغاز کرد. از او ترجمه‌هایی خواندنی از چند اثر ادبی بزرگ به یادگار مانده است، از جمله داستان‌هایی از ویلیام فاکنر و ارنست همینگوی، نمایشنامه‌هایی…
متن زیر از گفت‌وگوی ناصر حریری است با دریابندری در کتاب «یک گفت‌وگو»، نشر کارنامه.

دریابندری: ... من نه روزی که شروع کردم به ترجمۀ چند داستان کوتاه از فاکنر به فکر تعریف ترجمه بودم و نه حالا که بیش از چهل سال از آن روز می‌گذرد به تعریف ترجمه رسیده‌ام. ضرورتی هم برای این کار نمی‌بینم. من یک وقت یک جای دیگر هم به این مسئله اشاره‌ای کرده‌ام؛ ترجمه علم نیست، عمل است. کاری است که آدم با آموزش منظم یا غیرمنظم یاد می‌گیرد، و در هر حال از راه آزمایش و خطا؛ مثل ساززنی یا دوچرخه‌سواری. برای هرکدام از این کارها شاید بشود تعریف جامع و مانعی هم پیدا کرد، ولی پیداکردن و عبارت‌بندیِ تعریف ساززنی یا دوچرخه‌سواری کار ساززن یا دوچرخه‌سوار نیست. هیچ دردی هم از این‌ها درمان نمی‌کند. به قول تهرانی‌ها، باید بگذارند درِ کوزه آبش را بخورند، تهرانی‌های قدیم البته، چون تهرانی‌های اخیر کوزه ندارند.
حریری: چرا؟
دریابندری: چرا کوزه ندارند؟
حریری: نه آقای دریابندری، خواهش می‌کنم خودتان را به کوچۀ علی‌چپ نزنید؛ می‌دانم چرا کوزه ندارند. چرا تعریف را باید بگذارند درِ کوزه؟ چرا تعریف ترجمه به درد مترجم نمی‌خورد؟
دریابندری: برای اینکه تعریفِ یک کار و خود آن کار از یک مقوله نیستند؛ در واقع به دو مقولۀ کاملاً متفاوت تعلق دارند. پیداکردن و عبارت‌بندی تعریف موسیقی، مثلاً، فعالیتی است در حوزۀ فلسفه و منطق، نه در حوزۀ موسیقی.
#صمدبهرنگی؛ بابای قصه‌های آذربایجان
 آموزگار، منتقد اجتماعی، داستان‌نویس، مترجم و محقق فولکلور آذربایجانی

"وقتی حرف از صمد بهرنگی می‌شود، اولین چیزی که به ذهن همه‌مان می‌آید، داستان بی‌نظیر ماهی‌سیاه کوچولو و جمله‌ی معروفش است: «مرگ خیلی آسان می‌تواند الان به سراغ من بیاید، اما من تا می‌توانم زندگی کنم نباید به پیشواز مرگ بروم. البته اگر یک وقتی ناچار با مرگ روبرو شدم –که می‌شوم– مهم نیست، مهم این است که زندگی یا مرگ من چه اثری در زندگی دیگران داشته باشد."

#صمدبهرنگی #داستان #ناکجا #نشرناکجا


لینک مستقیم تهیه آثار "صمد بهرنگی"
https://www.naakojaaketab.com/search-results/q-%20%D8%B5%D9%85%D8%AF%20%D8%A8%D9%87%D8%B1%D9%86%DA%AF%DB%8C
مردها و زن‌ها به یک نسبت اکراه دارند که از یک زن فرمان برند. آن‌ها پیوسته به مرد بیشتر اعتماد می‌کنند.

#جنس_دوم
#سیمون_دوبوار
#ناکجا

https://www.naakojaaketab.com/
می‌توان به سوی رهایی گریخت؛ اما بازگشت ما به اسارت نابخشودنی است.

#نادرابراهیمی
#ناکجا

https://www.naakojaaketab.com/
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چه کسی جرأت دارد
در این دنیایی که هیچ‌کس بی‌گناه نیست
مرا محکوم کند؟


# آلبرکامو
#نشرناکجا

https://www.naakojaaketab.com/
اومبرتو سابا، شاعر و رمان‌نویس ایتالیایی، در سال ۱۹۵۷ در چنین روزی، ۲۵ اوت، درگذشت. می‌گفت «... شاعر ترکیبی است از یک کودک و یک مرد بالغ که در قالبی واحد جمع آمده‌اند: کودک از آنچه بر سر مرد بالغ می‌آید حیرت می‌کند. و سرانجام، پس از گذشت سال‌ها، مرد بالغ می‌میرد و فقط کودک می‌ماند و این کودک مادر می‌خواهد. تنها مادر (یا تنها زنی که می‌تواند بر کودکی پیر شفقت آورد) خاک است...»

نقل قول بالا و شعری با عنوان «عشق» که در ادامه می‌خوانید از کتاب «هفت چهره از شاعران معاصر ایتالیا» آمده، ترجمۀ نادر نادرپور، انتشارات علمی و فرهنگی.

صبح امروز، که پرندگان را به سوی پنجره می‌بردم،
به شادیِ نامنتظری برخوردم:
طعمه را به منقار مبادله می‌کردند،
طعمه‌ای که تا دیروز مایۀ مجادله بود.
آنان به شیوۀ خویش یکدیگر را می‌بوسیدند
و به هم می‌گفتند که از هستی سپاسگزارند.
آشیانه همین است.
🔻برای دوستانی که در ترکیه زندگی می‌کنند
و یا به ترکیه سفر می‌کنند


کتاب #نقاشان_کوچه‌اختر به کتابفروشی Zerobooksonline در شهر استانبول رسید.
شما می‌توانید هم به صورت مستقیم به این کتابفروشی مراجعه کنید و هم به صورت آنلاین کتاب را تهیه کنید.

خالقان اثر: #زهرا_رهنورد و #میرحسین_موسوی
ناشر: #نشرناکجا
دوزبانه فارسی_فرانسه

🔻لینک مستقیم Zerobooksonline 🔻

https://www.zerobooksonline.com/tr/les-peintres-de-la-rue-de-létoile_11_70670.html?r=81
گفتی: گل در میان دستت می‌پژمرد
گفتم که: خواب، در چشم‌های مان به شهادت رسیده است

#نصرت_رحمانی؛
شاعر نوگرا و روایتگر تلخی‌های جامعه

در اشعار او می‌توان بازتابی از اوضاع و احوال جامعه سیاسی و اجتماعی آن زمان را رصد کرد.
رحمانی به جهت ترسیم فضای حزن‌آلود و غمناکی که در آثارش جلوه‌گر بود به شاعر شعر سیاه شهرت دارد.

🔻لینک مستقیم آثار "نصرت رحمانی🔻

https://www.naakojaaketab.com/search-results/q-%D9%86%D8%B5%D8%B1%D8%AA%20%D8%B1%D8%AD%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C
من چرندیات بسیاری در مورد اینکه
آدم‌های بد به صورتت نگاه نمی‌کنند شنیده‌ام.
این تصور قدیمی را باور نکن.
ریاکاری و دروغگویی مستقیماً به صورت تو زُل می‌زند.


#چارلز_دیکنز

https://www.naakojaaketab.com/search-results/q-%DA%86%D8%A7%D8%B1%D9%84%D8%B2%20%D8%AF%DB%8C%DA%A9%D9%86%D8%B2
#نادرابراهیمی
"بار دیگر شهری که دوست می‌داشتم"


#ناکجا
https://www.naakojaaketab.com/
به دنبال این نبود که بفهمد آیا این عشق دوطرفه است یا نه.
فقط می‌توانست به نقل از گوته بگوید:
دوستت دارم. آیا به تو ربطی دارد؟


📚 #تومای_حقه‌باز
#ژان_کوکتو

https://www.naakojaaketab.com/product-page/%D8%AA%D9%88%D9%85%D8%A7%DB%8C-%D8%AD%D9%82%D9%87-%D8%A8%D8%A7%D8%B2-1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
به بهانه‌ی ۴شهریور

سالروز سفر بی‌برگشتِ پیر مزدشتی توس،
"مهدی اخوان ثالث"


🍃 نگاهی به زندگی هنری او


#مهدی_اخوان_ثالث #م_امید #شعر #شاعر #ناکجا
#نزار_قبانی
شاعر بزرگ جهان عرب در سال 1923 در دمشق به دنیا آمد.
از آنجایی‌که بیشتر اشعار او مربوط به عشق زمینی است. به همین دلیل او را «شاعر زن و عشق» لقب داده‌اند.
شعرهای قبانی به چندین زبان‌ در دنیا ترجمه شده‌اند و طرفداران زیادی دارد.



تو را
زنانه می‌خواهم،
زیرا تمدن زنانه است،
شعر زنانه است،
ساقه‌ی گندم،
شیشه‌ی عطر،
حتی پاریس زنانه است...
و بیروت با تمامی زخم‌هایش،
زنانه است!

#ناکجا
https://www.naakojaaketab.com/
"ماجراجویی بسیار جذاب علمی تخیلی یوگنی زامیاتین، شاهکاری از شوخ‌طبعی و کمدی سیاه است که به دقت وحشت استالینیسم را پیش‌بینی می‌کند."


📚 #ما
#یوگنی_زامیاتین
#ناکجا


لینک مستقیم خرید کتاب🔻🔻
https://www.naakojaaketab.com/product-page/%D9%85%D8%A7-2