پَرسه
100 subscribers
689 photos
14 videos
1 file
16 links
دنیا از نگاه من ،
حرف های رؤیا .. همین .
تو بگو ؛
@parseh_23Bot
Download Telegram
«:
از اون همه غم ، الان عشق جوونه زده! 💚
همه چیز از اونجایی شروع میشه که دیگه نترسی!
🍓6
پَرسه
روز چهل ُ دوم ؛ میخوام بهت بگم که از معاشرت های امروز بار سنگینی روی قلبم نموند عزیزم ، چه خبر خوشایندی نه ؟ بالاخره تعادل رو توی همه ی جنبه ها حفظ کردم خلاصه اینکه همه ی اون تنهایی ها ثمره داشتن برام ... من به عینه دیدم! دارم از پس چیزایی بر میام که فکر…
روز چهل و ُ سوم ؛

از بین حرفام با رها♡ میشه کتاب نوشت
اون شبم طبق معمول حرف های قشنگی بین ما زده شد
رها میگفت هر درک بالایی از یه درد بالا اومده
گفت امکان نداره کسی ادعا کنه درک بالایی داره بدون اینکه دردهای عمیقی تجربه کرده باشه
راجب درد حرف زدیم
انواع دردها و شخصیتی که بعد از تجربه ی همه ی اینها از آدم ساخته میشه
حق با رهاست
و شاید دلیلی که حرف های ما عمیق میشه و خوب همدیگه رو میفهمیم درد هاییه که زندگیشون کردیم
اگه منم بخوام به حرفهاش چیزی رو اضاف کنم باید بگم همین دردها نهایتا باعث میشن شادی وخوشبختی طوری غیر معمول تر از اکثر ادم ها و پر رنگ تر حس و زندگی شن ..
هنوز نمیتونم با قاطعیت بگم چون داستان بسیار دردناک بوده و هنوز برخی از زخم ها شفا پیدا نکردن ولی احتمالا همه ی اون مسیر ها ارزشش رو داشته
🍓5
برای من همه ی لحظه ها ارزشمندن و با وجود زمانِ گذرا من دلم میخواست میتونستم لحظه هارو نگه دارم
حالا که این امکان وجود نداره پس دوست دارم از لحظه ها یادگاری داشته باشم
پس از دست فروش نزدیک محل کارم که هرروز همو میبینیم با این بهونه جوراب خریدم .
🍓2
میدونم عشق این قدرت رو داره که همه چیزو تغییر بده!
🍓1💘1
پَرسه
روز چهل و ُ سوم ؛ از بین حرفام با رها♡ میشه کتاب نوشت اون شبم طبق معمول حرف های قشنگی بین ما زده شد رها میگفت هر درک بالایی از یه درد بالا اومده گفت امکان نداره کسی ادعا کنه درک بالایی داره بدون اینکه دردهای عمیقی تجربه کرده باشه راجب درد حرف زدیم انواع…
روز چهل ُ چهارم ؛

من نمیتونستم واضح و شفاف باشم
ترس هام از من محافظت میکردن
میدونم احتمالا خیلی سرسخت بنظر میرسم
اعترافش به خودم خیلی سخته ولی فکر میکنم بخش بزرگی از تصمیم نهایی ِ من به واکنش الان تو بستگی داره!
🍓2
گویا دارم وارد لول دیگری از زندگی میشم
.. از غم هام لذت میبرم!
پَرسه
روز چهل ُ چهارم ؛ من نمیتونستم واضح و شفاف باشم ترس هام از من محافظت میکردن میدونم احتمالا خیلی سرسخت بنظر میرسم اعترافش به خودم خیلی سخته ولی فکر میکنم بخش بزرگی از تصمیم نهایی ِ من به واکنش الان تو بستگی داره!
روز چهل ُ پنجم ؛

میخوام شبیه اسمم زندگی کنم
میخوام شبیه اسمم نگاه کنم
میخوام شبیه اسمم باشم
میخوام خودِ اسمم باشم!
از بابا ممنونم که همچین اسمی برام انتخاب کرد .
هر بار کسی منو رؤیا صدا میزنه انگار به مسیر برمیگردم! و هر چیز فراموش شده ای رو دوباره به یاد میارم..
🍓2
میپرسی چرا از آدما فاصله میگیرم؟
راستش به این خاطر که این عشق به طرز عجیبه کنار اونها کمرنگ میشه!
بدون اینکه هنوز دلیلش رو فهمیده باشم..
پَرسه
میپرسی چرا از آدما فاصله میگیرم؟ راستش به این خاطر که این عشق به طرز عجیبه کنار اونها کمرنگ میشه! بدون اینکه هنوز دلیلش رو فهمیده باشم..
راجب بعدا چیزی نمیدونم
شاید زمان یک سری چیزهارو عوض کنه
و روزی به خواست خودم و مکرر به سمت آدم ها قدم بردارم!
اگر یک راز داشته باشم
و بخوام به گوش تو هم برسونمش
باید بگم عشق است که ما را به نهایت میرساند .. تنها عشق .
من به سویش خواهم رفت ..
پَرسه
من به سویش خواهم رفت ..
گرچه رَه دشوار است و ُ مقصد بس بعید
اما خب به هرحال ..
احتمالا تا مدتی نیستم چیزی شاید حدود چند ماه ( وی به دلیل یک سری مشکلات و درگیری های فکری استفاده از فضای مجازی رو به حداقل میرسونه، به غار تنهاییش میره بلکه به زندگی و ذهنش سر و سامونی بده )
فعلا خدافظ شکوفه های ناز💋
💘6🍓2
👀‌‌‌
🍓5💘2
دلم تنگ شده شکوفه ها🙂‍↕️
💘4🍓1