موعود mouood.org
1.03K subscribers
6.66K photos
1.01K videos
978 files
4.23K links
http://mouood.org
فروشگاه اینترنتی:
http://yaranshop.ir
روابط عمومی موعود:
@ketabkhanishabane_admin
ادرس موعود در پیام رسان های داخلی

ایتا
https://eitaa.com/mouood_org

سروش
https://sapp.ir/mouood.org

گپ
https://gap.im/mouood_org
Download Telegram
تلخ ترین وداع


هنگامی كه علی علیه السلام، سرور زنان جهان را به خاك فرقت سپرد، در حالی كه اندیشه غربت، جان او را می‌فشرد، با دلی جانكاه به مزار حضرت رسول صلی الله علیه و آله رفت و با او استغاثه و از رنج فراق فاطمه سلام الله علیها بسیار گریست.

آن حضرت با ایراد خطبه‌ای سوزناك نزد قبر رسول اكرم صلی الله علیه و آله با پیامبرخدا درباره سختی جدایی از فاطمه و مصائبی كه امت بر سر آنان آوردند سخن‌ها گفت.

متن خطبه به شرح زیر است:

«سلام بر تو ای رسول خدا صلی الله علیه و آله، سلامی از طرف من و دخترت كه هم اكنون در جوارت فرود آمده و شتابان به شما رسیده است.

ای پیامبر خدا، صبر و بردباری من با از دست دادن فاطمه سلام الله علیها كم شده، و توان خویشتنداری ندارم اما برای من كه سختی جدایی تو را دیده و سنگینی مصیبت تو را كشیده‌ام، صبر كردن ممكن است. این من بودم كه با دست خود، تو را در میان قبر نهادم و هنگام رحلت، جان گرامی‌ات میان سینه و گردنم پرواز كرد «پس همه ما از آنِ خدائیم و به سوی او بازمی‌گردیم» پس امانتی كه به من سپرده بودی برگردانده شد و به صاحبش رسید، از این پس اندوه من همیشگی و شب‌هایم شب زنده‌داری است تا آن روز كه خدا خانه زندگی تو را برای من برگزیند.

به زودی دخترت تو را آگاه خواهد ساخت كه امت تو چگونه در ستمكاری بر او اجتماع كردند، از فاطمه بپرس و احوال اندوهناك ما را از او خبرگیر كه هنوز روزگاری سپری نشده و یاد تو فراموش نگشته است.

سلام من به هر دوی شما، سلام وداع كننده‌ای كه از روی خشنودی یا خسته دلی سلام نمی‌كند. اگر از خدمت تو بازمی گردم از روی خستگی نیست و اگر در كنار قبرت می‌نشینم از بدگمانی بدانچه خدا صابران را وعده داده، نمی‌باشد.»


منبع: خطبه 193 نهج البلاغه به نقل از http://goo.gl/pNDDrp

#حضرت_فاطمه #حضرت_علی #نهج_البلاغه #شهادت #فاطمیه

@mouood_org
مردی با افتخارات بسیار


در میان انسان‌ها، هیچ انسانی به اندازه امیرالمؤمنین، علی(ع) مورد حسادت قرار نگرفته است؛ زیرا پس از رسیدن ایشان به مقام امیری مؤمنان، دیگر مقامی‌نمانده بود که ایشان طی نکرده باشند و جایگاهی انسانی که به آن نرسیده باشند. ایشان، علاوه بر اینکه در میان برترین خاندان قریش، بنی‌هاشم، زاده شده بودند، خانواده‌ای نیک‌سرشت داشتند و در دامن رسول خدا(ص) و با مهر و محبّت حضرت خدیجه کبری(س) رشد یافتند؛ سپس از نخستین ایمان‌آورندگان و برادر دینی رسول خدا(ص) شدند. در جنگ‌ها نام‌آور و در بخشندگی شناخته شده بودند. علاوه بر آن، افتخار همسری حضرت زهرا(س) نصیب آن حضرت شد و فرزندان آنان، سیّد جوانان اهل بهشت گردیدند. سپس در روز غدیر، به مقام ولیّ اللهی نائل آمدند. البتّه اینها تنها جایگاه ظاهری ایشان بود و مردم از بسیاری از فضائل ایشان بی‌خبر بودند و هستند و خواهند بود. 
این یک طرف قضیه است؛ طرف دیگر آن همّت بالای مولای نازنین، حضرت علی(ع) در عبادت و خدمت به مردم بود. هر کسی اگر همّت ایشان را داشت و باغ‌های فراوان با دست خود می‌کاشت؛ چاه های بسیار حفر می‌کرد و بعد بدون منّت وقف می‌کرد، شاید به شهرت بخشندگی ایشان می‌رسید یا اگر کسی عزم حضرت علی(ع) در عبادت خداوند را داشت، قطعاً یکی از بهترین بندگان خداوند می‌شد.
از طرف دیگر، هیچ‌کدام از افتخارات حضرت علی(ع)، بدون کشیدن سختی به دست نیامد: درِ خیبر، جز با زخم برداشتن حضرت علی(ع) گشوده نشد؛ پیروزی ایشان در جنگ خندق بر عمروبن عبدِوُدّ، بدون جراحات شدید ایشان محقّق نشد؛ نسبت داشتن با رسول خدا(ص) نیز در اوایل کار اسلام، مشکلات فراوانی برایشان به وجود آورد. از طرد شدن و کتک خوردن در شب مهاجرت گرفته تا تبعید اجباری از وطن و زخم زبان‌های فراوان شنیدن. حالا از سختی‌های دوران امامت ایشان بگذریم که خود دنیایی از رنج و اندوه است. با این حال، حسد‌ورزان، بدون درنظر گرفتن گنجایش و ظرفیت خودشان و حضرت علی(ع)، تا حدّی به مقام ایشان حسد ورزیدند که بارها و بارها، ایشان را مورد سوء قصد قرار دادند. خداوند در این باره در قرآن مجید، فرموده است: 
«أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلی‏ ما آتاهُمُ اللهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَيْنا آلَ إِبْراهیمَ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ آتَيْناهُمْ مُلْكاً عَظیما؛
آیا به مردم، برای آنچه خدا از فضل خویش به آنان عطا كرده است، رشك می‏ورزند؟ در حقیقت، ما به خاندان ابراهیم، كتاب و حكمت دادیم و به آنان ملكی بزرگ بخشیدیم.»
امام علی(ع)، به خزیمه، یکی از یارانشان، که به ایشان خیره شده بود، فرمودند: «ای خزیمه! آیا می‌‏نگری كه به سبب جایگاهی كه در نزد نبی(ص) و علمی‌كه خداوند روزی‌ام كرد، چگونه به من حسد برده می‏شود؟»
همچنین ایشان در مباحثه با مردم مدینه، پس از ماجرای سقیفه، فرمودند: 
«به خدا قسم، اگر آن چهل نفر كه با من بیعت كردند، وفا می‏ نمودند در راه خدا با شما جهاد می‌‏كردم؛ ولی به خدا قسم بدانید كه احدی از نسل شما تا روز قیامت به خلافت دست پیدا نخواهد كرد به دلیل دروغ بودن سخنی كه به پیامبر نسبت دادید،كلام خداوند تعالی است كه [می‌فرماید] «آیا بر مردم حسد می‏برند بر آنچه خداوند از فضلش به آنان داده است؟ ما به آل ابراهیم كتاب و حكمت دادیم و به آنان حكومت بزرگ دادیم». كتاب، یعنی نبوّت و حكمت، یعنی سنّت و حكومت، یعنی خلافت و ما آل ابراهیم هستیم.
امام صادق(ع) در تأویل این آیه شریفه فرمودند: 
«...و ماییم حسد برده‌شدگان و آنان كه خدا در باب ایشان فرموده است: آیا مردم بر آنچه، خدا از فضل خود به ایشان داده است، حسد می‌برند؟»
البتّه آیات دیگری که سبب نزولشان به حضرت علی(ع) بازمی‌گردد و در آن تأییدات فراوانی از جانب خداوند و رسولش درباره ایشان شده است، وجود دارد؛ ولی همین مقدار کفایت می‌کند تا حقّانیت مولای مظلوم شیعیان معلوم گردد.

#حضرت_علی

@mouood_org
محبین علی (ع) نزد پروردگار



مرد با خودش دو دو تا چهار تا کرد و بعد رو به پیامبر(ص) عرض کرد:  آيا محبّت على(ع) براى من نفعى دارد؟! 
رسول خدا(ص) فرمودند: واى بر تو! هر كس او را دوست بدارد مرا دوست داشته و هر كس مرا دوست بدارد خدا را دوست داشته و هر كس خدا را دوست بدارد خدا او را عذاب نمى ‏كند.

مرد دوباره پرسید: در باره فضيلت محبّت على (ع) به من خبر بده. 
پیامبر(ص) فرمودند: به زودى در اين باره از پروردگارم سؤال مى‏كنم. همان لحظه حضرت جبرئيل(ع) نازل شد و چون ماجرا را شنید، عرض كرد: «به زودى در اين باره از پروردگار سؤال مى‏كنم»، و بالا رفت و خداوند به او وحى فرستاد: «به محمّد انتخاب شده‏ام از من سلام برسان و به او بگو: تو نسبت به من همان گونه هستى كه من خواسته‏ ام و على نسبت به تو همان گونه است كه تو نسبت به من هستى و محبّين على نسبت به من همان گونه هستند كه على نسبت به تو است».

🔶مقام حضرت على(ع) در آسمانها و زمين‏
پيامبر(ص) فرمودند‏: «على در آسمان هفتم مانند آفتاب در زمين هنگام روز است و در آسمان دنيا مانند ماه در زمين هنگام شب است. خداوند تعالى به على(ع) نصيبى از فضيلت عطا كرده كه اگر بر اهل زمين قسمت شود همه را در بر مى‏گيرد و به او نصيبى از فهم عطا كرده كه اگر بر اهل زمين قسمت شود همه را شامل مى‏ شود.»

🔶باغ امير المؤمنين(ع) در بهشت‏
روزی امير المؤمنين(ع) در يكى از راههاى مدينه به همراه پيامبر(ص) راه مى‏رفتند كه به باغى رسيدند. حضرت علی(ع) عرض كردند: يا رسول اللَّه، چه باغ زيبايى است. خاتم پیامبران(ص) فرمودند: «چه زيباست! ولى براى تو در بهشت زيباتر از اين هست». به باغ ديگرى رسيدند و دوباره امام علی(ع) عرض كردند: يا رسول اللَّه، چه باغ زيبايى است! رسول خدا(ص) فرمودند: « زيباست، ولى براى تو در بهشت زيباتر از اين هست». بالاخره به باغ هفتم رسیدند و علی (ع) از برادرش چیزی نشنید غیر از اینکه «براى تو در بهشت زيباتر از اين باغ ها هست».


#حضرت_علی #یاران

@mouood_org
همه بی قرار علی


«یا علی» گفته عشق در آغاز، تا که این‌قدر ماندگار شده
هر کسی با ابوتراب نرفت، به هوا رفته و غبار شده


کعبه برخاست احترام کند، لب گشوده‌ست تا سلام کند
او هم از سینه چاکی ا‌ش پیداست که به عشق شما دچار شده

کاش می‌‌شد که در سکوتی ژرف به تماشا نشینمت امّا
چه کنم با لغات مستی که در صف ذهن من قطار شده

عشقِ مالک، امیرِ عمّاری،  طعم شیرینِ درد تمّاری
آن یکی زیر سایه‌ات سردار، این یکی پیر سر به دار شده

نظرت ذرّه را ابوذر کرد، عشق را اعتبار قنبر کرد
کوه زر شد دل ابوذرِ تو، قنبرت شاه تاجدار شده

عَمرو! پیکار با حریفان، نه؛ پهلوان! کشتن ضعیفان، نه
مردن آن هم به دست‌های علی است که برای تو افتخار شده

لرزه بر قامت زمین انداخت، پای تا در رکاب زین انداخت
دشت لرزید، همه فهمیدند، میر بر مرکبش سوار شده

هر کسی سر به عاشقی نسپرد، مرده است و دوباره خواهد مرد
هر کسی عشق در دلش خشکید، قسمتش تیغ آبدار شده

همه را بی‌قرار کرده علی، با دو تیغش دو کار کرده علی
دشمنش سهم ذوالفقار شده، دوست با ابرویش شکار شده

یا دلم می‌شود علی آباد، یا خرابات، هر چه بادا باد!
مست، جان را به جام می‌بازد، عاشقان! نوبت قمار شده

بوی عطر علی ا‌ست می‌آید، این جوانمرد کیست می‌آید؟
شال سبزش به عاشقان فهماند: نو بپوشند، نوبهار شده

قاسم صرّافان

#شعر #حضرت_علی

@mouood_org
هولاکو خان و پیش بینی امیرالمومنین(ع)


در لشکرکشی مغول به عراق، شهرهای کوفه و حلّه و کربلا و نجف، از آسیب وحشیانه آنها در امان ماند. ماجرای این امنیت، بسیار خواندنی است. ماجرایی که علّامه حلّی از پدرش نقل کرده است.


او می‌گوید:
وقتی هلاکوخان با لشکر خود به خارج شهر بغداد رسید، اکثر مردم حلّه از ترس، خانه های خود را ترک و به اطراف فرار کردند. امّا پدر من و سیّدبن طاووس و ابن ابی‌العزا که هر سه از نوابغ علمی شیعه هستند، تصمیم گرفتند به هلاکوخان نامه ای بنویسند و صریحاً تسلیم بودن خود را اظهار کنند. نامه را نوشتند و فرستادند. وقتی نامه در بیرون شهر بغداد، که در محاصره مغولان بود رسید، فورا فرمان داد در جواب نامه بنویسید: 
«شما سه نفر که بزرگ شهر حلّه هستید و مردم در اختیار شما هستند، به نزد من بیایید.»

آنگاه پاسخ را به وسیله دو نفر از سپاهیان خود فرستاد. 
وقتی نامه به آن سه نفر رسید، سیّد بن طاووس و ابن‌ابی العزا، حاضر نشدند پیش او بروند. بنابراین پدرم با کتابی که به همراه داشت اعلام کرد که نزد هلاکو خواهد رفت. 

پادشاه مغول با شگفتی گفت: شما چطور جرئت کردید به اینجا بیایید و چنین نامه ای بنویسید در حالی که ما هنوز به بغداد نرسیده ایم و حتّی معلوم نیست که به حلّه پا بگذاریم یا نه!

 پدرم در پاسخ او گفت: «هشیار باش! نوشتن نامه و آمدن من بدون هیچ ترسی بر اساس روایتی از حضرت علی بن ابی‌طالب (علیه السلام) است که در کتاب «نهج البلاغه» در «خطبه زوراء» فرموده‌اند. ایشان فرموده‌اند:

«بغداد و چه می دانید که بغداد چیست؟ شهری است وسیع و در آن ساختمان‌های جدید محکم پایه گذاری می‌شود و جمعیت بسیاری در آن مسکن می‌گزینند و برخی از خلفای بنی عبّاس در آنجا خلافت می کنند و آنان جور و ستم می نمایند. در نهایت باید دچار هجوم لشکری شوند که جوان و نیرومند هستند و حدقه چشمهایشان کوچک و صورتشان مانند سپر، پهن شده و لباس آنان از زره آهنین می باشد و صداهایشان بسیار بلند و دارای شکوه و ابهتند و آنان به هیچ شهری نگذرند؛ مگر آنکه فتح می نمایند و هیچ سلطانی و پرچمی در برابرشان به جنگ افراشته نشود؛ مگر آنکه سرنگون می‌شود و بلایی بزرگ هستند برای کسی که به مخالفتشان برخیزد.»

هلاکوخان مغول وقتی این پیش گویی ها را از کلمات گهربار حضرت علی مرتضی(ع) شنید، مخصوصاً آن بخشی که درباره شکست مخالفان شنید، و وقتی همه علاماتی که حضرت بیان فرموده بود، در خود و لشکرش مشاهده کرد، فوراً نامه ای نوشت که: 

«هر گاه به واسطه این پیش گویی حضرت علی(ع)، بغداد را فتح کردم، شهر حله و شهر کوفه و شهر نجف و شهر کربلا را با ساکنین آنها، مورد عفو قرار می‌دهم و همه آن جمعیت را از کشتن و اسیر شدن در امان خواهم گذاشت.» 

آنگاه با اعتماد به این پیشگویی حضرت امیرمؤمنان(ع) فرمان داد به بغداد حمله شود و «مستعصم» که خلیفه آخرین سلسله بنی عبّاس بود، به بدترین وجه به قتل رساند و پیروزی شگفتی به دست آورد و راستی و صدق این پیشگویی حضرت را به جهانیان نشان داد.


منبع: شب‌های پیشاور، ص702.
#حضرت_علی

@mouood_org
🔻شخصی به #حضرت_علی (ع) رسید و گفت : یاعلی تو به این جایگاه رسیدی و پدرت در آتش است.

حضرت فرمودند: دهانت بشکند...پدرم در آتش باشد و پسرش قسیم بهشت و جهنم باشد؟

📚 امالی شیخ طوسی ص305

⚫️وفات حضرت #ابوطالب تسلیت باد
#حضرت_علی_اکبر


به هر زخم تنت تصویر لبخند خدا دیدم
خدا از من تو را می خواست من چشم از تو پوشیدم

چو دیدم وقت بی آبی عقیق از تشنگی کاهد
لبان تشنه ات را گه مکیدم، گاه بوسیدم

به خود گفتم که شاید چشم خود را بازبگشایی
به روی شسته از خونت، ز اشکم آب پاشیدم

نیازی نیست دیگر سر ببرند از تنم بابا
که با جان دادنت صد بار مرگ خویش را دیدم

تنم در خیمه بود و مرغ روحم با تو در میدان
تو دور مرگ گردیدی و من دور تو گردیدم

زبان سرخ خود را تا نهادی در دهان من
سراپا شعله سبزی شدم، بر خویش پیچیدم

تو جان کندی و دست و پا زدی و من نگه کردم
ز هر زخمت هزاران ناله نشنیده بشنیدم

تو آب از من طلب کردی و آبم کردی از خجلت
چو شمع سوخته، هم سوختم، هم اشک باریدم

تو را با فرق بشکسته، روی خونین و لب عطشان
چو معبودم پسندید این چنین من هم پسندیدم

اگر "میثم" ز سوز خویش دل ها را زدی آتش
من اول از شرار دل، به آهت شعله بخشیدم

🔸شاعر:
#استاد_غلامرضا_سازگار

@mouood_org
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔶 به مناسبت شب میلاد #حضرت_علی_اکبر_ع

🔸 تاریخ، تو را مانندترین جوان به اشرف مخلوقات می داند و به خلق و خوی احمدی، نزدیک ترین.

🔸 و آنگاه که صحیفه عاشورا ورق می خورد، و آخرین گفت و گوی تو با پدر مرور می شود، تنها تو را می یابیم که آتش اشتیاق پدر به دیدار رسول خدا(ص) را در آن سال های جان گداز فراق پیامبر، فرو می نشاندی.

🔸 و همین افتخار، تو را بس که پدر، تنها تو را شبیه‌ترین مردم به پیامبر(ص) دانست، و فقط دیدار جمال تو را مایه فرونشاندن عطش اشتیاق خویش به دیدار جدش حضرت رسول(ص)، معرفی کرد؛ و این است اعتراف پدر به بزرگیِ پسر جوان:
«غُلامٌ اَشْبَهُ النّاسِ خَلْقاً و خُلْقاً وَ مَنْطِقاً بِرَسولِکَ(ص) و کُنّا اِذَا اشْتَقْنا الی نَبیّکَ نَظَرْنا اِلَیْه؛
جوانی است که از لحاظ اندام و اخلاق و گفتار، از همه مردم به رسول تو شبیه تر است و هر گاه ما مشتاق دیدار پیامبر(ص) می شدیم به او می نگریستیم».(۱)

📌 پی‌نوشت:
1. سید بن طاوس، «لهوف»، ص ۱۳۰.


#مناسبتی
#کلیپ

@mouood_org
@mouood_multimedia