مجموعه پارسيان و من
.
.
.
پارسیان و من نام رمانی است در سه جلد که بیان‌کننده‌ی اسطوره ، حماسه و تاریخ ایران است. آرین برای نوشتن این سه گانه از شاهنامه فردوسی و نوشتارهای کهن ایرانی الهام گرفته‌است. او بارها در مصاحبه هایش گفته است که در تمامی آثارش از منابع تاریخی، حماسی و اسطوره ای ایرانی همراه با کتابهای مقدّس و آسمانی بهره می بَرَد و همزمان با داستان نویسی، به نگارش متون ادبی، دراماتیک، فلسفی، عرفانی و حِکمی نیز می پردازد.
#پارسيان_و_من #آرمان_آرين #نشرموج #فانتزي #رمان_فانتزي #اسطوره #معرفي_كتاب #معرفي_كتاب_فانتزي
📚 www.mowjbook.com
.
.
.
پارسیان و من نام رمانی است در سه جلد که بیان‌کننده‌ی اسطوره ، حماسه و تاریخ ایران است. آرین برای نوشتن این سه گانه از شاهنامه فردوسی و نوشتارهای کهن ایرانی الهام گرفته‌است. او بارها در مصاحبه هایش گفته است که در تمامی آثارش از منابع تاریخی، حماسی و اسطوره ای ایرانی همراه با کتابهای مقدّس و آسمانی بهره می بَرَد و همزمان با داستان نویسی، به نگارش متون ادبی، دراماتیک، فلسفی، عرفانی و حِکمی نیز می پردازد.
#پارسيان_و_من #آرمان_آرين #نشرموج #فانتزي #رمان_فانتزي #اسطوره #معرفي_كتاب #معرفي_كتاب_فانتزي
📚 www.mowjbook.com
فهرست كتاب هاي #فانتزي چاپ شده در نشرموج 📚📚📚
#پارسيان_و_من كاخ اژدها جلد ١
#پارسيان_و_من راز كوه پرنده جلد٢
#پارسيان_و_من رستاخيز فرا مي رسد جلد ٣
#اشوزدنگهه جلد ١ اسطوره هم اكنون
#اشوردنگهه جلد ٢ اهريمنان يكه تاز
#اشوزدنگهه جلد ٣ حماسه نجات بخش
#اشوردنگهه جلد ٤ دست نوشته ها
#طغيان جلد ١ پوچي شرزه ها
#طغيان جلد ٢ زمين زمان
#تاريك_روشنا
#نبرد_خدايان جلد١ فرستاده اهريمن
#مردمك_هاي_قرمز
#كيخسرو_فرزند_اسب
#پيشتازان_و_اربابان_مرگ
#هري_پاتر فرزند نفرين شده
#هري_پاتر اسرار هاگوارتز
🌺🌺🌺🌺🌺
منتظر كتاب هاي جديد ما باشيد
www.mowjbook.com
#پارسيان_و_من كاخ اژدها جلد ١
#پارسيان_و_من راز كوه پرنده جلد٢
#پارسيان_و_من رستاخيز فرا مي رسد جلد ٣
#اشوزدنگهه جلد ١ اسطوره هم اكنون
#اشوردنگهه جلد ٢ اهريمنان يكه تاز
#اشوزدنگهه جلد ٣ حماسه نجات بخش
#اشوردنگهه جلد ٤ دست نوشته ها
#طغيان جلد ١ پوچي شرزه ها
#طغيان جلد ٢ زمين زمان
#تاريك_روشنا
#نبرد_خدايان جلد١ فرستاده اهريمن
#مردمك_هاي_قرمز
#كيخسرو_فرزند_اسب
#پيشتازان_و_اربابان_مرگ
#هري_پاتر فرزند نفرين شده
#هري_پاتر اسرار هاگوارتز
🌺🌺🌺🌺🌺
منتظر كتاب هاي جديد ما باشيد
www.mowjbook.com
🌺متن ارسالی یکی از مخاطبان گرامیِ سه گانه ی #پارسيان_و_من 🌺
.
.
.
"من محمد مهدی شیری هستم و در کرمانشاه زندگی می کنم.
رمان خواندن من با خواندن رمان رابینسون کروزوئه (دانیل دفو) که سال های سال پیش مادر و دایی ام پول روی پول گذاشته بودند و آن را خریده بودند شروع شد. من عاشق آن رمان شدم و چهار پنج بار آن را خواندم. بار پنجم را چون همه اش برآیم تکراری بود نصفه و نیمه رها کردم. سال ها از خواندن آن رمان گذشت و من بزرگ شدم. روزی دوباره وقتی داشتم کمد قدیمی بالای راه پله را که پر کتاب های دانشگاهی، علمی و... که بسیار قدیمی بودند بود باز چشمم به آن کتاب افتاد. سعی کردم آن را بخوانم اما دیگر آنچنان برآیم شیرین و جذاب نبود.
چند وقت بعد برای خرید یک کتاب کمک درسی به خانه کتاب شهر کرمانشاه رفتم.
من بیشتر به کتاب های برنامه نویسی کامپیوتر علاقه داشتم. اما چشمم به مکان رمان ها افتاد. در آنجا چشمم به همان رابینسون کروزوئه افتاد، اما اینبار با جلدی نو و زیبا و با عکسی زیباتر. در کنار آن رمان های زیادی وجود داشت. آن روز من رمان بی خانمان (هکتور مالو) را خریدم، و تازه فهمیدم من از رمانی که اول شخص است و در ضمن نقش اول آن فردی نوجوان است خوشم می آید. من بار ها و بار ها دوباره به از خانه کتاب ، رمان خریدم. اما کمتر کتابی بود که از زبان فردی نوجوان باشد. بعد ها به خاطر بالا رفتن هزینه رمان خریدنم در کتابخانه امیر کبیر که عمومی است و کتاب امانت میدهد ثبت نام کردم. امیر کبیر کتابخانه بسیار بزرگی است اما از خانه ما بسیار دور است. برای این که بهتر متوجه شوید که من چقدر به کتابی که از زبان یک نوجوان نوشته شده است باید بگویم من از کتابخانه امیر کبیر کتاب دیوید کاپرفیلد (چارلز دیکنز) را امانت گرفتم و فقط از 300 صفحه اول آن که هنوز دیوید بزرگ نشده بود خوشم آمد و آن را خواندم. بعد ها فهمیدم نزدیک خانه خودمان یک کتابخانه عمومی به نام آیت الله نجومی وجود دارد. من هر جور شده مکان آن را پیدا کردم. در تابستان در ابتدا هر دو هفته 15 کتاب (از کارت کتابخانه پدر و خواهرم نیز استفاده می کردم) امانت می آوردم اما نمی رسیدم آن ها را بخوانم، به همین علت هفته ای 10 تا و بعد که خواهرم نیز خواست کتاب بیاورد هفته ای 5 تا کتاب می آوردم. در اواسط تابستان در قفسه رمان های ایرانی چشمم به نام درخشان پارسیان و من خورد. آن را آوردم و به جرئت حاضرم بگویم آرمان آرین (شما) بهترین نویسنده نوجوان در تمام جهان هستید.
من ساعت 5 صبح بیدار میشدم و تا 1 شب فقط پارسیان و من می خواندم (هر 3 جلد) بعد ها هرچه تلاش کردم هیچ رمانی که حتی به گرد پای پارسیان و من برسد پیدا نکردم. کتابدار کتابخانه همیشه به خاطر این که چرا در آنجا ثبت نام نکرده ام به من گیر می داد، بعد از اینکه مدرسه شروع شد گیر می داد که چرا آنقدر دیر کتاب را پس می آوردم؟!
هم اکنون با جستجوی نام شما در گوگل با شما ارتباط برقرار کردم و هر چهار جلد کتاب اشوزدنگهه و گوشواره تلخ را سفارش دادم که تا یک هفته دیگر به دستم می رسد.
هم اکنون تصمیم دارم بعد از خواندن همه کتاب های شما شروع به رمان نوشتن کنم اما فکر نمی کنم در سطح شما باشم. چند بار برای نوشتن رمان تلاش کرده ام اما پس از یک مدت خسته شدم
چون خیلی زیبا و یا خیال انگیز نبود.
نمی دانم شما چگونه به این ذهن پر انگیزه و خیالی والا تر از خیال ما دست یافته اید؟!!!
من بازی ها و فیلم های زیادی بازی کرده ام اما پارسیان و من یک چیز دیگر است...
در حدی از پارسیان و من خوشم آمد که با آرزو و خیال و دعا دوست داشتم در جای اردشیر، سیاوش و یا بردیا باشم.
امیدوارم که با راهنمایی هایتان من را در راه رسیدن به ذهنی خلاق برای نوشتن رمان یاری کنید.
من متولد 19 تیر ماه سال 1382 هستم."
📚 @mowjpub
.
.
.
"من محمد مهدی شیری هستم و در کرمانشاه زندگی می کنم.
رمان خواندن من با خواندن رمان رابینسون کروزوئه (دانیل دفو) که سال های سال پیش مادر و دایی ام پول روی پول گذاشته بودند و آن را خریده بودند شروع شد. من عاشق آن رمان شدم و چهار پنج بار آن را خواندم. بار پنجم را چون همه اش برآیم تکراری بود نصفه و نیمه رها کردم. سال ها از خواندن آن رمان گذشت و من بزرگ شدم. روزی دوباره وقتی داشتم کمد قدیمی بالای راه پله را که پر کتاب های دانشگاهی، علمی و... که بسیار قدیمی بودند بود باز چشمم به آن کتاب افتاد. سعی کردم آن را بخوانم اما دیگر آنچنان برآیم شیرین و جذاب نبود.
چند وقت بعد برای خرید یک کتاب کمک درسی به خانه کتاب شهر کرمانشاه رفتم.
من بیشتر به کتاب های برنامه نویسی کامپیوتر علاقه داشتم. اما چشمم به مکان رمان ها افتاد. در آنجا چشمم به همان رابینسون کروزوئه افتاد، اما اینبار با جلدی نو و زیبا و با عکسی زیباتر. در کنار آن رمان های زیادی وجود داشت. آن روز من رمان بی خانمان (هکتور مالو) را خریدم، و تازه فهمیدم من از رمانی که اول شخص است و در ضمن نقش اول آن فردی نوجوان است خوشم می آید. من بار ها و بار ها دوباره به از خانه کتاب ، رمان خریدم. اما کمتر کتابی بود که از زبان فردی نوجوان باشد. بعد ها به خاطر بالا رفتن هزینه رمان خریدنم در کتابخانه امیر کبیر که عمومی است و کتاب امانت میدهد ثبت نام کردم. امیر کبیر کتابخانه بسیار بزرگی است اما از خانه ما بسیار دور است. برای این که بهتر متوجه شوید که من چقدر به کتابی که از زبان یک نوجوان نوشته شده است باید بگویم من از کتابخانه امیر کبیر کتاب دیوید کاپرفیلد (چارلز دیکنز) را امانت گرفتم و فقط از 300 صفحه اول آن که هنوز دیوید بزرگ نشده بود خوشم آمد و آن را خواندم. بعد ها فهمیدم نزدیک خانه خودمان یک کتابخانه عمومی به نام آیت الله نجومی وجود دارد. من هر جور شده مکان آن را پیدا کردم. در تابستان در ابتدا هر دو هفته 15 کتاب (از کارت کتابخانه پدر و خواهرم نیز استفاده می کردم) امانت می آوردم اما نمی رسیدم آن ها را بخوانم، به همین علت هفته ای 10 تا و بعد که خواهرم نیز خواست کتاب بیاورد هفته ای 5 تا کتاب می آوردم. در اواسط تابستان در قفسه رمان های ایرانی چشمم به نام درخشان پارسیان و من خورد. آن را آوردم و به جرئت حاضرم بگویم آرمان آرین (شما) بهترین نویسنده نوجوان در تمام جهان هستید.
من ساعت 5 صبح بیدار میشدم و تا 1 شب فقط پارسیان و من می خواندم (هر 3 جلد) بعد ها هرچه تلاش کردم هیچ رمانی که حتی به گرد پای پارسیان و من برسد پیدا نکردم. کتابدار کتابخانه همیشه به خاطر این که چرا در آنجا ثبت نام نکرده ام به من گیر می داد، بعد از اینکه مدرسه شروع شد گیر می داد که چرا آنقدر دیر کتاب را پس می آوردم؟!
هم اکنون با جستجوی نام شما در گوگل با شما ارتباط برقرار کردم و هر چهار جلد کتاب اشوزدنگهه و گوشواره تلخ را سفارش دادم که تا یک هفته دیگر به دستم می رسد.
هم اکنون تصمیم دارم بعد از خواندن همه کتاب های شما شروع به رمان نوشتن کنم اما فکر نمی کنم در سطح شما باشم. چند بار برای نوشتن رمان تلاش کرده ام اما پس از یک مدت خسته شدم
چون خیلی زیبا و یا خیال انگیز نبود.
نمی دانم شما چگونه به این ذهن پر انگیزه و خیالی والا تر از خیال ما دست یافته اید؟!!!
من بازی ها و فیلم های زیادی بازی کرده ام اما پارسیان و من یک چیز دیگر است...
در حدی از پارسیان و من خوشم آمد که با آرزو و خیال و دعا دوست داشتم در جای اردشیر، سیاوش و یا بردیا باشم.
امیدوارم که با راهنمایی هایتان من را در راه رسیدن به ذهنی خلاق برای نوشتن رمان یاری کنید.
من متولد 19 تیر ماه سال 1382 هستم."
📚 @mowjpub