Forwarded from سوزنبان
⭕️ ولایتمداری به سبک امام خمینی
◀️ همه توجه داشته باشند که نبادا من یک کلمه برخلاف مقررات اسلام بگویم، اعتراض کنند!
[همه] توجه داشته باشند که مبادا من یکوقت یک کلمه برخلاف مقررات اسلام بگویم. #اعتراض کنند، بنویسند، بگویند.
خدای نخواسته آقا، شما، ایشان، اینهایی که الآن مردم توجه به آنها دارند و میگویند اینها مثلاً دارند اداره میکنند، چه حکومت باشد و چه کسانی که از این دادگاهها باشد، هر جا باشد، الآن وقت این است که همه اینها مواظبت کنند خودشان [را].
مواظبت کنند در اینکه یک قدم کج نگذارند؛ و اسلام را حفظ کنند. صورت اسلام را آنطوری که هست نشان بدهند؛ و اگر خدای نخواسته یک کسی پیدا شد که یک کار خلاف کرد، اعتراض کنند مردم؛ مردم همه به او اعتراض کنند که آقا چرا این کار را میکنی.
https://t.me/HQSzbaan/22
📂 #ولایت
در صدر اسلام هست که عمر وقتی که گفت - در منبر بود - که اگر من یک کاری کردم شماها چه بکنید. یک عربی شمشیرش را کشید گفت ما با این #شمشیر راستش میکنیم. باید اینطور باشد. باید مسلمان اینطور باشد که اگر - هر که میخواهد باشد، خلیفه مسلمین و عرض بکنم هر که میخواهد باشد - اگر دید پایش را کنار گذاشت، شمشیرش را بکشد که پایت را راست بگذار.
🎙 #امام_خمینی
📚 صحیفه امام، جلد ۸، صفحه ۱
🔻 به #سوزنبان بپیوندید:
🚉 @SzBaan
◀️ همه توجه داشته باشند که نبادا من یک کلمه برخلاف مقررات اسلام بگویم، اعتراض کنند!
[همه] توجه داشته باشند که مبادا من یکوقت یک کلمه برخلاف مقررات اسلام بگویم. #اعتراض کنند، بنویسند، بگویند.
خدای نخواسته آقا، شما، ایشان، اینهایی که الآن مردم توجه به آنها دارند و میگویند اینها مثلاً دارند اداره میکنند، چه حکومت باشد و چه کسانی که از این دادگاهها باشد، هر جا باشد، الآن وقت این است که همه اینها مواظبت کنند خودشان [را].
مواظبت کنند در اینکه یک قدم کج نگذارند؛ و اسلام را حفظ کنند. صورت اسلام را آنطوری که هست نشان بدهند؛ و اگر خدای نخواسته یک کسی پیدا شد که یک کار خلاف کرد، اعتراض کنند مردم؛ مردم همه به او اعتراض کنند که آقا چرا این کار را میکنی.
https://t.me/HQSzbaan/22
📂 #ولایت
در صدر اسلام هست که عمر وقتی که گفت - در منبر بود - که اگر من یک کاری کردم شماها چه بکنید. یک عربی شمشیرش را کشید گفت ما با این #شمشیر راستش میکنیم. باید اینطور باشد. باید مسلمان اینطور باشد که اگر - هر که میخواهد باشد، خلیفه مسلمین و عرض بکنم هر که میخواهد باشد - اگر دید پایش را کنار گذاشت، شمشیرش را بکشد که پایت را راست بگذار.
🎙 #امام_خمینی
📚 صحیفه امام، جلد ۸، صفحه ۱
🔻 به #سوزنبان بپیوندید:
🚉 @SzBaan
Telegram
ویدئوهای با کیفیت و لینکهای سوزنبان
⭕️ امام خمینی: باید مسلمان اینطور باشد که اگر - هر که میخواهد باشد، [ولو] خلیفه مسلمین - اگر دید پایش را کنار گذاشت، شمشیرش را بکشد که پایت را راست بگذار!
🔺 @HQSzBaan
🔺 @HQSzBaan
📝 برادران! #خوارج زمان را مشخصتر افشا کنید!
◀️ در دهه محرم امسال، حجج اسلام قاسمیان و پناهیان طی مجالس مختلف، محوریت سخنان خود را بر نقد موضوعی به نام «فتنه عدالتخواهان» یا «فتنه خوارج زمان» قرار دادهاند.
◀️ حجتالاسلام #قاسمیان در سخنان خود گفتهاند: «بدانید که یک فتنههایی در راه هست و خود را باید برای آن آماده کنیم که محصول بچه حزباللهیهای دو آتیشه است و عاملان آن به شدت #عدالتخواه هستند؛ به شدت اهل معارف هستند. حالا اینها فاصله میگیرند چراکه رهبر را کندرو میدانند. فتنهی آنهایی که رهبر را تندرو میدانند از سر ما گذشت و الآن دیگر تکرارپذیر نیست ولی فتنه کسانی که جلوترند هنوز واقع نشده است.»
◀️ حجتالاسلام #پناهیان نیز طی سخنانی ضمن تایید انتقادات خوارج به امیرالمومنین(ع) میگوید: «انتقادات خوارج درست بود اما مصلحت رانفهمیدند، بهنام #عدالت مقابل ولایت ایستادند»
◀️ این دو خطیب اصولگرا، وجه همت خود را بر نقد عدالتخواهانی قرار دادهاند که از #ولایت هم عبور کرده و آنقدر عدالتخواهاند که #رهبر جامعه را کندرو دانسته و خوارجگونه از او عبور میکنند.
◀️ این گروه که مورد تاخت و تاز قرار گرفتهاند حتما باید گروهی خطرناک و البته خطری نزدیک باشند اما چرا آقایان نشانههای دقیقتری از این افراد ارائه نمیکنند تا همگان هوشیار باشند و البته خدای ناکرده عدالتخواهان حقیقی به واسطه این سخنان رعبآور، مورد هجمه قرار نگیرند؟
◀️ آیا گروهی عدالتخواه ظهور کردهاند که از فرط ایمان به انقلاب اسلامی از رهبری معظم انقلاب عبور کردهاند؟ اگر آری کجایند؟ آقایان مصداقی دارند که جریانی به این حد نیرومند شکل گرفته که هم انقلابیاند هم عدالتخواه و هم عبورکننده از #آقا که توان ایجاد یک #فتنه دیگر را داشته باشند؟
◀️ بنظر نمیرسد که در منظر این دو عزیز، نقد هر چند تند برخی دستگاههای زیرمجموعه رهبری مانند قوه قضاییه مساوی خوارج بودن و عبور از ولایت باشد که اولا این دیدگاه با نص سخنان آقا در تضاد است و ثانیا اگر اینگونه باشد برخی افراد مانند شخص حجتالاسلام پناهیان که تندترین نقدها را در سالیان اخیر متوجه صدا و سیما کردهاند باید خدای ناکرده به عنوان سرکرده #خوارج دانست.
◀️ امید است این دو خطیب گرامی در ادامه سخنان خود با ارائه #کد های دقیقتر و شفافتر مخاطبان خود را نسبت به مصادیق فتنه خطرناکی که از آن بیم میدهند آگاه کنند تا به یاری خدا همه در برابر این جریان مخوف تندرو ضدرهبری بایستیم.
✏️ #هاتف_خالدی
https://t.me/MTV_Links/125
🔺 @maktubat
🎬 @Mostazafin_TV
◀️ در دهه محرم امسال، حجج اسلام قاسمیان و پناهیان طی مجالس مختلف، محوریت سخنان خود را بر نقد موضوعی به نام «فتنه عدالتخواهان» یا «فتنه خوارج زمان» قرار دادهاند.
◀️ حجتالاسلام #قاسمیان در سخنان خود گفتهاند: «بدانید که یک فتنههایی در راه هست و خود را باید برای آن آماده کنیم که محصول بچه حزباللهیهای دو آتیشه است و عاملان آن به شدت #عدالتخواه هستند؛ به شدت اهل معارف هستند. حالا اینها فاصله میگیرند چراکه رهبر را کندرو میدانند. فتنهی آنهایی که رهبر را تندرو میدانند از سر ما گذشت و الآن دیگر تکرارپذیر نیست ولی فتنه کسانی که جلوترند هنوز واقع نشده است.»
◀️ حجتالاسلام #پناهیان نیز طی سخنانی ضمن تایید انتقادات خوارج به امیرالمومنین(ع) میگوید: «انتقادات خوارج درست بود اما مصلحت رانفهمیدند، بهنام #عدالت مقابل ولایت ایستادند»
◀️ این دو خطیب اصولگرا، وجه همت خود را بر نقد عدالتخواهانی قرار دادهاند که از #ولایت هم عبور کرده و آنقدر عدالتخواهاند که #رهبر جامعه را کندرو دانسته و خوارجگونه از او عبور میکنند.
◀️ این گروه که مورد تاخت و تاز قرار گرفتهاند حتما باید گروهی خطرناک و البته خطری نزدیک باشند اما چرا آقایان نشانههای دقیقتری از این افراد ارائه نمیکنند تا همگان هوشیار باشند و البته خدای ناکرده عدالتخواهان حقیقی به واسطه این سخنان رعبآور، مورد هجمه قرار نگیرند؟
◀️ آیا گروهی عدالتخواه ظهور کردهاند که از فرط ایمان به انقلاب اسلامی از رهبری معظم انقلاب عبور کردهاند؟ اگر آری کجایند؟ آقایان مصداقی دارند که جریانی به این حد نیرومند شکل گرفته که هم انقلابیاند هم عدالتخواه و هم عبورکننده از #آقا که توان ایجاد یک #فتنه دیگر را داشته باشند؟
◀️ بنظر نمیرسد که در منظر این دو عزیز، نقد هر چند تند برخی دستگاههای زیرمجموعه رهبری مانند قوه قضاییه مساوی خوارج بودن و عبور از ولایت باشد که اولا این دیدگاه با نص سخنان آقا در تضاد است و ثانیا اگر اینگونه باشد برخی افراد مانند شخص حجتالاسلام پناهیان که تندترین نقدها را در سالیان اخیر متوجه صدا و سیما کردهاند باید خدای ناکرده به عنوان سرکرده #خوارج دانست.
◀️ امید است این دو خطیب گرامی در ادامه سخنان خود با ارائه #کد های دقیقتر و شفافتر مخاطبان خود را نسبت به مصادیق فتنه خطرناکی که از آن بیم میدهند آگاه کنند تا به یاری خدا همه در برابر این جریان مخوف تندرو ضدرهبری بایستیم.
✏️ #هاتف_خالدی
https://t.me/MTV_Links/125
🔺 @maktubat
🎬 @Mostazafin_TV
Telegram
MTVLinks
حجتالاسلام قاسمیان و پناهیان
Forwarded from سوزنبان
⭕ خوارج به چه کسانی شبیه ترند؟!
🔘 تحریفِ تاریخ، با اهدافِ سیاسی
تحجر چیست؟
در ادبیات دینی کسی را متحجر مینامند که قرائت خود را از دین، قطعی، کاملا صحیح و عاری از هرگونه اشکال میداند؛ هر برداشت و فهمِ دیگری را تکفیر می کند، اجازهی طرحِ پرسش و نقد را نداده و باب تعقل را به کلی می بندد.
#خوارج را می توان عالیترین نمونه و عینیترین مصداقِ تحجر، در تاریخ اسلام دانست. جماعتی ظاهرگرا و #دگم که دستهایشان را بر گوششان نهاده و فهم سطحیشان از دین را فریاد میزدند و هرکس اندکی از این مسیر فاصله میگرفت را مرتد نامیده، بر او میتاختند.
شب زندهداران و حافظان و قاریانِ قرآنی که به تدبر در معارف قرآن نمیپرداختند و از عبادات و مناسک بهرهای جز زحمت دادنِ خودشان نمیبردند.
با رجوع به نهج البلاغه -به عنوان بهترین منبع برای شناخت خوارج- به وضوح میتوان مشاهده کرد که مهمترین شاخصه خوارج، #جهل آنها بوده و تقابلشان با حضرت امیر (علیهاسلام) هم ناشی از همین جهل بوده است.
به همین دلیل هم برخورد امام با ایشان بسیار متفاوت از برخورد ایشان با اصحابِ صفین و جمل بود.
حضرت درباره خوارج در نهج البلاغه می فرمایند: «كسى كه در جستجوى حق بوده و خطا كرد مانند كسى نيست كه طالب باطل بوده و آن را يافته است.» (نهج البلاغه؛ خطبه ۶۱، متن کامل)
خوارج، عملا از پذیرش ولایت امیرالمومنین (علیهاسلام) سر باز زدند و به شبهه افکنی و تشویش اذهان عمومی پرداختند؛ در مقابل، حضرت با صبر و خیر خواهی به انحاء مختلف تلاش نمودند تا شبهات آنها را رفع کنند و در عین حال هرگز به واسطه فهم متفاوتشان، با آنها به قتال نپرداختند، مگر زمانی که خودشان دست به شمشیر بردند.
بنابراین تقابل خوارج با امام نه بر سر #عدالتخواهی! آنان بود و نه به واسطه ی #ولایت_گریزی شان. (اساسا در هیچ یک از متون دینی و تاریخی، خوارج، گروهی عدالتخواه معرفی نشده اند!)
و اساسا عدالتخواه معرفی کردنِ خوارج، صرفا با مقاصد سیاسی و برای خفه کردن صداهای منتقد و متفاوت با قرائت رسمی انجام میشود.
بعدالتحریر:
با توجه به ویژگیهای بیان شده برای خوارج، که از متن نهج البلاغه و سایر منابع تاریخی استخراج شده است، عدالتخواهان به خوارج شبیهترند یا #اصولگرایان؟!
#سوزنبان؛ قطارِ انقلاب، بر سرِ دوراهی
🚉 @SzBaan
🔘 تحریفِ تاریخ، با اهدافِ سیاسی
تحجر چیست؟
در ادبیات دینی کسی را متحجر مینامند که قرائت خود را از دین، قطعی، کاملا صحیح و عاری از هرگونه اشکال میداند؛ هر برداشت و فهمِ دیگری را تکفیر می کند، اجازهی طرحِ پرسش و نقد را نداده و باب تعقل را به کلی می بندد.
#خوارج را می توان عالیترین نمونه و عینیترین مصداقِ تحجر، در تاریخ اسلام دانست. جماعتی ظاهرگرا و #دگم که دستهایشان را بر گوششان نهاده و فهم سطحیشان از دین را فریاد میزدند و هرکس اندکی از این مسیر فاصله میگرفت را مرتد نامیده، بر او میتاختند.
شب زندهداران و حافظان و قاریانِ قرآنی که به تدبر در معارف قرآن نمیپرداختند و از عبادات و مناسک بهرهای جز زحمت دادنِ خودشان نمیبردند.
با رجوع به نهج البلاغه -به عنوان بهترین منبع برای شناخت خوارج- به وضوح میتوان مشاهده کرد که مهمترین شاخصه خوارج، #جهل آنها بوده و تقابلشان با حضرت امیر (علیهاسلام) هم ناشی از همین جهل بوده است.
به همین دلیل هم برخورد امام با ایشان بسیار متفاوت از برخورد ایشان با اصحابِ صفین و جمل بود.
حضرت درباره خوارج در نهج البلاغه می فرمایند: «كسى كه در جستجوى حق بوده و خطا كرد مانند كسى نيست كه طالب باطل بوده و آن را يافته است.» (نهج البلاغه؛ خطبه ۶۱، متن کامل)
خوارج، عملا از پذیرش ولایت امیرالمومنین (علیهاسلام) سر باز زدند و به شبهه افکنی و تشویش اذهان عمومی پرداختند؛ در مقابل، حضرت با صبر و خیر خواهی به انحاء مختلف تلاش نمودند تا شبهات آنها را رفع کنند و در عین حال هرگز به واسطه فهم متفاوتشان، با آنها به قتال نپرداختند، مگر زمانی که خودشان دست به شمشیر بردند.
بنابراین تقابل خوارج با امام نه بر سر #عدالتخواهی! آنان بود و نه به واسطه ی #ولایت_گریزی شان. (اساسا در هیچ یک از متون دینی و تاریخی، خوارج، گروهی عدالتخواه معرفی نشده اند!)
و اساسا عدالتخواه معرفی کردنِ خوارج، صرفا با مقاصد سیاسی و برای خفه کردن صداهای منتقد و متفاوت با قرائت رسمی انجام میشود.
بعدالتحریر:
با توجه به ویژگیهای بیان شده برای خوارج، که از متن نهج البلاغه و سایر منابع تاریخی استخراج شده است، عدالتخواهان به خوارج شبیهترند یا #اصولگرایان؟!
#سوزنبان؛ قطارِ انقلاب، بر سرِ دوراهی
🚉 @SzBaan
📝 وقتی که تبصره عملیاتی به جای اصل بحث مینشیند.
◀️اگر به متن سخنرانی چند سال اخیر منبریهای مطرح مراجعه کنیم خواهیم دید که یکی از شجاعترین و حقگوترین منبریها، حجت الاسلام #قاسمیان است.
◀️در شرایطی که در دوره تصویب برجام برخی از آقایان یکی به نعل و یکی به میخ میزدند و از اینکه تمام قد در مقابل #برجام بایستند پرهیز داشتند، ایشان در منبر محرم با آیه و روایت نشان دادند که برجام هرگز نمیتواند توافق خوبی باشد. و البته در همین حد هم متوقف نماندند و با بیان اینکه «قوانین و خطوط قرمز هرگز سدی در مقابل غربگرایی نخواهد بود و این اراده مردم است که باید قیام کرده و مقابل این جریان بایستد» امت حزب الله را بر قیام دلالت کردند. این در حالی بود که از تریبونهای رسمی مدام برای مردم لالایی خوانده شد تا بار کج برجام به منزل رسید.
◀️اما امسال سوءتفاهمی در خصوص بخشی از بیانات سیاسی ایشان ایجاد شد و گمان رفت که ایشان حق گویی و #عدالت_خواهی را #فتنه میدانند. این در حالیست که با مراجعه به کلیت منبر ایشان(و نه کلیپی که متأسفانه توسط کانال ایشان هم تهیه شد t.me/qasemian_ir/1167) خواهیم دید که جهت کلی منبر ایشان دقیقاً عکس آن بوده. البته منکر این حقیقت نیستم که میشد برخی تعابیر را جوری به کار برد که امکان این سوءتفاهم منتفی شود، ولیکن مخاطبین هم باید دقت کنند که ایشان در جلسات بعدی مطلب را بیشتر توضیح دادند و البته کلیت صحبتهای سیاسیشان هم در جهت عدالتخواهی و حقگویی بود.
◀️لب منبر سیاسی ایشان این بود: با اشاره به آیه«المنافقون و المنافقات بعضهم من بعض يأمرون بالْمنكر و ينهون عن المعروف» در مورد چگونگی امر به منکر و نهی از معروف فرمودند: منافقین ارزشهای جامعه را عوض میکنند طوری که دیگر نشود حرف حق را زد. در ادامه ایشان با استشهاد به سرگذشت عدالتخواهان صدر اسلام (من جمله ابوذر، حضرت اباعبدالله و ....) ابراز کردند که با عوض شدن ارزشهای انقلابی، شرایط در جامعه اسلامی طوری میشود که سیدالشهداء، ابوذر، کارگر اراکی و ... مقصر جلوه داده میشوند. کسی نیست که یقه مروان که حقوق مسلمین را میخورد یا آن مدیر فاسدی که دارد در جمهوری اسلامی فساد میکند را بگیرد ولی به محض اینکه ابوذر داد بزند و یا حسین قیام کند و یا کارگر بگوید حقوقم را بدهید و یا منِ منبری از ارزشهای انقلاب بگویم، به ما میگویند شما روی آنتن دشمن هستید؛ میگویند ابوذر و حسین(ع) علیه حکومت اسلامی خروج کردهاند. [از یکی از سخنرانیهای ایشان پادکستی تهیه شده که هر چند مخاطب را از الباقی سخرانیهایشان بینیاز نمیکند ولی توضیحات دلالت آمیزی دارد t.me/khaneyeabyat/17]
◀️این کلیت منبر ایشان بود. منتها این بحث تبصرهای هم داشت. آن هم اینکه باید عدالتخواهان توجه داشته باشند مادامی که اطاعت از ولی، حجیت دارد نباید طراحی کلان او را بهم زد. مالک اشتر هم با اینکه بسیار انقلابی و شاخص بود با فشار به حضرت امیر(ع) موجب حفظ ابوموسی اشعری بر مسند حکومت بصره شد تا در صفین ابوموسی چنان فاجعهای بیافریند. همانطور که ولی امروز ما هم معصوم نیستند مالک هم بی خبر از عصمت حضرت امیر بودند. پس از جهت اینکه هم ما و هم مالک ولیمان را معصوم نمیدانیم، در شرایط مشابهی با او هستیم و ولی او هم نمیتوانست بگوید که من معصوم هستم پس نباید ابوموسی والی بماند.
◀️لکن در انعکاسات خبری منبر ایشان، این نکته فرعی و تبصره اجرایی به عنوان اصل منبر ایشان مخابره شد و چنین القا شد که از نظر آقای قاسمیان، عدالتخواهان نباید آرمانهای انقلاب را فریاد بزنند و نباید فاسدینی که در نهادهای مختلف (چه دولتی و چه حکومتی) مشغول زائل کردن ارزشهای انقلاب هستند را مؤاخذه کنند. این فهم درست عکس فرمایشات ایشان است. چه اینکه ایشان فرمودند معنا ندارد که عدالتخواه #تیر_هوایی شلیک کند تا به هیچ مدیر و مسئولی نخورد. بلکه باید کلام حق را با مصداقش صریح گفت.
◀️به عنوان کسی که در ساعات ابتدایی مطالعه گزارش ناقص از منبر ایشان در خصوص #فتنه_عدالتخواهان در سال۹۸، بسیار ناراحت شده بودم، فکر میکنم هرچند که میشد در کاربست کلیدواژههای این چنینی حساسیت بیشتری به کار برد تا اسباب سوء تفاهم نشود، ولی استاد عزیزم را ستایش میکنم که حق طلبی و آرمانخواهی را به شکل مستند به آیات و روایت و با بیان تبصرههای آن شرح دادند.
◀️و منبر ایشان مانند منبرهایی نشد که صرفاً به اصل عدالتخواهی میپردازد و به تبصرههای عملیاتی آن توجه ندارد و به خاطر همین نقصان انگیزش عدالتخواهانه ایجاد شده در مخاطب به هیچ حرکتی منجر نمیشود. و یا منبرهایی که با ذبح اصل عدالت و آرمانخواهی به پای ولایت، موجب میشوند جریان نفاق بتواند با پنهان شدن پشت #ولایت، ارزشهای انقلابی جامعه را با سرعت بیشتری عوض کند.
✏️ #رضا_پیامی
🔺@DerangPayami
🎬 @Mostazafin_TV
◀️اگر به متن سخنرانی چند سال اخیر منبریهای مطرح مراجعه کنیم خواهیم دید که یکی از شجاعترین و حقگوترین منبریها، حجت الاسلام #قاسمیان است.
◀️در شرایطی که در دوره تصویب برجام برخی از آقایان یکی به نعل و یکی به میخ میزدند و از اینکه تمام قد در مقابل #برجام بایستند پرهیز داشتند، ایشان در منبر محرم با آیه و روایت نشان دادند که برجام هرگز نمیتواند توافق خوبی باشد. و البته در همین حد هم متوقف نماندند و با بیان اینکه «قوانین و خطوط قرمز هرگز سدی در مقابل غربگرایی نخواهد بود و این اراده مردم است که باید قیام کرده و مقابل این جریان بایستد» امت حزب الله را بر قیام دلالت کردند. این در حالی بود که از تریبونهای رسمی مدام برای مردم لالایی خوانده شد تا بار کج برجام به منزل رسید.
◀️اما امسال سوءتفاهمی در خصوص بخشی از بیانات سیاسی ایشان ایجاد شد و گمان رفت که ایشان حق گویی و #عدالت_خواهی را #فتنه میدانند. این در حالیست که با مراجعه به کلیت منبر ایشان(و نه کلیپی که متأسفانه توسط کانال ایشان هم تهیه شد t.me/qasemian_ir/1167) خواهیم دید که جهت کلی منبر ایشان دقیقاً عکس آن بوده. البته منکر این حقیقت نیستم که میشد برخی تعابیر را جوری به کار برد که امکان این سوءتفاهم منتفی شود، ولیکن مخاطبین هم باید دقت کنند که ایشان در جلسات بعدی مطلب را بیشتر توضیح دادند و البته کلیت صحبتهای سیاسیشان هم در جهت عدالتخواهی و حقگویی بود.
◀️لب منبر سیاسی ایشان این بود: با اشاره به آیه«المنافقون و المنافقات بعضهم من بعض يأمرون بالْمنكر و ينهون عن المعروف» در مورد چگونگی امر به منکر و نهی از معروف فرمودند: منافقین ارزشهای جامعه را عوض میکنند طوری که دیگر نشود حرف حق را زد. در ادامه ایشان با استشهاد به سرگذشت عدالتخواهان صدر اسلام (من جمله ابوذر، حضرت اباعبدالله و ....) ابراز کردند که با عوض شدن ارزشهای انقلابی، شرایط در جامعه اسلامی طوری میشود که سیدالشهداء، ابوذر، کارگر اراکی و ... مقصر جلوه داده میشوند. کسی نیست که یقه مروان که حقوق مسلمین را میخورد یا آن مدیر فاسدی که دارد در جمهوری اسلامی فساد میکند را بگیرد ولی به محض اینکه ابوذر داد بزند و یا حسین قیام کند و یا کارگر بگوید حقوقم را بدهید و یا منِ منبری از ارزشهای انقلاب بگویم، به ما میگویند شما روی آنتن دشمن هستید؛ میگویند ابوذر و حسین(ع) علیه حکومت اسلامی خروج کردهاند. [از یکی از سخنرانیهای ایشان پادکستی تهیه شده که هر چند مخاطب را از الباقی سخرانیهایشان بینیاز نمیکند ولی توضیحات دلالت آمیزی دارد t.me/khaneyeabyat/17]
◀️این کلیت منبر ایشان بود. منتها این بحث تبصرهای هم داشت. آن هم اینکه باید عدالتخواهان توجه داشته باشند مادامی که اطاعت از ولی، حجیت دارد نباید طراحی کلان او را بهم زد. مالک اشتر هم با اینکه بسیار انقلابی و شاخص بود با فشار به حضرت امیر(ع) موجب حفظ ابوموسی اشعری بر مسند حکومت بصره شد تا در صفین ابوموسی چنان فاجعهای بیافریند. همانطور که ولی امروز ما هم معصوم نیستند مالک هم بی خبر از عصمت حضرت امیر بودند. پس از جهت اینکه هم ما و هم مالک ولیمان را معصوم نمیدانیم، در شرایط مشابهی با او هستیم و ولی او هم نمیتوانست بگوید که من معصوم هستم پس نباید ابوموسی والی بماند.
◀️لکن در انعکاسات خبری منبر ایشان، این نکته فرعی و تبصره اجرایی به عنوان اصل منبر ایشان مخابره شد و چنین القا شد که از نظر آقای قاسمیان، عدالتخواهان نباید آرمانهای انقلاب را فریاد بزنند و نباید فاسدینی که در نهادهای مختلف (چه دولتی و چه حکومتی) مشغول زائل کردن ارزشهای انقلاب هستند را مؤاخذه کنند. این فهم درست عکس فرمایشات ایشان است. چه اینکه ایشان فرمودند معنا ندارد که عدالتخواه #تیر_هوایی شلیک کند تا به هیچ مدیر و مسئولی نخورد. بلکه باید کلام حق را با مصداقش صریح گفت.
◀️به عنوان کسی که در ساعات ابتدایی مطالعه گزارش ناقص از منبر ایشان در خصوص #فتنه_عدالتخواهان در سال۹۸، بسیار ناراحت شده بودم، فکر میکنم هرچند که میشد در کاربست کلیدواژههای این چنینی حساسیت بیشتری به کار برد تا اسباب سوء تفاهم نشود، ولی استاد عزیزم را ستایش میکنم که حق طلبی و آرمانخواهی را به شکل مستند به آیات و روایت و با بیان تبصرههای آن شرح دادند.
◀️و منبر ایشان مانند منبرهایی نشد که صرفاً به اصل عدالتخواهی میپردازد و به تبصرههای عملیاتی آن توجه ندارد و به خاطر همین نقصان انگیزش عدالتخواهانه ایجاد شده در مخاطب به هیچ حرکتی منجر نمیشود. و یا منبرهایی که با ذبح اصل عدالت و آرمانخواهی به پای ولایت، موجب میشوند جریان نفاق بتواند با پنهان شدن پشت #ولایت، ارزشهای انقلابی جامعه را با سرعت بیشتری عوض کند.
✏️ #رضا_پیامی
🔺@DerangPayami
🎬 @Mostazafin_TV
Telegram
حجتالاسلام قاسمیان
⏱ فتنه ۹۸ در راه است...
🔻 برخی با ادعای تندروی رهبر جایگاه او را تخریب کردند در ۸۸
🔺 جریانی به بهانه کندروي او و با شعار عدالتخواهی، فتنه برپا خواهند کرد...
🆔 @qasemian_ir
🔻 برخی با ادعای تندروی رهبر جایگاه او را تخریب کردند در ۸۸
🔺 جریانی به بهانه کندروي او و با شعار عدالتخواهی، فتنه برپا خواهند کرد...
🆔 @qasemian_ir
🔴 درد فاطمه #ولایت نبود، جاهلیت بعد از اسلام بود/ درد امروز هم همان است
◀️ فاطمهای که امروز در ذهن ماست، بیشتر برساختِ ولائیهای قبل از انقلاب است. کسانی که همهچیز را به «ولایتِ مدفونشده» در تاریخ صدر اسلام تنزّل میدهند و باقی را یا کافر میخوانند و یا حرامزاده! ولایتی است که امتدادش به امروز نمیرسد.
◀️ و همچنین امامتی که بیش از آنکه رسالت اجتماعی باشد، وسیلهای است برای دعواهای کهنهٔ کلامی و سیاسی. نه اینکه بحث ولایت و امامت مهم نباشد که بسیار و بسیار مهم است اما با چه خوانشی و با چه تفسیری؟ فعلا بگذرم... امروز روز فاطمه است. اما کدام فاطمه؟
◀️ این شبها هر کجا رفتم بحث از حمایت فاطمه از ولایت بود به قیمت جانش. باز بگذرم که اینها را برای اشک میخوانند نه برای عمل و الا وضعیتِ امروزِ حوزهها و دانشگاهها این نبود.
◀️ اما فاطمه است و خطبهٔ فدکیهاش. اسمش قدری غلطانداز است؛ چون موضوع اصلی، اصلاً مسئلهی فدک نیست! هرچند تنها بهانهای است که در دست فاطمه است و حتی در دست علی هم نیست.
◀️ موضوع اصلی «تعرّبِ بعد از اسلام» است. در این خطبه حتی یکبار هم از امامت و ولایت علی سخن به میان نیامده است. موضوع اصلی پیچیدهتر از این حرفهاست. بهقدری پیچیده است که مسئلهی ولایت شاخه ای از آن به حساب می آید!...
◀️ مسئلهی اصلی حرکت به سوی «جاهلیت جدید» است. جاهلیّتی که به اسم رسول خداست اما روح و مغزش همان جاهلیّتِ قبل از اسلام است. قرار است «مدینةالرسول» بدون تغییر نام، به «مدینه العرب» برگردد. که در این صورت همهچیز بر باد رفته است. خانهنشینی علی که هیچ، حسین هم به مسلخ میرود.
◀️ موضوع اصلی خطبه، «عقبنشینیِ پس از اقدام» است. «شرکورزیدنِ پس از ایمان» است. «محمد را با رأی خود تفسیر کردن» است. و اینها تنها برای آن روز نبود که امروز هم همین است. امروز هم شبکهٔ کثیف زر و زور و تزویر به دنبال جاهلیت قبل از انقلاب است. به این نشان که امام را آنگونه که میخواهند تفسیر میکنند.
◀️ حقوق قطعاً حرامِ ۲۴ میلیونی را در قالب قانون مجلس تصویب می کنند به جرم اینکه مردم ایران نجیب هستند. در این وضعیت، به انزوا رفتن ولایت که سهل است؛ باید صبر کرد و رفتار این شکمهای حرام را به نظاره نشست!...
◀️ حالا باید روشن شدهباشد چرا فاطمه، فاطمه نیست. اگر فاطمهٔ فرهنگ امروز، فاطمهٔ واقعی بود باید به دنبالش نهضتی میبود.
✍ #حجت_الاسلام_مهدی_امامی
🎬 @Mostazafin_TV
◀️ فاطمهای که امروز در ذهن ماست، بیشتر برساختِ ولائیهای قبل از انقلاب است. کسانی که همهچیز را به «ولایتِ مدفونشده» در تاریخ صدر اسلام تنزّل میدهند و باقی را یا کافر میخوانند و یا حرامزاده! ولایتی است که امتدادش به امروز نمیرسد.
◀️ و همچنین امامتی که بیش از آنکه رسالت اجتماعی باشد، وسیلهای است برای دعواهای کهنهٔ کلامی و سیاسی. نه اینکه بحث ولایت و امامت مهم نباشد که بسیار و بسیار مهم است اما با چه خوانشی و با چه تفسیری؟ فعلا بگذرم... امروز روز فاطمه است. اما کدام فاطمه؟
◀️ این شبها هر کجا رفتم بحث از حمایت فاطمه از ولایت بود به قیمت جانش. باز بگذرم که اینها را برای اشک میخوانند نه برای عمل و الا وضعیتِ امروزِ حوزهها و دانشگاهها این نبود.
◀️ اما فاطمه است و خطبهٔ فدکیهاش. اسمش قدری غلطانداز است؛ چون موضوع اصلی، اصلاً مسئلهی فدک نیست! هرچند تنها بهانهای است که در دست فاطمه است و حتی در دست علی هم نیست.
◀️ موضوع اصلی «تعرّبِ بعد از اسلام» است. در این خطبه حتی یکبار هم از امامت و ولایت علی سخن به میان نیامده است. موضوع اصلی پیچیدهتر از این حرفهاست. بهقدری پیچیده است که مسئلهی ولایت شاخه ای از آن به حساب می آید!...
◀️ مسئلهی اصلی حرکت به سوی «جاهلیت جدید» است. جاهلیّتی که به اسم رسول خداست اما روح و مغزش همان جاهلیّتِ قبل از اسلام است. قرار است «مدینةالرسول» بدون تغییر نام، به «مدینه العرب» برگردد. که در این صورت همهچیز بر باد رفته است. خانهنشینی علی که هیچ، حسین هم به مسلخ میرود.
◀️ موضوع اصلی خطبه، «عقبنشینیِ پس از اقدام» است. «شرکورزیدنِ پس از ایمان» است. «محمد را با رأی خود تفسیر کردن» است. و اینها تنها برای آن روز نبود که امروز هم همین است. امروز هم شبکهٔ کثیف زر و زور و تزویر به دنبال جاهلیت قبل از انقلاب است. به این نشان که امام را آنگونه که میخواهند تفسیر میکنند.
◀️ حقوق قطعاً حرامِ ۲۴ میلیونی را در قالب قانون مجلس تصویب می کنند به جرم اینکه مردم ایران نجیب هستند. در این وضعیت، به انزوا رفتن ولایت که سهل است؛ باید صبر کرد و رفتار این شکمهای حرام را به نظاره نشست!...
◀️ حالا باید روشن شدهباشد چرا فاطمه، فاطمه نیست. اگر فاطمهٔ فرهنگ امروز، فاطمهٔ واقعی بود باید به دنبالش نهضتی میبود.
✍ #حجت_الاسلام_مهدی_امامی
🎬 @Mostazafin_TV
🔴 درد فاطمه #ولایت نبود، جاهلیت بعد از اسلام بود/ درد امروز هم همان است
◀️ فاطمهای که امروز در ذهن ماست، بیشتر برساختِ ولائیهای قبل از انقلاب است. کسانی که همهچیز را به «ولایتِ مدفونشده» در تاریخ صدر اسلام تنزّل میدهند و باقی را یا کافر میخوانند و یا حرامزاده! ولایتی است که امتدادش به امروز نمیرسد.
◀️ و همچنین امامتی که بیش از آنکه رسالت اجتماعی باشد، وسیلهای است برای دعواهای کهنهٔ کلامی و سیاسی. نه اینکه بحث ولایت و امامت مهم نباشد که بسیار و بسیار مهم است اما با چه خوانشی و با چه تفسیری؟ فعلا بگذرم... امروز روز فاطمه است. اما کدام فاطمه؟
◀️ این شبها هر کجا رفتم بحث از حمایت فاطمه از ولایت بود به قیمت جانش. باز بگذرم که اینها را برای اشک میخوانند نه برای عمل و الا وضعیتِ امروزِ حوزهها و دانشگاهها این نبود.
◀️ اما فاطمه است و خطبهٔ فدکیهاش. اسمش قدری غلطانداز است؛ چون موضوع اصلی، اصلاً مسئلهی فدک نیست! هرچند تنها بهانهای است که در دست فاطمه است و حتی در دست علی هم نیست.
◀️ موضوع اصلی «تعرّبِ بعد از اسلام» است. در این خطبه حتی یکبار هم از امامت و ولایت علی سخن به میان نیامده است. موضوع اصلی پیچیدهتر از این حرفهاست. بهقدری پیچیده است که مسئلهی ولایت شاخه ای از آن به حساب می آید!...
◀️ مسئلهی اصلی حرکت به سوی «جاهلیت جدید» است. جاهلیّتی که به اسم رسول خداست اما روح و مغزش همان جاهلیّتِ قبل از اسلام است. قرار است «مدینةالرسول» بدون تغییر نام، به «مدینه العرب» برگردد. که در این صورت همهچیز بر باد رفته است. خانهنشینی علی که هیچ، حسین هم به مسلخ میرود.
◀️ موضوع اصلی خطبه، «عقبنشینیِ پس از اقدام» است. «شرکورزیدنِ پس از ایمان» است. «محمد را با رأی خود تفسیر کردن» است. و اینها تنها برای آن روز نبود که امروز هم همین است. امروز هم شبکهٔ کثیف زر و زور و تزویر به دنبال جاهلیت قبل از انقلاب است. به این نشان که امام را آنگونه که میخواهند تفسیر میکنند.
◀️ حقوق قطعاً حرامِ ۲۴ میلیونی را در قالب قانون مجلس تصویب می کنند به جرم اینکه مردم ایران نجیب هستند. در این وضعیت، به انزوا رفتن ولایت که سهل است؛ باید صبر کرد و رفتار این شکمهای حرام را به نظاره نشست!...
◀️ حالا باید روشن شدهباشد چرا فاطمه، فاطمه نیست. اگر فاطمهٔ فرهنگ امروز، فاطمهٔ واقعی بود باید به دنبالش نهضتی میبود.
✍️ #حجت_الاسلام_مهدی_امامی
🎬 @Mostazafin_TV
◀️ فاطمهای که امروز در ذهن ماست، بیشتر برساختِ ولائیهای قبل از انقلاب است. کسانی که همهچیز را به «ولایتِ مدفونشده» در تاریخ صدر اسلام تنزّل میدهند و باقی را یا کافر میخوانند و یا حرامزاده! ولایتی است که امتدادش به امروز نمیرسد.
◀️ و همچنین امامتی که بیش از آنکه رسالت اجتماعی باشد، وسیلهای است برای دعواهای کهنهٔ کلامی و سیاسی. نه اینکه بحث ولایت و امامت مهم نباشد که بسیار و بسیار مهم است اما با چه خوانشی و با چه تفسیری؟ فعلا بگذرم... امروز روز فاطمه است. اما کدام فاطمه؟
◀️ این شبها هر کجا رفتم بحث از حمایت فاطمه از ولایت بود به قیمت جانش. باز بگذرم که اینها را برای اشک میخوانند نه برای عمل و الا وضعیتِ امروزِ حوزهها و دانشگاهها این نبود.
◀️ اما فاطمه است و خطبهٔ فدکیهاش. اسمش قدری غلطانداز است؛ چون موضوع اصلی، اصلاً مسئلهی فدک نیست! هرچند تنها بهانهای است که در دست فاطمه است و حتی در دست علی هم نیست.
◀️ موضوع اصلی «تعرّبِ بعد از اسلام» است. در این خطبه حتی یکبار هم از امامت و ولایت علی سخن به میان نیامده است. موضوع اصلی پیچیدهتر از این حرفهاست. بهقدری پیچیده است که مسئلهی ولایت شاخه ای از آن به حساب می آید!...
◀️ مسئلهی اصلی حرکت به سوی «جاهلیت جدید» است. جاهلیّتی که به اسم رسول خداست اما روح و مغزش همان جاهلیّتِ قبل از اسلام است. قرار است «مدینةالرسول» بدون تغییر نام، به «مدینه العرب» برگردد. که در این صورت همهچیز بر باد رفته است. خانهنشینی علی که هیچ، حسین هم به مسلخ میرود.
◀️ موضوع اصلی خطبه، «عقبنشینیِ پس از اقدام» است. «شرکورزیدنِ پس از ایمان» است. «محمد را با رأی خود تفسیر کردن» است. و اینها تنها برای آن روز نبود که امروز هم همین است. امروز هم شبکهٔ کثیف زر و زور و تزویر به دنبال جاهلیت قبل از انقلاب است. به این نشان که امام را آنگونه که میخواهند تفسیر میکنند.
◀️ حقوق قطعاً حرامِ ۲۴ میلیونی را در قالب قانون مجلس تصویب می کنند به جرم اینکه مردم ایران نجیب هستند. در این وضعیت، به انزوا رفتن ولایت که سهل است؛ باید صبر کرد و رفتار این شکمهای حرام را به نظاره نشست!...
◀️ حالا باید روشن شدهباشد چرا فاطمه، فاطمه نیست. اگر فاطمهٔ فرهنگ امروز، فاطمهٔ واقعی بود باید به دنبالش نهضتی میبود.
✍️ #حجت_الاسلام_مهدی_امامی
🎬 @Mostazafin_TV
Telegram
MTVLinks
⭕️ توجیهالمسائل عدالتنخواهی!
#روحالله_رشیدی
🔹یکی از صورتهای #فرعی_سازی_عدالت، ایجاد واهمه از تزاحم #عدالت با #ولایت است. برای تشدید این واهمه، مثالها و موقعیتهایی را پیش میکشند تا دست و دلِ متدینین را بلرزانند. موقعیتهایی که اغلب استثناییاند و دور از ذهن. لااقل برای جوانی در فلان گوشۂ پرت کشور، چنان موقعیتهایی به ندرت پیش میآید.
🔹فارغ از انحرافی بودن دوگانهسازیهایی نظیر «عدالت یا ولایت»، نکتۂ مهمی که وجود دارد این است که با فرضِ تقدم ولایت بر عدالت، اگر موقعیتهای ضدعدالت را فهرست کنیم، دهها مسئلۂ آشکار ضدعدالت وجود دارد که اعتراض به آنها اصلاً شبهۂ احتمال تضاد با رأی ولایت را در پی ندارد؛ با این وجود، جریان مقدسمآب، ذهن جوانهای متدین را چنان آشفته کرده که از ترس معصیت، دست به سیاه و سفید نمیزنند!
🔹بنده خدایی از جماعتی که اصولاً همواره برای ذرهای عدالتخواهی هم در تردیدند، میگفت «مسئلۂ ما این است که اگر یکی از اعضای بیت رهبری دچار خطا شد، آیا مصلحت است که خطای او را افشا کنیم یا نه؟» مرادش این بود که برخورد عدالتخواهانه در چنین مواردی، موجب خدشه به اعتبار ولایت میشود، پس سکوت میکنیم!
🔹به او گفتم «حالا شما لطف کنید همینجا در همسایگیات مفاسد و مظالمِ روشن و واضح را برنتاب و متعرضش شو، هروقت رسیدی به بیت رهبری، آن وقت دنبال رفع شبههات هم میروی.»
با چنین استدلالهای حیرتآوری، هم منت سرِ ولایت میگذارند و هم عدالتخواهی را رها میکنند.
💢 پی نوشت: جریان موسوم به #تقوای_گریز با این معارفِ مجعول، جمع کثیری را معطل و مردد کرده است.
🎬 @Mostazafin_TV
#روحالله_رشیدی
🔹یکی از صورتهای #فرعی_سازی_عدالت، ایجاد واهمه از تزاحم #عدالت با #ولایت است. برای تشدید این واهمه، مثالها و موقعیتهایی را پیش میکشند تا دست و دلِ متدینین را بلرزانند. موقعیتهایی که اغلب استثناییاند و دور از ذهن. لااقل برای جوانی در فلان گوشۂ پرت کشور، چنان موقعیتهایی به ندرت پیش میآید.
🔹فارغ از انحرافی بودن دوگانهسازیهایی نظیر «عدالت یا ولایت»، نکتۂ مهمی که وجود دارد این است که با فرضِ تقدم ولایت بر عدالت، اگر موقعیتهای ضدعدالت را فهرست کنیم، دهها مسئلۂ آشکار ضدعدالت وجود دارد که اعتراض به آنها اصلاً شبهۂ احتمال تضاد با رأی ولایت را در پی ندارد؛ با این وجود، جریان مقدسمآب، ذهن جوانهای متدین را چنان آشفته کرده که از ترس معصیت، دست به سیاه و سفید نمیزنند!
🔹بنده خدایی از جماعتی که اصولاً همواره برای ذرهای عدالتخواهی هم در تردیدند، میگفت «مسئلۂ ما این است که اگر یکی از اعضای بیت رهبری دچار خطا شد، آیا مصلحت است که خطای او را افشا کنیم یا نه؟» مرادش این بود که برخورد عدالتخواهانه در چنین مواردی، موجب خدشه به اعتبار ولایت میشود، پس سکوت میکنیم!
🔹به او گفتم «حالا شما لطف کنید همینجا در همسایگیات مفاسد و مظالمِ روشن و واضح را برنتاب و متعرضش شو، هروقت رسیدی به بیت رهبری، آن وقت دنبال رفع شبههات هم میروی.»
با چنین استدلالهای حیرتآوری، هم منت سرِ ولایت میگذارند و هم عدالتخواهی را رها میکنند.
💢 پی نوشت: جریان موسوم به #تقوای_گریز با این معارفِ مجعول، جمع کثیری را معطل و مردد کرده است.
🎬 @Mostazafin_TV
⭕️ تمسک به مقام #ولایت معنایش این است که حکومت، #عدالتی که امیرالمومنین اجرا میکرد، این هم اجرا کند...
▪️ تمسک به #محبت_امیرالمومنین، اصلًا معنا هم ندارد
◀️ تمسک به #ولایت_امیرالمومنین چی هست؟ یعنی ما همین این را بخوانیم و رد بشویم؟ آن هم تمسک به ولایت امیرالمومنین در روزی که ولایت به همان معنای واقعی خودش بوده است، نه تمسک به #محبت_امیرالمومنین، تمسک به محبت اصلًا معنا هم ندارد...
🔸 تمسک به مقام ولایت آن بزرگوار به اینکه گرچه ما و بشر نمیتواند به تمام معنا آن #عدالت_اجتماعی و عدالت حقیقی را که حضرت امیر قدرت بر پیاده کردنش داشت، نمیتوانیم ماها ... لکن اگر آن الگو پیدا شده بود و حالا هم ما باید به یک مقدار کمی که قدرت داریم تمسک کنیم.
🔵 تمسک به مقام ولایت معنایش این است که،- یکی از معانیاش این است که- ما ظِلّ آن مقام ولایت باشیم. مقام ولایت که مقام تولیت امور بر مسلمین و مقام حکومت بر مسلمین است، این است که چنانچه حکومت تشکیل شد، حکومت تمسکش به ولایت امیر المومنین [باشد] و این است که آن #عدالتی که امیرالمومنین اجرا میکرد، این هم به اندازه قدرت خودش اجرا کند.
🔸 به مجرد اینکه ما بگوییم ما متمسک هستیم به امیر المومنین، این کافی نیست، این تمسک نیست اصلش. وقتی که حکومت #الگو قرار داد امیرالمومنین- سلام الله علیه- را در اجراء حکومتش، در اجراء چیزهایی که باید اجرا بکند، اگر او را الگو قرار داد، این تمسک کرده است به ولایت امیر المومنین.
🔹چنانچه او الگو نباشد، یا اینکه #تخلفات حاصل بشود از آن الگوی بزرگ، هزار مرتبه هم روزی بگوید «خدا ما را از متمسکین قرار داده است»، جز یک #کذبی چیزی نیست.
🔸و #مجلس که از مقامات بلند یا بلندترین مقام کشوری است، چنانچه الگو قرار داد آن چیزی که امیر المومنین میخواست، و آن عدالتی را که آن در همان برهه کمی که به او مجال دادند- خیلی کم مجال پیدا کرد- اگر الگو قرار بدهند آن را برای اینکه احکام را و اموری که باید محوّل به آنهاست به آن نحو اجرا بکنند، به آن نحو تصویب بکنند و دقت بکنند، آن وقت میشود گفت که مجلس ما هم از متمسکین به امیرالمومنین هستند.
🔹 و ما چنانچه مجلس نتواند این کار را بکند، یا خدای نخواسته نخواهد این کار را بکند، یا بعض افراد نگذارند که این کارها بشود، آن وقت ما نمیتوانیم بگوییم که یک مجلس متمسک به ولایت امیرالمومنین داریم. و هکذا #قوه_قضائیه، اگر قوّه قضائیه هم تبعیت نکند از آن قضاء امیرالمومنین که «اقْضاکُمْ عَلِیٌ» و اگر تبعیت نکند از قضاوت اسلام، متشبث به همان قضاوت اسلامی نباشد، آن هم هر چه بگوید ما متمسک هستیم، بر خلاف واقع است.
🔸تمسک وقتی است که قوّه قضائیه هم کارهایی که میکنند از روی #الگوی_علوی باشد که همان الگوی اسلامی است. و مردم ما هم که این دعا را یا این فقره را میخوانند آنها هم باید توجه کنند به اینکه تمسک به ولایت حضرت امیر برای آنها تبعیت از مقاصد اوست.
🔹 همین طور گفتند که ما #شیعه علی هستیم و همین که گفتند ما متمسک به ولایت امیرالمومنین هستیم، این کافی نیست، نمیشود این. این امور، اموری نیست که لفظی باشد و با الفاظ و با عبارات بتوانیم ما بگوییم تحقق پیدا کرده است؛ اینها یک امور عملی است، یک حکمت #عملی است اینها.
🔸 باید کسانی که مدعی هستند که ما شیعه امیرالمومنین هستیم، تبع او هستیم، باید در قول و فعل و نوشتن و گفتن و همه چیز تبعیت از او داشته باشند. اگر این تبعیت نباشد و ما بگوییم که ما شیعه هستیم، یک #گزافی گفتهایم، یک لا طائلی گفتهایم.
🔹امیرالمومنین در زمان حکومتش- که بسیار کوتاه و بسیار با ناگواریها مقابل بود- میبینید که وقتی که آن نامه را به مالک اشتر مینویسد چه مسائل مهمی را، مسائل سیاسی را، مسائل اجتماعی را، همه چیز را در آنجا ذکر میفرماید، با اینکه یک بخشنامهای برای یک نفر بوده است. یک نامهای برای یک نفر بوده است و آن این است که میگوید که- به حسب نقلی که شده است که یک خلخال را از پای یک ذمّی در حکومت او در آوردند،- به حسب این روایت، میفرماید که اگر انسان بمیرد برای این، این مَلوم نیست.
🔺 #شیعه این است که این طور باشد نه مثل ما، شیعه این است که اگر چنانچه در حکومت اسلامی، در کشور اسلامی، ظلم و لو به یک ذمّی وارد بشود، آن هم ظلم به همین کمی که یک خلخال را از پای یک ذمیّه درآورند، بگوید که انسان اگر بمیرد ملوم نیست، ملامت نباید به او بشود، این طور اهمیت دارد.
🎙 امام خمینی (ره)؛ سخنرانی در جمع گروهی از مسئولان نظام (به مناسبت #عید_غدیر)
🗓 ۴ مهر ۱۳۶۲
🖇 متن کامل
🔺 @Jedal_do_eslam
🎬 @Mostazafin_TV
▪️ تمسک به #محبت_امیرالمومنین، اصلًا معنا هم ندارد
◀️ تمسک به #ولایت_امیرالمومنین چی هست؟ یعنی ما همین این را بخوانیم و رد بشویم؟ آن هم تمسک به ولایت امیرالمومنین در روزی که ولایت به همان معنای واقعی خودش بوده است، نه تمسک به #محبت_امیرالمومنین، تمسک به محبت اصلًا معنا هم ندارد...
🔸 تمسک به مقام ولایت آن بزرگوار به اینکه گرچه ما و بشر نمیتواند به تمام معنا آن #عدالت_اجتماعی و عدالت حقیقی را که حضرت امیر قدرت بر پیاده کردنش داشت، نمیتوانیم ماها ... لکن اگر آن الگو پیدا شده بود و حالا هم ما باید به یک مقدار کمی که قدرت داریم تمسک کنیم.
🔵 تمسک به مقام ولایت معنایش این است که،- یکی از معانیاش این است که- ما ظِلّ آن مقام ولایت باشیم. مقام ولایت که مقام تولیت امور بر مسلمین و مقام حکومت بر مسلمین است، این است که چنانچه حکومت تشکیل شد، حکومت تمسکش به ولایت امیر المومنین [باشد] و این است که آن #عدالتی که امیرالمومنین اجرا میکرد، این هم به اندازه قدرت خودش اجرا کند.
🔸 به مجرد اینکه ما بگوییم ما متمسک هستیم به امیر المومنین، این کافی نیست، این تمسک نیست اصلش. وقتی که حکومت #الگو قرار داد امیرالمومنین- سلام الله علیه- را در اجراء حکومتش، در اجراء چیزهایی که باید اجرا بکند، اگر او را الگو قرار داد، این تمسک کرده است به ولایت امیر المومنین.
🔹چنانچه او الگو نباشد، یا اینکه #تخلفات حاصل بشود از آن الگوی بزرگ، هزار مرتبه هم روزی بگوید «خدا ما را از متمسکین قرار داده است»، جز یک #کذبی چیزی نیست.
🔸و #مجلس که از مقامات بلند یا بلندترین مقام کشوری است، چنانچه الگو قرار داد آن چیزی که امیر المومنین میخواست، و آن عدالتی را که آن در همان برهه کمی که به او مجال دادند- خیلی کم مجال پیدا کرد- اگر الگو قرار بدهند آن را برای اینکه احکام را و اموری که باید محوّل به آنهاست به آن نحو اجرا بکنند، به آن نحو تصویب بکنند و دقت بکنند، آن وقت میشود گفت که مجلس ما هم از متمسکین به امیرالمومنین هستند.
🔹 و ما چنانچه مجلس نتواند این کار را بکند، یا خدای نخواسته نخواهد این کار را بکند، یا بعض افراد نگذارند که این کارها بشود، آن وقت ما نمیتوانیم بگوییم که یک مجلس متمسک به ولایت امیرالمومنین داریم. و هکذا #قوه_قضائیه، اگر قوّه قضائیه هم تبعیت نکند از آن قضاء امیرالمومنین که «اقْضاکُمْ عَلِیٌ» و اگر تبعیت نکند از قضاوت اسلام، متشبث به همان قضاوت اسلامی نباشد، آن هم هر چه بگوید ما متمسک هستیم، بر خلاف واقع است.
🔸تمسک وقتی است که قوّه قضائیه هم کارهایی که میکنند از روی #الگوی_علوی باشد که همان الگوی اسلامی است. و مردم ما هم که این دعا را یا این فقره را میخوانند آنها هم باید توجه کنند به اینکه تمسک به ولایت حضرت امیر برای آنها تبعیت از مقاصد اوست.
🔹 همین طور گفتند که ما #شیعه علی هستیم و همین که گفتند ما متمسک به ولایت امیرالمومنین هستیم، این کافی نیست، نمیشود این. این امور، اموری نیست که لفظی باشد و با الفاظ و با عبارات بتوانیم ما بگوییم تحقق پیدا کرده است؛ اینها یک امور عملی است، یک حکمت #عملی است اینها.
🔸 باید کسانی که مدعی هستند که ما شیعه امیرالمومنین هستیم، تبع او هستیم، باید در قول و فعل و نوشتن و گفتن و همه چیز تبعیت از او داشته باشند. اگر این تبعیت نباشد و ما بگوییم که ما شیعه هستیم، یک #گزافی گفتهایم، یک لا طائلی گفتهایم.
🔹امیرالمومنین در زمان حکومتش- که بسیار کوتاه و بسیار با ناگواریها مقابل بود- میبینید که وقتی که آن نامه را به مالک اشتر مینویسد چه مسائل مهمی را، مسائل سیاسی را، مسائل اجتماعی را، همه چیز را در آنجا ذکر میفرماید، با اینکه یک بخشنامهای برای یک نفر بوده است. یک نامهای برای یک نفر بوده است و آن این است که میگوید که- به حسب نقلی که شده است که یک خلخال را از پای یک ذمّی در حکومت او در آوردند،- به حسب این روایت، میفرماید که اگر انسان بمیرد برای این، این مَلوم نیست.
🔺 #شیعه این است که این طور باشد نه مثل ما، شیعه این است که اگر چنانچه در حکومت اسلامی، در کشور اسلامی، ظلم و لو به یک ذمّی وارد بشود، آن هم ظلم به همین کمی که یک خلخال را از پای یک ذمیّه درآورند، بگوید که انسان اگر بمیرد ملوم نیست، ملامت نباید به او بشود، این طور اهمیت دارد.
🎙 امام خمینی (ره)؛ سخنرانی در جمع گروهی از مسئولان نظام (به مناسبت #عید_غدیر)
🗓 ۴ مهر ۱۳۶۲
🖇 متن کامل
🔺 @Jedal_do_eslam
🎬 @Mostazafin_TV
Telegram
MTVLinks
⭕️ بدون شرح...
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⭕️ اختلافکردن بر سر #ولایت_امیرالمومنین «خیانت به اسلام» است
🎙 #امام_خمینی:
💬 یکی جزوه میدهد لعن میکند یک کسی را؛ یکی جزوه میدهد تعریف میکند از کسی! هر دویش خلاف است. هر دویش امروز غلط است. دست بردارید از نادانی!
💬 این تفرقه امروز خیانت به اسلام است، با هر اسمی که باشد. امروز سر ولایت امیرالمومنین اختلاف کردن خیانت به اسلام است.
💬 با اعمال شما مبادا اسلام دفن بشود. اگر دلسوز به اسلام و ملت هستید، دست از تفرق بردارید، اگر دلسوز به کشورتان هستید، دست از این تفرقات بردارید.
🎬 @Mostazafin_TV
🎙 #امام_خمینی:
💬 یکی جزوه میدهد لعن میکند یک کسی را؛ یکی جزوه میدهد تعریف میکند از کسی! هر دویش خلاف است. هر دویش امروز غلط است. دست بردارید از نادانی!
💬 این تفرقه امروز خیانت به اسلام است، با هر اسمی که باشد. امروز سر ولایت امیرالمومنین اختلاف کردن خیانت به اسلام است.
💬 با اعمال شما مبادا اسلام دفن بشود. اگر دلسوز به اسلام و ملت هستید، دست از تفرق بردارید، اگر دلسوز به کشورتان هستید، دست از این تفرقات بردارید.
🎬 @Mostazafin_TV
⭕️ خوارج به چه کسانی شبیه ترند؟!
➖ تحریفهای ناشیانهی تاریخی، با چه هدفی انجام میشود؟
◀️ تحجر چیست؟
در ادبیات دینی کسی را متحجر مینامند که قرائت خود را از دین، قطعی، کاملا صحیح و عاری از هرگونه اشکال میداند؛ هر برداشت و فهمِ دیگری را تکفیر می کند، اجازهی طرحِ پرسش و نقد را نداده و باب تعقل را به کلی می بندد.
🔸 #خوارج را می توان عالیترین نمونه و عینیترین مصداقِ تحجر، در تاریخ اسلام دانست. جماعتی ظاهرگرا و #دگم که دستهایشان را بر گوششان نهاده و فهم سطحیشان از دین را فریاد میزدند و هرکس اندکی از این مسیر فاصله میگرفت را مرتد نامیده، بر او میتاختند.
🔹 شب زندهداران و حافظان و قاریانی که به تدبر در معارف قرآن نمیپرداختند و از عبادات و مناسک بهرهای جز زحمت دادنِ خودشان نمیبردند.
🔸 با رجوع به نهج البلاغه -به عنوان بهترین منبع برای شناخت خوارج- به وضوح میتوان مشاهده کرد که مهمترین شاخصه خوارج، #جهل آنها بوده و تقابلشان با حضرت امیر (علیهاسلام) هم ناشی از همین جهل بوده است.
به همین دلیل هم برخورد امام با ایشان بسیار متفاوت از برخورد ایشان با اصحابِ صفین و جمل بود.
🔹 حضرت درباره خوارج در نهج البلاغه می فرمایند: «كسى كه در جستجوى حق بوده و خطا كرد مانند كسى نيست كه طالب باطل بوده و آن را يافته است.» (نهج البلاغه؛ خطبه ۶۱، متن کامل)
🔸 خوارج، عملا از پذیرش ولایت امیرالمومنین (علیهاسلام) سر باز زدند و به شبهه افکنی و تشویش اذهان عمومی پرداختند؛ در مقابل، حضرت با صبر و خیر خواهی به انحاء مختلف تلاش نمودند تا شبهات آنها را رفع کنند و در عین حال هرگز به واسطه فهم متفاوتشان، با آنها به قتال نپرداختند، مگر زمانی که خودشان دست به شمشیر بردند.
🔹 بنابراین تقابل خوارج با امام نه بر سر #عدالتخواهی آنان بود و نه به واسطه ی #ولایت_گریزی شان. چرا که اساسا در هیچ یک از متون دینی و تاریخی، خوارج، گروهی عدالتخواه معرفی نشده اند!
و عدالتخواه معرفی کردنِ خوارج، صرفا با مقاصد سیاسی و برای خفه کردن صداهای منتقد و متفاوت با قرائت رسمی انجام میشود.
🚉 @SzBaan
🔺 پینوشت:
با توجه به ویژگیهای بیان شده برای خوارج، که از متن نهج البلاغه و سایر منابع تاریخی استخراج شده است، عدالتخواهان به خوارج شبیهترند یا #اصولگرایان؟!
🎬 @Mostazafin_TV
➖ تحریفهای ناشیانهی تاریخی، با چه هدفی انجام میشود؟
◀️ تحجر چیست؟
در ادبیات دینی کسی را متحجر مینامند که قرائت خود را از دین، قطعی، کاملا صحیح و عاری از هرگونه اشکال میداند؛ هر برداشت و فهمِ دیگری را تکفیر می کند، اجازهی طرحِ پرسش و نقد را نداده و باب تعقل را به کلی می بندد.
🔸 #خوارج را می توان عالیترین نمونه و عینیترین مصداقِ تحجر، در تاریخ اسلام دانست. جماعتی ظاهرگرا و #دگم که دستهایشان را بر گوششان نهاده و فهم سطحیشان از دین را فریاد میزدند و هرکس اندکی از این مسیر فاصله میگرفت را مرتد نامیده، بر او میتاختند.
🔹 شب زندهداران و حافظان و قاریانی که به تدبر در معارف قرآن نمیپرداختند و از عبادات و مناسک بهرهای جز زحمت دادنِ خودشان نمیبردند.
🔸 با رجوع به نهج البلاغه -به عنوان بهترین منبع برای شناخت خوارج- به وضوح میتوان مشاهده کرد که مهمترین شاخصه خوارج، #جهل آنها بوده و تقابلشان با حضرت امیر (علیهاسلام) هم ناشی از همین جهل بوده است.
به همین دلیل هم برخورد امام با ایشان بسیار متفاوت از برخورد ایشان با اصحابِ صفین و جمل بود.
🔹 حضرت درباره خوارج در نهج البلاغه می فرمایند: «كسى كه در جستجوى حق بوده و خطا كرد مانند كسى نيست كه طالب باطل بوده و آن را يافته است.» (نهج البلاغه؛ خطبه ۶۱، متن کامل)
🔸 خوارج، عملا از پذیرش ولایت امیرالمومنین (علیهاسلام) سر باز زدند و به شبهه افکنی و تشویش اذهان عمومی پرداختند؛ در مقابل، حضرت با صبر و خیر خواهی به انحاء مختلف تلاش نمودند تا شبهات آنها را رفع کنند و در عین حال هرگز به واسطه فهم متفاوتشان، با آنها به قتال نپرداختند، مگر زمانی که خودشان دست به شمشیر بردند.
🔹 بنابراین تقابل خوارج با امام نه بر سر #عدالتخواهی آنان بود و نه به واسطه ی #ولایت_گریزی شان. چرا که اساسا در هیچ یک از متون دینی و تاریخی، خوارج، گروهی عدالتخواه معرفی نشده اند!
و عدالتخواه معرفی کردنِ خوارج، صرفا با مقاصد سیاسی و برای خفه کردن صداهای منتقد و متفاوت با قرائت رسمی انجام میشود.
🚉 @SzBaan
🔺 پینوشت:
با توجه به ویژگیهای بیان شده برای خوارج، که از متن نهج البلاغه و سایر منابع تاریخی استخراج شده است، عدالتخواهان به خوارج شبیهترند یا #اصولگرایان؟!
🎬 @Mostazafin_TV
Twitter
سید یاسر جبرائیلی
کسانی که عدالت را بر ولایت مقدم میدارند، مفروضشان این است که فهمشان از عدالت بر فهم ولی برتری دارد! این جماعت تسلیم عدالت ولیفقیه نمیشوند، بلکه از ولیفقیه میخواهند تسلیم عدالتی شود که اینها فهمیده و علمش را بلند کردهاند. خوارج دقیقا با همین فرض روی…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⭕️ اختلافکردن بر سر #ولایت_امیرالمومنین «خیانت به اسلام» است
🎙 #امام_خمینی:
💬 یکی جزوه میدهد لعن میکند یک کسی را؛ یکی جزوه میدهد تعریف میکند از کسی! هر دویش خلاف است. هر دویش امروز غلط است. دست بردارید از نادانی!
💬 این تفرقه امروز خیانت به اسلام است، با هر اسمی که باشد. امروز سر ولایت امیرالمومنین اختلاف کردن خیانت به اسلام است.
💬 با اعمال شما مبادا اسلام دفن بشود. اگر دلسوز به اسلام و ملت هستید، دست از تفرق بردارید، اگر دلسوز به کشورتان هستید، دست از این تفرقات بردارید.
🎬 @Mostazafin_TV
🎙 #امام_خمینی:
💬 یکی جزوه میدهد لعن میکند یک کسی را؛ یکی جزوه میدهد تعریف میکند از کسی! هر دویش خلاف است. هر دویش امروز غلط است. دست بردارید از نادانی!
💬 این تفرقه امروز خیانت به اسلام است، با هر اسمی که باشد. امروز سر ولایت امیرالمومنین اختلاف کردن خیانت به اسلام است.
💬 با اعمال شما مبادا اسلام دفن بشود. اگر دلسوز به اسلام و ملت هستید، دست از تفرق بردارید، اگر دلسوز به کشورتان هستید، دست از این تفرقات بردارید.
🎬 @Mostazafin_TV
⭕️ خوارج به چه کسانی شبیه ترند؟!
➖ تحریفهای ناشیانهی تاریخی، با چه هدفی انجام میشود؟
◀️ تحجر چیست؟
در ادبیات دینی کسی را متحجر مینامند که قرائت خود را از دین، قطعی، کاملا صحیح و عاری از هرگونه اشکال میداند؛ هر برداشت و فهمِ دیگری را تکفیر می کند، اجازهی طرحِ پرسش و نقد را نداده و باب تعقل را به کلی می بندد.
🔸 #خوارج را می توان عالیترین نمونه و عینیترین مصداقِ تحجر، در تاریخ اسلام دانست. جماعتی ظاهرگرا و #دگم که دستهایشان را بر گوششان نهاده و فهم سطحیشان از دین را فریاد میزدند و هرکس اندکی از این مسیر فاصله میگرفت را مرتد نامیده، بر او میتاختند.
🔹 شب زندهداران و حافظان و قاریانی که به تدبر در معارف قرآن نمیپرداختند و از عبادات و مناسک بهرهای جز زحمت دادنِ خودشان نمیبردند.
🔸 با رجوع به نهج البلاغه -به عنوان بهترین منبع برای شناخت خوارج- به وضوح میتوان مشاهده کرد که مهمترین شاخصه خوارج، #جهل آنها بوده و تقابلشان با حضرت امیر (علیهالسلام) هم ناشی از همین جهل بوده است.
به همین دلیل هم برخورد امام با ایشان بسیار متفاوت از برخورد ایشان با اصحابِ صفین و جمل بود.
🔹 حضرت درباره خوارج در نهج البلاغه می فرمایند: «كسى كه در جستجوى حق بوده و خطا كرد مانند كسى نيست كه طالب باطل بوده و آن را يافته است.» (نهج البلاغه؛ خطبه ۶۱، متن کامل)
🔸 خوارج، عملا از پذیرش ولایت امیرالمومنین (علیهالسلام) سر باز زدند و به شبهه افکنی و تشویش اذهان عمومی پرداختند؛ در مقابل، حضرت با صبر و خیر خواهی به انحاء مختلف تلاش نمودند تا شبهات آنها را رفع کنند و در عین حال هرگز به واسطه فهم متفاوتشان، با آنها به قتال نپرداختند، مگر زمانی که خودشان دست به شمشیر بردند.
🔹 بنابراین تقابل خوارج با امام نه بر سر #عدالتخواهی آنان بود و نه به واسطه ی #ولایت_گریزی شان. چرا که اساسا در هیچ یک از متون دینی و تاریخی، خوارج، گروهی عدالتخواه معرفی نشده اند!
و عدالتخواه معرفی کردنِ خوارج، صرفا با مقاصد سیاسی و برای خفه کردن صداهای منتقد و متفاوت با قرائت رسمی انجام میشود.
🔺 پینوشت:
با توجه به ویژگیهای بیان شده برای خوارج، که از متن نهج البلاغه و سایر منابع تاریخی استخراج شده است، خوارج به عدالتخواهان شبیهترند یا #اصولگرایان؟!
🎬 @Mostazafin_TV
➖ تحریفهای ناشیانهی تاریخی، با چه هدفی انجام میشود؟
◀️ تحجر چیست؟
در ادبیات دینی کسی را متحجر مینامند که قرائت خود را از دین، قطعی، کاملا صحیح و عاری از هرگونه اشکال میداند؛ هر برداشت و فهمِ دیگری را تکفیر می کند، اجازهی طرحِ پرسش و نقد را نداده و باب تعقل را به کلی می بندد.
🔸 #خوارج را می توان عالیترین نمونه و عینیترین مصداقِ تحجر، در تاریخ اسلام دانست. جماعتی ظاهرگرا و #دگم که دستهایشان را بر گوششان نهاده و فهم سطحیشان از دین را فریاد میزدند و هرکس اندکی از این مسیر فاصله میگرفت را مرتد نامیده، بر او میتاختند.
🔹 شب زندهداران و حافظان و قاریانی که به تدبر در معارف قرآن نمیپرداختند و از عبادات و مناسک بهرهای جز زحمت دادنِ خودشان نمیبردند.
🔸 با رجوع به نهج البلاغه -به عنوان بهترین منبع برای شناخت خوارج- به وضوح میتوان مشاهده کرد که مهمترین شاخصه خوارج، #جهل آنها بوده و تقابلشان با حضرت امیر (علیهالسلام) هم ناشی از همین جهل بوده است.
به همین دلیل هم برخورد امام با ایشان بسیار متفاوت از برخورد ایشان با اصحابِ صفین و جمل بود.
🔹 حضرت درباره خوارج در نهج البلاغه می فرمایند: «كسى كه در جستجوى حق بوده و خطا كرد مانند كسى نيست كه طالب باطل بوده و آن را يافته است.» (نهج البلاغه؛ خطبه ۶۱، متن کامل)
🔸 خوارج، عملا از پذیرش ولایت امیرالمومنین (علیهالسلام) سر باز زدند و به شبهه افکنی و تشویش اذهان عمومی پرداختند؛ در مقابل، حضرت با صبر و خیر خواهی به انحاء مختلف تلاش نمودند تا شبهات آنها را رفع کنند و در عین حال هرگز به واسطه فهم متفاوتشان، با آنها به قتال نپرداختند، مگر زمانی که خودشان دست به شمشیر بردند.
🔹 بنابراین تقابل خوارج با امام نه بر سر #عدالتخواهی آنان بود و نه به واسطه ی #ولایت_گریزی شان. چرا که اساسا در هیچ یک از متون دینی و تاریخی، خوارج، گروهی عدالتخواه معرفی نشده اند!
و عدالتخواه معرفی کردنِ خوارج، صرفا با مقاصد سیاسی و برای خفه کردن صداهای منتقد و متفاوت با قرائت رسمی انجام میشود.
🔺 پینوشت:
با توجه به ویژگیهای بیان شده برای خوارج، که از متن نهج البلاغه و سایر منابع تاریخی استخراج شده است، خوارج به عدالتخواهان شبیهترند یا #اصولگرایان؟!
🎬 @Mostazafin_TV
Telegram
MTVLinks
📎 @MTV_Links
⭕️ از امام به دور بود که در مقابل ناسازگاری یک نفر این مقدار حلم به خرج دهد!
➖ روایت کمتر شنیده شده #رهبر_انقلاب از برخورد عجیب آیتالله منتظری با حضرت امام (ره)، بهمناسبتِ سالروز انتخاب آیتالله منتظری توسط خبرگان رهبری:
◀️ در آن جلسه [بررسی اعتصاب آقای منتظری در سال ۶۵] امام به ایشان اصرار میکردند که شما این کار را نکنید. لحن #امام در آن جلسه خیلی لحن ملایم و مهربانانهای بود. لحن آقای منتظری تند و ستیزهگرانه بود.
🔹 من یادم نمیرود، امام آن شب بیحال هم بودند؛ همینطور یکوری به بالشی تکیه داده بودند؛ آقای #منتظری هم طرف چپ ایشان با یک فاصلهای نشسته بود. من هم تقریباً روبروی ایشان بودم و دوستان هم نشسته بودند؛
🔹 امام میگفتند نه، #مصلحت نیست؛ کارهایتان را شروع کنید؛ ادامه بدهید؛ ایشان هم قرص و محکم میگفت نه! هِی امام استدلال میکردند؛ وجهی ذکر میکردند؛ ایشان با یک لحن تندی جواب میداد.
🔹 این حالت طول کشید. شاید مثلاً ده بیست دقیقه یا بیشتر همینطور هِی امام یک چیزی میگفتند؛ خیلی با حِلم. ماها هم تعجّب میکردیم و واقعاً از امام مستَبعَد بود که در مقابل ناسازگاری یک نفر این مقدار حلم به خرج بدهد و ملایمت کند و او با جوابهای تندی چیزهایی بگوید.
🔹 من حوصلهام سر رفت. یک مقداری گذشت؛ به امام گفتم: «آقا! اجازه میدهید من یک کلمه بگویم؟» ایشان مثل اینکه همچین یک نفس راحتی کشیدند؛ رو کردم به آقای منتظری، گفتم: «آقای منتظری! شما با چه کسی داری حرف میزنی؟ ایشان مگر #ولی_امر من و شما نیستند؟ ایشان دارند دستور میدهند؛ شما تخلّف میکنید. شما #ولایت_فقیه را قبول داری یا نداری؟» آقای منتظری ماند.
🔹 خیلی تند شدم به ایشان؛ گفتم: «شما مثل اینکه نمیدانید با چه کسی دارید حرف میزنید. امام دارد به شما اصرار میکند؛ با ملایمت میگوید؛ دستور میدهد به شما؛ چندین بار تا حالا در خلال صحبت دستور دادند؛ شما همین طور هِی میگویید نه، نه! خب پس دستور ولی فقیه کجاست؟ شما چرا برخلاف مبانی خودت حرف میزنی؟!» ایشان ساکت شد؛ هیچی نگفت آقای منتظری.
🔹 بعد چند لحظهای گذشت و امام گفتند: «خب من میروم دیگر»؛ پا شدند رفتند. ماها افتادیم دور و بر آقای منتظری و با ایشان بحثکردن و ایشان واقعاً هیچ جواب هم نداشت؛ یعنی آقای منتظری هیچ منطق قابل قبولی بر این اصرار نداشت.
🔹 گفتیم خب اتفاقی نیفتاده؛ یک نفری است که متّهم به یک امری است و او را بازداشت کردهاند؛ فقط اشکال کار این است که او با شما ارتباط دارد. آیا این موجب میشود که اگر کسی اتّهام پیدا کرد، تعقیب نشود؟ خب محاکمه میکنند؛ در محاکمه معلوم میشود مجرم است یا مجرم نیست.
🔺 واقعاً ایشان هیچ حرف منطقیای که بگوید، نداشت. خب خود ایشان از این حرفها دم میزد که باید فرقی نباشد؛ از این شعارها در بیانات ایشان گاهی دیده میشد. در اینجا ایشان درست نقطهی مقابل این قرار گرفته بود.
🗓 برگرفته از کتاب روایت رهبری
🎬 @Mostazafin_TV
➖ روایت کمتر شنیده شده #رهبر_انقلاب از برخورد عجیب آیتالله منتظری با حضرت امام (ره)، بهمناسبتِ سالروز انتخاب آیتالله منتظری توسط خبرگان رهبری:
◀️ در آن جلسه [بررسی اعتصاب آقای منتظری در سال ۶۵] امام به ایشان اصرار میکردند که شما این کار را نکنید. لحن #امام در آن جلسه خیلی لحن ملایم و مهربانانهای بود. لحن آقای منتظری تند و ستیزهگرانه بود.
🔹 من یادم نمیرود، امام آن شب بیحال هم بودند؛ همینطور یکوری به بالشی تکیه داده بودند؛ آقای #منتظری هم طرف چپ ایشان با یک فاصلهای نشسته بود. من هم تقریباً روبروی ایشان بودم و دوستان هم نشسته بودند؛
🔹 امام میگفتند نه، #مصلحت نیست؛ کارهایتان را شروع کنید؛ ادامه بدهید؛ ایشان هم قرص و محکم میگفت نه! هِی امام استدلال میکردند؛ وجهی ذکر میکردند؛ ایشان با یک لحن تندی جواب میداد.
🔹 این حالت طول کشید. شاید مثلاً ده بیست دقیقه یا بیشتر همینطور هِی امام یک چیزی میگفتند؛ خیلی با حِلم. ماها هم تعجّب میکردیم و واقعاً از امام مستَبعَد بود که در مقابل ناسازگاری یک نفر این مقدار حلم به خرج بدهد و ملایمت کند و او با جوابهای تندی چیزهایی بگوید.
🔹 من حوصلهام سر رفت. یک مقداری گذشت؛ به امام گفتم: «آقا! اجازه میدهید من یک کلمه بگویم؟» ایشان مثل اینکه همچین یک نفس راحتی کشیدند؛ رو کردم به آقای منتظری، گفتم: «آقای منتظری! شما با چه کسی داری حرف میزنی؟ ایشان مگر #ولی_امر من و شما نیستند؟ ایشان دارند دستور میدهند؛ شما تخلّف میکنید. شما #ولایت_فقیه را قبول داری یا نداری؟» آقای منتظری ماند.
🔹 خیلی تند شدم به ایشان؛ گفتم: «شما مثل اینکه نمیدانید با چه کسی دارید حرف میزنید. امام دارد به شما اصرار میکند؛ با ملایمت میگوید؛ دستور میدهد به شما؛ چندین بار تا حالا در خلال صحبت دستور دادند؛ شما همین طور هِی میگویید نه، نه! خب پس دستور ولی فقیه کجاست؟ شما چرا برخلاف مبانی خودت حرف میزنی؟!» ایشان ساکت شد؛ هیچی نگفت آقای منتظری.
🔹 بعد چند لحظهای گذشت و امام گفتند: «خب من میروم دیگر»؛ پا شدند رفتند. ماها افتادیم دور و بر آقای منتظری و با ایشان بحثکردن و ایشان واقعاً هیچ جواب هم نداشت؛ یعنی آقای منتظری هیچ منطق قابل قبولی بر این اصرار نداشت.
🔹 گفتیم خب اتفاقی نیفتاده؛ یک نفری است که متّهم به یک امری است و او را بازداشت کردهاند؛ فقط اشکال کار این است که او با شما ارتباط دارد. آیا این موجب میشود که اگر کسی اتّهام پیدا کرد، تعقیب نشود؟ خب محاکمه میکنند؛ در محاکمه معلوم میشود مجرم است یا مجرم نیست.
🔺 واقعاً ایشان هیچ حرف منطقیای که بگوید، نداشت. خب خود ایشان از این حرفها دم میزد که باید فرقی نباشد؛ از این شعارها در بیانات ایشان گاهی دیده میشد. در اینجا ایشان درست نقطهی مقابل این قرار گرفته بود.
🗓 برگرفته از کتاب روایت رهبری
🎬 @Mostazafin_TV
Telegram
MTVLinks
📎 @MTV_Links
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔹 شاید به زعم عدهای این #بیعت کردنها کار بیخود، بیجهت و خزی به حساب آید؛ اما همین بیعت #مومنین با هم و با #امام_زنده شان، (در کنار سوال و نقدهایی که ممکن است نسبت به یکدیگر داشته باشند) است که دلهای آفتزده و بریده از یکدیگر را به هم نزدیک و نزدیکتر میکند و به تبعش حرکت دستهجمعی برای قسط را سریعتر.
🔹 همین بیعتهای از روی عشق و علاقه است که، #ولایت به معنای #پیوستگی، همجوشی و همبستگی را بین اهالی جبهه حق بیشتر میکند. وقتی دلهای مومنین و مستضعفین نسبت به هم رئوف شد، آن وقت انتقادها و سوالها عاقلانهتر و برادرانهتر طرح میشود و آن وقت خلاءها بهتر پر میشود.
🔹 به همان اندازه که #برائت از مستکبرین داخلی و خارجی مهم است، #ولایت داخلی و خارجی هم مهم است. #زیارت_عاشورا پُر است از برائتها و ولایتها، در کنار هم؛ اِنّی سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ وَ وَلِیُّ لِمَنْ والاکُمْ وَ عَدُوُّ لِمَنْ عاداکُمْ.
🔺 هر چه پیوندهای بین #امت با امت، و امت با #امام محکمتر و ایمانیتر شود، هم بهتر میشود با مستکبرین مبارزه کرد و هم سالمتر از بزنگاههای مدرنیته میشود عبور کرد.
🎬 @Mostazafin_TV
🔹 همین بیعتهای از روی عشق و علاقه است که، #ولایت به معنای #پیوستگی، همجوشی و همبستگی را بین اهالی جبهه حق بیشتر میکند. وقتی دلهای مومنین و مستضعفین نسبت به هم رئوف شد، آن وقت انتقادها و سوالها عاقلانهتر و برادرانهتر طرح میشود و آن وقت خلاءها بهتر پر میشود.
🔹 به همان اندازه که #برائت از مستکبرین داخلی و خارجی مهم است، #ولایت داخلی و خارجی هم مهم است. #زیارت_عاشورا پُر است از برائتها و ولایتها، در کنار هم؛ اِنّی سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ وَ وَلِیُّ لِمَنْ والاکُمْ وَ عَدُوُّ لِمَنْ عاداکُمْ.
🔺 هر چه پیوندهای بین #امت با امت، و امت با #امام محکمتر و ایمانیتر شود، هم بهتر میشود با مستکبرین مبارزه کرد و هم سالمتر از بزنگاههای مدرنیته میشود عبور کرد.
🎬 @Mostazafin_TV
⭕️ خوارج، کِی عدالتخواه بودند؟!
◀️ تحجر چیست؟
در ادبیات دینی کسی را متحجر مینامند که قرائت خود را از دین، قطعی، کاملا صحیح و عاری از هرگونه اشکال میداند؛ هر برداشت و فهمِ دیگری را تکفیر می کند، اجازهی طرحِ پرسش و نقد را نداده و باب تعقل را به کلی می بندد.
🔸 #خوارج را می توان عالیترین نمونه و عینیترین مصداقِ تحجر، در تاریخ اسلام دانست. جماعتی ظاهرگرا و #دگم که دستهایشان را بر گوششان نهاده و فهم سطحیشان از دین را فریاد میزدند و هرکس اندکی از این مسیر فاصله میگرفت را مرتد نامیده، بر او میتاختند.
🔹 شب زندهداران و حافظان و قاریانی که به تدبر در معارف قرآن نمیپرداختند و از عبادات و مناسک بهرهای جز زحمت دادنِ خودشان نمیبردند.
🔸 با رجوع به نهج البلاغه -به عنوان بهترین منبع برای شناخت خوارج- به وضوح میتوان مشاهده کرد که مهمترین شاخصه خوارج، #جهل آنها بوده و تقابلشان با حضرت امیر (علیهالسلام) هم ناشی از همین جهل بوده است.
به همین دلیل هم برخورد امام با ایشان بسیار متفاوت از برخورد ایشان با اصحابِ صفین و جمل بود.
🔹 حضرت درباره خوارج در نهج البلاغه می فرمایند: «كسى كه در جستجوى حق بوده و خطا كرد مانند كسى نيست كه طالب باطل بوده و آن را يافته است.» (نهج البلاغه؛ خطبه ۶۱، متن کامل)
🔸 خوارج، عملا از پذیرش ولایت امیرالمومنین (علیهالسلام) سر باز زدند و به شبهه افکنی و تشویش اذهان عمومی پرداختند؛ در مقابل، حضرت با صبر و خیر خواهی به انحاء مختلف تلاش نمودند تا شبهات آنها را رفع کنند و در عین حال هرگز به واسطه فهم متفاوتشان، با آنها به قتال نپرداختند، مگر زمانی که خودشان دست به شمشیر بردند.
🔹 بنابراین تقابل امام با خوارج نه بر سر #عدالتخواهی آنان بود و نه به واسطه ی #ولایت_گریزی شان. چرا که اساسا در هیچ یک از متون دینی و تاریخی، خوارج، گروهی عدالتخواه معرفی نشده اند!
و عدالتخواه معرفی کردنِ خوارج، صرفا با مقاصد سیاسی و برای خفه کردن صداهای منتقد و متفاوت با قرائت رسمی انجام میشود.
🎬 @Mostazafin_TV
◀️ تحجر چیست؟
در ادبیات دینی کسی را متحجر مینامند که قرائت خود را از دین، قطعی، کاملا صحیح و عاری از هرگونه اشکال میداند؛ هر برداشت و فهمِ دیگری را تکفیر می کند، اجازهی طرحِ پرسش و نقد را نداده و باب تعقل را به کلی می بندد.
🔸 #خوارج را می توان عالیترین نمونه و عینیترین مصداقِ تحجر، در تاریخ اسلام دانست. جماعتی ظاهرگرا و #دگم که دستهایشان را بر گوششان نهاده و فهم سطحیشان از دین را فریاد میزدند و هرکس اندکی از این مسیر فاصله میگرفت را مرتد نامیده، بر او میتاختند.
🔹 شب زندهداران و حافظان و قاریانی که به تدبر در معارف قرآن نمیپرداختند و از عبادات و مناسک بهرهای جز زحمت دادنِ خودشان نمیبردند.
🔸 با رجوع به نهج البلاغه -به عنوان بهترین منبع برای شناخت خوارج- به وضوح میتوان مشاهده کرد که مهمترین شاخصه خوارج، #جهل آنها بوده و تقابلشان با حضرت امیر (علیهالسلام) هم ناشی از همین جهل بوده است.
به همین دلیل هم برخورد امام با ایشان بسیار متفاوت از برخورد ایشان با اصحابِ صفین و جمل بود.
🔹 حضرت درباره خوارج در نهج البلاغه می فرمایند: «كسى كه در جستجوى حق بوده و خطا كرد مانند كسى نيست كه طالب باطل بوده و آن را يافته است.» (نهج البلاغه؛ خطبه ۶۱، متن کامل)
🔸 خوارج، عملا از پذیرش ولایت امیرالمومنین (علیهالسلام) سر باز زدند و به شبهه افکنی و تشویش اذهان عمومی پرداختند؛ در مقابل، حضرت با صبر و خیر خواهی به انحاء مختلف تلاش نمودند تا شبهات آنها را رفع کنند و در عین حال هرگز به واسطه فهم متفاوتشان، با آنها به قتال نپرداختند، مگر زمانی که خودشان دست به شمشیر بردند.
🔹 بنابراین تقابل امام با خوارج نه بر سر #عدالتخواهی آنان بود و نه به واسطه ی #ولایت_گریزی شان. چرا که اساسا در هیچ یک از متون دینی و تاریخی، خوارج، گروهی عدالتخواه معرفی نشده اند!
و عدالتخواه معرفی کردنِ خوارج، صرفا با مقاصد سیاسی و برای خفه کردن صداهای منتقد و متفاوت با قرائت رسمی انجام میشود.
🎬 @Mostazafin_TV
Telegram
MTVLinks
📎 @MTV_Links
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
◀️ چه خوب #روحالله_رشیدی یکی از جوانان انقلابی و #عدالتخواه تبریز از دعوای سرکاری عدالت یا ولایت میگوید:
🔹 برخی میگویند عدالتخواهان ضد ولایت هستند و دو گانه #عدالت و #ولایت درست میکنند! از کجا چنین چیزی در آوردید که یا ولایت باید باشد یا عدالت؟!
🔹 آنکه #ضد_ولایت است خود شمایید که این دوگانهها را میسازید؛ در صورتی که خودِ ولایت برای خودش مأموریتی جز عدالت قائل نیست.
🔺 پ.ن: این کلیپ از سلسله جلسات با محوریت کتاب #جدال_دو_اسلام است که هر هفته در حسینه هنر تبریز برگزار می شود.(+)
🎬 @Motazafin_TV
🔹 برخی میگویند عدالتخواهان ضد ولایت هستند و دو گانه #عدالت و #ولایت درست میکنند! از کجا چنین چیزی در آوردید که یا ولایت باید باشد یا عدالت؟!
🔹 آنکه #ضد_ولایت است خود شمایید که این دوگانهها را میسازید؛ در صورتی که خودِ ولایت برای خودش مأموریتی جز عدالت قائل نیست.
🔺 پ.ن: این کلیپ از سلسله جلسات با محوریت کتاب #جدال_دو_اسلام است که هر هفته در حسینه هنر تبریز برگزار می شود.(+)
🎬 @Motazafin_TV
⭕️ تمسک به مقام #ولایت معنایش این است که حکومت، #عدالتی که امیرالمومنین اجرا میکرد، این هم اجرا کند...
▪️ تمسک به #محبت_امیرالمومنین، اصلًا معنا هم ندارد
◀️ تمسک به #ولایت_امیرالمومنین چی هست؟ یعنی ما همین این را بخوانیم و رد بشویم؟ آن هم تمسک به ولایت امیرالمومنین در روزی که ولایت به همان معنای واقعی خودش بوده است، نه تمسک به #محبت_امیرالمومنین، تمسک به محبت اصلًا معنا هم ندارد...
🔸 تمسک به مقام ولایت آن بزرگوار به اینکه گرچه ما و بشر نمیتواند به تمام معنا آن #عدالت_اجتماعی و عدالت حقیقی را که حضرت امیر قدرت بر پیاده کردنش داشت، نمیتوانیم ماها ... لکن اگر آن الگو پیدا شده بود و حالا هم ما باید به یک مقدار کمی که قدرت داریم تمسک کنیم.
🔵 تمسک به مقام ولایت معنایش این است که،- یکی از معانیاش این است که- ما ظِلّ آن مقام ولایت باشیم. مقام ولایت که مقام تولیت امور بر مسلمین و مقام حکومت بر مسلمین است، این است که چنانچه حکومت تشکیل شد، حکومت تمسکش به ولایت امیر المومنین [باشد] و این است که آن #عدالتی که امیرالمومنین اجرا میکرد، این هم به اندازه قدرت خودش اجرا کند.
🔸 به مجرد اینکه ما بگوییم ما متمسک هستیم به امیر المومنین، این کافی نیست، این تمسک نیست اصلش. وقتی که حکومت #الگو قرار داد امیرالمومنین- سلام الله علیه- را در اجراء حکومتش، در اجراء چیزهایی که باید اجرا بکند، اگر او را الگو قرار داد، این تمسک کرده است به ولایت امیر المومنین.
🔹چنانچه او الگو نباشد، یا اینکه #تخلفات حاصل بشود از آن الگوی بزرگ، هزار مرتبه هم روزی بگوید «خدا ما را از متمسکین قرار داده است»، جز یک #کذبی چیزی نیست.
🔸و #مجلس که از مقامات بلند یا بلندترین مقام کشوری است، چنانچه الگو قرار داد آن چیزی که امیر المومنین میخواست، و آن عدالتی را که آن در همان برهه کمی که به او مجال دادند- خیلی کم مجال پیدا کرد- اگر الگو قرار بدهند آن را برای اینکه احکام را و اموری که باید محوّل به آنهاست به آن نحو اجرا بکنند، به آن نحو تصویب بکنند و دقت بکنند، آن وقت میشود گفت که مجلس ما هم از متمسکین به امیرالمومنین هستند.
🔹 و ما چنانچه مجلس نتواند این کار را بکند، یا خدای نخواسته نخواهد این کار را بکند، یا بعض افراد نگذارند که این کارها بشود، آن وقت ما نمیتوانیم بگوییم که یک مجلس متمسک به ولایت امیرالمومنین داریم. و هکذا #قوه_قضائیه، اگر قوّه قضائیه هم تبعیت نکند از آن قضاء امیرالمومنین که «اقْضاکُمْ عَلِیٌ» و اگر تبعیت نکند از قضاوت اسلام، متشبث به همان قضاوت اسلامی نباشد، آن هم هر چه بگوید ما متمسک هستیم، بر خلاف واقع است.
🔸تمسک وقتی است که قوّه قضائیه هم کارهایی که میکنند از روی #الگوی_علوی باشد که همان الگوی اسلامی است. و مردم ما هم که این دعا را یا این فقره را میخوانند آنها هم باید توجه کنند به اینکه تمسک به ولایت حضرت امیر برای آنها تبعیت از مقاصد اوست.
🔹 همین طور گفتند که ما #شیعه علی هستیم و همین که گفتند ما متمسک به ولایت امیرالمومنین هستیم، این کافی نیست، نمیشود این. این امور، اموری نیست که لفظی باشد و با الفاظ و با عبارات بتوانیم ما بگوییم تحقق پیدا کرده است؛ اینها یک امور عملی است، یک حکمت #عملی است اینها.
🔸 باید کسانی که مدعی هستند که ما شیعه امیرالمومنین هستیم، تبع او هستیم، باید در قول و فعل و نوشتن و گفتن و همه چیز تبعیت از او داشته باشند. اگر این تبعیت نباشد و ما بگوییم که ما شیعه هستیم، یک #گزافی گفتهایم، یک لا طائلی گفتهایم.
🔹امیرالمومنین در زمان حکومتش- که بسیار کوتاه و بسیار با ناگواریها مقابل بود- میبینید که وقتی که آن نامه را به مالک اشتر مینویسد چه مسائل مهمی را، مسائل سیاسی را، مسائل اجتماعی را، همه چیز را در آنجا ذکر میفرماید، با اینکه یک بخشنامهای برای یک نفر بوده است. یک نامهای برای یک نفر بوده است و آن این است که میگوید که- به حسب نقلی که شده است که یک خلخال را از پای یک ذمّی در حکومت او در آوردند،- به حسب این روایت، میفرماید که اگر انسان بمیرد برای این، این مَلوم نیست.
🔺 #شیعه این است که این طور باشد نه مثل ما، شیعه این است که اگر چنانچه در حکومت اسلامی، در کشور اسلامی، ظلم و لو به یک ذمّی وارد بشود، آن هم ظلم به همین کمی که یک خلخال را از پای یک ذمیّه درآورند، بگوید که انسان اگر بمیرد ملوم نیست، ملامت نباید به او بشود، این طور اهمیت دارد.
🎙 امام خمینی (ره)؛ سخنرانی در جمع گروهی از مسئولان نظام (به مناسبت #عید_غدیر)
🗓 ۴ مهر ۱۳۶۲
🖇 متن کامل
🎬 @Mostazafin_TV
▪️ تمسک به #محبت_امیرالمومنین، اصلًا معنا هم ندارد
◀️ تمسک به #ولایت_امیرالمومنین چی هست؟ یعنی ما همین این را بخوانیم و رد بشویم؟ آن هم تمسک به ولایت امیرالمومنین در روزی که ولایت به همان معنای واقعی خودش بوده است، نه تمسک به #محبت_امیرالمومنین، تمسک به محبت اصلًا معنا هم ندارد...
🔸 تمسک به مقام ولایت آن بزرگوار به اینکه گرچه ما و بشر نمیتواند به تمام معنا آن #عدالت_اجتماعی و عدالت حقیقی را که حضرت امیر قدرت بر پیاده کردنش داشت، نمیتوانیم ماها ... لکن اگر آن الگو پیدا شده بود و حالا هم ما باید به یک مقدار کمی که قدرت داریم تمسک کنیم.
🔵 تمسک به مقام ولایت معنایش این است که،- یکی از معانیاش این است که- ما ظِلّ آن مقام ولایت باشیم. مقام ولایت که مقام تولیت امور بر مسلمین و مقام حکومت بر مسلمین است، این است که چنانچه حکومت تشکیل شد، حکومت تمسکش به ولایت امیر المومنین [باشد] و این است که آن #عدالتی که امیرالمومنین اجرا میکرد، این هم به اندازه قدرت خودش اجرا کند.
🔸 به مجرد اینکه ما بگوییم ما متمسک هستیم به امیر المومنین، این کافی نیست، این تمسک نیست اصلش. وقتی که حکومت #الگو قرار داد امیرالمومنین- سلام الله علیه- را در اجراء حکومتش، در اجراء چیزهایی که باید اجرا بکند، اگر او را الگو قرار داد، این تمسک کرده است به ولایت امیر المومنین.
🔹چنانچه او الگو نباشد، یا اینکه #تخلفات حاصل بشود از آن الگوی بزرگ، هزار مرتبه هم روزی بگوید «خدا ما را از متمسکین قرار داده است»، جز یک #کذبی چیزی نیست.
🔸و #مجلس که از مقامات بلند یا بلندترین مقام کشوری است، چنانچه الگو قرار داد آن چیزی که امیر المومنین میخواست، و آن عدالتی را که آن در همان برهه کمی که به او مجال دادند- خیلی کم مجال پیدا کرد- اگر الگو قرار بدهند آن را برای اینکه احکام را و اموری که باید محوّل به آنهاست به آن نحو اجرا بکنند، به آن نحو تصویب بکنند و دقت بکنند، آن وقت میشود گفت که مجلس ما هم از متمسکین به امیرالمومنین هستند.
🔹 و ما چنانچه مجلس نتواند این کار را بکند، یا خدای نخواسته نخواهد این کار را بکند، یا بعض افراد نگذارند که این کارها بشود، آن وقت ما نمیتوانیم بگوییم که یک مجلس متمسک به ولایت امیرالمومنین داریم. و هکذا #قوه_قضائیه، اگر قوّه قضائیه هم تبعیت نکند از آن قضاء امیرالمومنین که «اقْضاکُمْ عَلِیٌ» و اگر تبعیت نکند از قضاوت اسلام، متشبث به همان قضاوت اسلامی نباشد، آن هم هر چه بگوید ما متمسک هستیم، بر خلاف واقع است.
🔸تمسک وقتی است که قوّه قضائیه هم کارهایی که میکنند از روی #الگوی_علوی باشد که همان الگوی اسلامی است. و مردم ما هم که این دعا را یا این فقره را میخوانند آنها هم باید توجه کنند به اینکه تمسک به ولایت حضرت امیر برای آنها تبعیت از مقاصد اوست.
🔹 همین طور گفتند که ما #شیعه علی هستیم و همین که گفتند ما متمسک به ولایت امیرالمومنین هستیم، این کافی نیست، نمیشود این. این امور، اموری نیست که لفظی باشد و با الفاظ و با عبارات بتوانیم ما بگوییم تحقق پیدا کرده است؛ اینها یک امور عملی است، یک حکمت #عملی است اینها.
🔸 باید کسانی که مدعی هستند که ما شیعه امیرالمومنین هستیم، تبع او هستیم، باید در قول و فعل و نوشتن و گفتن و همه چیز تبعیت از او داشته باشند. اگر این تبعیت نباشد و ما بگوییم که ما شیعه هستیم، یک #گزافی گفتهایم، یک لا طائلی گفتهایم.
🔹امیرالمومنین در زمان حکومتش- که بسیار کوتاه و بسیار با ناگواریها مقابل بود- میبینید که وقتی که آن نامه را به مالک اشتر مینویسد چه مسائل مهمی را، مسائل سیاسی را، مسائل اجتماعی را، همه چیز را در آنجا ذکر میفرماید، با اینکه یک بخشنامهای برای یک نفر بوده است. یک نامهای برای یک نفر بوده است و آن این است که میگوید که- به حسب نقلی که شده است که یک خلخال را از پای یک ذمّی در حکومت او در آوردند،- به حسب این روایت، میفرماید که اگر انسان بمیرد برای این، این مَلوم نیست.
🔺 #شیعه این است که این طور باشد نه مثل ما، شیعه این است که اگر چنانچه در حکومت اسلامی، در کشور اسلامی، ظلم و لو به یک ذمّی وارد بشود، آن هم ظلم به همین کمی که یک خلخال را از پای یک ذمیّه درآورند، بگوید که انسان اگر بمیرد ملوم نیست، ملامت نباید به او بشود، این طور اهمیت دارد.
🎙 امام خمینی (ره)؛ سخنرانی در جمع گروهی از مسئولان نظام (به مناسبت #عید_غدیر)
🗓 ۴ مهر ۱۳۶۲
🖇 متن کامل
🎬 @Mostazafin_TV
⭕️ سه الگو در مواجهه با کشف حجاب دانشجویی
1️⃣ الگوی دکتر زاکانی: برجک زنی!
• در این الگو دختر دانشجو بخاطر کشف حجاب از حرف زدن منع نمیشود و تریبون میگیرد اما جایش در مضمون حرف، گیر میافتد. در پاسخ با تیکه و طعنه جبران میشود که: ولش کنید شاید بخواهد نماینده داعش باشد! فقط بدانند اگر گیر داعش میافتادند چه بلایی سرشان می آمد! (فیلم اول)
• این الگو را:
- حزب اللهیهای سیاسیتر بیشتر پذیرفتند. با بیحجابی او کنار آمده بودند اما تعرضش به رهبر انقلاب را هو کردند!
- مذهبی ترها تریبون دهی به بی حجاب را رسمیت شماری و مشروعیت بخشی به کشف حجاب خواندند!
- برخی هم بخاطر شرایط شریف ترجیح اش دادند!
• این الگو، تهاجمی و بیش از حفاظت از ارزشهای خود به فکر زدن ارزشهای طرف است؛ نتیجهاش روکم کنی است نه اقناع یا جذب و...!
لذا در شرایطی که دوماه گذشته در شریف شکل گرفته بود، این الگو نزد برخی یک پاسخ تلقی شد.
2️⃣ الگوی برادر خضریان: منع گفتگو!
• در این الگو با ادب و متانت شرط گفتگو را احترام به قانون و اسلام می خواند و از اول پرسش دانشجو بی حجاب را منوط به حجاب سر کردن می کند! (فیلم دوم)
• این الگو را:
- مذهبی ترها ترجیح دادند چون کشف حجاب را به رسمیت نشناخت؛ حتی اگر این دانشجو و مثل او سالن را ترک می کردند و دیگر هم در چنین جلساتی شرکت نکنند!
• این الگو بر حفاظت از ارزشهای خود بیش از درگیری مستقیم با طرف مصرّ است. میخواهد سر خطوط قرمز بایستد؛ مهر تایید بر کشف حجاب نخورد و کوتاه آمدن از حجاب برداشت نشود. اگر بتواند در گام بعد بی حجاب را به سالن هم راه نمیدهد.
• نتیجه اش جدا کردن صف از بی حجابها با فشار غیر مستقیم برآنهاست. البته بسته به تعداد طرفدار، یا به غلبه ظاهری میرسد و یا بخاطر رعایت نشدن ارزش حجاب توسط اکثر حضار، دیگر خود در آن محیط ها حاضر نمیشود؛ مثل حاضر نشدن در جشنواره های رسمی هنری یا برخی مراکز خرید و...
• شرایط افول اغتشاشات خیابانی به همراه باقی ماندن کشف حجاب ها و عادی شدنش، این الگو را نزد برخی موجّه میکند.
3️⃣ الگوی سوم: گفتگوی مشروط! (نمونه ندارم!)
• در این الگو مقام مسئول پاسخ خود را مشروط می کند به اینکه: من پاسخ سؤال شما را می دهم یا اگر اشکالتان وارد بود می پذیرم به شرطی که شما هم سؤال و اشکال بنده را جواب دهید!
اگر دانشجو حاضر نشد و رفت ؛ چیزی از جنس الگوی۲ قابل صورت بندی است. اگر پذیرفت، پس از پاسخ به سؤالش یا قبول اشکالش، از کشف حجاب او سؤال و به آن اشکال می شود!
• الگوی۳ گرچه ژست الگوی۲ را ندارد لکن کشف حجاب را جای ندید گرفتن، پاسخگو می کند. به نوعی بین رسمیت نشمردن کشف حجاب و پاسخگو کردنش جمع میکند.
- بعضی همین قدر را عقب نشینی از قانون و انفعال می دانند و الگوی۲ را ترجیح می دهند.
- پاسخ طرفداران این الگو یک کلام است: در همه جاهایی که امر به معروف واجب است، قانونی (آن هم قانون خدا) نقض شده است! در همه باید راه اثر بخشی را باز کرد.
• مغزای اصلی این الگو بر ولایت طرفینی همه افراد جامعه و بالتبع امر و نهیهای متقابل است(۷۱/توبه) است؛ وقتی او حق دارد به مسئول اشکال کند، مسئول هم حق دارد به کشف حجاب او اشکال کند. منطقاً "به تو چه؟" از دو طرف رخت بر می بندد و عادتاً راه برای تاثیر و تأثر باز میشود.
• هسته سخت کشف حجاب در ماه های اخیر، آنرا یک سلیقه و سبک زندگی شخصیِ غیر قابل گفتگو گرفت و دست به کشف حجاب زد. امیدش این بوده بتواند زنان زیادی را با خود همراه کند تا برخورد را پرهزینه و سخت کند.
الگوی ۱و۲ بیشتر روی فاصلهها میایستد. تحقیر او یا رعایت ویترین رسمی (ولو به یک شال عقب افتاده) برایش مهمتر از تاثیر و تأثر طرفینی است.
*️⃣ هریک از سه الگو به "لحاظ ذاتی" و به "لحاظ موقعیت و شرایط" قابل ارزش گذاری است.
هریک مبتنی بر درکی از ارزشها و روش تحقق آن و هم مبتنی بر محاسبهای از وضعیت حجاب و کشف حجاب در جامعه است.
با همین دو میتوان سه الگو را ارزش گذاری یا در موقعیتهای متفاوت تجویز یا منعاش کرد.
#حجاب
#ولایت_طرفینی
📝 محسن قنبریان ۱۴۰۱/۹/۲۲
☑️ @m_ghanbarian
🎬 @Mostazafin_Tv
1️⃣ الگوی دکتر زاکانی: برجک زنی!
• در این الگو دختر دانشجو بخاطر کشف حجاب از حرف زدن منع نمیشود و تریبون میگیرد اما جایش در مضمون حرف، گیر میافتد. در پاسخ با تیکه و طعنه جبران میشود که: ولش کنید شاید بخواهد نماینده داعش باشد! فقط بدانند اگر گیر داعش میافتادند چه بلایی سرشان می آمد! (فیلم اول)
• این الگو را:
- حزب اللهیهای سیاسیتر بیشتر پذیرفتند. با بیحجابی او کنار آمده بودند اما تعرضش به رهبر انقلاب را هو کردند!
- مذهبی ترها تریبون دهی به بی حجاب را رسمیت شماری و مشروعیت بخشی به کشف حجاب خواندند!
- برخی هم بخاطر شرایط شریف ترجیح اش دادند!
• این الگو، تهاجمی و بیش از حفاظت از ارزشهای خود به فکر زدن ارزشهای طرف است؛ نتیجهاش روکم کنی است نه اقناع یا جذب و...!
لذا در شرایطی که دوماه گذشته در شریف شکل گرفته بود، این الگو نزد برخی یک پاسخ تلقی شد.
2️⃣ الگوی برادر خضریان: منع گفتگو!
• در این الگو با ادب و متانت شرط گفتگو را احترام به قانون و اسلام می خواند و از اول پرسش دانشجو بی حجاب را منوط به حجاب سر کردن می کند! (فیلم دوم)
• این الگو را:
- مذهبی ترها ترجیح دادند چون کشف حجاب را به رسمیت نشناخت؛ حتی اگر این دانشجو و مثل او سالن را ترک می کردند و دیگر هم در چنین جلساتی شرکت نکنند!
• این الگو بر حفاظت از ارزشهای خود بیش از درگیری مستقیم با طرف مصرّ است. میخواهد سر خطوط قرمز بایستد؛ مهر تایید بر کشف حجاب نخورد و کوتاه آمدن از حجاب برداشت نشود. اگر بتواند در گام بعد بی حجاب را به سالن هم راه نمیدهد.
• نتیجه اش جدا کردن صف از بی حجابها با فشار غیر مستقیم برآنهاست. البته بسته به تعداد طرفدار، یا به غلبه ظاهری میرسد و یا بخاطر رعایت نشدن ارزش حجاب توسط اکثر حضار، دیگر خود در آن محیط ها حاضر نمیشود؛ مثل حاضر نشدن در جشنواره های رسمی هنری یا برخی مراکز خرید و...
• شرایط افول اغتشاشات خیابانی به همراه باقی ماندن کشف حجاب ها و عادی شدنش، این الگو را نزد برخی موجّه میکند.
3️⃣ الگوی سوم: گفتگوی مشروط! (نمونه ندارم!)
• در این الگو مقام مسئول پاسخ خود را مشروط می کند به اینکه: من پاسخ سؤال شما را می دهم یا اگر اشکالتان وارد بود می پذیرم به شرطی که شما هم سؤال و اشکال بنده را جواب دهید!
اگر دانشجو حاضر نشد و رفت ؛ چیزی از جنس الگوی۲ قابل صورت بندی است. اگر پذیرفت، پس از پاسخ به سؤالش یا قبول اشکالش، از کشف حجاب او سؤال و به آن اشکال می شود!
• الگوی۳ گرچه ژست الگوی۲ را ندارد لکن کشف حجاب را جای ندید گرفتن، پاسخگو می کند. به نوعی بین رسمیت نشمردن کشف حجاب و پاسخگو کردنش جمع میکند.
- بعضی همین قدر را عقب نشینی از قانون و انفعال می دانند و الگوی۲ را ترجیح می دهند.
- پاسخ طرفداران این الگو یک کلام است: در همه جاهایی که امر به معروف واجب است، قانونی (آن هم قانون خدا) نقض شده است! در همه باید راه اثر بخشی را باز کرد.
• مغزای اصلی این الگو بر ولایت طرفینی همه افراد جامعه و بالتبع امر و نهیهای متقابل است(۷۱/توبه) است؛ وقتی او حق دارد به مسئول اشکال کند، مسئول هم حق دارد به کشف حجاب او اشکال کند. منطقاً "به تو چه؟" از دو طرف رخت بر می بندد و عادتاً راه برای تاثیر و تأثر باز میشود.
• هسته سخت کشف حجاب در ماه های اخیر، آنرا یک سلیقه و سبک زندگی شخصیِ غیر قابل گفتگو گرفت و دست به کشف حجاب زد. امیدش این بوده بتواند زنان زیادی را با خود همراه کند تا برخورد را پرهزینه و سخت کند.
الگوی ۱و۲ بیشتر روی فاصلهها میایستد. تحقیر او یا رعایت ویترین رسمی (ولو به یک شال عقب افتاده) برایش مهمتر از تاثیر و تأثر طرفینی است.
*️⃣ هریک از سه الگو به "لحاظ ذاتی" و به "لحاظ موقعیت و شرایط" قابل ارزش گذاری است.
هریک مبتنی بر درکی از ارزشها و روش تحقق آن و هم مبتنی بر محاسبهای از وضعیت حجاب و کشف حجاب در جامعه است.
با همین دو میتوان سه الگو را ارزش گذاری یا در موقعیتهای متفاوت تجویز یا منعاش کرد.
#حجاب
#ولایت_طرفینی
📝 محسن قنبریان ۱۴۰۱/۹/۲۲
☑️ @m_ghanbarian
🎬 @Mostazafin_Tv
Telegram
MTVLinks