عمل! عمل! سپس عاقبت! عاقبت! پايدارى! پايدارى! آن گاه صبر! صبر! پاكدامنى! پاكدامنى! قطعاً براى شما پايانى است، خود را به آن برسانيد. و شما را نشانه اى است، به آن هدايت جوييد. و اسلام را هدفى است، به آن برسيد. با انجام آنچه خداوند از حق خود بر شما واجب نموده و تكاليفى كه براى شما بيان داشته به خداوند روى آوريد. من شاهد شمايم و روز قيامت به نفع شما اقامه حجت مى كنم.
بدانيد كه آنچه در علم الهى مقدر گشته بود واقع شد و قضايى كه بايد انجام مى شد تدريجاً وارد گشت. من از وعده خدا و حجت او سخن مى گويم، خداى تعالى فرموده: «آنان كه گفتند پروردگار ما اللّه است، سپس استقامت ورزيدند، فرشتگان بر آنان فرود مى آيند كه نترسيد و محزون نباشيد، و شاد باشيد به بهشتى كه وعده داده مى شديد». شما گفتيد پروردگار ما خداست، پس بر كتاب خدا و بر طريق فرمان او، و بر راه شايسته بندگيش استقامت ورزيد، و از آن طريقه بيرون نرويد، و بدعت در آن مگذاريد، و با آن مخالفت نورزيد، زيرا آنان كه از راه بيرون شوند در قيامت به خداوند راه نيـابنـد. از شكستن و دگرگون كردن اخلاق پسنديده برحذر باشيد و زبان را يكى كنيد. مرد بايد زبان خود را ضبط كند، زيرا زبان نسبت به صاحبش چموش است.
به خدا سوگند بنده باتقوايى را نمى بينم كه تقوايش او را سود دهد مگر آنكه زبانش را حفظ كند. قطعاً زبان مؤمن پشت قلب او و دل منافق پشت زبان اوست.زيرا مؤمن چون بخواهد سخنى گويد درباره آن در دل خود انديشه نمايد، اگر خير بود آشكارش كند و اگر شر بود نهفته اش دارد. و منافق هرچه به زبانش آيد بگويد، نمى فهمد چه سخنى براى او سودمند و كدام گفتار براى او زيان آور است.
رسول خدا صلّى اللّه عليه وآله فرمود: «ايمان بنده اى استوار نمى شود مگر دلش استوار شود و دلش استوار نمى گردد مگر زبانش استوار شود».
پس هريك از شما بتواند خدا را ملاقات كند در حالى كه دستش از خون و مال مسلمين پاك، و زبانش از هتك آبروى آنان سالم باشـد بايـد چنين كنـد.
بخشی از خطبه 175 نهج البلاغه به نقل از عرفان
#نهج_البلاغه #امام_علي
@mouood_org
بدانيد كه آنچه در علم الهى مقدر گشته بود واقع شد و قضايى كه بايد انجام مى شد تدريجاً وارد گشت. من از وعده خدا و حجت او سخن مى گويم، خداى تعالى فرموده: «آنان كه گفتند پروردگار ما اللّه است، سپس استقامت ورزيدند، فرشتگان بر آنان فرود مى آيند كه نترسيد و محزون نباشيد، و شاد باشيد به بهشتى كه وعده داده مى شديد». شما گفتيد پروردگار ما خداست، پس بر كتاب خدا و بر طريق فرمان او، و بر راه شايسته بندگيش استقامت ورزيد، و از آن طريقه بيرون نرويد، و بدعت در آن مگذاريد، و با آن مخالفت نورزيد، زيرا آنان كه از راه بيرون شوند در قيامت به خداوند راه نيـابنـد. از شكستن و دگرگون كردن اخلاق پسنديده برحذر باشيد و زبان را يكى كنيد. مرد بايد زبان خود را ضبط كند، زيرا زبان نسبت به صاحبش چموش است.
به خدا سوگند بنده باتقوايى را نمى بينم كه تقوايش او را سود دهد مگر آنكه زبانش را حفظ كند. قطعاً زبان مؤمن پشت قلب او و دل منافق پشت زبان اوست.زيرا مؤمن چون بخواهد سخنى گويد درباره آن در دل خود انديشه نمايد، اگر خير بود آشكارش كند و اگر شر بود نهفته اش دارد. و منافق هرچه به زبانش آيد بگويد، نمى فهمد چه سخنى براى او سودمند و كدام گفتار براى او زيان آور است.
رسول خدا صلّى اللّه عليه وآله فرمود: «ايمان بنده اى استوار نمى شود مگر دلش استوار شود و دلش استوار نمى گردد مگر زبانش استوار شود».
پس هريك از شما بتواند خدا را ملاقات كند در حالى كه دستش از خون و مال مسلمين پاك، و زبانش از هتك آبروى آنان سالم باشـد بايـد چنين كنـد.
بخشی از خطبه 175 نهج البلاغه به نقل از عرفان
#نهج_البلاغه #امام_علي
@mouood_org
حزب شيطان را بشناسيم
بندگان خدا، شما را به تقواى الهى سفارش مى كنم و از اهل نفاق مى ترسانم، چرا كه آنان گمراه و گمراه كننده اند و دچار لغزش و لغزاننده اند. رنگ به رنگ مى شوند و به حالات گوناگون ظاهر مى گردند، به هر وسيله كوبنده اى براى گمراه كردن شما متوسل مى شوند و در هر كمينگاهى كمين مى گيرند.
قلوبشان فاسد و ظاهرشان پاك مى نمايد. براى فريب مردم به دور از ديده حركت مى كنند و چون روباه در ميان جنگل انبوه از درخت مى جهند. وصفشان به ظاهر دواى درد و گفتارشان شفاست، امّا عملشان دردى است بى دوا. بر راحت مردمان حسد مى برند، بر گرفتارى ديگران مى افزايند و اميدواران را نوميد مى كنند. اينان را به هر راهى افتاده اى و در هر دلى شفيعى و در هر غم و اندوهى اشكى است.
مدح و ثناى يكديگر را به هم وام دهند و پاداش آن را متوقعند. در سؤال اصرار ورزند و به وقت سرزنش پرده درى كنند و اگر در قضيه اى حَكَم قرار گيرند اسراف در ستم نمايند. برابر هر حقّى باطلى و براى هر راستى كژى اى و براى هر زنده اى قاتلى، و براى هر درى كليدى و براى هر شبى چراغى آماده كرده اند.
با اظهار بى رغبتى زمينه ساز طمع خود هستند تا بازارشان را به پا دارند، و متاع هاى راکد به ظاهر نفيس خود را رواج دهند.
باطل مى گويند ولى حق جلوه مى دهند و بد وصف مى كنند و زيبا مى نمايانند. راه سخت و تنگ باطل را آسان جلوه مى دهند و از راه حق بر اين پايه كه راهى سخت و تنگ است مى ترسانند. اينان ياران شيطان و زبانه هاى آتشند، «آنان حزب شيطانند و بدانيد حزب شيطان زيــانــكــارانــنــد.»
خطبهی 185 نهج البلاغه، به نقل از سایت عرفان
#امام_علي #نهج_البلاغه
@mouood_org
بندگان خدا، شما را به تقواى الهى سفارش مى كنم و از اهل نفاق مى ترسانم، چرا كه آنان گمراه و گمراه كننده اند و دچار لغزش و لغزاننده اند. رنگ به رنگ مى شوند و به حالات گوناگون ظاهر مى گردند، به هر وسيله كوبنده اى براى گمراه كردن شما متوسل مى شوند و در هر كمينگاهى كمين مى گيرند.
قلوبشان فاسد و ظاهرشان پاك مى نمايد. براى فريب مردم به دور از ديده حركت مى كنند و چون روباه در ميان جنگل انبوه از درخت مى جهند. وصفشان به ظاهر دواى درد و گفتارشان شفاست، امّا عملشان دردى است بى دوا. بر راحت مردمان حسد مى برند، بر گرفتارى ديگران مى افزايند و اميدواران را نوميد مى كنند. اينان را به هر راهى افتاده اى و در هر دلى شفيعى و در هر غم و اندوهى اشكى است.
مدح و ثناى يكديگر را به هم وام دهند و پاداش آن را متوقعند. در سؤال اصرار ورزند و به وقت سرزنش پرده درى كنند و اگر در قضيه اى حَكَم قرار گيرند اسراف در ستم نمايند. برابر هر حقّى باطلى و براى هر راستى كژى اى و براى هر زنده اى قاتلى، و براى هر درى كليدى و براى هر شبى چراغى آماده كرده اند.
با اظهار بى رغبتى زمينه ساز طمع خود هستند تا بازارشان را به پا دارند، و متاع هاى راکد به ظاهر نفيس خود را رواج دهند.
باطل مى گويند ولى حق جلوه مى دهند و بد وصف مى كنند و زيبا مى نمايانند. راه سخت و تنگ باطل را آسان جلوه مى دهند و از راه حق بر اين پايه كه راهى سخت و تنگ است مى ترسانند. اينان ياران شيطان و زبانه هاى آتشند، «آنان حزب شيطانند و بدانيد حزب شيطان زيــانــكــارانــنــد.»
خطبهی 185 نهج البلاغه، به نقل از سایت عرفان
#امام_علي #نهج_البلاغه
@mouood_org
مرگ يا ذلت؟
به شما اى مردمى كه چون فرمان دهم اطاعت نكنيد، و هرگاه دعوت نمايم به اجابتم برنخيزيد، اگر مهلتتان دهند در سخن باطل فرو مى رويد، و اگر با شما بجنگند ناتوانى نشان مى دهيد، اگر مردم دور امام برحقّى را بگيرند به آنان طعنه مى زنيد، و اگر ناچار به كار دشوارى شويد عقب گرد مى كنيد.
دشمنتان بى پدر باد، براى پيروزى خود و جهاد بر حقّتان انتظار چه چيزى را مى بريد؟ مرگ يا ذلّت؟! به خدا قسم اگر مرگم برسد ـ كه مى رسد ـ بين من و شما جدايى مى اندازد در حالى كه از همنشينى با شما نفرت دارم، و با شما بودن به صورتى است كه گويى تنهايم.
شگفتا از شما! آيا دينى نيست كه بر محور خود شما را جمع كند؟ و غیرتی نيست كه شما را آماده كار نمايد؟ آيا عجيب نيست كه معاويه ستمگران فرومايه را دعوت مى كند و آنان بدون دريافت كمك و حقوق از او اطاعت مى نمايند، و من شما را ـ كه بازمانده اسلام و باقيمانده مسلمانان هستيد ـ به گرفتن كمك و قسمتى از حقوق بيت المال دعوت مى نمايم ولى از دورم پراكنده مى شويد و با من مخالفت مى ورزيد.
دستورى موردپسند از من به شما نمى رسد كه همگى بپسنديد، و دستورى ناپسند نمى رسد كه همگى بر ناپسندى آن اجتماع كنيد. قطعاً محبوبترين چيزى كه دوست دارم با آن روبرو شوم مرگ است. كتاب خدا را به شما آموختم، راه دليل و برهان را به رويتان گشودم آنچه را نمى شناختيد به شما شناساندم، آنچه را از دهان بيرون مى انداختيد به مذاقتان گوارا كردم، اى كاش كور مى ديد، و خفته بيدار مى شد! چه نزديكند به بى معرفتى نسبت به حضرت حق ملّتى كه رهبرشان معاويه، و آموزگارشان پسر زن زانيه (عمروعاص) است!
خطبه 174 نهج البلاغه به نقل از عرفان
#نهج_البلاغه #امام_علي
@mouood_org
به شما اى مردمى كه چون فرمان دهم اطاعت نكنيد، و هرگاه دعوت نمايم به اجابتم برنخيزيد، اگر مهلتتان دهند در سخن باطل فرو مى رويد، و اگر با شما بجنگند ناتوانى نشان مى دهيد، اگر مردم دور امام برحقّى را بگيرند به آنان طعنه مى زنيد، و اگر ناچار به كار دشوارى شويد عقب گرد مى كنيد.
دشمنتان بى پدر باد، براى پيروزى خود و جهاد بر حقّتان انتظار چه چيزى را مى بريد؟ مرگ يا ذلّت؟! به خدا قسم اگر مرگم برسد ـ كه مى رسد ـ بين من و شما جدايى مى اندازد در حالى كه از همنشينى با شما نفرت دارم، و با شما بودن به صورتى است كه گويى تنهايم.
شگفتا از شما! آيا دينى نيست كه بر محور خود شما را جمع كند؟ و غیرتی نيست كه شما را آماده كار نمايد؟ آيا عجيب نيست كه معاويه ستمگران فرومايه را دعوت مى كند و آنان بدون دريافت كمك و حقوق از او اطاعت مى نمايند، و من شما را ـ كه بازمانده اسلام و باقيمانده مسلمانان هستيد ـ به گرفتن كمك و قسمتى از حقوق بيت المال دعوت مى نمايم ولى از دورم پراكنده مى شويد و با من مخالفت مى ورزيد.
دستورى موردپسند از من به شما نمى رسد كه همگى بپسنديد، و دستورى ناپسند نمى رسد كه همگى بر ناپسندى آن اجتماع كنيد. قطعاً محبوبترين چيزى كه دوست دارم با آن روبرو شوم مرگ است. كتاب خدا را به شما آموختم، راه دليل و برهان را به رويتان گشودم آنچه را نمى شناختيد به شما شناساندم، آنچه را از دهان بيرون مى انداختيد به مذاقتان گوارا كردم، اى كاش كور مى ديد، و خفته بيدار مى شد! چه نزديكند به بى معرفتى نسبت به حضرت حق ملّتى كه رهبرشان معاويه، و آموزگارشان پسر زن زانيه (عمروعاص) است!
خطبه 174 نهج البلاغه به نقل از عرفان
#نهج_البلاغه #امام_علي
@mouood_org
اى مردم، دنيا سراى گذر، و آخرت خانه هميشگى است، از سراى گذر براى خانهی دائمى توشه برگيريد، و نزد آن كه اسرار شما را مى داند، پردهی حرمت خود را ندريد. دلهايتان را از دنيا خارج كنيد، قبل از آنكه بدنهايتان را خارج كنند.
در دنيا آزموده شده ايد، و براى غير آن به وجود آمده ايد. انسان وقتى از دنيا مى رود مردم مى گويند:
(از ثروت) چه گذاشت؟ و فرشتگان مى گويند: (از عبادت) چه فرستاد؟ خدا پدرانتان را خير دهد، مقدارى پيش فرستيد كه در آخرت به سود شماست، و تمام آنچه را داريد پس از خود به جا نگذاريد كه به زيان شماست.
خطبه 194 نهج البلاغه به نقل از عرفان
#نهج_البلاغه #امام_علي
@mouood_org
در دنيا آزموده شده ايد، و براى غير آن به وجود آمده ايد. انسان وقتى از دنيا مى رود مردم مى گويند:
(از ثروت) چه گذاشت؟ و فرشتگان مى گويند: (از عبادت) چه فرستاد؟ خدا پدرانتان را خير دهد، مقدارى پيش فرستيد كه در آخرت به سود شماست، و تمام آنچه را داريد پس از خود به جا نگذاريد كه به زيان شماست.
خطبه 194 نهج البلاغه به نقل از عرفان
#نهج_البلاغه #امام_علي
@mouood_org